اختلال دوقطبی ناشی از مواد یا دارو: تشخیص و درمان

اختلال دوقطبی ناشی از مواد یا دارو: تشخیص و درمان

اختلال دوقطبی یک نوع اختلال روانی متداول است که اغلب با تغییرات شدید در خلق و روحیه فرد همراه است. دوقطبی را می‌توان به دو نوع اصلی تقسیم کرد: دوقطبی نوع ۱ و دوقطبی نوع ۲. افراد مبتلا به دوقطبی نوع ۱ تجربه‌گرانه‌ای از دوره‌های بلند مانیا (خلق بسیار بالا) و دوره‌های افسردگی دارند. در حالی که افراد مبتلا به دوقطبی نوع ۲ تجربه‌گرانه‌ای از دوره‌های افسردگی و مانیا دارند، اما شدت آنها کمتر است.

علاوه بر این دو نوع اصلی، اختلال دوقطبی می‌تواند به عنوان اختلال مرتبط ناشی از مصرف مواد یا داروها نیز شناخته شود. این وضعیت معمولاً به دوقطبی ناشی از مواد/ دارو معروف است. در این حالت، مصرف مواد مخدر یا داروهای خاص می‌تواند عوارضی ناخواسته روی سیستم عصبی ایجاد کرده و به شدت خلق و روحیه فرد را تحت تأثیر قرار دهد.

در این مقاله از مجله علمی برنا اندیشان، ما قصد داریم به دقت به توضیحات و جزئیات اختلال دوقطبی ناشی از مواد یا دارو بپردازیم، با تکیه بر راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ویراست پنجم DSM-5. این راهنما به عنوان یک منبع معتبر و رسمی در زمینه تشخیص اختلالات روانی شناخته می‌شود و به تشخیص صحیح و درمان مؤثر این اختلالات کمک می‌کند.

اختلال دوقطبی ناشی از مواد یا دارو

اختلال دوقطبی به عنوان یکی از اختلالات خلقی، امروزه یک پدیده روانی پراکنده و رایج محسوب می‌شود. افراد مبتلا به این اختلال، در طی بازه‌های زمانی مختلف، تغییرات شدیدی در حالت خلقی خود تجربه می‌کنند. در یک زمان ممکن است احساس افسردگی عمیق را تجربه کنند، در حالی که در زمان دیگر به یک فاز منفی از افزایش فعالیت و افترا به مانی (حالت بلند مانی) وارد می‌شوند.

این اختلال، گاهاً به عنوان اختلال دوقطبی ناشی از مصرف دارو یا مواد، شناخته می‌شود. به عبارت دیگر، مصرف خاصی از داروها یا مواد می‌تواند به صورت غیرمنتظره، ناشی از این اختلال باشد. این موضوع در این مقاله به‌طور جامع مورد بررسی قرار گرفته است، تا بتوان به دقت و با جزئیات بیشتر به تبیین و تفسیر این پدیده پیشرفته بپردازیم.

اختلال دوقطبی ناشی از مواد یا دارو

ملاک های تشخیصی دوقطبی ناشی از مواد یا دارو

معیارهای تشخیصی اختلال دوقطبی ناشی از مواد یا دارو به شرح زیر است:

1. اختلال برجسته در خلق:

– تصویر بالینی این اختلال بیشترین برجستگی را در خلق نشان می‌دهد. این شامل حالت‌های خلقی بسیار بالا، گشاده یا تحریک پذیر با یا بدون حالت افسردگی و یا کاهش علاقه یا لذت به صورت کلی یا در تقریباً همه فعالیت‌ها می‌شود.

2. شواهد مرتبط با مصرف مواد یا دارو:

– نشانه‌ها در مرحله مسمومیت با مواد یا بلافاصله بعد از آن یا پس از استفاده از داروها بروز می‌کند.

– دارو یا ماده مورد استفاده توانایی ایجاد نشانه‌های مرتبط را دارد.

– این اختلال با دوقطبی یا اختلال مرتبط غیرمرتبط با مواد تفسیر نمی‌شود.

3. شواهد دیگر از دوقطبی یا اختلال مرتبط مستقل:

– نشانه‌ها پیش از شروع مصرف مواد یا دارو آغاز می‌شود.

