آیا بازی های کامپیوتری می توانند اعتیاد آور باشند؟ چه تفاوتی بین اعتیاد به مواد مخدر و بازی های رایانه ای وجود دارد؟ اگر شما هم قصد دارید تا اطلاعات جامعی در این خصوص به دست بیاورید با پایگاه دانش برنا اندیشان همراه باشید و مقاله اعتیاد به بازی های کامپیوتری و روش های تشخیص آن به صورت تخصصی را تا انتها مطالعه فرمایید.
اعتیاد به بازی های کامپیوتری و روش های تشخیص آن به صورت تخصصی
در مقاله اعتیاد به بازی های کامپیوتری علایم و نشانه های مربوط به آن را با توجه به کتاب تشخیص اختلالات روانی مورد بررسی قرار می دهیم و تفاوت آن با سایر اعتیاد ها را خواهیم کرد.
دلایل درست و نادرست درباره اعتیاد به بازی های کامپیوتری
واقعاً تحقیقات درباره تأثیرات مغزی بازی های ویدیویی به ما چه می گوید؟
آیا بازی های کامپیوتری مثل مواد مخدر عمل میکنند واین که آیا بچه ها با بازی های کامپیوتری به یک دیوانه تبدیل می شوند.
این عنوان دردناکی است که بالای مقاله نیویورک پست، توسط دکتر نیکلاس کارداراس (2016) نوشته شده است، و بسیاری از خوانندگان اندکی پس از انتشار، آن را برای من ارسال کردند. در این مقاله، کارداریس ادعا می کند، “ما هم اکنون می دانیم که این آیپدها، تلفن های هوشمند و ایکس باکس ها به نوعی داروی دیجیتال هستند. تحقیقات اخیر تصویربرداری از مغز نشان می دهد که آنها دقیقاً به همان روشی که کوکائین انجام می دهد، بر قشر پیشانی مغز که عملکرد اجرایی، از جمله کنترل ضربه را کنترل می کند تأثیر می گذارد.
اگرچه کارداراس این تأثیرات وحشتناک را ناشی از انواع استفاده از صفحه نمایش می داند، اما وی به ویژه بازی ویدیویی را از آن جدا می کند، وقتی می گوید: “این درست است که تاثیر بازی بر مغز کودک شما در بازی مانند مواد مخدر است.” کاملاً بی معنی است و اگر کارداراس ادبیات تحقیقاتی واقعی راجع به تأثیرات مغزی بازی های ویدیویی را بخواند، می دانست که اعتیاد به بازی های کامپیوتری با اعتیاد به مواد مخدر متفاوت است.
شما می توانید بسیاری از عناوین و مقالات ترسناک مشابه را در جاهای دیگر رسانه های مشهور مشاهده کنید. آنچه به نظر می رسد بیشتر برای والدین ترسناک باشد و روزنامه نگاران و سایر افرادی که سعی در جلب توجه خوانندگان دارند بیشتر مورد توجه قرار گیرد، اشاره به تحقیقاتی است که نشان می دهد استفاده از صفحه نمایش و به ویژه بازی های ویدیویی بر مغز تأثیر می گذارد. فرضی که بسیاری از افراد به آن جهش می کنند این است که هرگونه تأثیر بر روی مغز باید مضر باشد.
تأثیرات واقعی بازی های ویدیویی بر روی مغز چیست؟
تحقیقاتی که کارداریس به آن اشاره کرد نشان می دهد که مسیرهای خاصی در مغز قدامی، جایی که دوپامین انتقال دهنده عصبی است، هنگامی که افراد در حال بازی های ویدیویی هستند، فعال می شوند و مواد مخدر مانند هروئین برخی از همین مسیرها را فعال می کند. آنچه که کارداریس و مقالات مشابه آن را نادیده می گیرند، این واقعیت است که همه چیزهایی که لذت بخش هستند، این مسیرها را فعال می کنند. این مسیرهای لذت مغز است. اگر بازی های ویدئویی فعالیت در این مسیرهای دوپامینرژیک را افزایش نمی دهد، باید نتیجه بگیریم که بازی های ویدیویی سرگرم کننده نیست. تنها راه جلوگیری از ایجاد این نوع تأثیرات بر روی مغز، پرهیز از همه چیزهای پسندیده است. همانطور که محققان حوزه بازی، پاتریک مارکی و کریستوفر فرگوسن (2017) در کتاب اخیر خود اشاره کرده اند، بازی های ویدئویی میزان دوپامین را در مغز تقریباً به همان درجه ای که خوردن یک تکه پیتزا پپرونی یا یک ظرف بستنی (بدون کالری) افزایش می دهد، بالا می برد. یعنی، دوپامین را افزایش می دهد تا تقریباً میزان استراحت طبیعی خود را دو برابر کند، این در حالی است که مواد مخدر مانند هروئین، کوکائین یا آمفتامین، دوپامین را تقریباً 10 برابر افزایش می دهند.
