بسیاری از کارشناسان ادبی اعتقاد دارند که نثر پاتریک مودیانو، با وجود سادگی ظاهری، دارای عمقی غافلگیرکننده است که مخاطب را به تأمل و تفکر وادار میکند. وقتی در سال ۲۰۱۴ پاتریک مودیانو برنده جایزه نوبل ادبیات شد، بسیاری از افراد با شگفتی و تعجب روبرو شدند، زیرا او نسبت به بسیاری از برندگان پیشین این جایزه کمتر شناخته شده بود.
او یک نویسندهی کمنام بود که تا حد زیادی از روزگار خود را دور از شهرت گذرانده و کمتر به رسانهها مصاحبه داده بود. با این وجود، مودیانو یک نویسندهی منزوی و عزلتگزین نبود؛ او ارتباطات خود را با جامعه حفظ میکرد و از فعالیت در محدودههای مختلف جامعه اجتناب نمیکرد.
قبل از دریافت جایزه نوبل ادبیات، آثار کمی از آثار او به زبان انگلیسی ترجمه شده بودند و به همین دلیل، شهرت بینالمللی زیادی نداشت. اما با دریافت این جایزه، آثار او به سرعت به مرکز توجه جامعه ادبی جهانی پرتاب شدند.
در این مقاله از مجله علمی برنا اندیشان، قصه زندگی و زمانه پاتریک مودیانو را خواهیم شناخت و سپس به بررسی بهترین آثار او خواهیم پرداخت.
پاتریک مودیانو، نویسنده فرانسوی و برنده جایزه نوبل
پاتریک مودیانو(زاده ۳۰ ژوئیه ۱۹۴۵) نویسنده و فیلمنامهنویس فرانسوی است که در سال ۲۰۱۴ به خاطر “هنر حافظه و کاوش در اعماق پیچیده هویت انسانی” برنده جایزه نوبل ادبیات شد. او یکی از چهرههای مهم ادبی فرانسه محسوب میشود.
زندگینامه
- مودیانو در سال ۱۹۴۵ در بولونی-بیانکور فرانسه از مادری بلژیکی و پدری یهودی اهل ایتالیا متولد شد.
- دوران کودکی و نوجوانی او تحت تاثیر اشغال فرانسه توسط آلمان در جنگ جهانی دوم بود.
- او در سال ۱۹۶۸ اولین رمان خود را با نام “میدان ستاره” منتشر کرد.
- مودیانو تاکنون بیش از 30 رمان، مجموعه داستان کوتاه و فیلمنامه نوشته است.
- آثار او به زبانهای مختلف ترجمه شده و جوایز ادبی متعددی را کسب کردهاند.
سبک و مضامین
- رمانهای مودیانو به طور کلی حول محور حافظه، هویت، جستجوی گذشته و فقدان میچرخند.
- او اغلب از شخصیتهای راوی اول شخص استفاده میکند که به دنبال سرنخهایی از گذشته خود هستند.
- آثار مودیانو به دلیل لحن شاعرانه، نثر روان و شخصیتهای پیچیده مورد تحسین قرار گرفتهاند.
آثار مشهور
- میدان ستاره (۱۹۶۸)
- خیابان بوتیکهای خاموش (۱۹۶۹)
- گشت شبانه (۱۹۷۲)
- در کافه ی جوانی گم شده (۱۹۸۵)
- برای اینکه در محله گم نشوی (۱۹۹۴)
- جوهر نامرئی (۱۹۹۷)
جوایز
- جایزه بزرگ رمان آکادمی فرانسه (۱۹۷۲)
- جایزه گنکور (۱۹۷۸)
- جایزه نوبل ادبیات (۲۰۱۴)
تاثیر
- مودیانو یکی از نویسندگان برجسته ادبیات معاصر فرانسه است.
- آثار او به دلیل پرداختن به مضامین جهانی و سبک منحصر به فردش مورد تحسین منتقدان و خوانندگان قرار گرفته است.
- او الهامبخش بسیاری از نویسندگان جوان در سراسر جهان بوده است.
