بیوگرافی آدام اسمیت و معرفی تئوری‌های اقتصادی

بیوگرافی آدام اسمیت و معرفی تئوری‌های اقتصادی

آدم اسمیت (زاده در ۵ ژوئن ۱۷۲۳ – درگذشته در ۱۷ ژوئیه ۱۷۹۰)، از مفاخر فلاسفه اخلاق‌گرای غرب و نخستین ارجاع‌دهنده به علم اقتصاد نوین به‌شمار می‌آید. او به‌عنوان یکی از نظریه‌پردازان اصلی نظام سرمایه‌داری مدرن به‌شمار می‌رود و معروفیت بزرگی در زمینه اقتصاد پیدا کرد.

آدم اسمیت به‌عنوان پیشوای مکتب کلاسیک اقتصاد شناخته می‌شود و کتاب برجسته‌ای که او در زمینه علم اقتصاد نگاشت، تحقیق درباره طبیعت و دلایل ثروت ملل است که مختصراً به ثروت ملل هم اشاره می‌شود. این اثر در سال ۱۷۷۶ میلادی نگاشته شده و به بررسی جوانب توسعه اقتصادی نیز پرداخته است.

اگرچه آدم اسمیت تئوری کامل و کلی برای رشد اقتصادی ارائه نداد، اما اصول و ایده‌های وی در سال‌های بعد توسط اقتصاددانان مکتب کلاسیک به ویژه در تئوری رشد اقتصادی معروف به تئوری اسمیت به کار گرفته شد. این تئوری که بر اساس نوشته‌ها و اندیشه های آدم اسمیت تشکیل شد، تاثیر زیادی بر رشد و توسعه‌ی اقتصادی داشت. در این بخش از مجله علمی برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای کامل با عنوان بیوگرافی آدام اسمیت را در اختیار شما افراد علاقه مند به دنیای اقتصاد قرار دهیم.

علم اقتصاد

علم اقتصاد به عنوان یک علم نسبت به سایر علوم نوپا محسوب می‌شود. پس از انتشار کتاب “ثروت ملل” توسط آدام اسمیت، این حوزه به عنوان یک علم با ریشه‌های دقیق و معین وارد دنیای دانشگاهی شد. آدم اسمیت به عنوان بنیان‌گذار مکتب کلاسیک و پدر علم اقتصاد، ایده‌آل بازار آزاد و آزادی اقتصاد را دنبال کرده و با تعیین وظایف محدودی برای دولت، تاکیدی بر نقش کم در امور اقتصادی دارد. او بر این باور است که اگر بازار به تنهایی به دست خودش رها شود، با مکانیسم‌های خود به تدریج مشکلات خود را حل خواهد کرد و نیازی به دخالت دولت در این فرآیند نیست. در واقع او به این تفکر اعتقاد دارد که خود رقابت و تعاملات بازاری می‌توانند بهبود و تنظیم بهتری را در اقتصاد به ارمغان آورند.

نگاهی به زندگی آدام اسمیت

آدام اسمیت در سال ۱۷۲۳ در شهر کرک‌کالدی (Kirkcaldy) که در نزدیکی ادینبورگ اسکاتلند واقع شده است، به دنیا آمد. پدر او که به عنوان بازرس گمرک فعالیت می‌کرد، مدتی پس از تولد آدام اسمیت درگذشت و این وظیفه را به مادر او سپرد. در سن ۴ سالگی، آدام اسمیت توسط کولی‌ها ربوده شد، اما با تلاش‌ها و پیگیری های عمویش، نجات یافت و به خانواده خود بازگردانده شد. این تجربه ناگوار در دوران کودکی، از جمله رخدادهایی است که می‌تواند تأثیرات عمیقی در تشکیل شخصیت و دیدگاه‌های آدام اسمیت داشته باشد.

در دوران کودکی، آدام اسمیت در مقایسه با همسالانش، عادت به شرکت در بازی‌های کودکانه نداشت و به طور معمول با مشکلات بیماری مواجه می‌شد. اما تجربیات او در این دوران، تدریجاً با مشقّت و بیماری‌ها زائیده، و پس از طی کردن این مراحل دشوار، در سن چهارده سالگی در دانشگاه گلاسکو پذیرفته شد. در این دانشگاه، تحت راهنمایی و آموزش فیلسوف برجسته، فرانسوا هاچسن، به تدریس و مطالعه فلسفه اخلاق پرداخت. پس از سه سال تحصیل در این دانشگاه، در سن هفده سالگی موفق به دریافت مدرک فوق لیسانس شد. در این مدت، او همچنین در دوره‌هایی در دانشگاه آکسفورد شرکت داشت.

