اگر شما هم برای خودتان یک بخشی در زندگی تان درست کرده اید که در آن احساس راحتی و آرامش دارید یعنی شما در حاشیه امن و یا همان منطقه امن ذهنی هستید. در این قسمت از مجله عملی برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای با عنوان خارج شدن از منطقه امن ذهنی رمز موفقیت شماست را در اختیار شما عزیزان علاقه مند به مقالات انگیزشی و موفقیت قرار دهیم تا بتوانید به وسیله آموزش هایی که در این مقاله به آنها اشاره شده است به آرزوها و خواسته هایتان برسید.
به طور کلی منطقه امن ذهنی شامل تمامی باورها، علایق، افکار، و موقعیت هایی است که فرد در احساس آرامش می کند و به عبارتی آن شخص احساس امنیت می کند. ویژگی منطقه امن ذهنی این است که وقتی فرد در آن قرار دارد احساس آرامش کرده و میزان تنش ها و استرس های او به شدت کاهش می یابد.
تعریف منطقه امن ذهنی
برای آنکه بتوانید مفهوم منطقه امن ذهنی را متوجه شوید به مثالی که می زنیم توجه کنید، شما در ذهنتان یک دایره را تجسم کنید که محدوده ای را مشخص کرده است و هر آنچه که شما به آن نیاز دارید در آن دایره قرار گرفته است و شما به آن عادت کرده اید و شما هم خودتان در آن دایره هستید.
نکته ای که وجود دارد این است که هیچ چیز جدیدی وارد این دایره نمی شود و این اصلی ترین ویژگی منطقه امن ذهنی است که تجربه جدیدی را وارد دایره نمی کند چرا که موجب بر هم خوردن آرامش شما می شود و برای همیشه آن شرایط را به همان شکل حفظ می کند. حال شما تمام چیزهایی که از کودکی موجب آرامش شما می شده حتی اگر غیر منطقی هم باشد برای همیشه در این دایره نگه می دارید.
پیشنهاد ویژه : پکیج آموزش کامل جملات تاکیدی
حال سوالی که مطرح می شود این است که بیرون از منطقه امن ذهنی چه چیزهایی وجود دارد؟ در پاسخ به این سوال باید بگوییم که تمام تجربیات و اتفاقات جدید در خارج از این دایره صورت می گیرد. مانند یاد گرفتن یک زبان جدید، آموزش یک مهارت جدید، ورود به یک شغل تازه و … که تمام این موارد در خارج از منطقه امن ذهنی شما قرار دارد. برای نمونه اگر شما با فرد جدیدی آشنا شوید به نوبه خود تجربیات جدیدی را خواهید آموخت و دریچه تازه ای در زندگی تان باز خواهد شد.
حال نکته ای که مطرح می شود این است که دقیقا منظور ما چیست؟ باید اشاره شود که وقتی این مطالب را مطرح کردیم در واقع تصمیم داریم به شما بگوییم که اگر شما بخواهید تجربیات جدیدی را فرا بگیرید و به آرزوهایتان دست یابید باید از منطقه امن ذهنی تان خارج شوید تا بتوانید به موفقیت برسید.
چرا لازم است که از منطقه امن ذهنی خود خارج شویم؟
انسان موجودی فعال و پویا است و باید همیشه در حال تحرک باشد در غیر این صورت استعدادهایش شکوفا نمی شود. به همین دلیل اگر شما بخواهید برای همیشه در منطقه امن ذهنی تان بمانید هرگز موفق نخواهید شد و تجربه های جدیدی به شما اضافه نمی شود. یعنی اگر شما بخواهید خودتان را کشف کنید باید از این ناحیه خارج شوید و با تجربیات و دنیای جدید آشنا شوید تا بتوانید خودتان را بسازید.
پیشنهاد ویژه : کارگاه آموزش تصویر سازی شغلی
حال نکته ای که وجود دارد این است که اگر نتوانید بر این احساس تنبلی و آرامش طلبی غلبه کنید هرگز نمی توانید رشد کنید و به دنبال آن همواره باید در زندگی در جا بزنید چرا که شما خواهان رشد و پیشرفت نبوده اید و تنبلی را بر تمام موفقیت های مهم دیگر زندگی ترجیح داده اید.
