در این بخش از پایگاه دانش فروشگاه برنا اندیشان تصمیم داریم تا یکی دیگر از مقالات روانشناسی با عنوان معرفی 3 تیپ شخصیتی و ارائه راهکارهای عملی برای تقویت مهارت جرات ورزی را در اختیار شما کاربران محترم وب سایت برنا اندیشان و علاقه مندان به علوم رفتاری قرار دهیم.
تقویت مهارت جرات ورزی و معرفی 3 تیپ شخصیتی
در مقاله تقویت مهارت جرات ورزی و معرفی 3 تیپ شخصیتی به صورت کامل در مورد راه کار های علمی و عملی برای تقویت مهارت جرات ورزی در زندگی افراد آموزش داده می شود.
تعریف رفتار جرأتمندانه
رفتار جراتمندانه عبارت است از بیان مناسب هر احساسی غیر از اضطراب. رفتار جراتمندانه یک رفتار بین فردی است که شامل ابراز صادقانه و نسبتاً رک افکار و احساسات میباشد، به نحوی که از نظر اجتماعی مناسب بوده و احساسات و آسایش دیگران نیز در آن مد نظرباشد. به طور کلی جراتمندی را میتوان توانایی ابراز صادقانه نظرات، احساسات و نگرشها بدون احساس اضطراب دانست. تقویت مهارت جرات ورزی همچنین شامل دفاع فرد از حقوق خود میباشد، به شکلی که حقوق دیگران پایمال نشود.
سبک های پاسخ دهی متداول
روانشناسان شیوه های رفتاری انسانها را در یک تقسیم بندی کلی به سه دسته تقسیم کردهاند: سبک پاسخی منفعلانه؛ سبک پاسخی پرخاشگرانه، سبک پاسخی قاطعانه.
در شیوه رفتاری منفعلانه شخص قادر به ابراز وجود نیست و با اتخاذ روشی منفعلانه به دیگران اجازه میدهد براحتی حقوق و احساسات او را نادیده گرفته و زیر پا بگذارند. چنین شخصی در ظاهر فردی متواضع، صبور، از خود گذشته و مهربان قلمداد میگردد اما وی در باطن همیشه از اینکه توسط دیگران سوء استفاده شده و حقوقش پایمال میگردد ناراحت میباشد. سرگردانی، از این شاخه به آن شاخه پریدن، عذر خواهی مکرر و نامناسب، صدایی آرام و لرزان، خیلی زود حرف خود را پس گرفتن، نگاه های سرگردان، این پا آن پا کردن از خصوصیات این افراد است.
وقتی دیگران درخواستی را مطرح میکنند، این افراد معمولاً با جملاتی از قبیل ”هر طور که صلاح میدانید“ ”برایم فرقی نمیکند“ ”هرچی که شما بگویید و… جواب میدهند.
در شیوه پرخاشگرانه، شخص پرخاشگر حقوق دیگران را نادیده میگیرد و شروع به تهدید آنها می نماید. افراد پرخاشگر دانسته یا نادانسته از دیگران سوء استفاده میکنند. طرز تکلم و شیوه سخن گفتن آنها طوری است که در دیگران احساس حقارت، جهل و نادانی، خشم، احساس گناه و تقصیر… تولید میکند. این افراد در واقع از طریق ایجاد یک حالت عاطفی ناخوشایند مثل خشم، غم و احساس گناه در دیگران زمینه را برای سوء استفاده فراهم میکنند. با صدای بلند و ناهنجار صحبت کردن، طعنه یا نیش زبان زدن به دیگران، ایجاد ناامیدی و دلسردی در دیگران، استفاده فراوان از بیانات ارزش گذارانه (شما باید…. شما نباید….) برچسب زدن به دیگران، اظهارنظرهای نژاد پرستانه، تحقیر قومیتها، ملیتها، جنسیت… از ویژگیهای افراد پرخاشگر است.
