در این بخش از فروشگاه برنا اندیشان تصمیم داریم تا یکی دیگر از کارگاه های آموزشی ادبیات با عنوان کارگاه آموزش تاریخ ادبیات روسیه به صورت کامل را در اختیار تمامی علاقه مندان به تاریخ ادبیات روسیه و جهان قرار دهیم.
کارگاه آموزش تاریخ ادبیات روسیه به صورت کامل
در کارگاه آموزش تاریخ ادبیات روسیه به صورت کامل شما علاقه مندان به مباحث تاریخ ادبیات جهان و همچنین ادبیات کشور روسیه به صورت جامع با آثار و ادبیات این کشور آشنا خواهید شد.
آموزش تاریخ ادبیات روسیه
روسیه کشوری است با ادبیات غنی و شاعران و نویسندگانی بزرگ. تاریخچهی ادبی روسیه به قرن پانزدهم میلادی برمی گردد. در آن زمان آثار بیشتر در قالب سالنامهها و سفرنامهها بودند. این دوره از تاریخ روسیه تا قرن هجدهم را دوران باستانی ادبیات مینامند. ادبیات در روسیه از قرن هجدهم به بعد دچار تحولات بسیاری شد.
تاریخ روسیه در حقیقت، از قرن نهم میلادی آغاز میشود و در این زمان وارگها، که مردمی غارتگر از نژاد اسکاندیناوها بودند، بر این سرزمین استیلا یافته و عادات جنگجویی خود را به اسلاوها تلقین کردند. در زمان سلطنت ولادیمیر، که روسها درصدد برآمدند از میان دینهای معمول آن زمان دینی را اختیار کنند، در این کار مدتی تردید داشتند و همۀ مذاهب آن زمان در جلب نظر آنها رقابت میکردند، سرانجام دعوت مبلغان امپراتوری بیزنته را پذیرفتند و به دین عیسوی آن روز امپراتوری بیزنته، که همین کلیسای ارتودوکس روسی امروز است، گرویدند.
ادبیات هر کشوری نشانگر تاریخ، فرهنگ و طرز فکر مردم آن سرزمین است. روسها جزء مردمی هستند که همواره به ادبیات غنی خود میبالند و آن را سرمایه ملی خود میدانند. ادبیات روسی یکی از غنیترین گونههای ادبی در جهان است.
نویسندگانی چون کانتمیر و لامانوسف آغازگر جریانات تعیین کنندهای در ادبیات روسیه بودند. شاعران و نویسدگان مکتب کلاسیسیزم با رویکرد حمایت از دولت، دست به قلم شدند. پس از آنها مکتب سنتیمنتالیزم پدیدار شد. کارامزین با داستان «لیزای بینوا» این مکتب را بنیان نهاد که در آن به احساسات و تأثرات انسانی توجه ویژهای میشد. در دههی اول قرن نوزدهم میلادی مکتب رمانتیسم در روسیه به وجود آمد. رمانتیکها خواستار آزادی کامل بودند و از سبکهای مختلفی در آثارشان استفاده میکردند.
پیشنهاد ویژه : کارگاه آموزش جامع تاریخ ادبیات فارسی
شکوفایی ادبیات روسیه
شکوفایی ادبیات روسیه در مرز دو سده، با پیشرفت پر شور سایر مظاهر حیات معنوی این کشور همراه بود: فلسفه، نقاشی، موسیقی، تئاتر، باله. جایگاه منحصربهفرد ادبیات نیز هنگامی نمایانتر میشود که آن را کنار مجموعۀ اوضاع و شرایط فرهنگی آغاز سدۀ بیستم در نظر بگیریم.
میانۀ سدههای نوزدهم و بیستم میلادی را میتوان زمانهای دانست که مکتبها، گرایشات و جریانهای ادبی مختلفی همزمان با هم ظهور کردهاند. جریانهای ادبی، همانند خود زندگی، با شتاب در حال پیشرفت و گسترش بود، در قالب مجادلات تند و تیز نویسندگان با یکدیگر، تغییر سریع فرمها و سبکها، در شکلگیری و تکامل نظامهای هنری فردی و مکاتب جدید تمام و کمال. مدتی طولانی در دانش ادبیاتشناسی اندیشهای وجود داشت دربارۀ اینکه تقابل میان این مکاتب، تنها شکل ممکن برای ارتباط دو سویۀ آنهاست. این تقابل پیش از همه میان مکاتب رئالیستی و مدرنیستی مطرح بود.
