میرچا الیاده (نام کامل: Mircea Eliade)، در تاریخ ۱۹۰۷ در شهر بخارست، پایتخت رومانی، متولد شد و در سال ۱۹۸۶ درگذشت. وی یکی از مشهورترین اسطورهشناسان و محققان دینی بود.
وقتی وی هنوز در دبیرستان درس میخواند، علاقهٔ خود را به علوم شیمی و زیستشناسی نشان داد. اما در سن هفده سالگی، با خواندن کتاب “شاخهٔ زرین” نوشتهٔ جیمز فریزر به زبان انگلیسی، علاقهاش به مباحث دینی و اسطورهشناسی بیشتر شد. به علاوه، وی زبانهای ایتالیایی و فارسی را نیز آموخت.
بعد از اخذ مدرک کارشناسی از دانشگاه بخارست، به هند سفر کرد تا در دانشگاه کلکته تحصیلات خود را ادامه دهد. در این دانشگاه، به مطالعهٔ زبان سانسکریت و آثار مرتبط با شرقشناسی، دینشناسی و اسطورهشناسی پرداخت. سپس مدرک دکترا را دریافت کرد و به عنوان استاد به دانشگاه سوربن در پاریس فراخوانده شد.
در سال ۱۹۵۲، مجموعهای از گفتگوهای او با روانشناس برجسته کارل یونگ منتشر شد. این مجموعه به نام “ملاقاتهای با یونگ” شناخته میشود و در آن به بحث دربارهٔ مسائل دینی، روانشناسی و اسطورهشناسی پرداختهاند. متاسفانه، میرچا الیاده در سال ۱۹۸۶ درگذشت، اما میراث بزرگی از آثار دینی و فرهنگی را به جامعهٔ جهانی ترک کرد. در این قسمت از مجله علمی برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای کامل در مورد بیوگرافی میرچا الیاده را در اختیار شما افراد علاقه مند به مردم شناسی قرار دهیم.
زندگی و تحصیل میرچا الیاده
میرچا الیاده در ماه مارس سال ۱۹۰۷ در شهر بخارست، پایتخت کشور رومانی، به دنیا آمد. او تحصیلات دانشگاهی خود را بخشی از آن را در همان شهر انجام داد. پس از مدتی، به دورانی به مدت چهار سال در هند سفر کرد و در آنجا به مطالعهٔ عمیق در زمینهٔ فلسفه، ادیان، و فرهنگ هند، بهخصوص مباحث مرتبط با یوگا و زبان سانسکریت پرداخت. این تجربه علاقهاش به مطالعهٔ ادیان و فرهنگهای مختلف را گسترش داد.
پس از اتمام دورهٔ تحصیلی خود در هند، به رومانی بازگشت و در سال ۱۹۳۰ تز دکترای خود را با موضوع تاریخ تطبیقی فنون یوگا در دانشگاهی در این شهر اخذ کرد. در سال ۱۹۳۶، پایاننامهٔ او منتشر شد. علاوه بر تحصیلات دانشگاهی، او به تدریس در دانشگاه بخارست مشغول شد و مقالات متعددی در حوزههای مختلفی از جمله تاریخ، مقایسه ادیان، فولکلور، و همچنین داستانهای جذاب نگارش کرد. او تنها در زمینهٔ تحصیلات دانشگاهی فعالیت نکرد، بلکه با تلاشهای فراوان خود در انتشار اطلاعات و دانش در زمینههای مختلف به جامعهشناسانه خدمت رسانی کرد.
همچنین پیشنهاد می شود به کارگاه فلسفه دین مراجعه فرمایید. در دههٔ ۱۹۴۰، میرچا الیاده وارد فعالیتهای فرهنگی در شهر لندن شد و در سال ۱۹۴۱ به شهر لیسبون منتقل شد. در این دوران، او فعالیتهای متعددی را در زمینهٔ فرهنگ و دانش انجام داد.
پس از دعوت پروفسور ژرژ دومزیل، میرچا الیاده در سال ۱۹۴۵ به تدریس درس تاریخ ادیان در کلاس آزاد مدرسهٔ تتبعات عالیه پرداخت. این تجربه تدریس برای وی مهم و مفید بود و به اشتراکگذاری دانش و تخصص خود در زمینهٔ تاریخ ادیان پرداخت.