نگاهی به زندگی آدام اسمیت

بعد از اتمام تحصیلات، آدام اسمیت به شهر خود بازگشت و با تدوین کلاس‌های آموزشی آزاد، در حوزه‌های مختلف از جمله آیین‌های سیاسی، جامعه‌شناسی و اقتصاد فعالیت کرد. این تدریس‌ها به او کمک کرد تا شهرت علمی خود را به خوبی ارتقا دهد و مباحث مختلف را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دهد.

در سال ۱۷۵۱، آدام اسمیت به‌عنوان استاد دانشگاه گلاسگو منصوب شد و وظیفه تدریس درس فلسفه اخلاق به وی اختصاص یافت. در این دوره، وی به مباحث متنوعی در زمینه علوم اجتماعی نیز می‌پرداخت.

در سال ۱۷۵۹، آدام اسمیت نخستین اثر علمی و بزرگ خود را به نام “نظریه احساسات اخلاقی” منتشر کرد. این اثر به واقع به موضوعات اقتصادی مرتبط نبود، بلکه درباره اخلاق و احساسات انسانی بود. در این کتاب، او به تفصیل به موضوع اخلاق در مسیحیت آن زمان می‌پرداخت و به بررسی مسائلی چون وعده و وعید در جهان آخرت می‌پرداخت. در نظریه او، تفکر ضد فئودالیسم و برابری میان تمام انسان‌ها مورد تأکید قرار داشت.

این اثر به تدریج در دهه‌های پس از قرن هجدهم از توجه‌ها و تأملات عمومی کاسته شد و تقریباً به فراموشی سپرده شد. این روند موجب شد که اهمیت اثرهای دیگر آدام اسمیت بیشتر مورد توجه قرار بگیرد و کارنامه علمی و اخلاقی او به‌طور کامل بررسی نشود.

همچنین پیشنهاد می شود به پکیج کامل آموزش بیت کوین مراجعه فرمایید. در سال ۱۷۶۳، پس از دریافت یک پیشنهاد تدریس خصوصی از دوک بوکلو، یکی از نجیب‌زادگان معاصر خود، آدام اسمیت تصمیم به استعفا از تدریس در دانشگاه گلاسگو گرفت. او به مدت سه سال خانواده بوکلو را در یک سفر به قاره اروپا همراهی کرد. این دوره از زندگی اسمیت باعث شد تا او با چهره‌های برجسته‌ای از جمله فرانسوا کنه، تورگو، ژان ژاک روسو و ولتر آشنا شود. این تجربه در تعمیق دیدگاه‌ها و دانش او نقش مهمی ایفا کرد.

پس از به پایان رسیدن این سفر، آدام اسمیت نگارش کتاب “ثروت ملل” را آغاز کرد. این نوشتار حاوی ایده‌ها و تحلیل‌های او در زمینه اقتصاد و تئوری اقتصادی است. نگارش این کتاب حدود دوازده سال به طول انجامید و در طی این دوره، به زبان‌های مختلف از جمله دانمارکی، فرانسه، آلمانی، ایتالیایی و اسپانیایی ترجمه شد. این اثر در واقع به عنوان یک انقلاب علمی در عرصه اقتصاد در جهان تلقی می‌شود، زیرا نگرش‌های جدیدی را به تحلیل اقتصادی و نظریه‌های مربوطه معرفی کرد.

آدام اسمیت هیچ‌گاه تصمیم به ازدواج نگرفت و تا جایی‌که در آثار تاریخی ثبت شده، هیچ تعهد جدی عاطفی با هیچ زنی نداشت. تا زمانی که شش سال تا پایان عمرش مانده بود و همزمان با فوت مادرش، او با مادرش زندگی می کرد. در طول زندگی‌اش، ارتباطات علمی نزدیکی با دوست و هم‌زمان خود، دیوید هیوم، و همچنین با نخبگان دیگر زمانه‌اش داشت و در جلسات آن‌ها شرکت می‌کرد. این ارتباطات نقش مهمی در تعمیق دانش و دیدگاه‌های اسمیت داشتند.

در نهایت، در تاریخ ۱۷ جولای ۱۷۹۰، آدام اسمیت از دنیا رفت و این رخداد به‌علت تأثیرات انقلاب فرانسه، به شدت توجه عموم را به خود جلب نکرد. او در جایی به خاک سپرده شد که بر آن نوشته شده بود: “آدام اسمیت، نویسنده ثروت ملل، در اینجا خفته است.” این عبارت، علامتی از ارج نشانه‌گذاری بر مکان دفن او بود و نماد ارزش و تأثیر آثار علمی او در زمینه اقتصاد و فلسفه را نمایان می‌ساخت.

کتاب ثروت ملل

کتاب “ثروت ملل” اثر آدام اسمیت، که هنوز هم به‌عنوان یکی از مهم‌ترین کتب اقتصادی در جهان شناخته می‌شود، تنها یک تلاش جامع برای تحلیل عملکرد یک اقتصاد سرمایه‌داری آزاد نیست، بلکه از آن به عنوان یک اثر اساسی در دنیای اقتصادی یاد می‌شود. بر اساس آراء مورخان اقتصاد، هم‌زمانی انتشار این کتاب با اعلان استقلال آمریکا، تصادفی نیست و احتمالاً این دو رویداد مرتبط هستند. آدام اسمیت در این کتاب به طور گسترده مباحث اقتصادی را پوشش داده است، تا حدی که به زمینه‌های دیگری از جمله علوم سیاسی و حتی مردم‌شناسی نیز ارتباط برقرار کند.

کتاب به پنج جلد تقسیم شده است، اما به‌ویژه دو جلد اول آن تأثیرگذاری بیشتری داشته‌اند و به طور واقعی برای نسل‌های آینده الهام‌بخش بوده‌اند. در این دو جلد اول، آدام اسمیت به تفصیل به علت بنیادی ثروت ملت‌ها پرداخته است. اما جلدهای سوم تا پنجم این کتاب به مسائلی می‌پردازد که به طور عمومی انتظار نمی‌رود در یک کتاب اقتصادی مورد بحث و بررسی قرار گیرند. این تنوع و گستردگی موضوعات نشان‌دهنده توانایی و دیدگاه چشمگیر آدام اسمیت در تحلیل جوانب مختلف اقتصاد و اجتماع است.

در کتاب، سه اصل بنیادین به وضوح قابل تشخیص است:

1. تقسیم کار: آدام اسمیت مفهوم تقسیم کار را در تمام اقتصاد جهان مشابه یک کارخانه گسترده تجسم می‌دهد. این اصل، ایده تقسیم وظایف میان افراد و اختصاص هر فرد به یک کار ویژه را نشان می‌دهد، که منجر به افزایش تخصص و کارایی می‌شود.

2. آزادی انسان: وی اعتقاد دارد که سیاست‌های اقتصادی نباید به علایق فردی یا گروه‌های خاص وابسته باشند؛ بلکه باید به نفع کل جامعه تعیین شوند. این اصل بیان‌گر دیدگاه اسمیت نسبت به اهمیت احترام به حقوق همه افراد جامعه و جلوگیری از تجزیه‌طلبی‌های مستند به سیاست‌های اقتصادی است.

3. تلاش برای منافع عمومی جامعه: گرچه آدام اسمیت از نگرانی عمیقی نسبت به برخی از رفتارهای تاجران و سیاست‌گذاران برخوردار بود و نقش دولت را در تأمین خدمات عمومی که بخش خصوصی نمی‌تواند انجام دهد، تأکید می‌کرد، اما همچنین به اهمیت تلاش برای تامین منافع عمومی در جامعه اشاره می‌کند.

در مجموع، اصول اساسی اقتصادی آدام اسمیت با تمرکز بر تقسیم کار، حفظ آزادی انسان و تلاش برای بهره‌برداری از منافع عمومی، به‌طور واضح نمایان است و این اصول به وضوح نقطه مبنا در تئوری اقتصادی و فلسفه او محسوب می‌شوند.

آدام اسمیت به‌عنوان یک مدافع قاطع اصول اقتصاد آزاد، بازار آزاد، تجارت بدون محدودیت و انعطاف نیروی کار و جریان کالاها، به توضیح و دفاع از اصول اقتصادی خود می‌پرداخت. وی از افرادی بود که به ایدئولوژی آزادی اقتصادی و اهمیت نقش بازار در تعیین قیمت‌ها و توزیع منابع پایبند بود.

در کتاب‌هایش، اسمیت به مسائلی مانند تقسیم کار، ارزش و قیمت، تراکم سرمایه، توزیع درآمد و توسعه اقتصادی به‌طور گسترده می‌پرداخت. او به طرز واضحی نقش تغییرات اقتصادی و تحوّل از نظام فئودالی به سیستم سرمایه‌داری را تبیین می‌کرد. اسمیت تفکراتی منحصر به خود داشت که به اهمیت موجودیت یک نظام اقتصادی آزاد، بدون مداخله بیش از حد دولت و با قدرت‌بخشیدن به بازار به‌طور طبیعی، اشاره می‌کرد.

وی نه تنها به مفاهیم اقتصادی مانند تقسیم کار و تشکیل قیمت‌ها، بلکه به تأثیر نظام‌های اقتصادی و سیاسی مختلف و نقش دولت در اقتصاد نیز پرداخت. به عبارت دیگر، آدام اسمیت تنها به جنبه‌های تئوریک اقتصادی محدود نمی‌شد، بلکه دیدگاه‌های گسترده‌تری را نیز به تحلیل مباحث اقتصادی خود اضافه می‌کرد.