پیشنهاد ویژه:کارگاه آموزش کامل فن سخنرانی و مذاکره
گاهی ترکیبی از انفعال و پرخاشگری در کنار هم مشاهده میگردد که در این صورت شخص بصورت غیرمستقیم به دیگران پرخاشگری میکند. این افراد کسانی هستند که عواطف ناخوشایندی از قبیل خشم و خصومت را تجربه میکنند ولی چون از طرفی قدرت بیان این عواطف را ندارند و از طرف دیگر قادر به تحمل آن نیستند، بنابراین با توسل به شیوه های غیر مستقیم و انحرافی خشم خود را خالی میکنند. این الگو بدترین سبک ارتباطی را تشکیل میدهد چون کسی که آماج خشم این افراد قرار میگیرد نمیداند بخاطر چه تقصیری و توسط چه کسی آماج خشم و پرخاشگری قرار گرفته است. منفی گرایی یک شیوه معمول این افراد است. اخم کردن، باجگیری هیجانی (مثلاً از طریق گریه دیگری را تسلیم کردن) پیدا کردن یک سپر بالا و خالی کردن خشم خود به آن، آسیب زدن به اشیاء مثلاً سوزاندن لباس یا پنچر کردن ماشین و… از الگوهای معمول ارتباطی این افراد است.
در شیوه رفتاری قاطعانه و توأم با ابراز وجود شخص ضمن احترام به حقوق دیگران و به رسمیت شناختن افکار و احساسات آنها بر حفظ حقوق شخصی خود ایستادگی میکند و بر افکار و احساسات خویشتن نیز ارزش و احترام قایل است. این افراد افکار و احساسات خود را مستقیم، صریح و خودانگیخته بیان کرده و حقوق انسانی پایه خویش را محفوظ نگاه میدارند.
رفتار عمومیشان بیان گر اعتماد و اطمینان است. شنونده و پذیرا هستند. از ضمیر من در جملاتشان استفاده میکنند ”من موافق نیستم“ ”من دلم میخواهد، … عبارات حاکی از همکاری در کلامشان فراوان است و در تعاملاتشان با دیگران حتی وقتی موافق چیزی نیستند نهایت احترام طرف مقابل را حفظ کرده و حقوق انسانی شان را حفظ میکنند.
مشکلات ناشی از جرأتمند نبودن
- افسردگی
- رنجیدگی
- ناکامی
- انفجار خشم
- اضطراب و بهدنبال آن اجتناب
- ضعف در روابط بین فردی
- مشکلات جسمانی
- مشکلات مربوط به فرزندپروری
موانع شناختی جرأتمندی
- ترس از، از دست دادن روابط یا آسیب زدن به رابطه با فرد مقابل.
- احساس گناه در مورد نه گفتن و رنجیدن یا ناراحت شدن دیگران.
- اعتقاد به اینکه اگر از قبول درخواست دیگران سرباز زنید آدم بد و خودخواهی هستید.
- احساس مهم و باارزش بودن در مواقعی که درخواستی از شما میشود.
- اعتقاد به اینکه همیشه باید دیگران را از خود راضی و خوشحال نگهداریم.
- اعتقاد به اینکه خوبنیست که خواستههای خود را بر خواستههای دیگران ترجیح دهیم.
- اعتقاد به اینکه اگر کسی چیزی گفت یا کاری کرد که باعث ناراحتی ما شد، نباید چیزی بگوییم و اگر این کار ادامه پیدا کرد بهتر است فقط سعی کنیم از او فاصله بگیریم.
فنون ابراز وجود
خودابرازی غیرکلامی
قاطع بودن فقط محدود به این نیست که چه بگوییم، بلکه چگونگی گفتن را نیز در بر می گیرد. حتی اگر پاسخ کلامی قاطعانه بدهید اما پاسخ بدنی شما قاطعانه نباشد، حرف شما پذیرفته نمی شود.
رفتار غیرکلامی افراد قاطع به قرار زیر است:
- ثابت و مستقیم می ابستند و مستقیما به صورت فرد مقابل نگاه می کنند و در همان حال تماس چشمی را ادامه میدهند.
- با مخاطب خود صاف و با صدایی یکنواخت و به قدر کافی محکم حرف میزنند.
- روان صحبت کنید(بدون شرمندگی،خجالت،همراه با اطمینان و اعتماد).
