برنا اندیشان | مرجع تخصصی بهترین پکیج های آموزشی
خیانت و بی وفایی در زندگی زناشویی موضوعی است که باید با نگاه دقیق تری به آن نگریست تا بتوانیم ابعاد مختلف آن را مورد بررسی قرار دهیم. به دلیل اهمیت موضوع در این بخش از پایگاه دانش برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای با عنوان دلایل واقعی خیانت در زندگی زوجین و روش های کاهش خیانت را در اختیار شما علاقه مندان به مطالب حوزه مشاوره ازدواج قرار دهیم، پس تا انتهای مقاله دلایل واقعی خیانت زوجین با گروه علمی تخصصی برنا اندیشان همراه باشید.
دلایل واقعی خیانت در زندگی زوجین و روش های کاهش خیانت
در مقاله دلایل واقعی خیانت بررسی خواهیم کرد که به چه علت زوجین در زندگی زناشویی دست به چنین کاری می زنند و انگیزه اصلی شان چیست و در ادامه نیز راهکار های درمانی ارائه خواهد شد.
دلایل واقعی خیانت مردم به یکدیگر
تحقیق درباره جنسیت، درآمد و سایر عواملی که باعث خیانت می شوند
موارد اخلاقی کمی وجود دارد که به همان اندازه خیانت از اجماع گسترده برخوردار باشند. اکثریت قریب به اتفاق بزرگسالان در آمریکای شمالی و اروپا معتقدند که خیانت اشتباه است (بلو و هارتنت ، 2005). اما علی رغم این انتقاد گسترده اجتماعی، خیانت نسبتاً رایج است. تخمین ها حاکی از آن است که حدود 10-25٪ از زوج های متاهل در ایالات متحده حداقل یک بار خیانت تجربه می کنند (اتکینز و همکاران ، 2001 ، بلو و هارتنت ، 2005 ؛ المسلی و تبالدی ، 2008)
چرا باید شاهد این همه خیانت میان زوجین باشیم؟
انگیزه های خیانت
جای تعجب نیست که انگیزه های خیانت نیز متفاوت از ماهیت یک با هم بودن غیرقانونی می باشد. مدت طولانی با هم بودن، رابطه ای جنسی یا روابط عاطفی محکم (بلو وهارنت ، 2005). اکثر همسران خیانت کار، صرف نظر از جنسیت گزارش می کنند که روابط خارج از ازدواج آنها نیازهای عاطفی و جنسی را به طور مساوی برآورده می کند (تامپسون ، 1984)، اگرچه مردان بیشتر از زنان انگیزه های جنسی را گزارش می کنند در حالی که زنان بیشتر به دلیل عدم رضایت با رابطه اولیه را دارند (بارتا و کینه ، 2005 ؛ تامپسون ، 1984). با این حال، اگر رابطه اصلی آنها فاقد هر دو هر باشد، زنان و مردان به یک اندازه انگیزه های عاطفی یا جنسی را ذکر می کنند (Omarzu et al.، 2012). در این خصوص به پکیج آموزش درمان خیانت های زناشویی مراجعه فرمایید.
هم برای زن وهم مرد، عدم رضایت بیشتر از باهم بودن باعث ایجاد روابط نزدیکتر از لحاظ عاطفی با شرکای دیگر می شود (آلن و روآدز ، 2008).
شباهت و رضایت
زن و شوهرها از نظر بسیاری از ویژگی ها از جمله تحصیلات، درآمد، جذابیت جسمی، دیدگاه های مذهبی ، علایق و نگرش ها با یکدیگر مطابقت دارند. آن دسته از زوجینی که از نظر یک یا چند ویژگی مهم با هم مطابقت ندارند ممکن است در مقابل خیانت آسیب پذیرتر باشند، شاید به این دلیل که سطح بالاتری از نارضایتی زناشویی را تجربه می کنند. به عنوان مثال، زن و شوهرهایی که از مذهب و سطح تحصیلات یکسانی برخوردار هستند، کمتر خیانت می کنند و زوجینی که هر دو شریک زندگی آنها دارای مدرک دانشگاهی هستند، به ویژه از نرخ پایین خیانت برخوردار هستند (بروکس و موناکو ، 2013). در این خصوص پیشنهاد می شود تا به پکیج آشنایی با روانشناسی زنان مراجعه فرمایید.
