اختلال افسردگی ناشی از بیماری: مفهوم، علل و مدیریت

اختلال افسردگی ناشی از بیماری: مفهوم، علل و مدیریت

در این مقاله از برنا اندیشان ، ما قصد داریم به تفصیل اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر را بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ویراست پنجم DSM-5 مورد بررسی قرار دهیم. این اختلال، که به عنوان نوعی اختلال شخصیت شناخته می‌شود، در این مقاله به طور جامع بر اساس راهنمای مذکور بررسی می‌شود. همچنین، ما قصد داریم به علائم و ویژگی‌های این اختلال نیز پرداخته و آنها را بیان کنیم.

اختلال افسردگی ناشی از بیماری

این اختلال، همانطور که از نامش پیداست، یک نوع اختلال افسردگی است که از بیماری‌های جسمانی به وجود می‌آید. در این وضعیت، بیمار با خلق و حالتی بسیار پایین و افسرده روبرو می‌شود. این افسردگی ممکن است به علت تأثیر مستقیم بیماری جسمانی بر فعالیت‌های شیمیایی و عصبی مغز، از جمله میزان مواد شیمیایی مغزی مرتبط با خلق و خوی بیمار، ایجاد شود.

ملاک های تشخیصی اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر

ملاک‌های تشخیصی اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر عبارتند از:

۱. دورۀ خلق افسرده برجسته و مداوم یا کاهش محسوس علاقه یا لذت در تمام، یا تقریباً تمام فعالیت‌ها که در تصویر بالینی غالب است. این به معنای داشتن حالت افسرده برای مدت طولانی و یا کاهش قابل توجه در لذت‌بردن از فعالیت‌های روزمره می‌باشد.

۲. وجود شواهدی از سابقه، معاینه بدنی، یا نتایج آزمایشگاه که نشان دهنده‌ی این است که این اختلال پیامد پاتوفیزیولوژیکی مستقیم بیماری جسمانی دیگر است. به عبارت دیگر، علائم افسردگی ناشی از بیماری جسمانی می‌توانند به دلیل اثر مستقیم بیماری بر فعالیت‌های شیمیایی و عصبی مغز باشند.

۳. این اختلال با بیماری جسمانی دیگر (مانند اختلال سازگاری که همراه با خلق افسرده است و عامل استرس زا در آن بیماری جسمانی جدی است) بهتر توجیه نمی‌شود. به این معنا که افسردگی بیمار مستقیماً به علت بیماری جسمانی و نه به دلیل عوامل روانشناختی مرتبط با آن ایجاد شده است.

۴. این اختلال منحصراً در طول دوره دلیریوم روی نمی‌دهد. به عبارت دیگر، افسردگی ناشی از بیماری جسمانی، که با تغییرات در وضعیت ذهنی و شناختی همراه است، به صورت موقت و در طول دوره دلیریومی که ناشی از بیماری ممکن است رخ دهد، رخ نمی‌دهد.

ملاک های تشخیصی اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر

۵. این اختلال ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی یا زمینه‌های مهم دیگر عملکرد ایجاد می‌کند. به عبارت دیگر، این نوع افسردگی می‌تواند به طور معتبر باعث ناراحتی و یا اختلال در عملکرد اجتماعی، شغلی و سایر زمینه‌های مهم زندگی فرد شود.

ویژگی های تشخیصی اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر

ویژگی اصلی اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر، دورۀ خلق افسرده برجسته و مداوم است که با کاهش محسوس علاقه یا لذت در تمام، یا تقریباً تمام فعالیت‌ها همراه است. این به این معناست که بیمار به طور مداوم و برجسته با حالت افسرده روبرو است و احساس می‌کند که انگیزه و لذتی در انجام فعالیت‌های روزمره‌اش کمتر یا حتی نیست.

به عبارت دیگر، این ویژگی نشان‌دهنده‌ی یک حالت افسرده پیوسته و پررنگ است که فرد را به طور مداوم تحت تأثیر قرار می‌دهد و تمام جوانب زندگی او را تحت تأثیر قرار می‌دهد، از جمله فعالیت‌هایی مانند کار، تفریح، و ارتباطات اجتماعی.

