نئورئالیسم ایتالیایی :آرمان‌های واقعیت سینما

نئورئالیسم ایتالیایی :آرمان‌های واقعیت سینما

نئورئالیسم ایتالیایی، یک جنبش سینمایی بود که پس از پایان جنگ جهانی دوم در ایتالیا شکل گرفت و تا اواسط دههٔ پنجاه ادامه یافت. فیلمسازان برجسته این جنبش تلاش می‌کردند تا در آثار خود به حداکثر “واقع‌گرایی”، به‌ویژه در جنبه‌های داستانی و شکلی، دست پیدا کنند. ارتباط اخلاقی فیلم‌سازان این جنبش با “هنر”، باعث شد که در دهه‌های پس از جنگ جهانی دوم، زمانی که ایتالیا با مشکلات فقر، تورم و بیکاری دست و پنجه نرم می‌کرد، فیلم‌هایی با محوریت طبقات ضعیف جامعه مانند “کارگران”، “دهقانان” و همچنین پارتیزان‌هایی که در دوران فاشیسم با حکومت موسولینی و اشغالگران نازی به مبارزه می‌پرداختند، ساخته شود. در این قسمت از مجله علمی برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای کامل در رابطه با نئورئالیسم ایتالیایی را در اختیار شما افراد علاقه مند به علم سینما قرار دهیم.

نئورئالیسم ایتالیایی

فیلم‌سازان برجسته‌ای نظیر روبرتو روسلینی، ویتوریو دسیکا و لوکینو ویسکونتی، در این جنبش فعالیت داشتند و آثاری همچون “رم، شهر بی دفاع”، “آلمان سال صفر”، “زمین لرزه می‌کند” و “دزد دوچرخه”، به‌عنوان نمونه‌های برجسته این جریان سینمایی شناخته می‌شوند. تدریجی، این جنبش کاهش یافت و در اواخر دههٔ پنجاه به تدریج به سرنوشت‌اش رسید، اما تأثیرات بزرگی را بر سینمای جهان به جا گذاشت.

زمینه هنری نئورئالیسم

پیشنهاد می شود به پکیج آموزش فیلمنامه نویسی مراجعه فرمایید. در دوران حکومت فاشیست‌ها در ایتالیا، یک نوع سینمای ترویجی به وجود آمد که توسط حکومت حمایت می‌شد. این نوع سینما تلاش می‌کرد تا ارتباط خود را با واقعیت قطع کند و تصاویری آراسته و مثبت از ایتالیا ارائه دهد.

به دستور حکومت، مضامینی مانند “جنایت” و سایر موضوعاتی که از دیدگاه فاشیست‌ها غیراخلاقی تلقی می‌شدند، ممنوع شده بود. از همین رو، در سال‌های آخر حکومت فاشیستی، در ادبیات و سینمای ایتالیا تمایلی به رویارویی با واقعیت وجود داشت.

فیلم‌هایی چون “چهار قدم در ابرها”، “بچه‌ها مراقب ما هستند” و دیگر آثاری که توسط برخی از فیلمسازان ایتالیایی ساخته شد، تلاشی بود تا به این جریان ترویجی که توسط دستگاه حکومتی فراهم شده بود، مقاومت نشان دهند. در سال ۱۹۴۱، جوزپه دسانتیس و ماریا آلیکاتا این نظریه را ارائه دادند: “ما باور داریم که با دنبال کردن گام‌های آهسته و خسته‌ای که کارگر از کار به خانه برمی‌گردد، زیباترین فیلم‌ها را می‌سازیم.”

زمینه هنری نئورئالیسم

براساس این تعریف، فیلم “وسوسه” ساخته‌شده توسط ویسکونتی، نخستین تلاش جدی برای نزدیک‌تر شدن به واقعیت در قالب شکل و محتوا بود. ویسکونتی، که در دههٔ سی از تجربه همکاری با فیلمساز بزرگ فرانسوی ژان رنوار بهره‌برداری می‌کرد، تحت تأثیر روش او قرار گرفت و تأثیر “ژان رنوار” و سبک رئالیسم شاعرانه فرانسوی را که فیلم “تونی” او را به عنوان نخستین نمونه این جریان سینمایی می‌شناخت، بر این جریان سینمایی تأکید کرد.