جالب اینجاست که احتمال خیانت در زنانی که سطح تحصیلات بالاتری نسبت به همسرانشان دارند، بیشتر از زنان مشابه با همسران دارای تحصیلات برابر است (Forste and Tanfer، 1996). این با این استدلال سازگار است که همسران دارای منابع اقتصادی – اجتماعی بیشتر از به خطر انداختن روابط اولیه خود از طریق خیانت ترس کمتری خواهند داشت (فورست و تانفر ، 1996).
به همین ترتیب، افراد شاغل بیشتر خیانت می کنند اما برای همسر آنها چنین نیست. به نظر می رسد این اثر برای زنان تنها نان آور نسبت به مردان تنها نان آور خانواده قوی تر است (بروکس و موناکو ، 2013 ؛ اتکینز و همکاران ، 2001). وضعیت اشتغال مشترک ممکن است شباهت همسر را منعکس کند و تجربه مشترک اشتغال ممکن است پیوندهای زوجین را تقویت کند. برعکس، یک ارائه دهنده تنها ممکن است استقلال بیشتری در تعقیب شرکای دیگر داشته باشد و در صورت کشف خیانت توسط همسرشان، ممکن است هزینه های کمتری را پیش بینی کند.همچنین برای اطلاعات بیشتر به کارگاه آشنایی با روانشناسی مردان مراجعه نمایید.
شکاف جنسیتی
با توجه به کلیشه رایج مبنی بر اینکه خیانت زنان بسیار نادرتر از خیانت مردان است، یافته های این که انگیزه های خیانت برای زنان و مردان مشابه است ممکن است تعجب آور باشد. شاید به همین اندازه تعجب آور باشد که استقلال اقتصادی اجتماعی زنان خیانت آنها را پیش بینی می کند.
یعنی زنان به ویژه هنگامی که تحصیلات بیشتری نسبت به همسر خود دارند و وقتی شاغل هستند و شوهرشان اینگونه نیست احتمال خیانت افزایش می یابد. اما ممکن است شکاف جنسیتی کمتر از آنچه معمولاً تصور می شود وجود داشته باشد.پیشنهاد می شود مقاله مشکلات اقتصادی و تاثیر آن بر زندگی را مطالعه نمایید.
از نظر تاریخی، مردان به طور کلی نرخ بالاتری از خیانت را گزارش کرده اند، اما به نظر می رسد با دستیابی زنان به استقلال اقتصادی اجتماعی و جنسی، اختلاف جنسیتی در حال کاهش است. به عنوان مثال با استفاده از داده های بررسی عمومی اجتماعی، چندین مطالعه مستقل یک شکاف بزرگ جنسیتی در خیانت گزارش شده در گروه های مسن تر، اما یک شکاف کوچک در میان بزرگسالان میانسال و جوان وجود دارد (اتکینز و همکاران ، 2001 ؛ المسلی و تبالدی ، 2008). این عدم وجود تفاوت جنسیتی در خیانت گزارش شده در سایر مطالعات اخیر دانشجویان دانشگاه منعکس شده است (برندت و همکارانش در سال 2007؛ لمبرت وهمکارانش درسال2014).
علاوه بر این حتی زمانی که شکاف جنسیتی در خیانت گزارش شده مشهود باشد ممکن است (حداقل تا حدی) ناشی از سوگیری گزارشگری جنسیتی باشد. فیشر و برونل (2014) دریافتند که شکاف جنسیتی در روابط گزارش شده زمانی از بین می رود که دانشجویان مقطع کارشناسی معتقدند که آنها توسط یک ردیاب دروغ کنترل می شوند. نویسندگان پیشنهاد می کنند که بیشتر شکاف جنسیتی آشکار در خیانت در داده های نظرسنجی ممکن است منعکس کننده تفاوت جنسیتی در گزارش باشد تا تفاوت جنسیتی در رفتار واقعی.
به عبارت دیگ مردان ممکن است در مورد خیانت اغراق کنند در حالی که زنان آن را بیان نمی کنند.
خیانت و وفاداری
بدیهی است که کشف خیانت اغلب برای همسر فریب خورده بسیار دردناک است (بلو و هارنت، 2005) و خیانت برای روابط اولیه بسیار مخرب است، که اغلب منجر به طلاق می شود (د ماریس، 2013). اما این هزینه ها ممکن است بازدارنده نباشد. برای هر دو جنس عدم رضایت از روابط فعلی اغلب انگیزه اصلی خیانت است و بنابراین آسیب رساندن به همسر یا آسیب رساندن به ازدواج ممکن است برای همسران ناراضی مهم نباشد. با توجه به این انگیزه های ضعیف برای خیانت علی رغم عدم پذیرش اجتماعی، خیانت ادامه خواهد یافت.
