مفهوم آگاهی در انسان و رشد ابعاد آگاهی در زندگی

نوع فایل
PDF
حجم فایل
10 مگابایت
دسته بندی
300,000 تومان

در این بخش از فروشگاه اینترنتی برنا اندیشان قصد داریم تا یکی دیگر از بهترین و کاربردی ترین پکیج های روانشناسی با عنوان مفهوم آگاهی در انسان و رشد ابعاد آگاهی در زندگی را برای دانلود در اختیار شما کاربران محترم وب سایت برنا اندیشان و تمامی علاقه مندان به روانشناسی و علوم رفتاری قرار دهیم.

مفهوم آگاهی در انسان و رشد ابعاد آگاهی در زندگی

در محصول مفهوم آگاهی در انسان و رشد ابعاد آگاهی در زندگی شما علاقه مندان به ذهن و ضمیر انسان با ابعاد گوناگون آگاهی در انسان آشنا شده و همچنین روش های افزایش و رشد آن نیز آموزش داده می شود.

آگاهی (Awareness) توانایی دانا شدن و درک کردن (برای احساس کردن) یا دارای معرفت شدن از رویدادهاست. آگاهی به‌طور گسترده‌تر، حالت هشیاربودن کسی یا چیزی می‌باشد.

در فلسفهٔ ذهن، آگاهی با هشیاری برابر نیست بلکه هر یک تعریف جداگانه‌ای دارد. برای نمونه، دیوید چالمرز تفاوت میان آگاهی و هشیاری را این‌گونه بیان می‌کند:

آگاهی، قرین روانشناختی هشیاری است

مفهوم آگاهی

آگاهی، مفهومی نسبی است. می‌تواند بر حالتی درونی متمرکز شود، مثلاً حسی احشایی؛ یا از راه ادراک سوهشی بر رویدادهای خارجی متمرکز شود.

هر کس روزانه تجربه‌های آگاهانهٔ فراوانی دارد؛ برای نمونه: آگاهی از گل قرمزی که در باغچهٔ حیاط است؛ یا صدای هواپیمایی که در آسمان در حال پرواز است؛ یا مزهٔ شکلاتی که روی زبان فرد است و… نمونهٔ نخست از سنخ تجربهٔ آگاهانهٔ دیداری، دومی شنیداری و سومی چشایی بود. هر یک از این تجربه‌های آگاهانه «خصیصهٔ پدیداری» (phenomenal character) دارند به این معنی که کیفیت (quality) خاصی برای تجربهٔ آن‌ها وجود دارد.

خودآگاهی چیست؟

پنداشت‌های عمومی دربارهٔ هشیاری این را به فکر خطور می‌دهند که این پدیده، وضعیت آگاه‌بودن شخص از خودش (خودآگاهی یا Self-awareness) را توصیف می‌کند.تلاش‌ها در جهت توضیح هشیاری با عبارات و اصطلاحات عصب‌شناختی، بر وصف شبکه‌های موجود در مغز که آگاهی را از کیفیات ذهنی توسعه یافته توسط دیگر شبکه‌ها توسعه می‌دهند، متمرکز شده‌است.

آگاهی ابتدایی

آگاهی ابتدایی از دنیای درونی و برونی یک شخص به ساقه مغز منوط است. بیورن مرکر،عصب‌شناس مستقلی در استکهلم سوئد، استدلال می‌کند که ساقه مغز، شکلی مقدماتی از فکر هشیارانه را در کودکان مبتلا به هیدراننسفالی تأمین می‌کند. اشکال «عالی‌تر» آگاهی، از جمله خودآگاهی نیازمند مشارکت قشری هستند، اما «هشیاری اولیه» یا «آگاهی ابتدایی» به عنوان قابلیتِ یکپارچه کردن حس‌های دریافتی از محیط با احساسات و اهداف فطری به منظور هدایت رفتار، از ساقه مغزی که بشر با بیش‌تر مهره‌داران به اشتراک دارد، سرچشمه می‌گیرد.


