احتمالاً تا به حال برایتان پیش آمده است که با دوستتان درد و دل کنید و هنگام بیان مشکلاتتان، او نیز داستانهای بدبختیهای خود را به میان بیاورد. شاید تعجب کنید، اما این رفتار ناآگاهانه او میتواند بهبود حال شما را در پی داشته باشد.
اکنون بیایید به این موضوع از زاویهای دیگر نگاه کنیم: آیا تا به حال با مشاهده مشکلات و ناکامیهای دیگران احساس بهتری پیدا کردهاید؟ نگران نباشید، این احساس رایج است و به هیچ وجه شرمآور نیست. در این مقاله از مجله علمی برنا اندیشان، قصد داریم به بررسی علمی این پدیده بپردازیم و علت آن را کشف کنیم.
در سال ۲۰۱۵، یک پژوهشگر آلمانی تحقیق جالبی را انجام داد که نشان میدهد هواداران تیمهای فوتبال، زمانی که تیم رقیبشان گل میخورد، نسبت به زمانی که تیم خودشان موفقیت کسب میکند، به طور وسیعتر و سریعتری لبخند میزنند.
این موضوع میتواند مشابه تجربهای باشد که شما نیز داشتهاید. به عنوان مثال، اگر سیاستمداری که از او متنفر هستید بهخاطر فرار مالیاتی به دادگاه فراخوانده شود، احتمالاً احساس رضایت بیشتری خواهید کرد. این نوع احساسات میتواند به نحوی برانگیزنده و لذتبخش باشد.
یک موقعیت آشنای دیگر که همه ما ممکن است تجربه کرده باشیم، غیبتکردن است. کمتر کسی میتواند بگوید که در چنین لحظاتی، حتی به صورت ناخواسته، لبخندی مرموز و خفیف بر لبانش نقش نمیبندد. این پدیده در زبان آلمانی با واژه «شادن فرویده – schadenfreude» توصیف میشود که در فارسی میتوان آن را «دگرغمشادی» نامید؛ یعنی لذتبردن از غم و بدبختی دیگران. شادن فرویده از دو واژه آلمانی تشکیل شده است: «شادن» به معنی آسیب و «فرویده» به معنای لذت. این احساس، اگرچه ممکن است در نگاه اول ناخوشایند به نظر برسد، اما ریشههای علمی و روانشناختی جالبی دارد که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
شادن فرویده یا شادی از غم دیگران چیست؟
شادن فرویده یا دگرغمشادی، یکی از ابتداییترین و طبیعیترین احساساتی است که انسانها تجربه میکنند. این احساس زمانی بروز میکند که ما از شکست یا بدبیاری دیگران لذت میبریم. اغلب اوقات، این احساس بهطور ناخودآگاه در ما شکل میگیرد، بدون اینکه به آن فکر کنیم یا حتی بخواهیم آن را کنترل کنیم.
پیشنهاد میشود به کارگاه آموزش روانشناسی مثبت نگر مراجعه فرمایید. بهعبارتدیگر، در بسیاری از مواقع، ما بدون هیچ قصد و نیتی، از مشاهده ناکامی دیگران خوشحال میشویم. این واکنش غریزی بخشی از طبیعت انسانی است و بیشتر از آنکه نتیجهای از تفکر باشد، ناشی از واکنشهای احساسی عمیق درون ماست.
روانشناسان شادن فرویده را بر اساس دو عامل کلیدی، یعنی موقعیت و محرک، به دستههای مختلف تقسیم میکنند. این دستهبندیها به بررسی چگونگی بروز این احساس در موقعیتهای متفاوت و با توجه به محرکهای مختلف میپردازند. بهطور خاص، برخی روانشناسان باور دارند که شادن فرویده میتواند در سه موقعیت اصلی بروز کند: عدالت، رقابت، و پرخاشگری، و این موقعیتها مستقیماً با سه محرک مختلف مرتبط هستند: عدالت اجتماعی، ارزیابی فردی، و هویت اجتماعی.
1. موقعیت عدالت: در این حالت، مشاهده مجازات یا عواقب منفی برای فردی که مرتکب تخلف شده است، میتواند احساس لذت را در مشاهدهکننده ایجاد کند. این لذت ناشی از تایید عدالت اجتماعی است که به احساس رضایت از اجرای قوانین و اصول اجتماعی مربوط میشود.
