اصطلاح “کالت” در لغت بهمعنای «فرقه» است که معمولاً به گروههایی اشاره دارد که باورها و رفتارهای غیر معمولی دارند و اغلب در انزوایی نسبی زندگی میکنند. اعضای این گروهها معمولاً به دنبال رهبری کاریزماتیک هستند که او را نقطهی تمایل و اجتماعگرایی خود میدانند و از او پیروی میکنند.
گروههای کالت معمولاً از انسانهای عمیقاً متعهد به اعتقادات خاصی تشکیل شدهاند. این اعتقادات ممکن است باورهای مذهبی، روانشناسی، اجتماعی یا سیاسی باشند که بهطور عمده از اصول و نظریات غیرمعمول و متفاوت با جامعهی اطرافشان پیروی میکنند.
یکی از ویژگیهای مشترک گروههای کالت، تمایل به تشکیل یک جامعهٔ تنگنظر و انزوایی است. این افراد ممکن است برای جلب پیروان و حفظ اتحاد داخلی، از بروز تعارضات با جامعهی بیرونی پرهیز کنند و معتقد به صحت و اصالت موقعیت خاص خود باشند.
رهبری که برای گروه کالتی میافتد، اغلب از صفات کاریزماتیک و قدرت تاثیرگذاری برخوردار است. او قادر است تأثیر بزرگی بر روی ذهنیت و رفتار اعضای گروه داشته باشد و آنها را به سمت اهداف خود هدایت کند. این نوع رهبری ممکن است منجر به شکلگیری اتباع وفادار و انگیزهبخش برای اجرای اهداف این فرقه شود.در این بخش از مجله علمی برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای کامل در مورد کالت یا همان فرقه را در اختیار شما افراد علاقه مند به دانش و آگاهی قرار دهیم.
شایان ذکر است که در ادامه مقاله نشانهها و انواع مختلف گروههای کالتی را مورد بررسی قرار خواهیم داد تا خوانندگان بتوانند بهتر درک کنند که چگونه این اندیشهها و اجتماعها شکل میگیرند و چه تاثیراتی بر روی افراد و جامعهی اطراف خود میگذارند.
آشنایی با کالت
واژه “کالت” از ریشه لاتینی “cultus” گرفته شده است که به مفاهیمی از جمله پرستش، آموزش و تزکیه اشاره دارد. در ابتدا، این اصطلاح برای توصیف گروهی از افراد به کار میرفت که زندگی خود را به اختصاص موضوعی خاص کرده بودند. اما در قرن نوزدهم، “کالت” به طور معمول به معنی گروههای غیرمتعارف و مؤمنان عجیب و متعصب به کار رفت.
به طور کلی هدف کالت ها تسلط بر اعضای خود از طریق دستکاری روانی و استفاده از راهبردهای فشاری است. بعضی افراد پس از پیوستن به یک کالت، عضویت خود را تا پایان عمر حفظ میکنند، در حالی که دیگران ممکن است این ارتباط را قطع کنند اما همچنان تحت تأثیر و تغییر روانی قرار داشته باشند. در عین حال، برخی از افراد گزارش میدهند که تجربهشان از عضویت در کالت به شکل مثبتی بر آنها تأثیر گذاشته است.
به دلیل ویژگیهای مختلف و غیرقابل پیشبینی کالتها، بررسی این گروهها بهعلت محدودیتها و عدم دسترسی به اعضای فعال آنها چالشهایی دارد. اعضای فعال کالتها عموماً تمایلی به ورود افراد جدید به گروه ندارند و ممکن است نسبت به افراد بیرونی احساس شک و تردید کنند. همین موضوع باعث میشود که آگاهیهای ما از کالتها اغلب از طریق گزارشها و شهادتنامههای افراد سابق اعضای کالتها بهدست آید، اما گاهی اوقات حتی افرادی که از کالت خارج شدهاند نیز ترجیح میدهند درباره تجربیات خود سخن نگویند.
به علت پیچیدگی روانی و اجتماعی کالتها، ارتباط با اعضای این گروهها و تحلیل رفتارهای آنها برای پژوهشگران و نقادان تحت شرایط چالشبرانگیزی قرار میگیرد. با این حال، بررسی و درک عمیقتر از کالتها میتواند ما را در درک بهتر نوع ارتباطات و اثرات آنها بر فرد و جامعهی اطراف بهبود بخشد.
