اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده چیست؟

اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده چیست؟

اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده، یک شکل از اختلالات رفتاری اجتماعی است که در آن فرد توانایی برقراری ارتباطات اجتماعی با افراد غریبه را به شدت کاهش یافته و رفتارهای خود را به صورت بسیار خودمانی و احتمالاً غیرمناسب اجتماعی اظهار می‌کند. در این وضعیت، فرد مبتلا به اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده ناتوانی در تداول اطلاعات، برقراری دوستی، یا حتی درک و شناخت نیازهای اجتماعی را تجربه می‌کند.

اطلاعات مبنی بر اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده به ما اطلاعاتی را ارائه می‌دهد که در DSM-5 (راهنمای تشخیص و احتیاجات درمانی بر اساس اختلالهای روانی) توضیح داده شده‌اند. این اختلال معمولاً با نشانه‌هایی همچون کاستی در مهارت‌های ارتباطی، اضطراب اجتماعی، و ناتوانی در ایجاد روابط اجتماعی عمیق تشخیص داده می‌شود.

در کل، اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده نیاز به توجه و درمان متناسب با شدت علائم دارد، و تشخیص آن بر اساس معیارهای DSM-5 به پزشکان و متخصصان روان‌شناسی کمک می‌کند تا برنامه‌های درمانی مؤثرتری را برای افراد مبتلا به این اختلال تدوین کنند. در این قسمت از مجله علمی برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای کامل در مورد اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده را در اختیار شما افراد علاقه مند به روانشناسی قرار دهیم.

اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده

اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده (DSED) یک شکل از وابستگی اجتماعی نامتناسب است که اصطلاحاً به معنای بیش از حد نزدیک شدن به افراد غریبه و تعامل بیش از حد با بزرگسالان را دارد. این اختلال نشانه‌ای از صمیمیت فرد با افراد ناآشنا و تمایل به برقراری ارتباطات خودمانی است که از مرزهای متعارف فرهنگی عبور می‌کند.

معمولاً این اختلال در دوران کودکی ایجاد می‌شود، زیرا کودک به نحو نامناسبی به افراد ناشناخته نزدیک می‌شود و روابط صمیمانه‌ای با آنها برقرار می‌کند. عواملی نظیر ناپایداری در مراقبت اولیه از کودک می‌تواند از جمله دلایل ایجاد این اختلال باشد. به عبارت دیگر، این اختلال معمولاً در کودکانی که تجربه ناپایداری از امور ایمنی تا مسائل آشفته داشته‌اند، مشاهده می‌شود.

بررسی جزئیات این اختلال نیازمند مطالعه و شناخت علائم و علت‌های آن است. در این سند، می‌کوشیم به توضیحات دقیق‌تری درباره این اختلال پرداخته و نقش عوامل مختلف در ایجاد آن را بررسی نماییم.

ملاک های تشخیصی اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده

معیارهای تشخیصی اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده به الگوی خاصی از رفتارهای کودک اشاره دارد، که در آن کودک به طور فعال به بزرگسالان نا آشنا نزدیک می‌شود و با آنها تعامل می‌کند. این الگو حداقل دو مورد از ویژگی‌های زیر را نشان می‌دهد:

1. کاهش یا فقدان خودداری در نزدیک شدن به بزرگسالان نا آشنا و تعامل کردن با آنها.

2. رفتار کلامی یا جسمانی بیش از حد خودمانی (که با محدودیت‌هایی که از لحاظ فرهنگی تأیید شده و متناسب با سن باشد، هماهنگ نیست).

اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده

علاوه بر این، کاهش یا فقدان سر زدن مجدد به مراقبت کننده بزرگسال بعد از دور شدن، حتی در محیط‌های نا آشنا، و تمایل به فرار کردن با بزرگسالی نا آشنا با کمترین یا هیچ تردید نیز از ویژگی‌های این اختلال هستند. این رفتارها با ملاک‌های تشخیصی الف به تکانشگری محدود نمی‌شوند (همچون در اختلال کاستی توجه/ بیش فعالی) بلکه رفتار بازداری نشده اجتماعی را شامل می‌شوند.

