احتمالاً به شما پیش آمده باشد که خود را سوال کنید چگونه شخصیت من است؟ برای شناخت و درک بهتر از شخصیت، از روشها و راهبردهای مختلف استفاده میشود، که یکی از مهمترین آنها استفاده از تست شخصیت شناسی مانند تست MBTI میباشد. تست شخصیت یک ابزار است که برای ارزیابی ساختارهای شخصیت انسان طراحی شده است.
این تست با ارائه سوالات مختلف و بر اساس پاسخهای فرد، سعی در بررسی و شناخت عناصر مختلف شخصیت افراد دارد. در این مقاله از مجله علمی برنا اندیشان تصمیم داریم تا مهمترین تست های شخصیت شناسی را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم.
در دهه ۱۹۲۰، اقدامات اولیه در زمینه ارزیابی شخصیت به منظور انتخاب پرسنل، به ویژه در نیروهای مسلح، آغاز شد. در این دوره، جهت بهبود فرآیند انتخاب و تعیین مناسبترین افراد برای وظایف مختلف، مقیاسها و پرسشنامههای شخصیتی گستردهای در حوزه آکادمیک تدوین و ارائه گردید.
این تستها انواع مختلفی داشتند که برخی از معروفترین آنها عبارت بودند از: تست MBTI، تست شخصیت چندمحوری مینه سوتا (MMPI)، تست شانزده عامل شخصیت کتل (۱۶PF)، تست شخصیت پنج عاملی NEO و تست شخصیت هکزاکو (HEXACO). این ابزارها با تنوع در ساختارها و اهداف، به بررسی و تحلیل عناصر گوناگون شخصیت افراد میپرداختند.
در حال حاضر، ارزیابی شخصیت به عنوان یک ابزار گسترده و کاربردی، در زمینههای متنوعی مانند مشاوره فردی و زوجی، روانشناسی بالینی، روانشناسی پزشکی قانونی، روانشناسی مدرسه، مشاوره شغلی، آزمون استخدامی، بهداشت و ایمنی شغلی، و مدیریت ارتباط با مشتری به کار گرفته میشود.
این ارزیابیها به شیوههای گوناگون در این حوزهها به کمک تحلیل عناصر مختلف شخصیت، اطلاعات مفیدی ارائه میدهند. در ادامه، به بررسی جزئیات و اهمیت تستهای شخصیتی در هر یک از این زمینهها میپردازیم:
تست شخصیت شناسی چیست؟
تست شخصیت شناسی به عنوان یک وسیله کلیدی برای شناخت و درک بهتر از ویژگیها و خصوصیات شخصیت مورد استفاده قرار میگیرد. روانشناسان با هدف ارزیابی و درک بهتر از جوانب مختلف شخصیت، یک ابزار به نام تست شخصیت شناسی توسعه دادهاند که شامل انواع مختلفی از این تستها میشود.
این تستها به وسیله سوالات و وظایف مشخص، به جمعآوری اطلاعاتی درباره صفات و ویژگیهای شخصیتی افراد میپردازند و با ارائه نتایج، مفاهیمی را درباره شخصیت فرد به روشنی بیان میکنند. این تستها ابزاری موثر و گسترده برای نمایان کردن نقاط قوت و ضعف، رفتارها و تمایلات شخصیتی میباشند.
تست شخصیت شناسی به دلیل ویژگیهای خاص خود، اطلاعات مهمی را درباره صفات، انگیزهها، ترجیحات، علایق، و ویژگیهای عاطفی و هیجانی افراد فراهم میکند. این تستها با ارائه سوالات متنوع و چندگانه، به تجزیه و تحلیل عناصر مختلف شخصیت افراد میپردازند و تصاویری دقیق از ویژگیهای روانی شخص ایجاد میکنند. انواع مختلفی از این تستها وجود دارد که هرکدام به جوانب مختلف و متنوعی از شخصیت میپردازند. در ادامه، به تفصیل به بررسی این انواع تستهای شخصیت شناسی خواهیم پرداخت.
نگاهی به تاریخچه تست شخصیت
ریشه تاریخی تست شخصیت شناسی به دهههای ۱۸ و ۱۹ میلادی بازمیگردد، زمانی که شخصیت از طریق فرنولوژی مورد بررسی قرار میگرفت. در این دوره، دیدگاه فرونولوژی مبنایی اندازهگیری برجستگیها در جمجمه انسان و فیزیولوژی را ارائه داد، به گونهای که شخصیت را بر اساس ویژگیهای برونی و ظاهری فرد ارزیابی میکردند.
در کلیپ زیر به صورت جامع با اختلالات شخصیت دسته A آشنا خواهید شد.
پرسش “شخصیت من چگونه است؟” از زمانهای دور همواره موضوعی جذاب و مورد علاقه در جامعه انسانی بوده است. در این مطالبه تاریخی، به مرور زمان، روشها و تکنیکهای ارزیابی شخصیت تحت تأثیرات گوناگون، از جمله فرنولوژی، تحول یافته و به اشکال مختلفی مطالعه و ارتقاء یافتهاند.
در انتهای قرن نوزدهم، سر فرانسیس گالتون یک رویکرد نوین برای ارزیابی شخصیت ارائه داد. وی به دیدگاه واژگانی پرداخت و تعدادی از صفات که در فرهنگ لغت انگلیسی برای توصیف شخصیت به کار میروند، را به عنوان معیارهای ارزیابی در نظر گرفت.
این رویکرد نه تنها به مفهومسازی صفات شخصیتی کمک کرد، بلکه به بررسی و تحلیل کلمات مرتبط با شخصیت در زبان واژگان انگلیسی پرداخت تا تصویری دقیق تر از این مفهومها بهدست آید. این نگرش تا حد زیادی نقش بسزایی در توسعه تفکرات بحثبرانگیز و نوآورانه در حوزه ارزیابی شخصیت ایفا کرد.
لیست گالتون در نهایت توسط لوئیس لئون ترستون با دقت بیشتری به ۶۰ واژه تصحیح شد که در آن دوره عمدتاً برای توصیف شخصیت مورد استفاده قرار میگرفتند. ترستون، با استفاده از تحلیل عاملی بر روی پاسخهای ۱۳۰۰ شرکتکننده، توانست این مجموعه شامل ۶۰ ویژگی را به هفت عامل مشترک تقلیل دهد.
این روش تجزیه و تحلیل آماری نهتنها به بهبود دقت در تعریف و تبیین ویژگیهای شخصیتی کمک کرد، بلکه به نحوی ساختاری فراگیر و جامع از جنبههای مختلف شخصیت را معرفی نمود که این امر در توسعه تستهای شخصیت شناسی به شدت مؤثر بود.
روش تحلیل عاملی، در ابتدا برای تجزیه و تحلیل صفات رایج استفاده شده و پس از آن، توسط ریموند کتل، یک روانشناس برجسته در قرن بیستم، بهطور گستردهتر مورد بهرهبرداری قرار گرفت. او پس از بررسی جزئی بیش از ۴۰۰۰ اصطلاح، در نهایت موفق به تدوین پرسشنامه شانزده عامل شخصیت (۱۶PF) شد.
این پرسشنامه، که بر مبنای تحلیل عاملی بهوجود آمده، به عنوان یک ابزار قدرتمند در ارزیابی و شناخت عناصر گوناگون شخصیت افراد شناخته شده است. استفاده از این پرسشنامه تا حد زیادی به دقت و شمول آنالیز ویژگیهای شخصیتی کمک کرده و به توسعه مفاهیم شخصیتی متنوع و کامل تر کمک نموده است.
علاوه بر این، تعدادی دیگر از تستها و پرسشنامههای شخصیت مانند تست پنج عاملی شخصیت نئو، تست MBTI و تست شخصیت هگزاکو نیز طراحی و به عنوان ابزارهای مورد استفاده گسترده توسط روانشناسان معتبر مورد استفاده قرار گرفتهاند.
این ابزارها با ارائه سوالات مختلف و استفاده از مدلهای مختلف، به تحلیل و ارزیابی عناصر مختلف شخصیت افراد میپردازند و اطلاعات بهدست آمده از آنها به تفکیک جوانب متفاوت و کاملتری از شخصیت افراد اشاره میکنند.