در همان سال، به دعوتی از انجمن آسیایی پاریس، به عضویت در این انجمن پیوست. این انجمن یک فرصت مناسب برای ایجاد تبادلهای دانشی و فرهنگی بین اعضا از مناطق مختلف جهان فراهم میکرد.
در طول این دوره، میرچا الیاده ملاقاتها و گفتگوهای متعددی با شخصیتهای مهم رومانیاییِ مقیم در پاریس داشت. این شخصیتها شامل نامهایی همچون الناوکه رسکو، امیل چوران، اوژن یونسکو و جورجه انسکو بودند. این ملاقاتها و گفتگوها به او فرصتی برای انتقال دانش و تجربیات خود و همچنین به اشتراکگذاری ایدهها با همتایان و همکاران دانشگاهی ارائه میدادند.
بعد از پایان جنگ جهانی دوم، میرچا الیاده سفری به شهر پاریس آغاز کرد. در این شهر، به تدریس در دانشگاه سوربن پرداخت و پس از آن، در دانشگاههای معتبر اروپایی دیگر نیز تدریس نمود. این مرحله از زندگی وی به یک دورهٔ فعالیت پربار و مفید در حوزهٔ آموزش و تدریس تبدیل شد.
در این مدت، وی در همکاری با مجلات نقدی و تخصصی در حوزههای متنوعی از جمله تاریخ ادیان، کمپروندر، و پارو فعالیت داشت. این تعاملات با مجلات نقدی نشان از تنوع علاقههای و تخصصهای وی دارد که به ترسیم یک تصویر کاملتر از دامنهٔ دانشی و فرهنگی او کمک میکرد.
یکی از دورههای مهم در زندگی و تدریس میرچا الیاده، با دعوت از یواخیم واخ، استاد دانشگاه شیکاگو، به آمریکا بود. این دعوت نشان از تاثیر و شهرت بینالمللی وی در زمینهٔ تاریخ ادیان و مطالعات مذهبی داشت. وی به آمریکا رفت و در بخش تاریخ ادیان به تدریس پرداخت، که این تجربهای جدید در مسیر حرفهای وی بود که به افزایش تبادل دانش و تجربیات میان محققان و دانشجویان آمریکایی کمک کرد.
کنفرانس های میرچا الیاده
میرچا الیاده در مسیر حرفهای خود در نقش یک محقق و اساتید مطرح، در طی دوران مختلفی در کنفرانسهای معتبر و جلسات مختلف حضور پیدا کرد و به تلاشهای بیوقفهای برای انتقال دانش و انگیزه به جامعهٔ علمی و فرهنگی ادامه داد.
منهای کنفرانسها و جلسات محلی، او در محافل بینالمللی نیز سخنرانیهای زیادی داشت. از این میان میتوان به موارد زیر اشاره کرد: او در ژانویهٔ ۱۹۵۰ در کلژ فرانسه دربارهٔ ساختار اسطوره در دنیای مدرن سخنرانی داشت. در مارس همان سال، در رم نیز دربارهٔ شمنیزم و تانتریسم در انستیتو اورینتال به دعوت توچی سخنرانی ارائه کرد. در سپتامبر ۱۹۵۰ در کنگرهٔ بینالمللی تاریخ ادیان در آمستردام شرکت نمود و در سال ۱۹۵۵ در کنگرهٔ بینالمللی شرقشناسی مونیخ حضور داشت.
علاوه بر این، او در کنفرانسها و جلسات دیگری نیز شرکت کرد که جمع آوری آنها نشان از تنوع و گستردگی تخصصهای وی دارد. این فعالیتها باعث ارتقاء نهتنها شهرت وی در محافل علمی جهانی شد، بلکه به تبادل دانش و تجربیات میان جامعهٔ محققان و دانشجویان برتر از سرزمینهای مختلف کمک کرد.
افتخارات علمی
در سال ۱۹۶۴، میرچا الیاده توانست از طرف دانشگاه شیکاگو به افتخاری عنوان استاد خدمات ممتاز “سیول ال. آیوری” معتبر شد. این افتخار به وی نشان از تقدیر دانشگاه از نقش وی در ترویج دانش و فهم بهتر از جنبههای مختلف علمی داشت.
در سال ۱۹۶۶، او دکترای افتخاری از دانشگاه ییل را به عنوان تجلی از ارزشهای دانشگاهی و علمی دریافت کرد. این دستاورد تأکید بر شهرت و اعتبار علمی و پژوهشی وی در میان جامعهٔ علمی داشت.