بعد از پایان جنگ جهانی دوم، روبرتو روسلینی با ساخت فیلم “رم، شهر بی دفاع” به اساس همین دیدگاه، اولین کاربرد نمایانگر “سینمای نئورئالیسم” را به اجرا درآورد و این‌گونه “رم، شهر بی دفاع” به‌عنوان نمونه نخستین این جریان سینمایی تشخیص داده می‌شود.

زمینه های اقتصادی و سیاسی

در دوران حکومت موسولینی، نفوذ فاشیسم بر روی صنعت فیلم‌سازی، منجر به ایجاد استودیوهای معروف چینه چیتا (که معادل ایتالیایی هالیوود به حساب می‌آمد) و همچنین تشکیل مدرسه فیلم ایتالیا شد. در طول دوران جنگ جهانی دوم، این استودیوها با شهرت و اعتبار گسترده‌ای در سطح اروپا مواجه بودند، اما به شدت تحت تأثیر آسیب‌ها قرار گرفتند و امکان تولید فیلم‌های بزرگ در این مراکز را نیازمند کرد. به عبارت دیگر، به‌خصوص در زمان جنگ، تولید فیلم‌های بزرگ و مجلل در این استودیوها به‌دلیل محدودیت‌های فنی و اقتصادی امکان‌پذیر نبود.

این شرایط به گونه‌ای عواملی را برای تغییر روش‌ها و نگاه‌ها در فیلم‌سازی ایجاد کرد. فیلم‌سازان مجبور شدند به دنبال مکان‌های واقعی در خیابان‌ها و مناطق روستایی بروند تا بتوانند به تصویر کشیدن داستان‌های خود بپردازند. این تغییر از استفاده از استودیوهای بزرگ و مجلل به لوکیشن‌های واقعی و نزدیک به زندگی روزمره مردم، منجر به ایجاد فضایی واقع‌گرایانه‌تر در فیلم‌ها شد و باعث شکل‌گیری یک روند تازه در سینمای ایتالیایی گردید.

از یک سو، افزایش فقر و بیکاری که در طول حکومت فاشیست‌ها و سپس دوران جنگ، ایتالیا را تحت تأثیر قرار داده بود، پس از سقوط حکومت فاشیستی و آغاز دوران بهار ایتالیا، فرصتی را برای بازگو کردن این مسائل فراهم کرد. با پیدایش تشکیلاتی از ترکیب احزاب “چپ” و “لیبرال” و ایجاد ائتلاف، فیلم‌سازان که به اهمیت بازگویی مشکلات جامعه ایتالیا علاقه داشتند، فرصت مناسبی برای پیشرفت و توسعه یافتند.

آنها توانستند داستان‌های خود را با تأکید بر بحران‌ها و مشکلات جامعه‌ی دچار جنگ شده ایتالیا ساختاردهی کنند و این نوع روایت‌ها به عنوان یک سرنخ به خدمت طبقه‌ها و طبقات مختلف جامعه در طرح و تفکرات فیلم‌سازانی قرار گرفت که تا به حال نه به این میزان امکان‌پذیر بوده بود.

لوکیشن ها و دکور در نئورئالیسم

در فیلم‌های “نئورئالیستی”، تمرکز اصلی بر بهره‌گیری از “مکان‌های طبیعی” و واقعی قرار دارد. برای دستیابی به تصویری غیرمصنوعی و به منظور نزدیک‌تر کردن داستان به واقعیت خارجی، معمولاً در صحنه‌های داخلی از نمای داخلی استودیوها و طراحی مصنوعی کمتری استفاده می‌شود. این تصمیم به منظور ایجاد یک فضای واقعی‌گرایانه‌تر در داستان و دوری از ظاهر مصنوعی در تنظیم صحنه‌ها اتخاذ می‌شود.

