آیا با آسیب های برچسب زدن به کودک آشنا هستید؟ اصلا برچسب زدن یعنی چه و برچسب زدن به دیگران چه پیامدهایی به همراه خواهد داشت؟ تمام این سوالات مواردی است که لازم است به صورت تخصصی مورد بررسی قرار بگیرد و در انتها نیز با عواقب برچسب زدن آشنا خواهیم شد.
در خصوص کودکان باید بدانید که آنها موجودات بسیار پیچیده ای هستند و در بسیاری از موارد درک آنها بسیار سخت و دشوار است. به همین دلیل ممکن است والدین می توانند به خوبی فرزندانشان را درک کنند و به راحتی به آنها برچسب بزنند. چرا که والدین وقتی احساسات متناقضی در مورد فرزندانشان به دست می آورند شروع به برچسب زدن می کنند که در نتیجه به روحیه و اعتماد به نفس کودک آسیب وارد می کنند.
به دلیل اهمیتی که موضوع برچسب زدن به کودک دارد در این قسمت از مجله عملی برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای با عنوان برچسب زدن به کودک و تاثیر و آسیب های آن را در اختیار شما علاقه مندان به مجموعه مقالات علمی روانشناسی قرار دهیم.
برچسب زدن به کودک
به طور کلی برچسب زدن به کودک به معنای انتساب یک اصطلاح به دلیل بروز یک رفتار خاص در کودک است. به عنوان مثال ممکن است کودکی تحرک زیادی داشته باشد و از این رو دیگران به او برچسب بچه شیطان را نسبت می دهند. در حالی که از نظر علمی کودکانی که دچار اختلال ADHD یا همان اختلال نقص توجه و بیش فعالی هستند همواره از خودشان چنین رفتارهایی را نشان می دهند که این به معنای شیطان بودن فرد نیست. پیشنهاد می شود تا مقاله تاثیر جملات سمی بر کودکان را مطالعه نمایید.
یا زمانی که در سیستم آموزشی و مدرسه، کودک به خوبی نمی تواند مطالب را درک کند و مشکلاتی در نیازهای آموزشی وجود دارد برچسب زدن به کودک به شکل اصطلاحاتی مانند خنگ و کودن خواهد بود. در حالی که چنین مشکلی از نظر علمی تحت عنوان اختلال یادگیری مطرح است.
یا زمانی که کودکی از نظر اعتماد به نفس مشکل دارد و همیشه در انزوا به سر می برد به او برچسب بی عرضه می زنند، در صورتی که اصلا به این شکل نیست و باید ریشه مشکل را در فرد شناسایی کرد.
پیامدهای ناشی از برچسب زدن به کودک
برخی افراد ممکن است در خصوص برچسب زدن به کودک بیان کنند که این کار دارای مزیت هایی است و باید از آن استفاده کرد. در حالی که اصلا به این شکل نیست و آسیب های ناشی از برچسب زدن به کودک آنقدر زیاد است که هرگز نمی توان از آن چشم پوشی کرد.
به یاد داشته باشید که وقتی شما به فرزند خود برچسب می زنید او گمان می کنند که واقعا فرد بی عرضه و دست و پا چلفتی است و هیچ کاری از دست او بر نمی آید و همین تفکر موجب می شود تا اعتماد به نفس او تضعیف شود و در نتیجه مشکلات بسیاری برای او ایجاد شود.
پیشنهاد ویژه : کارگاه آموزش کامل فرزندپروری
به همین دلیل در جامعه افراد بسیاری زندگی می کنند که دچار درماندگی آموخته شده هستند و بر این باورند که هرگز شرایط زندگی شان درست نخواهد شد و با تلاش کردن نمی توانند به جایی برسند. این افراد به دلیل مشکلاتی که در زندگی گذرانده اند به این باور دست یافته اند که دنیا جایی برای زندگی نیست و به کسی نمی توان اعتماد کرد در نتیجه عزت نفس آنها کاهش می یابد.
برخی افراد از برچسب هایی استفاده می کنند که نتیجه چنین برچسب هایی ایجاد رفتارهای ضد اجتماعی در کودک است و در مدرسه با دوستانش به صورت نادرستی برخورد می کند. به عنوان مثال اگر پدر و مادر مدام از اصطلاحاتی مانند ملکه، ارباب، رئیس و … برای فرزندانشان استفاده کنند آنها به این باور می رسند که جایگاه ویژه ای دارند و دیگران باید زیر دست آنها باشند. به این ترتیب در مدرسه خیلی زیاد با دیگران درگیر می شوند و همواره از دیگران توقع دارند.