2. موقعیت رقابت: در این موقعیت، مقایسه خود با فردی که دچار بدبیاری شده است، باعث ایجاد احساس لذت میشود. این احساس ناشی از تفاوت در وضعیت فردی و احساس برتری نسبت به شخصی است که با مشکلات مواجه شده است.
3. موقعیت پرخاشگری: در این حالت، مشاهده فردی از گروه یا دستهای خارج از گروه فرد (مانند یک ورزشکار از تیم حریف یا یک سیاستمدار از حزب مخالف) که با رخدادی منفی مواجه میشود، میتواند به تقویت هویت اجتماعی گروه فرد و احساس لذت منجر شود. این لذت معمولاً از رضایت ناشی از آسیب به یک دشمن یا رقیب اجتماعی حاصل میشود که به نفع تقویت هویت گروهی فرد است.
این دستهبندیها به ما کمک میکند تا درک بهتری از موقعیتها و محرکهای مختلفی که باعث بروز شادن فرویده میشوند، پیدا کنیم.
برخی روانشناسان دیگر بر این باورند که شادن فرویده در چهار موقعیت اصلی بروز میکند: نفرت، بیعدالتی، خودشناسی، و تاوان. این موقعیتها به تفکیک به شرح زیر هستند:
1. موقعیت نفرت: در این موقعیت، احساس اولیه ما نسبت به فرد مقابل، تنفر و بیزاری است. وقتی این فرد با بدبیاری یا شکست مواجه میشود، لذت و خوشحالی ما از این ناکامی، ناشی از حس تنفر اولیهای است که نسبت به او داریم. این احساس به نوعی انتقامجویی و رضایت از دیدن مشکل فردی که از نظر ما لایق آن است، مرتبط است.
2. موقعیت بیعدالتی: در این حالت، مشاهده مجازات یا عواقب منفی برای فردی که مرتکب جرم شده است، باعث خوشحالی ما میشود. این احساس لذت از اجرای عدالت اجتماعی و تحقق انصاف ناشی میشود و معمولاً به ما این حس را میدهد که عدالت در حال اجرا است.
3. موقعیت خودشناسی: در این موقعیت، زمانی که حریف یا رقیب ما شکست میخورد، این شکست را با بهبود جایگاه اجتماعی گروه خود مرتبط میدانیم. به عبارت دیگر، باخت حریف به ما احساس موفقیت و برتری میدهد و باعث تقویت هویت اجتماعی گروه ما میشود.
4. موقعیت تاوان: در این حالت، زمانی که فردی با تجربهای بد مواجه میشود که مشابه تجربه منفی خود ما است، از آن احساس لذت و شادی میکنیم. این احساس لذت به دلیل شباهت تجربهها و احساس همدردی یا انتقامجویی از بدیهای مشابهی است که خود نیز با آنها مواجه شدهایم.
این چهار موقعیت به ما کمک میکند تا درک بهتری از شرایط مختلفی که باعث بروز شادن فرویده میشوند، پیدا کنیم و بفهمیم چگونه احساسات ما نسبت به دیگران میتواند تحت تأثیر موقعیتها و محرکهای مختلف قرار گیرد.
پژوهشگران به طور مداوم در حال بررسی رابطه میان احساس شادن فرویده و همدلی هستند. مطالعات روانشناسی نشان میدهد که شادی ناشی از رنج و سختی دیگران، معمولاً زمانی بروز میکند که همدلی و همدردی در کار نباشد. به عبارت دیگر، هنگامی که ما به احساسات و دردهای دیگران توجه نمیکنیم و همدلی را کنار میگذاریم، ممکن است از دیدن مشکلات و بدبختیهای آنها لذت ببریم.
در شرایطی که همدلی وجود داشته باشد، ما به طور طبیعی به مشکلات و دردهای دیگران توجه کرده و برای آنها دل میسوزانیم. در این وضعیت، احساس شادن فرویده کاهش مییابد زیرا همدلی باعث میشود که ما درک و همدردی بیشتری نسبت به وضعیت دیگران داشته باشیم. اما وقتی که همدلی به فراموشی سپرده شود و احساسات انسانی دیگران برای ما اهمیت نداشته باشد، ممکن است به راحتی از بدبختیهای آنها خوشحال شویم.
