در این قسمت از فروشگاه برنا اندیشان تصمیم داریم تا یکی دیگر از پکیج های آموزشی با عنوان تاریخچه روانکاوی به همراه اصول و تکنیک های بالینی روانکاوی را برای دانلود در اختیار شما کاربران محترم وب سایت برنا اندیشان و تمامی علاقه مندان به روانشناسی و روانکاوی قرار دهیم.
تاریخچه روانکاوی به همراه اصول و تکنیک های بالینی روانکاوی
در پکیج آموزشی تاریخچه روانکاوی به همراه اصول و تکنیک های بالینی روانکاوی شما علاقه مندان به روش روانکاوی به صورت جامع با تاریخچه این روش درمانی و اصول درمانی آن آشنا خواهید شد.
تاریخچه روانکاوی
حتما بارها اسم «روانکاوی» به گوشتان خورده است. اما آیا میدانید روانکاوی چیست و بر چه منطقی استوار است؟ روانکاوی یا روان درمانی روانکاوانه به روشی برای درمان مشکلات روانشناسی ریشهدار گفته میشود و اساس درمان نیز بر این باور قرار دارد که رفتار ما انسانها دارای محرکهایی زیربنایی است که شاید ناشناخته و ناخودآگاه باشند. روانکاو میتواند با شناسایی این محرکها به معنی و دلایل پشت رفتارهایمان پی ببرد و راهی برای تغییر پیدا کند.
روانکاوی نه تنها یک رویکرد در روانشناسی، بلکه روشی بود که زیگموند فروید برای درمان اختلالات روانشناختی بنیان گذاشت. روانکاوی برای درمان اختلالات روانی به کنکاش و بررسی در ناهشیار ذهن میپردازد. همانگونه که میدانید روانکاوی رویکردی بسیار گسترده است و هر شاخهٔ آن از نظر درمانی شیوهٔ خاص خود را دارد.
روانکاو چگونه مشکل را شناسایی میکند؟
روانکاوی کلاسیک یا روانکاوی فرویدی، میراثی است که از زیگموند فروید بنیانگذار روانکاوی برجای مانده و هنوز هم برای درمان اختلالات روانشناختی به کار برده میشود. روانکاوی کلاسیک شالودهٔ درمان را در روانکاوی تشکیل میدهد.
روانکاوی هم بینشمدار و هم علامتمدار است
در گذشته روانکاوی را رویکردی بینشمدار میدانستند. بینشمدار به این معنی است که روانکاو بر یادآوریهای بیمار تمرکز میکند و با شناسایی مشکلات و دستیابی به تعارضهای ناخودآگاه به شناسایی و درمان میپردازد. اما روانکاوی امروز همانند دیگر رویکردهای درمانی مانند رفتاردرمانی شناختی (CBT)، علامتمدار نیز هست. علامتمدار به این معنی است که با توجه به نشانههای یاد شده در DSM 5 به شناسایی اختلالات روانی میپردازد. آمیختگی روش بینشمدار و علامتمدار در روانکاوی، این فرآیند درمانی را موثرتر میکند.
روانکاوی ریشهٔ مشکلات را در تجربههای تلخ کودکی و نوجوانی میداند
بر پایهٔ دیدگاه روانکاوی، اختلالات روانی و مشکلات عمیقی که توانایی حل آنها را نداریم ریشه در مشکلات گذشتهٔ ما دارد. این مشکلات به ویژه در کودکی و نوجوانی بروز پیدا میکنند. هنگامی که ما نتوانیم مشکلات و تجربههای تلخ را فراموش کنیم دچار پریشانی و اضطراب میشویم. انسانها به طور ناخودآگاه با بهرهگیری از مکانیزمهای دفاعی تلاش میکنند تا از شدت پریشانی و اضطراب کم کنند. این فرآیند به معنای حل شدن مشکل نیست. فرد با مکانیزمهای دفاعی مشکلات را حل نمیکند بلکه صورت مسئله را به طور ناخودآگاهانه پاک میکند.
ناهشیار ذهن جایی است که مشکلات را در آن مییابیم
افراد با بهرهگیری از مکانیزم دفاعی، پریشانی و اضطراب ناشی از تجربههای تلخ را به ناهشیار ذهن منتقل میکنند و این خاطرات تلخ در سراسر زندگی اثرات منفی خود را نشان میدهند. ناهشیار ذهن شامل احساسات، افکار، ترسها، هیجانات منفی، آرزوها و خواستههایی است که فرد سرکوبشان کرده است. این سرکوب زمینهساز تعارضهای ناهشیار در بخشهای گوناگون شخصیت (نهاد، خود و فراخود) میشود.
روانکاو با روشهایی که گفته خواهد شد تلاش میکند تا محتوای ناهشیار دست پیدا کند. دستیابی به تعارضهای ناهشیار کار دشواری است. خود(Ego)، به کمک سازوکارهای دفاعی از هشیاری نسبت به آنچه در ناهشیار است جلوگیری میکند. روانکاو برای دستیابی به بینش نسبت به ناهشیار، مکانیزمهای دفاعی را شناسایی و تضعیف میکند.
