اختلال بی خوابی: راهکارهای مقابله با اینسومنیا

اختلال بی خوابی: راهکارهای مقابله با اینسومنیا

اختلال بی خوابی یا اینسومنیا، یک اختلال روانی مرتبط با مشکلات خواب محسوب می‌شود. افراد مبتلا به این اختلال قادر به تجربه یک خواب طبیعی و ارامش‌بخش نمی‌باشند، که این مسئله تأثیر منفی بر عملکرد و کیفیت زندگی آن‌ها دارد. این نقص در توانایی خوابیدن و حفظ خواب مناسب موجب مشکلات جسمی و روحی متعددی می‌شود.

اختلال کم خوابی یا اینسومنیا به عنوان یکی از اختلالات شایع مرتبط با خواب در جوامع امروزی شناخته می‌شود. در این حالت، فرد به‌طور معمول تجربه‌ای از خواب کمتر از نیاز فیزیولوژیکی خود دارد، که این موضوع با توجه به ضوابط DSM-5 (تازه‌ترین نسخه از راهنمای تشخیص و اصطلاح‌های روانپزشکی) توضیح داده شده است.

این اختلال به‌طور کلی باعث نقص در عملکرد روزانه، توجه، حافظه و حتی سلامت عمومی افراد مبتلا می‌شود. در این قسمت از مجله علمی تخصصی برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای کامل در مورد اختلال بی خوابی یا اینسومنیا را در اختیار شما افراد علاقه مند به روانشناسی و رواندرمانی قرار دهیم.

اختلال بی خوابی یا اینسومنیا

اختلال بی خوابی یا اینسومنیا، یکی از اختلالات روانی مرتبط با حوزه خواب است که به‌علت افزایش اندازه اضطراب، امروزه به شدت رواج یافته است. این اختلال باعث کاهش چشمگیر مقدار خواب فرد می‌شود یا فرد مشکلاتی در فرآیند به‌خواب‌روی دارد، که هردو موارد منجر به نقص در عملکرد روزانه افراد مبتلا خواهد شد.

افراد مبتلا به این اختلال ممکن است با دشواری‌های عدیده مواجه شوند؛ به‌عنوان مثال، آن‌ها ممکن است بسیار دیر به خواب بروند یا حتی در برخی موارد اصلاً نتوانند به‌خواب بروند، و همچنین صبح‌ها ممکن است بسیار زود از خواب بیدار شوند و احساس تازگی و تجدید قوا نکنند.

علاوه بر این، این اختلال معمولاً با عوامل مختلفی مرتبط است، اما به عنوان یکی از مهمترین آنها می‌توان به وجود استرس، اضطراب و تنش هیجانی در زندگی فرد اشاره کرد. در ادامه، به توضیح جزئیات بیشتر درباره این اختلال پرداخته خواهد شد.

ملاک های تشخیصی اختلال بی خوابی

معیارهای تشخیصی اختلال بی خوابی به شرح زیر است:

شکایت عمده معمولاً از نارضایتی از کیفیت یا کمیت خواب در ارتباط با یک یا چند نشانه زیر:

1. مشکل در شروع خواب:

– این مشکل می‌تواند به ویژه در کودکان به صورت مشکل در شروع خواب بدون مداخله مراقبت‌کننده ظاهر شود.

2. مشکل در حفظ خواب:

– این مشکل با بیداری‌های مکرر یا مشکلات برگشتن به خواب بعد از بیداری‌ها قابل تشخیص است.

– در کودکان، این ممکن است به صورت مشکل در برگشت به خواب بدون مداخله مراقبت‌کننده ظاهر شود.

3. بیدار شدن صبح زود با ناتوانی در بازگشت به خواب:

– این شرایط ممکن است باعث ناتوانی در بازگشت به خواب شود و صبح‌ها فرد احساس تجدید قوا نمی‌کند.

4. اختلال خواب با تأثیر مستقیم بر عملکرد:

– این اختلال ممکن است منجر به ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه در عملکرد اجتماعی، شغلی، آموزشی، تحصیلی، رفتاری یا زمینه‌های دیگر عملکرد گردد.

5. مشکل خواب حداقل هفته‌ای ۳ شب:

– مشکل خواب حداقل در هفته حداقل سه شب رخ می‌دهد.

6. بی خوابی با وجود فرصت کافی برای خواب:

– بی خوابی به گونه‌ای است که با وجود فرصت کافی برای خواب، همچنان به وقوع می‌پیوندد و با دوره‌های خواب مرتبط مانند حمله خواب، اختلال خواب مرتبط با تنفس، و یا اختلال خواب-بیداری ریتم شبانه‌روزی توجیه نمی‌شود.

7. بی خوابی ناشی از تأثیرات فیزیولوژیکی مواد:

– بی خوابی به دلیل تأثیرات فیزیولوژیکی مواد ناشی نیست، مانند سوء مصرف مواد مخدر یا داروها.

8. عدم توجیه توسط همزمانی با اختلالات روانی و بیماری‌های جسمانی:

– وجود همزمان اختلالات روانی و بیماری‌های جسمانی نتواند به تنهایی شکایت عمده بی خوابی را توجیه کند.

همچنین مشخص کنید که آیا:

– همراه با همزمانی روانی:

– شامل اختلالات مصرف مواد و دیگر اختلالات روانی می‌شود.

– همراه با همزمانی جسمانی:

– شامل اختلالات جسمانی دیگر است.

– همراه با اختلال خواب دیگر:

– ممکن است با دیگر اختلالات خواب همراه باشد.

همچنین تعیین کنید که آیا:

– دوره‌ای:

– نشانه‌ها حداقل به مدت ۱ ماه ولی کمتر از ۳ ماه ادامه دارند.

– مداوم:

– نشانه‌ها به مدت ۳ ماه یا بیشتر ادامه دارند.

– عودکننده:

– دو دوره یا بیشتر با حداقل ۱ سال فاصله اتفاق می‌افتد.