برجستهترین افتخارات علمی و تجلیلهای میرچا الیاده شامل دریافت مدال طلای جایزهٔ فرهنگ مسیحی از دانشگاه ویندسور در کانادا، دریافت دکترای افتخاری از ریپون کالج در سال ۱۹۶۹، و عضویت در آکادمی بریتانیا در سال ۱۹۷۰ بود. این تجلیلها بهوضوح به ارزش علمی و تأثیرگذاری وی در حوزهٔ دانش اشاره دارند.
از سال ۱۹۷۰ به بعد، میرچا الیاده توانست دکترای افتخاری از دانشگاهها و مراکز معتبر علمی متعددی را دریافت کند. این لیست شامل نامهای مهمی از جمله کالج بوستون، کالج حقوق سیل فیلادلفیا، کالج اولبرین، آکادمی بلژیک، دانشگاه سوربن، و دریافت کمن لوژیون دونور از دانشگاه سوربن نیز میشود. این تجلیلها نشان از تاثیرگذاری و ارتقاء فرهنگ علمی و فرهنگی وی در دانشگاهها و مؤسسات علمی برجسته در سطح جهانی دارد.
در طی دههٔ آخر عمر خود، میرچا الیاده به طرحریزی و نظارت مستمر بر تألیف و تدوین دائرهالمعارف دینی مشغول بود. این پروژه بزرگ برای او به یک نماد از تفکر و پژوهش عمیق در زمینهٔ دین و مذهب تبدیل شده بود. او بر آن کار کرد تا به عنوان یک ارث فرهنگی و دانشی برای نسلهای آینده باقی بماند.
پس از مدتی تلاش مداوم، تدوین دائرهالمعارف تکمیل شد و پیشگفتاری توسط او نیز بر آن افزوده شد. متأسفانه، پس از مدت کوتاهی از تکمیل این اثر بزرگ، در تاریخ ۱۴ آوریل ۱۹۸۶، او به دلیل سکتهٔ مغزی دچار بحران جدی شد که به عنوان یک رخداد ناگوار زندگیاش نمایانگر شد. وی در نهایت در تاریخ ۲۲ آوریل همان سال درگذشت.
این دائره المعارف به زبان انگلیسی در ۱۶ مجلد به انتشار رسید و حدود هشت هزار صفحه تشکیل میداد. این اثر فراوانی از مقالات بیش از ۲۷۵۰ مقاله و تلاشهای بیش از ۱۴۰۰ پژوهشگر از پنجاه کشور جهان را در خود جای داده بود. این همکاریهای گسترده به تبادل دانش و تجربیات از نقاط مختلف جهان پیوسته بود و این اثر بهعنوان یک میراث ارزشمند در زمینهٔ مطالعات دینی در نظر گرفته میشود. این کارشناسان به همت و تلاشهای میرچا الیاده توانستند بر آینده تحقیقات دینی و دانش مرتبط با آن تأثیر گذار باشند.
در نهایت، میرچا الیاده پس از زندگی پرباری در عرصهٔ تحقیق و پژوهش در زمینهٔ دینشناسی و مطالعات دینی، در ۲۲ آوریل ۱۹۸۶ از دنیا رخت برداشت و این بخش مهمی از تاریخ علمی و فرهنگی جهان را ترک کرد.
آشنایی با آثار میرچا الیاده
میرچا الیاده طی دورهٔ فعالیت علمی خود با تألیف انبوهی از آثار متنوع در حوزههای دینشناسی، مذهبی، اسطورهشناسی و موضوعات مشابه به جامعهٔ علمی خدمت کرد. این آثار، به مراتب ارزشمند تلقی میشوند و نشان از چشمانداز گسترده و عمق تفکر وی در زمینهٔ این حوزهها میدهند. تعدادی از این آثار شامل موارد زیر هستند:
“سیاحت معنوی”: در این کتاب، الیاده به مفهوم و اهمیت سیاحت معنوی و روابط آن با مسیر روحانیت و دین پرداخته است.
“تاریخ تطبیقی تکنیکهای یوگا”: این اثر به تحلیل و بررسی تکنیکهای یوگا از منظر تاریخی و مقایسهٔ آنها با دیگر عناصر مذهبی و روحانی میپردازد.
