در این بخش از فروشگاه برنا اندیشان تصمیم داریم تا یکی دیگر از کتاب های صوتی با عنوان دانلود کتاب صوتی خانه کاغذی اثر کارلوس ماریا دومینگس را برای دانلود در اختیار شما کاربران محترم وب سایت برنا اندیشان و علاقه مندان به کتاب و کتابخوانی قرار دهیم.
دانلود کتاب صوتی خانه کاغذی اثر کارلوس ماریا دومینگس
کتاب صوتی خانه کاغذی نوشتهی کارلوس ماریا دومینگس در نگاه اول با داستان زندگی زنی به نام بلوما لنون آغاز میشود که استاد رشته ادبیات انگلیسی است و روزی هنگام عبور از عرض خیابان، در حالی که مشغول خواندن شعری از امیلی دیکنسون است با ماشینی تصادف میکند.اما در واقع داستان از اینجا به تدریج وارد زندگی افراد دیگری میشود. در ادامه این رمان با داستان زندگی مردی به اسم کارلوس بروئر آشنا میشویم که به طور جنونآمیزی عاشق کتاب است و با ولع بیپایان کتاب میخواند اما همین عشق بیحد و حصر به مطالعه، زندگی او را دگرگون می کند.
کارلوس ماریا دمینگز، در ابتدای این رمان کوچک در مورد خطرات کتاب خواندن، بر اساس مشاهداتش هشدارهای لازم را به شما میدهد:
… بلوما را موقع خواندن اشعار امیلی دیکنسون در نبش خیابان اول ماشین زیر گرفت … لئونارد وود یک نیمه بدنش افلیج شد به خاطر اینکه دانشنامه بریتانیکا سرش افتاد… ریشارد پایش شکست … دوستی دیگر در زیرزمین یک کتابخانه عمومی دچار سِل شد … معده یک سگ شیلیایی به خاطر خوردن برادران کارامازوف ترکید و … (ص. ۵-۶)
پیشنهاد ویژه:کتاب صوتی کتابخانه بابل نوشته لوئیس بورخس
بعد از این هشدارها، راوی داستانی را شروع میکند که مربوط به یک شیدایِ کتاب است، یعنی دوست همان بلومایی که موقع خواندن اشعار دیکنسون زیر ماشین رفته است. این دوست نامش براوئر است. او به واقع یک شیدایکتابِ تمام عیار است. داستان حول او و رابطهاش با کتابها شکل میگیرد که از زبان افراد مختلفی که در برهههای مختلف با او بودهاند نقل میشود.
دو نوع آدم وجود دارد … نوع اولشان فقط کلکسیونرند، از این رو دنبال آثار منتشر شده نایاب… هستند، یا کتابی نفیس و امضا شده و جلد کتانی از بونِت؛ صرفا به خاطر اینکه یک بار آن را ورق بزنند و نگاهی به صفحاتش بیندازند… نوع دوم، مثل براوئر، به معنای مطلق کلمه کتابخواناند، و در طول حیات خود کتابخانه معظمی درست میکنند. آنها عاشق کتاباند و هیچ بعید نیست که … ساعتها در بحر کتابی فرو روند و هیچ کاری نکنند جز خواندن و بلعیدن آن (ص. ۱۹-۲۰).
درباره کتاب خانه کاغذی
از متن بالا میتوان حدس زد که «خانه کاغذی» در ادامه این بند بایستی توضیح مفصلتری درباره این دو نوع آدم ارائه کند و این توضیحات همان داستان کتاب هستند. در این داستان با دو پرکتیس خواندن در جمع کتابشیدایان مواجه هستیم. کتابشیدایی یا بیبلیومانیا (bibliomania) (جنون کتاب و کتابپرستی هم گفتهاند) از آن دسته حالات روحی-روانی است که ظاهراً از همان دورانی که کتاب پا به عرصه گذاشته است دامن بسیاری را گرفته است، از اوریپید، شاعر و نمایشنامهنویس یونانی، تا شاهان و فرمانروایانی که دستور میدادند کتابها از سراسر گیتی یکجا گردآورند، تا مردمان معاصر که تا آخرین شاهی جیبشان را خرج کتاب میکنند. اما حال و روز این شیدایانِ کتاب با هم متفاوت است. گروهی میخرند تا بخوانند، گروهی دیگر در پی لذت کلکسیونری از آنها هستند و البته سرمایه اجتماعی که از این طریق برای خود کسب میکنند. براوئر، که به نوعی قهرمان داستان نیز هست، از آن کتابشیداهای کتابخوان است. حالات او این گونه توصیف میشود:
براوئر معتاد کتاب بود. تا پولی به دستاش میآمد کتاب میخرید… هر کتابی که به دستاش میرسید میبلعید و در کنار آن یک خروار آبنبات کارامل را … (ص. ۳۰) مردی را تصور کنید که اختیار روز و شباش دست خودش باشد و پول کافی هم داشته باشد تا هر کتابی را که دلاش میخواهد بخرد. چنین آدمی حد و اندازه نمیشناسد. او به طور مایوس کنندهای بازیچه شیفتگی خود بود … لازمه شیفتگی اعتدال است … او بیشتر مسافر بود تا فاتح.
راوی براوئر را مسافر میداند. او از کتابی به کتابی دیگر عبور میکند بی آنکه بماند، اقامت کند و لذت ببرد. در واقع بلعیدن فعال متقارن مسافر است در این بخش از نوشته. وقتی چیزی را میبلعیم از لذت مزمزه کردن آن، چشیدن طمعش محروم میشویم. اما بلعیدن معده را فراختر میکند و عنان حرص را رها؛ و اینچنین، هر روز بیش از پیش ماده برای بلعیدن نیاز است. درجایی دیگر این رفتار به «تکبر کانیبالی» تعبیر میشود. کانیبالها مردمانی هستند که گوشت یا اعضای داخلی بدن انسان را میخورند، گاهی برای رفع گرسنگی، گاهی برای بزرگداشت و گاهی برای انتقام. اما هر هدفی که این کانیبالیسم داشته باشد، از دیدگاه انسان امروزی خویی ددمنشانه به نظر میآید. براوئر کانیبال متکبری است که امعاء و احشاء کتاب را از هم میدرد، میخورد و تا آخرین ذرههای آن را میبلعد: بخشی از وجود نویسندهگان کتابها را …
در مقابل دلگادو، کتابشیدایی دیگر است که پرکتیسی متفاوت در خواندن دارد: من کند کتاب میخوانم … بیشتر معرفی ناشر را میخوانم و مفهوم هر اندیشه ای را از دیدگاههای گوناگون بررسی میکنم. برای همین به ندرت پای مطالعه مینشینم، مگر اینکه بیست تا کتاب دوروبرم باشد. بعضی وقتها صرفاً برای اینکه فقط یک فصلشان را بخوانم. این سرگرمی شیفتهام می کند… (ص. ۲۹) من از تورق کتاب، بیآنکه صفحه مشخصی در نظرم باشد کیف می کنم و نیز از تماشای فاصله دقیق سطور، یا صفحات چاپشده یا حاشیههای پهن و شکیل، و از پاره کردن کاغذ کادوی کتابی شیک و تمیز در جشن تولدهایم (ص. ۳۴).
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.