بی‌خوابی حاد و کوتاه‌مدت، به وضوح نشان می‌دهد که نشانه‌ها و علائم مرتبط با این اختلال کمتر از سه ماه طول می‌کشند، اما در عین حال از نظر فراوانی، شدت، ناراحتی، یا اختلال در عملکرد تمام ملاک‌های تشخیصی را برآورده می‌کنند. در چنین شرایطی، توصیه می‌شود که این بی‌خوابی به‌عنوان یک اختلال بی‌خوابی مشخص دیگر کدگذاری و مورد بررسی قرار گیرد.

همچنین پیشنهاد می شود به مقاله معمای ذهن بیدار در خواب مراجعه فرمایید. در واقع، حتی اگر مدت زمان بی‌خوابی کمتر از سه ماه باشد، اگر این بی‌خوابی در دیگر جنبه‌های خود، مانند شدت یا تأثیرات منفی بر عملکرد و روزمره فرد، همچنان معتبر باشد، باید این موضوع به‌عنوان یک اختلال بی‌خوابی مدنظر متخصصان قرار گیرد و مورد توجه دقیق‌تر قرار گیرد.

تشخیص اختلال بی‌خوابی می‌تواند به‌طور مستقل و یا همزمان با اختلالات روانی دیگر، مانند افسردگی اساسی، بیماری‌های جسمانی مانند درد، یا اختلالات خواب دیگر، مانند اختلال خواب مرتبط با تنفس، ایجاد شود. به عبارت دیگر، بی‌خوابی ممکن است به تنهایی به‌عنوان یک اختلال مستقل ظاهر شود یا در کنار دیگر اختلالات همراه باشد.

اختلال بی خوابی یا اینسومنیا

فرض کنید که فرد دچار بی‌خوابی شده است، ولی همزمان با این مشکل، علائم اضطراب و افسردگی نیز در وی مشاهده می‌شود. در این مواقع، اگرچه بی‌خوابی به صورت همزمان با ویژگی‌های اضطرابی و افسردگی ظاهر می‌شود، اما شایستگی‌ها و معیارهای تشخیصی ممکن است برای هر یک از این اختلالات روانی به‌طور جداگانه بررسی نشوند یا به عبارت دیگر، ملاک‌های تشخیصی هر یک از این اختلالات ممکن است برآورده نشوند.

با این توصیف،اختلال بی‌خوابی می‌تواند با دیگر مسائل روانی همراه باشد، اما توجه به ملاک‌های تشخیصی مرتبط با هر اختلال به‌طور جداگانه لازم است.

بی‌خوابی همچنین می‌تواند به عنوان یک ویژگی بالینی در اختلالات روانی رایج‌تر نمایان شود. بی‌خوابی مداوم حتی می‌تواند به عنوان یک عامل خطر برای افسردگی در نظر گرفته شود و به‌طور معمول، پس از درمان این اختلال روانی، نشانه‌ای باقی‌مانده از بی‌خوابی باقی بماند. در مواردی که بی‌خوابی و اختلال روانی به‌طور همزمان وجود داشته باشند، باید برنامه درمانی به گونه‌ای طراحی شود که هر دو این اختلالات را هدف قرار دهد.

با توجه به دوره‌های متفاوت و پیچیدگی این ارتباطات، اغلب تشخیص دقیق ماهیت رابطه بین این هستی‌های بالینی دشوار است، و این رابطه ممکن است با گذشت زمان تغییر کند. به عبارت دیگر، درک دقیق از ارتباط بین بی‌خوابی و اختلالات روانی، به ویژه در شرایطی که هر دو همزمان وجود دارند، نیازمند تجزیه و تحلیل دقیق و پیگیری مستمر است.

بنابراین، در صورت مواجهه با همزمانی اختلال بی‌خوابی و سایر اختلالات، نیازی به انتساب علیتی بین این دو اختلال وجود ندارد. به جای آن، تشخیص اختلال بی‌خوابی در ارتباط با دیگر بیماری‌هایی که هم‌زمان با آن وجود دارند، ارائه می‌شود. در حالت همزمان بی‌خوابی، تشخیص فقط زمانی قابل تصویب است که شدت بی‌خوابی به حدی بالا رفته باشد که توجه بالینی مستقل و تشخیصی جداگانه را مستدل کند. در غیر این صورت، نیازی به تشخیص جداگانه و مستقل از سایر اختلالات وجود ندارد.

ویژگی های تشخیصی اختلال بی خوابی

ویژگی اصلی اختلال بی‌خوابی، نارضایتی از کیفیت یا میزان خواب همراه با شکایت‌های مرتبط با مراحل شروع و حفظ خواب است. این شکایت‌ها در زمینه شروع فرآیند خواب، مشکلات در حفظ و استمرار آن را دربرمی‌گیرد. این شکایت‌ها با ناراحتی یا اختلالات قابل مشاهده در عملکرد اجتماعی، شغلی یا حوزه‌های اساسی دیگر زندگی همراه می‌شوند. اختلال بی‌خوابی ممکن است همزمان با دوره‌های اختلال روانی، بیماری‌های جسمانی دیگر، یا به صورت مستقل ظاهر شود.

جلوه‌های متنوع بی‌خوابی ممکن است در زمان‌های مختلف دوره خواب اظهار گردد. به عنوان مثال، بی‌خوابی در ابتدای فرآیند خواب (یا بی‌خوابی اولیه)، مشکلاتی مانند دشواری در شروع فرآیند خواب را شامل می‌شود.

بی‌خوابی حفظی (یا بی‌خوابی میانی) شامل بیداری‌های مکرر یا طولانی در طول شب می‌شود. در بی‌خوابی پایانی، فرد با بیدار شدن صبح زود مواجه می‌شود و دچار ناتوانی در بازگشت به خواب می‌گردد. مشکل حفظ خواب، که یکی از شایع‌ترین نشانه‌های بی‌خوابی است، معمولاً به مشکلات در فرآیند به‌خواب‌روی افتادن همراه است. البته، ترکیب این نشانه‌ها به‌طور کلی جلوه‌های بالینی متداول‌تر بی‌خوابی را ایجاد می‌کند.

