در این بخش از فروشگاه برنا اندیشان قصد داریم تا یکی دیگر از کارگاه های صوتی فلسفی با عنوان کارگاه آموزش معرفت شناسی به صورت تخصصی و کامل را برای دانلود در اختیار شما کاربرام محترم وب سایت برنا اندیشان قرار دهیم.
کارگاه آموزش معرفت شناسی به صورت تخصصی و کامل
مدرس کارگاه آموزش معرفت شناسی به صورت کاملاً تخصصی مبانی و مفاهیم معرفت شناسی را از ابتدا مورد بحث و گفتگو قرار داده و با نگرشی علمی معرفت شناسی را آموزش می دهد.
دانلود کارگاه آموزشی معرفت شناسی
معرفتشناسی یا شناختشناسی (Epistemology)، شاخهای از فلسفه است که به عنوان نظریهٔ چیستی شناخت، و راههای حصول آن، تعریف میشود.هرگاه و همیشه برای کشف قاعدهای قابل اعتناء، در بارهٔ احوال و عوارض علم (و علوم) بحثی روشمند داریم، در فلسفه علم غور میکنیم (در عمق مطلب فرومیرویم). پس اگر یک سلول مغز از آن نظر که نقش جوهری در بروز یک قاعده علم ساختی دارد را برای توضیح و ترمیم یک قاعده کلی بررسی کنیم، کم یا زیاد در حال فلسفیدن علم هستیم.معرفتشناسی پژوهش دربارهٔ پرسشهایی دربارهٔ امکان شناخت و چیستی شناخت است؛ پرسشهایی از این دست:
امکان شناخت
- به چه چیزی شناخت داریم؟
- آیا شناخت که از راه مشاهده و آزمایش به دست میآید، یکسره حدس و گمان است؟
- آیا با تفکر ناب مستقل از مشاهده و آزمایش، میتوان به یقین رسید؟
- آیا موضوعاتی هست که خرد ما از فهمش ناتوان باشد، و هیچگاه نتوان دربارهٔ آنها شناخت یقینی داشت؟
چیستی شناخت
- در چه شرایطی یک شخص به چیزی شناخت دارد؟
- در چه شرایطی باور یک شخص به چیزی، موجه است؟
اصطلاح Epistemology در زبان انگلیسی نخستین بار توسط جیمز فردریک فرایر فیلسوف اسکاتلندی مورد استفاده قرار گرفت.
انگیزهٔ معرفت شناسی یا شناختشناسی
این که شناخت، به راستی، مسئلهاست، نکتهای نیست که بداهتش فوراً آشکار شود. به نظر آدم عادی، ما یا چیزی را میدانیم، یا نمیدانیم. با شواهد بسیار میتوان نشان داد که شناخت از چه لحاظ، مسئلهاست.درک چرایی تحول و ثبات فهم بشری از دیگر انگیزههای پرداختن به معرفتشناسی است. همچنین بررسی و توضیح تعامل علم ساختی را نیز از جمله انگیزههای شناختشناسی نام بردهاند.
پیشنهاد ویژه:کارگاه آشنایی با نظریات و فلسفه کانت
بهسادگی ممکن است عقیدهای اختیار کنیم که دانستههای بعدی ما نادرستی آن را نمایان کند. در اینجا میتوان گفت در اشتباه بودهایم؛ اما پیش از آنکه دانسته باشیم عقیده ما اشتباه بودهاست، میپنداشتیم که به آن واقعیت شناخت داشتهایم. روشن است که اگر بخواهیم واژه شناخت را درست به کار ببریم، زمانی از آن استفاده میکنیم که امکان خطا نباشد؛ اما از کجا بدانیم در خطا نیستیم؟
شاید بپنداریم که سرچشمه شناخت یقینی، مشاهده جهان پیرامون است، یعنی تاثرات حسی منبع موثق اطلاعاتند. اما چه بسیار تجربیاتی از این دست: اگر چوبی را در آب فروکنیم، خمیدهتر دیده میشود. «میدانیم» چوب به راستی تغییر شکل ندادهاست، اما این نکته را از راه مشاهده «نمیدانیم».
