در این بخش از فروشگاه اینترنتی برنا اندیشان تصمیم داریم تا یکی دیگر از بهترین پکیج های روانشناسی با عنوان آشنایی با روانشناسی خودکامگی و علل و ریشه های آن را برای دانلود در اختیار شما کاربران محترم وب سایت برنا اندیشان و تمامی علاقه مندان به روانشناسی و علوم رفتاری قرار دهیم.
آشنایی با روانشناسی خودکامگی و علل و ریشه های آن
در محصول آشنایی با روانشناسی خودکامگی و علل و ریشه های آن به صورت کامل با موضوع خودکامگی از منظر روانشناسی آشنا شده و همچنین علل و ریشه های آن را خواهید آموخت.
خودکامگی چیست؟
خودکامگی یا اتوکراسی (autocracy)، گونهای از شیوههای حکومتی تمامیتخواه و شکلی از حکومت است که در آن قدرت سیاسی در دست یک حاکم خودگمارده قرار دارد. در حکومت خودکامه دامنه اختیارات حاکم و طول دوره حکومت آنها بسیار است و توزیع قدرت عادلانه نیست.
طرفداران حکومت خودکامه معتقدند که این نوع حکومت امکان انباشت سرمایه، برنامهریزی متمرکز و تصمیمگیری قاطع برای رفع موانع راه را برای توسعه فراهم میسازد. در حالی که مخالفان این نوع حکومت معتقدند که خودکامگی باعث احساس بیقدرتی سیاسی در بین مردم میشود و کارایی و خلاقیت آنها را کاهش میدهد.
باید توجّه داشت که اگرچه مفاهیم خودکامگی، تمامیتخواهی، یکهسالاری، استبداد، حکومت مطلقه و جبّاریّت، مترادفهای هر یک از آنها و نیز نام فرمانروایانشان در ادبیّات و محاورهها اغلب به یک معنا به کار میروند، هم معنا نبوده و در علم سیاست دارای تعاریف جداگانه میباشند.
محصول پیش رو با تحلیل روانشناختی شخصیت و رفتار خودکامگان و دیکتاتوران، نشان می دهد که دیکتاتور ها به خودی خود خود کامه و جبار نمی شوند بلکه آنها محصول رفتار توده هایی هستند که خلق و خوی جباریت بخشی از وجود آنهاست. برای آن که خودکامگی و دیکتاتوری برای همیشه از جامعه ای رخت بربندد باید روحیه خودکامگی توده ها از بین برود (یادمان نرود که ما ایرانی ها رابطه خوبی با موجودات ضعیف تر از خودمان نداریم.
از سوی دیگر دسته بندی انواع ترس نشان می دهد که جباران دچار «ترس تهاجمی» هستند و در واقع بخش بزرگی از رفتار آنها ناشی از این نوع ترس است. اشپربر معتقد است اعتیاد به دشمن تراشی و ایده «دشمن انگاری هر کس با ما نیست» از سوی جباران محصول ترس عمیقی است که در وجود آنها نهفته است. او از قول افلاطون می نویسد «هر کس می تواند شایسته صفت شجاع باشد، الا فرد جبار». و بعد خودش به زیبایی و با تحلیل روانشناختی نشان می دهد که این سخن افلاطون چقدر دقیق است. در واقع نشان می دهد که جباریت ویژگی است که جایگزین فقدان شجاعت می شود. و این رفتار در همه سطوح قدرت (پدر، معلم، رئیس اداره، پلیس محله و ….) نمود دارد. اما وقتی احاد توده های شخصیتاً جبار در عالم واقع با یکی از جباران همراهی می کنند و او را حمایت می کنند، از او یک حاکم به تمام معنی دیکتاتور می سازند.
پیشنهاد ویژه:کارگاه روانشناسی دروغ و درمان دروغگویی
یکهسالاری یا اُتُوکراتی (به فرانسوی: Autocratie) (از یونانی) شکلی از حکومت اقتدارگرا که در آن، فرمانروا آشکارا بر راس سلسله مراتب اداری تفوق دارد، بدون قوانین یا سنتهایی که قدرت رهبری را محدود کنند، همراه با قدرت بی حد و حصر فرمانروا (اتوکرات) در عمل. مبنای یکهسالاری میتواند وفاداری یا ترس شهروندان از مکافات باشد. یکهسالار میتواند قدرت خود را بر اساس قراردادها یا سنتهای اجتماعی به دست آورده باشد که در این صورت اتوکراسی از نوع مشروع است یا آن را به زور به چنگ آورده باشد که دیکتاتوری است. سلطنتهای مطلقه از انواع یکهسالاریاند.
باید توجّه داشت که اگرچه مفاهیم یکّه سالاری، تمامیتخواهی، خودکامگی، استبداد، حکومت مطلقه و جبّاریّت، مترادف اند و در متون و گفتار اغلب به یک معنا به کار میروند؛ اما در علم سیاست هم معنا نبوده و تعاریف جداگانه دارند.
واژه اتوکراسی یعنی چه؟
اتوکراسی در زبان فرانسه به معنی حکومت یا سلطنت فردی و استبدادی است و «اتوکرات» به معنی سلطان یا زمامدار مطلق العنان است. اتوکراسی حکومتی است که یک فرد به عنوان رهبر یا پیشوا یا رئیس جمهور و یا پادشاه در رأس آن قرار گرفته و با قدرت و اختیارات نامحدود و بدون اینکه از طرف یک مجمع انتخابی یا شورا کنترل شود امور یک کشور را براساس رأی و نظر شخصی خود رقم میزند. انواع سلطنتهای مطلقه و موروثی یا حکومتهای دیکتاتوری فردی که از طریق کودتای نظامی استقرار مییابند از نوع حکومتهای اتوکرات به شمار میآیند.
و در جای دیگری آمده است: اتوکراسی از دو واژه یونانی آتو به معنی خود و کراتوس به معنی حکومت ترکیب یافته است. اتوکراسی به معنای خودکامگی و استبداد در یک نظام سیاسی است. اتوکراسی در حقیقت شکلی از حکومت است که در آن، قدرت بدون اتکا به قوانین اساسی مدون در کف اختیار یک فرد قرار داشته و از هیچ گونه محدودیت قانونی برخوردار نیست. اتوکراتور عنوان قیصرهای بیزانس بود و همچنین تزارهای روسیه از این عنوان استفاده میکردند، در رژیم اتوکراسی هیچگونه حق مخالفت با حکومت مستبد تحمل نمیشود.
این شیوه حکومت را در ادبیات سیاسی غرب به کشورهای مشرق زمین نسبت دادهاند ولی اوج آن را باید در روسیه بین سدههای هفدهم تا اوایل سده نوزدهم مشاهده کرد. در عصر جدید، اتوکراسی را به منزله نظامی مطلق و دیکتاتوری و در برابر دموکراسی به کار میبرند. و در اثر دیگری این واژه این طور تعریف شده است:
اتوکراسی یعنی (حکومت استبدادی فردی، خودکامگی، یکهسالاری).
اتوکراسی حکومتی است که در آن، ساخت قدرت شامل ویژگیهای زیر است: تمرکز شدید قدرت در دست یک نفر، فقدان قوانین و سنّتهایی که بر کاربرد قدرت حدی گذارد، فقدان حدود سنتی و قانونی بر اقتدار زمامدار.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.