نوع خاص شکایت خواب ممکن است با گذشت زمان تغییر کند؛ به عبارت دیگر، افرادی که ابتدا از مشکلات به‌خواب‌روی افتادن شکایت دارند، ممکن است بعداً از مشکلات حفظ خواب گلایه نمایند و برعکس. برای تشخیص این اختلال، نشانه‌های مشکل به‌خواب‌روی افتادن و حفظ خواب می‌توانند توسط گزارش شخصی گذشته‌نگر فرد، یادداشت‌های خواب یا روش‌های دیگر مانند اکتی‌گرافی یا خواب‌نگاری چندبعدی اندازه‌گیری شوند. با این حال، تشخیص نهایی بی‌خوابی بیشتر به بررسی درک ذهنی فرد از خواب یا گزارش مراقبت‌کننده وابسته است.

خواب غیر نیروبخش به شکایت از کیفیت نامناسب خواب اشاره دارد که با وجود مدت زمان کافی، فرد را قادر به احساس استراحت نمی‌کند. این نوع شکایت خواب معمولاً با مشکلات مرتبط با شروع یا حفظ خواب، و گاه به صورت نادرست، در ارتباط با تجربه تنهایی در خواب روی می‌دهد. همچنین این شکایت ممکن است به عنوان جزئی از دیگر اختلالات خواب (مانند اختلال خواب مرتبط با تنفس) گزارش شود.

در صورتی که شکایت از خواب غیر نیروبخش به تنهایی پدید آید (یعنی بدون مشکلات در شروع یا حفظ خواب) ولی تمامی معیارهای تشخیصی مانند فراوانی، مدت، و ناراحتی، و اختلال در طول روز به طور مناسبی ارتقاء یابند، تشخیص اختلال بی‌خوابی مشخص یا اختلال بی‌خوابی نامشخص قائل می‌شود.

برای ارائه تشخیص در اختلال بی‌خوابی، علاوه بر معیارهای فراوانی و مدت، از معیارهای اضافی برای اندازه‌گیری شدت بی‌خوابی نیز استفاده می‌شود. این معیارهای کمی، هرچند دلبخواه، به منظور روشنگری ارایه شده‌اند. به عنوان مثال، مشکل شروع خواب با تأخیر ذهنی خواب بیشتر از 20 تا 30 دقیقه به عنوان یکی از معیارهای شدت بی‌خوابی تعریف شده است. همچنین، مشکل حفظ خواب با زمان ذهنی بیداری پس از شروع خواب بیشتر از 20 تا 30 دقیقه نیز به عنوان یک معیار اضافی برای اندازه‌گیری شدت بی‌خوابی در نظر گرفته می‌شود.

اگرچه تعریف استانداردی برای بیداری صبح زود وجود ندارد، اما این نشانه به معنای بیدار شدن حداقل ۳۰ دقیقه قبل از زمان برنامه‌ریزی شده و پیش از اینکه زمان خواب به 6/5 ساعت برسد، تعریف شده است. برای ارزیابی صحیح، نه تنها باید زمان بیداری پایانی مدنظر قرار گیرد، بلکه وقت خواب در شب گذشته نیز باید مورد نظر قرار گیرد.

به عبارت دیگر، بیدار شدن در ساعت ۴ صبح برای کسانی که ساعت ۹ شب به بستر می‌روند، به همان اندازه مهم است که برای کسانی که در ساعت ۱۱ شب به بستر می‌روند. این نشانه همچنین می‌تواند وابستگی به سن را در توانایی ادامه‌دادن خواب یا تغییر وابستگی به سن را در زمان‌بندی دوره اصلی خواب نشان دهد.

اختلال بی‌خوابی شامل مشکلات روزانه و مشکلات خواب شبانه است. این مشکلات شامل خستگی یا به ندرت، احساس خواب آلودگی در طول روز می‌شوند؛ به ویژه در افراد مسن و هنگامی که بی‌خوابی با بیماری‌های جسمانی مانند درد مزمن یا اختلالات خواب دیگر هم‌زمان باشد که به عنوان مثال وقفه تنفسی در خواب. اختلال در عملکرد شناختی نیز می‌تواند مشکلاتی را در زمینه توجه، تمرکز، حافظه، و حتی در اجرای مهارت‌های دستی ساده ایجاد کند. اختلالات خلقی معمولاً به صورت تحریک‌پذیری یا تغییر پذیری خلق و به ندرت به عنوان نشانه‌های افسردگی یا اضطراب توصیف می‌شوند.

پیشنهاد می شود به مقاله تحلیل خواب و رویا در روانشناسی مراجعه فرمایید. لزوماً همه افرادی که مشکلات خواب شبانه دارند، احساس ناراحتی یا مشکل عملکرد نمی‌کنند. به عنوان مثال، در برخی از افراد مسن و سالم، که خود را به عنوان افرادی با خواب خوب توصیف می‌کنند، تداوم خواب گاهی در نیمه شب قطع می‌شود. تشخیص اختلال بی‌خوابی باید به افرادی داده شود که مشکلات خواب شبانه آنها باعث احساس ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه در روز می‌شود.

ویژگی های مرتبط با تشخیص اختلال بی خوابی

بی‌خوابی معمولاً با برانگیختگی‌های فیزیولوژیکی و شناختی به همراه عوامل شرطی که به نحوی خواب را مختل می‌کنند، ارتباط دارد. اشتغال ذهن به فرآیند خواب و ناراحتی حاصل از ناتوانی در به خواب رفتن، می‌تواند به یک دور معیوب منجر شود: هرچه فرد سعی بیشتری در به خواب رفتن داشته باشد، ناکامی بیشتری ایجاد می‌شود و این اقدام ممکن است خواب را بیشتر مختل کند.

به عبارت دیگر، توجه و تلاش‌های بیش از حد برای به خواب رفتن، که مکانیسم‌های طبیعی شروع خواب را به هم می‌زنند، می‌توانند در ایجاد بی‌خوابی مداخله کنند. افراد مبتلا به بی‌خوابی مداوم ممکن است عادت‌های ناسازگار با خواب (مثل گذراندن زمان طولانی در بستر، پیروی از برنامه خواب نامنظم، چرت زدن) و شناخت‌های ناسازگار (مثل ترس از خواب آلودگی، نگرانی درباره اختلالات روز، زیر نظر گرفتن ساعت) را نیز در طول دوره بی‌خوابی اکتساب کنند.

مشغول به انجام فعالیت‌هایی در محیطی که شخص شب‌های بی‌خوابی مکرری را گذرانده است، ممکن است انگیختگی شرطی را افزایش داده و مشکلات خواب را تداوم بخشد. در مقابل، زمانی که فرد تلاشی برای به خواب رفتن ننماید، به خواب راحت‌تر می‌شود. برخی افراد اظهار می‌کنند که وقتی در اتاق خواب خود حضور ندارند و از روال معمول خود دور می‌شوند، خواب بهتری دارند.

علاوه بر این، بی‌خوابی می‌تواند با شکایت‌ها و نشانه‌های مختلف در طول روز همراه باشد، از جمله خستگی، انرژی کم، و اختلالات خلقی. نشانه‌های اضطراب یا افسردگی که ملاک‌های خاصی از اختلال روانی را برآورده نمی‌کنند، به علاوه تمرکز بیش از حد بر تأثیرات تصور شده بی‌خوابی بر عملکرد روز، ممکن است وجود داشته باشند.

افراد مبتلا به اختلال بی‌خوابی ممکن است نمرات بالایی در پرسشنامه‌های خودسنجی روان‌شناختی یا شخصیت کسب کنند که نشان‌دهنده افسردگی و اضطراب خفیف، نگرانی‌های شیوه‌شناختی، استراتژی‌های حل کردن تعارض‌های هیجانی، و تمرکز جسمانی هستند.

الگوهای اختلال عصبی-شناختی در افراد مبتلا به اختلال بی‌خوابی ناهماهنگ هستند، حتی اگر در انجام وظایفی با پیچیدگی بیشتر یا تغییرات مکرر در راهبرد عملکرد مرتبط باشد، اختلالاتی ممکن است وجود داشته باشد. این افراد اغلب برای حفظ عملکرد شناختی نیازمند تلاش بیشتری هستند.

شیوع اختلال اختلال بی خوابی

آمارهای مرتبط با جمعیت نشان می‌دهد که تقریباً یک سوم از بزرگسالان اظهاراتی مبنی بر بی‌خوابی دارند، ۱۰ تا ۱۵ درصد افراد دچار اختلالات روز هستند و ۶ تا ۱۰ درصد علائمی را تجربه می‌کنند که به معیارهای اختلال بی‌خوابی می‌پردازند. این اختلال از دیگر اختلالات خواب رایج‌تر است و در محیط‌های مراقبت اولیه، تقریباً ۱۰ تا ۲۰ درصد از افراد اظهارات قابل توجهی درباره بی‌خوابی دارند.

میزان شکایت زنان از بی‌خوابی بیشتر از مردان است، به‌طوری‌که نسبت جنسیتی تقریباً ۴۴ به ۱ است. هرچند بی‌خوابی ممکن است به صورت مستقل بروز کند، اما اغلب به همراه بیماری جسمانی یا اختلال روانی دیگر دیده می‌شود. به عنوان مثال، ۴۰ تا ۵۰ درصد افراد مبتلا به بی‌خوابی، اختلال روانی همزمان را تجربه می‌کنند.

شکل گیری و روند اختلال بی خوابی

نشانه‌های بی‌خوابی ممکن است در هر زمانی در طول زندگی ظاهر شوند، اما شروع این علائم به‌طور شایع‌تر در دوران جوانی اتفاق می‌افتد. بی‌خوابی به‌ندرت در کودکی یا نوجوانی ظاهر می‌شود. در زنان، شروع تازه بی‌خوابی ممکن است در دوران یائسگی رخ دهد و حتی پس از برطرف شدن نشانه‌های دیگر مانند گرگرفتگی، ادامه داشته باشد. این اختلال ممکن است در انتهای دوران عمر نیز ظاهر شود، که معمولاً همراه با شروع بیماری‌های دیگر مرتبط با سلامتی می‌باشد.

بی‌خوابی می‌تواند به صورت موقت، مداوم یا عودکننده رخ دهد. بی‌خوابی موقت یا حاد معمولاً به مدت چند روز یا چند هفته ادامه می‌یابد و اغلب با رویدادهای زندگی یا تغییرات سریع در برنامه‌های خواب یا محیط مرتبط است. این نوع بی‌خوابی عمدتاً پس از برطرف شدن علت اولیه‌اش، به تدریج کاهش می‌یابد.

اما در برخی افراد، به ویژه کسانی که نسبت به اختلالات خواب حساس‌تر هستند، بی‌خوابی ممکن است بعد از رویداد اولیه به عنوان علت مقدماتی، به صورت مداوم ادامه یابد که این ممکن است به دلیل عوامل شرطی کننده و برانگیختگی بیشتر باشد.

عوامل موجب بی‌خوابی ممکن است در مرحله ابتدایی با عواملی که به تداوم آن کمک می‌کنند، تفاوت داشته باشند. به عنوان مثال، فردی که به علت یک درد شدید مشکل در خوابیدن دارد، ممکن است پس از آن دچار شرایط منفی خواب شود و این شرایط برانگیختگی شرطی را به وجود آورده و به بی‌خوابی مداوم منجر شود. این برانگیختگی شرطی ممکن است ادامه یابد و به بی‌خوابی مستدام تبدیل شود.

این روند ممکن است در زمینه استرس روانشناختی حاد یا اختلالات روانی نیز رخ دهد. به عنوان مثال، بی‌خوابی که در طول دوره افسردگی اساسی ایجاد می‌شود، ممکن است در پایان دوره افسردگی به عنوان علت اصلی همچنان ادامه یابد. همچنین در برخی موارد، بی‌خوابی ممکن است بدون وجود هرگونه علت خاص و قابل شناسایی ظاهر شود.

فرایند بی‌خوابی ممکن است به صورت دوره‌ای نیز رخ دهد، به گونه‌ای که دوره‌های مکرر مشکلات خواب با وقوع رویدادهای استرس‌زا ارتباط برقرار کند. میزان مزمن بودن بی‌خوابی در پیگیری‌های ۱ تا ۷ ساله، از ۴۵ تا ۷۵ درصد گسترش دارد.