تصور می‌شود که ارتباط مستقیم فیزیولوژیکی با بیماری جسمانی دیگر (ملاک ب) در ایجاد اختلال افسردگی ناشی از آن بیماری نقش دارد. برای تشخیص اینکه آیا افسردگی ناشی از بیماری جسمانی عمومی است، متخصص بالینی ابتدا باید وجود بیماری جسمانی را تعیین کند.

علاوه بر این، او باید از طریق مکانیزم‌های فیزیولوژیکی، ارتباط احتمالی اختلال افسردگی با بیماری جسمانی عمومی را بررسی کند. برای این ارزیابی دقیق، نیاز به بررسی جامع عوامل متعدد است.

اگرچه هیچ راهنمای قطعی برای تشخیص اینکه اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی است یا خیر وجود ندارد، اما ملاحظات مختلف می‌توانند راهنمایی کننده باشند. یکی از ملاحظات این است که آیا شروع، تشدید یا بهبود بیماری جسمانی عمومی با شروع، تشدید یا بهبود افسردگی همزمان است. ملاحظه دیگر وجود ویژگی‌هایی است که در اختلالات افسردگی اصلی نامتعارف هستند، مانند سن نامتعارف در زمان شروع یا دوره و یا عدم وجود سابقه خانوادگی در این خصوص.

شواهد نشان می‌دهند که بین بیماری جسمانی عمومی مورد نظر و ایجاد علائم افسردگی ممکن است ارتباط مستقیم وجود داشته باشد. این اطلاعات به متخصص بالینی کمک می‌کند تا موقعیت فردی را به دقت ارزیابی کرده و تشخیص صحیح را ارائه دهد.

ویژگی های مرتبط با تشخیص اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر

علت‌شناسی، یعنی رابطه علیتی با بیماری جسمانی دیگر براساس بهترین شواهد بالینی، متغیر اصلی در اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر است. ثبت کردن تمامی بیماری‌های جسمانی که ممکن است افسردگی را ایجاد کنند همیشه کامل نیست و تشخیص بهترین متخصص بالینی بر اساس شواهد موجود است. به این معنا که اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی ممکن است باعث تغییرات شیمیایی و ساختاری در مغز شود که منجر به وضعیت افسرده شدن فرد می‌شود.

اما، تشخیص نهایی و ارتباط علیتی بین بیماری جسمانی و افسردگی باید بر اساس بررسی دقیق و جمع‌آوری شواهد موجود توسط متخصص بالینی انجام شود، زیرا همیشه تمامی بیماری‌های جسمانی قادر به ایجاد اختلال افسردگی نیستند و نوع بیماری، عوارض آن، و واکنش فرد به آن از اهمیت بالایی برخوردارند. پیشنهاد می شود به کارگاه روانشناسی درمان اختلال افسردگی مراجعه فرمایید.

ارتباط‌های آشکار و همبستگی‌های نوروآناتومیک افسردگی با سکته، بیماری هانتینگتون، بیماری پارکینسون، و صدمه مغزی آسیب‌زا وجود دارند. بیماری‌های عصب-درون‌ریز نیز از جمله بیماری‌هایی هستند که ارتباط نزدیکی با افسردگی دارند، از جمله بیماری کاشینگ و کم‌کاری تیروئید. همچنین بیماری‌های دیگری نظیر تصلب چندگانه نیز وجود دارند که فرض می‌شود ارتباطی با افسردگی داشته باشند.

اما، تأیید نوشته‌ها برای رابطه علیتی در مورد برخی بیماری‌ها، مثل بیماری پارکینسون و بیماری هانتینگتون بیشتر از بیماری‌های دیگر است. زیرا تشخیص افتراقی برای این بیماری‌ها ممکن است دشوار باشد و ممکن است افسردگی به عنوان یکی از علائم همراه با خلق افسرده در آنها ظاهر شود. این بیان می‌کند که از بین بیماری‌های عصبی، بیشترین تأثیر روانی و افسردگی را بیماری‌های پارکینسون و هانتینگتون دارند.

شکل گیری و روند اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر

بعد از سکته مغزی، به نظر می‌رسد که شروع افسردگی معمولاً بسیار حاد است و در یک یا چند روز پس از حادثه مغزی- عروقی در تعداد زیادی از موارد رخ می‌دهد. با این حال، در برخی موارد، شروع افسردگی ممکن است چند هفته تا چند ماه بعد از سکته باشد. در اغلب موارد، مدت دوره افسردگی اساسی بعد از سکته، به طور متوسط ۹ تا ۱۱ ماه است.

همچنین، در بیماری هانتینگتون، حالت افسردگی در دوره بیماری بسیار زود آشکار می‌شود. افسردگی در این بیماری اغلب قبل از اختلالات حرکتی و شناختی مرتبط با آن ظاهر می‌شود. این موضوع در مورد بیماری پارکینسون هم صدق می‌کند، اما در بیماری هانتینگتون بارزتر است، زیرا افسردگی اولین نشانه عصبی-روان‌پزشکی در آن محسوب می‌شود.

همچنین، شواهد نشان می‌دهد که هنگامی که زوال عقل در بیماری هانتینگتون پیش می‌رود، افسردگی کمتر شایع است. این موضوع نشان‌دهنده تغییراتی است که در روند بیماری و شدت علائم همراه با پیشرفت بیماری هانتینگتون رخ می‌دهد.

عوامل خطر و پیش آگهی اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر

به نظر می‌رسد که خطر شیوع حاد اختلال افسردگی اساسی پس از حادثه مغزی-عروقی (در زمانی کوتاه پس از وقوع، معمولاً ظرف ۱ روز تا یک هفته) همبستگی نزدیکی با محل ضایعه داشته باشد، به طوری که بیشترین خطر این اختلال با سکته‌های در منطقه پیشانی چپ مرتبط بوده و کمترین خطر با ضایعات در منطقه پیشانی راست در افرادی که ظرف چند روز پس از سکته مراجعه می‌کنند، ارتباط دارد.

اما، در حالت‌هایی که افسردگی ظرف ۲ تا ۶ ماه بعد از سکته روی می‌دهد، هیچ ارتباط خاصی با مناطق پیشانی یا برتری جانبی مشاهده نشده است. این مشاهدات نشان می‌دهند که زمان و محل ضایعه مغزی می‌تواند تأثیر مستقیمی بر احتمال ابتلا به افسردگی پس از سکته داشته باشد.

موضوعات تشخیصی مرتبط با جنسیت

تفاوت‌های جنسیتی در بیماری‌ها به آن‌هایی ارتباط دارد که معمولاً با جنسیت متفاوت دیگران ارتباط دارند. به عنوان مثال، بیماری لوپوس اریتماتوز سیستمی در زنان شایع‌تر است، در حالی که سکته در مردان میانسال نسبت به زنان کمی شایع‌تر است. این نکته نشان می‌دهد که عوامل جنسیتی می‌توانند نقش مهمی در ابتلا به بیماری‌های خاصی ایفا کنند، اما علت دقیق این تفاوت‌ها هنوز به طور کامل مشخص نیست و نیاز به تحقیقات بیشتر دارد.

شاخص های تشخیصی اختلال افسردگی ناشی از بیماری

شاخص‌های تشخیصی به عواملی اشاره دارند که اغلب با بیماری جسمانی مرتبط هستند و می‌توانند در تشخیص و تایید وجود آن بیماری مفید باشند. به عنوان مثال، سطح استروئید در خون یا ادرار می‌تواند به تأیید بیماری کاشینگ کمک کند.

این شاخص به متخصصان پزشکی اطلاعاتی ارائه می‌دهد که در تشخیص و درمان بیماری کاشینگ، که ممکن است با علائمی همچون مانیک یا افسردگی همراه باشد، مفید است. در واقع، اندازه‌گیری سطح استروئید در ادرار یا خون می‌تواند یکی از ابزارهای تشخیصی مهم باشد که به پزشکان کمک می‌کند تا تشخیص دقیق‌تری برای بیماری‌های جسمانی خاصی ارائه دهند.

خطر خودکشی

تا به حال تحقیقات گسترده‌ای در زمینه شناختی خطرات و احتمال خودکشی بین دوره‌های افسردگی اساسی ناشی از بیماری‌های جسمانی دیگر و دوره‌های افسردگی اساسی بدون بیماری جسمانی انجام نشده است. در ارتباط با دوره‌های افسردگی اساسی که به بیماری جسمانی دیگری مرتبط هستند، گزارش‌هایی از موارد خودکشی وجود دارد.