دوران کودکی و نوجوانی پاتریک مودیانو
پاتریک مودیانو، نویسنده برجستهای که در تاریخ ۳۰ ژوئیه سال ۱۹۴۵ در منطقه بولونی بیانکور فرانسه به دنیا آمد، از زمینههایی کاملاً متنوع و پرچالشی به دنیای نویسندگی خود پا گذاشت. مادر او، لوییسا کوپلین، بازیگر بلژیکی بود که از زمان جوانی در صنعت سینما و تئاتر فعالیت میکرد. پیشنهاد میشود به مقاله نئورئالیسم ایتالیایی مراجعه فرمایید.
از سوی دیگر، پدرش آلبرتو، ایتالیایی تبار بود و در فرانسه زندگی میکرد. آلبرتو دورانی را که در فرانسه بود، با سازمان گشتاپو (نیروی پلیس مخفی آلمان در زمان جنگ جهانی دوم) ارتباط داشت و به طور موازی با گروههای خلافکاری نیز همکاری میکرد.
این پسزمینههای پیچیده و پر از ماجراهای خانوادگی، از جمله عواملی بودند که شاید بیشتر از هر چیزی تأثیرگذار بر ذهنیت و خلاقیت مودیانو در آثارش داشته باشند. او با استفاده از این تجربیات زندگی شخصی و خانوادگی، دنیایی از پیچیدگیها و ارتباطات انسانی را در آثارش به تصویر میکشد که از زوایای مختلفی روایت شده و مخاطب را به تفکر و تأمل در موضوعات عمیق میکشاند.
دوران کودکی و نوجوانی پاتریک مودیانو، نویسنده برجستهای که در تاریخ ۳۰ ژوئیه سال ۱۹۴۵ در فرانسه به دنیا آمد، پر از مشکلات و ناراحتیها بود. در سال ۱۹۵۷، وی برادر کوچک خود را از دست داد، یک تجربهی دردناک که احتمالاً بر روی نگرش و احساسات او تأثیرات قابل توجهی گذاشته است.
از طرف دیگر، مودیانو احساس میکرد که مادرش، لوییسا کوپلین، زنی سرد و پرخاشگر است و به طور کلی به دنیای کودکانه او توجهی نمیکند. این احساس از فراز و نشیبهای روابط خانوادگی، او را به دوری از خانواده و جستجوی محیطهای دیگر متمایل کرد.
بنابراین، بیشتر دوران کودکی و نوجوانی این نویسنده در مدارس شبانهروزی پاریس گذراند. این محیطهای مدرسهای، در مقایسه با خانه، برای او بیشتر از جذابیت برخوردار بودند زیرا فاصله بیشتری از مسائل خانوادگی و مشکلات داشت. از طرفی، شرایط مدرسه شبانهروزی همچنان با چالشها و مشکلات خود مواجه بودند، اما مودیانو احتمالاً این را به عنوان یک فرار از دنیایی که احساس میکرد در آن جا نمیتواند بهجایی برسد، ترجیح میداد.
تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را مودیانو در پاریس گذراند، اما او چند بار از مدرسه فرار کرد، احتمالاً به دنبال جستجوی هویت شخصی و محیطی که احساس میکرد بهتر و متفاوت باشد.
پاتریک مودیانو و دنیای نویسندگی
در سال ۱۹۶۴، پاتریک مودیانو موفق شد لیسانس خود را از دانشگاه انسی بگیرد. اما به جای اینکه فوراً به خدمت سربازی برود، تصمیم گرفت تا مدتی را برای تعویق خدمت به یادگیری و تلاش در راستای هدف شخصی خود اختصاص دهد. او به دانشگاه معروف سوربن در پاریس ثبتنام کرد، اما در کلاسهای این دانشگاه شرکت نکرد. به جای آن، تصمیم گرفت مسیری متفاوت را پیش بگیرد و به عنوان یک نویسنده مستقل فعالیت کند.
این تصمیم، میتواند نشان دهندهی این باشد که او از زمان جوانی خود به دنبال رویاهای نویسندگی بوده است و به دنبال راهی برای تحقق آنها میگشت. به طور مشخص، مودیانو همواره تمایل داشته تا به عنوان یک خالق ایدهها و داستانهای خود، در جهان ادبی فعالیت کند.