تصویر و نورپردازی

در فیلم‌های “نئورئالیستی”، مشهور است که اغلب قاب‌ها بی‌سیمتر و به صورت ابتدایی طراحی شده‌اند. روبرتو روسلینی در یک مصاحبه درباره این موضوع اظهار داشته است: “اگر به طور اتفاقی یک نمای زیبا را فراموش کنم، حتماً آن را در فرآیند تدوین حذف می‌کنم.” در این نوع فیلم‌سازی، تمرکز بر تصویربرداری به سبک فیلم‌های مستند قرار دارد و دوربین تلاش می‌کند تا واقعیت را بدون دستکاری نشان دهد.

به همین دلیل، اغلب از تکنیک دوربین روی دست (که در آن دوربین‌نگار دوربین را پشت سوژه تعقیب می‌کند) استفاده می‌شود تا تنش در صحنه‌های اکشن ایجاد و واقع‌گرایی تا حد امکان حفظ شود. این نوع تصویربرداری، تصاویر را به سبک فیلم‌های خبری دانه‌دانه و با استفاده از نور طبیعی تولید می‌کند.

در این سبک فیلم‌سازی، استفاده از عمق میدان به شدت رایج است، به عبارت دیگر، قدرتی که دوربین دارد تا مراحل مختلف تصویر را در فاصله متفاوتی از محور اصلی فوکوس کند. این عمق میدان امکان ایجاد تمرکز و تاکید روی جزئیات مختلف در صحنه را فراهم می‌کند و به عنوان یکی از ویژگی‌های برجسته این جنبش سینمایی شناخته می‌شود.

البته، مهم است تصور کلی را اصلاح کنیم، زیرا تمامی فیلمسازان این جنبش به یک شیوه خاص در تصویربرداری و قاب‌بندی پایبند نبوده‌اند. نمونه‌هایی مانند قاب‌های زیبا و مرتب “ویسکونتی” در فیلم “زمین می‌لرزد” نشان می‌دهند که این تصویربرداران گاهی از قواعد معمول خارج می‌شوند.

به عبارت دیگر، حتی زمانی که تصویربرداری در محل‌های واقعی انجام می‌شود، صحنه‌ها دارای حرکات دقیق دوربین، تمرکز دقیق و طراحی دقیق در چند سطح هستند که از طریق آنها به عنوان فیلم‌سازان سعی در ایجاد اثری واقع‌گرا و هنری دارند.

دیگر مولفه ها

مشهور است که در فیلم‌های این جریان سینمایی، به‌منظور ایجاد احساس واقعیت در داستان، از بازیگران غیرحرفه‌ای استفاده می‌شود. با این حال، در واقعیت، در اکثر موارد از ترکیبی از “بازیگران حرفه‌ای” و “نابازیگران” به عنوان شیوه “کُنفلِیشِن” بهره‌برداری می‌شود. اما در فرآیند تدوین، این فیلم‌ها به‌طور کامل با هنجارهای سینمای کلاسیک هالیوودی همخوانی دارند و تمامی جزئیات به نظر معمولی و متعارف می‌آید.

درون مایه نئورئالیسم

اصول اخلاقی به عنوان ستون اصلی جنبش نئورئالیسم واقع شده است. اصول و ارزش‌های اخلاقی عمده این جنبش، به این تفکر نهاده می‌شوند که سینما باید به تأکید بر واقعیت‌های زندگی خود و نقشش در جامعه تمرکز کند و مخاطبان خود را با “واقعیت” بیرونی خود آشنا سازد.

این برداشت اصولی باعث می‌شود که سینما به عنوان آینه‌ای برای نمایش جزئیات زندگی روزمره به نظر برسد. به عبارت دیگر، سینما تصویری را از زندگی معمولی طبقات ضعیف جامعه به تصویر می‌کشد که وارد زندگی روزانه آنها می‌شود و سپس از آن به دور می‌شود.