کالت چه نشانه هایی دارد؟
گاهی اوقات، افراد در مورد اینکه آیا یک گروه خاص معین به عنوان کالت شناخته میشود یا خیر، دیدگاههای مختلفی دارند. جالب است بدانید که حتی محققان نیز نمیتوانند به توافقی مشترک برسند که چه عواملی یک گروه را به عنوان کالت تشخیص دهند. اما برخی نکات مشترک در مورد این گروهها وجود دارد که اکثر مردم به آنها میپیوندند.
یکی از نقاط مشترک میان گروههای کالت، وجود رهبری است. این رهبر یا رهبران، مسئولیت دارند قوانینی را تعیین و اعضای گروه را هدایت کنند. البته هر گروه کالتی میتواند مسیر و چارچوب خاص خود را داشته باشد، اما با این حال، برخی از ویژگیها و نشانهها معمولاً در این گروهها مشترک هستند.
در شناسایی یک گروه به عنوان کالت، نکتهای که اغلب توجه میشود، ارتباط فرهنگی و اجتماعی بین اعضا و رهبری است. رهبران کالتها معمولاً از تأثیرگذاریها و قدرت ذهنی برخوردارند که آنها را به وفاداری و اطاعت اعضا میکشاند.
اعضای یک کالت به علت اعتقادات و رفتارهای غیرمعمول و تمایل به انزوا، اغلب از جامعهی عمومی جدا میشوند و جامعهی خود را تشکیل میدهند. این ویژگیها میتواند به عنوان نشانههای تشخیصی کالتها محسوب شود.
بررسی و تحلیل فرقهها و گروههای کالتی، چالشهای مختلفی را برای محققان ایجاد میکند. بهعلت تنوع و پیچیدگی این گروهها، تعیین کردن معیارهای دقیق برای تشخیص یک گروه به عنوان کالت ممکن است دشوار باشد. با این حال، این موضوع محققان و متخصصان را به سوی مطالعهی عمیقتر بر روی ماهیت و تأثیرات این گروهها هدایت میکند.
مدیریت استبدادی
کنترل استبدادی در موضوع فرقهگرایی با حداکثر وابستگی به ارتباطات مستقیم در ارتباط است. اعضای یک فرقه باید به گونهای حس کنند که بدون رعایت هنجارها و مقررات گروه، قادر به زندگی وجودی فردی ندارند. در این مورد، این باورها معمولاً با حس پرستش و اعتقاد به اقتدار رهبر گروه همراه هستند.
کنترل استبدادی در فرقهها به ایجاد وحدت و انطباق اعضا با معیارها و اصول مشخصی میانجامد. رهبران این گروهها اغلب از تأثیرگذاریها و قدرت ذهنی برخوردارند که آنها را به وفاداری و اطاعت اعضا میکشاند. اعضای فرقه در این شرایط ممکن است حس وابستگی عمیقی به گروه داشته باشند و احساس کنند که از فرار یا ترک آن تحت فشار قرار میگیرند.
استبداد در فرقهها به معنای تصمیمگیریها و کنترل توسط رهبران یا افرادی با قدرت انتقال اطلاعات محدود نمیشود، بلکه به طور فعال به ایجاد محیطی از اعتماد و وابستگی ژنرالیزه شده نیز مرتبط است. این محیط معمولاً بر پایهی ایدئولوژیهای مشخص و یکپارچهسازی اعضا در جهت اهداف و ارزشهای گروه شکل میگیرد.
این نوع کنترل، میتواند منجر به حاکمیت اطلاعات، تحدید فکر، تضعیف استقلال افراد و ایجاد تنشهای اجتماعی شود. اعضای فرقه ممکن است به تدریج و بدون ادراک کامل از آنچه که در حال اتفاق است، به دنبال مغزشوییها و تغییرات رفتاری دست بدهند.
بررسی کنترل استبدادی در فرقهها به علت پیچیدگی و تنوع مختلف این گروهها، از نظر اجتماعی و روانشناختی، موضوعی پیچیده و چالشبرانگیز است. با این حال، تحلیل دقیقتر این جنبهها میتواند به ما کمک کند تا درک بهتری از نحوهی انطباق افراد با فرقه و تأثیرات آن بر شخصیتها و جوامع آنها کسب کنیم.