باور به برچسب
زمانی که والدین، خانواده و دیگران به کودک برچسب می زنند باعث می شود تا کودک به فکر فرو رود و راجع به آن برچسب تفکر کند و چون تفکر شناختی کودک در حال رشد است آسیب زیادی به شخصیت کودک وارد می شود. بنابراین در نظر داشته باشید که برچسب زدن به کودک بسیار اشتباه و بوده و می تواند سبب بروز اختلالات رفتاری در کودک شود.
نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که بچه ها قدرت تحلیل بالایی ندارند و نمیتوانند برچسب هایی که به آنها زده می شود را نادیده بگیرند و بدانند که اگر فردی به آنها برچسبی بزند چیز خاصی نیست و او باید به کارش ادامه دهد و اصلا برایش چنین حرف هایی مهم نباشد.
به این ترتیب چون تفکر کودک مانند بزرگسالان نیست و نمی تواند به خوبی موضوعات را تحلیل کند تحت تاثیر برچسب هایی که به او زده می شود قرار می گیرد و در نتیجه سلامت روان او آسیب می بیند. به عنوان مثال اگر در کودکی پدر و مادر کودک مدام به فرزندشان بگویند که مهندس من، خلبان من و … او باور می کند که چنین قدرت و نیرویی دارد و می تواند در آینده یک مهندس یا خلبان شود.
اما مشکل زمانی آغاز می شود که فرد بزرگتر شده و هویتش شکل می گیرد و ممکن است به موضوعات دیگری علاقه داشته باشد. به همین دلیل چون نتوانسته به آن چیزی که والدین می خواسته اند برسد دچار احساس ضعف شدید می شود.
بدبینی نسبت به کودک
برچسب زدن به کودک موجب می شود تا دیگران نسب به او نگرش متفاوتی داشته باشند و در نتیجه توقع آنها نیز تغییر می کند. یعنی والدین، معلمان و دیگران گمان می کنند که آن کودک یک فرد بی عرضه و کودن است که هیچ کاری از دستش برنمی آید.
در حالی که اصلا به این شکل نیست و آنها بر اساس قضاوت شخصی و تفکر کلیشه ای با کودک برخورد می کنند. همین مسائل موجب می شود تا اعتماد به نفس کودک به شدت آسیب ببیند و در نتیجه هیچ فردی به کودک اعتماد نداشته باشد.
پذیرش برچسب و کنار آمدن با آن
زمانی که برچسب زدن به کودک ادامه می یابد و مدام به کودک گفته می شود که تو هیچ کاری را به درستی انجام نمی دهی باعث می شود تا به این باور برسد که واقعا فرد بیهوده ای است و چون کاری از دستش برنمی آید مجبور است تا آن برچسب منفی را بپذیرد و در نتیجه رابطه او با دیگران دچار صدمه می شود و به دنبال آن دوستان کمی پیدا می کند و سلامت روانش به شدت آسیب می بیند.
پیشنهاد ویژه : کارگاه روانشناسی والدین سمی
همچنین ممکن است با گذشت زمان کودک تمایلی برای رفتن به مدرسه نداشته باشد که در بلند مدت مشکلات تحصیلی نیز برای او ایجاد می شود. همانطور که قبل تر گفته شد کودکان حتی در بزرگسالی نیز آن برچسب ها را با خودشان به همراه دارند و نمی توانند هرگز آنها را کنار بگذارند.
یعنی با این که به سنین بالایی رسیده اند باز هم رفتارهای گذشته را تکرار می کنند و خودشان نمی دانند که رفتار امروزشان برگرفته از برچسب هایی است که در کودکی به آنها نسبت داده شده است. از این رو والدین وظیفه دارند که به فرزندانشان احترام بگذارند و هرگز آنها را با اسامی نامناسب صدا نزنند. زیرا باعث می شوند تا از نظر عاطفی دچار اختلالاتی شوند که در بزرگسالی نیز بر زندگی آنها تاثیر می گذارد و در زندگی زناشویی نیز با همسرشان دچار مشکل می شوند.
نکته دیگری که لازم است به آنها توجه داشته باشید شکل گیری شخصیت و هویت کودکان است. یعنی چون کودکان هنوز به رشد کامل شخصیت دست نیافته اند اگر از سمت دیگران به خصوص والدین با اسامی نادرستی صدا زده شوند باعث می شود تا مشکلات زیادی برای آنها ایجاد شود و در نتیجه اعتماد به نفس آنها دچار خدشه شود.