– نشانه‌ها پس از ترک ناگهانی یا مسمومیت شدید به مدت قابل توجهی (به عنوان مثال حدود 1 ماه) ادامه دارد.

– وجود علائم دیگری که اشاره به دوقطبی یا اختلال مرتبط دارای دلیلی ناشی از مواد یا دارو نیستند، این ادعا را تقویت می‌کنند (مثل سابقه دوره‌های عودکننده ناشی از دارو).

4. عدم ارتباط با دوره دلیریوم:

– این اختلال به صورت اختصاصی در طول دوره دلیریوم ایجاد نمی‌شود.

5. تأثیر بالینی معنا‌دار:

– این اختلال باعث ایجاد ناراحتی یا اختلال معنا‌دار بر عملکرد اجتماعی، شغلی یا زمینه‌های اهم دیگر عملکرد می‌شود.

در صورت مسمومیت:

– اگر معیارهای مسمومیت با مواد برآورده شده و نشانه‌ها در طول مسمومیت ظاهر شده باشند.

در صورت ترک:

– اگر معیارها برای ترک مواد برآورده شده و نشانه‌ها در طول ترک یا مدت کوتاهی بعد از آن ظاهر شده باشند.

ویژگی ها تشخیصی دوقطبی ناشی از مواد یا دارو

ویژگی‌های تشخیصی اختلال دوقطبی و اختلال مرتبط ناشی از مواد/دارو اساساً با ویژگی‌های مانی، هیپومانی، و افسردگی تداخل دارند. یک استثناء اساسی در تشخیص اختلال دوقطبی و اختلال مرتبط ناشی از مواد/دارو، وجود هیپومانی یا مانی است که پس از مصرف داروهای ضدافسردگی یا دیگر درمان‌ها آغاز می‌شود و پس از تأثیرات فیزیولوژیکی دارو ادامه می‌یابد. این وضعیت به عنوان نشانه‌گر واقعی اختلال دوقطبی تلقی می‌شود و تشخیص دوقطبی و اختلال مرتبط ناشی از مواد/دارو نمی‌باشد.

بیشتر از همه، نکته مهم در اینجا این است که هیپومانی یا مانی که پس از مصرف داروها آغاز می‌شود، پس از اتمام تأثیرات دارو به صورت مستقل ادامه می‌یابد. این مسئله نشان‌دهنده واقعیت اختلال دوقطبی است و به عنوان یک ویژگی ممکن‌است در تشخیص این اختلال مورد استفاده قرار گیرد. از سوی دیگر، اگر این وضعیت تحت تأثیر داروها قرار گرفته باشد و پس از قطع دارو، تغییرات خلقی حاصل از آن ادامه نیابد، این نشان‌دهنده اختلال مرتبط ناشی از مواد/دارو است، نه دوقطبی واقعی.

همچنین، اشخاصی که درمان‌شان با استفاده از شوک برقی تشنج‌آور انجام شده و دارای دوره‌های مانیک یا هیپومانیا هستند که پس از تأثیرات فیزیولوژیکی درمان ادامه می‌یابند، به عنوان افراد مبتلا به اختلال دوقطبی تشخیص داده می‌شوند و این تشخیص به دوقطبی و اختلال مرتبط ناشی از مواد/دارو تعلق ندارد.

در اینجا نکته مهم این است که دوره‌های مانیک یا هیپومانیا که بعد از استفاده از شوک برقی تشنج‌آور شروع می‌شوند، پس از انجام درمان به صورت مستقل ادامه می‌یابند. این موضوع به عنوان یک علامت واضح از واقعیت اختلال دوقطبی مطرح می‌شود و تشخیص آن به عنوان یک اختلال دوقطبی صحیح صورت می‌گیرد، به عنوان مقابل دوقطبی و اختلال مرتبط ناشی از مواد/دارو که در اثر درمان نیز تاثیر دارند.

عوارض جانبی برخی از داروهای ضدافسردگی و دیگر داروهای روانگردان، مانند کفری بودن یا سراسیمگی، ممکن است به نظر آیا نشانه‌های نشانگان مانیک هستند. اما بطور کلی، این عوارض جانبی با نشانه‌های دوقطبی اصلی تفاوت دارند و برای تشخیص این اختلال، اطلاعات بیشتری مورد نیاز است.