این دیدگاه اخلاقی و ایدئولوژیک باعث می‌شود که این جنبش سینمایی به‌ویژه با توجه به شرایط پس از جنگ در ایتالیا که به همراه داشتن فقر و محرومیت بزرگی بود، به طور ویژه درگیری با این مسائل را مدنظر داشته باشد. اولین فیلم‌های این جنبش به تصویر زندگی قهرمانانه و تضحیات پرداخته‌اند که با حکومت فاشیستی و اشغالگران نازی در نبردها درگیر بودند. فیلم‌هایی چون “رم، شهر بی دفاع” و “پاییزا”، علاوه بر نمایش افتخارناک تضحیات و شجاعت مبارزان، به تجزیه و تحلیل تفاوت‌ها و تضادهای فرهنگی و زبانی و تلاقی‌های پیچیده در این نبردها نیز می‌پردازند.

همچنین پیشنهاد می شود به مقاله بهترین فیلم های کلاسیک مراجعه فرمایید. اگرچه در آغاز به تمرکز بر موضوعات جنگی می‌پرداختند، اما با گذر زمان، کارگردانان این جنبش به مسائل اجتماعی پس از جنگ نیز می‌پرداختند. معضلاتی چون تشدد فرهنگی، بیکاری گسترده، تورم و فقر در این فیلم‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرند. فیلم “دزد دوچرخه” ساخته و کارگردانی ویتوریو دسیکا، یکی از نمونه‌های این جنبش است که به شکل عالی و قابل‌توجهی به تجزیه و تحلیل فروپاشی اجتماعی و مسائل اخلاقی در ایتالیا پس از جنگ می‌پردازد.

روایت در نئورئالیسم

فیلم‌های سینمای نئورئالیستی بر پایهٔ جزئیات و اتفاقات روزمره زندگی روایت می‌شوند. این جنبش سینمایی تلاش دارد تا با تأکید بر “تصادف” به جای “علت و معلولی”، به واقعیت‌های زندگی نزدیک‌تر شود. این ویژگی اساسی این جنبش، تمرکز بر اتفاقات تصادفی و غیرپیش‌بینی زندگی است که می‌خواهد تجربه طبیعی و واقعی زندگی را بازتاب دهد.

در این نوع سینما، از روایت خطی و منسجم فاصله گرفته می‌شود و به جای آن، بیشتر تمرکز به پایان‌های باز و ناگهانی می‌شود. فیلم‌ها به یک پرده از زندگی قهرمانان خود می‌پردازند و تمایلی به نشان دادن زمان‌های قبل و بعد از آن پرده ندارند.

جزئیات روزمره نیز یکی دیگر از ویژگی‌های بارز این جنبش سینمایی است. به جزئیات زندگی روزانه توجه می‌شود، مانند نمایش شیوه رفتن، غذا خوردن، صحبت کردن و بخش‌های کوچکی از زندگی روزمره. همچنین، نشان دادن زمان‌های خالی و غیرفعال برای نزدیک‌تر کردن به شخصیت‌ها از ویژگی‌های رایج در این نوع سینما است. این جزئیات کمیت‌های بی‌قاعده زندگی را به تصویر می‌کشند و تلاش می‌کنند واقعیت‌های بی‌جهت و پویا را بازنمایی کنند.

پایان جنبش نئورئالیستی

جنبش نئورئالیستی ایتالیا در دههٔ پنجاه پس از ساخت فیلم “دسیکا” توسط امبرتو دسیکا، تدریجاً تحت تأثیر جریاناتی قرار گرفت که به طور همزمان از این جنبش نشات گرفته بودند. این جریانات نه تنها از داخل جنبش نئورئالیستی، بلکه از تأثیرات قوی سنت کمدی ایتالیایی نیز می‌آمدند.

به اضافه این‌ها، بازارهای خارجی برای سینمای ایتالیا در آن دوران بیش از پیش تأثیرگذار بوده و سرمایه‌گذاران آمریکایی که به تولید فیلم‌های کمدی و ژانرهای سنتی ایتالیا پرداختند، نیز توجه زیادی به شکل و محتوای این تولیدات داشتند.

