در این بخش از فروشگاه برنا اندیشان قصد داریم تا یکی دیگر از کارگاه های روانشناسی با عنوان کارگاه افزایش اعتماد به نفس و ایجاد انگیزه در زندگی را برای دانلود در اختیار شما کاربران محترم وب سایت برنا اندیشان قرار دهیم.
مدرس در کارگاه افزایش اعتماد به نفس و ایجاد انگیزه در زندگی به صورت کامل راه های افزایش اعتماد به نفس و همچنین چگونه گی ایجاد انگیزه در زندگی را آموزش می دهد.
کارگاه افزایش اعتماد به نفس و ایجاد انگیزه در زندگی
خودباوری یا اعتماد به نفس یکی از شرایط روانی است که شخص در آن بخاطر تجربههای قبلی، به تواناییها و استعدادهای خود در موفقیت انجام کارها بطور موفقیتآمیز اعتماد و باور دارد. خصوصیت دارا بودن اعتمادِ به خویشتن، نقش حیاتی در توسعه و پیشرفت و موفقیتهای یک فرد ایفا میکند.پژوهشگران دریافتند که برخلاف آنچه تصور میشود، اعتماد به نفس کودکان تا سن پنج سالگی بهطور کامل شکل میگیرد. محققان آمریکایی میگویند کودکان زمانی که پنج ساله میشوند، از احساس اعتماد به نفسی برخوردار هستند که به لحاظ تکامل با بزرگسالان قابل مقایسه است. تاکنون گمان میرفت که کودکان تا پیش از رسیدن به سنی که به دبستان بروند، کم سن و سال هستند و نمیتوانند احساس منفی یا مثبت نسبت به خود داشته باشند.
رابطهٔ والدین سختگیر و اعتماد به نفس اشخاص
براساس اعلام روانشناسان، روشهای سختگیرانه والدین منجر به کاهش اعتماد به نفس در فرزندانشان میشود چرا که این امر باعث عدم قدرت تصمیمگیری فرد و در شرایط گوناگون او را به چالش میکشد.
افزایش اعتماد به نفس عامل اکتسابی است که از بدو تولد پایههای آن در ذهن هر یک از انسانها گذاشته و با مرور زمان این امر گستردهتر و عمیقتر میشود. متأسفانه در بسیاری از خانوادههای سنتی چون مهمترین مسئله برای والدین حرفشنوی و تسلیم بله بودن فرزندان میباشد، اغلب با ایجاد محدودیتهای غیرضروری و مشکل آفرین، مانع رشد اعتماد به نفس در کودکانشان شده که همین امر در بزرگسالی باعث عدم خودباوری و اتکای به نفس در ایشان میشود.
مربع اعتماد به نفس
در حقیقت اعتماد به نفس تقابلی است از این چهار پدیده:
- باور
- رفتار
- احساس
- عشق
اگرچه نقطه شروع اعتماد به نفس باورهای مثبت و پیش برنده است، هر یک از این سه، چون اضلاع یک مثلث بر دو ضلع دیگر اثر میگذارد. در واقع هر باور و طرز تفکر مثبت، رفتار مثبتی به دنبال میآورد و بروز این رفتار، احساس مثبت خاصی در شخص ایجاد میکند. این احساس مثبت آن باور اولیه را تقویت میکندو باورهای استوار، رفتارهای استوارتر و گستردهتری به دنبال دارند؛ که به نوبهٔ خود سبب به وجود آمدن احساسی خوب و عالیاند.
تکنیکهای ساده برای افزایش اعتماد به نفس
با اعتماد رفتار کنید: سرتان را بالا نگه دارید، قوز نکنید و صاف بنشینید، کمی شانههایتان را عقب ببرید تا کمرتان صاف باشد و مستقیم به مخاطبتان نگاه کنید.
