رفتار پرخاشگری در کودکان به مجموعهای از اعمال و اقدامات اشاره دارد که با هدف مداخله در رفتارهای ناراضیکننده و کنترل و درمان آنها اجرا میشود. این اقدامات و روشها باید با پایبندی به اصول علمی و رهنمودهای روانشناسی منطبق باشند تا به نتایج مثبتی در بهبود رفتار کودکان برسیم.
این مداخلات معمولاً توسط متخصصان آموزشدهنده و مشاوره کودکان انجام میشوند و بر اساس تحقیقات و تجربیات علمی به عمل میآیند. در این قسمت از مجله علمی برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای کامل در مورد رفتار با کودک پرخاشگر را در اختیار شما افراد علاقه مند به روانشناسی کودک قرار دهیم تا به صورت کامل با این موضوع بسیار مهم آشنا شویم.
نگاهی به موضوع رفتار با کودک پرخاشگر
به یاد داشته باشید که چگونگی برخورد با یک کودک پرخاشگر یک مسئله بسیار حساس و مهم است و میتواند تأثیر زیادی بر روی کنترل و تشدید پرخاشگری او داشته باشد. نحوه رفتار و واکنش مناسب شما به رفتارهای پرخاشگرانه کودک، میتواند به موفقیت در کنترل و درمان این رفتارها کمک کند.
به عبارت دیگر، واکنشهای شما به کودک میتواند تأثیر مثبت یا منفی بر رفتار او داشته باشد. بنابراین، اهمیت دارد که در تعامل با کودک پرخاشگر، از واکنشهای مناسب و کارشناسانه استفاده کنیم تا به جای تشدید پرخاشگری، به کنترل و مداخله در آن کمک کنیم.
پیشنهاد می شود به کارگاه روانشناسی درمان پرخاشگری کودکان مراجعه فرمایید. پرخاشگری در واقعیت، یک نوع واکنش است که به همراه خشونت و آسیبزایی به دیگران اتفاق میافتد. در حین انجام این واکنش، فرد پرخاشگر تلاش میکند تا مشکلات و مسائلی که به عنوان مشکلاتی در ذهن خود یا در محیط اطراف خود درک میکند، را بیان کند. این واکنش نشاندهنده نیازها، احساسات، یا مشکلاتی است که فرد در داخل خود به طور مستقیم نمیتواند با دیگران به اشتراک بگذارد و به جای آن به وسیله رفتار پرخاشگرانه، سعی در بیان این موارد دارد.
پرخاشگری در میان کودکان و نوجوانان یکی از پدیدههای بسیار رایج است و والدین این گروه از فرزندان همواره نگران نحوه برخورد با کودک پرخاشگر خود هستند.
این پدیده وقتی رخ میدهد که کودکان قادر به ابراز احساسات خود به شکل کلامی با دیگران نباشند و سعی میکنند احساسات درونی خود را از طریق رفتارهای پرخاشگرانه بیان کنند. به عبارت دیگر، آنها از وسیلههای ناکارآمدی مثل پرخاشگری برای بیان احساسات و انتقال نیازها استفاده میکنند. این مسئله نیازمند توجه و حمایت والدین برای بهبود رفتارهای کودکانشان است.
پرخاشگری در کودکان چه دلایلی دارد؟
پرخاشگری کودکان ممکن است نتیجه عوامل متعددی باشد که میتوان آنها را به دو دسته عوامل خارجی و عوامل داخلی تقسیم کرد. این عوامل ممکن است تدریجاً باعث افزایش احساس عصبانیت و پرخاشگری در کودک شوند. برای درک بهتر این پدیده، لازم است به جزئیات بیشتری در مورد این عوامل پرداخته شود.
این عوامل میتوانند شامل مسائلی از جمله محیط خانوادگی، تجربیات مدرسه، مشکلات روانی و اجتماعی کودک و حتی تأثیرات بیرونی نظیر رسانهها باشند. از این رو، اهمیت دارد که والدین و مربیان به دقت به این عوامل توجه کرده و به کودکان خود کمک کنند تا با مشکلات و احساساتشان بهتر مقابله کنند و به جای پرخاشگری، راههای سازندهتری را انتخاب کنند.
