برنا اندیشان | مرجع تخصصی بهترین پکیج های آموزشی
بد ریخت انگاری بدن موضوعی است که برخی افراد دچار آن بوده و زندگی شان را تحت الشعاع قرار داده است و همواره برایشان مشکلاتی را ایجاد می کند، خیلی مهم است که نسبت به بدنتان احساس مثبت داشته باشید و خود را همانطور که هستید بپذیرید، البته منظور سلامتی است که باید حفظ شود و به خاطر باورهای غلط به بدن و جسم خودمان آسیبی نزنیم، بد شگل انگاری بدن یک اختلال است که حتماً باید درمان شود تا فرد احساس مثبتی نسبت به بدنش داشته باشد و هرگز به خاطر تصورات اشتباه سلامتی اش را به خطر نیندازد، به همین دلیل در این بخش از پایگاه دانش برنا اندیشان تصمیم داریم تا مطلبی با عنوان درمان اختلال بد ریخت انگاری بدن و بررسی علت های نفرت از بدن در افراد را با شما عزیزان علاقه مند به علم روانشناسی قرار دهیم، پس تا انتهای مقاله با گروه برنا اندیشان همراه باشید.
درمان اختلال بد ریخت انگاری بدن و بررسی علت های نفرت از بدن در افراد
در مقاله درمان اختلال بد ریخت انگاری بدن و بررسی علت های نفرت از بدن در افراد شما با دلیل این اختلال آشنا شده و روش های درمانی نیز برای آن ارائه خواهد شد.
باید به نفرت داشتن از بدنمان پایان دهیم
عدم رضایت داشتن از شکل بدن در اعتیاد به غذا، خوردن احساسی و عاطفی، اختلال پرخوری
مسائل مربوط به تصویری که از بدنمان داریم در افراد مبتلا به اختلال خوردن مانند بی اشتهایی و پرخوری و حتی اختلال در زمینه پرخوری مواردی رایج را به دنبال دارد.
طبق تحقیقات انجام شده بر اساس مقیاس غذایی بیل، داشتن احساس بد از شکل بدن در افراد معتاد به خوردن بیش از حد غذا بسیار زیاد است. همچنین افرادی که دچار استرس هستند از بدن خود نفرت دارند و نارضایتی از بدنشان باعث شرمساری شان می شود. افرادی که با شکل بدنشان مشکل دارند از بودن در محیط های اجتماعی اجتناب میکنند و بسیار نسبت به این موضوع وسواس نشان میدهند. واغلب با داشتن رژیم های غذایی خودشان را عذاب میدهند. درک این نکته مهم است که داشتن یک سری باورهای غلط نسبت به شکل بدن میتواند اثرات منفی بر روی فرد داشته باشد و باید پرسید دلایل داشتن نفرت از شکل بدن از کجا آمده که در زیر برخی از دلایل آورده شده است.
۱. عدم حمایت اجتماعی می تواند عاملی خطرناک برای نفرت از بدن باشد. احساس اینکه مورد قبول و علاقه کامل خانواده و دوستان نیستید، دوست داشتن و پذیرش خود را دشوارتر می کند، به ویژه هنگامی که بدن دچار تغییرات می شود.
اگر زود بالغ شده اید و توسط گروه همسالان یا حتی اعضای خانواده خود مورد آزار و اذیت قرار گرفته اید، احتمال اینکه نسبت به بدن خود احساس بدی داشته باشید نسبت به شخصی که حمایت بیشتری دریافت کرده است بیشتر است، به خصوص اگر دختر باشید این موضوع تاثیر بیشتری بر شما می گذارد. ولی در مقابل به نظر نمی رسد حمایت اجتماعی یا فقدان آن به اندازه کافی بر پسران تأثیر بگذارد.
پیشنهاد ویژه : کارگاه روانشناسی درمان اختلال های شخصیت
۲. اگر تمایل به کمال گرایی دارید ، این ویژگی شخصیتی شما را در معرض خطر بیشتری برای بد شکل انگاری بدن قرار می دهد. کمال گرایی، به ویژه ترس از اشتباه و قضاوت توسط دیگران، می تواند شما را به تلاش برای تغییر شکل بدنتان وادارد، و باع می شود تا شکل بدنتان را به چیزی که میخواهید، نزدیک کنید. به عنوان بخشی از کمال گرایی، نیاز به بیش از به کنترل گر بودن (کنترل محیط خود) ممکن است باعث ایجاد نفرت از بدن شود، که ممکن است با نیاز به کنترل ظاهر بدن توضیح داده شود. و هنگامی که فرد قادر به انجام این کار نباشد، ممکن است منجر به انتقاد از خود و خلق و خوی منفی شود که بر روی بدن متمرکز شده است.
۳. یکی از رایج ترین دلایل بدشکل انگاری بدن ناشی از تجربیات آسیب زاست. ضربه، سؤ استفاده یا غفلت می تواند احساس ناتوانی در شما ایجاد کند. در تلاش برای کنار آمدن با این موضوع، برخی از افراد بر کنترل بدن خود تمرکز می کنند. ضربه جنسی در افراد مبتلا به اختلالات خوردن شیوع بیشتری نسبت به افرادی است که دچار این مشکل نشده اند. اعتقاد بر این است که وقتی ترومای جنسی قبل از یک اختلال خوردن ظاهر می شود، موجب ایجاد نارضایتی بدن، شرم، مشکلات جنسی و ترس از ضربه جنسی در آینده می شود. اختلال خوردن می تواند راهی برای کنار آمدن با ضربه یا تنظیم احساسات منفی باشد. در قربانیان آفریقایی-آمریکایی، نارضایتی و بد ریخت انگاری با شدت حمله جسمی و جنسی همراه بوده است. به عبارت دیگر، هرچه شدت حمله فیزیکی یا جنسی بیشتر باشد، شدت نفرت و افسردگی و بد ریخت انگاری بدن نیز بیشتر است.
