در این بخش از فروشگاه اینترنتی برنا اندیشان تصمیم داریم تا یکی دیگر از کارگاه های فلسفی بسیار جذاب و کاربردی با عنوان کارگاه بررسی مفهوم جبر و اختیار انسان در زندگی خویشتن را جهت دانلود در اختیار شما کاربران محترم برنا اندیشان و تمامی علاقه مندان به مباحث فلسفی قرار دهیم.
کارگاه بررسی مفهوم جبر و اختیار انسان در زندگی خویشتن
در کارگاه بررسی فلسفه جبر و اختیار انسان اندیشمندان مختلف به صورت تخصصی این مبحث را مورد بررسی قرار داده و جنبه های مختلف آن را تحلیل خواهند کرد.
جبر و اختیار انسان از مهمترین، قدیمیترین و حساسترین مباحث فلسفه و کلام است. اهمیت و حساسیت این مساله از بعد دینی و کلامی به این دلیل است که با مسائل اراده، استطاعت، قدرت، علم خداوند به افعال بندگان، مخصوصاً خلق افعال و قضا و قدر و طلب و اراده، پیوندی تنگاتنگ دارد.
در مباحث کلامی، آنجا که از تعلق علم و اراده و قدرت خداوند به افعال بندگان و خلق افعال سخن به میان میآید، این مسئله مطرح میشود که آیا در افعال بندگان، علم و اراده و قدرت خداوند مؤثر است وقدرت انسان در آن تأثیری ندارد و در واقع خداوند خالق و فاعل افعال انسانهاست یا نه؟ کسانی که علم و اراده و قدرت خداوند را در افعال بندگان مؤثر، و خلق (پدید آوردن) را از اخص اوصاف او میدانند و نسبت خلق را به انسان به هیچ وجهی روا نمیدارند، به جبر قائل میشوند. در مقابل اینان، کسانی که در انسان به اراده و قدرت مؤثر در ایجاد و انجام فعل عقیده دارند و او را خالق و فاعل افعالش میشناسند، به اختیار قائلاند. در عین حال، باید توجه داشت که عقیده به جبر بیش از همه با عقیده به قضا و قدر محتوم پیوند دارد. عقیده به قَدَر، به معنای مزبور، مستلزم سلب اختیار و رفع مسئولیت از انسان است.
اختیار انسان
شیعیان با اعتقاد به دو اصل عدل و حکمت الهی، معتقد به مختار بودن انسان در افعالی است که در مدار تکلیف قرار گرفته، و انسان بر آنها ستایش و نکوهش میشود دارند؛ چرا که تکلیف نمودن انسانِ مجبور و ستایش و یا نکوهش او بر کاری که از وی صادر گردیده قبیح و نارواست، و به مقتضای اصل عدل و حکمت، خداوند از افعال قبیح منزه است.
پیشنهاد ویژه:کارگاه آموزشی خرد ادبیات فارسی
امام علی(ع) در رد اندیشه آنان که قضا و قدر الهی را مستلزم مجبور بودن انسان میدانند، فرموده است:
«لو کان کذلک لبطل الثواب و العقاب، و الأمر و النهی و الزجر، و لسقط معنی الوعد و الوعید، و لم یکن علی مسیء لائمه و لا لمحسن محمده؛اگر چنین بود، هر آئینه ثواب و عقاب، امر و نهی و تنبیه باطل بود و وعده و وعید بیاساس، و بدکار را نکوهش و نیکوکار را ستایشی نبود.»
محمد بن عجلان از امام صادق(ع) پرسید: آیا خداوند بندگان را بر انجام کارها مجبور نموده است؟ امام(ع) پاسخ داد:
«الله اعدل من أن یجبر عبدا علی فعل ثم یعذبه علیه؛خداوند عادلتر از آن است که بندهای را بر کاری مجبور سازد آن گاه او را عقوبت دهد.» حسن بن علی وشاء از امام رضا(ع) پرسید: آیا خداوند بندگان را بر انجام گناهان مجبور کرده است؟ امام(ع) پاسخ داد: «الله أعدل و أحکم من ذلک؛ خداوند عادلتر و حکیمتر از آن است که چنین کاری را انجام دهد»
در روایات یاد شده بر منافات داشتن جبر با عدل و حکمت خداوند، و با تکلیف و وعده و وعید و پاداش و کیفر الهی تصریح و تأکید شده است.
متکلمان عدلیه نیز، نظریه جبر را مخالف عدل الهی دانسته و با استناد به عدل و حکمت خداوند، بر مختار بودن انسان استدلال نمودهاند، چنان که واصل بن عطا گفته است: «اِن الباری تعالی عدل حکیم… و لا یجوز أن یرید من العباد خلاف ما یأمر، و یحتم علیهم شیئا ثم یجازیهم علیه؛ خداوند عادل و حکیم است و روا نیست که از بندگان، خلاف آنچه که امر میکند خواسته، و آنان را بر کاری مجبور سازد و آن گاه مجازاتشان کند.» ابن میثم بحرانی، پس از اشاره به این که مختار بودن انسان امری است بدیهی و به اقامه برهان نیاز ندارد، وجوهی تنبیهی را یادآور شده است که دو نمونه آن عبارتند از:
هر عاقلی مدح بر احسان، و ذم بر عدوان را نیکو میداند، و این مطلب متفرع بر این است که نیکوکار و بدکار فاعل فعل خویش باشند.
ما با درک وجدانی مییابیم که افعالمان تابع انگیزههای ما هستند و اختیار، معنایی جز این ندارد.
خواجه نصیرالدین طوسی نیز فاعلیت و اختیار انسان را بدیهی دانسته و گفته است:
«و الضروره قاضیه باستناد افعالنا الینا؛ درک بدیهی، گواه بر این است که افعال ما مستند به ما میباشند.»
قضا و قدر
قضا و قدر، از عقاید بحثبرانگیز دینی. قضا به معنای حتمیت پیدا کردن پدیدههای عالم با استناد به علت تامه خود است و قدر به معنای نسبتی است که حدود اشیاء به ذات باری تعالی دارند.
هر کدام از قضا و قدر، به علمی و عینی تقسیم میشود. قضای علمی عبارت است از علم الهی که منشأ ضرورت و حتمیت اشیاء و قضای عینی، همان ضرورت و حتمیت شیاء از جهت استناد به واجب الوجود است. همچنین، قدر علمی، علمی است که منشأ حدود و اندازه اشیاء است و قدر عینی همان تعین وجود و اندازه اشیاء است از این جهت که به واجب الوجود منتسب میشوند. به اعتبار جهات دیگر، تقسیمبندیهای دیگری نیز در مورد قضا و قدر مطرح شده است، از جمله مهمترین این تقسیمبندیها، تقسیم قضا و قدر به قضا و قدر تکوینی و تشریعی است.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.