در زمینه مراقبت، کودک الگوی مراقبت ناکافی مفرط را تجربه کرده است، که با حداقل یکی از موارد زیر ثابت می‌شود:

1. غفلت یا محرومیت اجتماعی به شکل برآورده نشدن مداوم نیازهای هیجانی اساسی برای تسلی، تحریک و محبت توسط بزرگسالان مراقبت‌کننده.

2. تغییرات مکرر مراقبت‌کنندگان اصلی که فرصت تشکیل دلبستگی‌های باثبات را محدود می‌کنند (مثل تغییرات مکرر در مراقبت توسط والدین رضاعی).

3. بزرگ‌شدن در محیط‌های غیرعادی که فرصت برقرار کردن دلبستگی‌های انتخابی را شدیداً محدود می‌کنند (مثل مؤسساتی که نسبت بالای کودک – به – مراقبت‌کننده دارند).

همچنین، فرض می‌شود که مراقبت در ملاک ج مسبب رفتار آشفته در ملاک الف است (مثلاً اختلالات در ملاک الف بعد از فقدان مراقبت کافی در ملاک ج شروع می‌شوند). در نهایت، کودک مبتلا به این اختلال حداقل ۹ ماهه سن دارد.

مشخص نمایید که:

– مداوم: این اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده به مدت بیش از ۱۲ ماه متواصل ادامه یافته است، یعنی این وضعیت نه تنها یک باری رخ داده است، بلکه به صورت پیوسته و طولانی مدت مشاهده شده است.

– شدت کنونی: اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده به عنوان شدت شدید شناخته می‌شود زمانی که کودک تمامی نشانه‌های این اختلال را به گونه‌ای بروز داده است که هر یک از این نشانه‌ها به شکل واضح و در سطوح نسبتاً بالایی قابل مشاهده باشند. به عبارت دیگر، شدت این اختلال در حال حاضر به اندازه‌ای است که تمامی علائم و نشانه‌های آن به طور واضح و قابل تشخیص در رفتار و ارتباطات کودک نمایان شده باشند.

علل اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده

اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده به دلیل تأثیر یک یا چند عامل می‌تواند شکل گیرد. این عوامل معمولاً شامل عدم وجود یک سرپرست قوی و پایدار به مدت زمان طولانی هستند. مراقب شخصی که این نقصان را تجربه می‌کند، عمدتاً به عنوان فردی شناخته می‌شود که:

1. نیازهای کودک را برآورده می‌کند:

این عامل نشان از اهمیت وجود یک مراقب است که به‌طور کامل به نیازهای اساسی و هیجانی کودک پاسخ می‌دهد. این نقطه از اهمیت به آگاهی از نیازهای کودکانه، اهمیت تأمین غذا، پناهگاه، و حمایت عاطفی مناسب می‌دهد.

2. وقت خود را صرف آموزش کودک می‌کند:

مراقب باید به طور فعال و به شکل منظم به تربیت و آموزش کودک اختصاص دهد. این شامل ارائه راهنمایی‌های اجتماعی، شناخت احساسات، و توسعه مهارت‌های ارتباطی است.

3. غذا، پناهگاه و حمایت عاطفی برای کودک فراهم می‌کند:

فراهم کردن نیازهای فیزیکی و عاطفی از جمله تأمین غذا، ایجاد محیط پناهگاه، و ارائه حمایت عاطفی به کودک از دیگر وظایف مراقب است. این نقطه به اهمیت فعالیت‌های مراقب در ایجاد امنیت و آرامش برای کودکان اشاره دارد.

در کل، عدم وجود یک سرپرست محکم و متعهد به تأمین نیازهای جسمانی و روحی کودکان می‌تواند اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده را به وجود آورده و تاثیر بسزایی بر توسعه رفتارهای اجتماعی مناسب در این افراد داشته باشد.

بعضی از کودکان مبتلا به اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده (DSED) در محیط‌های یتیم‌خانه به سر می‌برند. کودکانی که به طور مکرر بین خانوارها جابه‌جا می‌شوند یا هرگز فرزند خوانده نمی‌شوند، ممکن است دچار این اختلال شوند.