- ویژگیهای زبان غیر کلامی افراد غیر قاطع عبارت است از:
- فقدان تماس چشمی و به پائین یا اطراف نگاه کردن.
- وزن بدن را از روی یک پا به روی پای دیگر انداختن.
- تپق زدن و خجالت کشیدن در هنگام صحبت کردن.
رفتار پرخاشگرانه نیز بدون توجه به کلمات و عبارات تشخیص داده میشود. این رفتارها شامل موارد زیر است:
1) به سمت جلو امدن و با چشمان خیره نگاه کردن
2) اشاره کردن با انگشت به دیگران
3)کوبیدن در
4) گره کردن مشت ها
5) قراردادن دست ها روی کفل و تکان دادن سر
اگر می خواهید قاطعانه عمل کنید باید به زبان بدن خود نیز توجه داشته باشید. رفتار غیر کلامی قاطعانه را انتخاب و تمرین کنید و در عین حال بر حذف نشانه های غیر قاطع و رفتار پرخاشگرانه تمرکز کنید.
فنون عملی خودابرازی کلامی
(توصیف) : از رفتار دیگران در شرایطی که می خواهید به ان واکنش
نشان دهید، تصویری کلامی ترسیم کنید : ( وقتی……).
(بیان احساسات): احساسات خود را در مورد رفتار دیگران یا شرایطی را که اکنون توصیف کردهاید، به هم ارتباط دهید. در اینجا از کلمه (من) استفاده کنید.(من احساس می کنم…….).
(مشخص سازی): اشکال رفتاری گوناگون را که دوست دارید دیگران یا شرایط به انگونه تغییر یابند، مشخص کنید. به جای انکه بگویید(شما باید……) از واژه (من) استفاده کنید: (من تمایل دارم……)، (من ترجیح می دهم…….)، (من می خواهم…….).
(پیامد) : پیامدهای به کارگیری یک رفتار یا عمل را انتخاب کنید و در مورد ان تصمیم بگیرید. اگر رفتار و اعمال دیگران به میل شما تغییر کند چه می کنید؟ (اگر شما این کار را انجام دهید،من…….) و اگر چیزی تغییر نکند یا اینکه تغییرات نیازهای شما را براورده نسازد چه اتفاقی می افتد؟ (اگر شما این کار را انجام ندهید، من……خواهم کرد).
نمونه: کارمندی که رئیسش از او خواسته است تا جمعه ها هم کار کند
(توصیف) وقتی از من انتطار می رود شش روز هفته کار کنم، (بیان احساسات) احساس می کنم خسته ام، (مشخص سازی) بنابراین ترجیح میدهم فقط شنبه ها تا پنج شنبه ها کار کنم.(پیامد) اگر بتوانم فقط همین تعداد روزها کار کنم و جمعه ها استراحت کنم، می توانم وظایفم را به درستی انجام دهم ودر این راه تمام تلاش خود را به کار گیرم. ولی اگر مجبور شوم جمعه ها هم کار کنم، توان انجام درست کارها را از دست می دهم و دچار خستگی جسمی و روانی خواهم شد.
رد قاطعانه: همانطوری که در قبلا گفته شد هر کسی حق دارد تا با برخی از خواسته های دیگران موافق نباشد و به آن جواب رد بدهد. در رد قاطعانه شخص ضمن اینکه احترام و حرمت نفس طرف مقابل را حفظ میکند، در عین حال پاسخ منفی خود را به وی بصورت سازنده اعلام میدارد. رد قاطعانه دارای سه جزء است که در زیر نشان داده میشود:
باز خورد مثبت دلیل یا دلایل رد اعلام تصمیم
مثال:
بازخورد مثبت
ای کاش میتوانستم کاری برای شما انجا دهم
دلیل یا دلایل
اما چون تصمیم گرفتهام که جزوهام را به هیچکس ندهم، بنابراین نمیخواهم در این تصمیم خود تجدید نظر بکنم.
اعلام تصمیم
بنابراین در این مورد متأسفم.
