در این بخش از وب سایت برنا اندیشان یکی دیگر از کارگاه های روان شناسی با عنوان آموزش گشتالت درمانی در اتاق مشاوره را در اختیار شما علاقه مندان رشته روان شناسی قرار می دهیم.
گشتالت درمانی یکی از روش های مبتنی بر پذیرش است و می توان از آن برای درمان بسیاری از مشکلات و مسائل روانی استفاده کرد.
یکی از نکات مثبت این آموزش کاربری بودن آن است، به این صورت که تمام تکنیک های مربوط به گشتالت درمانی برای درمان مشکلات روانی در اتاق درمان به صورت آموزشی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.شما کاربران علاقه مند به روانشناسی می توانید در این بخش از وب سایت برنا اندیشان کارگاه آموزش گشتالت درمانی در اتاق مشاوره را دریافت نمایید.
درباره روان شناسی گشتالت
گشتالت در آلمانی به معنای «شکل و هییت» (configuration) یا شکل (form) است. روانشناسان گشتالت معتقد بودند که گرچه تجربههای روانشناختی از عناصر حسی ناشی میشوند، اما باخود این عناصر تفاوت دارند.
روانشناسان گشتالت معتقد بودند که یک ارگانیزم چیزی به تجربه میافزاید که دردادههای حسی وجود ندارد و آنها آن چیز را سازمان (organization) نامیدند و همانطور که بیان شد گشتالت در آلمانی به معنی سازمان است.
طبق نظریه گشتالت ما دنیا را در کلهای معنیدار تجربه میکنیم و محرکهای جداگانه را نمیبینیم و کلاً هرآنچه میبینیم محرکهای ترکیب یافته در سازمانها (گشتالتها) یی است که برای ما معنی دارند.
طبق این نظریه کل چیزی متفاوت از مجموع اجزای آن است. برای مثال ما با گوش فرادادن به نتهای مجزای یک ارکستر سمفونی قادر به درک تجربه گوش دادن به خود آن نیستیم و در حقیقت موسیقی حاصل از ارکستر چیزی فراتر از مجموع نتهای مختلفی است که توسط نوازندگان مختلف اجرا میشود. آهنگ دارای یک کیفیت منحصر به فرد ترکیبی است که با مجموع قسمتهای آن متفاوت است.
گشتالت درمانی
بیشتر اوقات تصور می شود که گشتالت درمانی از روانشناسی گشتالت نشأت گرفته است، در حالی که در حقیقت چنین نیست و شباهت این دو فقط شباهتی اسمی و ترمینولوژیکی است.
گشتالت درمانی را فردریک پرلس Perls و دو نفر از همکارانش با انتشار کتابی تحت همین نام در سال ۱۹۵۱ مطرح کردند. گشتالت درمانی از نظر یک روشِ روان درمانی، هر ارزش احتمالی که داشته باشد، نباید تصور کرد که این روش کاربردی تکنیکی از روانشناسی گشتالت است و در چارچوب عملی آن تکامل یافته است!
مایکل ورتایمر Michael Wertheimer فرزند ماکس ورتایمر در سال ۱۹۸۷ گفت: بین آرای پرلس و نظریه های گشتالتی هیچ گونه ارتباطی وجود ندارد. باید افزود که گشتالتی ها چندان هم بی علاقه نبوده اند که از آرای آنها در امور کلینیکی استفاده شود. شاهدی برای این گفته اشاراتی است که ” ورتایمر ” در کتاب تفکر خلاق خود در مورد علاقه اش به رشته روان درمان شناسی کرده است.
در سال های ۱۹۲۰ ورتایمر به یکی از دانشجویانش کمک کرد که در زمینه ی پارانوئیا یک نظریه گشتالتی ارائه کند و این نظریه در حال حاضر هم می تواند مورد استفاده قرار گیرد. اگرچه روانشناسی گشتالت در حال حاضر سرنوشتی چون بسیاری از مکاتب دارد و به عنوان یک مکتب جداگانه شناخته شده نیست، اما اثری که بر روانشناسی گذاشت بسیار حائز اهمیت است. به طوری که با عدم وجودش، می توانستیم روانشناسی معاصر را به گونه ای دیگر متصور شویم!
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.