اما در واقع، بازی های ویدئویی بسیار بیشتر از مسیرهای لذت بخش فعال می شوند و این سایر تأثیرات اصلاً شبیه اثرات داروها و سایر مواد ها نیستند. بازی شامل بسیاری از فعالیت های شناختی است، بنابراین لزوماً قسمت هایی از مغز را که زمینه ساز آن فعالیت ها هستند فعال می کند. به تازگی، متخصص مغز و اعصاب، مارک پالائوس و همکارانش (2017) یک بررسی سیستماتیک از تمام تحقیقاتی که می توانند پیدا کنند برگرفته از مجموع 116 مقاله منتشر شده در مورد تأثیرات بازی ویدیویی بر روی مغز منتشر کرده اند. نتایج همان چیزی است که هر کس با تحقیقات مغزی آشنا باشد انتظار می رود. بازی هایی که شامل بینایی و توجه هستند، قسمت هایی از مغز را که زمینه ساز قدرت بینایی و توجه هستند، فعال می کنند. بازی هایی که شامل حافظه فضایی هستند، قسمت هایی از مغز را که درگیر حافظه فضایی هستند فعال می کنند.
در واقع، برخی از تحقیقات بررسی شده توسط پالائوس و همکارانش نشان می دهد که بازی نه تنها منجر به فعالیت گذرا در بسیاری از مناطق مغز می شود، بلکه با گذشت زمان می تواند باعث رشد طولانی مدت حداقل برخی از آن مناطق شود. بازی های گسترده ممکن است باعث افزایش حجم هیپوکامپ سمت راست و قشر انتورینال، که در حافظه فضایی و جهت گیری نقش دارند شود. همچنین ممکن است حجم مناطق پیش پیشانی مغز را که در عملکرد اجرایی دخیل هستند، افزایش دهد. از جمله توانایی حل مشکلات و تصمیم گیری منطقی. این یافته ها با تحقیقات رفتاری سازگار است که نشان می دهد بازی های ویدئویی می تواند باعث بهبود برخی از توانایی های شناختی شود (که قبلاً در اینجا بررسی کردم). مغز شما از این نظر مانند سیستم عضلانی شماست. اگر قسمتهای خاصی از آن را ورزش دهید، آن قسمتها بزرگتر می شوند و قدرت بیشتری می گیرند. بله ، بازی های ویدئویی می توانند مغز را تغییر دهند، اما اثرات مستند مثبت هستند و منفی نیستند.
اعتیاد به بازی های ویدیویی چگونه شناسایی می شود و میزان شیوع آن چقدر است؟
ترس ناشی از مقالاتی مانند کارداریس این است که جوانانی که بازی های ویدیویی انجام می دهند احتمالاً به آنها “اعتیاد” پیدا می کنند. همه ما می دانیم که معتاد شدن به نیکوتین، الکل، هروئین یا سایر مواد مخدر یعنی چه. این بدان معنی است که ما علائم جدی و جسمی ترک در هنگام قطع مصرف دارو وجود دارد، بنابراین ما مجبور به ادامه استفاده از آن می شویم حتی زمانی که می دانیم به ما آسیب می رساند و بسیار می خواهیم آن را متوقف کنیم. اما اعتیاد به یک سرگرمی یعنی چه به عنوان بازی ویدیویی (یا تخته موج سواری یا سرگرمی دیگری که ممکن است داشته باشید)؟
این سوال که آیا اصطلاح “اعتیاد” در رابطه با بازی ویدیویی هر کسی مفید است یا خیر، بسیار مورد بحث کارشناسان است. در حال حاضر، انجمن روانپزشکی آمریکا در حال بررسی افزودن “اختلال بازی در اینترنت” (اصطلاح آنها برای اعتیاد به بازی های ویدیویی) به کتابچه راهنمای تشخیصی DSM خود است. تحقیقات نشان می دهد که اکثر قریب به اتفاق گیمرهای ویدئویی، از جمله کسانی که به شدت غرق در بازی ها هستند و زمان زیادی را در آنها می گذرانند، حداقل از نظر روانی، اجتماعی و جسمی مانند افراد غیر گیمر سالم هستند. اما همین تحقیقات نشان می دهد که درصد کمی از گیمرها از نظر روانی از چیزهایی رنج می برند که حداقل کمکی به بازی نمی کند و ممکن است بدتر شود. این یافته ای است که انجمن روانپزشکی آمریکا را به وارد کردن اختلال بازی در اینترنت (IGD) به کتابچه راهنمای رسمی اختلالات سوق می دهد.