پاتریک مودیانو با «رمون کنو»، یکی از دوستان صمیمی مادرش، رابطهای صمیمی و دوستانه داشت. «رمون کنو» یک نویسنده مشهور فرانسوی بود که در آن زمان، پاتریک را به انتشارات معروف و پرطرفدار گالیمار معرفی کرد. با تلاش و پشتکار، پاتریک در سن ۲۳ سالگی و در سال ۱۹۶۸ توانست اولین کتاب خود را به چاپ برساند.
نوشتن این اثر حدود سه سال زمان میبرد و پاتریک در سال ۱۹۶۵ به وین، اتریش سفر کرده و آغاز به نوشتن کتابش کرده بود. این کتاب با عنوان «جای ستاره» منتشر شد و داستان یک فرد یهودی در دوران جنگ جهانی دوم را به تصویر میکشید که با زندگی پدر مودیانو ارتباط داشت.
او به شدت از چاپ این کتاب شاکی بود و به طوری که در نقطهای از زمان قصد داشت تمام نسخههای موجود را خریداری کند تا به دست دیگری نرسد. این رمان به موضوعاتی همچون عدم وجود مرزهای اخلاقی و بخشهای تاریک روح اشاره میکند و باز هم تأکید میکند که سایههای گذشته همچنان بر زندگی افراد تأثیرگذار است.
نگاهی به زندگی شخصی پاتریک مودیانو
در سال ۱۹۷۰، پاتریک مودیانو با «دومینیک زهرفوس» ازدواج کرد. این ازدواج موجب به وجود آمدن دو دختر زیبا به نامهای زینا و ماری شد. زینا در سال ۱۹۷۴ به دنیا آمد و ماری در سال ۱۹۷۸. این خانواده با داشتن دو فرزند، تجربهی زندگی پر از عشق و مسئولیت را تجربه کردند و به رشد و تربیت آن دو دختر زیبا اختصاص دادند.
افتخارات پاتریک مودیانو
اگرچه پاتریک مودیانو در کشورهای انگلیسی زبان به اندازهای مشهور نیست، اما در کشور خود، فرانسه، او به عنوان یکی از معتبرترین و مشهورترین نویسندگان شناخته میشود. او دارای شهرت و اعتبار فراوان در صنعت ادبیات فرانسه است و آثارش توسط این جامعه با استقبال و تحسین بسیاری روبرو شدهاند. همچنین، مودیانو به عنوان یکی از برندگان جایزه نوبل ادبیات، جایزه گنکور، جایزه ملی ادبیات فرانسه و جایزه بزرگ آکادمی فرانسه نیز شناخته شده است.
به دلیل علاقهی این نویسنده به مفاهیم رازآلود و مبهم، واژه فرانسوی «مودیانسک» به معنی وضعیت یا شخص مرموز و مبهم، به افتخار او به وجود آمده است. این واژه نه تنها به معنایی عمیق در فرهنگ و ادبیات فرانسه استفاده میشود بلکه به عنوان یک لغت عامیانه نیز در زبان فرانسوی مورد استفاده قرار میگیرد، به یادگار میراث ادبی این نویسنده بزرگ. همچنین پیشنهاد میشود به مقاله آثار برتر ایزابل آلنده مراجعه نمایید.
سایر فعالیتهای پاتریک مودیانو
پاتریک مودیانو، علاوه بر نویسندگی رمانها، فعالیتهای گستردهتری در زمینههای مختلف ادبی داشته است. او کتابهای زیادی در حوزه ادبیات کودکان نوشته و منتشر کرده است که به ویژه مورد استقبال و تحسین کودکان و والدین قرار گرفتهاند.
علاوه بر این، پاتریک مودیانو به همراه دو نویسنده دیگر در تألیف فیلمنامه «لاکومب، لوسین» شرکت کرد. این فیلم، بازخوردهای مثبتی از سوی منتقدان دریافت کرد و در آن به همکاری تعدادی از فرانسویها با نازیها اشاره شده بود. کارگردان معروف فرانسوی، «لویی مال»، این فیلم را ساخته است.