لباس مناسب بپوشید: زمانی که ظاهر مناسبی دارید احساس بهتری نیز خواهید داشت. اگر لباس و وسایلی انتخاب کنید که مناسب شما باشند، مطابق با شغل و سبک زندگیتان باشند و باعث شوند احساس خوبی داشته باشد، ناخودآگاه اعتماد بهنفستان افزایش مییابد.
با قاطعیت صحبت کنید: سخنرانان بزرگ با اطمینان و قاطعیت و با لحنی ثابت و ریتمیک حرف میزنند.
مثبتاندیش باشید: انرژی مثبت منجر به شکلگیری نتایج مثبت میشود، پس نیمهٔ پر لیوان را ببینید و ذهنتان را بر فعل توانستن متمرکز کنید.
پیشنهاد ویژه:کارگاه حرمت نفس و راههای افزایش آن
فعالیت کنید: بیتحرکی و انجام ندادن هیچ کاری، ترس و شک را افزایش میدهد و در مقابل فعالیت اعتماد و شجاعت را بیشتر میکند.
آماده باشید: آمادگی مانع عملکرد ضعیف میشود؛ آمادگی بیشتر باعث میشود نسبت به قابلیتها و تواناییهای خود اعتماد و اطمینان بیشتری داشته باشید.
خودتان را دوست داشته باشید و تصویری که از خود دارید را بهبود دهید. اگر قصد دارید در جمعی حاضر شوید یا فعالیت جدیدی را انجام دهید اما از انجام آن هراس دارید، میتوانید از تکنیک های ان ال پی نیز استفاده کنید. تصویری که از خود دارید را ویرایش کنید بدین صورت که به یک رفتار در گذشته فکر کنید که بخوبی در آن مهارت داشتید. سپس این تصویر و حس خوب را به اکنون بیاورید و جایگزین تصویر فعلی کنید. خواهید دید ترس و اضطراب شما کاهش یافته و عملکرد بهتری خواهید داشت.
برچسب نزدن. برای مثال از کلماتی نظیر خِپِل، خرس گنده و… استفاده نکنیم و به جای این کلمات از “من به تو افتخار میکنم” ، “تو میتوانی” و… استفاده کنیم.
ارتباط با افراد دارای اعتماد به نفس بالا: زمانی که به اشخاص خودپندار و با اعتماد به نفس بالا ارتباط برقرار کنید، از او الگو گرفته و خود اعتماد به نفس بالایی خواهید داشت.
ورزش کنید: ورزش کردن و داشتن تناسب اندام سبب اعتماد به نفس بالایی خواهد شد.
برای افزایش اعتماد به نفس چند هدف را برای خود تعیین و مراحل دستیابی به آنها را نیز مشخص کنید. یادتان باشد که این اهداف نباید حتماً اهدافی بزرگ باشند. همیشه این ضربالمثل را در ذهن خود داشته باشید که:«سنگ بزرگ، نشانه نزدن است ». این اهداف میتوانند چیزهایی کوچک مانند پخت کیک و یا برنامهریزی برای گذارندن یک شب با دوستان باشند. فقط کافیست تعدادی از آنها را انجام دهید تا بتوانید موارد انجام داده شده را در لیست برنامههای خود تیک بزنید. تیک زدن این لیست باعث افزایش اعتماد به نفس شما با توجه به تواناییهایتان شده و به شما در انجام کارهایتان کمک میکند.
راهکارهایی برای افزایش انگیزه در زندگی
بیایید به بررسی این راهکارهایی که به مدد علم برای پیدا کردن انگیزه به ما پیشنهاد شده بپردازیم و برخی از آنها را با هم مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم:
1.از انگیزه درونی برای انجام کارهای خلاقانه بهره بگیرید
در کل انگیزه به دو دسته انگیزه های درونی و بیرونی تقسیم می شوند. اگر زمانی که مهمان دارید، به دنبال تمیز کردن خانه تان هستید، این انگیزه نوع بیرونی است. اما اگر برای خودتان تفریحی را برای یک روز تعطیل ترتیب می دهید و اقدام به پیدا کردن راهی برای ارضاء خواسته تان می کنید، انگیزه درونی را خود را به کار گرفته اید.
