در این بخش از فروشگاه برنا اندیشان قصد داریم تا یکی دیگر از کارگاه های پرطرفدار رشته روانشناسی با موضوع کارگاه روانکاوی دین و بررسی نظریات هگل و فروید را در اختیار شما کاربران گرامی وب سایت برنا اندیشان قرار دهیم.
در کارگاه روانکاوی دین و بررسی نظریات هگل و فروید به صورت کامل مبحث روانکاوی و دین را مورد بررسی قرار داده و سپس در رابطه با موضوع بررسی نظریات هگل و فروید می پردازد.
کارگاه روانکاوی دین و بررسی نظریات هگل و فروید
به نظر فروید دین حاصل ناتوانی بشر در مقابله با نیورهای طبیعی در بیرون و نیروهای غریزی در درون اوست. دین در کودکی بشریت ایحاد شده است زمانی که او قادر به استفاده از خردش برای مقابله اب این نیروها نبوده است. اینجاست که از نیروهای عاطفی استفاده کرده است که وظیفه شان سرکوبی و اسارت این نیروهاست. اینجا انسان به تجربه ی کودکیش و حمایت پدر باز می گردد و با اتکا به دین برای خود جستجوی حمایت می کند. فروید غیر از اثبات توهم بودن دین معتقد است که دین چیز خطرناکی است. به این دلایل:
1. به تقدیس نهادهای شوم انسانی کمک کرده است
2. با معتقد ساختن بشر به توهم و منع انتقاد مسئول فقز فکری بشر است
3. اخلاق را روی پایه ی متزلزل اعتقاد به خدا قرار می دهد
در واقع فروید از محل اخلاقی گری به نقی دین می پردازد. او معتقد است بر عکس تصور موجود دینی، انسان زمانی به رشد و بلوغ می رسد که بر ترس های کودکی خود غلبه کند و با آنها به تفاهم برسد نه اینکه از ترس آنها به موهوم پناه برد.
پیشنهاد ویژه:کارگاه آموزشی روان درمانی پدیدارشناسی
به نظر یونگ و با روش پدیدارشناسانه اش معتقد است که زمانی که چیزی جمعی است حقیقی است و از این نظر ادیان حقیقی هستند. این موضوعی است که فروم با آن مشکل دارد. او معتقد است جمعی بودن یک ایده نمی تواند مبنای درست بودنش باشد. از نظر یونگ جوهر تجربه ی دینی تسلیم و تمکین در برابر نیورهایی است که نسبت به ما برتری دارند. بر این مبنا او معتقد است که ناحودآگاه یک مفهوم دینی است چون صرفا جزیی از ذهن فرد نیست بلکه نیرویی است خارج از کنترل که بر اذهان مسلط است. ناخودآگاه فردی فقط بخشی از ناخودآگاه کل است که شخصی تر شده است. از نظر او اصول دینی و رویا هر دو از سنخ پدیده های دینی است.
تاریخ و مردان بزرگ تاریخ در اندیشهٔ هگل
از نظر هگل «خدا مطلق است و مطلق مجموع اشیاء تکامل یافته. خدا عقل است و عقل نسج و بنای قانونی طبیعی است که حیات و روح به موجب آن در حرکت است. خدا روح است و روح زندگی است، تاریخ تکامل روح یعنی رشد حیات است. حیات در آغاز نیروی مبهمی بود که از خود آگاه نبود. جریان تاریخ عبارت از این است که حیات یا روح از خود آگاهی یابد و آزاد شود. آزادی جوهر حیات است همچنانکه کشش جوهر آب است. تاریخ رشد و تکامل آزادی است و غایتش آن است که روح کاملاً و با آگاهی از خود آزاد گردد».
هگل اندیشه را «روح زمانه» مینامید. از نظر او همهٔ افکار و احساسات یک زمان روح آن عصر را تشکیل میدهد و هر چیزی در تاریخ نتیجهٔ آن است. «مردان بزرگ تنها وقتی مؤثر بودهاند که ندانسته آلت «روح زمان» شدهاند. اگر مرد فوقالعادهای با روح زمان سازگار نباشد ضایع میگردد و بهتر آن است که هرگز نمیبود. آن فرزندی که نابغه میشمارندش از پیشینیانش بزرگتر نیست؛ این پیشنیان هر کدام سنگی بر روی بنا نهادهاند و نابغهٔ خلف این خوشبختی را دارد که آخر از همه میرسد و سنگ آخر طاق بنا را میگذارد و بنا به نام او تمام میشود. چنین اشخاصی از افکار کلی که در زوایای وجودشان است آگاهی ندارند ولی نیازمندیهای زمان را خوب میشناسند و میدانند که دنیا مستعد قبول چه چیزی است. از این روی مردان بزرگ آفریننده نیستند بلکه قابلهاند و زمانه را کمک میکنند تا آنچه را که از مدتی پیش در رحمش رشد کردهاست بزاید». در حقیقت هگل معتقد بود این تاریخ است که مردان بزرگ را میسازد نه بالعکس.
آیا روانکاوی تهدیدی برای دین به شمار می رود؟
به این منظور لازم می داند که دین را از چهار جنبه بررسی کند.
از جنبه عملی یعنی احساس و ایمان جواب به این سوال منفی است. او معتقد است نیروی عشق و خرد دین از هیچ علمی تهدید نمی شود. می گوید که حتی می توانند این جنبه ی دین را توسعه دهند. او معتقد است که تهدیدی که علیه دین در دنیای کنونی می بینیم از ناحیه ی جهت گیزی سوداگرانه ی انسان جدید است که بر هر چیز برچسبی می زند و آن را همانند کالایی عرضه می کند حتی تعهد به دین را. این بخش را به نحو زیبایی تشریح می نماید. اینکه انسان مانند کالا در ویترین ارزیابی بازار قرار داده می شود. اینکه از دوران کودکی یاد می گیرد که به مد روز در آمدن، یعنی مورد تقاضا بودن و برای اینکار به دنبال الگوهایی در بازار می گردد. حتی اگر مدعی داشتن ارزشهایی مانند عشق و حقیقت و عدالت باشد کوششی برای به دست آوردن آنها نخواهد کرد. او معتقد اصل از خود بیکانگی انسان و بیگانگی او از دیگران چیزی است که دین را تهدید می کند.
در نتیجه گیری اریک فروم می گوید که مسئله ی دین مسئله ی خدا نیست بلکه مسئله ی انسان است و این را باعث تاسف می داند که بحث های دینی بر مبنای اعتقاد یا عدم اعتقاد به خدا دور زده اند. او این بحث ها را به عنوان سدی به عنوان نگریستن به دین به عنوان مسئله ای انسانی می بیند که از رشد گرایش نوع خواهانه ی دین جلوگیری کرده اند. او معتقد است که نیازی نیست به دعوا با کسانی که سعی در نگهداری سمبل خدا دارند پرداخت. شاید آنها بخواهند آن را به عنوان سمبلی که از لحاظ تاریخی اهمیت دارد نگاه دارند. تعارض واقعی بین طرز فکر نوع خواهانه دینی و طرزفکر مستبدانه است. او معتقد است که باید خدا را به عنوان موضوعی غیر قابل توصیف دانست که در افقی دور دوست نشانگر آن چیزهایی است که انسان باید باشد اما نیست.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.