پیشنهاد ویژه : آموزش ایجاد تفکر سالم در کودکان و فرزندان


دیدگاه سیستم‌های زنده

خارج از علوم اعصاب، دو زیست‌شناس Humberto Maturana و Francisco Varela، تئوری خود را با نام «تئوری شناخت سانتیاگو»ارائه کردند که در آن می‌نویسند:

سیستم‌های زنده سیستم‌های شناختی هستند، و زندگی به عنوان یک پروسه، پروسه‌ای از شناخت می‌باشد. این بیان برای همه ارگانیسم‌ها معتبر است، چه دارای سیستم عصبی و چه فاقد سیستم عصبی.

این تئوری، این پرسپکتیو را ارائه می‌کند که شناخت پروسه‌ای است که در سطوح ارگانیکی حضور دارد که معمولاً آگاه در نظر گرفته نمی‌شوند. با توجه به رابطه ممکن میان آگاهی و شناخت، و هشیاری، این تئوری چشم‌اندازی جالبی را در گفتمان‌های فلسفی و علمی دربارهٔ آگاهی و تئوری سیستم‌های زنده اهدا می‌کند.

مسئله تبیینی آگاهی

مسائل مختلفی دربارهٔ آگاهی وجود دارد: (الف) مسئلهٔ توصیفی که به مفهوم آگاهی مربوط است (ب) مسئلهٔ کارکردی یعنی اینکه چرا آگاهی وجود دارد و چه نقشی در سایر حالات ذهنی یا رفتارهای ما ایفا می‌کند، (ج) مسئلهٔ تبیینی آگاهی: آگاهی چه جایگاهی در طبیعت دارد؟ آیا آگاهی یک ویژگی بنیادین است که مستقل از هر چیز دیگر و در عرض سایر امور طبیعی وجود دارد یا وابسته به سایر امور ناآگاه (فیزیکی، زیستی، عصبی یا محاسباتی) است؟ در صورت دوم، یک امر ناآگاه چگونه می‌تواند آگاهی را به وجود آورد؟ گزینهٔ اول دوگانه‌انگاری است که بیشتر فیلسوفان از آن اجتناب می‌کنند، هرچند تقریر حداقلی آن (یعنی دوگانگی ویژگی‌ها نه دوگانه‌انگاری جوهری) در حال حاضر طرفدارانی دارد.

مسئله‌های آسان و دشوار

دیوید چالمرز برای نخستین بار میان مسئلهٔ آگاهی را به دو مسئلهٔ دشوار و مسئلهٔ آسان تفکیک کرد. او در مقالهٔ «رویارویی با مسئلهٔ آگاهی» (Chalmers) درصدد است تا دشوارترین بخش از مسئلهٔ آگاهی را بیابد؛ برخی از مسائل آگاهی یا با پیشرفت‌های اخیر علمی حل شده‌اند یا دست‌کم در مقام نظر مانعی برای حل‌شان وجود ندارد. معیار کلی برای تشخیص مسائل آسان و دشوار این است: مسائل آسان مسائلی هستند که به راحتی با روش‌های رایج علوم شناختی (مانند تبیین محاسباتی یا عصب‌شناختی) قابل حل‌اند، اما مسئلهٔ دشوار مسئله‌ای است که ظاهراً در برابر این روش‌های مرسوم مقاومت می‌کند. چالمرز پدیده‌های زیر را در زمرهٔ مسائل آسان آگاهی به حساب می‌آورد:

  • توانایی تشخیص، طبقه‌بندی و واکنش به محرک‌های محیطی
  • دسترسی یک دستگاه شناختی به اطلاعات
  • گزارش‌پذیری حالات ذهنی
  • توانایی یک دستگاه برای دسترسی به حالات درونی خودش
  • متمرکز کردن توجه
  • کنترل هشیارانهٔ رفتار
  • تفاوت میان خواب و بیداری
راهنمای خرید
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.