در مورد انگیزه بیرونی، به عنوان مثال اگر رئیس تان به شما پیشنهاد داده که پروژه ای را که در دست دارید، زودتر از زمان معمول آن به پایان برسانید، پاداش مالی دریافت خواهید کرد، آن وقت شما نوعی انگیزه بیرونی برای انجام سریع تر آن پروژه پیدا کرده اید.
درست است که شما برای دریافت آن پاداش مالی بیشتر تلاش می کنید اما چنین انگیزه ای در تمامی موارد نمی تواند پاسخگو باشد و تنها در مواردی که در آنها خلاقیت وجود ندارد کارآمد است.
این راهکار، یعنی انگیزه بیرونی، زمانی که با افکاری خلاقانه و نو مواجه هستید، با شکست مواجه خواهد شد. پس محققان این نوع انگیزه را در چنین مواردی پیشنهاد نمی کنند.
در مورد ایده ها و افکار خلاقانه، به زمان بیشتر احتیاج داریم تا بتوانیم آنها را در ذهن مان بپرورانیم و چنین افکاری را به دیگر چیزهای مرتبط اتصال دهیم.
بیایید این کار را در عمل بررسی کنیم: به سه مورد از انگیزه های درونی تان تمرکز کنید. برای خودتان پاداش هایی را برای به ثمر رساندن کارهای ساده در نظر بگیرید، پاداش هایی که کمی هم برایتان فضا را مفرح کند. مثلا به خودتان قول بدهید در صورتی که آن کار را انجام دهید، غذای خوشمزه ای را که دوست دارید می خورید یا یک بازی که مورد علاقه تان است را انجام دهید یا یک فیلمی که مدت ها بود دوست داشتید ببینید را تماشا کنید.
اما در مورد کارهای خلاقانه مانند نوشتن یک مقاله و یا گذاشتن اسم بر روی یک کسب و کار جدید، تلاش نکنید که از انگیزه های بیرونی تان استفاده کنید. به جای این کار به پیشنهاد «دان پینک» که در مورد انگیزه های درونی مطلب می نویسد، گوش کنید و راهکارهای او را به کار گیرید که عبارتند از:
- خودمختاری
- تسلط
- هدف
خودمختاری در مورد شانس صدق می کند. «اسکات جِلِر» مسئول دپارتمان رفتارهای کاربردی از دانشگاه تکنولوژی ویرجینیا، در گفتگویی با ویرجینیا تِک در این باره می گوید، زمانی که بدانید برای انجام انجام کاری، شانسی برای تان وجود دارد، انگیزه بیشتری برای به اتمام رساندنش پیدا می کنید.
هنگامیکه از سمت رئیس تان کاری به شما واگذار می شود و برای آن زمان خاصی در نظرگرفته می شود، تلاش کنید که بر سر زمان منطقی به انجام رساندن آن با رئیس به توافق برسید تا بدین ترتیب بتوانید شانس انجام صحیح و به موقع آن را برای خودتان فراهم آورید.
و اما درمورد تسلط، پینگ بر این باور است که تسلط، به انجام رسیدن چیزی است که برای تان اهمیت دارد. اگر کاری را که انجام می دهید واقعا دوست دارید و دلتان می خواهد که مهارت بیشتری را در انجام آن به دست آورید، انگیزه بیشتری پیدا می کنید که بهتر و زیادتر بیاموزید و آن آموخته ها را در کارتان به کار گیرید و به دنبال فرصت هستید که بیشتر و بیشتر آنها را به عمل ببندید. بالاخره زمانی خواهد رسید که شما قادر باشید از آن مهارت ها در انجام بهینه کارتان بهره ببرید.
زمانی که این سه مورد، یعنی خودمختاری، تسلط و هدف را همزمان به کار گیرید، خودتان را قطعا خوش شانس و در مسیری که حرکت می کنید مصصم می بینید.
