زن بودن چیست؟ آیا با ویژگی ها و خصوصیات زنانگی آشنا هستید؟ قطعا همه ما می دانیم که زنانگی یعنی چه و در طول روز نیز از واژه های مرتبط با آن به صورت مکرر استفاده می کنیم. حتی در هنگام صحبت کردن نیز هیچ گونه فکری نمی کنیم و بدون هیچ صبر و تحملی از آن استفاده می کنیم.
اما سوال بزرگی که وجود دارد این است که واقعا زن بودن چیست؟ آیا تا به حال به این مفهوم فکر کرده اید؟ ممکن است زنانگی در ذهن ما به شکلی وجود داشته باشد که با مفهوم بیرونی و واقعی آن به طور کامل متفاوت باشد و زنان در بیرون نقش های متفاوتی را بر عهده داشته باشند.
در این قسمت از مجله علمی برنا اندیشان تصمیم داریم تا به صورت کامل در مورد زن بودن و مفهوم زنانگی و شباهتهایی که بین زنان و مردان وجود دارد با شما افراد علاقه مند به علم روانشناسی گفتگو کنیم. شایان ذکر است که اگر ما با صفات و ویژگی های زنان و مردان در جامعه به خوبی آشنا باشیم می توانیم در انتخاب هایی که انجام می دهیم بهتر عمل کنیم و در نتیجه یک رابطه عاطفی سالم و درستی نیز به دست می آوریم.
زن بودن
فکر کنید که برای یک روز قرار است تا به جای یک زن باشید و دنیا را از دید او بنگرید. یعنی پا در کفش جنس مخالف خودتان بکنید و به صورت کامل با شرایط زیستی آنها آشنا شوید و واقعیت های موجود را از چشمان آنها تجربه نمایید. در این حالت متوجه می شوید که واقعا زن بودن چیست و مفهوم زنانگی شامل چه مواردی می شود. پیشنهاد می شود تا مقاله مرد بودن را بخوانید.
اگر شما اقدام به چنین کاری نمایید می توانید مهارت های متفاوتی را در این روز بیاموزید و این روز یکی از بهترین و آموزشی ترین روز زندگی شما خواهد بود. لازم به ذکر است که این تجربه را نمی توان به راحتی توصیف کرد، زیرا هر یک از مفهوم زن بودن و مرد بودن دارای شرایط و ویژگی های مخصوص به خود است که باید آن ها را به صورت تخصصی مورد بررسی قرار دهیم.
اما اگر شما یک مرد هستید پیشنهاد می کنیم تا برای یک بار هم که شده این تجربه را در زندگیتان داشته باشید و از این طریق با تجربه زن بودن آشنا شوید و از این به بعد بتوانید سختی ها و پیچیدگی های تجربه یک زن را به درستی به دنیای پیرامون خود منتقل کنید و بدانید که واقعا زنانگی یعنی چه و یک زن چه کارهایی را انجام می دهد.
سوال بسیار مهمی که باید به آن پاسخ دهیم این است که واقعا چه چیزی تجربه یک زن را به صورت چشمگیری با یک مرد متفاوت می کند؟ واقعا زن بودن به چه معناست؟ بسیاری از مردان همواره به برنامه های صبحگاهی یک زن به صورت کلیشه ای نگاه می کنند و فکر می کنند که تمام زندگی آنها همان شکایت هایی است که همواره از آنها می شنوند.
یعنی از نظر آنها زنان همواره شکوه و شکایت هایی را ارائه می کنند و زمان زیادی طول می کشد تا آماده شوند و یا همیشه یک کیف پر از خرت و پرت های روزانه را روی دوش حمل می کنند و زنان برای رانندگی ساخته نشده اند.
به عبارت دیگر زن واژه ای است که به وسیله آن انسان مونث مورد خطاب قرار می گیرد. از لحاظ فرهنگی نیز برای افراد بالغ کلمه زن را به کار می برند و واژه دختر برای افراد کم سن و نابالغ به کار می رود. شایان ذکر است که زن بودن برای خودش ویژگی های خاصی دارد.