علاوه بر این، در سال ۱۹۹۷، پاتریک مودیانو به عنوان یک بازیگر نیز در یکی از فیلمها ایفای نقش کرده است که این نشان میدهد وی در حوزههای مختلف هنری فعالیت داشته و تواناییهای چندگانهای در صنعت سینما و تئاتر دارد.
سبک نویسندگی پاتریک مودیانو
در رمانهای پاتریک مودیانو، زمان گذشته و خاطرات گذشته نقش مهم و اساسی ایفا میکنند. این نویسنده به شکلی عمیق و معنادار به بررسی و تجسم زمان گذشته میپردازد که این زمان، به موضوع هویت و شناخت خود فردی اهمیت بسزایی میدهد. در واقع، از دیدگاه مودیانو، زمان گذشته نه تنها یک عنصر داستانی است بلکه یک ابزار برای بررسی و تفکر دربارهی هویت فردی و گذشتهی فردی نیز میباشد.
یکی از موضوعاتی که در رمانهای او بیشتر مورد بررسی قرار میگیرد، «هویت» است. مودیانو در آثار خود، این مسأله پیچیده و متنوع را به شکلی عمیق بررسی میکند و نشان میدهد که هویت فردی چقدر میتواند پویا و متغیر باشد.
داستانهای او به شیوهای چندوجهی، مبهم و رازآلود نوشته شدهاند. عناصر متعدد و متنوعی در این داستانها به ایفای نقش میپردازند و در کنار یکدیگر قرار میگیرند تا به داستان معنا و مفهوم بدهند. این سبک نوشتاری او، خواننده را سردرگم، شگفتزده و حیران میکند و او را به تفکر و تأمل در ماهیت انسانی و داستانهای پیچیده میاندازد.
همچنین، جزئیات در رمانهای مودیانو بسیار مهم هستند و او به دقت بسیاری در نگارش آنها توجه کرده است. بنابراین، خواننده باید هنگام مطالعه کتاب به این جزئیات توجه کند تا به درک عمیقتری از داستان و شخصیتهای آن دست یابد.
شخصیتهای خلقشده توسط پاتریک مودیانو معمولاً از حدود داستانهای خود فراتر میروند و در کتابهای دیگر نیز حضور پیدا میکنند. این شخصیتها اغلب به شکلی زنده و پویا نمایان میشوند و میتوانند به نمایشگاه مجموعهای از داستانهای مودیانو تبدیل شوند. بسیاری از این داستانها در شهر پاریس یا حومه آن رخ میدهند که این شهر برای مودیانو مثل یک صفحهٔ سفید برای خلق و تخیل عمیق در داستاننویسی است.
یکی از موضوعات جذاب برای مودیانو، اتفاقات دوران جنگ جهانی دوم است. اغلب این داستانها در زمان جنگ جهانی دوم قرار دارند و نشان میدهند که چگونه این جنگ و رخدادهای آن بر زندگی افراد تأثیر گذار بوده است. واقعیت این است که پدر و مادر مودیانو هر دو در دوران جنگ جهانی دوم فعالیت داشتند و در آن زمان با یکدیگر آشنا شدند.
علاوه بر این، پاتریک مودیانو خود در سال آخرین سالهای جنگ جهانی دوم متولد شده است و پدرش نیز سابقه همکاری با نیروهای گشتاپو را داشته است. بنابراین، جنگ جهانی دوم یک موضوع بسیار شخصی برای مودیانو است و انگیزهای عمیق برای نوشتن درباره آن دارد.
پاتریک مودیانو به نوشتن به عنوان یک مسئله لذتبخش نگاه نمیکند؛ بلکه آن را بهعنوان یک مسئولیت خطیر و مهم میداند که باید به آن پاسخگو باشد. آکادمی نوبل هنگام اعلام برنده جایزه نوبل ادبیات، مودیانو را «پروست زمان حال» نامیده است، اشارهای به توانایی او در بررسی و تجسم مسائل مهم و ریشهای ذهن است. مودیانو، همانند «مارسل پروست»، به عمق مسائل فکری و انسانی میپردازد. پیشنهاد میشود به مقاله تحلیل رمان کتابخانه نیمه شب مراجعه فرمایید.
