در این بخش از فروشگاه برنا اندیشان قصد داریم تا یکی دیگر از کارگاه های فلسفی بسیار جذاب با عنوان کارگاه فلسفه ژاک دریدا و آشنایی کامل با نظریات دریدا را برای دانلود در اختیار شما علاقه مندان به علم فلسفه و کاربران محترم وب سایت برنا اندیشان قرار دهیم.
کارگاه فلسفه ژاک دریدا و آشنایی کامل با نظریات دریدا
در کارگاه فلسفه ژاک دریدا و آشنایی کامل با نظریات دریدا شما علاقه مندان به فلسفه به صورت کامل با تمامی نظریات و نگرش ژاک دریدا فیلسوف الجزایریتبار فرانسوی آشنا می شوید.
آشنایی با ژاک دریدا
ژاک دِریدا (Jacques Derrida) (زاده ۱۵ ژوئیه ۱۹۳۰ – درگذشته ۸ اکتبر ۲۰۰۴) فیلسوف الجزایریتبار فرانسوی و پدیدآورندهٔ فلسفهٔ واسازی بود. نظریات وی بر فلسفه پسامدرن و نقد ادبی معاصر تأثیر فراوانی گذاشت.
زندگینامه دریدا
ژاک دریدا در ۱۵ ژوئیه ۱۹۳۰ در البیار نزدیک الجزایر و در خانوادهای یهودی به دنیا آمد. او یک بار ازدواج کرد و یک زندگی خانوادگی را تا آخر عمر حفظ کرد.
اندیشه و فلسفه دریدا
ژاک دریدا، با جنبشی که بنام واسازی شناخته شده، نزدیکی و پیوندی تنگاتنگ دارد. هدف اصلی او در واقع خنثی کردن چیزی است که خود آن را عقلمداری [کلام محوری/ لوگوس محوری] (logocentrism) (یا حاکمیت عقل) خواندهاست.دریدا این باور ساختارگرایان را که معنا در ذات متن است، رد میکند.
او نمیپذیرد که واژگان حامل و بارور معنایند. بلکه بر آن است که، واژگان تنها به واژگان دیگر اشاره دارند. معنا وابسته به داننده است و نه متن، و زمانی بروز مییابد که مفسر با متن به گفتگو در آید. پس دلایلی بنیادی که بتوان بدانها تکیه کرد وجود ندارد.دریدا فرد را وامیدارد تا از اندیشه واقعیت متعالی دست بشوید و به جای آن روی متن متمرکز شود.
پیشنهاد ویژه : کارگاه فلسفه افلاطون
آنچنان که متن خود به گونه مستقیم با شخص از در سخن در آید. وان هوزر (vanhoozer)، ارج و وزن چنین نظری را ارزیابی کرده و میگوید: «دریدا به توانایی عقل در دستیابی به یک استنتاج کلی، یعنی توضیح جهان از منظر واقعیت شک دارد. دریدا یک خنثاگر و یک ضدساختار است و پیوند میان زبان و واقعیت را رد میکند. یعنی چیزی که مورد اعتقاد فلسفه غرب است و از نگاه این فلسفه توان آشکار کردن حقیقت را دارد».
وی که از عرصهٔ پدیدار شناسی (فلسفه) به ساختارگرایی و واسازی نزدیک شد با دیدگاههایش دربارهٔ زبان، دانش و معنا و به ویژه ماهیت متن مورد توجه ارتباطشناسان قرار گرفت. او شاگرد نهضت ساختارگرایی و اندیشههای پساساختارگرایی میشل فوکو بود و با نقدی که بر این اندیشه و بیشتر از جنبه نشانهشناسی وارد نمود مورد توجه محافل نقد ادبی و جامعه پست مدرن دانشگاهی آمریکا قرار گرفت. دریدا در آثارش فاصله بین فلسفه و ادبیات را کاهش داد و به عنوان یک منتقد ادبی قدرتمند هم شناخته شد.
مشهورترین اصطلاح دریدا Déconstruction است که آن را در فارسی به واسازی، شالودهشکنی، بنفکنی و ساختگشایی ترجمه کردهاند. البته واژه ساختار در این اصطلاح نباید با اصطلاح فلسفی ساختار به معنی Structure در عبارتهای ساختارگرایی و پساساختارگرایی یکسان تصور شود. Déconstruction در زبانهای دیگر معمولاً ترجمه نشده و با همان املای فرانسوی به کار میرود که دریدا آن را به مفهوم از نو بنا نهادن (ویران کردن و در عین حال ساختن) به کار بردهاست. دریدا در نامه به دوست ژاپنی خود پروفسور ایزوتسو دربارهٔ ترجمهٔ Déconstruction به ژاپنی توضیح میدهد. باید در نظر داشت که دریدا میگوید که Déconstruction نه یک کلمه است نه یک مفهوم؛ بنابراین در مورد استفادهٔ آن باید بسیار دقت کرد.
ساخت گشایی از دیدگاه ژاک دریدا
ساخت گشایی نوعی خوانش متن است که در آن کوشیده میشود پیشفرضهای داخل یک متن کشف شود.
ساختگشایی از نظریات زبانی-فلسفی جدید آمدهاست که با حوزه فلسفهٔ پساساختارگرایی و پسانوگرایی (پست مدرنیسم) در ارتباط است. این واژه گاه به ساختارشکنی و ساخت شکنی نیز ترجمه شدهاست.
اصطلاح Déconstruction را فیلسوف معاصر فرانسه ژاک دریدا با مفهومی نه چندان صریح برساخت. دریدا با واسازی که وجه دیگر نقدِ متافیزیک است، میخواهد با «اوراق کردن» ساختارها، در حقیقت، «کشف حجاب» کند (به مفهوم Alétheia یونانی – هایدگری) و در این مسیر، خاستگاه و نقش «مرکز» مقتدر، مسلط و متعالی را در ساختارمندی خودِ ساختار آشکار سازد. از این رو واسازی دریدایی هرگز مفهوم منفی نابود کردن و خراب کردن را با خود حمل نمیکند.
پیشینه ساخت گشایی
اصطلاح Déconstruction را فیلسوف معاصر فرانسه ژاک دریدا با مفهومی نه چندان صریح برساخت. این اصطلاح از قبل در زبان فرانسه بودهاست و دریدا بسط و کاربردهای متفاوتتری برای آن ایجاد کرده که در بخشهای دیگر این نوشته به مفهوم این اصطلاح و کارکرد زبانی-فلسفی آن اشاره خواهد شد.
بحث اصلی دریدا از اینجا شروع میشود که میگوید در تاریخ بشر همیشه دوگانگیها و دوقطبیهایی وجود داشتهاست؛ مثل دوگانگی جوهر و عرض یا علت و معلول، زن و مرد، آسمان و زمین، مکتوب و شفاهی و … که اینها اساس تفکر بشر هستند. در فلسفههای مختلف، این دوگانگیها شالوده تفکر را تشکیل میدهند و هر فلسفهای یکی از این دوگانگیها را پذیرفتهاست؛ بنابراین دوگانگیها وجود دارد. اما دریدا میگوید بشر باید به مقامی برسد که از این دوگانگیها آزاد شود. چرا فلسفه در عصر جدید نتوانسته پیشرفت کند؟ چون اسیر این دوگانگیها بوده و همه چیز را در قالب علت و معلول، ماده و غیر ماده، جوهر و عرض و امثال اینها میبیند.
مرگ
ژاک دریدا در ۸ اکتبر ۲۰۰۴ در بیمارستانی در پاریس درگذشت.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.