آشنایی با نظریات آدام اسمیت

نظریات آدام اسمیت اساس روان‌شناسی‌ای به نام “نفع شخصی” را در بر دارند. اسمیت اعتقاد داشت که محرک اصلی فعالیت‌های اقتصادی، تصمیمات و اقدامات افراد “نفع شخصی” آنهاست. به عبارت دیگر، مردم به دنبال بهره‌برداری از منافع شخصی خود در فرآیندهای اقتصادی هستند. این نظریه می‌تواند به‌عنوان پایه‌ای برای تفسیر رفتارهای اقتصادی افراد و تعیین اقتصادی آنها مطرح شود.

به‌وضوح، نظریات اسمیت نه تنها در حوزه اقتصاد، بلکه در دیگر حوزه‌های مرتبط نیز تأثیراتی داشته است. به عنوان مثال، برخی از اقتصاددانان معتقدند که اسمیت با ترکیب عناصر تفکرات فلاسفه و تئوری‌های سیاست‌مداری، دیدگاه‌های منحصر به فرد خود را پدید آورده است.

خلاصه‌ای از نظریات و آرای اسمیت در حوزه‌های مختلف اقتصاد عبارتند از:

تولید

آدام اسمیت در نظریات خود، به نیروی کار و قوت انسانی بخشی از منابع ثروت اقتصادی را اختصاص داد و اهمیت ویژه‌ای به آنها اعطا کرد. او برای اولین بار توجه خاصی به نیروی کار و اثرات توانمندی‌های انسانی به عنوان یکی از اصلی‌ترین مؤلفه‌های تولید و ثروت زایی داشت.

این دیدگاه اسمیت، باعث شد که در زمان‌های بعدی، دانشمندان و اقتصاددانان بیشتر به اهمیت نیروی کار و توانمندی‌های انسانی در تولید ثروت توجه داشته باشند. او تلاش داشت که اثر مثبت نیروی کار در فرآیند تولید را برجسته کند و نشان دهد که کارگر به عنوان یک مهمان توانمند و کلیدی در تحقق تولید و افزایش ثروت دارای نقش حیاتی است.

به‌طور خلاصه، آدام اسمیت با تاکید بر نیروی کار و توانمندی‌های انسانی، به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل تولید، نقش بسزایی در توسعه نظریات اقتصادی و درک ما از مولفه‌های اصلی اقتصادی ایفا نمود.

تقسیم کار

آدام اسمیت اعتقاد داشت که نیروی کار تنها در فرآیند تولید، مفید و موثر خواهد بود یعنی زمانی که تقسیم کار به مرحله عملی رسیده باشد. در دیدگاه او، با تجزیه و تحلیل کارها به اجزای کوچک‌تر، به هر کارگر یک وظیفه خاص اختصاص می‌یابد. به عنوان مثال در مثال کارخانه سنجاق‌سازی، از طریق تقسیم کار، ده کارگر می‌توانند در یک روز ۴۸۰۰۰ سوزن را تولید کنند. در صورتی که تقسیم کار وجود نداشته باشد، و هر فرد قادر به تولید تعداد محدودی سنجاق باشد. تقسیم کار منجر به افزایش بهره‌وری و تخصص کارگران می‌شود و این تخصص‌ها باعث افزایش کارآیی و مهارت‌های هر کارگر می‌شود.

همچنین، اسمیت به اهمیت استفاده از ماشین‌آلات در تولید نیز تأکید داشت. او معتقد بود که تعداد زیاد ماشین‌آلات می‌تواند فرآیند تولید را تسهیل کند و به صرفه‌جویی در زمان منجر شود. اسمیت به‌طور کلی به مزایای تقسیم کار و استفاده از ماشین‌آلات اشاره کرده و به این دو مؤلفه به‌عنوان عوامل افزایش بهره‌وری در فرآیند تولید نگاه داشت. با این حال، او نیز به واقعیت رکود و نقایص احتمالی در تقسیم کار اشاره کرده و انجماد ذهنی را به عنوان یکی از محدودیت‌های این رویکرد مطرح کرده است.

نیروی کار مولد و غیر مولد

آدام اسمیت نیروی کار تولیدی را مهمترین عنصر در زمینه تولید کالاها می‌دانست و به خدمات کمتر اهمیت می‌بخشید. او در کتاب خود، نه به اندازه کشاورزان، کار صنعت‌گران و بازرگانان را به عنوان مولّد تولید می‌شناخت. به عبارت دیگر، اسمیت تمایلی به ترجیح دادن فعالیت‌های تولیدی نسبت به فعالیت‌های خدماتی داشت. این نگرش از جهت اهمیت اولیه اقتصادی در حوزه تولیدی، در مطالعات و آراء او به‌ویژه مشهود است.