ارتباط بین بیماری‌های جسمانی جدی و خودکشی، به ویژه در مدت زمان کوتاهی پس از تشخیص بیماری، به طور آشکاری مشاهده می‌شود. بنابراین، منطقی است که فرض کنیم خطر خودکشی در دوره‌های افسردگی اساسی مرتبط با بیماری‌های جسمانی کمتر از دوره‌های افسردگی اساسی بدون بیماری جسمانی نباشد، و شاید حتی کمتر از انواع دیگر دوره‌های افسردگی اساسی باشد. این مطلب بیشتر نیاز به تحقیقات بیشتر در این زمینه دارد تا بتوان به نتایج دقیق‌تری رسید.

پیامدهای کارکردی اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی

پیامدهای کارکردی به مسائلی اشاره دارد که به بیماری جسمانی مرتبط هستند. از طرفی، تاکنون تصور شده است اما هنوز به صورت قاطع ثابت نشده که دوره‌های افسردگی اساسی ناشی از بیماری کاشینگ، در صورتی که بیماری کاشینگ مورد مداوا یا متوقف شود، دیگر عود نخواهند کرد. با این حال، این همچنان یک فرض است و هنوز تجربه و تحقیقات بیشتری نیاز دارد تا این موضوع به‌طور قطعی مورد تأیید قرار گیرد.

از طرف دیگر، توصیه شده است اما هنوز هم تأییدی مستقیم و قطعی نشده که مجموعه نشانگان خلقی، از جمله مانیک/هیپومانیک، ممکن است در برخی از افراد مبتلا به صدمات مغزی دائمی و بیماری‌های دیگر دستگاه عصبی مرکزی، دوره‌ای باشند، به این معنا که ممکن است دوره‌های افسردگی به صورت مکرر بروز کنند. این موضوع نیز نیازمند تحقیقات بیشتر و شواهد قطعی‌تر است تا بتوان این فرضیه را به‌طور قاطع تأیید یا رد کرد.

تشخیص افتراقی اختلالات افسردگی که ناشی از بیماری جسمانی دیگر نیستند

برای مشخص کردن آیا بیماری جسمانی می‌تواند باعث ایجاد اختلال افسردگی شود، به موارد زیر نیاز داریم:

(الف) بررسی فقدان دوره‌های افسردگی قبل از شروع بیماری جسمانی: اگر فرد قبل از بروز بیماری جسمانی هیچ نشانه‌ای از افسردگی نداشته باشد، این می‌تواند نشان دهنده‌ی این باشد که بیماری جسمانی ممکن است عاملی در ایجاد اختلال افسردگی باشد.

(ب) ارزیابی توانایی بیماری جسمانی مرتبط در ایجاد اختلال افسردگی: بررسی اینکه آیا بیماری جسمانی می‌تواند عواملی نظیر استرس فیزیولوژیکی یا عوارض جانبی داروها را ایجاد کند که ممکن است باعث افسردگی شود.

(ج) مشاهده دوره نشانه‌های افسردگی بعد از شروع یا تشدید بیماری جسمانی: اگر نشانه‌های افسردگی در مدت کوتاهی پس از بروز یا تشدید بیماری جسمانی ظاهر شوند، به ویژه اگر در زمانی که بیماری جسمانی به طور قابل توجهی درمان شده یا فروکش کرده باشد، این موضوع می‌تواند نشان دهنده‌ی ارتباط بین دو عامل باشد.

اختلال افسردگی ناشی از دارو

توجه به این نکته بسیار حائز اهمیت است که برخی از بیماری‌های جسمانی با داروهایی مانند استروئیدها یا آلفا-اینترفرون، که درمان آن‌ها است، ممکن است نشانه‌های افسردگی یا مانیاک را ایجاد کنند. در این موارد، قضاوت بالینی، بر اساس تمامی شواهد موجود، بهترین روش برای تمایز دادن بین دو عامل است که ممکن است بسیار مشابه یا بسیار مهم باشند، به عبارت دیگر، تشخیص ارتباط بین بیماری جسمانی و نشانگان ناشی از مصرف داروها.