فرآیند درمان در روانکاوی چگونه انجام میشود؟
فروید بر این باور بود که آگاهی یافتن از تعارضهای دردناک به کاهش اضطراب میانجامد. او با بررسی درمانجویانش به این نتیجه رسید که هر گاه فرد تجربهٔ تلخ و تکان دهندهای را همراه با هیجانهای اضطرابآور آن به یاد میآورد، از تأثیر آن تعارض بر رفتار فرد کاسته میشود. روانکاوی به عنوان یک روش درمانی، گفتوگوی درمانی عمیق است که تلاش میکند تا افکار و احساسات ناهشیار یا عمیق مدفون در ناهشیار را به بخش هشیار ذهن منتقل کند.
با انجام این کار تجارب و احساسات سرکوب شده، که بیشتر در کودکی و نوجوانی رخ دادهاند به سطح آگاهی میآیند و روانکاو میتواند به بررسی آنها به کمک درمانجو بپردازد. درمانگر و درمانجو با کمک هم به بررسی این موضوع میپردازند که چگونه این خاطرات اولیهٔ سرکوب شده، در بزرگسالی روی رفتار و فرآیندهای روانی درمانجو اثر منفی گذاشتهاند.
یکی از اهداف اصلی روانکاوی کمک به درمانجویان در شناسایی افکار، رفتارها و تمایلات پنهانی سرکوب شده است. هدف این است که به درمانجویان کمک کنیم تا مسائلی را که باعث ایجاد مشکلات عمیق و ریشهدار شده است بیابیم و برطرف کنیم. این مشکلات زمینهساز نابسامانی در زمینههای گوناگون زندگی فرد میشوند. پس برطرف شدن آن به درمان فرد میانجامد.
1.تفسیر
یکی از مهم ترین تکنیک هایی که در روانکاوی از آن استفاده می شود تفسیر است این بدان معناست که تمام تفاسیر و نظرات مراجع نسبت به اطرافیانش ، زندگی و خودش مورد ارزیابی قرار می گیرد به طور مثال لحن فرد زمانی که از خشم و احساس طرد شدن صحبت می کند نسبت به اطرافیانش قطعا از طریق روانکاو مورد ارزیابی قرار می گیرد.زیرا سبک و نگاه و بینش فرد به زندگی بسیار مهم است.
2.تداعی آزاد
یکی دیگر از تکنیک هایی که در روانکاوی مورد استفاده قرار می گیرد تداعی آزاد است . در تداعی آزاد مشاور سمت و سوی خاصی را به کلام و نگاه مراجعه نمی دهد و باور دارد که مسیر روانکاوی باید به صورت خودکار و از ناخودآگاه فرد نشات بگیرد.
دقیقا زمانی که مراجع به یک سری از مسائل توجه بیشتری می کند و یا ممکن است مقاومت بیشتری را نشان دهد یعنی می توان گفت تمایل به بازداری از ابراز آزادانه ی مطلب در فرد مشخص می شود روانکاو دقیقا روی همان موضوع تمرکز بیشتری را نشان می دهد و به دنبال این است که ببیند دلیل مقاومت مراجع در این زمینه چیست .
3.تحلیل رویا
سومین تکنیک تحلیل رویا است در تحلیل رویا روانکاو در مورد خواب هایی که فرد دیده است صحبت می کند درمانگر با استفاده از تکنیک هایی که در زمینه ی خواب ها وجود دارد به تفکرات و ترس های مراجع می پردازد.
4.انتقال
یکی دیگر از مواردی که ممکن است در جلسات مشاوره و روانکاوی صورت بگیرد مبحث انتقال است . در زمینه ی انتقال روانکاوان و یا مشاورین اعتقاد دارند که ممکن است احساس هایی در سال های گذشته ی زندگی فرد به خصوص با افراد مهم زندگی یعنی با والدین ، پدر و مادر و افراد درجه یک زندگی او سرکوب شده باشند و یا چالش هایی در زمینه ی احساسی برای او پیش آمده باشد
گاهی مراجع تمامی این احساس ها را در ارتباطش با درمانگر انعکاس می دهد به این پدیده ، انتقال گفته می شود. دقیقا همین واکنش های هیجانی برای روانکاو بسیار قابل اهمیت است و او به دنبال تعارضات حل نشده ی دوران کودکی مراجع تفسیرهایی را انجام می دهد.
5.انتقال متقابل
در زمینه ی انتقال باید یک موضوع را مد نظر قرار دهید درست است که مراجعین گذشته ی خود را و خشم و احساسات را به درمانگر انتقال می دهند اما مبحثی به نام انتقال متقابل نیز در این زمینه وجود دارد در انتقال متقابل اگر درمانگر با مراجع وارد یک رابطه ی احساسی شود یعنی احساسات و الگوهای خودش را وارد جلسه ی درمانی کند به آن انتقال متقابل می گویند که دقیقا می توان گفت نقطه ای از خطای درمانگر محسوب می شود زیرا درمانگر نباید احساسات و هیجانات خودش را وارد تکنیک های درمانی بکند . چه روانشناس و چه روانکاو باید به صورت خنثی جلسه ی درمان را پیش ببرند.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.