بدین معنا که نشانه‌های ملاک مانی یا هیپومانی ویژگی‌های خاصی دارند، به عبارت دیگر، تنها سراسیمگی و مشغولیت مفرط در فعالیت‌های هدفمند ناکافی هستند. اطلاعات بیشتر و نشانه‌های بیشتری باید موجود باشند تا بتوان این تشخیص را قطعی کرد، نه تنها یک یا دو نشانه. به عبارت دقیق‌تر، ظاهر یک یا دو نشانه غیراختصاصی – مثل تحریک‌پذیری، کفری بودن یا سراسیمگی – در حالت عدم وجود نشانگان کامل مانیا یا هیپومانیا، نباید به عنوان تایید تشخیص اختلال دوقطبی در نظر گرفته شود.

ویژگی های مرتبط با تشخیص دوقطبی ناشی از مواد یا دارو

شیوه‌شناسی علل (ارتباط علیتی با مصرف داروهای روانگردان یا سوءمصرف مواد بر اساس شواهد بالینی) به عنوان عامل اصلی در این نوع اختلال دوقطبی تلقی می‌شود و از نظر ایجاد شناختی مشخص شده است.

مواد و داروهایی که معمولاً با اختلال دوقطبی و اختلال مرتبط ناشی از مواد/دارو ارتباط داده می‌شوند شامل طبقه مواد محرک، فن سایکلیدین، و داروهای استروئیدی هستند. با این حال، در هنگام تولید مواد جدید، چند ماده پتانسیل دارد که ظاهر شوند (مانند نمک‌های حمام مشهور). سابقه مصرف این نوع مواد می‌تواند به افزایش قطعیت در تشخیص کمک کند.

شیوع اختلال دوقطبی ناشی از مواد یا دارو

درباره اختلال مانیا یا دوقطبی ناشی از مواد/دارو، تحقیقات همگانی شناختی به طور کامل موجود نیست. هر ماده با تأثیر شناختی ممکن است خطرات خاص خود را برای ایجاد اختلال دوقطبی، به ویژه حالت‌های مانیک یا هیپومانیا، به دنبال داشته باشد.

با توجه به اینکه تحقیقات گسترده در این زمینه انجام نشده است، مهم است به هر ماده خاصه از نظر شناختی که ممکن است مصرف شود، با دقت و توجه نسبت داد. هر مواد ممکن است تأثیرات مختلفی بر روی فرایندهای شناختی افراد داشته باشد و برخی از آنها ممکن است به عنوان عامل خطرناک برای ایجاد اختلال دوقطبی مورد نظر باشند.

از اینرو، در ارزیابی افرادی که از مواد یا داروهای خاصی استفاده می‌کنند، به تفصیل و به صورت شخصی سابقه مصرف آنها و تأثیرات شناختی مرتبط با آن را بررسی کرد. این اطلاعات می‌تواند در درک بهتر احتمال ایجاد اختلال دوقطبی ناشی از مصرف مواد/داروها کمک کند و به افراد در پیشگیری و مدیریت این اختلال بهتر کمک نماید.

شکل گیری و روند دوقطبی ناشی از مواد یا دارو

در مورد مانیا ناشی از فن سایکلیدین، اثر اولیه ممکن است شامل دلیریوم با ویژگی‌های عاطفی باشد که در ادامه به حالت مانیک یا مانیک مختلط نامتعارف تغییر می‌کند. این اختلال، به سرعت بعد از مصرف یا استنشاق فن سایکلیدین، معمولاً در چند ساعت یا حداکثر چند روز اتفاق می‌افتد. در مورد حالت‌های مانیک یا هیپومانیا ناشی از مواد محرک، پاسخ عادتاً ظرف چند دقیقه یا 1 ساعت پس از مصرف یک یا چند دفعه رخ می‌دهد. این دوره بسیار کوتاه است و به طور معمول در 1 یا 2 روز بهبود می‌یابد.