عوامل درونی پرخاشگری کودکان
عوامل داخلی میتوانند به عنوان عواملی تلقی شوند که درون کودک خود و در دلهای آنها ایجاد تغییرات و تأثیرات مخربی دارند و به عنوان عوامل مهمی در زمینه پرخاشگری کودکان مطرح میشوند. این عوامل عبارتند از:
1. استرس: استرس و فشارهای روزمره ممکن است بر رفتار کودکان تأثیر بگذارند. احساس استرس میتواند به عدم کنترل احساسات و رفتارهای پرخاشگرانه منجر شود.
2. عدم موفقیت در انجام کارها: تجربه مکرر عدم موفقیت و شکست در انجام وظایف و کارها ممکن است احساس ناکامی و نارضایتی در کودکان ایجاد کند، که ممکن است به رفتارهای پرخاشگرانه منجر شود.
3. ناتوانی در برقراری ارتباط با اطرافیان: کودکانی که مشکلات در برقراری ارتباط با دیگران دارند ممکن است به طریقهای غیرسازندهای نظیر پرخاشگری به احساسات خود بپردازند.
4. احساس گناه کودک و مقصر کردن خود در تمامی اتفاقات: کودکانی که احساس مسئولیت بیش از حد میکنند و خود را در تمامی موارد مقصر میدانند، ممکن است به عقاید منفی درباره خود و دیگران دچار شوند که به تنش و پرخاشگری منجر میشود.
این عوامل داخلی به عنوان عواملی مهم در درک و مداخله در پرخاشگری کودکان اهمیت دارند. برنامههای مناسب تربیتی و مشاوره ممکن است به کمک به کودکان برای مدیریت و پیشگیری از این عوامل و در نتیجه پیشگیری از پرخاشگری آنها باشند.
عوامل بیرونی پرخاشگری کودکان
عوامل بیرونی میتوانند به عنوان عواملی در نظر گرفته شوند که از خارج از دنیای داخلی کودکان علیه آنها تأثیر مثبت یا منفی میگذارند و در بهبود یا تشدید رفتارهای پرخاشگرانه آنها نقش دارند. این عوامل عبارتند از:
1. تأثیر محیط زندگی و برخورد با جامعه خشمگین: محیط زندگی کودک و تجربههای او در برخورد با جوامع خشمگین میتوانند به شکل عامل موثری در ایجاد رفتارهای پرخاشگری در او باشند. نمونههایی از این تجربیات شامل مواجهه با خشم و خشمگینی دیگران در محیط مدرسه یا محل زندگی و تأثیرات منفی این تجارب بر کودکان است.
2. ساختار نادرست روابط خانوادگی: نقش خانواده در شکلگیری رفتارهای کودکان بسیار حیاتی است. وجود مشکلات در روابط خانوادگی مانند خشونت، ناپایداری خانوادگی، یا نقصان در حمایت و عنایه والدین ممکن است به پرخاشگری کودکان منجر شود.
3. مدرسه و قرار گرفتن در محیطهای ناشناخته: تجربههای کودکان در محیط مدرسه و تعامل با همآموزان و معلمان ممکن است تأثیر مهمی در شکلگیری رفتارهای آنها داشته باشد. مواردی مثل تحمل فشار تحصیلی و اجتماعی و یا تجربه تبعیض مدرسهای میتوانند به پرخاشگری کودکان منجر شوند.
4. الگوگیری از اطرافیان، به ویژه پدران و مادران کودک: کودکان ممکن است از رفتارها و الگوهای پدران و مادران خود الهام بگیرند. در صورتی که آنها الگوهای ناپسندی را از اطرافیان خود تجربه کنند، این الگوها ممکن است در رفتارهای پرخاشگرانه آنها تاثیرگذار باشند.
این عوامل بیرونی میتوانند در درک و مداخله در پرخاشگری کودکان مؤثر باشند و نیازمند توجه و در نظر گرفتن در مراحل تربیت و پرورش کودکان هستند.