اما با این وجود، نثر مودیانو تفاوتهای ویژهای با پروست نیز دارد. در داستانهایش، علیرغم ابهامهایی که ممکن است وجود داشته باشند، ساده و سرراست به نظر میرسند. این سادگی و راستگویی در روایت داستانهای مودیانو، خواننده را به سمت عمق داستان و تأمل در مسائل زندگی هدایت میکند، درحالیکه نثر سادهاش فرصت برای درک و ارتباط مستقیم با محتوای داستان را فراهم میکند.
کتاب خاطرات خفته
کتاب «خاطرات خفته» اولین اثر از پاتریک مودیانو است که پس از برنده شدن جایزه نوبل، توسط او در سال ۲۰۱۷ منتشر شد. این اثر بیانگر یک نوع بازخوانی و یادآوری خاطرات دوران جوانی و زندگی شخصی نویسنده است. در این داستان، مودیانو به زمانی که در دهه بیست سالگی بوده و روایت خاطرات و رویدادهای آن دوران میپردازد.
او در این کتاب به تجربیات و اشتباهات دوران جوانی، لایههای درونی و مخرب عشق، رویاها و هوسهای یک جوان بیست ساله میپردازد و در این میان مسائلی چون شکستها، امیدها، واقعیتهای زندگی و تلاش برای درک بهتر خود و دیگران را بررسی میکند. این کتاب به عنوان یکی از آثار مهم و تأثیرگذار مودیانو در حوزه ادبیات معاصر شناخته میشود و با جزئیات و توصیفات زیبا و عمیق، خواننده را به تفکر و تأمل در زندگی و تجارب انسانی میاندازد.
رمان «خاطرات خفته» اثری کوتاه و موجز از پاتریک مودیانو است که به خاطرات جوانی یک جوان بازیگوش و تشنه دانستن میپردازد. داستان در پاریس، در میان کافهها و خیابانهای پر رونق این شهر روایت میشود، جایی که شخصیت اصلی سعی در پیدا کردن حقیقت و یافتن خود دارد. روایت «خاطرات خفته» دارای متنی بدیع و خاص است که نشاندهندهی آشوب و پررویی دوران جوانی است.
در این رمان، مودیانو که اکنون به سن پختگی رسیده، به گذشتهی خود بازنگری میکند و از افکار، باورها و آرزوهای آن دوران خاطرهساز سخن میگوید. همچنین، شخصیتهای دیگری نیز در داستان حضور دارند که با افراد مرموز و عجیب دیگری که در زندگی جوانی او دیده بود، در ارتباط بودهاند.
در ضمن، مودیانو به روابط پیچیدهای که با پدر و مادرش داشته، اشاره میکند و این نیز یکی از موضوعات مهم کتاب است. «خاطرات خفته» علاوه بر ارزش ادبی بالا و نثر جذاب، به بررسی برههای از زندگی نویسنده میپردازد و برای شناخت بهتر مودیانو، توصیه میشود.
در بخشی از کتاب «خاطرات خفته» آمده است:
“این غروبهای زمستانی در من احساس وحشت و دلهرهای عجیب را ایجاد میکنند، همچون افرادی که هنگام غروبِ آفتاب از مدرسهی شبانهروزی بازمیگردند؛ در ساعاتِ پایانِ روز. آن هراسِ مبهم در خواب و رویا و گاهی اوقات تا آخر عمر هم شما را رها نمیکند.”
کتاب تصادف شبانه
این داستان گیرا با یک تصادف شبانه در خیابانی در پاریس آغاز میشود. راوی کتاب، یک پسر نوجوان بینام و ناشناس است که در یک لحظهی ناگهانی، ماشینی با او تصادف میکند. او تنها به خاطر میآورد که راننده اتومبیل به شکلی مبهم از پیش او گذشته است.