هرچند که آدام اسمیت تمایلی به ترجیح دادن تولید نسبت به خدمات داشته، اما در دنیای اقتصاد امروز، تفکیک بین تولید کالا و ارائه خدمات به‌عنوان دو عرصه مجزا و مهم تلقی می‌شود. اقتصاد امروز توجه به ارزش و نقش اقتصادی خدمات نیز دارد و ترکیبی از تولید کالاها و ارائه خدمات به میزان زیادی به توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال کمک می‌کند.

ارزش مبادله

در فصول ششم و هفتم کتاب خود، آدام اسمیت به بررسی نظریه ارزش می‌پردازد. او در این بخش‌ها، ارزش مبادله کالاها را به دو عامل، یعنی کمیابی و کار، بازمی‌گرداند. به طور معمول، او به این نتیجه می‌رسد کالاهایی که ارزش استفاده زیادی دارند، اغلب از دیدگاه مبادله، ارزش کمی دارند یا گاهی به طور کامل فاقد ارزش هستند. به عبارت دیگر، کالاهایی که در استفاده بهره‌برداری بیشتری دارند، ممکن است در تبادل ارزش کمتری داشته باشند.

اسمیت معتقد است که ارزش مبادله بر اساس کمیابی کالا شکل می‌گیرد. این به این معناست که کالاهای کمیاب‌تر به دلیل نداشتن به میزان کافی در بازار، ارزش مبادله بالاتری دارند. برای مثال، الماس که کاربردهای محدودی دارد، ارزش مبادله بالاتری دارد نسبت به آب که برای بقا ضروری است، اما ارزش مبادله آن کمتر است.

همچنین، اسمیت به اهمیت کار و زحمت در ایجاد ارزش مبادله اشاره می‌کند. او معتقد است که قیمت طبیعی یا واقعی یک کالا، معادل زحمت و کوششی است که برای تولید آن مصرف شده است. به عبارت دیگر، اگر کسی تولیدکننده بخواهد کالای خود را با یک کالای دیگر مبادله کند، ارزش مبادله این کالا برابر با مقدار کاری است که برای تولید آن انجام شده است.

به‌طور کلی، این دیدگاه‌ها نشان‌دهنده نظریه‌های اساسی اسمیت در مورد ارزش و ارتباط آن با کمیابی و کار در فرآیند تبادل اقتصادی هستند.

توزیع ثروت

آدام اسمیت در نظریه توزیع ثروت، سه عامل اصلی را مورد بررسی قرار می‌دهد که در تعیین توزیع ثروت و درآمد نقش مهمی ایفا می‌کنند:

1. دستمزد: اسمیت در نظریه‌اش به نرخ دستمزد توجه می‌کند و تا حد زیادی اعتقاد دارد که این نرخ توسط تعادل عرضه و تقاضای نیروی کار در بازار تعیین می‌شود. او در کتاب “ثروت ملل” به مطالعه ارتباط میان دستمزد و رشد جمعیت نیز می‌پردازد. در واقع، نظریه دستمزد اسمیت نشان‌دهنده تأثیرات عوامل اقتصادی بر تعیین درآمد افراد و توزیع ثروت است.

2. بهره: اگر شخصی دارای پس‌انداز یا منابع مالی مازاد بیشتر از نیازهای روزمره خود باشد، تلاش می‌کند از این منابع برای کسب درآمد و سود استفاده کند. آسمیت تفاوت بین سود و بهره را به‌طور کلی تأیید نمی‌کند و از سود به‌عنوان بازدهی کلی از سرمایه‌گذاری و همچنین پاداش مرتبط با مخاطرات مالی (ریسک سرمایه) یاد می‌کند.

3. اجاره زمین: آدام اسمیت با اشاره به اجاره زمین به این نکته اشاره می‌کند که اجاره زمین نقش مهمی در توزیع ثروت و درآمد دارد. او معتقد است که مالکیت زمین به مالکان توانایی مشارکت در تولید ملی و بهره‌برداری از ثروت ملّی را می‌دهد.

به‌طور خلاصه، اسمیت در توضیح نظریه توزیع ثروت، این سه عامل اساسی را به عنوان عوامل کلیدی در تعیین درآمد و ثروت فردی و اقتصادی مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهد.

رشد و توسعه اقتصادی

در مکتب کلاسیک اقتصاد، اولین نظریه رشد اقتصادی توسط آدام اسمیت ارائه شده است. این نظریه مفاهیم مهمی را به‌طور جامع مورد بررسی قرار می‌دهد که به تحلیل رشد و توسعه اقتصادی می‌پردازد. در این نظریه، مباحث زیر مورد توجه قرار دارند:

1. تولید به عنوان تابعی از عوامل تولید: اسمیت به بررسی نحوه تأثیر عوامل تولید مانند نیروی کار و سرمایه در تولید کالاها و خدمات می‌پردازد. او از نظریه تقسیم کار خود برای توجیه اهمیت هر یک از این عوامل در تولید استفاده می‌کند.