این جریانات، همراه با تمایل فیلم‌سازان ایتالیایی به بررسی اساسی روانشناسی و درون‌ریزی انسان‌ها در سال‌های پس از جنگ، به عنوان یکی دیگر از عوامل کاهش تأثیرگذاری جنبش نئورئالیستی را می‌توان دانست. همچنین، دولت جدید ایتالیا که پس از دوران “بهار ایتالیا” به قدرت رسیده بود، نسبت به این جنبش سینمایی بی‌اعتماد بود و با تعیین جولیو آندره اوتی به عنوان رئیس اداره هنرهای نمایشی و اختصاص اختیارات ویژه به او، باعث افول این فیلم‌ها شد.

این تدابیر به این معنا بودند که فیلم‌هایی که به تصویر بردن ایتالیا با نشان دادن جنبه‌های منفی آن می‌پرداختند، از منابع مالی محروم می‌شدند، در عوض فیلم‌هایی که با محتوای مورد تأیید اداره هنرهای نمایشی مطابقت داشتند، وام‌های بزرگی دریافت می‌کردند.

موضوعاتی مانند افزایش تنش‌های ایدئولوژیک و چپ‌گرایی در این فیلم‌ها، همچنین در دوران افول جنبش نئورئالیستی تأثیرگذاری داشته‌اند. این محدودیت‌ها و تضییقات با آغاز جنگ سرد و ادعاهای مخالفان این فیلم‌ها دربارهٔ انگیزه‌های ایدئولوژیک در آن‌ها، به حداومت رسیدند و در نتیجه، دورهٔ افول این جنبش سینمایی فرا رسید.

تاثیر نئورئالیسم بر تاریخ سینما

افت نئورئالیسم از دوران پرآوازه‌ی خود، به هر حال تأثیر پرشوری را بر روی جریان‌های فیلمسازی آینده در اروپا، ایالات متحده و هند گذاشت. این جریان نیز در دنیای سینما اثرات ژرفی را به جا گذاشت. همچنین، تأثیرات سبک نئورئالیست در اوج موج نوی فرانسه همواره قابل تشخیص بوده و در سبک‌های مختلف این موج، به وضوح دیده می‌شود. افکار نئورئالیستی همچنین در موج نوی بریتانیا نیز به شکلی آشکار به تجلیل رسیده است.

نسل جدیدتر از فیلمسازان ایتالیایی، از جمله آنتونیونی، اولمی (که معروف‌ترین آثار او شامل فیلم «درخت سندل‌های چوبی» است) و فلینی، نیز بخشی از میراث نئورئالیسم را در آثار خود حفظ کردند. این فیلمسازان جوان، عناصری از سبک نئورئالیستی را در زبان و تجربه‌های خود به کار برده و در آثارشان به نحوی تجدید و بازآفرینی کردند. این تأثیرات نه تنها میراث نئورئالیسم را حیات بخشیدند، بلکه باعث تکامل و تغییر آن در دوران‌های جدیدتر شدند.

ملاحظاتی دربارهٔ ماهیت جنبش نئورئالیسم

در همایشی که در سال ۱۹۵۳ در شهر پارم برگزار شد و به موضوع نئورئالیسم مرتبط بود، حضور روزنامه‌نگاران و فیلمسازان با هدف بررسی جوهر و ماهیت این جنبش سینمایی دارا بود. از نتایج این همایش به وضوح مشخص شد که توافق یا تفاهمی در مورد مانیفست نئورئالیسم حاصل نشده است. بیانیه نئورئالیسم در واقع دعوتی به تعمیق رئالیسم و تأکید بر بحث مسائل معاصر و زندگی طبقات کارگر بود.

سینمای نئورئالیستی ایتالیا

با این حال، دیدگاه‌های انتقادی نیز درباره این جنبش سینمایی مطرح شد. یکی از این دیدگاه‌ها نئورئالیسم را به نوعی نماینده‌ای از گزارشگری متعهد می‌دانست که به‌نام اتحاد سیاسی کوتاه مدتی که در دوره نهضت مقاومت و “بهار ایتالیا” برپا شده بود، اصلاحات را ترویج می‌کرد. دیدگاه دیگر، به تأکید بر “بعد اخلاقی” متمرکز بود و باور داشت که اهمیت اصلی نئورئالیسم در توانایی زیست زندگی روزمره انسان‌ها بود که می‌توانست به اهمیت عمومی دست یابد.