این تفاوت در واکنشها به ما کمک میکند تا بفهمیم چگونه حضور یا عدم حضور همدلی میتواند تأثیر زیادی بر نحوه برخورد ما با مشکلات و ناکامیهای دیگران داشته باشد.
مکانیسمهای عصبی چه نقشی در شادن فرویده دارند؟
عصبزیستشناسان موفق به شناسایی نواحی خاصی از مغز شدهاند که نقش مهمی در تجربه شادن فرویده ایفا میکنند و این احساس را از سایر عواطف مشابه متمایز میسازند. تصاویر بهدستآمده از امآرآی عملکردی (fMRI) نشان میدهند که قشر کمربندی قدامی (ACC) که در بخشهای میانی بین نیمکرههای مغز قرار دارد و ارتباطی میان سیستم لیمبیک و قشر جلویی مغز برقرار میکند، در زمان بروز حس شادن فرویده فعال میشود. این ناحیه از مغز با تعارضات اجتماعی و دردهای اجتماعی نیز در ارتباط است و به ویژه در موقعیتهایی مانند باخت تیم ورزشی فرد، فعالیتش افزایش مییابد.
همچنین، ناحیه دیگری از مغز به نام جسم مخطط شکمی نیز در این زمینه نقش دارد. این ناحیه که در پشت گوشها قرار دارد و با احساس پاداش و لذت مرتبط است، در هنگام مشاهده باخت تیم حریف یا وقوع حوادث بد برای فردی که به او حسادت میکنیم، فعال میشود. به عبارت دیگر، وقتی شخصی که به او حسادت داریم با مشکلات یا شکستهایی مواجه میشود، این ناحیه از مغز بهطور خاص تحریک میشود و به احساس لذت ما از این ناکامیها میافزاید.
این یافتهها به ما کمک میکنند تا درک بهتری از فرآیندهای عصبی مرتبط با شادن فرویده پیدا کنیم و بدانیم که چگونه بخشهای مختلف مغز به تجربه این احساس و واکنشهای مرتبط با آن پاسخ میدهند.
در یک تحقیق دیگر، مشخص شد که نواحی از مغز که با شناخت اجتماعی و تعاملات انسانی مرتبط هستند، در هنگام تجربه همدلی و شادن فرویده بهطور مشابه فعال میشوند. با این حال، تفاوتهای قابل توجهی وجود دارد؛ بهویژه اینکه شادن فرویده باعث فعال شدن بیشتر هسته اکومبنس در جسم مخطط شکمی میشود. هسته اکومبنس یکی از نواحی کلیدی مغز است که در پردازش و پاسخ به محرکهای لذتبخش غیرمنتظره نقش اساسی دارد و بهطور ویژه با احساس پاداش و لذت مرتبط است.
این تحقیق همچنین نشان داد که افراد مبتلا به اختلالات در جسم مخطط شکمی، بهویژه در ناحیه هسته اکومبنس، تجربه کمتری از شادن فرویده دارند. به عبارت دیگر، مشکلات یا اختلالات در این ناحیه مغزی میتواند بر توانایی فرد در تجربه لذت از بدبختیهای دیگران تاثیر بگذارد.
این یافتهها به ما این امکان را میدهند که بفهمیم چگونه ساختارهای مغزی خاص به تجربههای احساسی مختلف از جمله شادن فرویده و همدلی پاسخ میدهند و چه تاثیراتی میتوانند بر احساسات و واکنشهای ما داشته باشند.
چرا از شکست دیگران لذت میبریم؟
شادن فرویده احساسی است که تقریباً تمام افراد، بیتوجه به سن یا جنسیت، آن را تجربه میکنند. برخی از روانشناسان معتقدند که شادن فرویده میتواند به عنوان یکی از استراتژیهای بقا در نظر گرفته شود که به طور خاص با احساس خودارزشمندی و نظریه مقایسه اجتماعی مرتبط است. بر اساس این نظریه، انسانها به طور ذاتی تمایل دارند خود را با دیگران مقایسه کنند تا موقعیت و ارزش خود را درک کنند.
دیدن ناکامیها و مشکلات دیگران باعث میشود که فرد به طور ذهنی خود را با آنها مقایسه کند. این مقایسه میتواند منجر به تقویت تصویر فرد از خود و افزایش حس رضایت و اعتماد به نفس او شود. به عبارت دیگر، مشاهده مشکلات دیگران میتواند به فرد کمک کند تا احساس بهتری درباره موقعیت خود پیدا کند.
پل هوکمایر، رواندرمانگر و نویسنده، این موضوع را به خوبی توضیح میدهد:
«انسان بهطور ذاتی شکارچی – گردآورنده است و احساس امنیت و جایگاه خود را در جهان از طریق مقایسه با دیگران مییابد. این که بخواهیم در مقایسه با دیگران مزیت رقابتی داشته باشیم، به طور کامل در طبیعت ما نهفته است.»
این نظر به وضوح نشان میدهد که میل به مقایسه و یافتن مزیت در برابر دیگران، بخشی از غریزه انسانی است که میتواند بر تجربههای احساسی نظیر شادن فرویده تأثیر بگذارد.
زندگی در گروهها و قبایل از دیرباز برای بقای انسان بسیار حیاتی و سودمند بوده است. در دوران گذشته، پیوستن به گروهها و قبیلهها به انسانها این امکان را میداد که در کنار هم با مشکلات مواجه شوند، منابع را به اشتراک بگذارند و امنیت بیشتری داشته باشند. این نیاز به وابستگی یا تعلق به گروهها همچنان در عصر حاضر به قوت خود باقی مانده است.
در دنیای معاصر، افراد همچنان با اعلام وفاداری و وابستگی به گروههای مختلف، تلاش میکنند تا از موجودیت و پیشرفت آنها حمایت کنند. این پدیده در عرصههای مختلف زندگی اجتماعی و فرهنگی به وضوح دیده میشود. به عنوان مثال، طرفداری از تیمهای فوتبال به وضوح نشاندهنده تمایل افراد به حمایت از گروههای ورزشی است که به آنها تعلق دارند. مشابه این موضوع را میتوان در حمایت از احزاب سیاسی نیز مشاهده کرد، جایی که افراد بهطور فعال از ایدهها و اهداف سیاسی گروههای مورد نظر خود دفاع میکنند و تلاش میکنند تا به موفقیت آنها کمک کنند.
این رفتارها نشاندهنده عمق تعلق گروهی در انسانها و تأثیر آن بر احساسات و رفتارهای اجتماعی آنها است. این حس تعلق و وفاداری به گروهها به افراد کمک میکند تا هویت اجتماعی خود را تقویت کنند و در مسیر پیشرفت گروههایشان مشارکت داشته باشند.
چه زمانی شادن فرویده مشکل آفرین میشود؟
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، لذت بردن از رنج دیگران، فعالیت در مناطقی از مغز را به دنبال دارد که مسئول سیستم پاداش هستند. این نواحی مغز با ترشح دوپامین، که یک نوروترانسمیتر مرتبط با احساس لذت و پاداش است، فرد را به تکرار رفتارهایی که موجب پاداش میشود، ترغیب میکنند. به این ترتیب، شادن فرویده میتواند به صورت یک پدیده اعتیادآور ظاهر شود و به بخشی از رفتارهای معمول فرد تبدیل گردد.
اگر فرد به طور مکرر و عمدی خود را در موقعیتهایی قرار دهد که از بدبختی دیگران لذت ببرد، ممکن است با مشکلات روانی مواجه شود. چرا که این رفتار میتواند به عادت تبدیل شود و تاثیرات منفی بر سلامت روان فرد داشته باشد. یکی از مشکلات عمدهای که ممکن است ایجاد شود، کاهش همدلی است.
همدلی، که یکی از مؤلفههای کلیدی هوش هیجانی است، نقش حیاتی در حفظ تعادل روانی، ایجاد روابط سالم و دستیابی به اهداف و خواستههای شخصی دارد. این توانایی به ما کمک میکند تا ارتباطات عمیق و مثبت با دیگران برقرار کنیم و به درک بهتری از احساسات و نیازهای آنها دست یابیم. اگر شادن فرویده به عادت تبدیل شود، ممکن است همدلی کاهش یابد و در نتیجه، فرد با مشکلاتی مانند کاهش کیفیت روابط اجتماعی و عدم توانایی در تحقق اهداف شخصی روبرو شود.
لذت بردن از رنج و ناخوشی دیگران میتواند به سطحی بیمارگونه برسد، بهویژه در افرادی که احساس همدلی در آنها ضعیف است. این پدیده بیشتر در کسانی مشاهده میشود که تمایل به انسانیتزدایی (Dehumanization) دارند، به این معنی که آنها قادر به دیدن دیگران به عنوان موجودات انسانی با احساسات و ارزشهای برابر نیستند.