توجه داشته باشید که هر کودکی دارای خصوصیات اخلاقی مربوط به خود بوده و نمی توان از تمام افراد توقع یکسانی داشت. به عنوان مثال ممکن است یک کودک با صدای بلندی حرف بزند و یا کودکی موقع انجام کار کمی کند باشد. این دلیل نمی شود که به خاطر رفتارهایی که مختص شخصیت آنهاست به آنها برچسب زده شود.
فشارهای ناشی از برچسب زدن به کودک
از طرف دیگر باید به موضوع فشارهایی که به دلیل برچسب زدن به کودک ایجاد می شود نیز توجه کنیم. به عنوان مثال اگر والدینی مدام فرزندشان بگویند که تو یک نابغه هستی و پزشک می شوی باعث می شود تا فشار زیادی بر کودک وارد شود و اگر شرایط ورود به رشته پزشکی برای او وجود نداشته باشد قطعا دچار مشکلات بسیاری در این زمینه می شود.
در این صورت او احساس شکست می کند و در نتیجه اعتماد به نفس او دچار آسیب می شود. به یاد داشته باشید که برچسب زدن به کودک تبعات بسیاری داشته و در نتیجه کودک شروع به همذات پنداری می کند و در نتیجه بر روی رشد او تاثیر می گذارد. به عنوان مثال اگر والدین مدام به فرزندشان برچسب دروغگو را نسبت دهند موجب می شود تا کودک به این باور برسد که برچسب دروغگویی خاص اوست و در بزرگسالی نیز به همین روش عمل می کند.
همچنین اگر برچسب بی عرضه به کودکی نسبت داده شود موجب ایجاد تفکر نقص در فرد می شود و در نتیجه اگر کار اشتباهی انجام دهد شروع به بهانه گیری می کند که من ذاتا فرد بی عرضه و دست و پا چلفتی هستم و همین ویژگی موجب می شود تا عملکرد او تحت تاثیر قرار بگیرد.
نکته ای که باید به آن توجه داشته باشید این است که از کودکی با فرزندتان به گونه ای برخورد نمایید که او بداند رفتار و شخصیت او دو مقوله جدا از هم هستند و اگر کار اشتباهی انجام داد باید کار و رفتارش را بررسی کنید تا کودک به این باور برسد که ماهیت و شخصیت او بد نیست و فقط رفتارش بد بوده و باید تلاش کند تا رفتارش را اصلاح نماید.
در این صورت حرمت نفس و اعتماد به نفس کودک دچار خدشه نمی شود و در نتیجه انگیزه پیدا می کند تا مشکلات رفتاری اش را اصلاح کند و هرگز اشتباهات گذشته اش را تکرار نکند.
برچسب ها ماندگار هستند
همانطور که در این مقاله گفته شد باید بدانید که در دوران کودکی، افرادی مانند والدین، معلمان و سایرین جزء اشخاص مورد اعتماد کودک هستند. از این رو اگر این افراد به کودک برچسب بزنند باعث می شود تا کودک به این باور برسد که این برچسب واقعی بوده و هرگز از شخصیت او جدا نمی شود.
ممکن است برخی از والدین با خود بگویند که ما فقط هدفمان تغییر و اصلاح رفتار فرزندمان است و هرگز منظور بدی از برچسب هایی که به او می زنیم نداریم. این در حالی است که ذهن کودک توانایی تحلیل شرایط را نداشته و اگر شما هر چیزی به او بگویید باعث می شود تا خیلی سریع آن برچسب را به شخصیتش بچسباند و آن را جزئی از وجودش بداند.
بنابراین اگر شما به فرزندتان مدام برچسب بی عرضه یا کودن را نسبت دهید باعث می شوید تا او در این رفتار بماند و هرگز برای اصلاح رفتارش تلاش نکند. زیرا او به این باور رسیده است پدر و مادری که برایش جایگاه ویژه ای داشته اند قطعا نظر درستی راجع او دارند و اگر به او برچسب بی عرضه را نسبت داده اند قطعا چیزی می دانسته اند و او به این باور می رسد که نمی تواند کاری برایش انجام دهد و تا آخر عمر یک فرد بی عرضه می ماند و برای غلبه بر ضعف ها هیچ تلاشی انجام نمی دهد..
عدم توجه به استعدادهای کودک
یکی دیگر از آسیب های برچسب زدن به کودک محدودسازی استعدادهایش است. به این معنا که اگر پدر و مادری مدام بر روی توانایی های هنری فرزندشان تاکید کنند و مدام به او صفت بهترین نقاش را القا کنند موجب می شود تا او به این باور برسد که قطعا یک نقاش خوب خواهد شد و با این که او استعدادش در زمینه دیگری است وارد رشته هنر و نقاشی می شود و در نتیجه سایر استعدادهایش نادیده گرفته می شود.