در اثر این تصادف، یک مرد درشت اندام و یک زن با موی بلوند بیشترین اتفاقاتی هستند که راوی به یاد میآورد؛ آن دو او را به طور مرموزی به یک ون میبرند و به بیمارستان و سپس به یک کلینیک ناشناس همراهی میکنند. آنها به راوی یک پاکت پر از پول میدهند. پیشنهاد میشود به مقاله تحلیل کتاب خود شجاع تو مراجعه نمایید.
در طول روایت داستان، راوی سعی میکند تا اتفاقاتی که برایش رخ داده است را مانند تکههای پازل کنار هم بگذارد و به دنبال پیدا کردن افرادی که در حادثه دخالت داشتند، بپردازد. او درگیر تلاش برای برقراری ارتباط بین خاطرات و زوایای مختلف زندگیاش است و سعی دارد این اطلاعات را به یکدیگر متصل کند. در این راه، روایت به صورت به عقب و جلو در زمان پیش میرود و این وسوسه برای حل معمای اتفاقات، خواننده را به خود جذب میکند.
کتاب “تصادف شبانه” یک داستان کوتاه است که در واقع بیشتر به بررسی ذهن و حافظه انسان میپردازد. راوی داستان به صورت تنها در خیابانهای پاریس قدم میزند و به کافههای این شهر مراجعه میکند. در طول داستان، او سعی میکند تا تجربیات و خاطرات خود را به یکدیگر متصل کند و این ارتباطات را بررسی کند.
راوی داستان به شکل غیرقابل اعتمادی صحبت میکند، این میتواند ناشی از تحت تاثیر بودن او از سرگردانی پس از تصادف و مواد بیهوشکننده اتر باشد. او سعی میکند تا رویداد تصادف و مشارکت افراد در آن را به وقایع گذشته زندگیاش مرتبط کند؛ از جمله روابط ناپایدار و ناقص با پدر، زیر گرفتن حیوان خانگیاش، دستگیر شدن و احساسات سرگردانی و رد شدنش.
راوی این داستان با اعتقاد به اینکه تمامی قطعات زندگی ما در نهایت به فراموشی سپرده خواهد شد، به شدت تلاش میکند تا معنا و نظمی در زندگی خود پیدا کند. او در تلاش است تا اتفاقاتی مانند دوران کودکی، رابطه با پدر و حادثه تصادف را درک کند و شاید راه و روش زندگیاش را بهبود بخشد.
راوی در طول داستان سعی میکند تا بخشهای مختلف زندگیاش را به یکدیگر متصل کند و به چندین سوال پاسخ دهد، اما نه به دنبال کشف یک توطئه بزرگ یا یافتن یک کلید اصلی برای همه اسرار زندگیاش است. این داستان یک نگاه کلی به زندگی یک انسان معمولی است که در تلاش برای یافتن معنا و هدف در زندگی خود است، بدون اینکه اتفاقات عجیب و غیرمعمولی رخ دهد.
در یک پاراگراف از کتاب “تصادف شبانه”، متن زیر آمده است:
“زن مچم را فشار نمیدهد. لبخند میزد، شاید میخواست قوت قلب بدهد. ولی من اصلاً نمیترسیدم. حتی فکر میکردم قبلاً هم او را در موقعیتهای دیگری دیدهام و او همین لبخند را روی لبش داشته. کجا دیده بودمش؟ مرا یاد کسی میانداخت که مدتها قبل میشناختم.”
کتاب افق
کتاب “افق” داستانی است دربارهی مردی به نام بوسمان که در دوران میانسالی به دوران جوانی و گذشتهاش باز میگردد.
او تصمیم میگیرد زنی را که سالها پیش با او آشنا شده بود، پیدا کند. این کتاب از یک خط زمانی ثابت پیروی نمیکند؛ به جای آن، با تکنیکهای هنری مودیانو، خواننده را بین گذشته، حال و آینده جابجا میکند. اگرچه منطق داستان “افق” به نظر معمولی میرسد، اما این کتاب دارای جملات عمیق و تاثیرگذاری است که خواننده را به تفکر و تأمل وادار میکند.