دو دلیل مشخص در پرخاشگری کودکان
رفتار پرخاشگرانه در کودکان به دلایل متمایزی شکل میگیرد و معمولاً به دو دسته عمده تقسیم میشود: پرخاشگری ابزاری و پرخاشگری آسیبرسان.
1. پرخاشگری ابزاری: در این نوع پرخاشگری، کودک تمام تلاش خود را به کار میگیرد تا اهداف و مقاصد خود را از طریق نمایشهای پرخاشگرانه به دست آورد. این نوع پرخاشگری شامل رفتارهایی چون فریاد زدن، پرتاب اشیاء، انجام برخوردهای فیزیکی با والدین، و استفاده از ابزارها مانند امتناع از تنها وعدههای غذایی و دیگر اقدامات مشابه است. این رفتارها عمدتاً به منظور تجسم و ابراز خشم و عصبانیت کودک به کار میروند.
2. پرخاشگری آسیبرسان: در مدت زمان، کودکان ممکن است با تجربههای منفی در جوامع خود و برخوردهای ناپسند با والدین، پتانسیل پرخاشگری آسیبرسان را توسعه دهند. در این حالت، خانه و خانواده محیط تنها است که کودکان میتوانند پرخاشگری خود را به نمایش بگذارند و در طول این رفتارها، تلاش میکنند تا تنش و عصبانیت درونی خود را آزاد کنند. این نوع پرخاشگری ممکن است نتیجهای از شرایط و فشارهای محیطی باشد که به کودکان اعمال میشود و انتقال این فشارها به شکل پرخاشگری به سبب عدم توانایی در بیان درست و مؤثر احساسات باشد.
با توجه به این دو نوع پرخاشگری، تشخیص و درمان مشکلات رفتاری کودکان نیازمند درک عمیقتر از علل و عوامل این رفتارهاست تا بتوان بهبود و مدیریت آنها را بهبود داد.
آموزش رفتار با کودک پرخاشگر
همچنین پیشنهاد می شود به کارگاه روانشناسی تربیت کودک مراجعه نمایید. رفتار با کودک پرخاشگر یکی از مسائل مهم در تربیت و پرورش کودکان است که نیاز به توجه و مداخله والدین و مربیان دارد. پرخاشگری کودکان ممکن است به عنوان رفتارهایی شامل تجربههای ناخوشایند نظیر تعارضات، خشم، عصبانیت، و حتی فیزیکی شدن با دیگران تجسم شود. در ادامه، توضیحاتی در مورد رفتار با کودک پرخاشگر و نکاتی برای مداخله بهبودی آن آورده شده است.
جویا شدن دلیل پرخاشگری
اولین و سادهترین رویکرد در برابر رفتار پرخاشگر کودک، تلاش برای درک علت پشت این رفتار و شناخت محیط اطراف او است. با بررسی دقیق تر سببها و عوامل موجب پرخاشگری کودک، میتوان تدابیر مناسبی اتخاذ کرد تا از ظهور و ادامه این رفتارها جلوگیری شود.
این رویکرد میتواند شامل موارد زیر باشد:
1. مکالمه با کودک: با کودک به صورت محبتآمیز و باز صحبت کنید تا او را به تبادل احساسات و نیازهایش ترغیب کنید. از او بپرسید که چرا احساس پرخاشگری میکند و چه چیزهایی ممکن است به او ناراحتی بیاورند.
2. شناخت محیط اطراف: محیط زندگی و تجربیات کودک در مدرسه و جامعه نیز میتوانند عواملی باشند که به رفتار پرخاشگری کمک میکنند. بنابراین، شناخت دقیق تر از تجربیات کودک در این محیطها نیز ضروری است.
3. ارتباط با والدین و مربیان: تبادل نظر با والدین و مربیان دیگر کودکان میتواند در پیدا کردن راهحلهای مناسب برای مقابله با رفتار پرخاشگری کمک کند. تجربیات و نکات مشابه میتوانند به عنوان منابع تجربه مورد استفاده قرار گیرند.
4. تدابیر مناسب: بر اساس علت پرخاشگری کودک، تدابیر مناسبی اتخاذ کنید. اگر مشکلی در محیط خانه یا مدرسه وجود دارد، تلاش کنید تا آن مشکل را حل کرده و تغییرات مثبتی ایجاد کنید.
5. حمایت و مشاوره: در مواردی که رفتار پرخاشگر کودک به شدت نگرانکننده و پیچیده است، ممکن است نیاز به حمایت و مشاوره از متخصصین داشته باشید. این متخصصین میتوانند شناخت دقیقتری از مسائل رفتاری کودکان داشته باشند و راهنماییهای مناسبی ارائه دهند.
به عنوان والدین و مربیان، توجه و تدابیر مناسب در مقابله با رفتار پرخاشگر کودکان میتوانند به بهبود اوضاع و ایجاد روابط سالمتر و پایدارتر کمک کنند.
تاثیر رفتار والدین کودک
گاهی اوقات، نحوه رفتار و واکنشهای پدران و مادران در مقابل فرزندانشان میتواند باعث تقویت ریشههای پرخاشگری و عصبانیت در کودکان شود. در روانشناسی، عبارتی شناخته شده وجود دارد که میگوید: “اگر کودک شما میل به خشونت دارد؛ خشونت را در خود جستجو کنید.” اگر پدران و مادران به طور نادرست به واکنشهای فرزندان خود واکنش نشان دهند، ممکن است تأثیرات منفی بر رفتار کودکان داشته باشد. در اینجا به مفهوم این عبارت و چگونگی تعامل با کودکان در مواجهه با رفتارهای پرخاشگرانه آنان توضیحات بیشتری داده میشود:
این عبارت مشهور اشاره به واقعیت دارد که رفتارهای کودکان به طور بزرگی تحت تأثیر مدلها و الگوهای رفتاری اطرافیان خود، به ویژه والدین، قرار میگیرد. در واقعیت، کودکان به عنوان یک قسمت حساس از محیط خود عمل میکنند و رفتارهای آنها به شدت تحت تأثیر تعاملات خود با دیگران، به ویژه والدین، قرار دارد.
بنابراین، اگر والدین به طور نادرست به رفتارها یا عصبانیت کودکان واکنش نشان دهند، ممکن است کودکان نمونهبرداری کرده و این الگوهای نادرست را در رفتار خود بپذیرند. این میتواند باعث تقویت ریشههای پرخاشگری و خشونت در آنها شود.
به همین دلیل، والدین نباید به طور تصادفی یا نادرست به رفتارها و عصبانیت کودکان واکنش نشان دهند. بلکه سعی کنند تا از صبر و تحمل خود بهرهبرند و در مواجهه با رفتارهای کودکان در جایگاه مناسب و مؤثری واکنش نشان دهند. این واکنشها باید بر اساس مفهومی از مراعات و حمایت از کودکان باشند تا آنها را به یادگیری الگوهای رفتاری مثبت تر و مؤثرتر تشویق کنند.
توجه کردن به کودک
بسیاری از پرخاشگریهایی که در کودکان رخ میدهد، میتوانند به عدم توجه و توجه کافی به آنها برگردانده شوند. گاهی والدین به دلیل مشغولیتهای کاری و اجتماعی خود، از اهمیت نیازهای احساسی و توجه کودکان به طور کافی غفلت کنند. آنها ممکن است این موضوع را فراموش کنند که فرزندانشان به عنوان یک قسمت حیاتی از زندگی خود، نیازهای مهمی دارند، از جمله نیاز به دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن.
این نکته بسیار مهم است که والدین نه تنها در تامین نیازهای جسمی کودکان بلکه در تامین نیازهای روانی و احساسی آنها نیز مشارکت کنند. ارتباط نزدیک و محبتآمیز با کودکان، شناختن احساسات و انگیزههای آنها، و اختصاص وقت و توجه به آنها، به کودکان اعتماد به نفس میدهد و از ایجاد رفتارهای پرخاشگرانه به عنوان راهی برای جلب توجه پرهیز میکند.
بنابراین، والدین باید به طور دقیق به نیازها و احساسات فرزندان خود توجه کنند و سعی کنند تا به آنها به عنوان افراد مهمی در زندگی خود توجه کافی دهند. این نوع توجه و حمایت، میتواند به تقویت اعتماد به نفس کودکان و کاهش رفتارهای پرخاشگرانه کمک کند.