نکات مهم برای انجام تست شخصیت شناسی
هنگام اجرای تست شخصیت شناسی، لازم است به چند نکته اساسی توجه فراوانی داشته باشید:
1. صداقت در پاسخها: حیاتی است که به سوالات با صداقت و رکیک پاسخ دهید تا نتایج تست، تصویر صحیحی از ویژگیهای شخصیتی شما را ارائه دهد.
2. اجتناب از الگوهای ثابت: در انتخاب گزینهها، از محدود کردن خود به گزینههای موافقم یا مخالفم خودداری کنید. به جای اینکه به شکلی الگوار پاسخ دهید، گزینههای متنوع را در نظر بگیرید.
3. آرامش در پاسخدهی: در حین پاسخگویی به سوالات، سعی کنید آرام و بدون استرس باشید. وضعیت روانی آرامشبخش و مناسب به تشخیص دقیقتر و نتیجهگیری صحیحتر از تست کمک خواهد کرد.
این نکات اساسی به درستی و دقت بیشتر در اجرای تست و در نهایت تفسیر بهتر نتایج آن کمک خواهند کرد.
بهترین تست های شخصیت شناسی
کدام تستهای شخصیت شناسی بهتر هستند؟ این سوال بسیار متداول است و در زیر به برخی از بهترین تستهای شخصیت شناسی اشاره خواهیم کرد:
1. تست شخصیت MBTI (Myers-Briggs Type Indicator):
– این تست بر اساس چهار بعد اصلی شخصیت (تجربه جهان، تصمیمگیری، انرژی گرفتن، و زندگی ترتیبدار) ساخته شده و به فهم بهتر از ترکیبی از این بعدها کمک میکند.
2. تست نئو (NEO):
– تست نئو پنج عامل شخصیت (نوروتیسیسم، هماهنگی، همخوانی، انعطافپذیری و توسعه گرایی) را ارزیابی میکند و به شناخت عمیقتر از جنبههای مختلف شخصیت کمک میکند.
3. تست شخصیت MMPI (Minnesota Multiphasic Personality Inventory):
– این تست برای ارزیابی اختلالات روانی و شخصیتی طراحی شده و به عنوان یکی از قدرتمندترین تستهای شخصیتی در این زمینه شناخته میشود.
4. تست شخصیت کتل (16PF):
– این تست شانزده عامل شخصیت را بررسی کرده و به اندازهگیری ویژگیهای اساسی شخصیت کمک میکند.
5. تست هارتمن:
– این تست بر اساس چهار نوع شخصیت (خونسرد، داغمزاج، خوشحال، و انعطافپذیر) طراحی شده و به فهم ارتباطات بین این نوعها کمک میکند.
6. تست انیاگرام:
– این تست به تعیین یکی از نه نوع شخصیت اصلی و الگوهای رفتاری مرتبط با آنها میپردازد.
7. تست میلون (MCMI):
– این تست به تشخیص اختلالات شخصیتی و روانی کمک میکند و به دقت بالایی در ارزیابی نقاط قوت و ضعف فردی میپردازد.
8. تست دیسک (DISC):
– این تست به تحلیل رفتارها و الگوهای ارتباطات فردی میپردازد و به فهم بهتر در فرآیندهای گروهی کمک میکند.
9. تست طرحواره یانگ:
– این تست به تحلیل پنج عامل اصلی شخصیت (شباهت، تضاد، دیالکتیک، تمایز و توجه) میپردازد.
10. تست هگزاکو (HEXACO):
– این تست بر پایه شش خصوصیت اصلی (صداقت، تصوف، خونسردی، ایثارگرایی، انعطافپذیری و اجتناب از خطر) ساخته شده و به تفکیک جنبههای مختلف شخصیت میپردازد.
11. تست گاستون برژه:
– این تست به بررسی و ارزیابی عواملی مانند هویت، حساسیت، ویژگیهای اندیشه و عمل بهصورت جزئیات میپردازد.
هر یک از این تستها ویژگیها و نقاط قوت مختص به خود را دارند و بسته به هدف و نیازهای فردی میتوانند برای ارزیابی شخصیت مورد استفاده قرار گیرند.
انواع تست های شخصیت
روانشناسان در تلاش برای اندازهگیری شخصیت افراد از طریق راهکارهای متعددی عمل میکنند. دو نوع متداول از این روشها، شامل تستهای عینی و تستهای فرافکن میباشند. توضیحات بیشتری درباره هریک از این روشها به شرح زیر است:
تست های عینی
ارزیابی عینی به استفاده از تستهای روانشناختی اشاره دارد که به منظور بررسی خصوصیات فرد، به گونهای طراحی شدهاند که تحت تأثیر اعتقادات یا تعصبات شخص آزمایشگر قرار نگیرند. در واقع، این تستها معمولاً به عنوان مستقل از نظرات شخص آزمایشگر تلقی میشوند. این تستها عمدتاً شامل بانکی از سوالات هستند که بر اساس مکانیسمهای نمرهگذاری استاندارد طراحی شدهاند و نتایج به صورت مقایسهای تفسیر میشوند.
در ارزیابی عینی، سوالات تست به گونهای تدوین شدهاند که افراد به صورت شفاف و بدون تأثیر نظرات شخص آزمایشگر، پاسخ دهند. این تستها با دقت به اندازهگیری ویژگیهای مختلف شخصیت میپردازند و نتایج به صورت کمترین انحراف و تعصب ممکن ارائه میشوند. از این روش برای انجام ارزیابیهای شخصیتی در شرایطی که نیاز به آگاهی بیتعصب و دقیق از خصوصیات افراد استفاده میشود.
تستهای عینی به طور عمومی از نظر اعتبار، نسبت به تستهای فرافکن، مزیت بیشتری دارند. با این وجود، تستهای عینی همچنان در معرض مرور و آزمایشهای مختلف قرار دارند تا بتوانند به نحو کامل و دقیق تر شخصیت واقعی فرد را بازتاب دهند. این تستها به وسیله سوالات استاندارد و معیاری که بر اساس نظریهها و رویکردهای روانشناسی ساخته شدهاند، اطلاعات جمعآوری میکنند.
در تستهای عینی، جلوگیری از تعصب و تأثیر نظرات شخص آزمایشگر از اهمیت بالایی برخوردار است. این تستها توانایی ارائه نتایج بدون تعصب را دارند و به عنوان یک ابزار موثر برای اندازهگیری شخصیت و ویژگیهای شخصیتی شخص مورد استفاده قرار میگیرند. همچنین، این تستها به صورت مداوم تحت بررسی قرار میگیرند تا بهروزرسانیهای لازم و بهبودهای ممکن در فرآیند ارزیابی را اعمال کنند و از کیفیت نتایج بالا برخوردار باشند.
یکی از متداولترین اشکال آزمون عینی در زمینه روانشناسی شخصیت، سنجشهای خودگزارشی هستند. در این نوع سنجشها، اطلاعات مستقیماً از شرکتکنندگان درباره خود یا نظراتشان، از طریق سوالات و پاسخهایی که در قالب پرسشنامه ارائه میشوند، جمعآوری میشود.
سنجشهای خود گزارشی از افراد خواسته میشود در مورد ویژگیها، رفتارها، و نگرشهای شخصی خود به صراحت نظر دهند. این نوع آزمون عینی به شرکتکنندگان اجازه میدهد تا در مورد تجربیات و دیدگاههای خود بیان کنند، که به تفهیم عمیقتری از شخصیت آنها منجر میشود.
به عنوان مثال، در یک سنجش خودگزارشی، فرد ممکن است سوالاتی در مورد ترجیحات شخصی، نحوه برخورد با مواقع مختلف، یا ارزیابی خود از ویژگیهای خود بپرسد. این نوع آزمون به عنوان یک ابزار معتبر واقعیتمحور جهت درک عمیقتر از شخصیت فرد مورد استفاده قرار میگیرد.
در حوزه آزمونهای شخصیت، اقدام به انجام تستها از انواع مختلفی از قالبها برخوردار است، اما همگی هدف از شرکتکنندگان را در ارائه اطلاعات درباره شخصیت خود مینمایند. این تستها معمولاً از آیتمهای چندگزینهای یا مقیاسهای شمارهدار برای سنجش استفاده میکنند، که دامنه نمرات آنها از ۱ (کاملاً مخالف) تا ۵ (کاملاً موافق) میباشد. همچنین، در برخی موارد، تستها به صورت ۲ گزینهای، سه گزینهای و ۴ گزینهای نیز فراهم میشوند.