در صورتی که یک کودک به دلسوزی یک بزرگسال پایدار و مهربان محروم باشد، ممکن است تجربه‌های آسیب‌زا وارد شده که باعث تشدید اختلالات آمیختگی اجتماعی بازداری نشده شود. آسیب‌های ناشی از دوران کودکی، سوء استفاده شدید یا بی‌توجهی به نیازهای اجتماعی و عاطفی کودکان نیز می‌توانند در ایجاد و تعمیق این اختلال نقش داشته باشند.

مواردی که ممکن است به افزایش خطر برای کودکان منجر شوند شامل موارد زیر هستند:

1. مرگ یک یا هر دو والدین:

واقعیت مرگ یک یا هر دو والدین می‌تواند بر روی روند رشد و توسعه اجتماعی کودکان تأثیر منفی بگذارد و احتمال ایجاد اختلالات رفتاری را افزایش دهد.

2. بزرگ‌شدن در محیطی که والدین مواد مخدر مصرف می‌کنند:

حضور در محیط‌هایی که مشکلات مرتبط با مصرف مواد نقش دارند، می‌تواند تأثیرات نامناسبی بر رفتارها و روابط اجتماعی کودکان داشته باشد.

3. مورد سواستفاده جنسی قرار گیرد:

تجربه سواستفاده جنسی یکی از موارد خطر آفرین برای افراد مبتلا به اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده است و می‌تواند به شدت تأثیر منفی بر توسعه روانی و اجتماعی آنان داشته باشد.

در نتیجه، بررسی و تدابیر مناسب در مواجهه با این موارد خطر آفرین می‌تواند کمک کننده باشد تا اثرات منفی این شرایط بر روند رشد و توسعه کودکان کاهش یابد.

ویژگی های تشخیصی اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده

ویژگی اساسی اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده، در الگوی رفتاری آن نهفته است، که شامل رفتار نامناسب از نظر فرهنگی و بیش از حد خودمانی در تعاملات با افراد غریبه می‌شود (به عنوان ملاک الف مطرح می‌شود). این نوع رفتار خودمانی، مرزهای اجتماعی و فرهنگی را به چالش می‌کشد و آن را از حد معمول خارج می‌نماید.

قبل از اینکه بتوان کودکان رشدی را تجربه کنند که قادر به تشکیل دلبستگی‌های انتخابی باشند، تشخیص اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده مناسب نیست. به عبارت دیگر، این اختلال بیش از حد نزدیک شدن به افراد غریبه و برقراری روابط خودمانی را در مقیاسی که با مقدار متداول و مناسب اجتماعی و فرهنگی همخوانی ندارد، نمایان می‌کند. برای تشخیص این اختلال، لازم است که کودک حداقل ۹ ماه سن داشته باشد، زیرا پیش از این سن، امکان تجربه رشدی کافی برای ارزیابی این الگوهای رفتاری وجود ندارد.

ویژگی های مرتبط با تشخیص

اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده، به دلیل اشتراک فاکتورهای عللی با غفلت اجتماعی، ممکن است با تأخیرهای رشد، به ویژه تأخیرهای شناختی و زبانی، رفتارهای قالبی و نشانه‌های غفلت شدید دیگر همراه باشد، مانند مشکلات تغذیه‌ای یا نقص در مراقبت. با این حال، نکته مهم این است که علایم این اختلال به طور معمول ادامه دارند حتی پس از زمانی که نمایانگر علائم غفلت نیستند. به عبارت دیگر، کودکان مبتلا به این اختلال اغلب بعد از زمانی که علائم دیگر غفلت حذف شده‌اند، با مشکلات خاصی روبه‌رو می‌شوند.

در نتیجه، این اختلال ممکن است در کودکانی که هیچ نشانه‌ای از دلبستگی ناپایدار ندارند، به ویژه کسانی که پیشینه غفلت داشته‌اند و دلبستگی آنها به مراقبان از حالت آشفته تا ایمن گسترش یافته باشد، حاصل شود. به همین دلیل، این اختلال می‌تواند در کودکانی مشاهده شود که با وجود عدم نمایش علائم دلبستگی ناپایدار، سابقه غفلت دارند یا دچار تأخیر در دلبستگی به مراقبان شده‌اند.

