نگاهی به مفهوم کثرت گرایی دینی یا فراوانی نسبت به دین

مفهوم کثرت گرایی دینی

در این بخش از پایگاه دانش برنا اندیشان تصمیم داریم تا در رابطه با موضوعی با عنوان نگاهی به مفهوم کثرت گرایی دینی یا فراوانی نسبت به دین مطالبی را در اختیار شما خوانندگان محترم وب سایت برنا اندیشان قرار دهیم.

نگاهی به مفهوم کثرت گرایی دینی

کثرت گرایی دینی یا فراوانی نسبت به دین نظریه ای است که برخی از دانشمندان غربی با تأثیر پذیری از دیدگاه خاصی در پاسخ به برخی از مسائل عقیدتی و همچنین برای حل برخی از مشکلات اجتماعی ارائه میدهند.

کثرت باوری نظریه ای است که به لزوم کثرت عناصر و عوامل در جوامع و مشروعیت منافع آنها باور دارد.

جان هیک در جهان مسیحیت می زیست مشاهده کرد که بسیاری از غیر مسیحی ها تحت تأثیر ادیان دیگر انسان هایی پاک و بی آزار بار آمده اند. بنابراین گفت:«نگوییم که مسیح دین خداست و فقط به وسیله ی آن میتوان به خدا رسید و به بهشت رفت! چرا که اگر قرار باشد تنها گروه مسیحیان به بهشت بروند پس عمل خیر بقیه چه میشود ؟»به عقیده ی هیک سنت های دینی نظیر گزارش هایی است که کاوشگران از کوه های هیمالیا میدهند ؛کوهی که ارتفاعات بلندش در زیر ابرها پنهان است.کاوشگران مسیر های متفاوتی را می پیمایند عار نظرگاه های مختلف احساس های متفاوتی از این کوه دارند ، با آنکه هیچ یک به قله نرسیده اند،لیکن هیک با این نظر که ابتکار عمل الوهی در سنت های بسیاری و چارچوب مفروضات فرهنگی هر کدام ظهور یافته از این تفاوت های ادراک بشری صورت های مختلفی را نشان میدهد.

انسان و دین دوهمزادند،نهاد دین به قدمت حیات انسان پیشینه دارد. از همین پیشینه دین باوری آدمیان را نیز میتوان به بلندای عمر بشر برآورد کرد،از این واقعیت عینی مفروض است تعریف انسان از«موجودی اندیشه گر»به موجود «دین روز» موجه تر است و طرفداران بیشتری در میان انسان شناسان دارد. هم آغوشی انسان و دین و نقش تحول گری و دگرگون سازی آن در جوامع بشری و تعدد پیام آوران و تغییر پذیری معرفت دینی ،موضوع دین و سویه های آن را به یکی از پیچیده ترین حوزه های معرفت بشری مبدل ساخته است.

کثرت گرایی دینی به دنبال اثبات این مطلب است که حقانیت و رستگاری مخصوص یک دین خاص نیست و همه ادیان بهره هایی از حقیقت مطلق دارند.

برخی از کثرت گرایان دینی برای اثبات ادعای خود واژه«اسلام» که در آیات متعددی به آن فراخوانده شده است به معنای «تسلیم مطلق» در برابر خداوند معنی کرده اند.و به این نتیجه رسیده اند که مراد از اسلام خصوص دین ما نیست،بلکه مقصود تسلیم شدن در برابر حق است،که در همه ادیان وجود دارد. به گفته شهید مطهری:لازمه تسلیم خدا شدن پذیرفتن دستور های اوست  و روشن است که همواره باید به آخرین دستور خدا عمل کرد و آخرین دستور خدا همان چیزی است که آخرین رسول او آورده است. با توجه به مطالب فوق،روشن است که از ادله بطلان کثرت گرایی دینی و اثبات حقانیت دین اسلام «خاتمیت»دین اسلام و جاودانگی آن میباشد .از نظر استاد مطهری،اسلام ضمن اعلام ختم نبوت،جاویدان ماندن خویش را اعلام کرد. بنابراین در عصر حاضر همه انسان ها مأمور به تبعیت از یک دین ،یعنی دینی که به آخرین فرستاده خدا وحی شده است.


پیشنهاد ویژه:کارگاه کامل آموزش نظریات هگل و فروید

وجه دیگر کثرت گرایی دینی،مسئله نجات است،یعنی بنابراین که اسلام دین حق است،آیا نجات نیز به مسلمانان اختصاص دارد یا پیروان سایر ادیان نیز اهل نجات هستند؟ و یا به عبارت دیگر چه کسانی که اهل بهشت و چه کسانی اهل جهنم و عذاب الهی هستند ؟

این مسئله ای است که با عدل الهی مرتبط است و استاد مطهری در بخش آخر کتاب عدل الهی به تفصیل از آن بحث کرده است.از دیدگاه استاد مطهری به این پرسش ممکن است به دو صورت پاسخ داده شود:

1-مقتضای عدالت الهی آن است که هیچ فرقی میان مسلمانان و غیر آنها وجود ندارد و لذا همه ی انسانها اهل نجات اند.

