در این قسمت از پایگاه دانش برنا اندیشان تصمیم داریم تا در رابطه با یکی از موضوعات مهم و ویژه روانشناسی با عنوان اختلال خود بیمار انگاری یا هیپوکندریا چیست؟ از علائم تا درمان با شما علاقه مندان به مطالب روانشناسی و درمان اختلالات روانشناسی گفتگو کنیم.
اختلال خود بیمار انگاری یا هیپوکندریا چیست؟ از علائم تا درمان
در این مقاله اختلال خود بیمار انگاری یا هیپوکندریا چیست؟ از علائم تا درمان اختلال هیپوکندریا مورد بررسی قرار گرفته و سپس به راهکارهای درمانی خواهیم پرداخت،پس تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
خود بیمار انگاری یا هیپوکندریا
اختلال هیپوکندریا یکی از این اختلالات روانی است که نام آن کمتر برای مردم عادی آشنا به نظر می آید؛ همه انسانهایی که بر روی کره زمین زندگی میکنند از جسم و جان خود به خوبی محافظت میکنند و در هنگام بیماری بیش از پیش نگران سلامت جسم خود می شوند؛ همچنین از حوادث جدی که باعث آسیب رسیدن به سلامتی آنها میشود، دوری میکنند. در این میان برخی از افراد هستند که به دلیل ترس بیش از اندازه که نسبت به بیماریهای مختلف و بیمار شدن خود دارند در برابر این موضوع نسبت به اطرافیان خود آسیب پذیرتر هستند؛ این افراد حتی اگر پزشکان صحت سلامت آنها را تأیید کنند باز هم نگران مریض شدن هستند؛ این افراد به اختلال خودبیمار انگاری مبتلا هستند که اسم علمی آن هیپوکندریا است.
افراد در هر سنی ممکن است به این اختلال مبتلا شوند و میزان شدت این اختلال در هر شخصی به مسائل متفاوتی بستگی دارد؛ افرادی که به اختلال هیپوکندریا مبتلا هستند ترسی مداوم از بیمار شدن دارند و بر این باورند که یک یا چند بیماری خطرناک سلامتی آنها را تهدید میکند. عملکردهای طبیعی بدن برای این افراد مسئلهای بزرگ و حتی خطرناک محسوب می شود؛ به عنوان مثال تپش قلب یا تعریق اگر کمی از حالت عادی خود خارج شود این افراد تصور میکنند خطری آنها را تهدید می کند و باید هر چه سریعتر به دکتر مراجعه کنند؛ مشکل اینجاست که بعد از مراجعه به دکتر اگر متخصص اطمینان دهد که مشکلی وجود ندارد، این افراد نظر متخصص را قبول نداشته و همچنان معتقدند مسئله جدی است.
افراد مبتلا به هیپوکندریا به طور مرتب مشغول چکاپ هستند و با آزمایشهای مختلف وضعیت سلامت خود را چک میکنند؛ برخی از این افراد نسبت به یک بیماری خاص حساس هستند و همین امر کافی است تا آنها نصف بیشتر وقت خود را صرف بررسی وضعیت جسمی خود درباره این بیماری خاص نمایند؛ به عنوان مثال شخصی که به بیماری سرطان حساس است حتی از شنیدن نام این بیماری توسط دیگران نیز به این فکر می افتد که به دکتر رفته و از سلامت خود اطمینان یابد. یکی از معدود کارهایی که افراد مبتلا به اختلال هیپوکندریا انجام می دهند جستجو در اینترنت است؛ این افراد برای به دست آوردن اطلاعات کافی وقت خود را صرف جستجو در اینترنت میکنند تا به نشانههای تازهای از انواع بیماریها دست پیدا کنند و بعد این علائم را به خود ربط دهند. علاوه بر جستجوی بیماریها و علائم آنها برخی از افراد نیز علاقه دارند تا در جمعها و گروههای دوستانه و خانوادگی درباره وضعیت سلامتی خود صحبت کنند و به دنبال تأیید صحبت های خود از اطرافیانشان هستند.
همانطور که ذکر شد برخی از افرادی که به این اختلال مبتلا هستند سریعا به پزشک مراجعه میکنند؛ اما برخی از این افراد به دلیل ترس زیاد و مطلع نشدن از بیماری خاصی که ممکن است درگیرش شده باشند به پزشک مراجعه نمیکنند. هیپوکندریا به طریقی شبیه به وسواس فکری-عملی است. درواقع بعضی محققان آن را اختلالی مرتبط میدانند. فرد به طور وسواسی درگیر افکار مربوط به بیماری میشود و برای از بین رفتن ترسش احساس میکند مجبور است کارهایی انجام دهد (احساس وجود توده در بدنش میکند، درمورد آن تحقیق میکند، پیش دکتر میرود). افراد مبتلا به همین اختلال در گذشته یک بیماری جدی داشتهاند، معمولاً در دوران کودکی. خودبیمارانگاری اغلب در جوانی شروع میشود و ممکن است سالها در فرد باقی بماند. ولی ممکن است در هر سنی اتفاق بیفتد و هم برای خانمها و هم آقایان پیش میآید. علائم این مشکل بعد از یک اتفاق استرسزا مثل مرگ یکی از عزیزان، حادتر میشود.