حتی زمانی که بی‌خوابی به شکل مزمن تبدیل شده باشد، تغییرپذیری شب به شب در الگوهای خواب وجود دارد، به گونه‌ای که شب‌های آرام گاه و بی‌قطعی در میان چندین شب خواب نامناسب پخش می‌شود. ویژگی‌های بی‌خوابی نیز ممکن است به مرور زمان تغییر کنند. برخی از افراد مبتلا به بی‌خوابی، قبل از شروع مشکلات خواب بادوام‌تر، سابقه خواب “سبک” یا خوابی که به راحتی به هم می‌ریزد دارند.

شکایت‌های مرتبط با بی‌خوابی در افراد میانسال و سالمندان به طور گسترده‌تر مشاهده می‌شوند. نوع نشانه‌های بی‌خوابی با پیشرفت سن تغییر می‌کند، به گونه‌ای که مشکلات مرتبط با شروع خواب در جوانان شایع‌تر به نظر می‌رسد، در حالی که مشکلات مرتبط با حفظ خواب، به میزان بیشتری در افراد میانسال و سالمندان رخ می‌دهد.

مشکلات مربوط به شروع خواب و حفظ آن ممکن است در کودکان و نوجوانان نیز وجود داشته باشد، اما درباره ی شیوع این مشکلات، عوامل خطر و همچنین همزمانی آنها با اختلالات دیگر در طول این مراحل رشد عمر، اطلاعات کمتری موجود است.

مشکلات خواب در کودکان ممکن است از عوامل مشخصه‌ی شرطی ناشی شده باشد؛ به عنوان مثال، کودکی که بدون حضور مادر نمی‌تواند به خواب برود یا از خواب برگردد. همچنین، این مشکلات ممکن است ناشی از فقدان الگوهای خواب ثابت و روال منظم در زمان خواب باشند.

بی‌خوابی در نوجوانان به‌طور معمول از طریق برنامه‌های نامنظم خواب (مانند تاخیر در ساعت خواب) راه‌اندازی یا تشدید می‌شود. در این دوره از رشد، عوامل روانی و جسمانی نیز ممکن است در بروز بی‌خوابی دخالت داشته باشند.

شیوع بیشتر بی‌خوابی در افراد سالخورده تا حدی با تعداد بیشتر مشکلات جسمانی در پی رشد سنین پیری قابل توجیه است. الگوهای خواب متغیری که به تغییرات طبیعی در فرآیند رشد ارتباط دارد، باید از الگوهای خواب مرتبط با تغییرات اختصاص یافته به عوامل سنی بالاتر متمایز شوند.

اگر چه خواب‌نگاری چند بعدی ممکن است محدودیت‌هایی در ارزیابی بی‌خوابی داشته باشد، اما این روش ممکن است در تشخیص تفاوت‌های بین افراد سالخورده مؤثرتر باشد، زیرا بسیاری از عوامل بنیادی بی‌خوابی (مانند وقفه‌های تنفسی در خواب) در این گروه سنی به خوبی قابل تشخیص هستند.

عوامل خطر و پیش آگهی اختلال بی خوابی

با افزایش عوامل خطر و پیش‌آگهی‌هایی که در این بخش مورد بررسی قرار گرفته‌اند، حاکی از آن است که آسیب‌پذیری نسبت به بی‌خوابی افزایش می‌یابد. اما برخی از اختلالات خواب احتمالاً زمانی شدیدتر رخ می‌دهند که افراد، به ویژه کسانی که قبلاً به بی‌خوابی عرضه شده‌اند، با رویدادهای تسریع‌کننده مواجه می‌شوند. این رویدادها می‌توانند شامل مواردی مانند بیماری یا جدایی باشند، یا استرس زندگی نسبتاً خفیف.

بسیاری از افراد، پس از رفع رویداد اولیه، به الگوهای خواب طبیعی بازمی‌گردند، اما افراد دیگر – به خصوص کسانی که به بی‌خوابی حساس‌تر هستند – همچنان ممکن است با مشکلات خواب مداوم روبرو باشند. عوامل تسریع‌کننده مانند عادت‌های خواب ناپایدار، برنامه‌های خواب نامنظم و ترس از عدم خوابیدن، وارد معیوبی می‌شوند و ممکن است به تداوم بی‌خوابی کمک کنند. این موارد می‌توانند به شکلی منجر به الگوی بی‌خوابی مستدام شوند.

خلق و خویی

با افزایش عوامل خطر و پیش‌آگهی‌هایی که در این بخش بحث شده، آسیب‌پذیری نسبت به بی‌خوابی افزایش می‌یابد. اما اختلالات خواب احتمالاً زمانی شدیدتر رخ می‌دهند که افراد، به ویژه کسانی که قبلاً به بی‌خوابی عرضه شده‌اند، با رویدادهای تسریع‌کننده مواجه می‌شوند. این رویدادها می‌توانند شامل مواردی مانند بیماری یا جدایی باشند، یا حتی استرس‌های زندگی نه چندان شدید.

بعد از اینکه رویداد اولیه رفع شده باشد، بسیاری از افراد به الگوهای خواب طبیعی باز می‌گردند، اما افراد دیگر – به خصوص کسانی که به بی‌خوابی حساس‌تر هستند – ممکن است همچنان با مشکلات خواب مداوم روبرو باشند. عوامل تسریع‌کننده مانند عادت‌های نامناسب در خواب، برنامه خواب نامنظم و ترس از نخوابیدن، به مشکل بی‌خوابی افراد وارد می‌شوند و ممکن است به تداوم بی‌خوابی کمک کنند که می‌تواند به شکلی مستدام ایجاد شود.

محیطی

صدا، نور، دمای ناگوار یا ارتفاع زیاد نیز ممکن است به آسیب‌پذیری نسبت به بی‌خوابی افزوده شوند. به عبارت دیگر، تأثیرات محیطی ناشی از سر و صدا، نور محیط، دمای نامناسب یا ارتفاع غیرمناسب می‌توانند در ایجاد مشکلات خواب تأثیرگذار باشند.

ژنتیکی و فیزیولوژیکی

جنسیت زن و افزایش سن افراد با افزایش آسیب‌پذیری نسبت به بی‌خوابی همراه است. مشکلات خواب و بی‌خوابی، می‌توانند نقشی در نمایان‌سازی آمادگی برای تشکیل خانواده داشته باشند. علاوه بر این، شیوع بی‌خوابی در دوقلوهای یک تخمکی نسبت به دوقلوهای دو تخمکی بیشتر است و در افرادی که با اعضای خانواده درجه اول خود مقایسه می‌شوند نیز بالاتر است.

این موضوع نشان می‌دهد که عوامل ژنتیکی ممکن است در انتقال آسیب‌پذیری به بی‌خوابی نقش داشته باشند. اما اینکه این ارتباط به چه اندازه از طریق مسیرهای ژنتیکی به ارث برده می‌شود یا به عنوان نتیجه‌ای از آسیب‌های روانی دیگر ایجاد می‌شود، هنوز معلوم نیست.

تعدیل کننده های روند

اقدامات تعدیل کننده برای کنترل زمینه‌های زیان‌آور شامل تغییر شیوه‌های بهداشتی خواب نامناسب، همچون مصرف افزایش یافته قهوه یا برنامه‌های خواب نامنظم می‌شود.

موضوعات تشخیصی مرتبط با جنسیت

بی خوابی در زنان نسبت به مردان، خصوصاً در مراحل خاصی از زندگی، به ویژه با تولد بچه جدید یا ورود به دوره یائسگی، شایع‌تر است. هرچند که شیوع بی خوابی در زنان مسن بالاتر است، اما تحقیقات خواب‌نگاری چند بعدی نشان می‌دهد که زنان مسن، به دلیل حفاظت بهتر در تداوم خواب و تجربه موج‌های خواب در مقایسه با همتایان مرد، از وضعیت خواب بهتری برخوردار هستند.

شاخص های تشخیصی

خواب‌نگاری چندبعدی به‌طور عمده نشان‌دهنده اختلالات تداوم خواب است، که ممکن است عبارتند از افزایش تأخیر در شروع به خواب، زمان بیدار شدن پس از شروع خواب، و کاهش قابلیت خواب (درصد زمانی که شخص در بستر خواب است).

همچنین، این نوع خواب‌نگاری ممکن است افزایش مرحله ۱ خواب و کاهش مراحل ۳ و ۴ خواب را نشان دهد. لازم به ذکر است که شدت این اختلالات خواب همیشه با نمای بالینی فرد یا شکایت ذهنی از کیفیت خواب همخوانی ندارد. به‌عبارت دیگر، افراد مبتلا به بی خوابی عمدتاً مدت زمان خواب را کمتر از اندازه‌ی متوسط گزارش می‌کنند و بیشترین مدت زمان بیداری را اظهار می‌کنند.

درمان اختلال بی خوابی یا اینسومنیا

بررسی‌های کمی برق‌نگاری مغز ممکن است نشان دهد که افراد مبتلا به بی خوابی نسبت به افراد دارای خواب خوب، دارای فعالیت برق‌نگاری مغزی با فرکانس بالاتری هستند. این ویژگی به افزایش برانگیختگی مغزی اشاره دارد. همچنین، آمادگی خواب در افراد مبتلا به اختلال خواب معمولاً کاهش یافته و در ارزیابی‌های آزمایشگاهی عینی خواب، تفاوت قابل توجهی با افراد بدون اختلال خواب نشان داده نمی‌شود.

مقیاس‌های آزمایشگاهی دیگر، اگرچه به صورت ثابت نیست، اشاره‌هایی به برانگیختگی بیشتر و فعالیت کلی محور هیپوتالاموس – هیپوفیز – آدرنال را ارائه می‌دهند، از جمله افزایش سطح کورتیزول، تغییرات در ضربان قلب، واکنش‌پذیری به استرس، و تغییرات در میزان سوخت و ساز. به طور کلی، یافته‌ها با این ایده هماهنگ هستند که برانگیختگی فیزیولوژیکی و شناختی بیشتر نقش قابل توجهی در اختلال بی خوابی دارد.

افرادی که دچار اختلال بی خوابی هستند، ممکن است به نظر خسته یا تکیده یا برعکس، بیش انگیخته و بی تاب به نظر برسند. با این حال، در بررسی جسمانی، هیچ نشانه‌های پایدار یا اختلال ویژه‌ای وجود ندارد. این ممکن است به معنای آن باشد که نشانه‌های روانی – فیزیولوژیکی مرتبط با استرس ممکن است بیشتر حاکی از خود را کنند (مثل درد سردردهای ناشی از تنش، درد و تنش عضلات، و نشانه‌های مشکلات گوارشی).

پیامدهای کارکردی اختلال بی خوابی

ممکن است به عنوان یک پیامد از بی‌خوابی یا نگرانی مداوم دربارهٔ خواب، مشکلات اجتماعی و شغلی بوجود آید و تحریک‌پذیری بیشتر در طول روز و تمرکز کمتر رخ دهد. کاهش توجه و تمرکز امری رایج است و ممکن است با افزایش تصادفات، که در افراد با بی‌خوابی مشاهده می‌شود، ارتباط داشته باشد.

بی‌خوابی مداوم همچنین با پیامدهای طولانی‌مدت همراه است، از جمله افزایش خطر ابتلا به اختلال افسردگی اساسی، افزایش فشار خون، احتمال ابتلا به انفارکتوس میوکارد (سکته قلبی)، غیبت بیشتر از محل کار و کاهش عملکرد شغلی. این موضوعات می‌توانند منجر به کاهش کیفیت زندگی و افزایش فشار اقتصادی شخص گردند.

تشخیص افتراقی اختلال بی خوابی

تشخیص افتراقی اختلال بی‌خوابی، به منظور تدارک دقیق‌تر واکنش‌های درمانی، نیاز به ارزیابی دقیقی از الگوها و ویژگی‌های خواب دارد. برای این امر، معمولاً از ابزارهای متنوعی چون مصاحبه‌های کلینیکی، آزمون‌های خواب نگاری، و سوالنامه‌های خودارزیابی استفاده می‌شود.