اغلب قربانیان حمله یا سؤ استفاده ممکن است تجربیات گذشته خود را با نفرت بدنی فعلی خود ارتباط ندهند. این به این دلیل است که آسیب های جنسی به طور یکسان بر همه تأثیر نمی گذارد. با این وجود بسیار محتمل است که اگر بد ریخت انگاری بدن را تجربه می کنید و قربانی صدمات جنسی شده اید، این ضربه عامل مهمی در ایجاد مشکلات مربوط به تصویر بدن شما است.
۴. سایر دلایل نارضایتی بدن، مبارزه با خلق و خوی است. اقدامات شدید برای کاهش وزن – مانند رژیم های غذایی مکرر، پرخوری، پاکسازی، روزه داری یا ورزش بیش از حد – با پریشانی عاطفی و احساس گناه، ناامیدی یا از دست دادن کنترل غذا خوردن فرد همراه است. همه این احساسات ممکن است باعث ایجاد اختلال بد ریخت انگاری بدن شود. اگر از افسردگی رنج می برید، ممکن است متوجه افزایش نارضایتی از بدن، افزایش تمرکز روی مواردی که بدنتان را دوست ندارید، و تمایل به مقایسه منفی، بین بدن خود و سایر همسالان یا سایر اعضای خانواده داشته باشید. پسران با سطح بالایی از نارضایتی از بدن نیز ممکن است بیشتر در معرض افسردگی، اختلالات خوردن، چاقی و سؤ مصرف مواد مخدر باشند.
۵. هنجارهای اجتماعی – و میزان اعتقاد شما به آنها – یکی از علل اصلی است. نارضایتی بدن در بین دختران به دنبال بلوغ افزایش می یابد. نارضایتی از بدن در میان پسران نوجوان نیز نگران کننده است اما در دوران بلوغ کاهش می یابد. هم برای پسران و هم برای دختران، نفرت از بدن می تواند منجر به پریشانی عاطفی و تلاش چشمگیر برای تغییر ظاهر (مانند استفاده از استروئید یا جراحی زیبایی) همراه با اختلالات خوردن و افسردگی شود. غالباً با بالغ شدن دختران، وسواس بیشتری برای جذابیت پیدا می کنند و این در فرهنگ غربی به معنای لاغر بودن است. از طرف دیگر، پسران ممکن است بیشتر تمرکز خود را برای بزرگتر شدن و عضلات بیشتر نشان دهند، اگرچه برخی از پسران نیز وجود دارند که به لاغر بودن نیز اهمیت می دهند. اینکه یک دختری چقدر برایش مهم است که لاغر باشد و یا یک پسری که برایش بدن عضله ای اهمیت داشته باشد، می تواند میزان نارضایتی از بدن خصوصاً در دوران نوجوانی را پیش بینی می کند.
ممکن است فکر کنید، اگر شکم من آنقدر بزرگ نبود از بدن خود متنفر نبودم. اما نفرت از بدن همیشه با وزن، شکل و اندازه بدن ارتباط ندارد. نارضایتی از بدن بیشتر از آنکه در واقع وزن کنید به نحوه درک شما از وزن مربوط می شود. نفرت از بدن همچنین به عنوان راهی برای منحرف کردن حواس خود از سایر مسائل زندگی شما به کار می رود (به همین طریق می توان از غذا برای بی حس کردن یا جلوگیری از مواجهه با تجربه های زندگی – گذشته یا حال) استفاده کرد. وقتی تمام اضطراب، ترس، شرم و غیره را روی بدن متمرکز می کنید، مجبور نیستید دیگر به این تجارب زندگی فکر کنید یا آنها را التیام دهید، شغل جدیدی پیدا کنید، روی مشکلات زناشویی کار کنید و غیره. مطابق آنچه دوست دارید بدن شما به نظر برسد یا آنچه از طرف جامعه انتظار می رود برآورده نمی کند، بنابراین آن چیزی که باید تغییر کند برداشت شماست و نه ظاهر بدنتان، بدن شما دقیقاً همان شکلی است که هست و با برچسب منفی زدن، قضاوت بدن شما هیچ تغییری نخواهد کرد. اگر می توانستید “از خود لاغر متنفر باشید” این اتفاق افتاده بود، فکر نمی کنید؟
به جای اینکه بدن خود را به عنوان یک دشمن در نظر بگیرید، اولین قدم را برای بهبود نفرت از بدن خود بردارید، اولین گام این است که از افکار و احساسات خود در مورد بدن آگاه باشید و ببینید آیا می توانید در مورد بدن خود بی طرف باشید. “همینه که هست.” شروع با بی طرفی بدن، ممکن است به شما کمک کند گام های بعدی را برای پذیرش واقعی بدن و در نهایت مثبت شدن فکرتان در مورد بدن بردارید.
