بررسی کامل کتاب راهنمای تشخیصی و آماری DSM

کتاب DSM برای روانشناسان یکی از مهم ترین کتاب هایی است که باید به آن تسلط داشته باشند تا بتوانند در تشخیص اختلالات به صورت تخصصی عمل کنند، در این قسمت از پایگاه دانش برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای با عنوان بررسی کامل کتاب راهنمای تشخیصی و آماری DSM را در اختیار شما علاقه مندان به مقالات روانشناسی قرار دهیم، اگر شما هم کنجکاو هستید تا به صورت کامل با این کتاب آشنا شوید پس تا انتهای مقاله بررسی کامل کتاب راهنمای تشخیصی و آماری DSM با گروه تخصصی برنا اندیشان همراه باشید.

بررسی کامل کتاب راهنمای تشخیصی و آماری DSM

کتاب راهنمای تشخیصی و آماری DSM به صورت تخصصی تمامی اختلالات روانی را دسته بندی کرده دلایل و همچنین روش های درمانی را برای انواع آسیب ها ارائه می دهد.

بررسی اجمالی کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری (DSM)

«کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی» (DSM) کتاب دستی است که به طور گسترده ای توسط پزشکان و روانپزشکان در ایالات متحده برای تشخیص بیماری های روانی مورد استفاده قرار می گیرد. DSM که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا (APA) منتشر شده است، تمام دسته های اختلالات سلامت روانی را هم برای بزرگسالان و هم برای کودکان پوشش می دهد.

 DSM شامل توصیفات، علائم، و معیارهای دیگری است که برای تشخیص اختلالات سلامت روانی لازم است. همچنین حاوی آمار مربوط به این است که کدام جنسیت بیشتر تحت تاثیر بیماری، سن معمولی شروع، اثرات درمان، و رویکردهای درمان مشترک است.

همان طور که با شرایط پزشکی و بسیاری از حامل های بیمه نیاز به تشخیص خاصی دارند تا پرداخت برای درمان شرایط سلامت روانی تصویب شود. بنابراین متخصصان بهداشت روانی علاوه بر اینکه برای تشخیص روانی و توصیه های درمانی مورد استفاده قرار می گیرند، از DSM برای طبقه بندی بیماران برای مقاصد صورتحساب نیز استفاده می کنند.

تاریخچه DSM

کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری هفت بار از زمانی که برای اولین بار در سال ۱۹۵۲ منتشر شد به روز شده است.

جدیدترین نسخه DSM، DSM-5، در ماه مه ۲۰۱۳ منتشر شد. این آخرین تجدید نظر با بحث قابل توجهی و برخی جنجال ها مواجه شد.

یک مسئله عمده با DSM در رابطه با اعتبار بوده است. در پاسخ به این موضوع، موسسه ملی بهداشت روانی پروژه معیارهای دامنه تحقیقاتی (RDoC) را برای تبدیل تشخیص با گنجاندن ژنتیک، تصویربرداری، علوم شناختی، و دیگر سطوح اطلاعات راه اندازی کرد تا پایه و اساس یک سیستم طبقه بندی جدید را که احساس می کنند از نظر بیولوژیکی برتر خواهد بود، پایه گذاری کند.

اگر علاقه مند به کتاب DSM هستید، می توانید خلاصه کتاب DSM-5  را از برنا اندیشان دریافت نمایید و یا آموزش کامل آسیب شناسی روانی را از فروشگاه برنا اندیشان دریافت نمایید.

بعدها توماس اینسل مدیر NIMH و جفری لیبرمن رئیس جمهور منتخب APA بیانیه مشترکی صادر کردند و گفتند که DSM-5 «نشان دهنده بهترین اطلاعاتی است که در حال حاضر برای تشخیص بالینی اختلالات روانی در دسترس است.» وی ادامه داد: هم DSM-5 و هم RDoC نشان دهنده «مکمل یکدیگر، عدم رقابت و چارچوب» برای طبقه بندی و درمان اختلالات روانی هستند.

سیستم چند محوری DSM-IV-TR

DSM-IV در ابتدا در سال ۱۹۹۴ منتشر شد و بیش از ۲۵۰ اختلال روانی را ذکر کرد. یک نسخه به روز شده به نام DSM-IV-TR منتشر شد. این نسخه از یک رویکرد چند محوری یا چند بعدی برای تشخیص اختلالات روانی استفاده کرد.