چرا که آن کودک می توانست یک بسکتبالیست حرفه ای و یا شیمیدان متخصص شود. بنابراین در نظر داشته باشید که حتی برچسب زدن به کودک اگر از نوع مثبت هم باشد باز باعث می شود تا بسیاری از استعدادهایش نادیده گرفته شود.
تغییر نگرش و نظرات دیگران
باید اشاره شود وقتی که والدین به فرزندانشان برچسب می زنند باعث میشوند تا نظر و نگرش دیگران نیز تحت تاثیر قرار بگیرد و آنها نیز به این باور برسند که آن شخص چه خصوصیاتی دارد. مثلا در تحقیقاتی که در این زمینه در دانشگاه هاروارد انجام شده است مشخص گردیده برچسب هایی که والدین به کودکان خود می زنند موجب می شود تا توقع معلمان نیز تغییر کند.
به عنوان مثال اگر از دوران کودکی والدین مدام نسبت به یکی از فرزندانشان نگاه ترحم آمیزی داشته باشند و گمان کنند که او به تنهایی نمی تواند کاری انجام دهد باعث می شوند تا دیگران نظر متفاوتی نسبت به آن شخص داشته باشند. در این صورت هم خود شخص به این باور می رسد که به تنهایی قادر به انجام دفاع از حق و حقوق خود نیست و هم دیگران به گونه ای دلسوزانه با وی برخورد می کنند.
حتی در مدارس نیز دیده شده است که اگر والدین مدام برچسب هایی مانند باهوش و درس خوان را به فرزندانشان نسبت دهند موجب می شود تا معلمان نیز نگاه ویژه ای به آن ها داشته باشند و در نتیجه سرنوشت آنها تحت تاثیر قرار می گیرد.
شکستن دل کودکان
باید اشاره شود که کودکان توجه ویژه ای به سخنان دیگران دارند و اگر متوجه شوند دیگران در مورد آنها نظر منفی و نادرستی دارند ناراحت می شوند و دلشان می شکند. به عنوان مثال اگر والدینی مدام به فرزندشان صفت بی عرضه بودن را نسبت دهند و در یک مهمانی نیز با همین برچسب فرزندشان را صدا کنند باعث می شود تا کودک به شدت ناراحت شود و در نتیجه سلامت روان او آسیب ببیند.
بنابراین چنین برچسب هایی به شخصیت کودک آسیب وارد می کند و باعث می شود تا او به این باور برسد که واقعا فرد بی عرضه ای است و در نتیجه آینده شغلی وی نیز تحت تاثیر چنین برچسب هایی قرار می گیرد. همچنین باید دقت داشته باشید که برچسب زدن به کودک کار نادرستی است و برچسب ها اصولا با نگاه منفی نگریسته می شود.
به عنوان مثال اگر پدر و مادری به فرزندشان صفت خجالتی یا بیش فعال را نسبت دهند باعث می شود تا کودک گمان کند که این احساسات بد بوده و در نتیجه شخصیت خودشان را هم بد می دانند.
برچسب ها دقیق نیستند
یکی از رفتارهایی که در بسیاری از والدین وجود دارد این است که همواره نظرشان را به فرزندانشان تحمیل می کنند. یعنی اگر کودک آن ها کاری انجام دهد خیلی سریع به رفتارشان برچسب می زنند. به عنوان مثال اگر کودک یک نقاشی بکشد خیلی سریع صفت بهترین نقاش را به او می دهند و یا اگر مشاهده کنند که کودک در حال مطالعه است فورا لقب دانشمند را به او نسبت می دهند. چنین رفتارهایی موجب می شود تا به جای اینکه کودک استعدادهای واقعی اش را کشف کند به دنبال تحقق نظرات والدینش باشد.
نکته بسیار مهمی که باید به آن توجه کنیم تغییر رفتاری است که در طول زمان برای تمامی افراد رخ می دهد. یعنی اگر کودکی رفتارهای هیجانی و پر تحرک داشته باشد بعد از چند سال به فرد آرامی تبدیل می شود. یا اگر یک کودک بسیار خجالتی باشد قطعا رفتارش تغییر خواهد کرد و در سال های دیگر به فردی خوش برخورد تبدیل می شود.