در این تستها، شرکتکنندگان با انتخاب گزینههای مورد نظر، ارتباط مستقیم با ویژگیها و نقاط مختلف شخصیت خود را برقرار میکنند. از این روشها به منظور جلب پاسخهای صادقانه و دقیق از شرکتکنندگان، اطمینان حاصل میشود و نتایج به دقت به تجزیه و تحلیل میپردازند.
تستهای عینی به عنوان معتبرترین و پرکاربردترین ابزارها در زمینه روانشناسی شناخته میشوند. این تستها، که به شیوههای گوناگونی اجرا میشوند، جایگاه ویژهای در اندازهگیری و بررسی شخصیت فرد دارند.
تستهای خود گزارشی به صورت گسترده در جمعیتهای بالینی و غیر بالینی به منظور اهداف متنوعی از تشخیص تا راهنمایی شغلی مورد استفاده قرار میگیرند. این ابزارها برخی از مهمترین تستهای خودگزارشی شخصیت شامل تست شخصیت مایرز-بریگز، تست شخصیت MMPI، تست شخصیت نئو، تست شخصیت ۱۶ عاملی کتل، تست شخصیت آیزنک و تست شخصیت هگزاکو ۶ عاملی هستند. در ادامه به توضیح جزئیات هر یک از این تستها پرداخته خواهد شد.
تست شخصیت MBTI
تست شخصیت مایرز-بریگز (MBTI) بر اساس تئوری شخصیت کارل یونگ تدوین شده است. این تست، که از محبوبترین ابزارهای شخصیتی است، بهطور گسترده در جمعیتهای غیر بالینی (یعنی افراد عادی و بدون مشکلات روانی) به کار میرود. MBTI افراد را در چهار بعد دوقطبی اندازهگیری میکند، که عبارتند از:
نگرش: برونگرایی-درونگرایی از جنبههای اساسی شخصیت یک فرد حاکم بر رفتار و نگرشهای اوست. در واقع، این موضوع مشخص میکند آیا یک فرد به عنوان “برونی” و عملگرا شناخته میشود که تمایل دارد به بیرون از خود نگاه کند و با محیط خود تعامل داشته باشد، یا “درونی” و اندیشهگرا باشد که به دنبال تأمل در داخل خود و تحلیل اندیشههای داخلی است.
عملکرد درک شده: حس-شهود ارتباط فرد با محیط خود را از طریق حواس پنجگانه نمایان میسازد. این بخش به نحوه دریافت اطلاعات توسط حسها اشاره دارد و نیز به این مسئله میپردازد که فرد در تفسیر و درک این اطلاعات، آیا به شهود و تجربیات زندگی خود تکیه میکند یا بیشتر به حواس حسیاش اعتماد دارد.
عملکرد داوری: تفکر-احساس به شیوه تصمیمگیری فرد در مواقع مختلف پرداخته و آن را به دو قطب تفکر و احساس تقسیم میکند. این بحران مشخص میکند که فرد ترجیح میدهد تصمیمهایش را بر اساس داوری منطقی و تفکر عقلانی بگیرد یا از احساسات و همدلی به عنوان راهنمای تصمیمگیری خود استفاده کند.
ترجیحات سبک زندگی: قضاوتی-ادراکی به نحوه تعامل با دنیای اطراف اشاره دارد. آیا فرد تمایل دارد بر اساس برنامهریزی و قضاوت اقدام کند و یا بر اساس انعطافپذیری و درک اطرافیانش با دنیا ارتباط برقرار کند؟ این جنبه از شخصیت نشاندهنده ترجیحات اساسی در روش زندگی و تعامل با محیط میباشد.
با توجه به تست شخصیت MBTI و تقسیم ۱۶ تیپ شخصیت بر اساس ۴ بعد دوقطبی، هر فرد میتواند به یکی از این تیپها تعلق یابد که هر کدام ویژگیهای خاص و نمایانگر یک نوع از شخصیت انسانی را دارا میباشند.
تست شخصیت MBTI دربرگیرنده ۱۶ ویژگی شخصیتی است که با انجام آن میتوان به نقاط قوت و ضعف، توانمندیها و محدودیتهای فرد پی برد. این تست قادر به تشخیص مشاغل و رشتههای شغلی مناسب با شخصیت فرد نیز میباشد. همچنین، نتایج این تست میتواند نحوه ارتباط و تعامل فرد با دیگران را نمایان کند و راهنمایی برای ارتقاء مهارتهای ارتباطی و تعامل موثر با اطرافیان ارائه دهد.
تست شخصیت نئو (Neo Pi-R)
تست شخصیتی نئو به منظور ارزیابی ویژگیهای شخصیتی با استفاده از مدل پنج عاملی تدوین شده است. این مدل شامل پنج بعد اصلی شخصیت است که به باز بودن به تجربه، وجدان بودن، برونگرایی، سازش پذیری و روان رنجور بودن اشاره دارد. تست نئو به ویژه در زمینه پژوهشهای روانشناسی به عنوان یک ابزار معتبر به کار میرود. در زیر، ابعاد پنجگانه تست نئو به تفصیل توضیح داده شده است:
باز بودن برای تجربه (Openness to experience)
“باز بودن به تجربه” یا “افتتاحیه به تجارب” یکی از ابعاد مهم مدل پنج عاملی شخصیت است که خصوصیات فکری و شخصیتی افراد را تعیین میکند. افرادی که این بعد از شخصیت در آنها برجسته است، به عنوان افراد بازمانده، پذیرنده تجارب، حساس به زیبایی، و دوستدار امتحان کردن چیزهای جدید شناخته میشوند.
در کلیپ زیر هم به صورت مفصل در رابطه با اختلالات شخصیت گروه B صحبت می کنیم.
افراد با باز بودن به تجربه بالا، دارای فضای ذهنی کنجکاو هستند و به سرعت جذب اطلاعات جدید میشوند. آنها از زیبایی هنری و تجارب جدید لذت میبرند و در برخورد با چالشها و مواقع جدید، میتوانند خلاقیت و نوآوری را به نمایش بگذارند. این افراد اغلب افرادی آگاه، فهمیده، و به دنبال افزایش دانش و تجربیات زندگی هستند.
به عنوان مثال، افراد با این ویژگی ممکن است در فعالیتهای هنری، مسافرت، یادگیری زبانهای خارجی، و مشارکت در فرهنگها و سبکهای زندگی مختلف، اشتیاق و انگیزه زیادی داشته باشند. همچنین، این افراد به احتمال زیاد دیدگاهها و اعتقادات غیر متعارف را قبول میکنند و از تنوع فرهنگی به عنوان یک فرصت برای افزایش تفکر و شناخت بهرهمند میشوند.
وجود ویژگی “باز بودن به تجربه” به شدت میتواند به عنوان یک ویژگی فردی تازهطلبانه و فعال در زندگی فرد تعبیر شود، اما در صورتی که این ویژگی به طور افراطی تجربه شود، ممکن است به عنوان عدم تمرکز یا غیرقابل پیشبینی بودن شناخته شود. به طور کلی، افراد با این ویژگی به سرعت جذب تجارب جدید میشوند و از طریق خودشان به دنبال چالشها و مواقع جدید میروند.
اگرچه گشودگی به تجربه میتواند به عنوان یک ویژگی مثبت در زندگی شخصیتی در نظر گرفته شود، اما در صورت افراطی بودن، ممکن است به مشکلاتی منجر شود. افرادی که این ویژگی را به اندازه زیادی تجربه میکنند، ممکن است دچار عدم تمرکز یا پیشبینی ناپذیری شوند. همچنین، این ویژگی ممکن است باعث شود که فرد به دنبال تجربیات جدید و ممکن است در برخی مواقع خیالی عمل کند، که ممکن است منجر به رفتارهای پرخطر یا مصرف مواد مخدر شود.