در مورد داروهای کورتیکواستروئید و برخی داروهای بازدارنده دستگاه ایمنی، مانی (یا حالت‌های مختلط یا افسردگی) معمولاً پس از چند روز مصرف اتفاق می‌افتد و به نظر می‌رسد که مقادیر مصرف بیشتر احتمالاً نشانه‌های دوقطبی را به طور زیادی تشدید می‌کنند. اطلاعات بیشتر در مورد مصرف این دسته از داروها به تشخیص صحیح و مدیریت مناسب این وضعیت‌ها کمک می‌کنند.

عوامل خطر و پیش آگهی دوقطبی ناشی از مواد یا دارو

عوامل خطر و پیش آگهی در مورد دوقطبی ناشی از مواد یا داروها شامل چندین جنبه مهم است. اولین عامل خطر، نوع مواد یا دارو مصرفی است؛ برخی از دسته‌های مواد مانند محرک‌ها، فن‌سایکلیدین‌ها، یا داروهای استروئیدها معروفند به افزایش احتمال ایجاد اختلال دوقطبی. ویژگی های فردی نیز اهمیت دارد؛ افراد با سابقه خانوادگی دوقطبی یا اختلال های مزمن روانی در معرض خطر بیشتری قرار دارند.

عوامل محیطی نیز نقش دارند؛ مثلاً استفاده موقت یا مصرف بیش از حد مواد ممکن است عوارض جانبی روانی داشته باشد. در پیش آگهی، شناخت آگاهی از علائم اولیه اختلال دوقطبی به همراه نظارت منظم توسط افراد مختصر و حتی سیستم‌های خودنظم‌دهی سلامت می‌تواند کمک به تشخیص زودرس و مدیریت بهینه این وضعیت‌ها نماید.

شاخص های تشخیصی

شناسایی مواد مصرفی می‌تواند از طریق انجام آزمون‌ها و بررسی شاخص‌ها در نمونه‌های خون یا ادرار انجام شود تا تشخیص به‌صورت دقیق‌تر تایید گردد. این آزمون‌ها به‌منظور ارزیابی میزان مواد مصرفی در سیستم بدن و اطمینان از تشخیص صحیح اختلالات ممکن است برگزار شوند.

آنالیز خون یا ادرار شامل مطالعه مقادیر مواد خاص و نشانگان آنها است که در صورت وجود، می‌تواند به عنوان شاهدی قوی برای تایید یا رد تشخیص خدمت کند. این روش تشخیصی جهت اطمینان از درستی تشخیص و همچنین پیگیری و مانیتورینگ درمان‌ها بسیار حیاتی است.

تشخیص افتراقی دوقطبی ناشی از مواد یا دارو

دوقطبی و اختلال مرتبط ناشی از مواد/دارو باید از سایر اختلالات دوقطبی، مسمومیت مواد یا دلیریوم ناشی از مواد و عوارض جانبی دارو (همان‌طور که قبلاً ذکر شده) به وضوح تمیز شوند. در شناسایی اختلافات، لازم است به مواردی از جمله دوره‌های مانیک که هنگام استفاده از درمان‌های ضد افسردگی پدید می‌آیند (از جمله داروها یا درمان با شوک برقی تشنج‌آور) اما پس از تأثیر فیزیولوژیکی این درمان در سطح نشانگانی به شکل کامل ادامه می‌یابند، دقت کرد.

اگر این دوره مانیک در اثر درمان فیزیولوژیکی آن به صورت کامل ادامه یابد و نشانگان دوقطبی به طور کامل بروز کند، این ممکن است مؤشری برای تشخیص اختلال دوقطبی نوع I باشد. همچنین، در مورد دوره‌های هیپومانیا که به صورت کامل در زمان درمان ضد افسردگی (از جمله داروها یا درمان با شوک برقی تشنج‌آور) پدیدار می‌شوند اما پس از تأثیر فیزیولوژیکی آن درمان ادامه می‌یابند، تشخیص اختلال دوقطبی نوع دو ممکن است در صورت وجود دوره افسردگی اساسی قبلی تأیید شود.