2. سرمایه‌گذاری به‌عنوان تابع سود: آسمیت می‌بیند که سرمایه‌گذاری و سرمایه‌دهی به شکل مستقیم با حاصلخیزی و سودآوری در اقتصاد در ارتباط است.

3. تراکم سرمایه و پیشرفت فنی: او توجه می‌کند که تراکم سرمایه، می‌تواند منجر به پیشرفت فنی و افزایش بهره‌وری در تولید شود.

4. وابستگی سود به عواملی چون نیروی کار و تکنولوژی: اسمیت تأکید می‌کند که میزان سود به نحوه تعامل میان عوامل اقتصادی از جمله عرضه نیروی کار و سطح تکنولوژی وابسته است.

5. نقش دستمزد در تعداد کارگران فعال: او معتقد است که تعداد کارگرانی که به‌طور فعّال در اقتصاد شرکت می‌کنند، به میزان دستمزد و سهم عامل کار از درآمد ملی وابسته است.

6. ارتباط بین دستمزد و حجم سرمایه‌گذاری: اسمیت معتقد است که سطح دستمزد در تعیین حجم سرمایه‌گذاری نیز نقش مهمی دارد.

به‌طور خلاصه، نظریه رشد اقتصادی اسمیت به بررسی تأثیر عوامل مختلف اقتصادی بر تولید، سرمایه‌گذاری، و توسعه اقتصادی می‌پردازد و از جمله اولین مفاهیم مهم در اقتصاد مکتب کلاسیک است.

وی درک می‌کند که فرآیند رشد اقتصادی در چارچوب نظام سرمایه‌داری به وقوع می‌پیوندد. او بر این عقیده است که سرمایه‌داری نه تنها منابع تولیدی را به جهت کاربردهای بیش ارزش هدایت می‌کند، بلکه به افزایش رشد و پیشرفت اقتصادی نیز منجر می‌شود. وی بر این باور است که سطح رفاه اقتصادی به ظرفیت تولیدی و امکانات موجود بستگی دارد. این ظرفیت تولیدی خود به سرمایه‌گذاری و تقسیم کار وابسته است. با تخصص و تقسیم کار به نیروهای انسانی، بهره‌وری در تولید افزایش می‌یابد و این منجر به افزایش درآمد واقعی می‌شود.

با افزایش درآمد، سطح سود نیز افزایش می‌یابد و این باعث پس‌انداز و سرمایه‌گذاری بیشتر می‌شود. این افزایش در پس‌انداز و سرمایه‌گذاری منجر به پیشرفت و بهبود در روش‌های فنی تولید می‌شود. این بهبود‌ها در روش‌های تولیدی باعث کاهش هزینه‌ها شده و در نتیجه میزان سود را افزایش می‌دهد. با این وضعیت، افزایش پس‌انداز و سرمایه‌گذاری بیشتر ممکن می گردد.

از دیگر، با افزایش سرمایه‌گذاری، تقاضای نیروی کار نیز افزایش می‌یابد. در شرایطی که تعداد نیروی کار ثابت باقی بماند، این تقاضا باعث افزایش دستمزد واقعی می‌شود. این افزایش می‌تواند به حدی بالاتر از سطح معیشتی معمول دستمزد برود.

با این توضیحات، می‌توان نتیجه گرفت که اسمیت به‌طور کامل نقش ارتباطی بین عوامل اقتصادی چون سرمایه‌گذاری، تقسیم کار، درآمد، سود، پس‌انداز، سرمایه‌گذاری و دستمزد را در فرآیند رشد اقتصادی تبیین نموده و تأکید می‌کند که این عوامل به همدیگر وابسته هستند و در تحقق رشد و توسعه اقتصادی نقش مهمی ایفا می‌کنند.

با گذر زمان، جمعیت جامعه افزایش می‌یابد که منجر به افزایش تعداد افراد در بازار کار می‌شود. این افزایش عرضه نیروی کار معمولاً منجر به کاهش دستمزد واقعی به حد معیشتی می‌شود. این امر از طریق رقابت بیشتر در بازار کار و افزایش تعداد افراد آماده به کار اتفاق می‌افتد. افزایش عرضه نیروی کار نیز تاثیر مستقیم در افزایش میزان سود دارد، زیرا تعداد افراد آماده به کار بیشتر می‌شود و در نتیجه فرصت‌های سودآور بیشتری برای کسب و کارها ایجاد می‌شود. این به افزایش پس‌انداز و سرمایه‌گذاری نیز منجر می‌شود.