افکار افراطی
باورهای افراطی در فرقهها به تمامیت و پایبندی اعضا به باورهای بسیار افراطی اشاره دارد. اعضای این گروهها به اندازهی زیادی به اصول و اعتقادات غیرمعمول و افراطی گروه اعتقاد دارند و به آنها پایبند هستند. این باورها معمولاً با توجه به مفاهیم مذهبی، سیاسی، اجتماعی یا فرهنگی متفاوت با جامعهی عمومی در نظر گرفته میشوند.
باورهای افراطی معمولاً با ایجاد یک انحصار فکری در گروه همراه هستند. اعضای فرقه نمیتوانند بدون ترس از انتقام یا مجازات از سوی رهبر یا سایر اعضای گروه به تردید یا شک در مفاهیم و اصول اعتقادی گروه بپردازند. این ترس ممکن است ناشی از تهدیدات مستقیم یا ضمنی رهبری باشد، یا از روی اعتقاد اعضا به اهمیت و ذاتی بودن باورها و اصول گروه نشات بگیرد.
این نوع اعتقادات معمولاً به کنترل استبدادی و قدرت تاثیرگذاری رهبران و مسئولان گروه کمک میکند. افراد در این گروهها ممکن است بهطور نامحدود به اعتقادات و دستورات رهبران تعهد کنند و بدون ادراک کامل از پیامدها و تبعات اقدامات خود، از طریق محیطی از تشویق و ترغیب در این سیستمهای اعتقادی محدود شوند.
باورهای افراطی در فرقهها میتوانند به خطر انسانها و جامعهی اطرافشان بیفتند. این افراد ممکن است تشویق به عملهای غیرقانونی یا خشونتآمیز، دستکاریهای روانی و حتی ایجاد تنشها در جامعه شوند. این مسئله نشاندهنده اهمیت مطالعهی عمیقتر و تحلیل جامع تاثیرات و پیامدهای باورهای افراطی در اعضای فرقه و جامعهی اطراف آنها است.
دوری از جامعه
انزوا از جامعه به عنوان یک ویژگی مهم در فرقهها، با ورود اعضای جدید به گروه به وقوع میپیوندد. در این فرآیند، طرفداران سخت و رهبران کالت، تلاش میکنند تا اعضای جدید را از ارتباطات و روابط خانوادگی و دوستانهشان جدا کنند. این کار باعث میشود اعضای فرقه، بیشتر وابسته به گروه خود شوند و تحت کنترل رهبر کالت قرار گیرند.
تحقق آرزوهای رهبر کالت، مرتبط با کنترل ذهن اعضا است و از طریق جداسازی آنها از ارتباطات اجتماعی غیر گروهی، راهی برای اجرای این کنترل فراهم میشود. با ایجاد انزوا و جدایی از جامعه، اعضا احساس میکنند که محدود به جهان و دیدگاههای گروه خود هستند و نمیتوانند آزادانه با دیگران در ارتباط باشند.
انزوا در اینجا به طور کلی، نوعی ذهن کندویی بین اعضای جدید و اعضای قدیمی فرقه ایجاد میکند. اعضای جدید در مقابل اعضای قدیمی قرار میگیرند و به تدریج درگیر ارزیابیها و آموزشهایی میشوند که تغییر دیدگاهها و عقاید آنها را ترویج میدهد.
این نوع انزوا و جدایی، با تقویت هویت گروهی و تعلق به اعضا، میتواند به کنترل افراد و کمک به حفظ وحدت و اتحاد داخلی فرقه کمک کند. با این حال، این ویژگیها همچنین میتوانند باعث ایجاد اصطکاک و مشکلات در ارتباط با خانواده و دوستان غیر گروهی شود. افراد ممکن است تحت فشار قرار گیرند و احساس کنند که مجبور هستند بین فرقه و ارتباطات اجتماعی معمولی خود یک انتخاب کنند.
تقدیس یک شخص
رهبران کاریزماتیک معمولاً در مرکز کالت و فرقهها قرار دارند. برای مثال، خانواده منسون که در اواخر دهه ۱۹۶۰ شهرت یافت، اعتقادات رهبر خود چارلز منسون را پذیرفتند و اوامر و دستورات او را اجرا کردند. این الگوی تعهد به رهبری و پیروی از او در بسیاری از فرقهها و گروههای دیگر نیز تکرار میشود، اگرچه برخی از این گروهها ممکن است کمتر خشونتآمیز باشند.