از آنجا که تجربه این ویژگی به صورت متفاوت در افراد اظهار میشود، تفسیر آن نیاز به در نظر گرفتن متغیرهای مختلف دارد. برخی از نظریهپردازان بر این باورند که افراط در این ویژگی میتواند به نوعی از بیاحتیاطی و رفتارهای پرخطر نشأت بگیرد، در حالی که دیگران این ویژگی را به عنوان یک مبنای خلاقیت و نوآوری میپذیرند.
با وجدان بودن (Conscientiousness)
داشتن ویژگی “با وجدان بودن” به این معناست که شخص دارای تمایل به نمایش نظم و انضباط، رفتار شجاعانه، و تلاش برای دستیابی به اقدامات یا انتظارات خارجی است. این ویژگی با نحوه کنترل، تنظیم و هدایت انگیزه افراد مرتبط است و افراد با وجدان بالا به عنوان افرادی سخت کوش و پرتلاش شناخته میشوند.
افراد با وجدان بالا معمولاً به عنوان انسانهای سرسخت و پایدار در اهداف و اعمال خود دیده میشوند. این ویژگی باعث میشود که افراد توانمندی داشته باشند تا به طور مداوم به تعهدات و اهداف خود پایبند باشند. به عبارت دیگر، وجدان بالا به افراد کمک میکند تا تصمیمات خود را با دقت و مسئولیت انجام دهند.
از سوی دیگر، وجدان کم، اگر همراه با انعطاف پذیری زیاد و خودانگیختگی بیش از حد باشد، ممکن است به عنوان بی توجهی نظر شود. این افراد ممکن است به دلیل کمبود انگیزه یا تلاش برای تحقق اهداف، به نظر بیتفاوت یا غیرعلاقهمند به نظر آیند. این میتواند به دلیل انعدام نظم و هدفگذاری کم باشد که در نتیجه ایجاد شده است.
وجدان بالا، نشانگر تمایل به برنامهریزی و اهمیت دادن به نظم و انضباط در رفتارهاست. این ویژگی به معنای اولویتبندی برنامهریزی و کنترل در مقابل رفتارهای خودجوش و خود مختار است. در طول چرخه حیاتی افراد، سطح وجدان اغلب با افزایش سن تا سطوح بالاتر میرسد و در سالمندان به تدریج کاهش مییابد.
اشاره به نمرات بالای وجدان به این معناست که افراد با این ویژگی تمایل دارند به ترتیب و برنامهریزی در زندگی خود اهمیت بدهند. آنها به نظم و انضباط در انجام وظایف و تعهد به تعهدات خود اهمیت میدهند. این افراد معمولاً به عنوان افراد سازمانیافته و مسئولیتپذیر شناخته میشوند.
همچنین، با توجه به تحقیقات، نشان داده شده است که سطح وجدان با گذر زمان تا سنین بالاتر افزایش مییابد، اما در مراحل پیری، ممکن است به دلیل مسائلی نظیر کاهش انرژی یا کاهش تواناییهای فیزیکی، این ویژگی کاهش یابد.
برونگرایی (Extroversion)
برونگرایی نشانگر وسعت فعالیتها، ایجاد انرژی و تعامل چشمگیر با دنیای خارجی است. افراد برونگرا از تعامل با محیط اطراف لذت میبرند و به عنوان افرادی پرانرژی و پویا شناخته میشوند. در مقابل، افراد درونگرا کمتر به تعامل اجتماعی پرداخته و سطح انرژی آنها کمتر از برونگرایان است.
افراد درونگرا به نظر میآیند در دنیای اجتماعی آرام و کمحرف هستند. اما این ویژگی نباید به عنوان کمرویی یا افسردگی تلقی شود، زیرا آنها نسبت به برونگرایان، مستقلتر در دنیای اجتماعی خود عمل میکنند. این مستقلیت به معنای این است که درونگراها معمولاً به تفکر و تعمق بیشتری درباره پدیدههای اجتماعی دارند.
نکته مهم این است که درونگرایی به این معنا نیست که آنها غیردوستانه یا ضداجتماعی باشند. بهعنوان مثال، آنها ممکن است با دقت به پدیدههای اجتماعی نگاه کرده و در تعاملات اجتماعی خود از تفکر و تعمق بیشتری برخوردار باشند.
سازش پذیری (Agreeableness)
ویژگی سازگاری نمایانگر تفاوتهای فردی در حالت نگرانی عمومی برای ایجاد هماهنگی اجتماعی است. افراد سازشپذیر ارزش زیادی برای همراهی و همکاری با دیگران قائلند. این افراد بهطور عمومی به عنوان افرادی مودب، مهربان، سخاوتمند، قابل اعتماد و مفید توصیف میشوند. آنها تمایل دارند به اشتراکگذاری منافع و همکاری با دیگران، در نتیجه به ارتقاء هماهنگی و هماهنگی اجتماعی مشارکت میکنند.
ویژگی سازگاری نمایانگر تفاوتهای فردی در نگرانی عمومی برای ایجاد هماهنگی اجتماعی است. افراد سازشپذیر به همراهی با دیگران اهمیت میدهند و ارزش بسیاری برایشان دارد. این افراد بهطور عمومی به عنوان افرادی مودب، مهربان، سخاوتمند، قابل اعتماد، مفید و مایل به اشتراک منافع خود با دیگران شناخته میشوند. این ویژگی نشاندهنده تمایل آنها به خلق و حفظ ارتباطات مثبت و مؤثر با افراد مختلف و تلاش برای جلب تعامل مثبت با محیط اجتماعی است.
افراد سازشپذیر، به طور اصولی نگرشی مثبت و خوشبینانه نسبت به ماهیت انسان دارند. آنها به همراهی و همدلی با دیگران ارزش زیادی میدهند. این افراد بهطور عمومی معتقدند که ارتباطات مثبت و سازنده با دیگران بر اساس احترام متقابل و هم فهمی ممکن است. از سوی دیگر، افراد مخالف یا ناسازگار، تمایل دارند علاقه شخصی خود را بالاتر از همدلی و همراهی با دیگران قرار دهند.
آنها بهطور معمول به رفاه و آسایش دیگران کمتر توجه میکنند و ممکن است در برخی مواقع، شک و تردید به نسبت به انگیزهها و اهداف دیگران باعث شود که این افراد بهطور کلی مشکوک، غیر دوستانه، و اجتنابگرایی نسبت به تعاملات اجتماعی باشند.
روان رنجوری (Neuroticism)
روانرنجوری به میزان زیادی به تمایل فرد به تجربه احساسات منفی، از جمله عصبانیت، اضطراب یا افسردگی اشاره دارد. این ویژگی گاهاً با نوسانات عاطفی و بیثباتی در رفتارهای احساسی فرد همراه است. طبق تئوری شخصیت آیزنک (1967)، افراد روانرنجور به تحمل کمتر در مقابل استرس یا محرکهای ناخوشایند از جانب محیط اطراف خود معروف هستند.
افرادی که ویژگیهای روانرنجوری بالایی دارند، عمدتاً در حوزه عاطفی حساس و تحریکپذیر هستند و در برابر استرس به شدت آسیبپذیر به نظر میآیند. آنها به احتمال زیاد معمولیت را به عنوان وضعیتهای تهدید آمیز و نگرانیهای کوچک را به عنوان استرسهای زیاد تجسم میکنند.
تست شخصیت چند محوری مینه سوتا (MMPI)
تست شخصیت چندمحوری مینهسوتا (MMPI) به عنوان پرکاربردترین پرسشنامه شخصیت، به منظور ارزیابی هر دو گروه بالینی و غیربالینی به کار میرود و به طور عمومی برای تشخیص اختلالات شخصیت بهکار میآید. این تست در ابتدا در سال ۱۹۴۳ با ۵۰۴ سوال دوگزینهای (صحیح یا غلط) معرفی شد. نسخه بهروزشدهتر این تست با افزایش تعداد سوالات به ۵۶۷، در سال ۱۹۸۹ منتشر گردید و با نام MMPI-2 شناخته میشود.