در طول داستان، با شناختن با خاطرات جدیدتر و جذابتری از زندگی بوسمان، خواننده به تدریج متوجه داستانهای پیچیدهتر و عمیقتر میشود. “افق” نه تنها یک داستان زیباست، بلکه یک اثر فلسفی است که با ترکیب داستانی ساده و جذاب، به خواننده امکان میدهد در عمق مفاهیم فلسفی فرو رود و تأمل کند.
در یک بخش از کتاب “افق”، آمده است:
“گاهی اوقات افرادی در زندگی شما وجود دارند که شما انتخاب آنها را نمیکنید، هیچ چیزی از آنها نمیخواهید و حتی وقتی کنارشان رد میشوید، نمیفهمید که چرا. اما این افراد، بدون اینکه دلیلی را بدانید، تلاش میکنند باعث از بین بردن خوشحالی شما شوند.”
کتاب جوانی
کتاب “جوانی” از جمله آثاری است که نقش بسزایی در شهرت پاتریک مودیانو ایفا کرده است. این کتاب در سال ۱۹۸۱ منتشر شده و بازخوردهای مثبتی از سوی منتقدان را به دنبال داشته است.
در این اثر، داستانی مشوق از سفرهای شبانهروزی یک جوان در خیابانهای پاریس روایت میشود. او در طول این سفرها، با ماهیت شهر پاریس و زندگی در آن آشنا میشود. “جوانی” در واقع به گونهای پاریس را به نو کشف میکند، نه تنها به عنوان یک شهر متفاوت و جذاب بلکه به عنوان یک محیطی پر از رنگ و نور که برای جوانان مناسب است تا در آن جستجو کنند و از زندگی لذت ببرند. اما همچون هر کشفی، این سفرها نیز همواره با لذت و شادی ارزانی نمیآورند و گاهی اوقات، با حسرت و ناراحتی همراه میشوند.
در بخشی از کتاب “جوانی” میخوانیم:
وقتی شب فرا میرسد، صدای شادی و خندههای بچهها که در حال بازی و لذت بردن از بازیهای خود در باغ و دره است، به تدریج از اعماق مکانی که زندگی میکنند، بیرون میآید. فردا، روز ۲۳ ژوئن است که تولد اودیل، و پنجاه و پنجمین سالگرد تولد اوست. همچنین، لویی، برادر اودیل، یک ماه دیگر سی و پنج ساله خواهد شد. برای جشن تولد اودیل، خانواده ویتردو و دوستانشان دعوت شدهاند.
کتاب تا در محله گم نشوی
کتاب “تا در محله گم نشوی” یکی از جذابترین و بهترین اثرهای پاتریک مودیانو به حساب میآید. در این داستان، زندگی “ژان درگان”، نویسندهای میانسال، به تصویر کشیده میشود.
او از زندگی خسته شده و دیگر انگیزهای برای نوشتن کتاب ندارد، همچنین از برقراری ارتباط با دیگران هم بیاعتناست. یک روز، مردی به نام ژیل با ادعای پیدا کردن دفترچه تلفن گمشدهی ژان، به او زنگ میزند. امیدوار به بازیابی دفترچه، ژان با ژیل ملاقات میکند، اما به زودی متوجه میشود که این ملاقات هدف اصلی ژیل نیست.
در داستان “تا در محله گم نشوی”، شخصی به نام ژیل به ژان درگان، نویسنده میانسال، درباره یک فرد به نام “تورستل” سؤالاتی مطرح میکند که به نظر میرسد این نام به یک پرونده قتل مرتبط باشد. این سوالات باعث میشود که خاطرات گذشته، به خصوص اتفاقاتی که با “تورستل” مرتبط هستند، به ذهن ژان بیاید. این اتفاقات و خاطرات گذشته، او را به دنبال جستجوی هویت گمشدهای میکشاند که تاکیدی استثنایی در داستانهای پاتریک مودیانو دارد.
در بخشی از کتاب “تا در محله گم نشوی”، آمده است:
“جزئیاتی از زندگیمان را که آزارمان میدهند یا بیش از حد دردناک هستند، در نهایت به یاد ما میریزند. کافی است چشمهایمان را ببندیم و در آبهای عمیق شناور بمانیم و به آرامی تاب بخوریم.”