کتاب صوتی بار هستی نوشته میلان کوندرا

در این بخش از فروشگاه برنا اندیشان در نظر داریم تا یکی دیگر از کتاب های صوتی بسیار خواندنی و جذاب با عنوان دانلود کتاب صوتی بار هستی نوشته میلان کوندرا را برای دانلود در اختیار شما کاربران محترم وب سایت برنا اندیشان و تمامی علاقه مندان به کتاب های صوتی قرار دهیم.

دانلود کتاب صوتی بار هستی نوشته میلان کوندرا

بار هستی نام رمانی از میلان کوندرا است که در سال ۱۹۸۴ نوشته شده‌است.

داستان

این کتاب که در سال ۱۹۶۸ در پراگ در دورهٔ زمانی موسوم به بهار پراگ می‌گذرد، با مفاهیم فلسفی فراوانی سر و کار دارد. کتاب به شرحی از وضعیت زندگی هنرمندان و روشنفکران چکسلواکی پس از بهار پراگ، یعنی پس از حملهٔ اتحاد شوروی به چکسلواکی، می‌پردازد. شخصیت اصلی کتاب «توماس» نام دارد. توماس که جراحی معروف است انتقادات فراوانی به کمونیست‌های چک دارد و این موجب می‌شود که او شغل‌اش را از دست بدهد. دیگر شخصیت‌های مهم داستان «ترزا» (همسر توماس)، «سابینا» (نقاش، معشوقهٔ توماس)، و «فرانز» (استاد دانشگاه، معشوق سابینا) هستند.

بار هستی در خلاصه دربارهٔ درک این موضوع است که تشخیص راه درست از راه غلط برای انسان غیرممکن است. به‌همین دلیل راه غلطی وجود ندارد و انسان مبری از اشتباه است.

اقتباس‌ها

در سال ۱۹۸۸ فیلمی انگلیسی از روی این کتاب ساخته شد. دانیل دی-لوئیس در نقش توماس، ژولیت بینوش در نقش ترزا، و لنا الین در نقش سابینا در این فیلم بازی کردند. کارگردان این فیلم فیلیپ کوفمان است.

میلان کوندرا در اول ماه آوریل ۱۹۲۹ در شهر “برنو” مرکز ایالت “مراوی” دیده به جهان گشود. پس از جنگ جهانی کشور چک از متحدان سابق خود انگلیس و فرانسه که در زمان اشغال چک این کشور و مردمانش را رها کرده بودند نا امید گشته و به دامن کمونیست و شوروی پناه آوردند. میلان کوندرای جوان هم همانند بسیاری از هم عصرانش به حزب کمونیست پیوست. اما کوندرا پس از درک ماهیت کمونیسم و ظلم و تباهی که در کشورش به بار آورده بود از این حزب روی برگرداند و پس از اشغال کشورش توسط شوروی عازم فرانسه شد. او که در کشور خود در لیست سیاه قرار داشت مجبور به ترک وطن شد و مابقی فعالیت های ادبی خود را در فرانسه ادامه داد. کوندرا در این کتاب بهمراه پیش برد داستان و مسائلی که در کتاب مطرح کرده است سعی در نشان دادن رویدادهای آن ایام نموده است. البته کوندرا از این که مورد قضاوت قرار بگیرد و به عنوان نویسنده ی کتابهایی با تم سیاسی شناخته شود وحشت دارد و همیشه متذکر شده است که نویسنده ای سیاسی نویس نیست.

میلان کوندرا در این کتاب سعی نموده است تفاوت سنگینی و سبکی را در زندگی انسان نشان دهد. نشان دهد که آیا می توان سبکی زندگی را دلیلی بر دلپذیر بودن آن دانست؟ و آیا سنگینی بار آزاردهنده و مخرب است؟

کوندرا از همان ابتدا با لحن خاص خود و روانی کلامش خواننده را به تعقیب خود وا می دارد تا در ادامه به پرسش بالا برساند. شخصیت های کتاب به خوبی توصیف شده اند، برای کوندرا توصیف رنگ موی شخصیت فاقد ارزش است اما به همان اندازه به طرز فکر و نگرش شخصیتها توجه نشان می دهد. برای کوندرا مهم نیست وضع مالی خانواده شخصیتهایش در کودکی چگونه بوده است اما بخوبی به شرح حوادثی که آنها را به این مرحله از زندگی رسانده است می پردازد.

کوندرا ابتدای کتاب خود را با فرضیه بازگشت ابدی نیچه شروع می کند و پس از آن متذکر می شود که “زندگی فقط یکبار است و ما هرگز نخواهیم توانست تصمیم درست را از تصمیم نادرست تمیز دهیم.” به همین خاطر خود نیز در کتاب سعی داشته است از قضاوت به دور باشد و تنها با توصیف گذشته هرکس عواملی که فرد را به تصمیم جدیدش سوق داده نمایان سازد.

نکته دیگری که در کتاب جلب توجه می کند شباهت هایی است که محیط وصف شده درکتاب با جامعه و حکومت امروزی ایران دارد که باعث می شود خواننده ایرانی را بیش از پیش مشتاق سازد. مثلا جایی توما می گوید: “در جامعه ای که هراس و وحشت بر آن حکمفرماست، نباید برای اعترافی که ناشی از زور و خشونت است، اهمیت قائل شد.” یا در جای دیگر می پرسد: “بهتر است فریاد برآوریم و مرگ خود را جلو بندازیم، یا سکوت کنیم و جان دادن تدریجی خود را طولانی تر سازیم؟”

در کل این کتابی است که بدون شک ارزش چند بار خواندن را دارد و باید اجازه دهیم تا با سوالاتی که برای بشر تنهای امروز بوجود می آورد ذهنمان را پویاتر گرداند.