تکمیل تست MMPI-2 معمولاً میانگین 1 تا 2 ساعت زمان میطلبد. پاسخهای ارائه شده توسط فرد، به منظور ایجاد یک پروفایل بالینی، از ۱۰ مقیاس مختلف تشکیل شده است. این مقیاسها عبارتند از: هیپوکندریازیس (اضطراب و استرس کم)، افسردگی، هیستری (علائم فیزیکی بدون علت طبی)، انحراف روانی (انحراف اجتماعی)، مردانگی در مقابل زنانگی، پارانویا (اعتقاد به توطئهها)، ضعف روانی (خصوصیات وسواسی/اجباری)، اسکیزوفرنی (تفکر و رفتارهای نامنطقی)، هیپومانیا (تغییرات در حالت روحی) و درونگرایی اجتماعی. همچنین یک مقیاس جداگانه برای ارزیابی عوامل خطر برای سوء مصرف الکل نیز در نظر گرفته شده است.
تست MMPI به عنوان یکی از مشهورترین و تخصصیترین آزمونهای شخصیت، جایگاه بسیار مهمی در زمینه روانشناسی دارد. در سال ۲۰۰۸، این آزمون با بهرهگیری از روشهای پیشرفتهتر بهروزرسانی شد و به نام MMPI-2-RF شناخته میشود. این نسخه با تعداد سوالات ۳۳۸ و زمان کمتری نسبت به نسخههای قبلی ارائه شده است. از ابتدا، تست MMPI برای تشخیص اختلالات روانشناختی بکار گرفته میشد، اما در حال حاضر این آزمون نه تنها برای این منظور بلکه برای غربالگری شغلی، روانشناسی قانونی و مشاوره زناشویی نیز به کار گرفته میشود.
تست ۱۶ عاملی کتل
تست شخصیت ۱۶ عاملی، از طریق اعتبارگذاری نظریه ۱۶ عاملی کتل، به اندازهگیری و توصیف شخصیت افراد میپردازد. این آزمون نه تنها توسط روانشناسان بلکه توسط دیگر متخصصان بهداشت روان نیز به عنوان یک ابزار بالینی جهت تشخیص اختلالات روانپزشکی استفاده میشود. این تست میتواند به عنوان یک وسیله موثر در پیشآگهی و برنامهریزی درمانی نیز مورد استفاده قرار گیرد.
همچنین، این تست، علاوه بر ارائه اطلاعات درباره شخصیت افراد، قابلیت ارزیابی دامنه طبیعی اضطراب، ثبات عاطفی و مشکلات رفتاری را نیز در اختیار پزشکان قرار میدهد. در لیست زیر، برخی از اصطلاحات توصیفی که برای هر یک از ۱۶ ابعاد شخصیتی توسط نظریه ۱۶ عاملی کتل تعریف شده است، شرح داده شده است.
انتزاعی بودن (Abstractedness): قدرت تخیل و تفکر انتزاعی را نشان میدهد و در مقابل آن، توانایی اجرای عملیات و وظایف عملی.
هراس (Apprehension): درجه نگرانی و ناامیدی نسبت به اعتماد به نفس و موقعیتهای جدید یا ناشناخته.
سلطه (Dominance): میزان نیرومندی، قدرت تصمیمگیری و تسلط بر موقعیتها و افراد در مقابل تسلیمپذیری و فرار از مسئولیت.
پایداری هیجانی (Emotional Stability): درجه آرامش و پایداری هیجانی در مقابل عصبانیت و پرحرفی.
سرزندگی (Liveliness): میزان انرژی، پویایی و خودبخودی در مقابل محدودیت و کمحرفی.
باز بودن برای تغییر (Openness to Change): انعطافپذیری و آمادگی برای تغییر در مقابل وابستگی به روالها و چیزهای آشنا.
کمالگرایی (Perfectionism): درجه کنترل شدگی و دقت در انجام وظایف در مقابل ناقصی و نامرتبی.
خصوصیگرا (Privateness): میزان احتیاط و توجه به حریم شخصی در مقابل آزادی و افشاگری.
استدلال (Reasoning): میزان تخیلی بودن و استدلال در مقابل واقعگرایی و اطلاعات ملموس.
قانونآگاهی (Rule-Consciousness): مطیع بودن قوانین و مقررات در مقابل بیتوجهی به قوانین و نظم.
خود اعتمادی (Self-Reliance): توانایی متکی بودن به خود و اعتماد به نفس در مقابل وابستگی به دیگران.
حساسیت (Sensitivity): درجه دلسوزی و توجه به نیازها و احساسات دیگران در مقابل بیرحمی و بیتوجهی.
جسارت اجتماعی (Social Boldness): ارتباط قوی و جسارت در محیطهای اجتماعی در مقابل خجالتی بودن و اجتناب از تعاملات اجتماعی.
کشمکش (Tension): درجه ناشکیبایی و فشار دوست نداشتنی در مقابل آرامی و استراحت.
هوشیاری (Vigilance): میزان مشکوکیت و هوشیاری در مقابل اعتماد زیاد به دیگران.
گرما (Warmth): تعامل گرم و دوستانه در مقابل کم حرفی و خنثی بودن در ارتباطات.
کتل از این ۱۶ عامل شخصیتی به عنوان مبنای ارزیابی شخصیتی استفاده کرد. این تست به نام ۱۶ PF Personality Factors شناخته میشود و هنوز هم به ویژه در حوزههای مشاوره شغلی، مشاوره زناشویی، و استخدام و انتخاب کارمندان به عنوان یک ابزار ارزیابی موثر به کار میرود. این شاخصها و عوامل شخصیتی افراد را به دقت تجزیه و تحلیل کرده و نتایج این ارزیابی میتواند در تصمیمگیریهای مرتبط با حوزههای شغلی و زندگی شخصی مورد استفاده قرار گیرد.
تست مذکور از مجموعهای از سوالات تشکیل شده است، جواب دهنده باید در هر سوال یکی از سه گزینه متفاوت را انتخاب کند. سپس نتایج به صورت یک طیف از صفات شخصیتی نمایش داده میشود و نمره فرد در محدودهای مشخص مورد بررسی و تفسیر قرار میگیرد. این فرآیند ارزیابی، به تحلیل و توجیه نقاط قوت و ضعف شخصیتی فرد کمک میکند و نتایج میتوانند در افزایش آگاهی افراد از خود، تصمیمگیریهای حرفهای، و بهبود روابط شخصی مورد استفاده قرار گیرند.
توجه: تست شخصیت کتل، علاوه بر ارزیابی ۱۶ عامل شخصیت، دارای تفسیرهای گسترده و جامعی است که میتواند جنبههای بیشتری از شخصیت را پوشش دهد. این تفسیرها به صورت گسترده و جامع، ممکن است به افراد کمک کند تا ابعاد مختلف شخصیت خود را درک کرده و در بهبود آگاهی شخصی، توسعه حرفهای و بهبود کیفیت زندگی مؤثر باشد.
تست شخصیت آیزنک
تست شخصیت آیزنک، بر اساس الگوی شخصیتی آیزنک، از یک بررسی گسترده از مطالعات و روشهای آزمایشگاهی بهره میبرد. این تست به سه بعد اصلی تمرکز دارد که شامل روانپریشی، برونگرایی و روانرنجوری میشود.
از این روش برای اندازهگیری و تجزیه و تحلیل جوانب مختلف شخصیت افراد استفاده میشود. این بررسی به تفکیک و تحلیل الگوهای رفتاری و تمایلات ذهنی فرد کمک میکند و معمولاً در زمینههای مشاوره، روانشناسی و تحقیقات علمی بهکار میرود.
روان رنجوری (Neuroticism)
آیزنک، روانرنجوری را به عنوان بالاترین درجه بیثباتی عاطفی تعریف میکند و از این بُعد برای توضیح دادن علت افزایش حساسیت و شدت اضطراب، هیستری، افسردگی یا وسواس در برخی افراد استفاده مینماید. او افراد عصبی را به افرادی اشاره میدهد که بهطور اغراقآمیز به پدیدهها و واقعیتها واکنش نشان میدهند. در این بُعد شخصیتی، افراد از نظر عاطفی به دلیل داشتن ثبات و آرامش، و همچنین دارا بودن کنترل بالایی بر خود، توصیف میشوند.