2-فقط عده ی خاصی اهل نجات اند؛یعنی تنها کسانی که به یک مذهب و یک دین (مثلا شیعیان) ایمان آورده ،منجی اند.بنابراین اهل نجات در میان انسان ها بسیار اندک هستند.

استاد مطهری پس از نقد و بررسی دو دیدگاه فوق دیدگاه سومی را پیش میکشد که دیدگاه قرآن کریم است. ایشان مباحث کلیدی را در این بخش مورد بحث قرار میدهد که در این جا به طور خلاصه آنها را می آورم :

1-هریک از سعادت و شقاوت درجات و مراتبی دارد نه اهل سعادت در یک درجه و مرتبه اند و نه اهل  شقاوت.این مراتب تفاوت های درباره اهل بهشت به عنوان «درجات» و درباره اهل جهنم به عنوان «درکات» تعبیر میشود.

2-چنین نیست که همه اهل بهشت از اول به بهشت بروند،همچنان که همه اهل جهنم جاودان نیستند؛یعنی برای همیشه در جهنم باقی نمی مانند.بسیاری از بهشتیان آنگاه به بهشت خواهند رفت که دوران های بسیار سختی از عذاب در برزخ یا آخرت تحمل کنند.یک فرد مسلمان و شیعه باید بداند که فرضا ایمان سالمی با خود ببرد، اگر خدای ناخواسته در دنیا مرتکب فسق و فجور،ظلم و جنایت شود مراحل بسیار سختی را پیش روی دارد و در بعضی گناهان خطر بالاتری دارد و احیانا موجب خلود در آتش است.

3- سعادت و شقاوت تابع شرایع واقعی و تکوینی است نه شرایط قراردادی.

4-آیات و روایاتی که دلالت میکند خداوند عمل صالح و خیر را قبول می فرماید تنها ناظر به حسن فعلی اعمال نیست؛ از نظر اسلام ،عمل آنگاه خیر و صالح محسوب میگردد که از دو جهت حسن داشته باشد:جهت فعلی و جهت فعلی.

عرفان اسلامی نیز محملی برای نظریه کثرت گرایی دینی غربی در نظر گرفته شده است که به شناخت عرفی از خداوند تاکید میکند. آگاهی مستقیم حضور از خداوند و حتی احساس حضور الهی در هنگام پرستش یا لحظات تامل ،خدا آگاهی طبیعت ،بحران تولد و مرگ و بسیاری از رخدادهای شخصی دلایل حقانی برای باور داشتن به خدا به شمار می آیند.

اولین مسئله در وادی شناخت خدا ،شناخت وجود خود است .

امیرالمؤمنین علی،خداشناسی و خدا جویی امری فطری میداند همانگونه که خداوند در قرآن کریم خطاب به پیامبر اسلام می فرماید:«هشدار ده که تو تنها هشدار دهنده ای»بدین معنا که هر انسانی حتی فرزندان کافران نیز در هنگام تولد وجود خدا را درون خود احساس میکنند.

قرآن و وحدت دینی

به اعتقاد استاد مطهری،در سراسر قرآن اصرار عجیبی بر «وحدت دینی» دیده می‌شود.یعنی دین ،از اول تا آخر جهان یکی بیش نیست و همه پیامبران بشر را به دین واحدی دعوت کرده اند.البته باید به این نکته توجه داشت که از وحدت ادیان ،وحدت شرایع لازم نمی آید ،بلکه پیامبران الهی در برخی از قوانین و احکام با یکدیگر اختلاف داشته اند.لذا قرآن در عین اینکه دین را واحد میداند،اختلاف شرایع و قوانین را نیز می‌پذیرد.از آنجا که اصول فکری و عملی ای که پیامبران به آن فرا می خواندند ،یکی بوده و همه آنها مردم را به یک شاه راه و به سوی یک هدف دعوت می کرده اند.اختلاف شرایع و قوانین جزئی در جوهر و ماهیت این راه که نامش در منطق قرآن اسلام است،تاثیری نداشته است. بنابراین قرآن کریم هرگز کلمه دین را به صورت جمع«ادیان» نیاورده است.دین در قرآن همواره مفرد است؛ زیرا آنچه وجود داشته و دارد دین است نه دین ها.

نکته مهمی که باید به آن توجه شود این است که وحدت دینی که استاد مطهری مطرح میکند تفاوت آشکاری با«وحدت گرایی» که سنت گرایان به آن تاکید می ورزند دارد. اشکال کثرت گرایی مورد دفاع سنت گرایان آن است که بر قرائت خاصی از متون ادیان جهان مبتنی است که مورد تردید است. لازمه این قرائت آن است که معتقد شویم شباهت های خاص ادیان در آموزه ،به ویژه  در آموزه باطنی ،تشکیل دهنده هسته و گوهر ادیان مختلف میباشد و باید تفاوت های آنها را به عنوان انحرافاتی از این گوهر کنار نهاد. از سوی دیگر سنت گرایان مدعی هستند که میتوانند با شهود عقلی به جوهر مشترک ادیان پی ببرند.