وقتی که انسان همواره در منطقه امن ذهنی بماند موجب می شود تا به آن عادت کند و هراسی در او ایجاد شود که اگر از این حاشیه خارج شوم آن چنان اضطرابی بر من وارد می شود که توانایی کنترل آن را ندارم و این فکر به مانند ترمزی است که اجازه رشد و پیشرفت را به شما نمی دهد.
برای روشن شدن موضوع اجازه دهید یک مثال برایتان بزنیم. تصور کنید که شما در حاشیه امن خودتان هستید و هرگز هم نمی خواهید از آن خارج شوید ولی مشکلی برایتان ایجاد شده و آن مشکل به سلامتی شما مربوط می شود.
یعنی پزشک به شما گفته است که شما اضافه وزن دارید و باید ورزش کنید و نیاز است تا رژیم غذایی مناسبی داشته باشید و روزانه ورزش کنید، حال اگر شما همچنان پایبند به حاشیه امن زندگی تان باشید ممکن است هرگز برای ثبت نام به باشگاه نروید و همین مسئله باعث شود تا مشکل شما دو چندان شود. در مقابل این مثال ممکن است بگویید که خب ما می توانیم در خانه ورزش کنیم، بله این کار را هم می توانیم انجام دهیم و در خانه ورزش کنیم ولی کسی که در ناحیه امن ذهنی خودش گیر کرده اگر بخواهد در خانه هم ورزش کند چون باید کارهای جدیدی انجام دهد و این کارها یعنی آنکه او باید از حاشیه امن ذهنی اش خارج شود موجب می شود که تنبلی را ترجیح دهد و با خود بگوید که ولش کن بی خیال! که گفتن این جمله یعنی نابود کردن زندگی و موفقیت خود.
بنا بر اصل عادت وقتی انسان برای مدتی یک کار را برای مدتی انجام دهد به آن خو می گیرد و اگر بخواهد آن را ترک کند برایش مشکل و سخت خواهد است. تمام افرادی که در ناحیه امن ذهنی خودشان گیر کرده اند با این که می دانند ماندن در این حاشیه هیچ آورده ای برای آنها ندارد ولی باز هم اصرار دارند که در این ناحیه بمانند.
پیشنهاد ویژه : پکیج آموزش غلبه بر تنبلی و اهمال کاری
بنابراین اگر شما تصمیم بگیرید که در ناحیه امن ذهنی تان بمانید هرگز نمی توانید تجربیات جدیدی را فرا بگیرید مثلا هرگز نمی توانید شغل جدیدی پیدا کنید یا با دوستان جدیدی آشنا شوید. حتی ممکن است فردی بیکار باشد ولی آنقدر از خانه خارج نشده باشد که دیگر حس و حال بیرون رفتن از خانه را نداشته باشد در این حالت باعث می شود هرگز برای مصاحبه های کاری و شغلی نرود و با این روند او هرگز شغلی پیدا نمی کند و اگر این فرایند ادامه یابد فرد ممکن است دچار افسردگی شود.
چرا که افسردگی مانند یک دور باطل است شاید شما جمله حرف حرف می آورد را شنیده باشید، مشابه این جمله در روان درمانی مربوط به افسردگی است که گفته می شود خواب خواب می آورد و این یعنی فردی که افسرده است باید از رختخواب خارج شود و به طبیعت برود تا این دور باطل را بشکند و اگر فکر کند که با خواب خستگی اش تمام می شود اشتباه است چرا که اگر فکر کند خسته است و بخوابد و مجدد که از خواب بیدار شود احساس خستگی و کسلی می کند و این روش پشت سر هم ادامه می یابد.
لازمه رسیدن به آرزوها و اهداف این است که جسارت و شجاعت داشته باشید و از منطقه امن ذهنی خارج شوید. ولی اگر این شجاعت را نداشته باشید و از منطقه امن ذهنی تان خارج نشوید نه تنها به اهدافتان نمی رسید بلکه تمام ابعاد و جنبه های مختلف زندگی تان نیز تحت تاثیر قرار می گیرد و منجر به عقب ماندن از رشد و پیشرفت می شود.
ماندن در منطقه امن ذهنی چه معایبی دارد؟
حال در ادامه تصمیم داریم تا شما را با مضرات ماندن در حاشیه امن ذهنی آشنا کنیم و ببینید که این کار چه مشکلاتی برای شما ایجاد می کند.
