ازدواج می تواند به سلامت جسمی و روانی افراد کمک کند، این موضوع جوانب مختلفی دارد که باید به صورت دقیق مورد مطالعه قرار بگیرد. به دلیل مهم بودن این امر در این قسمت از پایگاه دانش برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای با عنوان تاثیر ازدواج بر سلامتی و بررسی جنبه های مختلف ازدواج را در اختیار شما علاقه مندان به مطالب روانشناسی ازدواج قرار دهیم، پس اگر کنجکاو هستید تا با اثرات مثبت ازدواج آشنا شوید تا انتهای مقاله تاثیر ازدواج بر سلامتی با برنا اندیشان همراه باشید.
تاثیر ازدواج بر سلامتی و بررسی جنبه های مختلف ازدواج
در مقاله تاثیر ازدواج بر سلامتی بیان می کنیم که چگونه ازدواج می تواند به سلامتی جسمی و روانی افراد کمک کرده و با چه روش هایی می توان یک ازدواج موفق داشته باشیم.
ازدواج چگونه بر سلامت بزرگسالان تأثیر می گذارد
تحقیقات زیادی نشان می دهد که متاهل بودن به طور کلی برای سلامت جسمی و روانی شما مفید است. همسران فقط همراه و شریک صمیمی نیستند. آنها همچنین به یکدیگر در حفظ عادات سالم کمک می کنند، و در مواقع ضروری از حمایت عاطفی برخوردار می شوند
با این حال، تحقیقات زیادی نیز وجود دارد که نشان می دهد ازدواج های بد برای سلامتی افراد بسیار بدتر از ازدواج نکردن است. حتی در صورت عدم سؤ استفاده جسمی یا روانی، تنش های مکرر ناشی از درگیری و شکایت می تواند به صدمات جسمی و روانی قابل توجهی منجر شود.
با ورود افراد به سال های بزرگسالی، ازدواج اهمیت بیشتری در زندگی آنها پیدا می کند. وقتی بازنشسته می شوند، تمایل دارند شبکه روابطی را که می تواند به جبران برخی از تنش ها در خانه کمک کند، از دست بدهند. به همین ترتیب کودکان بالغ خانه را ترک می کنند و اغلب دور می شوند، در حالی که دوستی ها به دلیل از بین رفتن علایق متقابل، مشکلات سلامتی یا مرگ کاهش می یابد. برای کسب اطلاعات بیشتر به پکیج آموزش اصول و معیارهای ازدواج موفق مراجعه فرمایید.
در مقاله اخیر منتشر شده در مجله Research on Aging، روانشناسان دانشگاه بایلور، یینگلینگ لیو و لورا اوپنیکس، پویایی رابطه ای زوج های مسن را در ازدواج های طولانی مدت بررسی کردند. به طور خاص، آنها علاقه مند بودند کشف کنند که کدام جنبه های ازدواج باعث سلامتی در سنین پیری می شوند و کدام یک به آن آسیب می رسانند.
محققان ازدواج به طور کلی پویایی ازدواج را به دو دسته تقسیم می کنند : حمایت و فشار (درگیری). حمایت به هرگونه تعامل در زندگی زناشویی اشاره دارد که باعث افزایش بهزیستی جسمی یا روانی می شود. به عنوان مثال، همسر می تواند برای ترغیب شوهرش به غذای سالم، وعده های غذایی را برنامه ریزی کرده و خرید مواد غذایی بی ارزش را محدود کند. به همین ترتیب، شوهر می تواند از همسر خود پشتیبانی کرده و به او کمک کند تا اضطرابش در انجام کارها کاهش یابد.
پیشنهاد ویژه : کارگاه آموزش کامل زوج درمانی
در مقابل، فشار یا همان درگیری ها و مشاجرات زن و شوهر به فعل و انفعالاتی اشاره می کند که به بهزیستی جسمی یا روانی آسیب می رسانند. حتی برخوردهای کوچک می تواند به استرس قابل توجهی برای هر دو شریک منجر شود. لیو و اوپنیکس خاطرنشان می کنند که نق زدن و شکایت از اصلی ترین عوامل فشار در ازدواج، به ویژه ازدواج در افراد مسن است. همیشه برای جلوگیری از دلزدگی فرد مقابل، باید خیلی مراقب باشید، شریک زندگی را در وضعیت اضطرابی ثابت نگه می دارد که تأثیرات زیادی بر سلامت جسمی و روانی دارد.
با این حال، مهم است که درک کنیم حمایت و پشتیبانی اثر مثبت می گذارد و فشار نیز موجب اثر منفی است. در عوض ، هر یک به طور مستقل برای تقویت یا آسیب رساندن به رفاه طولانی مدت کار می کنند، و همچنین می توانند برای ایجاد تأثیرات خاص تعامل داشته باشند. در حالی که ازدواج هایی که دارای پشتیبانی هستند و فشار کمی وجود دارد، خوشبخت هستند و به طور کلی بهترین نتیجه را برای زنان و مردان به دنبال دارند، سایر ترکیبات حمایت و فشار نیز ممکن است تاثیرات متفاوتی بر زندگی زوجین بگذارد.
با توجه به این نکته، لیو و اوپنیکس طرحی را طراحی کردند که ازدواج ها را به چهار نوع تقسیم می کند، بسته به اینکه حمایت و فشار زیاد باشد یا پایین به طوریکه :
• ازدواج های حمایتی که دارای پشتیبانی بسیار زیاد و فشارهای ناچیزی دارند. همسران پشت یکدیگر بوده، و در زندگی هرگز یکدیگر را مقصر نمی دانند.