شیوع اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده

شیوع اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده هنوز به طور دقیق مشخص نشده است. با این وجود، به نظر می رسد که این اختلال در جامعه به صورت نادر و با نرخ کمتری روی می‌دهد. این واقعیت به این معناست که این اختلال در گروه کوچکی از کودکان شایعتر است و به عبارت دیگر در اقلیتی از کودکان اتفاق می‌افتد. حتی در بین افرادی که به شدت به غفلت معرض بوده و سپس در نهایت تحت مراقبت رضاعی قرار گرفته‌اند یا در نهادهای پرورشی بزرگ می‌شوند، این اختلال به نسبت کمتر دیده می‌شود.

همچنین پیشنهاد می شود به مقاله نافرمانی مقابله ای مراجعه فرمایید. در این گروه کودکانی که به دلیل شرایط خاص به عنوان گروه پرخطر شناخته می‌شوند، تنها تقریباً در ۲۰ درصد از موارد، این اختلال آشکار می‌شود. این نشان می‌دهد که حتی در میان کودکانی که تجربه غفلت یا بزرگ شدن در شرایط خاص را داشته‌اند، این اختلال به نسبت نادر دیده می‌شود و اکثریت آنها از آن معاف هستند. علاوه بر این، اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده به صورت نادر در محیط‌های بالینی دیگر مشاهده شده است.

شکل گیری و روند اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده

شرایط غفلت اجتماعی معمولاً در چند ماه اول زندگی کودکانی که احتمالاً به اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده مبتلا هستند شناخته می‌شود. حتی قبل از اینکه این اختلال تشخیص داده شود، علائم غفلت معمولاً حاضر هستند. با این حال، هیچ شواهدی وجود ندارد که نشان دهد غفلتی که پس از دو سالگی آغاز می‌شود، به صورت مستقیم با ویژگی‌های اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده مرتبط است.

در صورتی که غفلت زود هنگام و علائم این اختلال ظاهر شود، ویژگی‌های بالینی آن به نسبت پایداری نسبی برخوردار خواهد بود، به ویژه اگر شرایط غفلت ادامه یابد. رفتار اجتماعی کورکورانه و کاستی از خودداری در تعامل با بزرگسالان نا آشنا، در دوران نوپایی شروع می‌شود و با رفتارهای توجه‌خواهی در کودکان پیش‌دبستانی همراه است.

در صورتی که این اختلال تا مراحل اوایل کودکی ادامه یابد، ویژگی‌های بالینی آن با تمایل به رفتارهای خودمانی بیش از حد در حوزه کلامی و جسمانی و نیز بروز علایم غیر واقعی هیجانات ظاهر می‌شود، به ویژه زمانی که کودک با بزرگسالان تعامل دارد. در دوره نوجوانی، تأثیرات این اختلال بر روابط با همسالان بیشتر مشهود می‌شود و رفتارهای کورکورانه و تعارض‌ها افزایش می‌یابد. این اختلال تاکنون در بزرگسالان به صورت کامل توصیف نشده است.

اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده از سن دو سالگی تا دوران نوجوانی شرح داده شده است. این اختلال در این بازه سنی مختلف، ویژگی‌های متفاوتی از خود نشان می‌دهد. در سنین کودکی کمتر، در متنوعیت فرهنگی، کودکان در هنگام تعامل با افراد غریبه نسبت به خودداری مایل به نمایش می‌گذارند. کودکان خردسال مبتلا به این اختلال نمی‌توانند در فعالیت‌های نزدیکی، آمیختن و حتی همراهی با بزرگترها را به خوبی اجرا کنند.

در دوران پیش‌دبستانی، مقاومت کلامی و اجتماعی به شدت مشهود بوده و اغلب با رفتارهای توجه‌خواهی همراه است. ویژگی‌های خودمانی بودن بیش از حد در زمینه‌های کلامی و جسمانی تا اواسط کودکی ادامه پیدا می‌کند و با ظهور هیجانات غیر واقعی همراه می‌شود.

