این مقاله از برنا اندیشان با تعریف دقیق سوگیری شناختی، یک پدیده مهم در زمینه روانشناسی، آغاز میشود. در این قسمت، مفهوم سوگیری و اهمیت آن در فرآیندهای ذهنی مورد بررسی قرار میگیرد. سپس، انواع مختلف سوگیریها و خطاهای ذهنی مورد بررسی قرار میگیرند. این شامل توضیح سازوکار و فرآیندهای ناخودآگاه و نامحسوسی است که در زندگی روزمره با آنها روبرو میشویم.
هدف این مقاله از برنا اندیشان، آشنایی شما با این خطاها و اشتباهات ذهنی است که ممکن است در تصمیمگیریها و ارزیابیهای شما تأثیرگذار باشند. این توضیحات به شما کمک میکنند تا بیشتر درک کنید که چگونه این خطاها میتوانند تصمیمگیریها را تحت تأثیر قرار داده و چگونه میتوانید با شناخت آنها، از آنها جلوگیری کنید یا با آنها مقابله کنید.
سوگیری شناختی چیست؟
سوگیری شناختی از جمله مسائل حیاتی و حائز اهمیت در زمینهی روانشناسی فروش و بازاریابی به شمار میآید. این مفهوم به خطاها و اشتباهات ذهنی اشاره دارد که باعث میشود افراد بهطور ناخودآگاه به گرایشها، نگرشها و باورهایی دست پیدا کنند که ممکن است از واقعیت کمتر یا حتی با آن مغایرت داشته باشند. این خطاها و اشتباهات میتوانند در فرآیند تصمیمگیری و تعامل با محصولات یا خدمات بازاریابی شده تأثیر گذار باشند.
به عنوان مثال، افراد ممکن است به دلیل تأثیر سوگیریهای شناختی، به صورت ناخودآگاه ترجیحات خاصی را در مورد یک محصول یا خدمت داشته باشند، حتی اگر این ترجیحات بهطور کامل با نیازها یا واقعیتهایشان همخوانی نداشته باشند. از این رو، درک عمیق از سوگیریهای شناختی اهمیت بسیاری در طراحی استراتژیهای بازاریابی و فروش دارد، زیرا که به کمک آنها میتوان با تأثیرگذاری بر انتخابات و تصمیمات مشتریان، به بهبود عملکرد کسبوکارها کمک کرد.
سوگیری شناختی، یک محدودیت در تفکر انسان است که به طور عمده به معنای این است که مغز ما تمایل دارد اطلاعات را از طریق یک فیلتر از تجربیات و اولویتها درک کند. این فرایند که به عنوان فیلتر کردن شناخته میشود، وظیفهای دارد که به مغز این امکان را میدهد تا حجم زیادی از ورودیهایی که به آن وارد میشود را اولویتبندی و پردازش کند. این مکانیسم بسیار مؤثر است، اما همچنین محدودیتهایی دارد که میتواند باعث بروز خطاهایی شود. با این حال، شناخت این محدودیتها میتواند در فرایند تصمیمگیری مفید باشد.
در طول شش دهه اخیر، تحقیقات متعددی در زمینههای مختلف انجام شده است که به شناسایی و توضیح سوگیریهای شناختی کمک کرده است. این تحقیقات در زمینههای علومشناختی، روانشناسی اجتماعی، و اقتصاد رفتاری انجام شده است و فهرستی از این سوگیریها شناسایی شده است که همواره در حال تکامل است. این شناخت باعث میشود تا افراد بهتر بتوانند از آنها آگاه شوند و در تصمیمگیریهای خود بهترین انتخاب را داشته باشند.
داستان فیل در تاریکی
همانطور که میدانید، در این داستان، چندین نفر در تاریکی به بدن فیلی دست میکشند و هر کدام از آنها تصور و برداشت متفاوتی از آنچه که لمس کردهاند دارند و این تصورات را به طور جداگانه بازگو میکنند. به همین ترتیب، سوگیریهای شناختی نیز همین ویژگی را دارند.
زمانی که با چنین وضعیتهایی مواجه میشویم، گویی در یک دالان تاریک قرار گرفتهایم، به طوری که هر فرد توانایی دیدن و درک موضوع را بهطور متفاوتی دارد. از این رو، عملکرد هر فرد میتواند متفاوت و گاهی اشتباه باشد، زیرا که هر کس براساس تجربیات، باورها و دیدگاههایش به دنیا نگاه میکند.
سوگیریهای شناختی، الگوهای رفتاری مکرر و متکرر هستند که به طور مکرر در زندگی روزمره با آنها روبرو میشویم. این الگوها میتوانند شامل تمایلات، باورها، و تصمیمات ناخودآگاه ما باشند. اما متأسفانه، معمولاً ما انسانها به این الگوهای فکری و رفتاری که به صورت ناخودآگاه درون خودمان شکل گرفتهاند، توجه کافی نمیکنیم.
این واکنشها را به عنوان یک قسمت طبیعی و عادی از زندگی میپذیریم، در حالی که اگرچه ذهن انسان برای پردازش اطلاعات قدرت زیادی دارد، اما همچنان ممکن است در تصمیمگیریهای غیرمنطقی و شتابزده به خطا بیفتد. با شناخت و آگاهی از انواع سوگیریهای شناختی و استفاده از راههای مقابله و غلبه بر آنها، میتوانیم تصمیمات بهتر، منطقیتر و متعادلتری بگیریم و از تأثیرات منفی این الگوها کاسته و به بهبود کیفیت تصمیمگیریهای خود برسیم.
خصوصیات کلی سوگیریهای شناختی
خطاهای شناختی انواع متعددی دارند که به طور کلی میتوان آنها را در دستههای مختلفی مورد بررسی قرار داد، اما معمولاً مشخص کردن حد و مرز دقیق بین این خطاها بسیار دشوار است. این خطاها میتوانند شامل تمامی انواع تصمیمگیریها و ارزیابیهای ما در زندگی روزمره باشند، از تصمیمات ساده روزانه گرفته تا تصمیمات مهم و پیچیده. علاوه بر این، موقعیتها و شرایطی که منجر به این خطاها میشوند، معمولاً با یکدیگر هم پوشانی دارند و گاهی اجتناب از آنها بسیار دشوار است.
به عنوان مثال، خطای تأییدی که زمانی رخ میدهد که ما تمایل داریم به تأیید اطلاعاتی که با باورها و دیدگاههای ما همخوانی دارند و به نادیده گرفتن اطلاعات مخالف. این نوع خطاها در تصمیمگیریهایمان میتواند تأثیرات مخربی داشته باشد و از این رو، شناخت آنها و یافتن راهحلهای مناسب برای جلوگیری از آنها بسیار حائز اهمیت است.
ویژگیهای عمدهی گرایشات و خطاهای شناختی
تمامی این گرایشها و خطاهای شناختی، در واقع به دلیل انحراف از واقعیت و روی آوردن به باورها و تصورات غلط به وجود میآیند. حتی اگر افراد پیشاپیش از وجود این خطاها آگاه باشند، اجتناب از آنها و گیر افتادن در تلههایی که این خطاها به وجود میآورند، کاری بسیار دشوار است. این خطاها به صورت معمولی و سازمانیافته در گروههایی از افراد ظاهر میشوند و همواره به صورت سیستماتیک بروز میکنند.
مسیر پردازش اطلاعات و مسیر تصمیمگیری در مغز ما کاملاً متفاوت از یکدیگر است. به عبارت دیگر، اطلاعاتی که ما دریافت میکنیم و روندی که در پردازش آنها در ذهنمان اتفاق میافتد، میتواند باعث بروز این گونه خطاها و گرایشهای شناختی شود.
سوگیری شناختی چه نشانه هایی دارد؟
همه افراد به وضوح یا پنهان، با بایاس ذهنی روبرو میشوند. برای برخی افراد، کنترل این بایاس ها نسبتاً آسان است، در حالی که برای دیگران ممکن است چالش بیشتری داشته باشد. در زیر به چند نشانه از سوگیری شناختی اشاره میشود که اگر آنها را تشخیص دهید، میتوانید به راحتی متوجه شوید که آیا درگیر سوگیری شناختی هستید یا خیر.
1. فقط به اخباری توجه میکنید که با نظرات یا باورهای شما همخوانی دارد.
2. وقتی موفقیت خود یا دیگران را میبینید، به شانس معتقد میشوید، اما پیشرفت خود را نتیجه تلاش فراوان میدانید.
3. انتظار دارید که دیگران با نظرات و باورهای شما موافقت کنند.
4. پس از خواندن کمی اطلاعات درباره یک موضوع، فکر میکنید که همه چیز را درباره آن موضوع میدانید.
این نشانهها میتوانند به مرور زمان به وجود آیند و موجب تقویت سوگیری شناختی در ذهن شما شوند. اما با آگاهی و تمرین، میتوانید این نگرشهای محدودکننده را شناسایی کرده و آنها را بهبود بخشیده و از آنها فراری یابید.
انواع سوگیری شناختی
انواع سوگیری شناختی متنوعی وجود دارند که در تصمیمگیریها و قضاوتهای انسانی تأثیرگذار هستند. برخی از این انواع شامل سوگیری تأییدی است که در آن افراد به دنبال تأیید و تایید نظرات و اعتقادات خود هستند و اطلاعات مغفولگرفته را نادیده میگیرند. سوگیری تأثیر توانایی افراد را در تحلیل صحیح اطلاعات و رویدادها کاهش میدهد و آنها را به سمت پذیرش دیدگاههای دیگران کشانده و از تصمیمگیریهای مستقل بازمیدارد.
علاوه بر این، سوگیری اعتبار نسبی باعث میشود تا افراد بیش از حد به نظرات افراد موثر و قدرتمند تر اهمیت دهند و دیدگاههای کمتر از آنها را نادیده بگیرند. این انواع سوگیری نشاندهنده محدودیتهای انسان در تفکر عینی و تصمیمگیری منطقی است که بر آنها تأثیر میگذارند.
سوگیری شناختی اثر لنگر انداختن چیست؟
اثر لنگر انداختن (Anchoring Effect) یکی از سوگیریهای شناختی رایج است که در آن، اولین اطلاعاتی که به دست میآوریم، نقش تعیینکنندهای در قضاوتها و تصمیمگیریهای بعدی ما ایفا میکنند. به عبارت دیگر، ذهن ما به طور ناخودآگاه از این اطلاعات به عنوان نقطه مرجع یا “لنگر” استفاده میکند و سایر اطلاعات را بر اساس آن تفسیر و ارزیابی میکند.
مثالی از اثر لنگر انداختن:
فرض کنید قصد خرید یک ماشین جدید دارید. اولین ماشینی که قیمت آن را میپرسید، 50 میلیون تومان است. با وجود اینکه این ماشین ممکن است تمام نیازهای شما را برآورده نکند، به طور ناخودآگاه ذهن شما 50 میلیون تومان را به عنوان “نقطه مرجع” در نظر میگیرد. در نتیجه، قیمت سایر ماشینها را با این قیمت مقایسه میکنید و احتمال اینکه ماشینی با قیمت 40 میلیون تومان را “ارزان” و ماشینی با قیمت 60 میلیون تومان را “گران” ارزیابی کنید، بیشتر میشود.
نمونههای دیگر از اثر لنگر انداختن:
- در مذاکرات، اولین قیمتی که توسط یک طرف پیشنهاد میشود، میتواند به طور قابل توجهی بر قیمت نهایی توافق شده تأثیر بگذارد.
- در بازاریابی، قیمتگذاری اولیه یک محصول میتواند بر درک مشتریان از ارزش آن محصول تأثیر بگذارد.
- در قضاوتهای اخلاقی، اولین برداشتی که از یک شخص داریم میتواند بر نظر ما در مورد رفتارهای بعدی او تأثیر بگذارد.
راهکارهای مقابله با اثر لنگر انداختن:
- آگاهی از وجود این سوگیری شناختی اولین قدم برای مقابله با آن است.
- قبل از اینکه تحت تأثیر اولین اطلاعات قرار بگیرید، به جمعآوری اطلاعات بیشتر و متنوعتر بپردازید.
- به طور فعال به دنبال اطلاعاتی باشید که با “لنگر” اولیه شما تناقض دارند.
- از روشهای مختلف تصمیمگیری، مانند ماتریس تصمیمگیری، برای ارزیابی گزینههای مختلف استفاده کنید.
اثر لنگر انداختن میتواند در بسیاری از مواقع منجر به تصمیمگیریهای غیرمنطقی شود. با آگاهی از این سوگیری و اتخاذ تدابیر لازم، میتوانیم از اثرات منفی آن بر قضاوتها و انتخابهای خود بکاهیم.
سوگیری شناختی راه حل دم دست
سوگیری شناختی راه حل دم دست (Availability Heuristic) نوعی سوگیری شناختی است که در آن، افراد احتمال وقوع یا تکرار هر رویداد را بر اساس تعداد دفعاتی که میتوانند آن احتمال را به یاد بیاورند، میسنجند. به عبارت دیگر، در این نوع سوگیری، ذهن ما به طور ناخودآگاه به دنبال نمونههایی از رویداد مورد نظر در حافظه خود میگردد و از تعداد این نمونهها برای تخمین احتمال وقوع آن رویداد استفاده میکند.
مثالی از سوگیری راه حل دم دست:
فرض کنید شما در حال برنامهریزی برای سفر به یک شهر ساحلی هستید. در چند روز گذشته، اخبار مربوط به طوفانهای متعدد در آن شهر را شنیدهاید. به دلیل اینکه این اخبار به طور مکرر در ذهن شما تکرار شدهاند، احتمال وقوع طوفان در طول سفرتان را بیش از حد واقعی تخمین میزنید. در حالی که ممکن است احتمال واقعی وقوع طوفان بسیار کم باشد، اما ذهن شما به دلیل در دسترس بودنِ این اخبار، آن را به عنوان یک احتمال بسیار محتمل در نظر میگیرد.
نمونههای دیگر از سوگیری راه حل دم دست:
- افراد تمایل دارند احتمال وقوع حوادثی که به طور مکرر در رسانهها پوشش داده میشوند را بیش از حد واقعی تخمین بزنند.
- افراد ممکن است احتمال موفقیت در یک کار را بر اساس تعداد نمونههای موفقِ آن کار که به یاد میآورند، بیش از حد واقعی تخمین بزنند.
- افراد ممکن است احتمال ابتلا به یک بیماری را بر اساس تعداد افرادی که میشناسند و به آن بیماری مبتلا شدهاند، بیش از حد واقعی تخمین بزنند.
راهکارهای مقابله با سوگیری راه حل دم دست:
- آگاهی از وجود این سوگیری شناختی اولین قدم برای مقابله با آن است.
- به دنبال اطلاعات و آمارهای دقیق و معتبر در مورد موضوع مورد نظر باشید.
- به خاطر داشته باشید که نمونههایی که به راحتی به یاد میآورید، لزوماً نمایندهی تمام نمونهها نیستند.
- از روشهای مختلف برای تخمین احتمال وقوع رویدادها، مانند روشهای آماری، استفاده کنید.
سوگیری راه حل دم دست میتواند در بسیاری از مواقع منجر به تصمیمگیریهای غیرمنطقی شود. با آگاهی از این سوگیری و اتخاذ تدابیر لازم، میتوانیم از اثرات منفی آن بر قضاوتها و انتخابهای خود بکاهیم.
نکته: سوگیری راه حل دم دست در برخی موارد میتواند مفید باشد. به عنوان مثال، در مواقعی که نیاز به تصمیمگیری سریع داریم، استفاده از این سوگیری میتواند به ما کمک کند تا در زمان کوتاهی به یک راه حل قابل قبول دست پیدا کنیم.
سوگیری شناختی اثر ارابهی موسیقی (Bandwagon Effect)
اثر ارابهی موسیقی یا “اثر گله” نوعی سوگیری شناختی است که در آن، افراد تمایل دارند به دلیل اینکه دیگران کاری را انجام میدهند، آن کار را انجام دهند. به عبارت دیگر، در این نوع سوگیری، افراد به جای اینکه به طور مستقل به درستی یا غلطی یک عمل فکر کنند، صرفاً به دلیل اینکه افراد زیادی آن عمل را انجام میدهند، از آن پیروی میکنند.
مثالی از اثر ارابهی موسیقی:
فرض کنید در حال عبور از خیابان هستید و ناگهان میبینید که جمعیت زیادی در حال جمع شدن در یک نقطه هستند. بدون اینکه بدانید چه اتفاقی افتاده است، شما نیز به طور ناخودآگاه به سمت جمعیت کشیده میشوید و سعی میکنید ببینید چه خبر است.
نمونههای دیگر از اثر ارابهی موسیقی:
- افراد تمایل دارند به دنبال مد روز باشند، صرفاً به دلیل اینکه افراد زیادی از آن مد پیروی میکنند.
- افراد ممکن است به یک نامزد سیاسی خاص رأی دهند، صرفاً به دلیل اینکه آن نامزد در نظرسنجیها پیشتاز است.
- افراد ممکن است سهام یک شرکت خاص را خریداری کنند، صرفاً به دلیل اینکه قیمت آن سهام به طور ناگهانی افزایش یافته است.
راهکارهای مقابله با اثر ارابهی موسیقی:
- آگاهی از وجود این سوگیری شناختی اولین قدم برای مقابله با آن است.
- قبل از اینکه از دیگران پیروی کنید، به طور مستقل به درستی یا غلطی یک عمل فکر کنید.
- به دنبال اطلاعات و دیدگاههای مختلف در مورد موضوع مورد نظر باشید.
- به خاطر داشته باشید که صرفاً به دلیل اینکه افراد زیادی کاری را انجام میدهند، به معنای درست بودن آن کار نیست.
اثر ارابهی موسیقی میتواند در بسیاری از مواقع منجر به تصمیمگیریهای غیرمنطقی شود. با آگاهی از این سوگیری و اتخاذ تدابیر لازم، میتوانیم ازتاثیرات منفی آن بر قضاوتها و انتخابهای خود بکاهیم.
نکته: سوگیری ارابهی موسیقی در برخی موارد میتواند مفید باشد. به عنوان مثال، در مواقعی که نیاز به تصمیمگیری سریع داریم، استفاده از این سوگیری میتواند به ما کمک کند تا در زمان کوتاهی به یک راه حل قابل قبول دست پیدا کنیم.
سوگیری نقطهی کور (Blind Spot Bias)
سوگیری نقطهی کور نوعی سوگیری شناختی است که در آن، افراد تمایل دارند نقاط ضعف و نقصهای خود را نادیده بگیرند و در عین حال، نقاط ضعف و نقصهای دیگران را به راحتی تشخیص دهند. به عبارت دیگر، در این نوع سوگیری، ذهن ما به طور ناخودآگاه نقاط ضعف خود را از دید ما پنهان میکند و در نتیجه، ما خود را از نظر تواناییها و عملکردمان بهتر از آنچه که واقعاً هستیم، ارزیابی میکنیم.
مثالی از سوگیری نقطهی کور:
فرض کنید در حال رانندگی هستید و ناگهان متوجه میشوید که یک راننده دیگر به طور خطرناکی نزدیک به شما رانندگی میکند. در این شرایط، احتمال اینکه شما آن راننده را به دلیل بیاحتیاطی و بیدقتی سرزنش کنید، بسیار بیشتر از این است که به بیاحتیاطی و بیدقتی خودتان در رانندگی فکر کنید.
نمونههای دیگر از سوگیری نقطهی کور:
- افراد تمایل دارند هوش و ذکاوت خود را بیش از حد واقعی تخمین بزنند.
- افراد تمایل دارند مهارتهای رانندگی خود را بیش از حد واقعی تخمین بزنند.
- افراد تمایل دارند در مورد جذابیت ظاهری خود نظر مثبتی داشته باشند.
راهکارهای مقابله با سوگیری نقطهی کور:
- آگاهی از وجود این سوگیری شناختی اولین قدم برای مقابله با آن است.
- از دیگران بخواهید که به طور صادقانه نقاط ضعف شما را به شما بگویند.
- به دنبال بازخوردهای منفی در مورد عملکردتان باشید.
- سعی کنید خودتان را از دیدگاه دیگران ببینید.
سوگیری نقطهی کور میتواند در بسیاری از مواقع منجر به تصمیمگیریهای غیرمنطقی و مشکلات بین فردی شود. با آگاهی از این سوگیری و اتخاذ تدابیر لازم، میتوانیم از تاثیرات منفی آن بر قضاوتها و انتخابهای خود بکاهیم.
نکته: سوگیری نقطهی کور در برخی موارد میتواند مفید باشد. به عنوان مثال، این سوگیری میتواند به ما کمک کند تا اعتماد به نفس خود را حفظ کنیم و در مواجهه با چالشها و مشکلات، تسلیم نشویم.
سوگیری شناختی خوشه انگاری (Clustering Illusion)
سوگیری خوشه انگاری نوعی سوگیری شناختی است که در آن، افراد تمایل دارند الگوها و خوشههایی را در دادهها و رویدادها ببینند، حتی زمانی که هیچ الگوی واقعی وجود ندارد. به عبارت دیگر، در این نوع سوگیری، ذهن ما به طور ناخودآگاه به دنبال connections بین رویدادهای تصادفی میگردد و از این connections برای ایجاد یک داستان یا روایت منسجم استفاده میکند.
مثالی از سوگیری خوشه انگاری:
فرض کنید در حال ورق زدن یک کتاب هستید و به طور تصادفی با چند صفحه پشت سر هم مواجه میشوید که در آنها از کلمهی “آبی” استفاده شده است. در این شرایط، احتمال اینکه شما به طور ناخودآگاه این اتفاق را به عنوان یک الگو یا خوشه تفسیر کنید، و به دنبال معنای خاصی در آن باشید، بیشتر میشود.
نمونههای دیگر از سوگیری خوشه انگاری:
- افراد تمایل دارند در نتایج تصادفی بازار بورس، الگوهایی را برای پیشبینی آینده پیدا کنند.
- افراد تمایل دارند در تاریخ، الگوهایی را برای پیشبینی رویدادهای آینده پیدا کنند.
- افراد تمایل دارند در رفتارهای دیگران، الگوهایی را برای پیشبینی intentions آنها پیدا کنند.
راهکارهای مقابله با سوگیری خوشه انگاری:
- آگاهی از وجود این سوگیری شناختی اولین قدم برای مقابله با آن است.
- به خاطر داشته باشید که تصادف میتواند منجر به ایجاد الگوهای ظاهری شود.
- قبل از اینکه نتیجهگیری کنید، به دنبال شواهد و اطلاعات بیشتر باشید.
- از روشهای آماری برای بررسی وجود الگوهای واقعی در دادهها استفاده کنید.
نکته: سوگیری خوشه انگاری در برخی موارد میتواند مفید باشد. به عنوان مثال، این سوگیری میتواند به ما کمک کند تا در دنیای پیچیده و پر از اطلاعات، نظم و معنی پیدا کنیم.
سوگیری تاییدی (Confirmation Bias)
سوگیری تاییدی نوعی سوگیری شناختی است که در آن، افراد تمایل دارند به دنبال اطلاعاتی باشند که باورها و نظرات قبلی آنها را تأیید کند. به عبارت دیگر، در این نوع سوگیری، ذهن ما به طور ناخودآگاه به دنبال شواهدی میگردد که از beliefs ما پشتیبانی کند و در عین حال، شواهدی را که با منافع ما تناقض دارند، نادیده میگیرد.
مثالی از سوگیری تأییدی:
فرض کنید شما معتقد هستید که افراد چپدست خلاقتر از افراد راستدست هستند. در این شرایط، احتمال اینکه شما به دنبال اطلاعاتی باشید که این باور را تأیید کند، بیشتر میشود. به عنوان مثال، شما ممکن است به دنبال داستانهایی از افراد چپدست خلاق باشید و در عین حال، داستانهایی از افراد چپدست که خلاق نیستند را نادیده بگیرید.
نمونههای دیگر از سوگیری تأییدی:
- افراد تمایل دارند اخبار و اطلاعاتی را که با دیدگاههای سیاسی آنها همسو است، دنبال کنند.
- افراد تمایل دارند به دنبال شواهدی باشند که نشان میدهد یک داروی خاص، مؤثر است، حتی اگر شواهد علمی کافی برای اثبات این موضوع وجود نداشته باشد.
- افراد تمایل دارند به دنبال شواهدی باشند که نشان میدهد یک نظریه علمی خاص، درست است، حتی اگر شواهد علمی کافی برای اثبات این موضوع وجود نداشته باشد.
راهکارهای مقابله با سوگیری تأییدی:
- آگاهی از وجود این سوگیری شناختی اولین قدم برای مقابله با آن است.
- به طور فعال به دنبال اطلاعاتی باشید که با منافع شما تناقض دارند.
- از منابع مختلف و متنوع اطلاعات کسب کنید.
- از روشهای تفکر انتقادی برای ارزیابی اطلاعات استفاده کنید.
اثر قالب بندی (Framing Effect)
اثر قالب بندی نوعی سوگیری شناختی است که در آن، نحوه ارائه اطلاعات، بر قضاوت و تصمیمگیری ما تأثیر میگذارد. به عبارت دیگر، یک موضوع یا رویداد میتواند به روشهای مختلفی ارائه شود و هر کدام از این روشها، میتواند منجر به یک قضاوت یا تصمیمگیری متفاوت شود.
مثالی از اثر قالب بندی:
فرض کنید دو گروه از پزشکان با دو روش مختلف در مورد عوارض جانبی یک عمل جراحی به بیماران خود اطلاع میدهند. به گروه اول گفته میشود که احتمال مرگ در اثر این عمل جراحی 1% است، در حالی که به گروه دوم گفته میشود که احتمال زنده ماندن در اثر این عمل جراحی 99% است. با وجود اینکه هر دو گروه اطلاعات یکسانی را دریافت میکنند، احتمال اینکه افراد گروه دوم به انجام عمل جراحی رضایت دهند، بیشتر است.
نمونههای دیگر از اثر قالب بندی:
- نحوه ارائه اطلاعات در مورد یک محصول میتواند بر تمایل افراد به خرید آن محصول تأثیر بگذارد.
- نحوه ارائه اطلاعات در مورد یک ریسک میتواند بر تمایل افراد به پذیرش آن ریسک تأثیر بگذارد.
- نحوه ارائه اطلاعات در مورد یک مسئله سیاسی میتواند بر نظر افراد در مورد آن مسئله تأثیر بگذارد.
راهکارهای مقابله با اثر قالب بندی:
- آگاهی از وجود این سوگیری شناختی اولین قدم برای مقابله با آن است.
- به دنبال اطلاعات مختلف و متنوع در مورد موضوع مورد نظر باشید.
- به نحوه ارائه اطلاعات توجه کنید و سعی کنید از سوگیریهای موجود در آن آگاه شوید.
- از روشهای تفکر انتقادی برای ارزیابی اطلاعات استفاده کنید.
سوگیری شناختی فکر گروهی (Groupthink)
سوگیری شناختی فکر گروهی نوعی سوگیری شناختی است که در آن، افراد در یک گروه، به دلیل تمایل به حفظ انسجام و همبستگی گروه، به طور غیرمنطقی تصمیمگیری میکنند. به عبارت دیگر، در این نوع سوگیری، میل به اجماع و همفکری در گروه، باعث میشود که افراد از تفکر انتقادی و بررسی دقیق اطلاعات خودداری کنند و در نتیجه، به تصمیماتی نادرست و غیرمنطقی برسند.
مثالی از سوگیری فکر گروهی:
فرض کنید یک گروه از مدیران در یک شرکت، در حال تصمیمگیری برای سرمایهگذاری در یک پروژه جدید هستند. در این شرایط، اگر اعضای گروه به دلیل ترس از طرد شدن یا به دلیل تمایل به حفظ روابط دوستانه با یکدیگر، از بیان نظرات مخالف خودداری کنند، احتمال اینکه گروه به یک تصمیم اشتباه برسد، افزایش مییابد.
نمونههای دیگر از سوگیری فکر گروهی:
- در تاریخ، نمونههای زیادی از جنگها و فاجعهها وجود دارد که به دلیل سوگیری فکر گروهی رخ داده است.
- در بسیاری از سازمانها، سوگیری فکر گروهی میتواند منجر به اتخاذ تصمیمات ضعیف و ناکارآمدی در انجام وظایف شود.
- در جلسات حل مسئله، سوگیری فکر گروهی میتواند مانع از یافتن راهحلهای خلاقانه و نوآورانه شود.
راهکارهای مقابله با سوگیری فکر گروهی:
- آگاهی از وجود این سوگیری شناختی اولین قدم برای مقابله با آن است.
- ایجاد فضایی امن و آزاد برای بیان نظرات مخالف در گروه
- تشویق اعضای گروه به تفکر انتقادی و بررسی دقیق اطلاعات
- تعیین یک رهبر بیطرف برای هدایت جلسات و جلوگیری از سلطه یک فرد بر گروه
- استفاده از روشهای مختلف برای جمعآوری اطلاعات و نظرهای مختلف
سوگیری منفینگری (Negativity Bias)
سوگیری منفینگری نوعی سوگیری شناختی است که در آن، افراد تمایل دارند به اطلاعات و رویدادهای منفی توجه بیشتری نشان دهند و آنها را به خاطر بسپارند. به عبارت دیگر، در این نوع سوگیری، ذهن ما به طور ناخودآگاه به دنبال اخبار، احساسات، خاطرات، رفتارها و افکار منفی میگردد و به آنها بیشتر از موارد مثبت اهمیت میدهد.
دلایل سوگیری منفینگری:
از دیدگاه تکاملی، توجه به خطرات و تهدیدها برای بقای انسان ضروری بوده است. به همین دلیل، مغز انسان به طور طبیعی به سمت اطلاعات منفی گرایش پیدا میکند.
انسانها به طور طبیعی از درد و رنج متنفر هستند. توجه به اطلاعات منفی میتواند به ما کمک کند تا از موقعیتهای ناخوشایند و خطرناک دوری کنیم.
رسانهها تمایل دارند به اخبار و رویدادهای منفی بیشتر توجه نشان دهند. این امر میتواند باعث شود که افراد تصور کنند که دنیا پر از اتفاقات منفی است.
نمونههای سوگیری منفینگری:
- افراد تمایل دارند به اخبار منفی در مورد جرم و جنایت، بیماری و بلایای طبیعی بیشتر توجه نشان دهند.
- افراد تمایل دارند خاطرات منفی را بیشتر از خاطرات مثبت به خاطر بسپارند.
- افراد تمایل دارند در مورد خودشان و آینده خود به طور منفی فکر کنند.
عواقب سوگیری منفینگری:
- سوگیری منفینگری میتواند منجر به اضطراب، افسردگی و سایر مشکلات سلامت روان شود.
- سوگیری منفینگری میتواند باعث شود که افراد از فرصتها و تجربیات جدید دوری کنند.
- سوگیری منفینگری میتواند روابط افراد با دیگران را به خطر اندازد.
راهکارهای مقابله با سوگیری منفینگری:
- آگاهی از وجود این سوگیری شناختی اولین قدم برای مقابله با آن است.
- به طور فعال به دنبال اطلاعات و تجربیات مثبت باشید.
- از تکنیکهای ذهنآگاهی برای تمرکز بر روی حال حاضر استفاده کنید.
- در مورد افکار و احساسات خود با یک فرد مورد اعتماد صحبت کنید.
- در صورت نیاز، از کمک تخصصی یک روانشناس یا مشاور استفاده کنید.
سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات (Recency Bias)
سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات، که به عنوان خطای تمرکز بر تازگی یا اثر تازگی نیز شناخته میشود، نوعی سوگیری شناختی است که در آن، افراد تمایل دارند به اطلاعات و رویدادهای اخیر، توجه بیشتری نشان دهند و آنها را در قضاوتها و تصمیمگیریهای خود، پررنگتر از اطلاعات و رویدادهای قدیمیتر در نظر بگیرند. به عبارت دیگر، در این نوع سوگیری، ذهن ما به طور ناخودآگاه به دنبال تازهترین اخبار، تجربیات و اطلاعات است و به آنها بیش از موارد قدیمیتر، اعتبار میدهد.
مثالی از سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات:
فرض کنید در حال بررسی دو رستوران برای شام هستید. رستوران اول دارای نظرات مثبت و منفی متعددی در طول سالها است، اما رستوران دوم فقط چند نظرات مثبت جدید دارد. در این شرایط، احتمال اینکه شما به دلیل تمرکز بر آخرین اطلاعات، رستوران دوم را انتخاب کنید، بیشتر است.
نمونههای دیگر از سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات:
- افراد تمایل دارند به اخبار و اطلاعات روز، بیشتر از اخبار و اطلاعات قدیمیتر توجه نشان دهند.
- افراد تمایل دارند در هنگام خرید، به جدیدترین محصولات، بیشتر از محصولات قدیمیتر توجه نشان دهند.
- افراد تمایل دارند در هنگام سرمایهگذاری، به عملکرد اخیر بازار، بیشتر از عملکرد بلندمدت آن توجه نشان دهند.
عواقب سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات:
- سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات میتواند منجر به تصمیمگیریهای نادرست شود.
- سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات میتواند منجر به از دست دادن فرصتها شود.
- سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات میتواند منجر به پشیمانی در آینده شود.
راهکارهای مقابله با سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات:
- آگاهی از وجود این سوگیری شناختی اولین قدم برای مقابله با آن است.
- به دنبال اطلاعات و تجربیات متنوع و متعادل از گذشته و حال باشید.
- به طور فعال به دنبال اطلاعات و شواهدی باشید که با نظر فعلی شما تناقض دارند.
- از روشهای تفکر انتقادی برای ارزیابی اطلاعات و تجربیات استفاده کنید.
اثر هزینهی هدر رفته (Sunk Cost Effect)
اثر هزینهی هدر رفته، که به عنوان مغلطهی هزینهی هدر رفته یا خطای هزینهی غرق شده نیز شناخته میشود، نوعی سوگیری شناختی است که در آن، افراد تمایل دارند به دلیل سرمایهگذاری و هزینهی زمانی و مالی که در یک کار یا پروژه انجام دادهاند، به ادامهی آن کار، حتی زمانی که آن کار به وضوح غیرمنطقی یا ناموفق است، تمایل نشان دهند. به عبارت دیگر، در این نوع سوگیری، ذهن ما به طور ناخودآگاه به دنبال توجیه هزینههای انجام شده است و به همین دلیل، از رها کردن کار یا پروژه، حتی زمانی که ضرورت آن واضح است، امتناع میکند.
مثالی از اثر هزینهی هدر رفته:
فرض کنید شما برای دیدن یک فیلم بلیط گرانقیمت خریداری کردهاید. با وجود اینکه پس از 30 دقیقه از شروع فیلم، متوجه میشوید که از آن لذت نمیبرید، به دلیل هزینهای که برای بلیط انجام دادهاید، تا پایان فیلم در سینما میمانید.
نمونههای دیگر از اثر هزینهی هدر رفته:
- افراد تمایل دارند به ادامهی یک رابطهی عاطفی ناموفق، به دلیل زمانی که در آن رابطه صرف کردهاند، ادامه دهند.
- افراد تمایل دارند به ادامهی یک پروژهی کاری ناموفق، به دلیل هزینهی زمانی و مالی که در آن پروژه انجام دادهاند، ادامه دهند.
- افراد تمایل دارند به سهام یا سرمایهگذاری ناموفق، به دلیل هزینهی مالی که در آن انجام دادهاند، ادامه دهند.
عواقب اثر هزینهی هدر رفته:
- اثر هزینهی هدر رفته میتواند منجر به از دست دادن فرصتها شود.
- اثر هزینهی هدر رفته میتواند منجر به اتلاف منابع (زمان، پول و انرژی) شود.
- اثر هزینهی هدر رفته میتواند منجر به اضطراب، افسردگی و سایر مشکلات
راهکارهای مقابله با اثر هزینهی هدر رفته:
- آگاهی از وجود این سوگیری شناختی اولین قدم برای مقابله با آن است.
- به طور فعال به دنبال شواهد و اطلاعات جدید باشید که نشان میدهد ادامهی کار یا پروژه، منطقی نیست.
- هزینههای آینده را در نظر بگیرید.
- به احساسات خود توجه کنید و اجازه ندهید که احساسات شما بر قضاوت شما غلبه کند.
- در صورت نیاز، از کمک تخصصی یک مشاور یا روانشناس استفاده کنید.
سوگیری بازماندگی (Survivorship Bias)
سوگیری بازماندگی نوعی خطای منطقی است که در آن تمرکز بر روی افراد یا چیزهایی است که از یک فرایند گزینش عبور کردهاند و نادیده گرفتن مواردی که از آن فرایند عبور نکردهاند، ولی معمولاً به چشم نمیآیند، رخ میدهد.
مثالی از سوگیری بازماندگی:
فرض کنید در جنگ جهانی دوم، نیروی هوایی آمریکا در تلاش بود تا علل سقوط هواپیماهای خود را پس از حمله ارتش آلمان بررسی کند. در این بررسی، نیروی هوایی فقط هواپیماهایی را که از مأموریتهای خود جان سالم به در برده بودند، مورد بررسی قرار میداد و قسمتهای آسیبدیده آنها را علامتگذاری میکرد تا در آینده، آن قسمتها را در هواپیماها تقویت کند. اما این روش نتوانست در کاهش تعداد هواپیماهای سقوطکرده، تأثیر قابل توجهی داشته باشد.
تا اینکه یک آمارشناس به نام “والد” به این موضوع پی برد که نیروی هوایی فقط به هواپیماهایی که از مأموریتها برگشتهاند، توجه میکند. در حالی که هواپیماهایی که در اثر اصابت گلوله سقوط کردهاند، به دلیل عدم دسترسی، قابل بررسی و ارزیابی نیستند.
والد پیشنهاد کرد که به جای تمرکز بر نقاط آسیبدیده در هواپیماهای بازگشته، نقاطی که اصلاً مورد اصابت گلوله قرار نگرفتهاند، بررسی و تقویت شوند. زیرا این نقاط، در هواپیماهای سقوطکرده، احتمالاً نقاطی هستند که اگر مورد اصابت گلوله قرار میگرفتند، منجر به سقوط هواپیما میشدند.
نمونههای دیگر از سوگیری بازماندگی:
- تمرکز بر روی کارآفرینان موفق و نادیده گرفتن کارآفرینانی که شکست خوردهاند.
- تمرکز بر روی سهامهای موفق در بازار بورس و نادیده گرفتن سهامهایی که با افت قیمت مواجه شدهاند.
- تمرکز بر روی افراد مشهور و ثروتمند و نادیده گرفتن افراد عادی.
عواقب سوگیری بازماندگی:
- سوگیری بازماندگی میتواند منجر به نتیجهگیریهای غلط و خوشبینانه شود.
- سوگیری بازماندگی میتواند منجر به تصمیمگیریهای نادرست شود.
- سوگیری بازماندگی میتواند منجر به عدم درک صحیح واقعیت شود.
راهکارهای مقابله با سوگیری بازماندگی:
- آگاهی از وجود این سوگیری اولین قدم برای مقابله با آن است.
- جستجوی اطلاعات و شواهد در مورد موارد شکستخورده و نادیدهگرفتهشده.
- تفکر انتقادی در مورد اطلاعات و شواهد موجود.
- مشورت با افراد متخصص و باتجربه.
تاثیر سوگیری شناختی بر تجزیه و تحلیل داده ها
برای جلوگیری از سوگیری شناختی، باید ابتدا درک کنیم که چگونه این نوع سوگیری میتواند تجزیه و تحلیل دادههای پیچیده را تحت تأثیر قرار دهد. اگرچه ابزارهای تجزیه و تحلیل داده در فرآیندهای تصمیمگیری مدیران کمک میکنند، اما انسان همچنان باید دادههایی را که باید تجزیه و تحلیل شوند، انتخاب کند.
از این رو، مدیران کسب و کار باید آگاه باشند که سوگیریهای شناختی میتوانند در انتخاب دادهها تأثیر گذار باشند و منجر به تداخل در تحلیلهای پیشبینی و پیشنهادی ابزارهای دیجیتالی شوند. این آگاهی به آنها کمک میکند تا در فرآیند تصمیمگیریشان، از تأثیرات سوگیری شناختی در انتخاب و استفاده از دادهها، کاسته و دقت و صحت تحلیلهای خود را افزایش دهند.
در طول تاریخ، تحلیلگران به طور مکرر متوجه شدهاند که استفاده از مدلهای پیشبینی بدون بررسی دقیق و کامل دادههای مورد استفاده، میتواند باعث سوگیری شناختی و نتایج نادرست شود. برای مثال، در انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده در سال ۲۰۱۶، بسیاری از کارشناسان نظرسنجی و پیشبینیکنندگان به طور غیردقیق پیشبینی کردند که هیلاری کلینتون برنده خواهد شد، اما این پیشبینیها به دلیل سوگیریهای شناختی و استناد به دادههای ناقص و ضعیف نظرسنجی، به نتایج نادرستی منجر شدند.
این اتفاق نشان میدهد که برای جلوگیری از این نوع سوگیری، تحلیلگران باید به دقت دادهها را بررسی کرده و از مدلهای پیشبینی با دقت بالا استفاده نمایند تا از بروز خطاهایی که ممکن است به دلیل سوگیری شناختی رخ دهد، جلوگیری کنند.
سوگیری شناختی چگونه بر فکر ما تاثیر میگذارد؟
تبادل اطلاعات دقیق یا استخراج حقایق برای افراد متعصب دشوار است زیرا سوگیری شناختی تفکر انتقادی را مختل میکند و ممکن است منجر به تداوم تصورات نادرست یا دریافت اطلاعات نادرست شود که به دیگران آسیب میرساند. وقتی که فرد درگیر سوگیری است، به جای بررسی دقیق اطلاعاتی که ممکن است ما را به نتیجهی دقیقتری برساند، به سمت اطلاعاتی که ممکن است ناخوشایند یا ناراحتکننده باشند متمایل میشود.
این امر میتواند باعث شود که افراد از بررسی موضوعاتی که باعث نگرانی یا ناخوشایندی شود، اجتناب کنند و در نتیجه اطلاعات لازم برای اتخاذ تصمیمات صحیح را از دست بدهند. همچنین، سوگیریها ممکن است باعث شوند که الگوها یا ارتباطاتی بین ایدهها را تصور کنیم که واقعیتاً وجود ندارند و این ممکن است به تصمیمات نادرست منجر شود. از این رو، ضروری است که افراد آگاهی کافی در خصوص سوگیریهای خود داشته باشند و تلاش کنند تا در فرآیند تصمیمگیری، از تحلیل منطقی و دقیق دادهها بهرهمند شوند.
چگونه می توانیم سوگیری شناختی را کاهش دهیم؟
آگاه باشید: برای جلوگیری از تأثیر سوگیری شناختی بر روی تفکر و تصمیمگیری، اولین گام این است که به وجود آن آگاه شوید. تفکر انتقادی اینکه تعصب را به چالش بکشد. با آگاهی از عواملی که میتوانند شیوهی ما درک، تجربه یا یادآوری مسائل را تغییر دهند، ما میتوانیم در هنگام ارزیابی یا دادن نظر دربارهی هر موضوع یا مسأله، اقدامات بیشتری انجام دهیم. از طریق این آگاهی، میتوانیم با تعدیل اثرات سوگیری شناختی و بهبود تفکر خود، به تصمیمگیریهای بهتری دست پیدا کنیم.
باورهایتان را به چالش بکشید: یکی از بهترین راهها برای کاهش سوگیری شناختی، مقابله با باورهای خود است. زمانی که متوجه میشوید که تفکرتان به شدت مغرضانه است و ممکن است تصمیمگیریهای نادرست را به دنبال داشته باشد، به چالش بکشید. این کار بهویژه در هنگام دریافت اطلاعات جدید مفید است. با انجام این کار، میتوانید دانش و درک خود را گسترش داده و اطلاعات بیشتری در مورد موضوع به دست آورید.
به عبارت دیگر، با مطرح کردن سوالاتی مثل “آیا باورهای من بر اساس اطلاعات کافی و قابل اعتماد است؟” یا “آیا ممکن است دیدگاهی دیگر وجود داشته باشد که من نادیده گرفتهام؟” میتوانید به تحلیل بهتری از وضعیت برسید و تصمیمات خود را بر پایه اطلاعات واقعیتری بگیرید.
یک رویکرد کورکورانه را امتحان کنید: پژوهشگران برای کاهش میزان سوگیری در مطالعات علمی یا گروههای کانونی، اغلب به استفاده از روشهای کورکورانه روی میآورند. در این روش، افراد محدودیتهایی در دریافت اطلاعات تأثیرگذار دارند تا در تصمیمگیریهایشان کمتر تحت تأثیر آن اطلاعات قرار گیرند.
به عبارت دیگر، این رویکرد میتواند شامل استفاده از تکنیکهایی مانند رندومایز شدهسازی در ارائه اطلاعات یا محدود کردن دسترسی به اطلاعات توسط افراد باشد. این روشها کمک میکنند تا اطلاعات وارد شده به تصمیمگیریها کاهش یابد و فرصتی برای تفکر و انتخاب مستقل بیشتر فراهم شود. این امر میتواند بهطور قابل توجهی از سوگیری شناختی جلوگیری کرده و دقت تصمیمگیریها را افزایش دهد.
تکنیک هایی برای جلوگیری از سوگیری شناختی در تصمیمات
بهدنبال راههایی بگردید که از طریق آنها بتوانید آنچه را که فکر میکنید، به چالش بکشید. برای این کار، میتوانید اطلاعات مورد نیاز خود را از مجموعهای گسترده از منابع جستجو کنید، از جمله کتب، مقالات علمی، وبسایتهای معتبر و منابع دیگر. سپس سعی کنید این اطلاعات را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دهید و نقد کنید.
مطالعه مطالب از منابع مختلف به شما کمک میکند تا دیدگاههای متنوعی را در مورد موضوع خود داشته باشید و از تنوع دیدگاهها برای بهترین تصمیمگیریها استفاده کنید. این روش میتواند به شما کمک کند تا بهطور کامل از سوگیری شناختی جلوگیری کرده و دیدگاه منطقیتر و گستردهتری نسبت به مسائل پیدا کنید.
در مورد افکار خود با دیگران صحبت کنید و گروهی از افراد قابل اعتماد را دور خود جمع کنید. با این کار، میتوانید از دیدگاههای متفاوت اطرافیان خود آگاه شوید و از شنیدن دیدگاههای مخالفشان نترسید. همچنین، به دنبال افراد یا منابع اطلاعاتی باشید که دیدگاههای شما را به چالش بکشند و به شما کمک کنند تا از زوایای مختلف به مسائل نگاه کنید. این ارتباطات میتوانند به توسعه دیدگاههای شما کمک کرده و به شما امکان پذیرش و درک دیدگاههای جدید را فراهم کنند.
برای اجتناب از عجله در تصمیمگیری، به سابقهی خود در زمینهی تصمیمگیری فکر کنید و بررسی کنید که چه میزان در گذشته، به تصمیمهای شتابزده روی آوردهاید. با این کار، میتوانید از تجربیات گذشتهتان در این زمینه استفاده کنید و فرصت بیشتری برای تصمیمگیری آهستهتر را در نظر بگیرید.
در صورتی که احساس کردید که تحت فشار قرار گرفتهاید و نیاز به گرفتن تصمیم فوری دارید، بهتر است زمان بیشتری را برای بررسی و ارزیابی وضعیت در نظر بگیرید و از تصمیم گرفتن در شرایط فشار، خودداری کنید. این اقدام میتواند به شما کمک کند تا تصمیمات بهتر و متعادلتری بگیرید و از اثرات منفی عجله در تصمیمگیری جلوگیری کنید.
در تصمیمگیریهای خود، باید به وضعیت مورد نظر که در آن قصد تصمیمگیری دارید، دقت کنید و افراد مرتبط با آن را بدون اینکه قبل از آن قضاوت کنید، مورد بررسی قرار دهید. برای درک بهتر دلایل و چرایی رفتارهای دیگران، از همدلی و توجه به نیازها و احساسات آنها استفاده کنید. به این ترتیب، میتوانید با دقت به وضعیتی که در آن در حال تصمیمگیری هستید، نگاه کنید و از اطلاعات بیشتری در مورد آن به دست آورید. این رویکرد به شما کمک میکند تا از دیدگاههای متنوع دیگران استفاده کرده و به تصمیمات بهتری دست یابید، زیرا که به این ترتیب از تحلیل شخصی و توجه به جزئیات بیشتری در فرآیند تصمیمگیری میتوانید بهره ببرید.