“منشأ عرفان هندی”: این کتاب به بررسی ریشهها و پیشینه عرفان هندی میپردازد و نقش آن در فرهنگ و مذهب هند را مورد بررسی قرار میدهد.
“تاریخ اندیشههای دینی”: این اثر به بررسی تکامل اندیشههای دینی از عصر حجر تا زمان اسرار الئوسیس میپردازد.
“شمنیزم”، “یوگا”، “رؤیاها و رمزها”، “ولادت عارفانه”، “اسطوره و نماد”، و “چشماندازهای اسطوره” از دیگر آثاری هستند که در زمینهٔ اسطورهشناسی، فلسفه دینی و موضوعات مرتبط نوشته شدهاند.
همچنین، ترجمههای متعددی از آثار الیاده نیز توسط مترجمان مختلف انجام شده است. این ترجمهها شامل اثرهایی چون “در خیابان مینتولاسا”، “مقدس و نامقدس”، “اسطوره بازگشت جاودانه” و “دائرهالمعارف دین” میشوند که توسط نشریات مختلف منتشر شدهاند. این آثار نشان از تأثیر و تعامل الیاده با موضوعات مختلف در دامنهٔ دینشناسی و فلسفه دارند و به ترجمهها به عنوان وسیلهای برای انتقال این افکار به مخاطبان زبانهای مختلف اشاره دارند.
اندیشه های میرچا الیاده
میرچا الیاده با رویکرد جدیدی در تفسیر و تأویل پدیدههای دینی به سراغ آمد. او تاکید داشت که نمایش و توصیف دینی از واقعیتها و اصول معنوی، از طریق نمادها و نمایانگرها بهترین راهکار برای انتقال پاسخهای خلاقانه و جذاب به پرسشهای انسان در مورد حضور در کیهان و جهان ناپیداست. او به این عقیده بود که انسان در ارتباط با کیهان همسو و همسازی دارد و این ایده ریشه در اندیشههای دینی و عرفانی کهن دارد؛ یعنی تطابق و هماهنگی بین جهان کوچک انسان و جهان بزرگ. اساطیری که تاریخهای ازلی و معتبر دارند، همچنان در ذهن و زندگی انسانهای جدید تأثیرگذار هستند و این نشان از عمق و اهمیت ادیان و مفاهیم دینی است.
الیاده عقیده داشت که تاریخ و تحقیق دربارهٔ ادیان و مذاهب مختلف باعث ایجاد همبستگی و دوستی بین انسانها میشود که از ارزشهای انسانی و انساندوستی در دینها بسیار برتر و به ریشهایتر است. این مفهوم از همبستگی و انساندوستی برتر از هویت غیر دینی اروپایی انسانیت است.
در آثارش، الیاده از روش تلفیقی و کثرتگرایانه استفاده کرده و به وسیلهٔ مردمشناسی، پدیدارشناسی (به شیوهٔ هوسرل)، ساختگرایی، تأویل و تفسیر عمقی، معنای باطنی یا هرمنوتیک، تحلیلهای خود را انجام داده است. او به تقدس یا ارج نهادن به اصول و مفاهیم مشترک در دینها به عنوان جوهری اصیل و بیانگر همه جلوههای حیات و فرهنگی دینی نگریست. برای وی، این تقدس یک عنصر بسیط، واحد و تحویلپذیر بود که نباید به اجزای مختلف تجزیه و تحلیل شود و باید به شکل یک واحد از آن استفاده شود.
به عقیده میرچا الیاده، برای درک و تبیین دین، آن را به عنوان یک حوزه مستقل باید مورد بررسی و تحلیل قرار داد. او از این رو معتقد بود که دین باید از سایر شاخههای علمی و علوم اجتماعی مانند جامعهشناسی، روانشناسی، اقتصاد، زبانشناسی و هنر، جداگانه مورد ارزیابی و مطالعه قرار گیرد. به این ترتیب، تفاوت و ویژگیهای دینی را میتوان به طور مستقل و بدون تأثیر تنوع جوانب مختلف زندگی انسانی، مورد بررسی قرار داد.
نگرش الیاده در این زمینه از تحویلگرایی که به معنای اعتماد به وابستگی دین به عوامل غیردینی و اجتماعی میباشد، متفاوت است. او معتقد است که اگر تحویلگرایی را بپذیریم، دین به عنوان یک واقعیت متغیر، به تأثیرات عوامل اجتماعی، روانی و فرهنگی دیگر تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. از این دیدگاه، دین به اندازهی دیگر عوامل میتواند مورد تحلیل و تبیین قرار گیرد.
در مقابل، نظریه الیاده از دین به عنوان یک واقعیت مستقل و خود متغیر است. او معتقد بود که دین نقش و اهمیت مستقلی در زندگی انسانها دارد و تأثیرات آن نباید به عوامل دیگر منحصر شود. این دیدگاه به معنای قرار دادن دین در مرکز توجه، بهطوری که تحلیل و تبیین آن به تأثیرات خارجی محدود نشود، به تفاوت عمده بین دیدگاه الیاده و تحویلگرایی اشاره دارد.
یکی از مباحث مهم در دیدگاه میرچا الیاده، روش بررسی دین است. او به پیشفرض دوم خود در این زمینه توجه میکند. این پیشفرض مرتبط با نحوه تحلیل و تفسیر پدیدههای دینی است. در این پیشفرض، الیاده اعتقاد دارد که تبیین دین فقط از یک منظر ممکن نیست و باید از دو منظر متفاوت به دین نگریسته و ترکیب این دو منظر به منظور تبیین حقیقی دین صورت گیرد.
در قدم اول این روش، او تاکید دارد که نگرش به دین باید از منظر تاریخی باشد. به عبارت دیگر، دینپژوهان باید تحولات تاریخی ادیان را بررسی کنند و به سیر تاریخی آنها توجه داشته باشند. این تحلیل تاریخی به معنای بررسی تغییرات و تحولات در دینها از منظر زمان و مکان است و تاریخ میتواند پیچیدگیها و ریشههای تغییرات دینی را نمایش دهد.
در مرحله بعدی، الیاده به منظر مقایسه و تطبیق به دین نگاه میکند. او معتقد است که مقایسه و تطبیق، ابزاری برای درک عمیقتر از دینهاست. به عبارتی، باید باورها، مراسم، نمادها و سایر جنبههای دینی در یک دین را با مطالب مشابه در دینهای دیگر مقایسه کرد و پس از آن نتایج مقایسه را ارزیابی کرد.
البته، مورخان نیز در تحلیل تاریخی خود به مقایسه برخی عناصر میپردازند. اما الیاده تأکید میکند که باید اجزای مختلف دینی، مانند باورها، عملها، نمادها و اسطورهها را بدون در نظر گرفتن مکان و زمان مشخص، مورد ارزیابی قرار داد. این دیدگاه تاکید دارد که موارد مذهبی باید مستقل از زمان و مکان بررسی شوند و میتوان آنها را در یک محیط مقایسه قرار داد تا ویژگیها و تشابهها مشخص شوند.
مظاهر مختلف پدیدههای دینی همچنین به مکانها و زمانهای خاصی وابسته هستند. بهعنوان مثال، در هر دینی، عبادتها و فعالیتهای مذهبی در زمان و مکان خاصی انجام میشوند. با این حال، این عبادتها و فعالیتها قابل مقایسه هستند، زیرا میتوان آنها را بدون نگاه به مکان و زمان خاصی که انجام میشوند، با یکدیگر مقایسه کرد. به عنوان مثال دیگر، زئوس (Zeus) بهعنوان خدای یونانی، نمونهای از ایزدان در فرهنگ یونان باستان بود که مورد پرستش واقع میشد. این خداوند برخی از ویژگیهای آسمانی را نمایان میکرد و در زمانها و مکانهای مختلف حضور داشت. این موجود اسطورهای در فرهنگ یونان محدود به این فرهنگ نبوده و در دیگر فرهنگها مانند ادیان دیگر وجود دارد.
با تحلیل و بررسی خدای آسمانی در ادیان و فرهنگهای مختلف، میتوان به پیامدهای کلی و ذاتی این نماد پی برد. این رویکرد به بررسی دین را میرچا الیاده با نام “پدیدارشناسی” معرفی میکند. وی به این نتیجه میرسد که در همه ادیان، افراد میان دو سطح مقدس و نامقدس تفاوت قائل میشوند.