2.به دنبال آن باشید که چگونه کارتان می تواند به دیگران هم کمک می کند
زمانی که بدانیم کاری که انجام می دهیم برای دیگران هم مفید است، آن وقت، کار موردنظر را با انگیزه بیشتری انجام خواهیم داد. یکی از نمونه ها مطالعه ای در دانشگاه میشیگان است. دانشجویان این دانشگاه به مدت ۱۰ دقیقه با کارگران یک مرکز در مورد افزایش حقوق تلفنی صحبت کردند. آمار بدست آمده نشان داد که آن کارگران تا ۱۷۱ درصد افزایش درآمد را تجربه کردند.
حالا این مورد را به صورت عملی بررسی می کنیم: با کسانی که ممکن است از کار شما بهره ببرند صحبت کنید. تلاش کنید با افرادی که از کار شما مستقما تاثیر می پذیرند صحبت نمایید. ممکن است آنها مشتری های نهایی شما یا مشتری های نهایی آن گروهی باشند که در مورد کارتان با آنها صحبت می کنید. ممکن است این افراد جزء گروهی نباشند که شما هر روز ملاقات شان می کنید اما در ارتباط بودن با این قشر خواهد توانست انگیزه شما را افزایش دهد. ممکن است از آنها بخواهید که فرم های نظرسنجی را برای تان پر کنند. مثلا به شما در مورد آنچه رضایت شان را بیشتر جلب می کند، اطلاعاتی بدهند.
اگر کنجکاو هستید که بدانید که این کار برای تان نتیجه ای را نیز به دنبال خواهد داشت یا خیر، تلاش کنید که امر یاد شده را به شکل مداوم پی گیری کنید و آن را تا زمانی انجام دهید که بدانید موثر است.
3.برای خودتان اهدافی را تعیین کنید که گویی در صورت محقق نشدن چیزی را از دست داده اید
در مورد یافته های این بخش به دو مورد می توان اشاره کرد که به شما انگیزه می دهد. اولی پایه شناختی دارد و از آن به «نفرت از دست دادن» یاد می شود. به عنوان مثال زمانی که شما پولی را روی زمین پیدا می کنید، خوشحال می شوید اما زمانی که همان مقدار پول از کیف پولتان گم می شود، واقعا ناراحت می شوید. «نفرت از دست دادن» به این موضوع ربط پیدا می کند که ما زمانی که چیزی را گم می کنیم، احساسات بیشتری را در مقایسه با یافتن همان چیز، پیدا می نماییم.
دومین بخش مربوط به یافتن، صاحب آن بودن است. «تاثیر موهبت ها» اصطلاحی است که برای این مورد استفاده قرار می گیرد و رتبه بندی چیزهای ارزشمندی را در زندگی صاحب شان تعیین می کند. دن اریلی اقتصاددان رفتارگرای دانشگاه دوک به همراه پروفسور زیو کارمن به مطالعه ای در این مورد پرداخته. آنها از دانشجویانی که برنده لاتاری چند دوره خرید بلیط های بازی های بسکتبال بودند خواستند تا بلیط هایشان را بفروشند، آنها هم به طور متوسط بلیط هایشان را به مبلغ ۱٫۴۰۰ دلار (حدود ۱٫۹۰۰٫۰۰۰ تومان) فروختند.
سپس از کسانی که بلیط هایشان هرگز در مسابقات نبرده بود رقم پیشنهادی فروش بلیط هایشان را پرسیدند و آنها ۱۷۰ دلار (حدود ۶۰۰٫۰۰۰ تومان) را اعلام کردند که البته تفاوت بسیاری میان این ارقام وجود دارد.
پیشنهاد ویژه:کارگاه روان درمانی اگزیستانسیالیسم
علت این جریان آن بود که برندگان تصور می کردند که بلیط هایشان از ارزش بیشتری برخوردار است و این همان «تاثیر موهبت ها» بود که به کار آمد. در واقع گروه برنده برای فروش بلیط هایشان مقاومت بیشتری نشان می دادند.