روشی که آنها به کار میبرند قابل پذیرش نیست.آنها مفروض می دارند که ادیان ،در آغاز ،داری جوهر باطنی مشترکی هستند و متون ادیان مختلف را به گونه ای تفسیر میکنند که با این اصل سازگار باشد. اما باید گفت این امر مصادره به مطلوب است.

دومین اشتباه عمده ای که در بیشتر انواع کثرت گرایی دینی و از جمله تقریر سنت گرایان به طور مشترک به چشم میخورد ،آن است که صرف نظر از این که آموزه های باطنی یا ظاهری ادیان را مورد بررسی قرار دهیم یا نه،تعالیم سنت های دینی مختلف با یکدیگر وبا کثرت گرایی سازگار نیستند.

کثرت گرایی باید به ناگزیر مدعی شود که علت این تغایرها یا انحرافاتی است که در سنت های دینی رخ داده وبا عوامل غیر ذاتی ای که نظیر فرهنگ است(که به ذات ادیان عارض شده اند).اما بررسی متون دینی چنین ادعایی را تأیید نمیکند و تنها پشتوانه آن اعتقاد پیشینی کثرت گرایان به حقانیت کثرت گرایی است.

این اشکالات بر کثرت گرایی مقتضای معیار های یک تحقیق خوب و علمی در عرصه مطالعات دینی است.اما مهم تر از این،دلایل کلامی است که در چارچوب تعالیم اسلامی برای رد کثرت گرایی دینی سنت گرایان وجود دارد.اشکالی که به این سنت گرایی وارد است تنها آن نیست که با اینکه بت پرستی از ذاتیات سنت های غیر توحیدی است اسلام از آن نهی کرده است.

اشکال این است که معیار حقانیت دینی را از کجا باید به دست آوریم .ازنظر اسلام ،معیار حقانیت در وحی نهایی خداوند به انسان نهفته است،در حالی که بر اساس سنت گرایی معیار مزبور چیزی است که باید با شهود عقلی ای که از طریق تفسیر تطبیقی تعالیم باطنی ادیان جهان به دست می آید،انتزاع شود. این نقد کلامی ،تنها جنبه نظری ندارد،بلکه پیامدهای علمی نیز دارد،مثلا اسلام ایده آل اجتماعی کاملا مساوات طلبی را ارائه میدهد که بر اساس آن در تکالیف دینی هیچ گونه امتیاز و برتری ای که بر پایه موقعیت اجتماعی ،شغل،رنگ یا نژاد صورت گرفته باشد،مورد پذیرش نیست.

در اسلام مقامی تحت عنوان روحانیت وجود ندارد.و این درحالی است که مثلا در مذهب هندو،نه تنها مقام روحانی وجود دارد،بلکه این مقام در قالب یک نظام طبقاتی خاصی مصون می ماند،سنت گرایانی نظیر مارتین لینگر به جای آنکه این نظام طبقاتی هندویی را بر اساس تعالیم اسلام رد کنند،همواره به دفاع از آن به عنوان بخشی از سنت اصیل پرداخته اند.

پس از نقد و بررسی کثرت گرایی دینی هیک به دیدگاه استاد مطهری در زمینه تنوع و تکثر ادیان اشاره کردیم و به این نتیجه رسیدیم که استاد مطهری، صریحا کثرت گرایی دینی حقیقت شناخت هیک و همچنین سنت گرایان را رد میکند.

به اعتقاد استاد مطهری گرچه امروزه دینی به جز اسلام پذیرفته نیست ، اما این سخن به این معنی نیست که فقط مسلمانان اهل نجات و رستگاری اند،بلکه در عین حال که ممکن است اعتقاد دینی شخصی باطل باشد اما تحت شرایطی مانند:جهالت،قصور و انصاف او نیز اهل نجات باشد.

نکته دیگر اینکه ادیان مختلفی که در طول تاریخ به صورت های گوناگون متجلی شده اند همه آنان مردم را به یک شاه راه و به سوی یک هدف دعوت می کرده اند و نقطه ی اشتراک همه ی ادیان الهی انسانیت است .و لذا با الهام از قرآن کریم به وحدت و کثرت شرایع معتقدند.و این شرایع مختلف ،در زمان نزول خودشان بر حق بوده وبا ظهور شریعت بعدی،نسخ شده اند.بنابراین،منظور  از وحدت  ادیان بر حق بودن همگی آن ها در زمان حاضر نیست،بلکه با ظهور دین خاتم و جاودانگی آن هیچ دینی پذیرفته نیست.

دسته‌بندی‌ها