بااینکه بیماریها اغلب با ناراحتی همراهاند ولی میتوانند فوایدی هم داشته باشند، مثل رهایی از مسئولیتها و توجه و مراقبت اعضای خانواده، دوستان و پزشکان. افراد مبتلا به هیپوکندریا اغلب تحتتاثیر این مزایای بیماری هستند، هرچند خودشان هم گاهی نسبت به آن آگاهی ندارند. در بعضی موارد فرد برای رسیدن به هدفی ممکن است وانمود به بیمار بودن کند، مثل به دست آوردن یک دارو یا سود مالی یا انجام ندادن کاری یا رها شدن از مسئولیتی. در مواردی که فرد آگاهانه در پی به دست آوردن چنین امتیازهایی باشد، وضعیت او تمارض است. هیپوکندریا تمارض کردن نیست. در هیپوکندریا بیمار وانمود به مریض بودن نمی کند، بلکه باور دارد که بیماری او واقعی است و واقعاً آن را احساس میکند.
پیشنهاد ویژه : کارگاه درمان اختلالات اضطرابی دکتر شفیعی فرد
علائم خود بیمار انگاری یا هیپوکندریا
راهنمای تشخیصی آماری بیماریهای روانی (DSM) معیارهای زیر را برای تشخیص اختلال هیپوکندریا ارائه میکند:
1) اشتغال ذهنی در مورد مبتلا بودن یا مبتلا شدن به یک بیماری خاص.
2) هیچگونه نشانه جسمانی در فرد وجود ندارد.
3) اگر نشانهی جسمانی وجود داشته باشد، شدت آن بسیار خفیف و ناچیز است.
4) اگر یک عارضه پزشکی در فرد وجود داشته باشد، مقدار اشتغال ذهنی فرد به طور آشکاری نامتناسب و افراطی است.
5) فرد در مورد سلامت خود به شدت اضطراب دارد و به آسانی در مورد سلامت خود نگران میشود.
6) رفتارهای بیمار مبتلا به خود بیمار انگاری در مورد سلامت خود بسیار افراطی است به طور مثال مدام بدن خود را وارسی میکند و دنبال نشانه است.
7) اشتغال ذهنی در مورد بیماری باید حداقل 6 ماه در فرد وجود داشته باشد. درمان علائم این بیماری با درمان اضطراب ارتباط مستقیم دارد.
علل بروز هیپوکندریا
علل عمده آن دو مورد است، که یکی اضطراب و دیگری افسردگی است و از دیگر علل آن میتوان به موارد زیر اشاره داشت:
– داشتن مادری بیش از حد محافظ و دلسوز در دوران کودکی: مادری که مرتباً کودک را به دلیل کشف زخم، بیماری و… وارسی می کرده و دائما نگران سلامتی کودک بوده باعث می شود تا این حساسیت بیش از حد به کودک منتقل شود و او این رفتار را یاد بگیرد.
– تجربه ناگوار: ممکن است در گذشته برای خود فرد یا نزدیکانش مشکل جدی در زمینه سلامتی به وجود آمده باشد و درنتیجه باعث شده باشد تا فرد نگران این باشد که مبادا به بیماری مبتلا شود و پس از آن دچار اضطراب بیماری شود.
– نفع ثانویه: نقش مریض داشتن باعث می شود تا فرد از مراقبت، دلسوزی و همدلی دیگران بهره مند شود. همچنین بیمار بودن باعث می شود تا فرد از کارهای روزمره خود دست بکشد و به بهانه بیمار بودن آن ها را انجام ندهد. این مساله می تواند برای فرد بسیار خوشایند باشد در نتیجه باعث تقویت اضطراب بیماری می شود.
– تفکرات سوگیرانه: افرادی که تفکر “فاجعه انگاری” دارند، نشانه های ساده جسمانی را نشانه یک بیماری خطرناک تلقی می کنند و معتقدند حتما یک بیماری جدی دارند. این اشتباه در فرایند تفکر ممکن است سبب اضطراب بیماری شود.
درمان اختلال هیپوکندریا
درمان این اختلال روانشناختی با رواندرمانی انجام میشود اما در برخی شرایط ممکن است که دارو درمانی برای کاهش شدت نشانهها و سمپتومها به کارگیری شود. داروها نقش کنترل کننده دارند و درمان اصلی با رواندرمانی انجام میشود. پس برای درمان این اختلال روانشناختی باید نزد روانشناس رفت.
دارو درمانی
همانگونه که گفته شد دارودرمانی در شرایط ویژه به کار برده میشود و در بیشتر موارد از تجویز دارو خودداری میشود. چون برخی از کسانی که دچار این اختلال هستند مصرف دارو را نشانه این میدانند که دچار یک بیماری خاص هستند و این داروها برای آن بیماری تجویز شده اما روانشناس یا روانپزشک نمیخواهد به آنها حقیقت را بگوید. داروهای ضد اضصطراب و ضد افسردگی برای درمان این اختلال روانشناختی کاربرد دارند. مهارکنندههای بازجذب سروتونین یا SSRI میتواند به درمان این اختلال روانشناختی کمک کند.
رواندرمانی
روشهای گوناگونی برای رواندرمانی اختلال اضطراب بیماری کاربرد دارد که مهمترین آنها روانکاوی، طرحواره درمانی و رفتاردرمانی شناختی یا CBT هستند. در این میان CBT بیشترین کاربرد را دارد. روانشناس در این رویکرد درمانی در تلاش است تا باورهای نادرستی که به طور غیر منطقی درباره بروز بیماریها در فرد وجود دارد شناسایی و برطرف کند و باورهای درست را جایگزین نماید. روانکاوی نیز به دلیل نگاه تحلیلگرانه عمیق و ریشهای به گذشته فرد میتواند درمان موثری برای این اختلال روانشناختی باشد.
معرفی یار مهربان
کتاب من و زندگی با هیولای درون
نویسنده: بو آیسبت
ترجمه: اعظم جوزدانی
تهیه و تنظیم: میترا نمازی
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی