دانلود کارگاه آموزشی حقوق بشر و اخلاق مدنی

دانلود کارگاه آموزشی حقوق بشر و اخلاق مدنی
نوع فایل
Mp3
حجم فایل
100 مگابایت
دسته بندی
200,000 تومان

در این بخش از وب سایت برنا اندیشان قصد داریم تا یکی از کاربردی ترین کارگاه های فلسفی و سیاسی با عنوان دانلود کارگاه آموزشی حقوق بشر و اخلاق مدنی را برای دانلود در اختیار شما عزیزان علاقه مند به مباحث فلسفی و سیاسی قرار دهیم.

شما در کارگاه آموزشی حقوق بشر و اخلاق مدنی به صورت تخصصی با مفاهیم موجود در مبحث حقوق بشر و اخلاق مدنی به طور کامل آشنا شده و با رویکردی فلسفی مباحث را خواهید آموخت.

دانلود کارگاه آموزشی حقوق بشر و اخلاق مدنی

حقوق بشر اساسی‌ترین و ابتدایی‌ترین حقوقی است که هر فرد به‌طور ذاتی، فطری، به صرف انسان بودن از آن بهره‌مند می‌شود.

این تعریف ساده عواقب و بازتاب اجتماعی و سیاسی مهمی را برای مردم و حکومت‌ها به دنبال دارد.

حقوق بشر

ویژگی‌های حقوق بشر : مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر اسناد بین‌المللی این حقوق ویژگی‌هایی راه دارا هستند که‌ می توان به‌ مواردی همچون _جهان شمول اند _غیر قابل سلب اند _تبعیض ناپذیرند _برابرند انتقال ناپذیری، تفکیک‌ناپذیری و برابری طلبی، به هم پیوستگی و درهم‌تنیدگی آز دیگر مواردی است که‌ می توان به‌ آن‌ اشاره کرد. از این رو به تمامی افراد در هر جایی از جهان تعلق دارد و هیچ‌کس را نمی‌توان از این حقوق محروم کرد، ضمن اینکه همهٔ افراد فارغ از عواملی چون نژاد (انسان)|[نژاد]، ملیت، جنسیت، [مذهب] رنگ، زبان و غیره در برخورداری از این حقوق با هم برابرند و هیچگونه تمایز، ترجیح، محدودیت، و محرومیت در بهره مندی از این حقوق ندارند و این حق‌ها قابل نقض نیست.

این حقوق شامل حقوق طبیعی یا حقوق قانونی که در قوانین ملی و بین‌المللی موجودند، می‌شود.دکتران و فعالان حقوق بشر در فعالیت‌های بین‌المللی خود در زمینه حقوق بین‌الملل، نهادهای جهانی و منطقه‌ای، سیاست‌های دولتی و در فعالیت‌های سازمان‌های غیردولتی، اساس و شالودهٔ سیاست‌های عمومی و اختصاصی در این زمینه را بنا نهاده‌است. در واقع می‌توان گفت در صورتی که جامعهٔ جهانی در فضای صلح با یک زبان مشترک اخلاقی، گفتگو و مباحثه کنند، این زبان مشترک اخلاقی، در واقع حقوق بشر نامیده می‌شود. با این وجود هنوز امروزه دکترین حقوق بشر، نظریه‌هایشان را در این مورد با شک و تردید بیان می‌کنند و مباحثه آن‌ها بیشتر در زمینه محتوا، ماهیت و چگونگی توجیه حقوق بشر است. در واقع، پرسش بحث‌برانگیز همانا خود معنای حق یا حقوقی است که باید به رسمیت شناخته شود و این بحث در گفتمان‌های فیلسوفان همچنان ادامه دارد.


پیشنهاد ویژه:کارگاه آشنایی با فلسفه آزادی

بسیاری از ایده‌های اساسی که محرک جنبش حقوق بشر بود، بعد از جنگ جهانی دوم و جنایات هولوکاست گسترش و توسعه یافت، و با تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در پاریس توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ به اوج خود رسید و به رسمیت شناخته شد.در جهان باستان، مفهوم حقوق بشر به گونه‌ای که امروزه وجود دارد نبود. بلکه در جوامع باستانی به صورت مجموعه‌ای مفصل از وظایف بود، که مفاهیمی از جمله، عدالت، مشروعیت سیاسی، شکوفایی انسان که در پی دست یابی به کرامت انسانی حاصل می‌شود یا خوب بودن، فارغ از عنوان و مفهوم حقوق بشر وجود داشت.

معنی مدرن و امروزی حقوق بشر و اخلاق مدنی در اوایل دوره مدرن و همراه با سکولاریزاسیون اروپایی از اخلاق یهودی–مسیحی گسترده‌تر شد و مفهوم آن تغییر یافت. در واقع حقوق بشر از مفهوم حقوق طبیعی گرفته شده‌است. حقوق طبیعی، نظریه‌ای است که در آن قوه قانونگذار به گونه‌ای عینی و منطقی محدود می‌شود. مطابق این مکتب، منطق بشری، بنیادهای قانون را از طبیعت الهام می‌گیرد، و از طریق قانون طبیعت، ضمانت اجرایی به دست می‌آورد و در واقع بخشی از سنت حقوق طبیعی قرون وسطایی به‌شمار می‌رود که در دورهٔ روشنگری توسط فیلسوفانی چون جان لاک، فرانسیس هاچسون، ژان ژاک بورلاماکی و غیره تا حدود زیادی مفهوم مدرن پیدا کرد و در گفتمان سیاسی و انقلاب آمریکا و انقلاب فرانسه هرچه بیشتر توجه جامعه جهانی را به خود جلب کرد؛ لذا بر این اساس، نظریه مدرن حقوق بشر، در طول نیمه دوم قرن بیستم، پدید آمده‌است. و در این دوره فعالیت‌های اجتماعی و گفتمان‌های سیاسی در رأس دستور کار بسیاری از ملل جهان قرار گرفت. بر اساس مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر:

از آنجایی‌که به رسمیت شناختن منزلت ذاتی و حقوق یکسان و انتقال‌ناپذیر همه اعضای خانواده بشری اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان است…

— مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر
و بر طبق ماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر:

تمامی ابنای بشر آزاد به دنیا می‌آیند و از لحاظ منزلت و حقوق با هم برابرند. به آن‌ها، موهبت عقل و وجدان عطا شده‌است، و باید نسبت به یکدیگر روحیهٔ برادری داشته باشند.

—  ماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر

اخلاق مدنی

برداشتی که در مقدمه بدان اشاره رفت که بر مبنای بقا و فنای اخلاقی به امتناع اندیشه سیاسی در حوزه اخلاق نراقی می رسید، مبتنی بر درک نادرستی از اندیشه اخلاقی اوست و گویا پیش فرض این تلقی آن است که نراقی حوزه اخلاق را تنها در صفای باطن و زهد و مذمت دنیا – بر مبنای تلقی مشهور – تفسیر می کند; در حالی که آثار ایشان به ویژه معراج السعاده سخن از سیاست و عدالت پادشاه، عدم مغایرت حکومت و ریاست با زهد، همسویی قدرت و مکنت با عرفان و فضیلت،  مقوله اهتمام به امور مسلمانان،قیام به امر به معروف و نهی از منکر، عاقبت فساد و اصلاح جامعه،  اصول مملکت داری، فواید انس و وحدت و … دارد . فهم صحیح رویکرد اخلاقی نراقی که بخشی از حکمت عملی اوست، نیاز به تبیین فلسفه اخلاق و روش شناسی او در حوزه اخلاق دارد . در تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، جریان های فکری و معرفت اخلاقی متعددی ظهور یافتند، مانند «اخلاق اعتزالی » ، «اخلاق شرعی » ، «اخلاق فلسفی » ، «اخلاق صوفی گرایانه » و «اخلاق شرعی فلسفی » . با اندکی تامل در معراج السعاده می توان حکم کرد که حوزه اخلاقی او در چار چوب جریان «اخلاق شرعی – فلسفی » قرار می گیرد; برای همین هم در همه مباحث معراج السعاده به عقل و شرع استناد می کند . نراقی در آغاز معراج السعاده در مقوله «نفس شناسی » ، قوا و غرایز انسانی را مطرح می کند و با استناد فضایل و رذایل به قوا و غرایز، از آیات و روایات بهره می گیرد.

نراقی در مکتب اخلاقی خود، اخلاق را به ساحت های مختلف تقسیم می کند . یک ساحت اخلاقی که به دنبال پالایش و آرایش درون است و به رابطه درونی انسان ها با خداوند مربوط می شود . انسان از آن لحاظ که عبد خداوند است باید متصف به یک سری فضایل باشد; ساحت دیگری از ارزش های اخلاقی، نه از نظر عبودیت، بلکه از لحاظ انسانیت انسان است . بعضی از رفتارها و فضایل از انسان پسندیده هستند، خواه انسان مؤمن باشد یا نباشد . سومین ساحت اخلاقی مربوط به ارزش های اخلاقی انسان در معاشرت با دیگران است و این ارزش ها رفتار اجتماعی انسان را سمت و سوی می بخشند .

در ساحت اول، فضایلی چون «عبادت الهی » ،  «ذکر» ،«دعا» ، «محبت الهی » ،«رضایت الهی » ،«توکل » و «اعتدال در قوه شهویه »قرار می گیرند و در ساحت سوم از گسترده ترین نوع اخلاقیات که با انواع روابط اجتماعی، سیاسی سر و کار دارد، سخن به میان می آید . این ساحت را با عنوان «اخلاق مدنی » مطرح خواهیم کرد . ارزش ها و فضایلی که در این حوزه قرار می گیرند از چند نظر قابل تقسیم هستند:

تقسیم اول:

1 – بعضی از اخلاقیات با هدف برقراری رابطه انسان حداقل با یک نفر طراحی شده اند، همانند احترام به استاد،و رفتار با همسر;

2 – برخی از این ارزش ها در مواجهه انسان با جمع محدودی به سامان دهی و تنظیم رفتار آدمی می پردازد; نظیر برقراری عدالت و مساوات در خانواده، ابراز محبت به فرزندان، صله رحم با نزدیکان، رعایت حقوق همسایگان و احترام به والدین;

3 – ساخت و ماهیت برخی از ارزش های اخلاقی به گونه ای است که برای مواجهه انسان با جمع کثیری طراحی شده اند، همانند اهتمام به امور مسلمانان و عدالت پادشاه;

4 – برخی دیگر از ارزش های اخلاقی که در اجتماع انسانی مطرح است رویکرد عمومی دارد، به گونه ای که در اتصاف به آن فرد یا جمع خاصی و یا کثرت و قلت جمعیت لحاظ نشده است، بلکه تحقق یک حکم اخلاقی در جامعه مقصود است که البته ممکن است موضوع آن حکم یک نفر یا جمع نامحدودی باشد، نظیر امر به معروف و نهی از منکر و قضای حوایج مسلمانان.

نراقی بعد از تقسیم عدالت به سه قسم، در مورد قسم دوم می گوید:

دوم عدالتی است که در میان مردم می باشد و از بعضی نسبت به بعضی دیگر حاصل می شود، از ادا کردن حقوق و رد امانت و انصاف دادن در معاملات و تعظیم بزرگان و احترام پیران و فریاد رسی مظلومان و دست گیری ضعیفان.

تقسیم دوم: اخلاق مدنی گاهی به اعتبار اجتماعی بودن یا سیاسی بودن تقسیم می شود: ارزش های اخلاقی ای که «ماهیت اجتماعی » دارند، مانند عدالت در خانواده، احترام به همسایگان، تواضع و فروتنی در قبال دیگران، خدمات عام المنفعه ای که در راستای قضای حوایج مؤمنان و اهتمام به امور اجتماعی مسلمانان باشد; البته بعضی از این ارزش های اجتماعی ممکن است با رویکرد اقتصادی صورت گیرد، نظیر سخاوت، ایثار، بخشش مالی،ترک بخل،سؤال و گدایی، کسب مال حرام، و یا به دنبال بسط و گسترش فضایل معنوی و ارزش های والای انسانی باشد، مانند امر به معروف و نهی از منکر، دعوت و تبلیغ صفات پسندیده اجتماعی و نهی از غیبت،سعایت،تهمت و سوء ظن به مؤمنان، عیب جویی، دروغ، و استهزاء.