عدم پیشرفت و رکود در زندگی
رکود یعنی در جا زدن، وقتی شما کار جدیدی برای زندگی تان انجام نمیدهید و تماما کارهای قبلی را تکرار می کنید یعنی شما در حال در جا زدن هستید و ادامه دادن این روند هیچ سودی برای شما ندارد و باعث نمی شود که شما به رشد و پیشرفت برسید. و این روند کاملا طبیعی است که اگر شما در حاشیه امن زندگی خود بمانید هرگز پیشرفت نخواهید کرد.
اعتماد به نفس کاهش پیدا می کند
اگر شما جسارت و شجاعت کافی برای خارج شدن از منطقه امن ذهنی تان را نداشته باشید هرگز اعتماد به نفس تان افزایش پیدا نمی کند و همین مورد باعث می شود تا حس بی ارزشی در شما ایجاد شود و مدام احساس خود کم بینی کنید. هر چه شما بیشتر در منطقه امن ذهنی تان بمانید و تحرکی نداشته باشید با گذشت زمان اعتماد به نفس شما نیز کاهش می یابد و چون تجربه شما رشد نکرده باعث می شود وقتی که با یک تجربه جدید روبرو شوید خودتان را ببازید و به شدت دچار استرس شوید.
پیشنهاد ویژه : سمینار حذف موانع زندگی از برایان تریسی
عدم رسیدن به اهداف و آرزوها
اگر دقت کرده باشید وقتی شما در منطقه امن ذهنی خودتان باشید چه رشدی برای شما دارد و دقیقا شما به چه پیشرفتی می رسید؟ بنابراین تمامی موفقیت ها در بیرون از این حاشیه امن هستند و شیوه زندگی قبلی شما به هیچ وجه نمی تواند موجب رشد و تعالی در شما شود.
اگر شما نخواهید در زندگی از این منطقه امن خارج شوید بی انگیزگی تمام وجود شما را فرا می گیرد و دچار افسردگی خواهید شد و مشکل نیز چند برابر می شود و حالا شما باید برای درمان افسردگی اقدام کنید که روز به روز مشکل را بیشتر می کند و باعث می شود تا فرایند درمان ماه ها به طول انجامد.
اگر شما چیزی را ندارید و قصد دارید که آن را به دست آورید لازم است تا از جایی که هستید خارج شوید و به منطقه جدید بروید یعنی از حاشیه امن زندگی تان بیرون بیایید و وارد دنیای جدیدی شوید که تمام رخدادها در آن جا رقم می خورد. با این کار شما می توانید به اهداف و آرزوهایتان برسید.
احساس روزمرگی و عقب ماندن در زندگی
روزمرگی زمانی برای شما ایجاد می شود که شما نخواهید از منطقه امن ذهنی تان خارج شوید و به عبارتی تنبلی را بر تلاش کردن ترجیح دهید و در جای خودتان بمانید در این صورت شما پی از گذشت مدتی دچار روزمرگی می شوید.
حال اگر شما مدام به انسان های پیرامون تان نگاه کنید که در حال سعی و تلاش هستند و روز به روز پله های ترقی را طی می کنند باعث می شود تا احساس کهتری و عقب ماندن در زندگی در شما به وجود آید. نکته ای که در زندگی باید به آن توجه کنیم آن است که اگر سعی نکنیم تا سختی سعی و تلاش را به جان بخریم تا پایان عمر باید سختی زندگی را بر دوش بکشیم و انسانی موفق است که آرامش زمان حال را فدای سختی آینده کند یعنی الان شما تلاش می کنید و در آینده زندگی بهتری خواهید داشت.
روش های خارج شدن از حاشیه امن ذهنی
اگر می خواهید تا از این منطقه امن خارج شوید لازم است تا دلایلی به موجب شکل گیری این حاشیه شده است را شناسایی کنید که می تواند شامل خانواده، دوستان، همکاران و … زمانی که دلیل آن را شناختیم باید برای تغییر آن ها تلاش کنیم.
به عنوان مثل وقتی یکی از دوستان شما فردی پوچ گرا و افسرده است و باعث می شود تا احساس بدی در شما ایجاد شود شما باید رابطه تان را با او مدیریت کنید و سعی کنید که کمتر با او مراوده داشته باشید و به جای او با افرادی ارتباط داشته باشید که به شما انرژی می دهند و باعث می شوند تا شما احساس خوبی داشته باشید. در مورد خروج از ناحیه امن نیز باید چنین کاری را انجام دهید، برای مثال ممکن است فردی در کنار شماست که فقط حرف های یاس و ناامیدی می زند و به مرور زمان بر ذهن شما تاثیر گذاشته و باعث شده تا دید شما نسبت به دنیا تیره و تار شود و شما بخواهید در منطقه امن ذهنی تان بمانید، پس باید آن را بشناسید و آن را تغییر دهید.