صفحه CD خط افتاده: از این روش زمانی استفاده کنید که طرف مقابل شما بیش از اندازه سماجت کننده است. در این روش قسمت اول روش رد قاطعانه را حذف کنید (یعنی بازخورد مثبت را ندهید) و دو قسمت دیگر را عیناً تکار کنید و در صورت ادامه سماجت، فقط قسمت آخر را تکرار کنید مثلاً ”گفتم که متأسفم، نمیتوانم” و همین جوری در قبال هر درخواست او عین جمله فوق را تکرار کنید.
روش خلع سلاح: گاهی طرف مقابل وقتی با جواب رد شما مواجه میشود، ممکن است با توسل به شیوه هایی شما را در موضع انفعال قرار داده و وادار به اعمالی نماید که مورد دلخواه شما نیست. مثلاً وقتی با جواب منفی شما مواجه میگردد، میکوشد با برچسب زدن و استفاده از واژه های قضاوت کننده شما را متأثر سازد. به عنوان مثال اگر شما درخواست چنین فردی را رد کنید، جواب میدهد، ”بابا تو دیگر کی هستی، خیلی خودخواهی“ یا ”واقعاً که بچهای“ ”خیلی غیر منطقی هستی“ و غیره.
در این شرایط افراد کم رو و ناایمن و منفعل بطور ویژهای آسیب پذیر میشوند و برای اینکه ثابت کنند خودخواه، بچه یا غیر منطقی نیستند، ممکن است بر خلاف میل خود تسلیم درخواست طرف مقابل شوند. روش خلع سلاح این است که شما سلاحی که با آن به شما حمله شده را از دست طرف بگیرید. آنگاه او دیگر سلاحی برای حمله به شما نخواهد داشت.
به مورد زیر توجه کنید:
علی: حسن آقا میشه جزوه ریاضی ات را امشب به من بدی؟
حسن: ای کاش میتوانستم کاری برایت بکنم؛ اما من جزوه مینویسم برای اینکه هر گاه لازم داشتم آن را در اختیار داشته باشم، بنابراین در این مورد متأسفم (روش رد قاطعانه).
علی: چقدر خودخواهی!
حسن: اگر این عمل خودخواهی باشد، آره من خودخواهم، یا، آره اتفاقاً خودم هم میدانم که گاهی وقتها خودخواه میشوم (روش خلع سلاح).
تغییر موضوع صحبت: موضوع صحبت را عوض کنید. مثلاً وقتی طرف مقابل شما راجع به موضوعی صحبت میکند که شما نمیخواهید بشنوید و یا پاسختان را قبلاً دادهاید، اما او سماجت نشان میدهد، میتوانید از این روش استفاده کنید. به عنوان مثال: وقتی دوستتان اصرار میکند که جزوه شما را بگیرد و شما پاسخ منفی دادهاید، میتوانید اینجوری جواب دهید: ”راستی پروژهات را تمام کردی؟“
استفاده مثبت از شوخی: از شوخی استفاده کنید: ”من به اندازه کافی برای خود گرفتاری دارم.“
نه گفتن : نه گفتن حق شماست. میتوانید خیلی ساده ”نه“ بگویید: ”نه عزیزم، من اینکار را نمیکنم“.
بیان قاطعانه: خیلی از افراد نه تنها در رد یک درخواست مشکل دارند و گفتن ”نه“ برایشان مشکل میباشد، بلکه بیان احساسات مثبت مثل قدردانی از دیگران، ابراز محبت و علاقه و بیان تمجید و ستایش نیز برایشان کاری سخت و مشکل است.
لیکن باید توجه کرد که ابراز عواطف مثبت به صورت گرم، صمیمانه و جامعه پسندانه یکی از اجزاء بسیار مهم مهارتهای اجتماعی است و روابط انسانه را به هم نزدیک و زیبا میسازد. مثالهایی از بیان قاطعانه: ”چه کلاه زیبایی داری“ ”نکته مهمی را مطرح کردی“ رفتارت نشان میدهد که خیلی باهوشی“
معرفی یار مهربان
نویسنده: فرشته موتابی؛ مهرداد کاظم زاده عطوفی
تهیه و تنظیم: میترا نمازی
کارشناس ارشد روان شناسی بالینی