برونگرایی (Extraversion)
افرادی که در بعد برونگرایی نمرات بالاتری را دارند، به دلیل ویژگیهایی چون محبتآمیزی، تعاملپذیری، انرژی، خوشبینی و هوشمندی، به عنوان افرادی مواهبآمیز و جذاب شناخته میشوند. به عبارت دیگر، این افراد دارای سازگاری بالا با محیط اجتماعی، پذیرش تغییرات و آمادگی برای شکلگیری روابط مثبت هستند. از سوی دیگر، افراد درونگرا به طور کلی برخوردار از آرامش، تفکرات محوری و بیطرفی هستند.
آنها ممکن است به عنوان افراد آرام و منفعل که بهطور مثبت یا منفی نقدها و احساسات خود را اظهار نمیکنند، شناخته شوند. نظریه شخصیت آیزنک به این باور است که این تفاوتها در شخصیتی از نظر فیزیولوژیکی ناشی میشود و به عنوان یکی از اصول اساسی این تئوری مطرح میشود.
روان پریشی (Psychoticism)
سطح روانپریشی یک فرد نمایانگر حدود آسیبپذیری و شکنندگی ذهنی آن فرد در مواجهه با ضربهها، پرخاشگری و فراگیری عدم همدلی است. این افراد به طور عمده با ویژگیهایی چون کمبود حساسیت، تمایل به انزوا، انعدام همدلی، افراز و نشیبات عاطفی شدید، نمایانگری خشونتآمیز، تمایل به پرخاشگری و داشتن نیازها و ارتفاعات عجیب و غریب مشخص میشوند. این ویژگیها نشاندهنده جنبههای منفی و نامطلوب در رفتارها و تعاملات اجتماعی این افراد است.
در صورت کسب نمره بسیار بالای روانپریشی، امکان دارد فرد مستعد ابتلا به اختلالات روانی متنوع از جمله اسکیزوفرنی باشد. برخلاف سایر بُعدهای شخصیت، روانپریشی دارای یک قطب مخالف نیست و در تمام افراد در سطوح مختلف قابل مشاهده است. این ویژگی نشاندهنده وجود ابعادی نه چندان مشخص و منظم در شخصیت فرد است که ممکن است به نوعی از نقصان در سازماندهی و پردازش اطلاعات روانی ناشی شود.
تست شخصیت هگزاکو (HEXACO)
مدل HEXACO، یک چارچوب شش بعدی از ساختار شخصیت انسانی را به تصویر میکشد که توسط دو روانشناس به نامهای اشتون و لی تدوین شده است. این مدل در کتاب “فاکتور اچ شخصیت” ارائه شده و از نتایج مطالعات واژگانی در چندین کشور اروپایی و زبانهای آسیایی الهام گرفته است.
شش بُعد اصلی این مدل عبارتند از صداقت-فروتنی (H)، احساسات (E)، برونگرایی (X)، توافق (A)، با وجدان بودن (C) و گشودگی به تجربه (O). این ابعاد تفصیلی از ویژگیهای شخصیتی را ارائه داده و به عنوان یک الگوی جامع برای توصیف مختلف جنبههای شخصیت انسانی شناخته میشود.
همانطور که پیداست، تست HEXACO نسبت به تست نئو، که قبلاً به آن اشاره شد، یک عامل اضافی دارد و آن عامل صداقت-فروتنی است. در این تست، هر عامل از صفاتی تشکیل شده است که دارای میزان بالا یا پایینی از ویژگیهای مشخصی میباشد. مدل HEXACO با استفاده از روشهای مشابه به سایر طبقهبندیهای صفتها گسترش یافته و بر اساس پایههای کارهای کاستا، مککری، و گلدبرگ ایجاد شده است.
تست HEXACO به عنوان یک ابزار، به نظر میرسد که در جوامع آسیایی به خوبی میتواند ویژگیهای شخصیت را به تصویر بکشد. این تست با ارائه نظریه شش بُعدی از شخصیت، به دقت بیشتری در توصیف خصوصیات فردی پرداخته و در ارتباط با جوامع و فرهنگهای آسیایی به عنوان یک ابزار معتبر شناخته میشود.
تست های فرافکن (Projective Measures)
تستهای فرافکن، به طور متفاوت از آزمایشهای عینی، بر اعتقادات مجری یا آزمایشکننده تأثیر دارند. این آزمایشات بر اساس روانشناسی فرویدی یا روانکاوی عمل میکنند. این رویکرد به دنبال افشای درک ناخودآگاه افراد است، با استفاده از محرکهای مبهم برای آشکار کردن جنبههای درونی شخصیت.
دو تست فرافکن محبوب، تست اندریافت موضوع و تست رورشاخ هستند. در این تستها، از محرکها و سوالاتی با محتوای مبهم برای حاصل کردن پاسخهایی که اطلاعات نهان و ناخودآگاه را فاش میکنند، استفاده میشود.
تفاوت تستهای فرافکن با سایر آزمونهای عینی در این است که این تستها میتوانند جنبههای خاصی از شخصیت را که از طریق یک آزمون عینی اندازهگیری نمیشود، در معرض نمایش قرار دهند. به عبارت دیگر، تستهای فرافکن به دلیل استفاده از محرکها و سوالات مبهم، میتوانند ویژگیهای ناخودآگاه و خصوصیات شخصیتی عمیقتری را آشکار سازند که با استفاده از روشهای عینی معمولاً قابل اندازهگیری نیستند. به عنوان مثال، این تستها میتوانند در کشف ویژگیهای ناخودآگاه شخصیت یا ویژگیهایی که فرد خود احتمالاً از آنها آگاه نیست، به ما کمک کنند.
تستهای فرافکن به دلیل ناکافی بودن اعتبار و روایی، مورد انتقاد بسیاری از تحقیقات علمی قرار گرفتهاند. این تستها اغلب بر اساس قضاوتها و تفسیرهای ذهنی روانشناسان انجام میشوند و به دلیل اینکه به شدت به عوامل فردی و ذهنی تکیه دارند، در پژوهشهای علمی به کار نمیآیند.
تست رورشاخ (Rorschach)
تست رورشاخ از ده نمونه جوهر بهرهمند است که توسط هرمن رورشاخ ارائه شده است. این آزمون از شرکتکنندگان خواسته میشود که نمادهای مختلف جوهرها را تشخیص داده و شکل هر یک را شناسایی کنند. این تست به وسیله تصاویر جوهرها اطلاعاتی درباره نگرشها، تصمیمگیریها و ویژگیهای شخصیتی افراد ارائه میدهد.
در پایان آزمون، مدیر آزمون از شرکتکنندگان سؤالاتی مانند آنچه که هر قطعه از جوهر افشان نمایانگر چه جنبهای از شخصیت است، میپرسد. این تست قابل استفاده برای ارزیابی ویژگیهای شخصیتی و همچنین عملکرد عاطفی افراد است و فرض میشود که نگرشها و انگیزههای ناخودآگاه را به تدقیق اندازهگیری میکند.
تست اندریافت موضوع
تست اندریافت موضوع (TAT) از ۳۰ کارت (که یکی از آنها خالی است) تشکیل شده است و نقشههای مبهمی را به تصویر میکشد. در این تست، شرکتکنندگان موظف به بیان یک داستان برای هر تصویر میشوند. آنها باید به هر تصویر به گونهای نگاه کنند که موجب ایجاد داستان و بازنمایی از افکار و احساسات شخصیتها شود. مشابه به تست رورشاخ، این آزمون به نظر میرسد تواناییها و ویژگیهای شخصیتی، همچنین عملکرد عاطفی فرد را نمایش میدهد.
اعتبار و روایی تست های شخصیت
ارزیابی شخصیت بر اساس اعتبار و روایی متغیرهای مختلفی دارد. تمام تستهای شخصیتی یکسان نیستند و در بررسی اعتبار و روایی آنها، برخی از ویژگیهای روانسنجی بهتر عمل میکنند. اعتبار به میزانی اشاره دارد که آیا یک تست واقعاً ساختاری را که برای اندازهگیری طراحی شده است، به درستی اندازهگیری میکند یا خیر. همچنین، روایی به میزانی ارتباط دارد که یک آزمون نتایج ثابت و پایدار را نشان میدهد و اطمینان مییابیم که اندازهگیریها به درستی و به تناسب واقعیت انجام شدهاند.