نامقدس، محدودهای از موضوعات و اشیاء است که در زندگی روزمره ما جای دارند. این موارد در معرض تغییرات و زوال قرار دارند و اهمیت دینی ویژهای برای ما ندارند. به عبارت دیگر، آنها در قلمرو اشیای عادی و عمومی جای میگیرند. از سوی دیگر، مقدس به موارد خارقالعاده و مفهومی اشاره دارد. این موارد فراتر از زمان و مکان واقع میشوند و تحت تأثیر قرار گرفتهاند. مقدس دربردارنده انجامها و اموری است که به تجربهها و واقعیات متفاوت مرتبط هستند.
میرچا الیاده، عنصر اساسی و مشترکی که در همه ادیان وجود دارد، را امر مقدس تعریف میکند. او تفاوت میان مقدس و نامقدس را در قلمرو دین برجسته میکند و برخلاف برخی دیدگاهها، امر مقدس را تنها در ارتباط با خداوند جستجو نمیکند. در واقع، میرچا الیاده به امر مقدس به عنوان یک پدیده جامع در همه ادیان توجه میکند که در تمام ابعاد دینی حاضر است.
همچنین پیشنهاد می شود به کارگاه فلسفه جهل مقدس مراجعه فرمایید. وجود تکنیکهای مقدس و نامقدس در امور دینی برای میرچا الیاده یک واقعیت است. برای فردی که دیندار است، تجربه مکانها نامتجانس است؛ به این معنا که او در مکانهای مختلف تجربههای مختلفی دارد. برخی از این مکانها برایش مقدس هستند. بهعنوان نمونه، برای یک مسلمان، مساجد بهطور ویژه تقدس دارند و در آنجا احساس مقدسی دارد. از این جهت، تجربه مکانها برای دیندار یکنواخت نیست.
همچنین، زمان نیز برای دیندار نامتجانس است. برخی از زمانها در تجربهاش مقدس هستند و بهطور متفاوت از زمانهای دیگر احساس مقدسی در آنها دارد. از این منظر، دیدگاه الیاده به تفاوت تجربه زمان و مکان برای دینداران نسبت به بیدینان اشاره میکند.
با این تحلیل، الیاده به اهمیت تفکیک مقدس و نامقدس در ادیان و فرهنگها پرداخته و تأکید میکند که این تفاوت عمومیترین و اساسیترین ویژگی در تمام ادیان است. او از این نگاه متمایز به مقدس و نامقدس به عنوان عاملی برای درک و تحلیل عمق دینداری و بیدینی استفاده میکند.
الیاده ادعا میکند که روش تحقیقی او تطبیقی و جهانی است، به این معنی که او عناصر مختلف از ادیان مختلف جهان را با یکدیگر مقایسه کرده و به نتایجی دستیافته است. با این حال، باید توجه داشت که بررسی او از تمام ادیان جهانی نیست و به عنوان نمونه، به ادیان چین و اسلام توجه نکرده است. به عنوان مثال، الیاده با دیدگاه تاریخی، تأثیر سنتهای یهودی و مسیحی را در تشکیل فلسفههای سکولار انسان مدرن میداند.
او ادعا میکند که باورها و مفاهیم یهودیت و مسیحیت مسیری را برای شکلگیری تفکر مدرن به سوی تاریخمحوری و جدایی از دین طی کرد، با این وجود اسلام هم مشترکی با یهودیت و مسیحیت دارد؛ به طور خاص، اسلام نیز امور مقدس را در زمان و مکان خاصی میبیند و این امور را محدود به تاریخ نمیکند، بلکه به عنوان حقیقتی حاضر در تمام زمانها و مکانها میپذیرد.
علاوه بر این، الیاده در ادیان مختلف، نمادها و اسطورههایی را شناسایی میکند که نشاندهنده وجود امور مقدس در جهان واقعی است و سپس رابطهای میان ادیان مختلف و همچنین دین با ادیان باستانی برقرار میکند. با این حال، اجرای این روش در تمامی ادیان به آسانی قابل انجام نیست. در هر یک از ادیان، نمادها و اسطورههای بسیاری وجود دارند که با تحلیل الیاده همخوانی ندارد.
ارائه یک نظریه جهانی درباره دین چالشبرانگیز است، زیرا تمامی ادیان دارای ماهیتها و عناصر منحصر به فردی هستند و تفاوتهای عمیقی بین آنها وجود دارد؛ بنابراین نمیتوان با استناد به چندین عنصر مشابه، یک نظریه کلی برای تمامی ادیان ارائه داد و ساختار گوناگون ادیان را با این روش تجزیه و تحلیل کرد.