نشانههای دیگری که به کمک تشخیص کالت میآید عبارتند از:
- اقتدارگرایی مطلق و عدم پذیرش پاسخگویی به کسانی که در گروه تحت کنترل قرار دارند.
- تحمل صفر در مقابل انتقاد یا سؤالها و عدم پذیرش مخالفت با رهبر یا اصول گروه.
- رازداری و عدم شفافیت درباره بودجه و مالیاتهای مرتبط با فرقه.
- ایجاد ترسهای بیدلیل در میان اعضا، که معمولاً شامل توطئههای شیطانی و تهدیدات از جانب جامعهی بیرون میشود.
- اعتقاد به اینکه پیروان سابق همیشه اشتباه میکنند و دلیل موجهی برای ترک گروه وجود ندارد.
- سوءاستفاده از اعضا از طریق تلاش برای به دست آوردن حمایت مالی، زمینهسازی برای اجبار اعضا به خدمتکشیها یا مشارکت در فعالیتهای غیراخلاقی.
- ایجاد احساس ناامیدی و عدم اعتماد به نفس در اعضا و ترویج اعتقاد به اینکه هرگز نمیتوانند بهاندازه کافی خوب باشند.
- اعتقاد به اینکه رهبر همیشه حقیقت را میگوید و اشتباه نمیکند.
- ایجاد اعتقاد در اعضا به اینکه رهبر تنها وسیلهای است برای شناخت حقیقت و تأیید اعتبار.
- مستند کردن سوابق و رفتارهای نادرست رهبر و گروه، که به طور کلی معمولاً پنهان میشوند.
شناخت انواع فرقه یا کالت
در جهان، انواع مختلف فرقهها و گروههای مذهبی و اجتماعی وجود دارند که هرکدام از آنها بر اهداف و عقاید مختلفی تمرکز دارند. این گروهها میتوانند از نظر اندازه، اطلاعات، باورها و فلسفهها، چندین گونهای باشند. به همین دلیل، تحلیل و تبیین این تنوع به درک بهتر این انواع فرقهها کمک میکند.
فرقهها ممکن است مذهبی یا غیرمذهبی باشند و همچنین به عنوان گروههای فرهنگی، سیاسی یا اجتماعی نیز تشکیل شوند. هر فرقه ممکن است به اصول و ارزشهای خاص خود پایبند باشد و دارای تعیینکنندههای منحصر به فرد خود باشد.
گروههای مذهبی میتوانند از مذاهب سنتی و مشهور مذهبی باشند یا ممکن است یک معتقدان به انتقادات و نظریات تازه درونگرا و یا تجدید نظر کننده باشند. این گروهها معمولاً به تدریج در میان جامعهها و فرهنگها شکل میگیرند و اعضای آنها به محور عقاید مشترک و همبستگی میپیوندند.
به عنوان نمونه، گروههایی مثل اسلامگرایان، مسیحیان ارتدوکس، بوداییان تبت، هاری کریشنا، هارمونیکا وغیره میتوانند به عنوان نمونههای گروههای مذهبی و فرقهها ذکر شوند.
در کنار گروههای مذهبی، گروههای غیرمذهبی نیز وجود دارند. این گروهها معمولاً بر اساس ایدئولوژیها، سیاستها، افکار و باورهایی اجتماعی شکل میگیرند. برخی از آنها به دنبال تحقق اهداف اجتماعی و انسانی هستند، در حالی که برخی دیگر تلاش میکنند تا تغییراتی در جامعه به وقوع بیاورند. این گروهها میتوانند از نظر سیاسی، فلسفی، محیطی، حقوق بشر و غیره باشند.
با این حال، همه فرقهها به یک شکلی به تاثیرگذاری در زندگی اعضایشان پرداخته و اغلب تعلقات عمیقی را بین اعضا ایجاد میکنند. از این رو، بررسی و تحلیل انواع مختلف فرقهها به ما کمک میکند تا بهترین رویکردها برای درک و مدیریت آنها در جامعه را شناسایی کنیم.
کالت های روز قیامت
فرقههای روز قیامت به گروههایی اطلاق میشود که اعضای آنها باور دارند قیامت و پایان جهان به زودی رخ خواهد داد و به همین دلیل، آمادهسازی برای آخرالزمان را به عنوان هدف اصلی خود قرار میدهند. این گروهها ممکن است معتقد به پیشبینیها، نشانهها و آیاتی باشند که ظهور قیامت را نشان میدهند و بر این باور باشند که میتوانند از مرگ و نابودی جهان جلوگیری کنند.