ارزیابی شخصیت بر اساس اعتبار و روایی در تستها متفاوت است، زیرا هر تست شخصیتی مشخصهها و ویژگیهای خاص خود را دارد. هنگام بررسی روایی و پایایی تستهای شخصیت، برخی از ویژگیهای روانسنجی نسبت به دیگران از نظر کیفیت بهتری برخوردارند.
اعتبار به این اشاره دارد که آیا یک تست واقعاً توانایی اندازهگیری یک ویژگی یا ساختار خاص را دارد یا خیر. به عبارت دیگر، آیا تست واقعاً موفق به اندازهگیری آن چیزی است که اندازهگیری آن را ادعا میکند؟
روایی به میزانی اشاره دارد که آیا یک تست در واقعیت افراد را به درستی میسنجد یا خیر. یعنی نتایج تست ثابت و پایدار با تفاوتهای حقیقی میان افراد همخوانی داشته باشد. به این ترتیب، اطمینان حاصل میشود که نتایج تست واقعیتپذیر و قابل اعتماد هستند.
اعتبار و روایی تست های عینی شخصیت
آزمونهای عینی، از جمله تست شخصیت MBTI، تست شخصیت نئو، تست شخصیت چند محوری مینهسوتا، تست شخصیت کتل، تست شخصیت نئو، و تست هگزاکو، به نسبت آزمونهای فرافکن، به میزان زیادی از تعصب شدید یا تأثیر اعتقادات آزمایشکننده خارج هستند.
به همین دلیل معتقدند که این آزمونهای عینی اعتبار بیشتری نسبت به آزمونهای فرافکن دارند. با این وجود، چالش آزمونهای عینی در این است که اگر افراد به دلیل نمایش بهترین ویژگیهای خود یا تحت تأثیر انگیزههای ناخودآگاه، به صورت صادقانه به گزینهها پاسخ ندهند، اعتبار تست ممکن است خدشهدار شود.تست MMPI با بهرهگیری از شاخصهای اعتبار، قادر است مقاومت و عدم صداقت فرد را تجزیه و تحلیل کند.
اگرچه هر یک از تستهای مذکور دارای نوع خود و محدودیتهای خاصی هستند، باید توجه داشت که این آزمونها به علت سالها تحقیقات و آزمایشهای عملی، به سطح بالایی از اعتبار و روایی دست یافتهاند. همچنین، تحقیقات گسترده ای وجود دارد که به کاربردهای عملی این تستها در اندازهگیری و تحلیل ویژگیها و شخصیت افراد اشاره دارد.
اعتبار و روایی تست های فرافکن شخصیت
مخالف تستهای عینی، آزمون های فرافکن به اعتقادات حساستری وابسته هستند. این تستها، از جمله تست رورشاخ و تست اندریافت موضوع، به دلیل عدم قطعیت و اعتبار مشکلاتی را با خود به همراه دارند. عدم مبنای علمی، نبود شواهد علمی قوی و تکیه بیش از حد بر داوری ذهنی روانشناس، این تستها را از سوی برخی انتقادات مواجه کرده است.
مخالف تستهای عینی، تستهای فرافکن به اعتقادات افراد حساستر وابسته هستند. این تستها، از جمله تست رورشاخ و تست اندریافت موضوع، به دلیل عدم قطعیت و اعتبار، مشکلاتی را با خود به همراه دارند. نبود شواهد علمی قوی، عدم وجود اطلاعات علمی مستدل و تکیه بیش از حد بر داوری ذهنی روانشناس، این تستها را به انتقاداتی مواجه کرده است.
تعدادی از آزمایشات که در تست رورشاخ پیشبینی شدهاند، مراحل استاندارد سازی را طی کردهاند تا بتوانند به طور مؤثر افسردگی، روانپریشی، و اضطراب را اندازهگیری کنند. با این حال، در تست اندریافت موضوع که شامل داستاننویسی است، استانداردسازی اجرای آزمون عملاً ممکن نیست و باعث میشود که این تست از روایی و اعتبار نسبتاً کمی برخوردار باشد.
کاربرد تست های شخصیت
به سوال اول متن بازگشته و به موضوع شخصیت پرداختهایم. تعداد زیادی تست شخصیت وجود دارد که میتوان بر اساس آنها به سنجش و درک شخصیت پرداخت. بدون در نظر گرفتن اینکه کدام یک از این تستها را انتخاب کنیم، باید آگاه باشیم که هر کدام از این تستها به نحوی میتوانند به ما کمک کنند تا بهتر با شخصیت خود آشنا شویم.
برای مثال، تست شخصیت مایرز بریگز قسمتی از ویژگیهای ما را به خوبی نمایان میسازد. این تست به عنوان یک ابزار شناختی دارای کاربردهای بسیاری است و با وجود انتقاداتی که به آن مطرح شده، توسط افراد زیادی بهرهگیری شده و تأثیرات مثبت آن در زندگی فردی گزارش شده است.
به عنوان یک مثال دیگر، تست MMPI نیز در بسیاری از جنبهها تأثیرگذار بوده و بخشی از شخصیت را بر اساس اختلالات روانی مورد بررسی قرار میدهد. همچنین، تست نئو، با تمام انتقادات روانسنجی که به آن وارد شده است، قابلیت داشتن کاربردهای زیادی برای ارزیابی در سازمانها را دارد. در ادامه، به بررسی این کاربردها اشاره خواهیم کرد:
شخصیت شناسی و حرفه تخصصی
آیا باید مهندس باشید یا پزشک؟ یک مددکار اجتماعی یا یک روزنامهنگار؟ شخصیت شما ممکن است با برخی از مشاغل هماهنگی بیشتری داشته باشد. برخی از مواقع، یک فرد خجالتی و آرام نمیتواند نقش یک منشی یا باجهدار بانک را به خوبی ایفا نماید.
به همین دلیل، تستهای شخصیتی در فرآیند استخدام برای تعیین سازگاری شخص با مشاغل مختلف واکنشهای فرد در محیطهای مختلف بسیار کاربردی هستند. این تستها به مسئولان منابع انسانی کمک میکنند تا فرد را در جایی که تواناییها و ویژگیهای شخصیتیاش مطابق با آن باشد، استخدام کنند.
وال استریت ژورنال گزارش داده است که برخی از شرکتها در فرآیند استخدام خود از تستهایی همچون تست شخصیت MBTI استفاده میکنند. علاوه بر این، پس از استخدام یک کارمند، شرکتها ممکن است تستهای شخصیتی را در طول مراحل آموزش نیز برای افزایش بهرهوری و سازگاری بهتر با محیط کار مورد استفاده قرار دهند. این روشها به کمک مدیران منابع انسانی میآید تا بهترین افراد را انتخاب کرده و آموزشهای مؤثرتری ارائه دهند.
شخصیت شناسی و رشته تحصیلی
ارزیابی شخصیت همچنین میتواند به دانشآموزان و دانشجویان در انتخاب رشته تحصیلی به صورت موثری کمک نماید. با داشتن آگاهی بیشتر درباره اینکه شخصیت شما با چه نوع مشاغلی همخوانی دارد، میتوانید تصمیمات بهتری در خصوص انتخاب رشته و شغفهای خود اتخاذ کنید. این اطلاعات به دانشآموزان کمک میکند تا بهترین تطابق بین توانمندیها و تمایلات شخصی خود و زمینههای تحصیلی را شناسایی کرده و به دورههای تحصیلی مناسبتری هدایت شوند.
بنابراین، انتخاب رشته مناسب با شخصیت میتواند به بهبود عملکرد و توانمندی در آن رشته منجر گردد. این موضوع اهمیت زیادی دارد، زیرا هماهنگی بین شخصیت فرد و رشته تحصیلی میتواند به عملکرد مؤثرتر و درازمدتتر در زمینه تحصیلی منتخب کمک کند. به عبارت دیگر، اگر شخصیت فرد با رشته تحصیلی او همخوانی داشته باشد، احتمالاً او بهترین تلاش خود را در آن زمینه خواهد کرد. به عکس، عدم تطابق میتواند منجر به کاهش علاقه و انگیزه فرد نسبت به رشته تحصیلی شود و در نهایت منجر به احساس دلزدگی و عدم رضایت در انتخاب حرفه شود.
