کارگاه درمان روانپزشکی سوگ و فقدان

سوگ یک پاسخ طبیعی نسبت به از دست دادن و فقدان است که این موضوع می تواند مربوط به از دست دادن یک فرد عزیز و یا حتی قطع شدن یک رابطه باشد. بنابراین لازم است اشاره شود که هر فردی ممکن است سوگ را تجربه کند و احساساتی که در مراحل مختلف سوگ بر فرد ایجاد می شود نه درست و نه نادرست است. به عنوان مثال عواطفی مانند شوک، انکار، غمگینی، باور نکردن، خشم، سردرگمی و یا احساس رهایی در افرادی که سوگی را تجربه کرده اند ایجاد می شود.

برخی افراد خیلی راحت احساسات و عواطفشان را بیان می کنند و می توانند به راحتی با دیگران صحبت کنند و همین موارد موجب می شود تا مراحل سوگ را به تنهایی و خیلی راحت بگذرانند. در خصوص مدت سوگ نیز باید اشاره شود که این موضوع از فردی به فردی دیگر متفاوت است و به مسائل مختلفی مربوط است. به طور کلی به یاد داشته باشید که زمان دقیقی برای درمان سوگ وجود ندارد اما باید چندین مدت از حادثه بگذرد تا فرد بتواند با شرایط جدید سازگار شود.

در این قسمت از فروشگاه اینترنتی برنا اندیشان تصمیم داریم تا یکی از بهترین پکیج های درمانی با عنوان درمان روانپزشکی سوگ را در اختیار شما افراد علاقه مند به روان درمانی قرار دهیم.

کارگاه روانپزشکی درمان سوگ

برای اختلالات مختلف روش های درمانی مختلفی وجود دارد که افراد باید به خوبی فرایند درمان را طی کنند تا بتوانند به مرور زمان بهبود یابند. در این بین مشکلاتی مانند سوگ و فقدان شرایط خاص خودشان را دارند و نیاز است تا فرد مراحل مختلفی را برای رسیدن به حالت عادی طی کند.

در این قسمت از فروشگاه برنا اندیشان پکیج کامل آموزش درمان روانپزشکی سوگ را در اختیار شما افراد علاقه مند به درمان مشکلات روانی قرار می دهیم تا هم با مشکل سوگ و فقدان به صورت کامل آشنا شوید و هم بدانید در زمان مواجه شدن با یک سوگ چگونه با آن برخورد کنید. همچنین اگر شما یک درمانگر هستید و می خواهید به فردی که در سوگ به سر می برد کمک کنید تا به شرایط عادی بازگردد می توانید به کمک کارگاه درمان روانپزشکی سوگ با تکنیک های درمانی آشنا شوید.

آشنایی با مراحل سوگ

هنگامی که فرد دچار یک فقدان می شود و یا سوگی برایش ایجاد میگردد باید مراحل مختلفی را بگذراند. به یاد داشته باشید که شرایط افراد با یکدیگر متفاوت است و هر فردی دوران سوگ متفاوتی را نسبت به سایرین تجربه می کند.

انکار

در مرحله انکار فردی که دچار سوگ شده است نمی تواند باور کند که چنین اتفاقی برایش افتاده است. یعنی از خودش سوال می کند که چطور اتفاق افتاد؟! بعد به خودش می گوید که اصلا چنین حادثه ای رخ نداده است و او در حال خواب دیدن است. پیشنهاد می شود تا به پکیج کامل پروتکل سوگ و داغدیدگی مراجعه فرمایید.

خشم

بعد از مرحله انکار فرد وارد مرحله خشم می شود و شروع به سرزنش خودش می کند و مدام می گوید چرا این اتفاق برای من افتاد؟ واقعا چرا من؟! اصلا این دنیا عادلانه نیست.

چانه زدن

زمانی که فردی در حال عبور از مراحل مختلف سوگ می باشد دچار احساس گناه می شود و با خود فکر می کند که اگر کار دیگری کرده بود قطعا این مشکل برایش ایجاد نمی شد.

افسردگی

بعد از عبور از مراحل بالا فرد دچار احساس خستگی، ناامیدی و درماندگی می شود و فکر می کند که همه چیز برای همیشه بد خواهد شد.

پذیرش

زمانی که فرد وارد مرحله پذیرش می شود در واقع به اجبار در حال پذیرش شرایط است و چون کاری از دست انسان بر نمی آید و می داند که اتفاق رخ داده غیر قابل برگشت است. بنابراین سعی می کند تا به گونه ای بپذیرد که چنین حادثه ای اتفاق افتاده است.

مراقبت از سوگ

این که بخواهید مراحل سوگ را به خوبی بگذرانید کار سختی است اما محققان علم روانشناسی و روانپزشکی تکنیک ها و روش هایی را بیان می کنند که به کمک آنها می توانید شرایط ایجاد شده را بپذیرید.

شناخت مراحل سوگ به انسان کمک می کند تا بداند که مراحل سوگ به ترتیب نبوده و برخی افراد به صورت رفت و برگشتی احساسات مختلف را تجربه می کنند تا بتوانند از سوگ خارج شوند.

مشخص کردن اهداف مختلف در زندگی به صورت کوتاه مدت و داشتن برنامه نیز می تواند اوضاع را کمی بهتر کند.

پشتیبانی و حمایت خانواده که بسیار مهم بوده و اگر در این دوران افرادی از خانواده در کار ما باشند به ما کمک می کند تا احساس بهتری داشته باشید. بنابراین سعی کنید بیشتر وقتتان را با اعضای خانواده تان بگذرانید.