پروفسور واسیلی دالاکاس، از بخش بازاریابی دانشگاه سن مارکوس کالیفرنیا، در کلاس های دانشگاهی خود و در میان دانشجویان، نفرت از دست دادن را مورد مطالعه قرار داد. او دو کلاس داشت که در هر دوی آن دو کلاس از روش ها و آزمون های مشابهی استفاده می کردند. هر کدام از سئوال های آزمون های وی یک نمره داشت که اگر پاسخ اشتباه به آن داده می شد، یک نمره از دست می رفت و اگر درست جواب داده می شد یک امتیاز را برای آن دانشجو به همراه داشت.
داگلاس در کلاس اول خود به دانشجویان گفت درصورتی که ۵ امتیاز را در این امتحان کسب کنند لازم نیست در امتحان پایانی شرکت کنند. ۴۳ درصد از دانشجویان این کلاس نمره ۵ را از این آزمون کسب کردند. و اما در کلاس دوم، داگلاس به دانشجویانش گفت که امتحان پایان ترم دلبخواهی است و می توانند در آن شرکت نکنند مگر اینکه دانشجویی نتواند در این آزمون نمره ۵ را کسب کند. در کلاس دوم ۸۲ درصد از دانشجویان توانستند نمره ۵ را کسب کنند. باورتان می شود؟
در حالت دوم دانشجویان باور داشتند که این حق را پیدا کرده اند که بتوانند در آزمون نهایی شرکت نکنند و این آزمون برایشان حالت اختیاری پیدا کرده بود و با از دست دادن آزمون اول، این احتمال برای شان از بین خواهد رفت. در واقع ذهنیت از دست دادن، باعث می شد که آنها انگیزه بیشتری برای کسب نمره لازم در آزمون اول را بدست آورند.
در گروه اول چیزی برای از دست دادن وجود نداشت و بدست آوردن یک موقعیت جدید آن قدر که از دست دادن موقعیتی، عذاب آور است، نمی تواند در فرد انگیزه ای برای به انجام رساندن حتمی کار به وجود آورد.
این از دست دادن چه در مورد پول باشد، یا حقی و… اطمینان حاصل کنید که چیزی را برمی گزینید که بتوانید آن را صاحب شوید و آن همان چیزی باشد که به شما احساس ارزشمندی بیشتری می دهد.
مورد آخر را هم به مرحله عمل درآوریم: از روند نفرت از دست دادن برای ایجاد بیشترین میزان انگیزه در خودتان بهره ببرید. زمانی که انگیزه کافی برای انجام یک کار را ندارید می توانید از تاثیرات روانشناسی رفتارگرا استفاده کنید. مثلا اگر برای بدست آوردن یک میزان مشخص از پول تلاش می کنید، در نظر بگیرید اگر همان میزان را از دست بدهید چقدر احساس بدی خواهید داشت. آن وقت انگیزه بیشتری پیدا می کنید که تا آن را بدست آورید چرا که شما از دست دادن را دوست ندارید.
در واقع حس مالکیت، حسی است که می تواند هر دو نوع انگیزه، یعنی بیرونی و درونی را افزایش دهد. البته عوامل بسیار دیگری همچون، نظم، اراده، پشتکار و توجه و تمرکز کافی نیز می توانند در این روند تاثیر داشته باشند اما از همه اینها مهم تر، انگیزه است. بدون انگیزه، امکان ندارد که بتوان سختکوش تر به انجام کارها رسیدگی کرد.
همچنان مواردی که برشمرده شدند ممکن است لزوما برای همه افراد کارآمد نباشد. رویکردهای متفاوت دیگری هم وجود دارند که ممکن است برای این گروه بیشتر کارآمد باشند. یادمان باشد که رویکرد مناسب با خودمان را بیابیم و آن را به کار گیریم.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.