نکته حائز اهمیتی که باید به آن توجه کرد، این است که تست شخصیت تنها یک بخش از فرآیند انتخاب رشته تحصیلی است. بنابراین، به منظور به دست آوردن نتایج دقیقتر و جامعتر، معمولاً توصیه میشود که از ترکیب تستهای مختلف استفاده گردد. به عنوان مثال، تست رغبت سنج استرانگ میتواند به بررسی علاقهها و توانمندیهای شخص در زمینههای مختلف کمک کند، در حالیکه تست هوش گاردنر میتواند ابعاد مختلف هوش و استعدادهای چندگانه را بررسی نماید.
به این ترتیب، ادغام تستهای شخصیتی نظیر تست شخصیت MBTI یا تست شخصیت کتل با سایر ابزارهای ارزیابی میتواند به فرد در انتخاب رشته تحصیلی مناسب کمک کرده و تصمیمگیری را به شکل جامعتری آسانتر نماید.
شخصیت شناسی و درک نقاط قوت و ضعف
هر چه بیشتر درکی از نحوه عملکرد شخصیتی خود پیدا کنید، قدرت پوشش دادن نقاط ضعف و بهرهگیری از نقاط قوت خود را به بهترین شکل امکانپذیر خواهید داشت. به عنوان مثال، با تجزیه و تحلیل ارزیابیها بر اساس تست شخصیت مایر-بریگز، ممکن است بفهمید که افراد با نوع شخصیت ESFJ یا “مراقبان” تمایل دارند به خوشحال کردن دیگران و در تلاشند تا به رشد و پیشرفت افراد دیگر کمک کنند. اما، نقطه ضعف آنها ممکن است این باشد که نیازهای شخصی خود را به نادیده میگیرند.
آگاهی از این ویژگیها و صفات شخصیتی، فرآیند بهبود بخشی و توسعه شخصی را تسهیل میکند. این شناخت عمیقتر درباره ویژگیها و ویژهگیهای مختلف شخصیتی، افراد را در جهت بهبود عملکرد شخصی و ارتقاء کیفیت زندگی خود هدایت میکند.
شخصیت شناسی و تعاملات اجتماعی
تست شخصیت شناسی به شما این امکان را میدهد که با افراد بر اساس ویژگیهایشان بهتر آشنا شوید. میچ پرینستاین، استاد روانشناسی در دانشگاه کارولینای شمالی در چاپل هیل، در سال ۲۰۱۴ تأکید کرد: “تستهای روانشناسی، به خصوص تستهای شخصیت، به شما بازخوردهایی درباره خودتان ارائه میدهند.
این تستها به شما امکان میدهند تا ویژگیهای منحصر به فرد خودتان را درک کنید، تفاوتهایتان با دیگران را بشناسید و میزان شباهت شما به یک زیرگروه خاص از افراد را اندازهگیری کنید. این آگاهی در واقع به عنوان یک منبع بسیار ارزشمند برای افراد شناخته میشود.”
بنابراین، داشتن آگاهی از خود و دیگران میتواند به تعامل مؤثر و سازنده ما در زندگی اجتماعی و زندگی زناشویی کمک بزرگی نماید. با اجرای این تستها، میتوانیم افرادی که با ما تعامل مثبت دارند یا به ما تضاد دارند را بهتر بشناسیم. این آگاهی به ما امکان میدهد تا با افراد مکمل به ما هماهنگ شویم یا با افراد متضاد، با توجه به تفاوتها، همکاری کنیم و ارتباطات موثر برقرار کنیم. این آگاهی میتواند به ما در بهبود مهارتهای همکاری و ارتباطات اجتماعی کمک کرده و زندگی اجتماعی و خانوادگی ما را بهبود بخشد.
شخصیت شناسی و سبک زندگی
پس از شناخت بهتر از شخصیت خود، تجربه زندگی شما به شکلی کاملاً متفاوت تر خواهد بود. این شناخت امکان انتخابهای موثرتر و هوشمندانهتر در زندگی را برای شما ایجاد میکند. این انتخابات ممکن است از انتخاب محیط تعطیلات گرفته تا انتخاب همسر مناسب یا حتی انتخاب محل زندگی، شغل و سایر جنبههای زندگی روزمره شما شامل شود.
اطلاعاتی که از شناخت بهتر از شخصیت خود به دست میآورید، میتواند در انتخاب محیط تعطیلات کمک کند؛ به عنوان مثال، آیا ترجیح میدهید در یک محیط شلوغ و شهری تفریح کنید یا در یک روستای آرام و دور افتاده اقامت داشته باشید؟ همچنین، انتخاب همسر با توجه به ویژگیهای شخصیتی میتواند راحتی و هماهنگی بیشتر در زندگی خانوادگی را به دنبال داشته باشد.
در نهایت، تفریحات و استفاده از اوقات فراغت شما نیز میتواند بر اساس شناخت بهتر از خود به شکلی تنظیم شود که با ویژگیها و نیازهای شخصیتی شما هماهنگ باشد. این شیوه زندگی مطابق با شناخت از شخصیت، منجر به زندگی بهتر و خوشحالتر خواهد شد.هنگامی که با ویژگیهای خود آشنا میشوید، میتوانید با اطمینان بیشتری وارد جوامع شوید و به خوبی از شخصیت خود بهرهمند شوید. شناخت از ویژگیهای شخصیتی که دارید، امکان میدهد واقعیتهای زندگی خود را بهتر درک کنید و به پتانسیل و انرژی ذاتی خود دست پیدا کنید تا به خودشکوفایی و رشد فردی بیشتری دست یابید.
شخصیت شناسی به شما این امکان را میدهد که ارتباط عمیقتری با خود برقرار کنید و از تواناییها و مهارتهای خود به بهترین شکل استفاده نمایید. این فرآیند به شما کمک میکند تا به توانمندیها و نقاط قوت خود آگاه شوید و آنها را در زندگی روزمره و در مسیر رسیدن به اهدافتان بهرهمندی کنید.
اطلاعات به دست آمده از شناخت از ویژگیهای شخصیت، ابزار قدرتمندی است که به شما کمک میکند تا زندگی خود را به سمت بهبود و بهتر شدن هدایت کنید و به بهترین شکل ممکن از توانمندیهای ذاتی خود بهرهمند شوید.
نتیجه گیری
تست شخصیت شناسی ابزاری است که به افراد در درک و شناخت بهتر از خودشان کمک می کند همچنین این تست ها بر اساس نظریات و روش های روانشناسی طراحی و تدوین شده اند و اغلب به صورت سوالنامه های استانداردی ارائه می شوند.
با استفاده از تست های شخصیت شناسی، میتوانید نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنید، الگوهای رفتاری خود را درک کنید و به عواملی مانند تمایلات شغلی، روابط اجتماعی، استرس و انگیزش مرتبط با شخصیت خود بیشتر بپردازید.نتایج تست شخصیت شناسی می توانند به شما در چندین زمینه کمک کنند:
شناخت بهتر از خود: تست های شخصیت شناسی به شما کمک می کنند تا درک عمیقی از نقاط قوت و ضعف خود داشته باشید و در جهت بهبود شخصیت خود تلاش کنید.
رشد شخصی: با استفاده از نتایج تست شخصیت شناسی، می توانید به رشد و توسعه شخصی خود بپردازید و مهارت ها و خصوصیات مورد نیاز را بیشتر تقویت کنید.
بهبود روابط: با درک بهتر از شخصیت خود و شناخت الگوهای رفتاری، می توانید در روابط خود با دیگران بهبود بخشید و درک عمیق تری از نیازها و تمایلات شخصیتی دیگران داشته باشید.
استرس و مدیریت احساسات: با شناخت بهتر از خود، می توانید در مدیریت استرس و احساسات خود موثرتر عمل کنید و راهکارهای مناسبی برای مواجهه با چالش های روزمره پیدا کنید.
در کل، تست های شخصیت شناسی ابزاری قدرتمند برای شناخت و توسعه شخصی هستند و می توانند به شما کمک کنند تا در راستای رشد و بهبود خود پیشرفت کنید. با این حال، مهم است که نتایج را به عنوان یک ابزار راهنما در نظر بگیرید و با توجه به شرایط و متغیرهای دیگر زندگی خود، تصمیمات مناسبی بگیرید.