این افراد معمولاً صفات بدخواهانهای دارند که با ویژگیهای مثلث تاریک شخصیت ارتباط دارد. مثلث تاریک شخصیت، که شامل سه ویژگی اصلی است، به شرح زیر است:
سایکوپاتی: این ویژگی شامل فقدان همدلی و کنترل روی رفتار است. افراد با شخصیت سایکوپاتیک قادر به درک و همدردی با احساسات دیگران نیستند و معمولاً رفتارهای ضد اجتماعی و بیرحمانه از خود نشان میدهند.
خودشیفتگی: این ویژگی شامل توجه بیش از حد به خود و نیاز به تحسین و ستایش از دیگران است. افراد خودشیفته معمولاً نیاز به تایید و تمجید دارند و ممکن است نسبت به نیازها و احساسات دیگران بیتفاوت باشند.
ماکیاولیسم: این ویژگی شامل جستوجوی قدرت از طریق حیلهگری و فریبکاری است. افراد ماکیاولیستی به دنبال دستیابی به اهداف خود به هر قیمتی هستند و ممکن است از روشهای غیراخلاقی برای رسیدن به اهدافشان استفاده کنند.
این ویژگیها میتوانند باعث شوند که فرد از رنج دیگران لذت ببرد و این احساس به سطحی بیمارگونه برسد. فقدان همدلی و گرایش به رفتارهای ضداجتماعی، بهویژه در افراد با شخصیتهای مثلث تاریک، میتواند منجر به مشکلات شدید روانی و اجتماعی شود.
افراد روانپریش، که به اختلالات شخصیتی خاصی دچار هستند، قادرند بدون هیچ نوع احساس همدلی یا دلسوزی، از مشاهده یا تجربه رنج و درد دیگران لذت ببرند. این ویژگی مشابه با سادیسم است، چرا که افراد سادیسمی نیز از آزار رساندن به دیگران به نوعی لذت میبرند.
روانشناسان به بررسی ارتباط بین احساس لذت از رنج دیگران، که به عنوان “شادنفرویدی” شناخته میشود، و رفتارهای مرتبط با مثلث تاریک شخصیت پرداختهاند. مثلث تاریک شخصیت شامل سه ویژگی شخصیتی منفی است: خودبزرگبینی، ماکیاولیسم، و روانپریشی. تحقیقات علمی انجام شده تاکنون نشان دادهاند که رابطه نزدیکی بین شدت لذت بردن از رنج دیگران و میزان بروز رفتارهای مرتبط با مثلث تاریک وجود دارد.
به عبارتی دیگر، افرادی که در معرض ویژگیهای مثلث تاریک هستند، تمایل بیشتری به ابراز سادیسم و لذت بردن از رنج دیگران نشان میدهند. این تحقیقات همچنان ادامه دارد و به دنبال درک بهتر از چگونگی تعامل این ویژگیها و تاثیرات آنها بر رفتار انسانی هستند.
شادن فرویده و شبکههای اجتماعی
تأثیر عمیق و گسترده شبکههای اجتماعی بر تحریک احساسات و ابراز شادی از رنج دیگران، توجه زیادی را به پدیده شادن فرویده جلب کرده است. در عصر دیجیتال، جایی که اطلاعات و احساسات به سرعت در حال تبادل هستند، روانشناسان، سیاستمداران و فعالان صنعت تبلیغات بهویژه به بررسی و تحلیل این پدیده پرداختهاند. آنها متوجه شدهاند که کاربران اینترنت به وضوح تمایل دارند از شکستها و مشکلات دیگران لذت ببرند و این موضوع به یک الگوی رفتاری رایج تبدیل شده است. در فضای مجازی، خشم، حسادت و حقارت بهطور فزایندهای مشهود است و این مسأله باعث شده تا افراد بیشتر به استفاده از مکانیزمهای مقابلهای روی آورند که یکی از آنها شادن فرویده است.
جودی هو، متخصص اعصاب و روان، اظهار میدارد: «افزایش استفاده از شبکههای اجتماعی به معنای افزایش نیاز به استراتژیهای بقا است.» او توضیح میدهد که دلیل این امر به وضوح قابل درک است: «مردم روز به روز احساس میکنند که کنترل کمتری بر روی شرایط زندگی خود دارند، بنابراین تلاش بیشتری برای حفظ هویت و کنترل خود میکنند.
پیشنهاد میشود به کارگاه آموزش اصول روانکاوی زیگموند فروید مراجعه فرمایید. ابراز شادی از رنج دیگران به آنها این احساس را میدهد که کنترل و تسلط بیشتری بر شرایط پیرامون خود دارند.» این مکانیسم مقابلهای بهویژه در شرایطی که افراد احساس ضعف یا ناتوانی میکنند، میتواند بهعنوان راهی برای تقویت حس کنترل و قدرت شخصی عمل کند.
تحقیقات علمی نشان دادهاند که افرادی که اعتماد به نفس پایینتری دارند، تمایل بیشتری به صرف وقت برای تماشای شکستها و مشکلات دیگران در دنیای آنلاین دارند. یکی از دلایل این پدیده میتواند به وجود یک مانع روانی در فضای مجازی مرتبط باشد که افراد را از ابراز همدردی و تأسف بهطور مستقیم و شخصی منع میکند. این مانع به طور غیرمستقیم به افراد کمک میکند تا از این تماشای شکستها و مشکلات به عنوان نوعی مکانیسم مقابلهای استفاده کنند.
در دنیای آنلاین، به دلیل نبود تعاملات رو در رو و حس همدلی، افراد ممکن است کمتر احساس مسئولیت یا همدردی کنند و بنابراین زمان بیشتری را به مشاهده و تحلیل مشکلات و شکستهای دیگران اختصاص دهند. این رفتار میتواند بهویژه برای افرادی که از نظر روانی و احساسی آسیبپذیر هستند، بهعنوان یک روش برای احساس بهتر یا جبران ضعفهای شخصی عمل کند. به عبارت دیگر، تماشای شکستهای دیگران به این افراد این حس را میدهد که کنترل و تسلط بیشتری بر اوضاع دارند و شاید به نوعی تسلی برای ضعفهای خودشان باشد.
ویژگی منحصر بهفرد رسانههای اجتماعی در ارائه امکان مقایسه سریع بین دو موضوع یا دو گروه رقیب، باعث افزایش قابل توجه ابراز شادی از رنج و شکست دیگران در بخش نظرات و پستها شده است. این فضا به کاربران این امکان را میدهد که بهراحتی تفاوتها و تضادهای بین گروهها یا افراد مختلف را مشاهده کرده و به آنها واکنش نشان دهند.
به ویژه، افرادی که از نظر اجتماعی یا فرهنگی متفاوت هستند یا به گروههای خاصی تعلق ندارند، بهطور فزایندهای تمایل دارند از شکستها و مشکلات گروههای رقیب یا مخالفانشان ابراز خوشحالی کنند. این امر میتواند به دلیل نیاز آنها به احساس تعلق و پیروزی نسبت به گروههای دیگر باشد.
علاوه بر این، دستهای از افراد وجود دارند که به شدت به مفهوم عدالت در دنیا اعتقاد دارند. این افراد زمانی که شاهد اجرای عدالت در قبال کسانی که به نظرشان گناهکار هستند، میشوند، احساس رضایت و خوشحالی میکنند و این احساسات را بهطور علنی ابراز مینمایند.
این لذت و شادی ناشی از دیدن مجازات یا عواقب منصفانهای که برای افرادی که به نظر آنها خطا کردهاند، تجربه میشود. این پدیده میتواند به عنوان یک واکنش احساسی به احساسات عدالتخواهانه و اخلاقی در نظر گرفته شود که در فضای آنلاین بهویژه به صورت برجستهای نمایان میشود.
پدیده شادن فرویده در دنیای اینترنت بهطور قابل توجهی بر رفتارهای مختلف کاربران تأثیر میگذارد، از جمله در زمینههای سیاسی و تجاری. این تأثیر در مواردی مانند انتشار مسائل سیاسی یا واکنشها به تصمیمات مشتریان کالاهای مصرفی به وضوح مشاهده میشود.