ابزارهای خواب نگاری می‌توانند شامل رصد الکتروانسفالوگرافی (EEG) برای ثبت فعالیت مغزی، رصد الکترومیوگرافی (EMG) برای اندازه‌گیری فعالیت عضلات، و رصد الکتروکاردیوگرافی (ECG) برای نظارت بر ضربان قلب باشند.

همچنین، بررسی ابعاد روان‌شناختی و اجتماعی فرد نیز برای تشخیص افتراقی اهمیت دارد. ترکیب این داده‌ها ممکن است به پزشک کمک کند تا اختلالات مرتبط با بی‌خوابی را از ابعاد مختلف شناسایی کند و به تدارک برنامه درمانی متناسب با وضعیت خاص فرد بپردازد.

تغییرات خواب عادی

تفاوت‌های مدت زمان خواب در افراد مختلف یک پدیده قابل توجه است. افرادی که به خواب کمتری احتیاج دارند، معروف به “خفته‌های کوتاه” هستند و ممکن است از مدت زمان خواب خود نگران باشند. خفته‌های کوتاه، با عدم داشتن مشکلات در زمینه خواب رفتن و در خواب ماندن، و همچنین عدم تجربه عوارض مشخص روزانه (مانند خستگی، مشکلات تمرکز، تحریک‌پذیری) تفاوت دارند.

اما، برخی از افراد خفته‌های کوتاه ممکن است تمایل داشته باشند به افزایش مدت زمان خواب خود و با افزایش مدت زمان بخوابند، ممکن است الگوی خواب مشابه به بی‌خوابی را تجربه کنند. بی‌خوابی باید از محدودیت‌های خواب ناشی از فرصت‌های کافی یا شرایط نامناسب برای خوابیدن تمایز یابد، که این ممکن است از شرایط اضطراری یا تعهدات حرفه‌ای یا خانوادگی ناشی شود و فرد را از خوابیدن منع کند.

بی خوابی موقعیتی / حاد

بی‌خوابی موقت یا حاد به وضعیتی اطلاق می‌شود که به مدت چند روز تا چند هفته ادامه پیدا می‌کند، که عمدتاً به رویدادهای زندگی یا تغییرات در الگوهای خواب مرتبط است. این نوع بی‌خوابی ممکن است باعث ایجاد ناراحتی مشخص شود و تأثیراتی قابل ملاحظه بر عملکرد اجتماعی، شخصی و حتی حرفه‌ای فرد داشته باشد. اگر این نشانه‌ها به صورت مکرر تکرار شوند و تمام معیارهای تشخیصی به جز معیار مدت زمان سه ماهه را داشته باشند، تشخیص اختلال بی‌خوابی حاد یا بی‌خوابی ناشناخته‌ای قابل تعیین است.

بیداری ریتم شبانه روزی

اشخاصی که دچار تأخیر در مرحله‌ی شروع خواب در اختلال خواب-بیداری ریتم شبانه‌روزی هستند، تنها زمانی از بی‌خوابی شروع به‌کردن می‌کنند که سعی می‌کنند در زمان‌هایی که از نظر اجتماعی عادی است، به خواب بروند.

اما وقتی که زمان خواب و بیدار شدن آنها به تأخیر افتاده و با ریتم شبانه‌روزی درون‌زاد آنها هماهنگ باشد، از مشکلاتی مانند دشواری در خواب رفتن یا خفته ماندن خبر نمی‌دهند. بی‌خوابی نوع نوبت‌کاری از نظر سابقه نوبت‌کاری اخیر با اختلال بی‌خوابی تفاوت‌های معناداری دارد.

نشانگان پای بیقرار

علائم پای بی‌قرار به طور معمول با مشکلات شروع و حفظ خواب همراه است. با این حال، تمایل به حرکت پاها و هرگونه تجربیات ناخوشایند یا همراه با آن، به‌عنوان ویژگی‌های ممتاز این اختلال، آن را از اختلال بی‌خوابی متمایز می‌کنند.

اختلالات خواب مرتبط با تنفس

بسیاری از افراد مبتلا به اختلال خواب مرتبط با تنفس، علائمی چون خرخر کردن بلند، توقف‌های تنفس در حین خواب، و افزایش خواب آلودگی در طول روز را تجربه می‌کنند. با این حال، حدود ۵۰ درصد افراد مبتلا به وقفه تنفسی در حین خواب ممکن است نشانه‌های بی‌خوابی را نیز تجربه کنند، و این ویژگی به خصوص در زنان و افراد مسن شایع‌تر است.

حمله خواب

حمله خواب می‌تواند منجر به شکایت‌های بی‌خوابی شود، اما این اختلال از بی‌خوابی متمایز می‌شود به وسیله نشانه‌های دیگری که همراه با آن می‌آید. علائم خواب آلودگی زیاد در طول روز، حمله ضعف عضلانی یا خشک‌زدگی (کاتاپلکسی)، فلج خواب، و توهمات مرتبط با خواب، نشان‌دهنده اختلال خواب به نام حمله خواب می‌باشند. این نشانه‌ها با اختلال بی‌خوابی تفاوت داشته و بیشتر به عنوان عوارض اختلال خواب خاص شناخته می‌شوند.

نابهنجاری های خواب

اختلالات خواب با ناهنجاری‌های خاص در رفتار یا وقایع غیرعادی هنگام خواب همراه هستند که ممکن است منجر به بیداری‌های متناوب و دشواری‌های در به یادآوری خواب شوند. با این حال، این واقعه‌های رفتاری خواب و نه بی‌خوابی به تنهایی، معمولاً در تشخیص‌های بالینی چندان مشاهده نمی‌شوند.

اختلال خواب ناشی از مواد / دارو، نوع بی خوابی

اختلال خواب ناشی از مواد دارو، یک نوع بی‌خوابی است که به وسیله ارتباط با مصرف مواد (مانند سوء مصرف مواد مخدر، داروها یا تعریف به مواد سمی) از لحاظ شناختی متمایز می‌شود. به عبارت دیگر، این نوع اختلال خواب مستلزم وابستگی به مواد می‌باشد و معمولاً با تشخیص علایم هنگام مصرف زیاد کافئین، به عنوان اختلال خواب ناشی از کافئین شناخته می‌شود. این موضوع به این معناست که بی‌خوابی با محدودیت به زمان مصرف مواد در حالت مسمومیت تعیین می‌شود.