به طور معمول زنان یک جفت کروموزوم X را از والدینشان به ارث می برند و از دوران بلوغ تا منوپوز یا همان پایان قاعدگی قادر به بارداری و زایمان هستند. به طور کلی تمایز جنسی جنین دختر توسط فقدان یک ژن SRY موجود یا فعال در یکی از کروموزوم های جنسی مربوطه کنترل می شود.همچنین پیشنهاد می شود تا مقاله زنان با وقار را مطالعه نمایید.
همانطور که می دانید آناتومی زن با دستگاه تناسلی زنان که شامل تخمدان ها، لوله های فالوپ، رحم، واژن و فرج است از آناتومی مردانه متمایز می شود. لگن زن بالغ پهن و سینه او بزرگ تر از مردان بالغ است. حجم مو در زنان به طور قابل توجهی کمتر از مردان است و ترکیب چربی بدن بالاتری دارند و به طور متوسط کوتاه تر و عضلانی تر از مردان هستند.
سلامت جسمی و روانی زنان
در خصوص عواملی که بر روی سلامت زنان نسبت به مردان تاثیر می گذارد بیشتر مربوط به موضوع تولید مثل است. اما تفاوت های جنسی از مقیاس مولکولی تا رفتاری و روانی شناسایی شده است. باید اشاره شود که توضیح برخی از این تفاوت ها بسیار دشوار و ظریف است.
چرا که ما نمی توانیم اثرات سلامتی عوامل بیولوژیکی ذاتی را از تاثیرات محیط اطراف او به طور کامل تفکیک کنیم. اعتقاد بر این است که به دلیل کروموزوم ها، هورمون های جنسی، سبک زندگی خاص، متابولیسم، عملکرد سیستم ایمنی و حساسیت به عوامل محیطی به تفاوت های جنسی در سلامت در سطوح فیزیولوژیکی، ادراک و شناخت موثر هستند.
همچنین باید اشاره کنیم که زنان می توانند پاسخ های متفاوتی به داروها و آستانه های پارامتری تشخیصی داشته باشند. برخی از بیماری ها عمدتا در زنان تاثیر پایدارتری می گذارد یا صرفا در زنان یافت می شوند. به عنوان مثال لوپوس، سرطان سینه، سرطان دهانه رحم یا سرطان تخمدان که فقط در زنان مشاهده می شود.
دوره های مهم سلامت جسمی
شایان ذکر است که زنان نه تنها باید ۳۵ تا ۴۰ سال از زندگی شان را پریود شوند، بلکه اگر تمایل داشته باشند که بچه دار شوند باید دوران باروری و بارداری را هم پشت سر بگذارند. هنگامی که یک زن بچه دار می شود رویدادهای تازه ای در زندگی اش رخ می دهد.
در طول ۹ ماه بارداری به دلیل حمل کودک، عوارض مختلفی بر بدن و ذهن زن وارد می شود. در طول زایمان نیز بسیاری از زنان چه از طریق زایمان طبیعی و چه به وسیله سزارین، متحمل پارگی هایی می شوند که لازم است تا بخیه شود و به همین دلیل درد زیادی به آنها وارد می شود.
در کنار این موضوع باید بدانید که به دلیل بچه دار شدن عضلات شکمی آنها از هم جدا شده و به ندرت به شکل سابق باز می گردد. زنان ممکن است بعد از به دنیا آوردن فرزند دچار دیسفوری بدنی یا افسردگی بعد از زایمان شوند. همچنین برای مطالعه بیشتر به مقاله تست آرکتایپ مراجعه فرمایید.