• ازدواج های دوطرفه که هم دارای پشتیبانی و هم دارای فشار هست. شرکا غالباً از نظر عاطفی به شدت به یکدیگر وابسته اند و با این وجود آنها نیز به الگویی شکایت و گله دچار شده اند. فعل و انفعالات مثبت و منفی مشترک هستند و تقریبا همیشه شدید هستند.
• ازدواج های بی تفاوت که دارای پشتیبانی و فشار کم هستند. شرکا معمولاً یکدیگر را نادیده می گیرند، فرصت های اندکی برای تعاملات مثبت فراهم می کنند اما مقابله را نیز به حداقل می رسانند. اگرچه آنها ممکن است بعنوان زوج در برخی از رویدادهای اجتماعی شرکت کنند، اما بیشتر زندگی جداگانه ای از یکدیگر دارند.
• ازدواج های بی حاصل (ازدواج های بد) که پشتیبانی آن بسیار کم اما از نظر فشار زیاد است. این ازدواج ها با مشاجره مداوم، نق زدن و شکایت همراه است و تعاملات مثبت اندک رخ میدهد.
تحقیقات قبلی ثابت کرده است که زوجین در ازدواج های حمایتی معمولاً از نظر جسمی و روانی بسیار بهتر از ازدواج های بی حاصل هستند. با این حال، لیو و اوپنیکس در مورد نتایج سلامتی در ازدواج های دوگانه و بی تفاوت تعجب کردند. آنها همچنین بررسی کردند که آیا در هر یک از انواع ازدواج بین زن و مرد تفاوت وجود دارد یا خیر.
برای بررسی این سوالات، لیو و اوپنیکس از داده های پروژه ملی زندگی اجتماعی، بهداشت و پیری که با هزاران نفر از افراد مسن در ایالات متحده در مورد موضوعات مختلف مصاحبه کرد، استفاده کردند. این مصاحبه ها در دو موج 2005-2006 و 2010-2011 جمع آوری شده است. در میان کسانی که شرکت کردند، 1250 نفر از طریق هر دو موج با یک شخص ازدواج کردند و اینها داده های مطالعه حاضر را فراهم کردند. همه شرکت کنندگان میزان افسردگی، خوشبختی و سلامت عمومی خود را ارزیابی کردند و همچنین میزان حمایت و فشار در ازدواج خود را گزارش کردند.
تاثیر ازدواج بر سلامتی
همانطور که انتظار می رفت، زوجین در ازدواج های بد حداقل ازدواج را از هر نوع ازدواج دیگر داشتند. علاوه بر این، مردان در این ازدواج ها از نظر جسمی بسیار رنج می بردند، اما این در مورد زنان وجود نداشت. محققان حدس می زنند که این به این دلیل است که مردان بیشتر برای حمایت عاطفی به همسران خود اعتماد می کنند، در حالی که زنان معمولاً در عوض به شبکه های اجتماعی خارج از ازدواج اعتماد می کنند.
یافته حیرت انگیز دیگر این بود که افراد در ازدواج های دوسوگرایانه از نظر ازدواج در حمایت های مردانه و زنانه وضعیت بدتری ندارند. این غیرمنتظره بود، زیرا تحقیقات قبلی نشان داده است که آسیب فشار معمولاً بیشتر از مزایای پشتیبانی است. به عنوان یک قاعده کلی، یک تعامل منفی بیش از یک تعامل مثبت هزینه دارد و مشاوران ازدواج سالهاست که به مراجعان خود توصیه می کنند که اگر نسبت 5 به 1 نباشد، نسبت مثبت به منفی را حداقل 3 به 1 حفظ کنند.
لیو و اوپنیکس حدس می زنند که دلیل این که ازدواج های دوسویه نتایج سلامتی مشابهی با ازدواج های حمایتی دارند، با ارزیابی مجدد شناختی مرتبط است. این اتفاق زمانی می افتد که ما یک رویداد منفی را دوباره تفسیر کنیم “به هر حال” خیلی بد نیست. ” کاملاً محتمل است که افرادی که در ازدواج های دوطرفه طولانی مدت هستند، به نق زدن و تیز بینی همسر خود عادت کرده باشند، زیرا این مسئله را یک تحریک جزئی می دانند نه یک تهدید بزرگ برای رابطه. و غیر از این، آنها هنوز هم همان تعاملات مثبتی را دارند که افراد در روابط حمایتی دریافت می کنند.پیشنهاد می شود پکیج عبور از بحران های زندگی را مشاهده فرمایید.
به طور کلی، عدم حمایت و فشار بیش از حد بر مردان تأثیر بیشتری نسبت به زنان داشت. در حالی که عدم حمایت در یک ازدواج بی تفاوت منجر به نتایج ضعیف بهداشتی برای مردان می شود، فشارهای اضافی یک ازدواج انزجاری حتی تأثیرات سنگینی بر سلامتی آنها دارد. اگرچه مردان در ازدواج های بی تفاوت از همسرانشان حمایت مورد نیاز خود را دریافت نمی کنند، اما کسانی که در ازدواج های منفی هستند نیز از عواقب درگیری مکرر رنج می برند.
نوع ازدواج لیو و اوپنیکس باید کاربردهای عملی هم برای مشاوران ازدواج و هم برای عموم افراد داشته باشد. به عنوان مثال ، کسانی که در ازدواج دوسوگرایی هستند به ما نشان می دهند که هر دو شریک زندگی می توانند شادتر باشند اگر تعداد تعاملات مثبت را افزایش دهند، حتی اگر تعداد درگیری ها بالا باشد. به هر حال، ایده خوبی است که همه ما وقتی می توانیم از خطاهای شریک زندگی خود عبور کنیم و در عوض روی جنبه های مثبت رابطه تمرکز کنیم.