صحبت با اطرافیان به شما کمک می کند تا بتوانید احساسات تان را به دیگران بگویید و آنها بدانند که چه کمکی می توانند به شما بکنند.

اگر فردی در نزدیک شما وجود دارد که چنین تجربه ای را داشته است می تواند به شما کمک کند تا حال بهتری داشته باشید و حمایت های او نیز بسیار کمک کننده خواهد بود.

در این دوران لازم است تا به فکر سلامتی تان باشید. زیرا باید به خواب، تغذیه و سایر موارد توجه کنید و اجازه ندهید که احساسات منفی شما را به سمت مصرف مواد مخدر و یا الکل ببرد.

اگر در این دوران سختی و دشواری های زیادی را تجربه می کنید می توانید با مراجعه به یک روانشناس و یا یک روانپزشک خدمات درمانی دریافت کنید تا بهتر بتوانید با حادثه رخ داده کنار آیید.

کمک به فرد سوگوار

هنگامی که فرد در کنار ما دچار فقدان یا سوگ شده است واقعا نمی دانیم چه چیزی به او بگوییم و چگونه می توانیم به او کمک کنیم. این در حالی است که بهترین کمک در این دوران صرفا بودن در کنار فرد و دادن حس حمایت به اوست.

شما باید از احساسات فرد سوال کنید و اجازه دهید تا برای شما صحبت کند و به خوبی آنها را درک کنید. به یاد داشته باشید که شما نباید برای هر حرفی که می شونید توصیه و پیشنهاد ارائه کنید. چرا که فرد صرفا می خواهد با شما صحبت کند و لازم است تا شما به خوبی به او و احساساتی که دارد گوش کنید. شایان ذکر است که برخی از افرادی که دچار سوگ شده اند دوست دارند تا از خاطراتی که با فرد متوفی دارند با دیگران صحبت کنند.

برای ابراز همدردی لازم است تا خیلی ساده با فرد همدردی کنید. به عنوان مثال باید به او بگویید که من نمی توانم غم و ناراحتی تان را درک کنم و واقعا از فقدان پیش آمده متاسفیم. همچنین پیشنهاد می شود تا به کارگاه آموزش همدلی مراجعه فرمایید.

به یاد داشته باشید که فرد سوگوار نیاز دارد تا در بعضی مواقع تنها باشد. به همین دلیل از او سوال کنید که چه زمانی می خواهد تنها باشد و چه زمانی نیاز دارد تا شما در کنارش باشید.

با فرد سوگوار در مورد روزمرگی ها صحبت کنید و هرگز اجازه ندهید که صحبت راجع به سوگ و فقدان به صورت عادت در آید.

از فرد سوگوار سوال کنید که شما چه کمکی می توانید به او بکنید. به عنوان مثال گاهی اوقات اگر با فرد سوگوار به خرید بروید و یا برایش غذا درست کنید می توانید کمک حالش شود.

اگر تمام کارهای گفته شده را انجام دادید اما هیچ کمکی به فرد سوگوار نکرد لازم است تا برای درمان بهتر به درمانگر مراجعه کند.

از چه کارهایی پرهیز کنیم؟

هنگامی که فردی سوگوار است نباید به او بگویید که حالش را درک می کنید. زیرا ما صرفا می توانیم سخت بودن شرایط را تصور کنیم و هرگز جای او نیستیم.

اگر در مورد باورهای مذهبی فرد چیزی نمی دانید نباید نظر اشتباهی بدهید. به عنوان مثال نباید به فرد بگویید که خداوند او را پیش خودش برد.

هرگز به فردی که سوگوار است نباید بگویید که چه احساسی داشته باشد. مثلا نباید بگویید که اصلا ناراحت نباش و خیلی قوی باش. برای آموزش بیشتر به کارگاه تاب آوری عاطفی مراجعه نمایید.

نباید کاری کنید که فرد گمان کند شما در حال کوچک کردن فقدان پیش آمده هستید.

در این زمان شما فقط باید به فرد گوش کنید و هرگز توصیه و پیشنهادی به او نکنید. مگر آنکه خود فرد از شما سوالی بپرسد تا شما به او پاسخ دهید.

به فرد سوگوار نگویید که این حادثه جنبه های مثبتی هم داشته است. به عنوان مثال نباید به او بگویید که حداقل درد نکشید و یا رفت و راحت شد.

سوگ در کودکان

همانطور که گفته شد سوگ و فقدان تعریف استانداری دارند و در تمامی افراد رخ می دهد. در این میان لازم است اشاره شود که کودکان نیز دچار سوگ می شوند و به دنبال آن نشانه هایی مانند کابوس، استرس، بی اشتهایی، بی قراری و … را از خودشان نشان می دهند.

شما به عنوان بزرگتر باید به اندازه درک کودک به او توضیح دهید که دقیقا چه اتفاقی افتاده است و هرگز در این باره به او دروغ نگویید و کودک باید بداند که فرد فوت کرده دیگر باز نمی گردد. کودک باید سوالاتش را از شما بپرسد و شما به درستی به آنها پاسخ دهید. کودک باید احساساتش را به خوبی بیان کند و شما در این کار در کنارش باشید و به او اجازه دهید بر روی احساساتش اسم بگذارد و درک کند که مرگ هرگز قابل انکار نیست.