زنان برای فرزندآوری در طول دوران بارداری خود دارای عوارضی مانند عفونت ادراری (UTI)، شرایط سلامت روان مانند افسردگی، فشار خون بالا، چاقی، دیابت، پوکی استخوان، کمردرد، عفونت و تهوع Gravidarumexternal (بیماری صبحگاهی) هستند که بسیاری از آنها حتی تا پایان عمر نیز باقی می ماند. شایان ذکر است که زنان هرگز از تاثیرات جنسیت مردان فاصله نمی گیرند و از آن خلاص نمی شوند.
در تمام دنیا رابطه جنسی در فضاهای مختلف اتفاق می افتد. چه در رسانه های اجتماعی و یا در مجلات و دنیای واقعی رابطه جنسی برای مردان امری رایج شناخته می شود. یعنی شما به هر کجا که وارد می شوید و پستی در رسانه های اجتماعی و مجلات مشاهده می کنید همواره نوعی جنسیت گرایی نسبت به زنان در زمینه های جنسی وجود دارد.
از جمله اینکه بسیاری از دختران نوجوان از همان ابتدا به طور روزانه تحت بمباران استانداردهای جنسی و بدنی قرار می گیرند که اگر بخواهند از این چارچوب های تنگ و باریک رها شوند حتی ممکن است به قیمت جان آنها تمام شود.
چالش های اجتماعی زن بودن
از دیدگاه جهانی، یکی از بزرگترین چالش های پیش روی زنان نابرابری آموزشی و در پی آن نابرابری شغلی و درآمدی است. علی رغم دستاوردهای فراوان جنبش های حقوق زنان در چند دهه اخیر از جمله در قاره آمریکا، آفریقا، آسیا و فراتر از آن، بسیاری هنوز بر این باور کلیشه ای هستند که شایستگی زنان در رابطه با فرصت های آموزشی کمتر از مردان است.
این در حالی است که ما هرگز نمی توانیم جغرافیا، فقر و سایر عوامل دیگر را در ایجاد نابرابری های عظیم آشکار و پنهان در آموزش نادیده بگیریم. به عنوان مثال اگر شما در یک فرهنگ پدرسالار بزرگ شده باشید متوجه می شوید که در این جامعه همواره به مفهوم تکیه بر جنسیت مرد تاکید می شود و به همین دلیل زنان از بسیاری حقوق اولیه محروم می شوند.
در واقع پدرسالاری به این معناست که همواره مردان باید قدرت را در دست بگیرند و در تمام عرصه های اجتماعی زنان به عنوان زیر دست شناخته می شود. همین دیدگاه منسوخ شده و قدیمی و در عین حال مداوم، باعث شده است تا انبوهی از نابرابری های اجتماعی، آموزشی، جنسیتی و سایر موارد علیه زنان روا داشته شود. پیشنهاد می شود به پکیج روانشناسی زنان مراجعه فرمایید.
نقش های کلیشه ای
زمانی که تاریخ را مطالعه می کنیم به این نتیجه میرسیم که همواره نقش های جنسیتی باعث شده است تا تعاریف به شکل هایی ارائه شود که محدودیت های بیشتری برای زنان ایجاد شود و به همین دلیل فرصت های زیادی از زنان گرفته می شود. از گذشته های دور تفکیک های خاصی در مورد زنان و مردان وجود داشته است که آنها را محدود به نقش های محدود شده و کلیشه ای می کرده است.
به عنوان مثال زنان وظیفه دارند که به کارهای خانه و تربیت فرزندان بپردازند و در مقابل مردان باید بیرون از منزل کار کنند و نیازهای خانواده را تامین نمایند. همچنین لازم به ذکر است که بسیاری از آموزه های دینی هم قوانین خاصی را برای زنان تعیین می کنند.
در قرن ۲۰ به دلیل کاهش محدودیت هایی که بر زنان وجود داشت باعث گردید تا زنان بتوانند از شغل های سنتی مانند خانه داری رها شوند و این امکان برای آنها وجود داشته باشد که بتوانند به تحصیلات عالی نیز دسترسی داشته باشند.
در رابطه با خشونت علیه زنان نیز باید اشاره شود که این موضوع چه در خانواده ها و چه در جوامع، سابقه ای بسیار طولانی دارد و همواره توسط مردان صورت می گیرد. حتی برخی از زنان از حقوق باروری نیز محروم هستند. جنبش ها و ایدئولوژی های شکل گرفته حول محور حقوق زنان هدف مشترکی برای دستیابی به برابری جنسیتی دارند.
مادری به عنوان یکی از نقش های زن بودن
موضوع مادری آنقدر دارای اهمیت است که باید به صورت جداگانه آن را مورد بررسی قرار دهیم. با توجه به ویژگی های مخصوص روانشناختی که به زنان نسبت داده می شود وظیفه تربیت فرزندان نیز یکی از وظایفی است که به صورت مستقیم به زنان واگذار شده است. برای مطالعه بیشتر به پکیج تفاوت مردان و زنان مراجعه فرمایید.
زنان با عشق و علاقه تمام سختی های ۹ ماه بارداری را تحمل می کنند تا فرزندان به دنیا بیاید. آنها در مسیر تربیت و آموزش فرزند خود حاضر هستند تا هر سختی و دشواری را تحمل کنند و بارها دست به از خودگذشتگی می زنند. لازم به ذکر است که تربیت یک انسان مسئولیت بسیار بزرگی است که نیاز به آموزش و افزایش آگاهی دارد.
هنگامی که نقش های بیرون از خانه را قبول می کنند و باید کارهای داخل منزل را هم انجام دهند باعث می شود تا فشار زیادی به آنها وارد شود. چرا که زنان شاغل هنوز هم از کلیشه های جامعه پیروی می کنند و علاوه بر کار بیرون وظیفه کارهای داخل خانه و تربیت فرزندان را هم بر عهده دارند.
این در حالی است که مردان در این زمینه هیچ کاری انجام نمی دهند و به جز مسئولیت های بیرون از خانه در امور داخل خانه هیچ کاری انجام نمی دهند. همین موضوع باعث می شود تا فشار روانی و جسمی بالایی به زنان وارد شود و همواره نگران هستند که بتوانند تمامی وظایفی که دارند را به درستی انجام دهند. شایان ذکر است که در برخی موارد به دلیل فشارهای بالای کاری فکر می کنند که زن خوبی نیستند و نمی توانند مادر ایده آلی باشند.
به عنوان مثال زنی که در یک شرکت کار می کند و در عین حال باید به کارهای خانه اش نیز برسد و وظیفه تربیت فرزندان را هم بر عهده دارد و حتی باید به امور همسرش نیز توجه داشته باشد. اما هنگامی که یک مرد شاغل است فقط بر روی کارش تمرکز دارد و به جز این موضوع به چیز دیگری فکر نمی کند.
دلیل این موضوع می تواند به دلیل کلیشه های فرهنگی باشد که بر این باور است در هر شرایطی زن باید مسئولیت کارهای داخل خانه را هم بر عهده بگیرد. یعنی اگر زن شاغل باشد به هر قیمتی هم که شده باید وظایف مربوط به شغلش را به درستی انجام دهد و در کنار آن کارهای مربوط به امور منزل را هم به درستی انجام دهد.
موضوع بسیار مهمی که باید به آن توجه داشته باشیم این است که با توجه به حجم بالای مسئولیت ها باز هم از زنان توقع دارند که تمامی کارهایشان را به درستی انجام دهند و اگر یکی از کارهای به صورت ایده آل انجام نشود مورد سرزنش قرار می گیرند.
اما اگر بخواهیم به صورت درست این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم باید بیان کنیم که اگر مردان نیز علاوه بر کارهای بیرون از خانه بخشی از کارهای داخل خانه را انجام دهند می توانند فشارهای بیش از حد کارها را از دوش زنان بردارند و تنش های روانی از آنها دور می شود.
زن بودن و مشاغل پر درآمد
همانطور که می دانید هر شغلی دارای چالش ها و سختی های مخصوص به خودش است. با توجه به ویژگی هایی که در قسمت بالا اشاره شد متوجه می شویم که کلیشه های فرهنگی بیان می کنند که زنان قادر نیستند جایگاه ها و مشاغل حساس را بر عهده بگیرند. هنگامی که یک زن در محیط کار فعالیت می کند مورد داوری ها و قضاوت های از پیش تعیین شده ای قرار می گیرد. پیشنهاد می شود مقاله تفاوت دوستی زنان و مردان را بخوانید.
با این که دنیا بسیار تغییر کرده است و زنان تا حدودی به آزادی ها و برابری هایی دست پیدا کرده اند اما هنوز راه زیادی برای رسیدن به جایگاه اصلی وجود دارد. هنگامی که فرهنگ شغلی در سلطه مردان باشد قطعا تاثیرات منفی زیادی به زنان وارد می شود. هیچ صنعتی در مورد تبعیض هایی که زنان با آن مواجه هستند پیچیده تر از مشاغل تجاری نیست.
زیرا بسیاری از آنها از نظر تاریخی عمدتا از مردان تشکیل شده اند. شایان ذکر است که میزان زنان شاغل در حوزه های تجاری که نسبتا درآمد بالایی دارند و نیاز به مدرک دانشگاهی ندارند بسیار انگشت شمار است. دلیل این امر آن است که از نظر تاریخی همواره مردان بر عرصه های مرتبط با تجارت تسلط داشته اند و فضا را با دور نگه داشتن همیشگی زنان بسیار انحصاری کرده اند.
با این وجود تعداد زنان در مشاغل تجاری همواره در حال رشد است و در سال های اخیر تنها برای زنان در مشاغل ساختمانی تقریبا ۱۸ درصد نرخ رشد وجود داشته است. در برخی دیگر از صنایع تجاری، زنان حتی یک درصد از نیروی کار را تشکیل نمی دهند. به عنوان مثال یکی از این بخش ها مربوط به فعالیت در حیطه معادن است.
اما در طرف دیگر طیف تجارت زنان ۹۱.۸ درصد از کارکنان سالن های زیبایی، ۸۶ درصد از ارائه دهندگان خدمات بهداشتی خانگی و بیش از ۴۶ درصد از کارهای تولید دارو را تشکیل می دهند که شامل مراقبت و خدمات رسانی مستقیم به افراد دیگر است که به طور کلیشه ای کار ”زنانه تر” تلقی می شود و از انواع مشاغلی هستند که زنان زمانی به عنوان تنها گزینه شغلی موجود به آن تنزل داده شده بودند. در نتیجه زنان در درصدهای بسیار کمتری از مشاغلی که با مردان ارتباط دارد باقی می مانند.
اثرات روانشناختی زن بودن
با توجه به کلیشه های جنسیتی که در مورد زنان وجود دارد همواره می شنویم که ویژگی های روانشناختی زنان باید چیزهایی مانند لطیف بودن، با عاطفه بالا، پذیرنده، مراقب، ضعیف تر از نظر جسمی باشد. با توجه به آنکه امروزه زنان نقش های بسیار مهمی را بر عهده گرفته اند بسیاری از این تصورات نیز دچار تغییر و تحول شده است.
یکی از نقش های زن بودن مادری است که مستلزم ویژگی های روانشناختی خاصی می شود که شامل محبت، توانایی توجه، مراقبت از دیگران، اهمیت دادن به دیگران و سایر موارد می باشد و اگر زنی به این الگو توجه نداشته باشد به عنوان ”مادر بد” شناخته می شود. با توجه به فشارهایی که کار بیرون و کارهای داخل منزل به یک زن وارد می شود باز هم آنها تحت فشار ظاهر و زیبایی هستند.
یعنی این ایده وجود دارد که یک زن باید لاغر و زیبا باشد تا بتواند توجه یک مرد را به خودش جلب کند و کاری کند که توجه همسرش را از دست ندهد. اما لازم است اشاره شود که بسیاری از زنانی که می خواهند وارد شغل های خوبی شوند و در مسیر شغلی به پیشرفت های بالایی دست پیدا کنند همواره با درهای بسته زیادی مواجه می شوند. زیرا این باور وجود دارد که این زنان بر خلاف ویژگی های روانشناختی یک زن قدم برداشته اند.
هنگامی که چنین فشارهای جنسیتی وجود داشته باشد بعد از مدتی سلامت روان آنها نیز به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد. موضوع جنسیت زدگی در هر جایی وجود دارد و زنان همواره باید این موضوع را تحمل کنند. در این خصوص ممکن است برخی اشاره کنند که فشارهای جنسیتی برای مردان هم وجود دارد. اما این مورد به شکلی نیست که برای زنان رخ می دهد. چرا که زنان تحت فشارهای جنسیتی بسیار زیادی هستند و شدت گزینه های تحت فشار مردان با زنان بسیار متفاوت است و مانند آنها تحت فشارهای جنسیتی نیستند.
تفاوت مردان و زنان
شایان ذکر است که یک زن می تواند ویژگی های مردانه را در خودش داشته باشد و یک مرد نیز قادر است صفات و ویژگی های زنانه را داشته باشد. تمام انسان ها انرژی های زنانه و مردانه را به صورت همزمان دارا هستند ولی همواره یکی از آنها غلبه بیشتری داشته و بر شخصیت فرد غالب می شود. روان انسان نیز مانند طبیعت از عناصر متضاد تشکیل شده است که در راستای هم عمل می کنند.
بنابراین زن و مرد در بسیاری از موارد مکمل و شبیه به هم هستند و بخشی از انرژی و ویژگی های جنس مخالف را درونشان دارند. زن و مرد هنگامی می توانند رضایت زناشویی داشته باشند که به درک متقابلی از هم برسند.
زنان امروزی می خواهند جایگاه شایسته ای در جامعه داشته باشند و چون از گذشته های دور همواره کلیشه های فرهنگی به نفع مردان بوده است باعث شده تا زنان به این باور برسند که اگر می خواهند مانند مردان به جایگاه های بالایی دست پیدا کنند باید چند برابر یک مرد تلاش کنند. گاهی اوقات در مسیر رشد و پیشرفت شکست های عاطفی و ارتباطی مختلفی به یک زن وارد می شود که به همین دلیل ممکن است زن تصمیم بگیرد که ویژگی های زنانه را کنار بگذارد.
در خصوص برابری زنان و مردان نیز باید اشاره شود که صرفا تفاوت مردان و زنان در ویژگی های جسمی و فیزیولوژیکی است اما باید اشاره شود که زنان به دلیل باورهای کلیشه ای فرهنگی همواره در جامعه تحت فشارهای مختلفی قرار می گیرند.
نتیجه گیری
لازم است اشاره شود که همواره باید تعادل را در جامعه رعایت کنیم و بدانیم که زن و مرد مکمل یکدیگر هستند و باید در کنار هم به کار و فعالیت بپردازند و در این زمینه کسی بر دیگری هیچ گونه برتری خاصی ندارد. زیرا اگر بخواهیم بر اساس کلیشه های فرهنگی عمل کنیم شاهد تاثیرات منفی بر روی سلامت جسمی و روانی زنان خواهیم بود و همواره بار اضافی بر روی دوش آنها موجب می شود تا مشکلات فراوانی برای زنان ایجاد شود. بنابراین لازم است تا نگرش خود را در این زمینه تغییر دهیم تا بتوانیم به شناخت بهتری در این زمینه دست پیدا کنیم.