درمان اختلال دوقطبی ناشی از مواد یا دارو

همزمانی اختلالات

همزمانی اختلالات به وضعیت‌هایی اطلاق می‌شود که هم‌زمان با مصرف مواد غیرمجاز، به‌ویژه مواد محرک غیرمجاز یا فن‌سایکلیدین، یا انحراف از داروهای محرک تجویزی، ارتباط دارند. این همزمانی اختلالات همچنین به افرادی اشاره دارد که داروهای استروئید یا داروهای متوقف‌کننده دستگاه ایمنی برای درمان وضعیت‌های پزشکی خاصی مصرف می‌کنند.

در افرادی که از فن‌سایکلیدین استفاده می‌کنند یا داروهای استروئید یا داروهای دیگر بازدارنده دستگاه ایمنی برای آنها تجویز شده است، ممکن است دلیریوم پیش از ظهور نشانه‌های مانیک یا همزمان با آن رخ دهد. این وضعیت نشان از ارتباط پیچیده بین مصرف مواد یا داروها و وضعیت‌های روانی مختلف است که نیازمند توجه دقیق و مطالعه گسترده در زمینه‌های پزشکی و روان‌شناسی است.

درمان اختلال دوقطبی ناشی از مواد یا دارو

درمان اختلال دوقطبی ناشی از مواد یا دارو، یک چالش پیچیده است که نیازمند رویکردهای گوناگون و متناسب با نوع مواد یا داروهای مصرفی است. این اختلال اغلب نیاز به ترکیب درمان‌های روان‌شناختی و دارویی دارد. در ادامه، توضیحاتی درباره راهکارهای درمانی ممکن برای این نوع اختلال ارائه شده است:

1. تقویت مداخلات روان‌شناختی: مداخلات روان‌شناختی، از جمله مشاوره فردی و خانوادگی، می‌توانند به شناخت و مدیریت احساسات، مهار تناقضات، و افزایش ایمنی روحی فرد کمک کنند.

2. استفاده از داروها: در مواردی، داروهای استفاده‌شده برای کنترل اختلال دوقطبی ناشی از مواد یا دارو ممکن است شامل استفاده از تثبیت کنند های خاص، آنتی‌دپرسانت‌ها، یا دیگر داروهای موثر باشد.

3. ترکیب درمان: اغلب بهترین نتایج از ترکیب مداخلات روان‌شناختی و دارویی حاصل می‌شود. این ترکیب می‌تواند موجب کاهش نشانگان و پیشگیری از بازگشت آنها شود.

4. پیگیری و مانیتورینگ: اطلاعات جمع‌آوری شده از پیگیری مداوم و مانیتورینگ وضعیت فرد، به پزشک کمک می‌کند تا بهبود و تطابق مناسب درمان را ارزیابی کرده و تغییرات لازم را اعمال کند.

5. آموزش به فرد و خانواده: اطلاعات و آموزش به فرد و خانواده درباره مدیریت اختلال دوقطبی و پیشگیری از مصرف مواد ممکن است نقش مهمی در موفقیت درمانی ایفا کند.

تداخل‌های متعدد این اختلال با مصرف مواد یا داروها نیاز به نظارت دقیق توسط تیم درمانی و همکاری فراگیر بین متخصصان مختلف دارد تا راهکارهای مؤثر و سازگار با وضعیت هر فرد تدوین و اجرا شود.

نتیجه گیری

اختلال دوقطبی ناشی از مواد یا دارو یک واقعیت پیچیده است که نیاز به شناخت عمیق تر و مدیریت یکپارچه دارد. درمان این اختلال نیازمند رویکردهای متعددی است، از جمله ترکیب مداخلات روان‌شناختی و دارویی، مشاوره فردی و خانوادگی، آموزش به فرد و خانواده، و نظارت دقیق توسط تیم درمانی. بهبود وضعیت افراد مبتلا به این اختلال نیازمند همکاری فراگیر بین متخصصان مختلف و اطلاعات به‌روز در زمینه‌های پزشکی و روان‌شناسی است.

با اجرای درمان‌های مؤثر، افراد مبتلا به این اختلال می‌توانند کنترل بهتری بر زندگی خود پیدا کرده و از نشانگان مختلف آن بهبود یابند. توانمندی در مدیریت استرس، مهارت‌های ارتباطی، و پشتیبانی اجتماعی می‌تواند نقش مهمی در افزایش کیفیت زندگی افراد متاثر از این اختلال داشته باشد.

دسته‌بندی‌ها