در این زمینه، آندره بازن فیلمساز فرانسوی به تأکید بر دراماتیزه شدن زندگی روزمره در این فیلم‌ها تاکید کرد و اشاره کرد که در واقع این جنبش سبب پیش قراول شدن نوعی سینمای “درام زدایی شده” در دهه‌های آینده شد. تاریخ‌نگاران سینما اغلب نئورئالیسم را به دلیل نوآوری‌هایش در زمینه فرم فیلم تشویق کرده‌اند، که این نوآوری‌ها، با وجود عدم پیشینه در این زمینه، شهرت بین‌المللی جنبش نئورئالیستی را افزایش داده و آن را به ارزش ویژه‌ای دست‌یافته است.

سینمای نئورئالیستی ایتالیا

سینمای نئورئالیستی ایتالیا یک جنبش فرهنگی و هنری در دهه‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ بود که در سینما به رشد یافت. این جنبش اصولی از نئورئالیسم ادبی و هنری را به سینما انتقال داد و تلاش داشت مسائل اجتماعی و انسانی را با تاکید بر واقعیت و تجربه زندگی معاصر در فیلم‌ها به تصویر بکشد. سینمای نئورئالیستی ایتالیا نه تنها تاثیر زیادی بر روی سینمای جهان گذاشت بلکه به عنوان یکی از جریان‌های مهم و تأثیرگذار در تاریخ سینما محسوب می‌شود.

در زمانی که ایتالیا تحت حکومت فاشیستی موسولینی قرار داشت، سینما تحت کنترل دولت بود و اهمیت بسیاری به پرداختن به مسائل ایدئولوژیک و ترویج پیام‌های دولتی داده می‌شد. با پایان جنگ جهانی دوم و سقوط حکومت فاشیستی، محیطی مناسب برای توسعه جریان‌های هنری پایه‌ریزی شد. در این موقعیت، سینمای نئورئالیستی ایتالیا به عنوان پاسخی به تبعات اجتماعی و انسانی این دوره شکل گرفت.

مهمترین ویژگی‌های سینمای نئورئالیستی ایتالیا عبارتند از:

1. تمرکز بر واقعیت: سینمای نئورئالیستی ایتالیا تمرکز خود را بر تصویر کردن واقعیت‌های زندگی معاصر گذاشت. این سینما تلاش می‌کرد تا به تصویر کشیدن جزئیات کوچک و رویدادهای روزمره را ترجیح دهد.

2. نگاه انسان‌محور: سینمای نئورئالیستی ایتالیا به بررسی واکنش‌ها و عواطف انسان‌ها در مواجهه با مشکلات جامعه و جهان اطراف پرداخت. این سینما به جستجوی عمق‌های روحی و روانی انسان‌ها پرداخت.

3. عدم تعلل و واقع‌گرایی: فیلم‌های این جنبش از زبان واقعیت صحبت می‌کنند و از موارد تصنعی و تزیینی خودداری می‌کنند. این فیلم‌ها به شکل غیرمستقیم به مسائل اجتماعی اشاره می‌کنند.

4. تمرکز بر کارگردانی: کارگردانان در این سینما اهمیت بسیاری داشتند و با استفاده از فرم و فنون سینمایی، تجربیات شخصی خود را با تماشاگران به اشتراک می‌گذاردند.

5. تأثیرگذاری بر سینماهای آینده: این سینما، به ویژه در اروپا و سایر مناطق، تأثیر بسزایی داشته و به عنوان یک جریان پیشواز توسعه فرم‌ها و محتواهای سینمایی در آینده شناخته می‌شود.

در نتیجه، سینمای نئورئالیستی ایتالیا با تأکید بر واقعیت‌محوری، عمق انسانی، و تجربه‌های فردی، به عنوان یکی از جریان‌های برجسته و مؤثر در تاریخ سینما شناخته می‌شود که به توسعه فرهنگ سینمایی جهانی برخوردار بوده است.

دسته‌بندی‌ها