دور از الگوهای پرخاشگرانه
همانطور که اشاره شده، کودکان به شدت تحت تأثیر محیط و اطرافیان خود قرار میگیرند و تمایل دارند تا از الگوها و رفتارهایی که از اطرافیان خود مشاهده میکنند، الهام بگیرند و در فرآیند رشد و بلوغ خود از آنها استفاده کنند. این الگوها ممکن است از مراحل ساده مانند روشناییها و تقلید زبانی شروع شده و به مرور به شکلهای پیچیدهتری از رفتارهای پرخاشگرانه تبدیل شوند، از جمله درگیریهای فیزیکی و آسیبرسانی به دیگران.
بنابراین، برای جلوگیری از انتقال و تقلید الگوهای زندگی پرخاشگرانه به کودکان، والدین و مربیان باید دقت کنند. این شامل ترتیب الگوهای مثبت و سالم در محیط خانه و ارائه الگوهای اصولی در ارتباط با دیگران میشود. ارتباط محبتآمیز و به شکل مؤثر با کودکان، تربیت آنها به عنوان افرادی با مهارتهای اجتماعی قوی را ترویج میکند.
از این رو، والدین و مربیان باید به عنوان نمونههای نقشآفرین در زندگی کودکان، الگوهای مثبتی در برقراری ارتباط و حل مسائل ارائه دهند. این اقدامات میتوانند به کاهش احتمال آموزش الگوهای زندگی پرخاشگرانه به کودکان و ترویج رفتارهای سالم و مثبت کمک کنند.
پرت کردن حواس در حین پرخاشگری
هنگامی که تشخیص میدهید کودک شما قصد دارد رفتار پرخاشگرانه ای را از خود نشان دهد، میتوانید با استفاده از اسباببازیها و وسایل مورد علاقهاش، حواس او را به سمت دیگر موجودیتها و مسائل دیگری پرت کنید. این حواس پرتی به کودک اجازه میدهد تا به موقتی فراموش کند که چرا عصبانی و پرخاشگر بوده و به نوعی تحت تأثیر خشم و عصبانیت خود نباشد. این اقدام میتواند به جلوگیری از تقویت ریشههای خشم و رفتار پرخاشگرانه در کودک کمک کند.
توجه قابل قبول به کودک، در این موقعیت بسیار حیاتی است. با ایجاد یک ارتباط محبتآمیز و پذیرشی با وی، میتوانید احساسات و نیازهای کودک را به طور مؤثری تامین کنید. این به کودک اعتماد به نفس میدهد و از تقویت رفتارهای پرخاشگرانه و خشونتآمیز جلوگیری میکند.
پرخاشگری و آینده کودک
الگوهایی که در خصوص رفتار با کودک پرخاشگر ارائه شدهاند، ممکن است به عنوان راهکارهای موقتی برای مدیریت رفتار پرخاشگرانه کودکان مورد استفاده قرار گیرند. اما والدین با آگاهی از این موضوع که پرخاشگری و ناتوانی در کنترل خشم و عصبانیت میتواند تأثیرات عمیقی بر آینده کودک داشته باشد و این نوع رفتارها ممکن است در شخصیت کودک جذور بزند، باید به مشورت با پزشکان و روانشناسان متخصص کودک پرداخته و از آنها درخواست کنند تا راهکارهای مناسب و سفارشی در مورد رفتار با کودک پرخاشگر ارائه دهند.
در این مشاوره ها، متخصصان میتوانند تحلیل عمیقتری از وضعیت کودک ارائه دهند و با توجه به ویژگیها و نیازهای خاص کودک، راهکارهایی ارائه کنند که به بهبود رفتار او کمک کنند. این مشورتها میتوانند شامل مشاورههای روانی برای کودک و همچنین توصیههای والدین در مورد بهترین رویکردهای تربیتی باشند. از این طریق، میتوان به بهبود رفتار و شخصیت کودک کمک کرد و از تأثیرات منفی و پایدار پرخاشگری در آینده او جلوگیری نمود.