برای مثال، تحقیقی که بهتازگی انجام شده است نشان داده که وقتی یک برند در شبکههای اجتماعی بهطور منفی مورد نقد و تخریب قرار میگیرد، ممکن است این تخریب به نفع برند تخریبکننده عمل کند. به عبارتی دیگر، کاربران و مشتریان، تحت تاثیر هیجانات منفی و شادن فرویدهای که از تماشای شکست یا مشکلات برند رقیب کسب میکنند، تمایل بیشتری به خرید از برند تخریبکننده پیدا میکنند.
این پدیده بهویژه در شبکههای اجتماعی قابل مشاهده است، جایی که انتقادات و حملات به سرعت منتشر و بازنشر میشود. این نوع رفتار بهویژه در مواقعی که برندها یا گروههای مختلف به شدت درگیر رقابتهای تجاری یا سیاسی هستند، برجستهتر میشود.
در چنین شرایطی، شادن فرویده و احساسات منفی میتوانند بهطور غیرمستقیم بر تصمیمات خرید و انتخاب برندهای مصرفکنندگان تاثیر بگذارند، بهویژه زمانی که تخریب یا نقد منفی به ایجاد هیجانات و واکنشهای قوی در مخاطبان منجر شود.
سخن آخر
لذت بردن از رنج و مشکلات دیگران، که ممکن است در نگاه اول غیرانسانی و نادرست به نظر برسد، در واقع یک واکنش انسانی طبیعی است که نباید به سادگی نادیده گرفته شود یا موجب احساس شرم و خجالت شود. این احساسات به نوعی بخشی از طبیعت انسانی ما هستند. بهعبارت دیگر، این نوع واکنشها بخشی از تجربه انسانی هستند و به همان اندازه که ما تمایل داریم دنیا را به دو دسته خوب و بد تقسیم کنیم، عواطف و احساسات ما نیز تحت تأثیر این تقسیمبندیها قرار میگیرند.
انسانها بهطور طبیعی تمایل دارند که احساسات و واکنشهای خود را در قالبهای ساده و روشن دستهبندی کنند و این شامل احساسات نسبت به موفقیت و شکست دیگران نیز میشود. به همین دلیل است که ممکن است گاهی اوقات نسبت به احساساتی مانند شادن فرویده دچار احساس گناه یا شرم شویم.
این احساسات میتوانند بهعنوان بخشی از تلاش ما برای درک و مدیریت پیچیدگیهای عاطفی در زندگی روزمره ما تلقی شوند. در واقع، این واکنشها بخشی از سازوکار روانی ما هستند که به ما کمک میکنند تا با چالشها و تضادهای موجود در زندگی به نوعی سازگار شویم و آنها را مدیریت کنیم.
شادن فرویده، که بهعنوان دگرغمشادی نیز شناخته میشود، اگرچه به ظاهر نشاندهنده شادی و رضایت ما از غم و مشکلات دیگران است، در واقع میتواند نشانگر برخی از عمیقترین نیازهای انسانی باشد. این احساسات بهطور مستقیم به نیازهای اساسی ما مربوط میشوند، از جمله:
1. تمایل به تعلق و محافظت از گروه: انسانها به طور طبیعی تمایل دارند که به گروههای اجتماعی خود تعلق داشته و از آنها حمایت کنند. شادن فرویده میتواند به عنوان یک مکانیزم روانی برای تقویت احساس تعلق و هویت گروهی عمل کند.
2. اهمیت به رعایت انصاف و عدالت: بسیاری از افراد لذت بردن از مشکلات دیگران را بهعنوان یک نوع تأیید اجرای عدالت یا پاسخ به نقضهای اخلاقی و اجتماعی میبینند. این احساس میتواند بهعنوان یک واکنش به نیاز به عدالت و انصاف در زندگی اجتماعی تلقی شود.
3. نیاز به سلسلهمراتب و تلاش برای کسب جایگاه: در جوامع انسانی، تلاش برای کسب موقعیت و تأثیر در سلسلهمراتب اجتماعی نیز نقشی مهم دارد. شادن فرویده میتواند به عنوان راهی برای تقویت احساس برتری و موقعیت فردی در مقایسه با دیگران عمل کند.
با این حال، زنگ خطر زمانی به صدا درمیآید که این نوع ابراز خوشحالی از مشکلات دیگران به حدی برسد که باعث ایجاد مشکلات و آسیبهای واقعی برای خود یا دیگران شود. هنگامی که این احساسات بهطور ناهنجار و مضر بروز پیدا کنند، میتوانند به روابط اجتماعی آسیب برسانند و باعث ایجاد تضادها و نارضایتیهای گستردهتری شوند. در نتیجه، مهم است که به مرزهای اخلاقی و انسانی این نوع واکنشها توجه کنیم و از آن در جهت مثبت و سازنده استفاده نماییم.
