حتما برای شما هم پیش آمده که در محیط کار باید با فردی در ارتباط باشید و یا یکی از اعضای خانواده شماست که قصد دارید با او آشتی کنید. به هر حال شما تصمیم دارید تا مشکلات ناسازگاری مربوط به او را خنثی کنید چرا که شما به دنبال حال خوب هستید. ما در این بخش از مجله عملی برنا اندیشان تصمیم داریم تا با شما عزیزان در رابطه با یکی از موضوعاتی که ممکن است برای بسیاری از ما در زندگی رخ دهد گفتگو کنیم و در ادامه مقاله هم به نکات درمانی در این خصوص اشاره نماییم، موضوعی که قصد داریم تا راجع به آن با شما گفتگو کنیم احساس درمان حس تنفر نسبت به دیگران و علل آن است که به ما کمک می کند بتوانیم احساس خوبی نسبت به خودمان داشته باشیم.

راهنمای مطالعه مقاله نمایش

چرا از دیگران متنفریم؟

روانشناسان معتقدند وقتی که شخصی از شما بدش می آید این به این معناست که در واقع او از خودش بدش می آید و دبی فورد نیز در کتاب نیمه تاریک وجود چنین موردی را بیان می کند که وقتی ما از یک ویژگی شخصیتی فردی دیگر متنفریم در واقع به این دلیل است که ما هم آن ویژگی را به شکل های مختلفی در خودمان داریم و به همین دلیل از آن شخص بدمان می آید و شاید هم دلیلش را ندانیم، البته باید اشاره شود که همیشه شما نمی توانید متوجه آن ویژگی شوید و در بسیاری از موارد باید اشتراکات را کشف کنید تا متوجه شوید که مشابه آن ویژگی چه چیزی در شخصیت شما وجود دارد که باعث می شود تا حس بدی نسبت به آن فرد داشته باشید.

درمان حس تنفر نسبت به دیگران

حال وقتی فردی از خودش بدش می آید و حس خوبی نسبت به خودش ندارد باید به دنبال دلایلی از جمله عدم عشق به خود و یا کمبود عزت نفس در فرد بگردیم به این معنا که آن فرد از خودش بیزار است چون حرمت نفس ندارد و اعتماد به نفسش شرطی است و همچنین او توانایی عشق ورزیدن را ندارد.

پیشنهاد ویژه : کارگاه روانشناسی حرمت نفس از دکتر هلاکویی

و همین موارد باعث می شود تا دنیا برایش سیاه گردد و دیگر لذتی نسبت به زندگی نداشته باشد و همیشه حالش بد باشد. اگر متوجه شدید که فردی بی دلیل با شما بد رفتاری می کند در بیشتر موارد به دلایلی که در ادامه برایتان می آوریم خواهد بود.

او فکر می کند که شما از او متنفرید

ممکن است به هر دلیلی آن شخص فکر کند که شما از او متنفرید، اکثر افرادی که از عزت نفس پایینی برخوردارند چنین مشکلی را دارند که وقتی به هر دلیلی شخصی به آن ها بی توجهی می کند احساس می کنند که او از آن ها متنفر است، برای مثال ممکن است او به خرید برود و مغازه دار که او را می شناسد و از قدیم هم با هم آشنا بودند به هر دلیلی نسبت به او بی توجهی کند و اصلا هم ارتباطی به آن شخص نداشته باشد، به عنوان مثال ممکن است که آن فرد فروشنده به دلیل مشکلات شخصی حواسش نبوده و به او سلام نکرده و یا کمی با توجهی با او برخورد کرده باشد، حال او این رفتار را به عنوان تنفر تعبیر می کند و با خود می گوید که آن شخص از من متنفر است و یا حتی در شبکه های اجتماعی که بسیار گسترش پیدا کرده است هم وضع به این صورت است که شما برای کسی پیامی می فرستید ولی او به هر دلیلی جواب شما را نمی دهد و یا دیر جواب می دهد و اصلا هم منظورش این نبوده که از شما بدش می آید برای مثال ممکن است او ندادند که باید جواب تشکر را داد و یا هر نمونه دیگری که فکرش را بکنید حال شما ممکن است دچار این حس شوید که آن شخص از من بدش می آید پس نتیجه می گیرید که من هم از او متنفرم که این وضعیت زمانی به انسان ها دست می دهد که فرد از عزت نفس پایینی برخوردار باشد و خود را محتاج دوست داشتن دیگران بداند.

شما برای آن فرد تهدید محسوب می شوید

هر فردی که عزت نفس پایینی داشته باشد، همواره حسادت یکی از ویژگی ها جدایی ناپذیر شخصیت اوست و در صورتی می تواند از حسادت خلاص شود که بر روی بهبود عزت نفسش کار کند. حتی ممکن است زمانی که شما را می بینید یاد مسائلی بیفتد که احساس کمبود می کند و چون خودش از آن ها بی بهره است و نمی تواند به آنها دست یابد در ذهنش برای آن که احساس های کمبودی که با دیدن شما به او دست می دهد را جبران کند از طریق نسبت دادن ویژگی های منفی و ناپسند به شما از شما متنفر می شود و این روند باطل را برای همه انسان ها به کار می برد.

پیشنهاد ویژه : کارگاه روانشناسی مثبت گرا به صورت کامل

از خصلت های شما بدش می آید

همانطور که در مورد قبل بیان کردیم او از شما متنفر است زیرا شما او را یاد چیزهایی می اندازید که او از آن ها بی بهره است ولی چون او عزت نفس پایینی دارد به صورت ناخودآگاه از شما متنفر می شود و یا مانند موارد ابتدایی که به آن ها اشاره کردیم، او از خصلت های شما بیزار است زیرا که خودش هم آن خصلت های بد را دارد.

حال باید برای رهایی از این مشکل چه کار کنیم؟

متخصصین روانشناسی معتقدند که وقتی شخصی برای ما احترام قائل است و ما را دوست دارد اگر ما از او بیزار باشیم خیلی موضوعی پیچیده و دشواری است. برای مثال آیا تا به حال تجربه این را داشته اید که فردی شما را تشویق کند ولی شما از او متنفر باشید و یا حتی در رابطه با موضوعی با شما مشورت کند و شما در فکر فرو بروید که چرا من نسبت به او حس تنفر داشتم و اصلا فکرم درست نبوده و آن شخص آنقدر ها هم بد نبوده و باید در فکرم تجدید نظر کنم این موارد زمانی به وجود می آید که آن شخص ما را تشویق کند و به ما احترام بگذارد و ما نیز در مقابل چنین رفتاری همین کارها را خواهیم کرد و تمامی آن افکار تنفر و بیزاری را از خودمان دور می کنیم.

برقراری احترام متقابل

اولین قدم برای رهایی از افکار تنفر و بیزاری نسبت به یک شخص این است، به فردی که دوست مشترک شما و آن شخص است بگویید که چقدر او را دوست دارید و از این که او دوست شماست احساس افتخار می کنید و بابت تمام کمک هایش از صمیم قلب از او ممنون هستید، وقتی شما چنین کاری را انجام می دهید و خبرش به گوش او می رسد باعث می شود تا خیلی سریع مهر شما در دل آن شخص جا بگیرد و بسیار خوشحال خواهد شد که شما در مورد او چنین حرف هایی را زده اید و به گونه ای او را سربلند کرده اید. نکته ای که بسیار مهم است و لازم است تا به آن اشاره کنیم این است که همواره ما به سمت افرادی گرایش پیدا می کنیم که از بسیاری از جهات به هم شبیه باشیم و اشتراکات زیادی باهم داشته باشیم. برای مثال از نظر سلیقه، عقاید، باور و بسیاری دیگر از ویژگی هایی که باعث می شود تا ما به سمت هم جذب شویم پس بنابراین تلاش کنید تا مواردی که بین شما مثبت است را پیدا کنید چرا که موارد منفی باعث می شود تا در ذهن فرد خاطرات منفی نمایان شود.

اجازه دهید او هم به شما کمک کند

پژوهشگران علم روانشناسی بر این باورند که وقتی ما خودمان را وقف کسی می کنیم و برایش وقت و انرژی می گذاریم باعث می شود بیشتر به او توجه کنیم و احساس وابستگی و نزدیکی به او داشته باشیم. یعنی وقتی به او کمک می کنیم و یا چیزی را به او می دهیم احساس تسلط و استقلال در ما ایجاد می شود و همین کار باعث می شود تا احساس خوبی نسبت به خود، دیگران و دنیای پیرامونمان داشته باشیم.

بگذارید تا او نقص ها و کاستی های شما را ببیند

تحقیقات روانشناسی نشان می دهد که وقتی ما بخواهیم کسی به ما علاقه مند باشد تمام سعی مان را می کنیم تا خودمان را در نظرش بزرگ جلوه دهیم. حال نکته ای که از این تحقیقات می توانیم به دست آوریم این است که اگر شخصی نسبت به شما احساس تهدید می کند بهترین کار به نظر شما چیست؟ بله درست حدس زدید این است که به او اجازه دهید تا نقص و کاستی ها شما را ببیند و همین کار باعث می شود تا نشان دهد که شما فردی قابل اعتماد و صادق هستید و تواضع از جمله ویژگی های بارز شخصیت شماست و وقتی که او احساس کند که هر فردی کاستی های مربوط به خودش را دارد باعث می شود تا بداند که هیچکس کامل نیست و تمام این نکاتی که ذکر شد شخصیت ناسازگار شخص را خنثی کرده و احساس بیزاری و تنفر او را از بین می برد و به جای احساسات منفی در او احساسات مثبت و سالم شکل می گیرد.

سخن پایانی

همانطور که اشاره کردیم یک شخص زمانی از شما متنفر است که احساس کند شما نیز از او متنفر هستید و یا به هر دلیلی شما را برای خودش یک تهدید به حساب آورد و شما باعث می شوید تا او احساس کند که چه خصلت هایی را دارد و یا چه کمبودهایی دارد. تمام این موارد را گفتیم تا بیان کنیم که شما باید کاری کنید تا آن شخص نسبت به خودش احساس خوبی پیدا کند و عزت نفسش بهبود پیدا کند. اگر شما او را تشویق کنید و خودتان را همانگونه که هستید به او نشان دهید باعث می شود تا احساس خوبی بین شما رد و بدل شود و آن شخص به این نتیجه می رسد که شما باعث شده اید تا احساس خوبی در او شکل بگیرد و به طور کامل تفکرش راجع به شما تغییر خواهد کرد. بنابراین لازم است تا ما با هنر و علم روانشناسی به دیگران کمک کنیم که عزت نفسشان بهبود یابد که به دنبال آن به صورت خودکار حال خوب در آنها ایجاد خواهد شد.