در دوران نوجوانی، رفتارهای کورکورانه در تعامل با همسالان به گسترش می‌پیوندد. نوجوانان مبتلا به این اختلال نسبت به همسالان روابط “سطحی‌تر” و تعارض بیشتری دارند مقایسه با همسالان سالم. تاکنون، ویژگی‌های بزرگسالانه این اختلال به صورت کامل شناخته نشده‌اند.

عوامل خطر و پیش آگهی

اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده یک وضعیت اختلال رفتاری است که با ترکیب عوامل مختلف اجتماعی، روان‌شناختی و ژنتیکی به وجود می‌آید. عوامل خطر موثر در ایجاد این اختلال متنوع هستند. از جمله عوامل محیطی می‌توان به نقص در پشتیبانی اجتماعی، فرآیندهای تربیتی نامناسب، فقدان امکانات به‌روز، و محیط‌های ناپایدار اشاره کرد.

عوامل روان‌شناختی نیز نقش مهمی در ایجاد این اختلال دارند؛ مثل عدم تعامل موفق با همسالان، اضطراب و افسردگی. علاوه بر این، ارثیه‌ها و ژنتیک نیز به‌عنوان عوامل پیش‌آگهی اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده مطرح می‌شوند. شناخت عوامل مختلف این اختلال اهمیت زیادی در تدابیر پیشگیری و درمان آن دارد تا فرد مبتلا به این اختلال بهترین حمایت را در محیط اجتماعی خود دریافت کند.

تنظیم‌کننده‌های روند

به نظر می‌رسد که کیفیت مراقبت‌ها توانایی تنظیم روند اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده را دارد. با این حال، در برخی موارد، حتی پس از قرار گرفتن در محیط‌های مراقبت استاندارد، برخی از کودکان نشان‌دهنده علایم مستمر این اختلال هستند که حداقل تا دوران نوجوانی باقی می‌ماند.

محیط

در تشخیص اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده، وجود غفلت اجتماعی شدید به تنهایی به عنوان شرط لازم مطرح نمی‌شود، و این تنها عامل خطر شناخته شده برای این اختلال نیست. با این وجود، اکثر کودکانی که به شدت در معرض غفلت قرار گرفته‌اند، به این اختلال مبتلا نمی‌شوند. عوامل آسیب‌پذیری عصبی-زیستی ممکن است بین کودکانی که مورد غفلت قرار گرفته‌اند و اختلال دارند و کودکانی که از آن جلوگیری شده‌اند، تفاوت ایجاد کند.

با این حال، هیچ ارتباط واضحی با هیچ عامل عصبی-زیستی خاصی تایید نشده است. این اختلال تاکنون در کودکانی که بعد از دو سالگی تحت تأثیر غفلت اجتماعی قرار گرفته‌اند، شناسایی نشده است. ارتباط پیش‌آگهی به میزان محدودی با کیفیت محیط مراقبت پس از غفلت جدی دارد. در بسیاری از موارد، این اختلال ادامه پیدا می‌کند، حتی در کودکانی که محیط مراقبت آن‌ها به طور چشم‌گیری بهبود یافته باشد.

پیامدهای کارکردی اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده

اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده به شدت تأثیرگذار بر توانایی کودکان در برقراری ارتباطات میان فردی با بزرگسالان و همسالان خود است. این اختلال باعث مختل شدن و گسسته شدن روابط اجتماعی کودکان در دوران خردسالی می‌شود و این مشکلات ارتباطی ممکن است در دوران بزرگتری نیز ادامه یابد.

درمان اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده

تشخیص افتراقی اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده

تشخیص افتراقی اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده می‌تواند چالش‌های خاصی داشته باشد، زیرا این اختلال با مشخصات و علایمی که با دیگر اختلالات رفتاری و اجتماعی اشتراک دارد، همراه است. برخی از علایم مشترک میان اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده و دیگر اختلالات می‌توانند شامل دشواری‌ها در برقراری ارتباطات اجتماعی، مشکلات در تعامل با همسالان، و نواقص در مهارت‌های ارتباطی باشند.