به صورت آزمایشی، APA پیشنهاد می کند که اگر حداقل پنج مورد از 9 ویژگی زیر برای آن شخص اعمال شود، شخص تشخیص اختلال بازی در اینترنت را دریافت کند :
• مشغله : وقت زیادی را صرف تفکر در مورد بازیها می کند، حتی هنگام بازی نکردن آنها.
• بی قراری : وقتی قادر به انجام بازی نیستید، احساس بی قراری می کند.
• تحمل : برای داشتن هیجان قبلی نیاز به انجام بازیهای بیشتر یا بازیهای قدرتمندتر دارد.
• کاهش : احساس می کند که او باید کمتر بازی کند، اما قادر به این کار نیست.
• رها کردن سایر فعالیت ها : مشارکت در سایر فعالیت های تفریحی را کاهش می دهد.
• علیرغم مشکلات به بازی ادامه دادن : با وجود اینکه می داند این بازی ها تأثیر منفی بر زندگی او دارند، به بازی ادامه می دهد.
• فریب : درمورد میزان بازی دروغ می گوید.
• فرار از استرس : بازی ها را برای کاهش اضطراب یا استرس انجام می دهد.
• اختلال در شغل و عملکرد فرد: از بین رفتن روابط قابل توجه یا شغل او به دلیل انجام بازی ها، برای مثال تا دیر وقت بازی می کند و مشکل خواب پیدا می کند و صبح نمی تواند به سر کار برود و به دلیل غیبت از کار اخراج می شود و یا با خستگی در سر کار آماده می شود و چون نمی تواند درست کار کند مدام با دیگران مشکل دارد.
فقط با خواندن این لیست می توانید ببینید که چرا این تعریف بحث برانگیز است. پیشنهاد این است که اگر هر پنج ویژگی از این 9 ویژگی در مورد شخص وجود داشته باشد، آن شخص مبتلا به IGD است. اما در مورد آن فکر کنید. (ایده ای که توسط مارکی و فرگوسن ، 2017 پیشنهاد شده است). آنها را در نظر بگیرید:
مشغله ممکن است فقط به این معنی باشد که فرد واقعاً به بازی علاقه مند است. هرکسی که علاقه خاصی به هر سرگرمی داشته باشد، “وقت زیادی را صرف فکر کردن” می کند. هنگامی که 11 ساله بودم تقریباً همه وقت به ماهیگیری فکر می کردم و به طور مرتب شب ها خواب آن را می دیدم.
تحمل به همین ترتیب تقریباً در هر نوع سرگرمی اعمال می شود. همانطور که توانایی شما در هر کاری افزایش می یابد، باید سطح چالش را افزایش دهید تا همان هیجان قبلی را داشته باشید. به عنوان مثال اگر اسکی باز هستید، تپه اسم حیوان دست آموز در ابتدا هیجان انگیز است، اما سپس به تپه های کم شیب تر نیاز دارید.
کنار گذاشتن سایر فعالیت ها، خوب مطمئناً هر زمان که شما بیشتر به هر سرگرمی اختصاص می دهید زمان کمتری برای کارهای دیگر وجود دارد. زمان محدود است، بنابراین همیشه یک معامله وجود دارد.
فریب دادن در دنیایی که دیگران بازی های ویدیویی را نمی پسندند باعث می شود تا گیمرها در مورد زمان بازی دروغ بگویند تا مدام سرزنش نشوند.
حالت فرار، آیا همه ما گاهی اوقات غالباً، به عنوان راهی برای کاهش اضطراب یا استرس به سرگرمی مورد علاقه خود نمی پردازیم؟ اگر سرگرمی مطالعه، شطرنج یا اسکی بود، مردم ممکن است این را بعنوان یک امتیاز مثبت و نه منفی در نظر بگیرند.
آنچه من در اینجا پیشنهاد می کنم این است که فردی که کاملاً علاقه جدی به بازی های ویدیویی دارد و اصلاً رنج نمی برد، به خوبی می تواند این پنج “علامت” را بررسی کند و بدین ترتیب تشخیص IGD پیدا کند. با این حال، به نظر می رسد چهار مورد دیگر در این لیست بیشتر نشان دهنده اشتباه است. اگر کسی در شرایطی که قادر به بازی نیست بی قرار باشد، به دلیل بازی روابط مهم یا اشتغال معنادار خود را از دست بدهد و احساس کند که بازی بیشتر از منفعت، آسیب می رساند و در عین حال قادر به متوقف کردن آن نیست پس آن شخص با مشکل روبه رو شده است.
با توجه به مبهم بودن این روش تشخیصی، تعجب آور نیست که مطالعات مختلف در مورد شیوع اعتیاد به بازی طیف وسیعی از یافته ها را نشان داده است. یک مطالعه در مقیاس بزرگ و به خوبی طراحی شده در نروژ به این نتیجه رسید که 1.4٪ از بازیکنان ویدئویی معتاد هستند (ویتک و همکارانش، 2016).
اعتیاد به بازی های کامپیوتری
مطالعات دیگر، در مناطق مختلف جهان و با گروه های مختلف سنی گیمرها و معیارهای مختلف ارزیابی انجام شده است، شیوع اعتیاد در بین گیمرها نشان داده است که از 0.6٪ تا 6 پایین باشد (بررسی شده توسط ویتک و همکاران ، 2016 ؛ فرگوسن و همکاران ، 2011 ؛ و مارکی و فرگوسن ، 2017). به عبارت دیگر، مهم نیست که به چه کسی نگاه کنید، اکثریت قریب به اتفاق گیمرها اعتیاد ندارند. این تحقیق همچنین نشان می دهد که صرف صرف زمان زیاد برای انجام بازی های ویدیویی دلیل بر اعتیاد نیست (استاکدیل و کوین، 2018). غوطه وری شدید و طولانی مدت در بازی های ویدیویی و اعتیاد به بازی های ویدیویی یک چیز نیستند.
چرا برخی از گیمرهای ویدیویی معتاد می شوند؟
در یک مطالعه اخیر، لورا استوکدیل و سارا کوین (2018) نمونه ای از نوجوانان و جوانان معتاد به بازی های ویدیویی را شناسایی کردند، همانطور که با مقیاس 9 ماده ای IGD نشان داده شده در بالا ارزیابی شد و آنها را در پرسشنامه های مختلف بالینی با سایر نوجوانان مقایسه کرد و بزرگسالانی که به طور گسترده بازی های ویدیویی انجام می دادند اما معتاد نبودند. آنها دریافتند که بازیکنان معتاد، صرف نظر از جنسیت، اضطراب و افسردگی بیشتری دارند و نسبت به گیمرهایی که معتاد نیستند، کنترل تکانه و عملکرد شناختی ضعیف تری نشان می دهند. این یک مطالعه همبستگی بود، نه یک آزمایش، بنابراین دشوار است بدانید که اعتیاد به بازی تا چه میزان علت این آسیب های روانی یا نتیجه آنها بوده است. تحقیقات دیگر (به عنوان مثال بیکل و همکاران ، 2014) نشان داده است که کنترل ضعیف تکانه و عملکرد شناختی ضعیف از عوامل خطر ابتلا به انواع مختلف اعتیاد است، بنابراین حداقل این ویژگی ها احتمالاً در بروز اعتیاد به بازی نقش داشته است. تحقیقات دیگر، که برخی از آنها در اینجا بحث کردم، نیز حاکی از آن است که افسردگی و اضطراب موجود می تواند منجر به اعتیاد آور شدن بازی های ویدئویی شود (برای اطلاعات بیشتر در این مورد ، به فرگوسن و همکاران ، 2011 مراجعه کنید).
در یک تحقیق دیگر، دانیل لوتون و همکارانش (2016) دریافتند که اعتیاد به بازی به احتمال زیاد در افرادی که افسرده یا از راه های دیگر تحت فشار قرار دارند و افرادی که به جای روش رویکرد کنار آمدن، روش اجتنابی دارند، رخ می دهد. به عبارت دیگر آنها افرادی بودند که به جای تلاش برای مقابله و حل مشکلات زندگی با تلاش برای جلوگیری از آنها کنار آمدند. آنها ظاهراً نه به این دلیل که از بازی لذت می بردند بلکه بیشتر به این خاطر بازی می کردند که بازی توجه آنها را از مشکلات جدی که نمی خواستند در مورد آنها فکر کنند معطوف می کرد. اگر بازی ویدیویی یک گزینه نبود، آنها به احتمال زیاد از روش های دیگری برای منحرف کردن مشکلات خود استفاده می کنند.
بنابراین، اگر کسی را می شناسید که به نظر می رسد معتاد به بازی های ویدئویی است، تلاش شما برای کمک به این مسئله احتمالاً معطوف به از بین بردن آن نمی شود. در عوض، باید تلاش کنید تا بفهمید، و به او کمک کنید تا که چه چیزهایی در بخشهای دیگر زندگی او از دست رفته یا اشتباه است و چگونه ممکن است این مشکل حل شود.
و اکنون، نظرات و تجربیات شما در مورد اعتیاد به بازی های ویدیویی چیست؟ آیا تحت تأثیر رسانه ترسناک قرار گرفته اید؟ آیا شما یا یکی از نزدیکان شما به شدت درگیر این سرگرمی هستید؟ از نظر تجربیات شما، جنبه های منفی و منفی این دخالت ها چیست؟ لطفاً نظرات خود را در این مورد بنویسید تا دیگران نیز بتوانند در این مورد اطلاعات بیشتری کسب نمایند.