رویکرد چند محوری برای کمک به پزشکان و روانپزشکان برای انجام ارزیابی های جامع از سطح عملکرد یک مشتری در نظر گرفته شده بود، چرا که بیماری های روانی اغلب بسیاری از مناطق مختلف زندگی را تحت تاثیر قرار می دهند.

کتاب راهنمای تشخیصی و آماری DSM

این شرح اختلالات با استفاده از پنج “محور” و یا ابعاد برای اطمینان حاصل شود که تمام عوامل روانی، بیولوژیکی، و زیست محیطی در هنگام تشخیص سلامت روانی در نظر گرفته شده است.

استفاده از محورهای سیستم چند محوری DSM-IV برای تشخیص اختلالات

محور I – سندرم های بالینی

محور اول شامل سلامت روان و اختلالات مصرف مواد بود که باعث اختلال قابل توجهی می شود. اختلالات در دسته های مختلفی مانند اختلالات خلقی، اختلالات اضطرابی، یا اختلالات خوردن گروه بندی شدند.

محور دوم – اختلالات شخصیتی و عقب ماندگی ذهنی

محور دوم برای عقب ماندگی ذهنی (اصطلاحی که از آن زمان جایگزین «ناتوانی ذهنی») و اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت ضد اجتماعی و اختلال شخصیت هیستریونیک شده است، محفوظ بود. اختلالات شخصیتی مشکلات قابل توجهی را در نحوه ارتباط فرد با جهان ایجاد می کند، در حالی که ناتوانی ذهنی با اختلال فکری و کمبود در زمینه های دیگر مانند مراقبت از خود و مهارت های بین فردی مشخص می شود.

محور سوم – شرایط پزشکی عمومی

محور III برای شرایط پزشکی مورد استفاده قرار گرفت که بر اختلالات محور یک و محور دوم تأثیر می گذارد یا بدتر می شود. از نمونه های آن می توان به اچ آی وی/ایدز و آسیب های مغزی اشاره کرد.

محور چهارم – مشکلات روانی اجتماعی و زیست محیطی

هر گونه مشکلات اجتماعی یا زیست محیطی که ممکن است بر اختلالات محور یک یا محور دوم تاثیر داشته باشد، در این محور به حساب می آمد. از جمله این موارد می توان به چیزهایی مانند بیکاری، جابه جایی، طلاق یا مرگ یکی از عزیزان اشاره کرد.

محور پنجم – ارزیابی کلی عملکرد

محور پنجم جایی است که پزشک برداشت خود را از سطح کلی عملکرد مراجع می دهد. بر اساس این ارزیابی، پزشکان بهتر می توانستند بفهمند که چهار محور دیگر چگونه با هم تعامل دارند و بر زندگی فرد تاثیر می گذارد.

تغییرات در DSM-5

DSM-5 شامل تعدادی از تغییرات قابل توجهی نسبت به نسخه های قبلی است.

بلافاصله آشکارترین تغییر، تغییر از استفاده از اعداد رومی به اعداد عربی است.

شاید از همه مهم تر، DSM-5 سیستم چند محوری را حذف کرد. در عوض DSM-5 دسته هایی از اختلالات را همراه با تعدادی از اختلالات مختلف مرتبط فهرست می کند. برای مثال  در DSM-5 شامل اختلالات اضطرابی، دوقطبی و اختلالات مرتبط با آن، اختلالات افسردگی، اختلالات تغذیه و خوردن، اختلالات وسواسی و مرتبط با آن، و اختلالات شخصیتی هستند.

چند تغییر دیگر در DSM-5

سندرم آسپرگر به عنوان یک تشخیص حذف شد و در عوض تحت دسته اختلال طیف اوتیسم گنجانیده شد.

اختلال در تنظیم خلق و خوی مختل کننده اضافه شد، تا حدودی برای کاهش تشخیص بیش از حد اختلالات دوقطبی دوران کودکی.

تشخیص های متعددی به طور رسمی به کتابچه راهنمای کاربر اضافه شد، از جمله اختلال پرخوری، اختلال احتکار، و اختلال دیسفوریک قبل از قاعدگی.

در حالی که DSM ابزار مهمی است، تنها کسانی که آموزش های تخصصی دریافت کرده اند و تجربه کافی دارند، واجد شرایط تشخیص و درمان بیماری های روانی هستند.

نوشته قبلی

ارزیابی روانشناختی چیست و چه کاربردهایی در فرایند درمان دارد

نوشته بعدی

فرایند یادگیری زبان در کودکان و رشد مهارت های کلامی