در ادبیات روسیه در طول زمان، نویسندگان و شاعران بسیار بزرگی به چشم میخورد؛ از پوشکین و گوگول گرفته تا داستایفسکی، تولستوی، چخوف، گنچاروف، نکراسوف، تورگنیف و گریبایدوف.
ژوکوفسکی، ریلیف، شاتابریان و پوشکین جوان از جمله نویسندگان این مکتب بودند. مکتب رئالیسم در نیمهی اول قرن نوزدهم با آثار نویسندگانی چون پوشکین و لرمانتوف در روسیه جلوه گر شد. ایوان تورگنف، گانچارف و داستایوسکی از نویسندگان این مکتبند. در آثار رئالیست شخصیتها چند بعدی و نزدیک به واقعیت توصیف میشدند. پس از این تاریخ در روسیه چهرههای بزرگ دیگری چون تالستوی، چخوف، ماکسیم گورکی و… پدیدار شدند.
ایوان بونین، یکی دیگر از چهرههای برجستهی ادبیات روسیه، در سال ۱۸۷۰ به دنیا آمد. در این زمان مدرنیسم در روسیه در حال شکل گیری بود؛ اما ایوان بونین شاعر و نویسنده ایست که برای آثارش نمیتوان سبک خاص و مشخصی را نام برد. برخی او را پیرو مکتب کلاسیسیزم روسی میدانند اما نثر او دارای ویژگیهای ادبیات مدرن نیز هست. عدهای او را یک نویسندهی رئالیست برمی شمرند و برخی به دلیل توصیفات دقیقش وی را سمبولیسم میدانند. در هرحال، وی با آثار منظوم و منثور خود تأثیر بسیاری بر ادبیات روسیه گذاشت. آثار وی به دو دستهی پیش از انقلاب اکتبر و دوران مهاجرت وی به فرانسه تقسیم میشوند. رمان «زندگی آرسنف» به نوعی زندگینامه خودنوشت وی است. مضامین برجسته آثار او سرنوشت، زندگی، مرگ، خوشبختی و تنهایی است. اشعار او سرشار از توصیفات دقیق از طبیعت است که آثارش را به یک تابلوی نقاشی شبیه کرده است.
بونین در سال ۱۹۳۳ توانست جایزهی ادبی نوبل را برای کتاب «آقایی از سانفرانسیسکو» از آن خود کند. او نخستین نویسندهی روس بود که به دریافت این جایزه نایل شد. بونین در سال ۱۹۵۳ درگذشت اما ادبیات روسیه او را فراموش نخواهد کرد.
تاریخ پیدایش ادبیات روسی به زمان به رسمیت شناخته شدن دین مسیحیت در مقام مذهب رسمی روسیه بازمیگردد. به دنبال آن خط و نوشتار وارد روسیه شد و صومعهها و دیرها اولین مکانهای چاپ کتاب در روسیه بودند.
ادبیات کهن روسیه از ویژگیهای بهخصوصی همچون توصیفات تکراری فراوان برخوردار است که اگر کسی علاقهمند به این ادبیات نباشد، این ویژگی برای او بسیار خستهکننده محسوب میشود.
از دیگر ویژگیهای ادبیات کهن روسیه میتوان به عدم انعکاس مسائل و موضوعات زندگی شخصی نویسنده در آن اشاره کرد، در واقع نویسندگان ادبیات روسیه باستان مسائل و مشکلات کشور و حوادث و وقایع رخ داده را مینوشتند.
درباره ادبیات باستان روسیه باید بگوییم که تخیل نقش مهمی در آثار آنها نداشته؛ به طوری که آنها وقایع و رخدادهایی که اتفاق نیفتاده ولی باور عمیقی به آنها داشتهاند، توصیف میکردند. البته در ادبیات کهن روسیه تا قرن هفدهم اسامی غیرواقعی وجود نداشت و تمامی اسامی واقعی و مستند بودند.
اولین سبک ادبیات روسیه باستان “حکایت” است که در آن به توصیف زندگی افراد برجسته مذهبی و افرادی که از نظر کلیسا مقدس بودهاند، پرداخته میشد.
از دیگر انواع متداول سبکهای ادبیات روسیه باستان “سالنامه نویسی” بوده است که درباریان وقایع و رویدادهایی را که شاهد آنها بودند، مینوشتند و علاوه بر تحسین رشادتها و پهلوانیهای شاهزادگان، به ستایش کتاب و کتابخوانی نیز پرداخته میشده است.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.