اختلالات سازگاری

تمایز دادن بین دوره‌های افسردگی و اختلال سازگاری از اهمیت بسیاری برخوردار است، زیرا شروع بیماری جسمانی به تنهایی می‌تواند منجر به ایجاد استرس در زندگی فرد شود که ممکن است از اختلال سازگاری با دوره‌های افسردگی اساسی باشد. عناصر مهم در تمایز دادن این دو عبارت شامل ویژگی‌هایی هستند که به طور گسترده در تصویر افسردگی و نشانه‌های افسردگی که بیمار در طول معاینه وضعیت روانی، گزارش و یا نشان می‌دهد، مشاهده می‌شوند.

درمان اختلال افسردگی ناشی از بیماری

همزمانی اختلالات

بیماری‌های همزمان با اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر، به آن‌ها اشاره دارند که با بیماری‌های جسمانی مرتبط بوده و دارای ارتباطات سبب شناختی هستند. مشخص شده است که دلیریوم ممکن است قبل یا همزمان با نشانه‌های افسردگی در افرادی رخ دهد که به انواعی از بیماری‌های جسمانی، مانند بیماری کاشینگ، مبتلا هستند. ارتباط بین نشانه‌های اضطرابی، که معمولاً نمایانگر اضطراب فراگیر است، صرف‌نظر از علت آن، در اختلالات افسردگی رایج می‌باشد.

درمان اختلال افسردگی ناشی از بیماری

درمان اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی، مانند سکته مغزی، سرطان، بیماری قلبی، دیابت، بیماری های التهابی، بیماری های عفونی، و سایر بیماری‌های مزمن، نیاز به رویکردهای گوناگون دارد که بسته به شدت و نوع بیماری، عوارض درمانی ممکن، و ویژگی‌های فردی بیمار، تعیین می‌شود. در اینجا چندین رویکرد مهم درمانی را بررسی می‌کنیم:

1. داروهای ضدافسردگی: استفاده از داروهای ضدافسردگی از جمله انتخابات اصلی در درمان اختلال افسردگی ناشی از بیماری‌های جسمانی است. این داروها معمولاً باعث افزایش سطح مواد شیمیایی مغزی مانند سروتونین و نوراپی‌نفرین می‌شوند که بهبود وضعیت افسردگی را ایجاد می‌کنند.

2. درمان فیزیکی: برخی از بیماری‌های جسمانی می‌توانند با درمان فیزیکی مانند فیزیوتراپی یا تمرینات ورزشی کنترل شوند. این روش‌ها می‌توانند بهبودی روحی و جسمی را فراهم کنند و بر فعالیت مغز و افزایش اندازه سروتونین تأثیر مثبتی داشته باشند.

3. مشاوره روان‌درمانی: درمان اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی ممکن است نیاز به مشاوره روان‌درمانی داشته باشد. مشاوره روان‌درمانی می‌تواند به فرد کمک کند تا با استرس‌ها و مشکلات ناشی از بیماری جسمانی خود روبه‌رو شود و راهکارهای مقابله موثری را بیاموزد.

4. پشتیبانی اجتماعی: حمایت از خانواده، دوستان و جامعه در اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی بسیار اساسی است. این حمایت می‌تواند فرد را از احساس انزوا و تنهایی کمک کند و به افزایش اعتماد به نفس و بهبود وضعیت روحی و روانی او کمک کند.

به طور کلی، درمان اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی نیازمند رویکردهای ترکیبی است که به ویژگی‌های فردی بیمار و شرایط زیستی او تطابق داده شده و در نتیجه بهبود وضعیت روانی و روحی او را فراهم می‌کند.

نتیجه گیری

در نتیجه، می‌توان گفت که اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی، یک واقعیت پیچیده و چالش برانگیز است که نیازمند توجه و مدیریت دقیق توسط تیم درمانی متخصص است. این اختلال نه تنها بر کیفیت زندگی فرد تأثیر می‌گذارد، بلکه می‌تواند بر فعالیت های روزمره، روابط اجتماعی و حتی درمان بیماری جسمانی اثرات منفی بگذارد.

از این رو، تشخیص صحیح، درمان مناسب با استفاده از ترکیبی از داروها، مشاوره روان‌درمانی، و حمایت اجتماعی، از اهمیت بالایی برخوردار است. به کمک رویکردهای چند تخصصی و توجه به ویژگی‌های فردی بیمار، می‌توان بهبودی معناداری در وضعیت روانی و روحی افراد مبتلا به این نوع اختلال را فراهم کرد.

دسته‌بندی‌ها