وقتی پیشرفت فنی به اندازه‌ای افزایش یافته که تقاضای نیروی کار بیشتر از افزایش جمعیت و عرضه نیروی کار باشد، دستمزد به صورت مستمر بهبود خواهد یافت. این بهبود در دستمزد به دلیل نیاز به جذب و نگه‌داشت نیروی کار با توجه به نقش مهمی که در تحقق رشد اقتصادی ایفا می‌کنند، اتفاق می‌افتد. این مرحله همچنین تأثیری بر میزان پس‌انداز و سرمایه‌گذاری دارد و می‌تواند آنها را افزایش دهد.

در هر مرحله از این فرآیند، ارتباط وابسته میان انباشت سرمایه، بهره‌وری کار و تولیدات واقعی وجود دارد. افزایش سرمایه‌گذاری و بهره‌وری کار به تولیدات واقعی تاثیر می‌گذارد و این به نوبه‌خود بهبود در شرایط اقتصادی را فراهم می‌کند. به‌طور خلاصه، این توانایی در افزایش تولید سرانه نسبت به مصرف سرانه را نشان می‌دهد. این تعامل‌ها به اقتصادی پایدار و منظم منجر می‌شوند که در آن رشد و توسعه به‌طور پیوسته و پایدار رقم می‌خورد.

دست نامرئی

آدام اسمیت با دیدگاه خود در زمینه اقتصاد بازار، از اهمیت تنظیم عرضه و تقاضا توسط بازار بدون تمرکز مرکزی یا دخالت دولت در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی صحبت می‌کند. در این مدل، وجود بازار با رقابت کامل منجر به تعدیل خودکار وضعیت فعلی می‌شود. در واقع، ارتباط بین عرضه و تقاضا در بازار به‌گونه‌ای که به‌طور طبیعی افراد را به تولید ملزم کند، تنظیم می‌شود.

ویژگی‌های این نظریه عبارتند از: اولاً، نیازها محرک اصلی تولید هستند و موجب ایجاد کالاها می‌شوند، به عبارت دیگر، وجود نیازها افراد را به سمت تولید ملزم می‌کند. در این مدل، نیاز به تعیین دستور یا مداخله مرکزی برای تولید وجود ندارد.

در این نظریه، اگر تولیدکنندگان قیمت کالاها را از قیمت بازار بیشتر تعیین کنند، رقابت وارد میدان می‌شود و تولیدکنندگان دیگر نیز وارد بازار شده و کالاها را با قیمت رقابتی عرضه می‌کنند. این مسئله منجر به افزایش تولید و عرضه کالاها می‌شود و نتیجتاً قیمت کاهش می‌یابد. این فشار و تعادل بین عرضه و تقاضا، که به نوعی نیروی نامرئی نامیده می‌شود، باعث می‌شود که بازار تخصصی تر شود و قیمت‌ها به‌طور متناسب با شرایط تعیین شوند. همچنین، این فرآیند تنظیم بازار بهبود و تصحیح رفتارهای غیر اقتصادی را در جامعه به‌همراه دارد.

آشنایی با نظریات آدام اسمیت

نتیجه‌گیری اسمیت از این نظریه آزادی اقتصادی است؛ به این معنا که او باور دارد دولت نباید به طور مداخله‌گرانه در تصمیم‌گیری‌ها و تنظیم بازار دخالت کند. این به‌انگیزه از پویایی بازار و تاثیرگذاری مثبت آن بر رشد و توسعه اقتصاد اشاره دارد.

نظریه دست نامرئی آدام اسمیت بر اساس این فرض بنیان‌گذاری شده است که در آن انسان‌ها به‌طور عقلانی عمل می‌کنند و به‌دنبال افزایش رفاه و منافع شخصی‌شان هستند. این نظریه، الهام گرفته شده از تئوری دست‌راهنمای “هوچسن” در زمینه اخلاق و فلسفه است، که معتقد به تصمیم‌گیری‌های غریزی افراد با استفاده از عقل سالم و با مشارکت الهی، منجر به نتایج اجتماعی مطلوب خواهد شد. با این حال، اسمیت به اخذ نتایج مطلوب بر اساس دست نامرئی می‌پردازد، بدون نیاز به دخالت الهی، و تنها با توجه به تعقیب منافع شخصی توسط افراد در چارچوب رقابت کامل.

همچنین پیشنهاد می شود به دوره جامع آموزش فارکس مراجعه فرمایید. او معتقد است که در شرایط رقابتی کامل، افراد به‌ندرت قصد دارند به اهداف اجتماعی برسند. به جای آن، آنها به‌صورت طبیعی و بر اساس تمایلات شخصی‌شان سعی در بهبود شرایط خود و ارتقاء منافع فردی‌شان دارند. این تمایل به بهره‌برداری از منافع شخصی، آنها را به انجام فعالیت‌هایی تشویق می‌کند که به‌صورت تجمعی به نفع کل جامعه خواهد بود. اسمیت تصور می‌کند که این نهادهای دست نامرئی می‌توانند در زمینه‌های مختلف اجتماعی و اقتصادی مؤثر باشند و تاثیرات مثبتی در بهبود شرایط جامعه داشته باشند.

نقش دولت

آدام اسمیت سه وظیفه اصلی را برای دولت در نظر می گیرد :

1. تامین امنیت خارجی: اسمیت باور دارد که دولت مسئولیت ایجاد شرایطی را دارد که امنیت خارجی کشور را تضمین کند. این به معنای تدابیری است که دولت برای حفظ سلامت و حریم کشور در برابر تهدیدها و خطرات خارجی اتخاذ می‌کند.

2. تأسیس و مدیریت سازمان‌های داخلی: اسمیت با اهمیت‌دادن به تأسیس و مدیریت سازمان‌ها و نهادهای داخلی، بر این باور است که دولت مسئولیت تأمین امنیت داخلی کشور را نیز برعهده دارد. این شامل پلیس، نیروی انتظامی و سایر سازمان‌های مرتبط با حفظ نظم و امنیت داخلی است.

3. تأمین کالاهای عمومی و خدمات اجتماعی: آدام اسمیت معتقد است که دولت باید در زمینه تولید برخی از کالاهای عمومی و ارائه خدمات اجتماعی نیز وظیفه دارد. این مسئولیت به دولت اجازه می‌دهد تا در زمینه‌هایی که بخش خصوصی به‌طور کامل نمی‌تواند پاسخگو باشد، دخالت کند تا نیازهای جامعه را برآورده کند. به‌عبارت دیگر، دولت مسئولیت ارائه خدماتی مانند بهداشت عمومی، آموزش، حمل و نقل عمومی و زیرساخت‌های عمومی را دارد.

با توجه به وضعیتی که اسمیت به تصویر می‌کشد، او در نظر دارد که حمایت‌هایی که دولت‌ها به صنایع داخلی ارائه می‌دهند، ممکن است منجر به ایجاد انحصار شوند. او معتقد است که این نوع انحصار با دخالت دولت‌ها به‌وجود می‌آید و در نتیجه قیمت‌ها افزایش خواهند یافت. این وضعیت به نظر اسمیت، می‌تواند به کاهش رفاه عمومی منجر شود.

البته این نظریه با ظهور بحران‌های مهم و تاثیرگذار مواجه شد و پایه‌هایش متزلزل شد. نظریه دخالت دولت کینز، در مقابل این دیدگاه، ضرورت دخالت دولت در اقتصاد را به‌ویژه در شرایط بحرانی تأیید کرد. این نظریه معتقد است که در شرایطی که اقتصاد با مشکلات و کاهش تقاضا مواجه می‌شود، دولت باید با افزایش هزینه‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها، اقتصاد را تحریک کرده و رشد و اشتغال را ترویج نماید. این دو نظریه نشان از دیدگاه‌های متفاوت نسبت به نقش دولت در اقتصاد دارند و با توجه به شرایط و زمانهای مختلف، اهمیت‌های متفاوتی را به دولت‌ها اختصاص می‌دهند.

تجارت خارجی

در کتاب “ثروت ملل”، آدام اسمیت به مسئله تجارت خارجی پرداخته و اعتقاد دارد که در مبادلات خارجی، هر دو کشور می‌توانند سود ببرند. این نظریه تجارت خارجی بر پایه اصل تقسیم کار بین‌المللی شکل می‌گیرد. طبق این نظریه، هر کشور باید کالاها و خدماتی را که با هزینه تولید کمتری قابل تهیه است، به دیگر کشورها صادر کند ور در عوض، کالاها و خدماتی را وارد کند که هزینه تولید آنها در داخل کشور بیشتر است. این تعامل باعث می‌شود هر کشور تخصص‌های خود را توسعه داده و از تجارت خارجی بهره‌برداری کند.

از دیدگاه اسمیت، مزیت‌های نجومی مانند ذخیره طلا و نقره نقش اساسی در پیشرفت اقتصادی ندارند. به جای اینکه منابع را در ذخایر سنگین نگه دارند، او توصیه می‌کند که کشورها در تولید و تجارت مشغول شوند تا بهره‌وری و افزایش ثروت را به‌دست آورند. این دیدگاه نشان از تأکید او بر اهمیت تجارت و تخصص‌های اقتصادی دارد که می‌تواند به رشد و پیشرفت اقتصادی منجر شود.

دسته‌بندی‌ها