شاید بپنداریم که تنها شناخت ناشی از دادههای حسی گرفتار محدودیت است؛ و با منطق قیاسی و دانش ریاضی میتوان به یقین رسید. این درست است که نتیجه قیاس معتبر بدون شک راست است، اما یقینی که با منطق قیاسی به دست آید، بهایش جدایی از جهان خارج از ذهن ماست. حکم قیاس تنها دربارهٔ حدود خودش است؛ این استدلال میگوید که اگر مقدمات الف و ب درست باشند، آنگاه نتیجه مسلماً درست است، اما نمیتواند معین کند که خود مقدمات صادقند یا نه. قواعد هندسه و مثلثات یقیناً صادقند، اما شکلهای بینقص هندسی در خارج از ذهن ما و در طبیعت اصلاً وجود ندارند. سهل است؛ حتی دایره کامل را نمیتوان کشید! (چه با قلم و چه با رایانه). نتایجی از این دست از نوع قیاسی هستند، یعنی مثلاً اگر اضلاع مثلث به یک اندازه باشند، پس زوایای آنها برابر است، اما میدانیم چیزی به نام مثلث متساویالاضلاع در جهان واقع نیست.
مسائل اصلی معرفتشناسی
یکی از مسائل اساسی شناختشناسی که در ارتباط با مسئله شکاکیت و نظریههای ادراک مطرح میشود، این است که آیا اصولاً شناخت-به معنای حقیقی آن- ممکن است و اگر ممکن است آیا حد و حدودی دارد یا خیر؟
استدلالهای شکاکانه در ابتدا واقعگرایی مبتنی بر عرف عام را هدف میگیرند. از نظریات پیچیدهتر دربارهٔ ادراک میتوان به واقعگرایی تصویری ، ایدهآلیسم، پدیدهباوری و واقعگرایی علٌی اشاره کرد.
از جمله افراطیترین ادعاهای شکاکانه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- آیا ممکن است همیشه در حال خواب دیدن باشم؟
- آیا ممکن است صرفاً تصور کنم که وجود دارم؟
دکارت با طرح برهان کوجیتو استدلال کرد که حتی اگر همه تجربیات من آفریدهٔ کسی باشد که به عمد مرا فریب میدهد، خود این واقعیت که من فریب میخورم وجود مرا اثبات میکند. در تقریری دیگر او استدلال کرد که حتی اگر در همه چیز شک کنم، از آنجا که شک کردن نوعی اندیشیدن است، پس من به واقع میاندیشم و بنابراین وجود دارم. صورت لاتین نتیجهگیری دکارت این بود: Cogito ergo sum (میاندیشم، پس هستم.) البته فلاسفه بعد از دکارت به برهان او انتقادات بسیاری وارد کردند.
جان لاک برای پاسخگویی به انتقاداتی که به واقعگرایی مبتنی بر عرف عام قابل ایراد بود، مفهوم کیفیات اولیه و ثانویه را در قالب واقعگرایی تصویری مطرح کرد، اما خود در برابر انتقادات بعدی تاب نیاورد.
ایدهآلیسم نظریهای است که از برخی اشکالاتی که به واقعگرایی تصویری وارد است، تبری میجوید؛ اما خود به شکاکیتی بزرگتر منجر میشود. ایدهآلیسم را در افراطیترین و موجزترین صورت آن جرج برکلی مطرح کرد: Esse est percipi (وجود داشتن، ادراک شدن است)
نظریات واقعگرایی علٌی و واقعگرایی انتقادی، نظریاتی هستند که نسبت به نظریات رقیب از برتریهای بسیاری برخوردار بوده و امروزه حائز مقبولیت بالایی در معرفتشناسی و فلسفه علم میباشند.
منبع:ویکی پدیا
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.