اگر شما عادات روتین و روزمره تان که هیچ سودی برایتان ندارد را ترک کنید روند زندگی شما نیز تغییر خواهید کرد. نکته ای باید به آن اشاره شود این است که فرایند خارج شدن از منطقه امن یکباره رخ نمی دهد و باید به صورت مستمر ادامه داشته باشد تا بتوانید به مرور از آن خارج شوید و زندگی تان را تنظیم کنید.
حال در ادامه روش هایی را به شما معرفی می کنیم که به شما کمک می کند تا با انجام آن ها به راحتی بتوانید از منطقه امن ذهنی تان خارج شوید و سبک جدیدی از زندگی را تجربه کنید.
اهدافتان را مشخص کنید
در ابتدا لازم است تا برای خودتان انگیزه ای قوی ایجاد کنید. اگر شما برای خودتان یک هدف مشخص کنید و برای رسیدن به آن تلاش کنید می تواند به شما کمک کند تا به راحتی از این حاشیه امن خارج شوید. اگر می خواهید به موفقیت برسید باید ترس های قبلی را کنار بگذارید و از شیوه قبلی زندگی تان دل بکنید تا بتوانید به پیروزی و موفقیت دست یابید.
اهل ریسک کردن باشید
همواره لازم است بدانیم که افرادی به موفقیت می رسند که اهل ریسک کردن باشند و با شجاعت به سمت جلو حرکت کنند. همانطور که گفتیم زندگی در منطقه امن ذهنی می تواند به شما آرامش دهد ولی هیچ آورده ای برای شما ندارد و شما مجبور هستید که همواره در جا بزنید.
افرادی که اهل ریسک نیستند برای خودشان یک تفکر ثابت دارند و همیشه بر طبق یک اصول به جلو حرکت می کنند و در نتیجه آن چه که به دست می آورند هرگز آن ها را راضی نمی کند زیرا آنها اهل ریسک و خطر کردن نیستند.
نکته : اگر در اینجا از خطر کردن و ریسک پذیری صحبت می شود اصلا منظورمان این نیست که کارهای خطرناکی انجام دهید و در نتیجه به جان و مالتان آسیبی وارد کنید، بلکه ریسک پذیری منطقی و با تفکر را انجام دهید. برای مثال وقتی فردی نیاز است که از منطقه امن ذهنی اش خارج شود و ورزش کند ریسک پذیری برای او شامل رفتن به باشگاه و یا حتی ورزش در خانه است و نه آن که ریسک بکند و با بلند کردن وزنه های سنگین به جسم خودش آسیبی وارد کند.
رشد و توسعه اعتماد به نفس
اگر می خواهید ریسک پذیر باشید و از حاشیه امن زندگی تان خارج شوید لازم است که اعتماد به نفس بالایی داشته باشید و از چیزی نترسید. در این صورت شما می توانید از زندگی تان مراقبت کنید و به سمت جلو حرکت کنید. اگر از اعتماد به نفس بالایی برخوردار نباشید در کارها همواره خودتان را عقب می کشید و به خود می گویید که این کار را انجام ندهم چون اگر انجام دهم ممکن است شکست بخورم و این تفکر ناشی از کمبود اعتماد به نفس است که لازم است تا انسان برای رشد آن تلاش کند.
همانطور که میدانید اعتماد به نفس به طور خلاصه یعنی فرد به توانایی های خودش باور دارد و می گوید من می توانم. اعتماد به نفس نقش زیر بنایی دارد یعنی اگر شما زیر بنای محکمی داشته باشید می توانید به موفقیت برسید و تمامی آرزوها و اهدافتان را محقق کنید.
ترس هایمان را بشناسیم و بر آنها غلبه کنیم
همه انسان ها درون خود ترس هایی دارند که لازم است تا آن ها را شناسایی کنند و همه آن ها را رفع کنند. اگر شما می خواهید به موفقیت برسید لازم است تا بر تمامی ترس هایتان غلبه کنید و منظور ترس های کاذب و بیمارگون است.