برای تشخیص افتراقی، نیاز به ارزیابی دقیق و جامع توسط حرفه‌ایان مختص در حوزه روان‌پزشکی و روان‌شناسی وجود دارد. این ارزیابی شامل مصاحبه با فرد مبتلا و خانواده‌اش، استفاده از ابزارهای ارزیابی مختلف و مشاهده نقاط قوت و ضعف در عملکرد اجتماعی فرد می‌شود. تفاوت‌های این اختلال با دیگر اختلالات باید به دقت تشخیص داده شود تا بتوان برنامه‌های درمانی موثر و مناسب برای هر فرد تدوین کرد.

اختلال کاستی توجه / بیش‌فعالی

اختلال کاستی توجه / بیش‌فعالی (ADHD) گاهی همراه با تکانشگری اجتماعی است و برای تشخیص درست بین این دو اختلال، نیاز به توجه به جزئیات بیشتر است. کودکان مبتلا به اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده را می‌توان با کودکان ADHD افراز نمود، زیرا در ابتدا مشکلاتی مرتبط با توجه یا بیش‌فعالی نشان نمی‌دهند.

همزمانی اختلالات

تاکنون، تحقیقات محدودی در زمینه همزمانی اختلالات با اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده انجام شده است. متوجه شدیم که شرایط مختلفی که با غفلت ارتباط دارند، از جمله تأخیرهای شناختی، تأخیرهای زبانی و رفتارهای قالبی، ممکن است همراه با این اختلال رخ دهند. به علاوه، افرادی که به طور همزمان با ADHD و اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده مبتلا هستند، نیز ممکن است تشخیص داده شوند.

درمان اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده

درمان اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده (DSED) عمدتاً به صورت یک فرآیند جامع اجتماعی طراحی می‌شود و شامل مشارکت تمام اعضای خانواده در این فرآیند است. گفتگوهای درمانی ممکن است به صورت فردی برگزار شوند یا در قالب گروهی انجام گیرند. رویکردهای روان درمانی نیز برای ایجاد راحتی در کودک، می‌توانند از انواع مختلفی مانند بازی درمانی و هنر درمانی استفاده کنند.

به بزرگ‌ترها که نقش مراقبت از کودک را دارند، ابزارها و مهارت‌های لازم برای بهبود تعاملات روزمره با کودک ارائه می‌شود. این ابزارها کمک می‌کنند تا بزرگترها بهترین پاسخ‌ها و حمایت‌ها را به کودک ارائه دهند تا احساس مراقبت و امنیت کند. یادگیری مهارت‌های مراقبت از کودک و ایجاد اتصالات سالم با او، برای بهبود وضعیت ضروری است.

پیشرفت‌ها در درمان معمولاً به نسبت سن و شرایط خاص کودک متغیر است و ممکن است به صورت تدریجی یا به شکل سریع رخ دهد. هر چند که پیشرفت‌های سریع انگیزه‌بخش است، اما مهم است به یاد داشت که هر کودک به نحو خاصی پیشرفت خود را دارد. گاهی اوقات کودکان در رفتارهای خود گم می‌شوند و ممکن است احساساتی مانند خشم را نشان دهند. استمرار استفاده از ابزارهای درمانی در کنار حفظ یک رابطه درمانی و مراقبتی پایدار، بسیار حائز اهمیت است.

نتیجه گیری

اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده یک مشکل جدی است، اما با رویکردهای درمانی مناسب، امکان بهبود وجود دارد. این حالت به تنهایی بهبود پیدا نخواهد کرد و نیاز به درمان‌های طولانی مدت و پیوسته دارد. ایجاد یک رابطه مراقبتی مستدام و تمرکز بر ایجاد یک محیط امن و پایدار برای کودک از اقدامات اساسی در این راست است. در واقع، استمرار درمان و ایجاد یک فضای مطمئن و پایدار برای کودک، کلیدی در بهبود و تغییرات مثبت در وضعیت اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده می‌باشد.

دسته‌بندی‌ها