نتیجهگیری
در نهایت، پدیده شادن فرویده یا دگرغمشادی، با وجود اینکه در ابتدا ممکن است بهنظر غیرانسانی و شرمآور بیاید، در واقع بخشی از ماهیت انسانی ما است. این احساس، که از بدبختی و ناکامی دیگران لذت میبریم، بهطور گستردهای به مکانیسمهای بقا، احساس خودارزشمندی و نظریه مقایسه اجتماعی مرتبط است. شادن فرویده به ما یادآوری میکند که زندگی اجتماعی ما بهطور طبیعی با دیگران مقایسه میشود و احساسات ما تحت تأثیر این مقایسهها قرار میگیرد.
با این حال، باید مراقب باشیم که این احساسات بهصورت بیمارگونه و اعتیادآور در نیایند. کاهش همدلی و لذت از رنج دیگران میتواند به مشکلات روانی و اجتماعی جدی منجر شود. شبکههای اجتماعی نیز بهطور خاص، نقش قابل توجهی در تشدید این پدیده ایفا میکنند، چرا که امکان مقایسه سریع و ابراز نظرات بدون فیلتر را فراهم میآورند.
در مجموع، درک و پذیرش این احساسات بهعنوان بخشی از طبیعت انسانی میتواند به ما کمک کند تا با آگاهی بیشتری به این پدیده نگاه کنیم و از تبدیل شدن آن به رفتارهای آسیبزننده جلوگیری کنیم. همچنین، ترویج همدلی و توجه به نیازهای انسانی بنیادی، میتواند راهکاری موثر برای مقابله با اثرات منفی شادن فرویده باشد و به تقویت روابط سالم و تعادل روانی کمک کند.
سوالات متداول
شادن فرویده چیست؟
شادن فرویده یا دگرغمشادی به معنای لذت بردن از رنج و مشکلات دیگران است. این احساس ممکن است بهطور ناخودآگاه در واکنش به بدبختی دیگران بروز کند و بخشی از تجربه انسانی محسوب میشود.
چرا از شکست دیگران لذت میبریم؟
این لذت میتواند ناشی از مقایسه خود با دیگران و تقویت تصویر خود باشد. همچنین، احساس خوشحالی از شکست دیگران ممکن است بهعنوان یک مکانیزم بقا و تقویت اعتماد به نفس عمل کند.
آیا شادن فرویده همیشه نشانهای از شخصیت بدخواهانه است؟
نه لزوماً. شادن فرویده بخشی از احساسات انسانی است و ممکن است در شرایط خاص بروز کند. اما اگر این احساس بهطور مکرر و شدید بروز کند، ممکن است به مشکلات روانی و اجتماعی منجر شود.
چه عواملی باعث شادن فرویده میشوند؟
شادن فرویده میتواند تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله موقعیتهای عدالت، رقابت، و پرخاشگری ایجاد شود. همچنین، ممکن است از عدم وجود همدلی و تأثیرات شبکههای اجتماعی تقویت شود.
چگونه میتوانیم با شادن فرویده مقابله کنیم؟
مهمترین راهکار برای مقابله با شادن فرویده، تقویت همدلی و آگاهی از نیازهای انسانی خود و دیگران است. تمرکز بر روی ایجاد روابط مثبت و سالم و پرهیز از رفتارهای آسیبزننده میتواند کمککننده باشد.
آیا شادن فرویده در رسانههای اجتماعی شایعتر است؟
بله، رسانههای اجتماعی به دلیل امکان مقایسه سریع و ابراز نظرات بدون فیلتر، میتوانند احساس شادن فرویده را تشدید کنند. این پلتفرمها ممکن است باعث شوند که کاربران بیشتر از رنج و شکست دیگران لذت ببرند.
شادن فرویده چه تأثیری بر روی مغز دارد؟
مطالعات نشان دادهاند که شادن فرویده مناطق خاصی از مغز را فعال میکند که با سیستم پاداش و لذت در ارتباط است. این مناطق شامل قشر کمربندی قدامی و هسته اکومبنس هستند که در پردازش پاداش و لذت نقش دارند.