قسم دوم، ارزش های اخلاقی ای که «ماهیت سیاسی » دارند و مرحوم نراقی با همین رویکرد به طرح آن پرداخته است، نظیر عدل و ظلم سلطان، اهتمام به امور سیاسی مسلمانان، و فضیلت جهاد.

در این قسم مرحوم نراقی مسائل کلان سیاسی را پیش می کشد و اصول مملکت داری را از منظر اخلاق مدنی مطرح می کند.

موضوع حقوق بشر و اخلاق مدنی

از جمله مباحثی که در فلسفه دانش های اسلامی مطرح بوده و نراقی نیز بدان عنایت دارد، مقوله «فضیلت علوم » است که در آن از تعریف، موضوع، فایده و غایت هر علم بحث می شود . در جهان اسلام اولین بار ابو نصر فارابی در رساله فضیله العلوم شرافت همه دانش ها را در سه امر شناسایی و منحصر کرد:

1 – شرف موضوع دانش

2 – استقصای براهین

3 – بهره بسیاری که در آن موجوداست

نراقی نیز به تبع فارابی، اخلاق را از دو نظر «فایده آن » و «شرف موضوع » جزء برترین دانش ها می داند و بر آن نام «اکسیر اعظم » می نهد و می فرماید:

چون که شناختی که حیات ابد و سعادت سرمد از برای انسان موقوف است به دفع اخلاق ذمیمه و اوصاف رذیله و کسب ملکات ملکیه و صفات قدسیه، و این میسر نمی شود مگر به شناختن رذایل صفات و فضایل ملکات و تمیز نیک و بد آنها از یک دیگر و دانستن معالجاتی که در علم اخلاق از برای تهذیب نفس مقرر است، معلوم می شود که شرف این علم از سایر علوم برتر و فایده اش بیشتر است و چگونه چنین نباشد و حال آن که شرافت هر علمی به شرافت موضوع اوست و موضوع این علم، نفس ناطقه انسانیه است که اشرف انواع کاینات و افضل طوایف ممکنات است … و کدام علم اشرف از علمی است که پست ترین موجودات را به اشرف کاینات می رساند.

بنابراین موضوع علم اخلاق، شناخت نفس انسانی و مطالعه درباره چگونگی اتصاف آن به فضایل است . ارتباط اخلاق فردی به اخلاق مدنی از دو ناحیه صورت می گیرد: نخست از مدنی الطبع بودن انسان و دوم از ماهیت فضایل اخلاقی .

نراقی قوای نفس انسان مدنی را در چهار قوه عقل و شهوت و غضب و وهم مطرح می کند که این قوا همواره در حال نزاع هستند تا یکی غالب شود و فرمان قوای ادراکی و تحریکی انسان را در اختیار گیرد و رفتار بیرونی آدمی را مطیع خود گرداند .

به سبب اختلاف هواهای این قوای اربع و تفاوت آرای این چهار سرهنگ، پیوسته مملکت بدن میدان محاربه آنها و معرکه تنازع ایشان است … و همیشه چنین است و اگر غلبه از برای دیگران باشد آثار آن در آن جا پیدا می شود و مملکت خراب و ویران و امر معاش و معاد اختلال به هم می رساند و صاحب آن دل در حزب بهایم یا سباع یا شیاطین می شود.

جامعه انسانی شکل گرفته از مجموعه ای از انسان هایی است با طبایع مختلف که علاوه بر منازعه درونی، با دیگران هم در حال کنش های دایمی هستند . یکی با غلبه سلطه قوه غضبیه خوی سبعیت به خود می گیرد و «توحد» و فردگرایی بر او غالب آمده، پست تر از هر حیوانی می گردد و هم او استخدام و استعباد و غلبه بر دیگران می شود; دیگری با غلبه قوه وهمیه و متخیله، زندگی زاهدانه و گریز از اجتماع در پیش می گیرد و به تعبیر مؤسس اخلاق اسلامی، مسکویه رازی، برای زندگی خود از جامعه بهره می گیرد بدون آن که به دیگران بهره ای برساند.یکی جامعه را به افساد می کشاند و یکی در فکر اصلاح آن است.

منابع:ویکی پدیاپایگاه اطلاع رسانی حوزه

راهنمای خرید
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.