تمامی ترس هایی که درون ما قرار دارد مربوط به دوران کودکی ماست که در لایه های پنهان ذهن مان رسوخ کرده و از سطح آگاهی ما خارج است به همین خاطر با دلایل ترس هایمان آشنا نیستیم. البته لازم است بدانید که منظورمان ترس های کاذب است و نه ترس های واقعی، به عنوان مثال اگر شما میخواهید یک راننده فرمول یک شوید باید بر ترس رانندگی تان غلبه کنید ولی اگر بگویید من نباید از شیر بترسم و وارد قفس شیر شوید اتفاق دیگری خواهد افتاد.
در فعالیت های جدید شرکت کنید
برای خداحافظی با تمامی عادت های قبلی لازم است تا شجاعت و جسارت داشته باشید و فعالیت های جدیدی را امتحان کنید که قبلا آنها را انجام نداده اید، برای مثال حتی اگر شده یک غذای جدید را بخورید و یا با دوستان جدید ارتباط برقرار کنید و هر کاری که به نظرتان جدید است و شما را از روزمرگی خارج می کند می توانید به شما کمک کند تا از منطقه امن ذهنی خود خارج شوید و تمامی عادت بد و منفی گذشته را فراموش کنید.
کارها را به روش های جدید انجام دهید
سعی کنید تا مغزتان را با برنامه ای جدید تنظیم کنید، یعنی شما می توانید حتی همان کارهای قبلی را با روش های جدیدی انجام دهید که برایتان جالب باشد و باعث شود تا احساس روزمرگی نکنید.
برای مثال اگر همیشه از یک مسیر به دانشگاه می رفتید آن را تغییر دهید و یا اگر به پارک می روید آن را عوض کنید و یا حتی اگر به باشگاه می روید، به یک باشگاه دیگر بروید و در آن جا ثبت نام کنید. به یاد داشته باشید تمام این کارها باعث ایجاد احساسات جدید در شما می شود که همه آن ها به شما استرس میدهد ولی شما با این کار در واقع در حال تلاش برای خارج شدن از منطقه ذهنی خود هستید، درست است که اگر شما از مسیر جدیدی بخواهید به دانشگاه بروید احساس استرس به شما دست می دهد که نکند از مسیر جدید بروم اتفاقی برایم بیفتد و یا دیر به کلاس برسم؟ تمام این افکار بیمارگونه است و باعث می شود تا شما را در منطقه امن ذهنی تان نگه دارد و اجازه ندهد که شما به اهداف و آرزوهایتان برسید. اگر شما سعی کنید آن استرس ناشی از تغییر رویه را کنترل کنید باعث می شود تا به مرور زمان به روش جدید عادت کنید و دیگر آن استرس به سراغ شما نمی آید.
مهارت جدیدی را فرا بگیرید
اگر بتوانید هر کاری که قبلا آن را انجام نمی دادید را حالا انجام دهید به شما کمک می کند تا از حاشیه امن تان خارج شوید. برای مثال یک زبان جدید را یاد بگیرید و یا شروع به خواندن یک کتاب جدید کنید. این کارها ممکن است در ظاهر ساده باشد ولی نباید اجازه دهید که ذهن شما با بی ارزش جلوه دادن شان باعث شوند که شما بخواهید در منطقه امن تان بمانید.
انجام تصویر سازی ذهنی
همه می دانیم که تصویر سازی ذهنی همواره موثر بوده و کسی نمی تواند تاثیر آن را انکار کند. برای مثال اگر شما برای خودتان اهدافی را تعیین کرده اید که مثلا کاری انجام دهید و یا به موفقیتی برسید می توانید شب ها قبل از آن که بخوابید چشم هایتان را ببندید و با خود تمام آن فضا را تجسم کنید که مثلا اسم شما را صدا می زنند تا به روی سن بروید و به خاطر موفقیت شما از شما تقدیر شود. چون هنگام خواب مغز قدرت بالایی در تجسم کردن دارد پس به جای افکار پوچ به مسائل مفیدی که به موفقیت شما کمک می کند بیندیشید.
نتیجه گیری
به عبارت کلی حاشیه امن زندگی هیچ آورده ای برای شما ندارد و باعث نمی شود که رشدی در زندگی شما حاصل شود و لازم است تا با روش هایی که در این مقاله به آن اشاره شد تلاش کنید تا از منطقه امن ذهنی خارج شوید و سبک جدیدی از زندگی را برای خودتان ایجاد کنید که شما را به موفقیت و اهدافتان می رساند.