همزمانی اختلالات

بی‌خوابی عمدتاً با چندین بیماری جسمانی همراه است، از جمله دیابت، بیماری عروق کرونری قلب، بیماری انسداد ریوی مزمن، التهاب مفاصل (آرتروز)، در عضلات و بافت همبندی، و دیگر بیماری‌های درد مزمن. به نظر می‌رسد که رابطه خطر دوطرفه‌ای بین بی‌خوابی و بیماری‌های جسمانی وجود داشته باشد؛ یعنی بی‌خوابی خود ممکن است خطر ابتلا به بیماری‌های جسمانی را افزایش دهد و برعکس، مشکلات جسمانی نیز می‌توانند خطر بی‌خوابی را افزایش دهند. این رابطه همواره ثابت و ثابت نیست و ممکن است با گذر زمان تغییر کند؛ به همین دلیل، هنگام همراهی بی‌خوابی با یک بیماری جسمانی (یا اختلال روانی)، اصطلاح بی‌خوابی همراه با آن به عنوان مفضل تلقی می‌شود.

افراد مبتلا به بی‌خوابی به طور متداول همراه با اختلالات روانی، به ویژه اختلالات دو قطبی، افسردگی، و اضطراب مواجه هستند. بی‌خوابی مداوم به عنوان نشانه ای ابتدایی می‌تواند به عنوان یک عامل خطر برای اختلالات بعدی، از جمله اختلالات دو قطبی، افسردگی، اضطراب، و سوءمصرف مواد، محسوب شود.

افراد مبتلا به بی‌خوابی ممکن است به داروها یا الکل به‌عنوان وسیله‌ای برای کمک به خواب شبانه، داروهای ضداضطراب به منظور مقابله با تنش یا اضطراب، و کافئین یا سایر مواد محرک روی آورند تا با خستگی مفرط مقابله کنند. این نوع مصرف مواد، به جز اینکه بی‌خوابی را تشدید می‌کند، ممکن است در برخی موارد منجر به اختلالات مرتبط با مصرف مواد نیز گردد.

رابطه با طبقه بندی بین المللی اختلالات خواب

در ارتباط با منابع بی‌خوابی، چندین نوع پدیداری مجزا به تشخیص بین المللی اختلالات خواب ویرایش دوم (2-ICSD) تعیین شده‌اند. این انواع شامل بی‌خوابی روانی-فیزیولوژیکی، بی‌خوابی با علت ناشناخته، درک غلط خواب-بیداری، و بهداشت خواب نامناسب می‌شوند. این تقسیم‌بندی‌ها، با وجود جذابیت بالینی و ارزش اکتشافی، با شواهد محدودی برای تأیید آنها همراه هستند.

درمان اختلال بی خوابی یا اینسومنیا

درمان اختلال بی خوابی یا اینسومنیا به دلیل ماهیت چندگانه و فراگیر این اختلال، از روش‌های متنوعی استفاده می‌شود. ترکیبی از روش‌های رفتاری، دارویی، و تغییرات در سبک زندگی به عنوان بخش‌های مهم در این درمان‌ها ذکر می‌شوند.

1. تغییرات در سبک زندگی:

– پایداری در الگوی خواب: تعیین یک الگوی ثابت برای خواب رفتن و بیدار شدن به تنظیم ساعت خواب و بیداری کمک می‌کند.

– ترتیب در فضای خواب: اطمینان از وجود یک محیط آرام و مطمئن در محل خواب می‌تواند به خواب آسانتر کمک کند.

2. مدیریت رفتار خواب:

– آموزش تکنیک‌های آرام‌سازی: آموزش تکنیک‌های تنفس عمیق، مراقبه، یا ریلکسیشن می‌تواند برای آرام کردن ذهن و افزایش خواب مؤثر باشد.

– کنترل محدودیت‌ها: محدود کردن زمان انجام فعالیت‌های غیرضروری قبل از خواب و محدودیت در مصرف مواد مانند قهوه و نیکوتین ممکن است تأثیر مثبتی بر روی خواب داشته باشد.

3. درمان دارویی:

– استفاده از مهارت‌های خواب‌دار: برخی داروها، مانند هیپنوتیک‌ها یا داروهای افزایش خواب، در صورت نیاز ممکن است توسط پزشک تجویز شوند. این داروها باید با دقت و تحت نظر متخصص مصرف شوند تا جلوی عوارض جانبی و اعتیاد جلو گرفته شود.

4. مداخلات روان‌درمانی:

– ترکیب درمان رفتاری با درمان مشاوره: مداخلات مبتنی بر رفتار می‌توانند با مشاوره روان‌درمانی ترکیب شوند تا به ارتقاء مهارت‌های مدیریت استرس و افزایش آگاهی از الگوهای فکری ناپسند کمک کنند.

توجه به مشاوره پزشک یا متخصص خواب در تشخیص و درمان این اختلال اهمیت دارد تا بهینه‌ترین راه‌ها برای هر فرد مشخص شود.

نتیجه گیری

اختلال بی خوابی یا اینسومنیا یک مسئله پیچیده و گسترده است که تأثیرات عمیقی بر کیفیت زندگی افراد دارد. این اختلال باعث کاهش عملکرد روزانه، افزایش خطر بروز مشکلات جسمانی و روانی، و حتی افزایش خطر بیماری‌های مزمن می‌شود.

درمان این اختلال به وسیله ترکیبی از روش‌های رفتاری، دارویی، و تغییرات در سبک زندگی انجام می‌شود. نقش پزشکان، متخصصان خواب، و مشاوران روان‌درمانی در تشخیص دقیق و ارائه راهکارهای مناسب برای هر فرد بسیار حائز اهمیت است. اطلاعات و مشاوره مناسب، همراه با تغییر در عادات خواب و سبک زندگی، می‌تواند بهبود قابل توجهی در کیفیت خواب و زندگی ایجاد کند.

دسته‌بندی‌ها