یک نمونه مشهور از فرقههای روز قیامت، شاخه داویدیان (Davidians) است که در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ فعالیت میکرد. اعضای این فرقه اعتقاد داشتند که قیامت به زودی رخ خواهد داد و مردم باید برای آخرالزمان آماده شوند. آنها در مجتمعی در واکو تگزاس اقامت داشتند و سلاحهای گرم و مواد منفجره را ذخیره کردند. این اعتقادات منجر به نبردهای مسلحانه با اعضای اجرایی نیروهای انفجاری آمریکا در سال ۱۹۹۳ شد که به ماجرای نهایی معروف به “واکو” منجر شد و تعداد زیادی از اعضای فرقه و نیروهای امنیتی را کشت.
این نوع فرقهها اغلب به دلیل دیدگاههای خود و نگرش به جهان و رویدادهای فعلی، ممکن است به جامعهها و دیگر گروهها نگرانکننده و خطرناک به نظر بیایند. تحلیل و فهم بهتر این گروهها و علل پیوستن افراد به آنها میتواند به پیشگیری از وقوع اتفاقات مشابه یا کنترل بهتر آنها کمک کند. اهمیت دیگر این مطالعات از جمله ارتقاء آگاهیها و برنامههای آموزشی جهت جلوگیری از جذب افراد توسط فرقههای روز قیامت است.
کالت های سیاسی
فرقههای سیاسی به گروههایی اطلاق میشود که بر اساس افکار و نگرشهای سیاسی تشکیل میشوند و هدف اصلی آنها تحقق اهداف سیاسی خاص است. این گروهها ممکن است در هر دو طیف چپ و راست سیاست وجود داشته باشند و به موقعیتهای مختلف مورد تغییر و تبدیل قرار گیرند. برخی از این فرقهها به دلیل دیدگاههای سیاسی، نیاز به اصلاحات اجتماعی، تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی، یا حمایت از یک ایدئولوژی خاص به وجود آمدهاند.
به عنوان مثال می توان یک نوشته از جانجا لالیچ که گزارش کاملی از تجربه خود در یک گروه سیاسی را توصیف میکند، نام برد. این گروه میتواند چپ یا راستگرایانه باشد و در زمینههای مختلفی از سیاست فعالیت داشته باشد. در این نوشته، لالیچ میتواند به تجربیات و تحلیلهای خود از زندگی در این گروه بپردازد و نقاط قوت و ضعف آن را مورد بررسی قرار دهد.
بررسی فرقههای سیاسی از اهمیت بسیاری برخوردار است زیرا این گروهها میتوانند به شدت بر سیاست، جامعه و فرهنگ جامعه تاثیرگذار باشند. از این رو، تحلیل دقیق و معقول این گروهها و تعامل با آنها میتواند به بهبود فرآیند سیاستگذاری، توجیهنامههای سیاسی و فهم بهتر نقاط ضعف و قوت آنها کمک کند. همچنین، بررسی تجربیات افرادی که در این گروهها شرکت کردهاند میتواند به نقد سازمانها و تصمیمات سیاسی کمک کند و دیدگاههایی از داخل این فرقهها ارائه دهد.
کالت های مذهبی
فرقههای مذهبی به گروههایی اشاره دارند که باورهای معنوی و مذهبی را به عنوان بستر اصلی فلسفهها و اهداف خود دارند. این گروهها ممکن است از ادیان اصلی، مذاهب و عقاید موجود نشأت گرفته باشند، اما به صورت کاملاً مستقل و متمایز عمل کنند. همچنین، بعضی از فرقهها نظریات و الهیات کاملاً جدید و ابداعی خود را به جامعه ارائه میدهند که به اصطلاح میتوانند به عنوان “مذهبهای جدید” تصنیف شوند.
این فرقهها ممکن است در مواردی از مذاهب معروف، مانند اسلام، مسیحیت، هندوئیسم، بوداییگری و یهودیت مشتق شده باشند و برخی از عناصر اصلی این مذاهب را در بر گیرند. اما آنها با اصول و رسوم مذهبی اصلی تفاوتهای قابل توجهی دارند و از آنها به عنوان ادیان مستقل میشناسند. ممکن است این فرقهها به تدریج از اصول ادیان اصلی خود منحرف شوند و آیینهای خاص خود را به ارمغان بیاورند.
همچنین بعضی از فرقهها کاملاً به عقاید و الهیات جدیدی اعتقاد دارند که به صورت مستقل از هر گونه مذهب یا ادیان اصلی تشکیل شدهاند. این گروهها معمولاً باورهای غیر معمول و منحصر به فردی دارند و یک سیستم معتقدات و عقاید خاصی را برای دنیا و معنویت تدوین میکنند.
با وجود تنوع و پیچیدگی فرقههای مذهبی، تحلیل و بررسی آنها میتواند به فهم بهتر از دینامیکهای معنوی و اجتماعی انسانی کمک کند. همچنین، بررسی فرقههای مذهبی و مدیریت مسائل مربوط به آنها میتواند به حفظ حقوق انسانی و تعادل اجتماعی کمک کند. از این رو، مطالعه دقیق و دقیقتر فرقهها و نهادهای مذهبی میتواند به بهبود ارتباطات بین افراد و گروهها و ترویج تعاون و همبستگی در جامعه کمک کند.
کالت های جنسی
فرقههای جنسی به گروههایی اشاره دارند که روی مسائل جنسی و روابط جنسی به عنوان یکی از محورهای اصلی فلسفه و فعالیتهای خود تمرکز میکنند. این گروهها میتوانند سوءاستفادههای جنسی و رفتارهای نامناسب و انحرافی در ارتباطهای جنسی را ترویج کنند و برخی از اعضا یا رهبران آنها بر سایر اعضا اجبار به انجام فعالیتهای جنسی غیر مطلوب میکنند.
مثالی از فرقههای جنسی میتوان به NXIVM اشاره کرد. NXIVM یک گروه مستقر در نیویورک بود که قبل از انحلال خود، به طور منحصر به فرد به مسائل جنسی توجه میکرد. این گروه به طرق مختلفی از جمله برگزاری کلاسها و مدارس آموزش جنسی و متنهایی در حوزه روابط جنسی، اعضای خود را تشویق به انجام رفتارهای جنسی افراطی میکرد. بعضی از اعضا به طور ناخواسته به سوءاستفاده جنسی و فشارهای جنسی در این گروه مبتلا شدند.
بررسی و آگاهی از فرقههای جنسی اهمیت بسیاری دارد، زیرا این گروهها میتوانند به آسیبهای جدی جسمانی و روحی اعضا و حتی جامعه به کلی منجر شوند. بررسی علل و پیامدهای رفتارهای جنسی نامناسب در این گروهها و اتخاذ تدابیر لازم برای جلوگیری از سوءاستفاده جنسی و تضییع حقوق افراد در این محیطها اهمیت دارد. همچنین، اطلاعرسانی و آگاهسازی جامعه در مورد این فرقهها و روشهای مخرب آنها میتواند به پیشگیری از وقوع اتفاقات نامطلوب مرتبط با روابط جنسی در این گروهها کمک کند.
چرا مردم عضو فرقه ها می شوند؟
همچنین پیشنهاد می شود به مقاله چشم اندازهای روانشناسی اجتماعی مراجعه فرمایید. مردم به دلایل مختلف ممکن است به عضویت فرقهها یا کالتها پیوند بزنند، و اغلب این دلایل بر پایهی انگیزههای شخصی و اجتماعی شکل میگیرد. بسیاری از افرادی که به این نوع سازمانها میپیوندند، ممکن است تا قبل از این در جامعه با مشکلاتی مواجه بوده باشند. آنها احساس میکنند محیط و ارزشهای اصلی جامعه با ارزش معنوی برایشان نیست و از آن بیانگیزه شدهاند. در این مواقع، به نظرشان جایی در کالت یافته و احساس متعلق بودن به یک گروه و محیطی با معنا برای آنها ایجاد میشود.
علاوه بر این، بسیاری از افراد در زمان پیوستن به یک گروه نمیفهمند که این گروه یا فرقه به عنوان کالت شناخته میشود. این امر ممکن است به دلیل نادیده گرفتن مخاطرات و عواقب عضویت در این گروهها باشد. افرادی که در چنین شرایطی به یک کالت پیوند میزنند، معمولاً آسیبپذیریهای خاصی مانند مشکلات اضطراب، انزوا، یا سوءمصرف مواد مخدر دارند. این ویژگیها باعث میشود که احتمال پیوستن آنها به کالت و گروههای مشابه بیشتر شود.
به دلیل مشکلات و آسیبپذیریهای موجود، مراقبت از افراد و پیشگیری از جذب آنها به کالتها اهمیت دارد. برنامهها و روشهایی برای افزایش آگاهیها و توانمندیهای فردی میتواند به جلوگیری از وقوع این مشکلات کمک کند و فرصتهای بهبود و بهتر شدن شرایط افراد را فراهم آورد. همچنین، مطالعه علمی و تحقیقات در زمینهی کالتها میتواند به فهم بهتری از مکانیسمهای جذب افراد به این گروهها و راهکارهای کاهش تاثیرات منفی آنها کمک کند.
فیلم با موضوع کالت و فرقه
تعریف کالت به حدی گسترده است که ممکن است به مفاهیم مختلفی اشاره کند. اغلب کالت ها با حرکات مخرب و باورهای عجیب و غریب در ارتباط هستند و به عنوان مجموعهای از افراد با گرایشهای غیرمعمول و متفاوت در نظر گرفته میشود. اما این مفهوم میتواند به طور ساده به توصیف گروههای معمولی از مردم نیز اطلاق شود. به عنوان مثال، یک فیلم سینمایی میتواند “پیروان فرقهمانند” داشته باشد که به معنای جذابیت برای گروه خاصی از مخاطبان اشاره دارد و هیچ چیز بدی درباره خود فیلم نیست.
فیلمهای کالت از جریان اصلی سینما معمولاً متمایز هستند. این فیلمها ممکن است ناموفق باشند و توجه کمتری از منتقدان و جمعیت به خود جلب کنند. با این حال، این فیلمها طرفداران مخصوص و متعصبی دارند که فیلم مورد علاقهشان را بارها و بارها تماشا میکنند و حتی به تقلید از شخصیتهای فیلم رویآوردهاند. برخی از مخاطبان با محتوا، تصاویر و داستان فیلم کالت به میزان زیادی همدلی میکنند و احساس میکنند میخواهند مثل شخصیتهای فیلم زندگی کنند.
فیلمهایی مانند “شبح بهشت”، “برادران بلوز” و “زمانبندی بد” به عنوان نمونههایی از فیلمهای کالت در تاریخ سینما شناخته میشوند. این فیلمها به دلیل محتواهای خاص و استفاده از سبکها و تمهای متفاوت از فیلمهای معمولی متمایز هستند و برخی از مخاطبان با این طرحها ارتباط خاصی برقرار میکنند.
نتیجه گیری
در صورتی که شما هم تجربه حضور در کالت یا فرقه داشتهاید یا بهتازگی از آن جدا شدهاید، احتمالاً با تجربهها و وقایع آسیبزا مواجه شدهاید و ممکن است حس کنید هویتتان به خاطر این تجربهها گیج شده است. بهترین راهکار برای مواجهه با این تجربهها و رهایی از تاثیرات ناخوشایند کالت، مراجعه به متخصص سلامت روان است.
متخصصان سلامت روان، با تجربه در این حوزه، میتوانند به شما کمک کنند تا با ترسناک بودن وضعیت موجود مقابله کنید و راههای مناسبی را برای انجام کارهای لازم و ایجاد تغییرات مثبت در زندگیتان شناسایی کنید. آنها با ارائه مشاوره و راهنماییهای لازم، به شما کمک میکنند تا بازسازی هویت و بازیابی روحیتان را آغاز کنید.
علاوه بر این، اگر فکر میکنید که یکی از دوستان یا اعضای خانوادهتان عضو یک فرقه شده است، این امر میتواند به شما ترس و نگرانی ایجاد کند. برای مواجهه با این شرایط، بهتر است از کمک فردی حرفهای و متخصص بهره بگیرید. این فرد میتواند با شما درباره وضعیت موجود بحث کند و راههای ممکن برای پشتیبانی و کمک به عضو خانواده یا دوست مورد نظر شما را مشاوره کند.
به طور کلی، تجربه حضور در کالت یا فرقه میتواند تاثیرات روانی و اجتماعی ناخوشایندی داشته باشد و بهترین راهکار برای مقابله با آن از منابع حرفهای و متخصصین متخصص سلامت روان است که میتوانند به شما راهنمایی و پشتیبانی لازم را ارائه کنند.