پس هرگز منصفانه نخواهد بود که به دلیل برخی از رفتارهای کودکان فورا به آنها برچسب منفی بزنیم. چرا که تمام برچسب ها آسیب ها هستند و در نتیجه شخصیت کودک را تحت تاثیر قرار می دهد. چنین کاری موجب می شود تا کودک به این باور برسد که واقعا لایق و شایسته آن برچسب است و هیچ گاه نمی تواند برای اصلاح آن کاری انجام دهد. در نتیجه دچار درماندگی آموخته می شود و برای تغییر و اصلاح رفتارش هیچ تلاشی نمی کند.
جلوگیری از برچسب زدن به کودک
شما به عنوان والد باید رفتار کودکتان را درک کنید و هرگز به شخصیت او برچسب منفی نزنید. به یاد داشته باشید که رفتار کودکان آنی بوده و طبق آنچه رخ داده است واکنش نشان می دهند پس چیزی که شما به آن فکر می کنید نیز فقط لحظه ای است و نمی تواند شامل تمام شخصیت کودک شود. به عنوان مثال هنگامی که عصبانی هستید نباید کاری انجام دهید که موجب پشیمانی شما شود.
زیرا در حین عصبانیت شما به شدت تحت فشار هستید و در نتیجه به فرزندتان برچسب منفی نسبت میدهید که هرگز واقعی نبوده و صرفا به دلیل عصبانیت خودتان چنین کاری را انجام داده اید. در عوض شما باید در ابتدا خودتان را آرام کنید و سپس با همدلی با فرزندتان گفتگو نمایید. کودکان زمانی که نمی توانند با احساساتشان کنار بیایند دست به بد رفتاری میزنند و اگر به مهارت کنترل احساسات دست یابند رفتارشان نیز تغییر خواهد کرد.
شما در این شرایط باید به صورت کنجکاوانه با فرزندتان برخورد کنید و در نتیجه رفتار همدلانه شما موجب می شود تا رفتارش اصلاح شود و هرگز کاری انجام ندهد که شما را عصبانی کند. همچنین لازم است تا به فرزندتان بگویید که شخصیت او ارتباطی با رفتارش ندارد و اگر کار اشتباهی انجام داد دال بر بد بودن شخصیت و وجود او نیست و فقط باید به اشتباهش فکر کند و به او کمک کنید که رفتارش را اصلاح کند.
به رفتار کودک توجه کنید
به یاد داشته باشید که هرگز نباید به کودکان خود برچسب بزنید و اگر فرزند شما در کاری مهارت دارد لازم است تا مهارت او را تحسین کنید و هرگز به او برچسب نزنید. به عنوان مثال اگر فرزند شما خیلی خوب با توپ بازی می کند لازم است تا مهارت ورزشی او را تحسین کنید ولی هرگز از برچسب هایی مانند بهترین فوتبالیست برای او استفاده نکنید.
همچنین اگر فرزند شما کاری انجام داد که باعث ناراحتی شما شد نیز نباید فورا به او برچسب منفی بزنید و فقط سعی کنید که راه درست را به او نشان دهید.
هرگز هیچ پدر و مادری نباید به فرزند خودش برچسب بزند، چرا که این کار سلامت روان و آینده فرد را تخریب می کند. بنابراین والدین وظیفه دارند تا برچسب زدن به کودک را کنار بگذارند و به جای آن به فرزندشان کمک کنند که نقاط ضعفشان را بهبود بخشند و مهارت هایشان را توسعه دهند.
برچسب های مثبت
به طور کلی متوجه شدیم که برچسب زدن به کودک کار اشتباهی است و موجب می شود تا شخصیت کودک دچار آسیب شود. اما سوالی که مطرح می شود این است که آیا می توانیم از برچسب های مثبت برای کودکان استفاده کنیم؟ به یاد داشته باشید که هرگز به طور مکرر به فرزندتان برچسب نزنید و صرفا اگر به قصد تحسین کردن می خواهید او را تشویق کنید می توانید به آنها بگویید که کارشان خوب بوده و آنها یکی از اعضای مهم خانواده و جامعه هستند.
نتیجه گیری
والدین باید بدانند که کودکان موجودات خاصی هستند و هر یک از آنها برای خودشان استعدادهای به خصوصی دارند. از این رو والدین وظیفه دارند که محیطی آرام و شاد را برای کودکان فراهم نمایند تا بتوانند فرزندانشان را برای آینده و زندگی سالم آماده کنند.
بنابراین با توجه به مطالبی که گفته شد متوجه شدیم که به طور کلی برچسب زدن به کودک عملی نادرست است و نباید به کودکان برچسب زده شود. چرا که هر فردی در طول عمرش نیاز دارد تا بدون آنکه مورد قضاوت قرار گیرد رفتار کند و ممکن است دچار اشتباه نیز شود و این کار دلیل برچسب زدن به کودک نمی شود.