هنگامی که یک کتاب به فیلم یا سریال تبدیل میشود، داستان چشم انداز جدیدی ایجاد می کند. فیلمها و سریالها میتوانند داستان را از زاویهای متفاوت نسبت به کتاب نشان دهند و جزئیات و شخصیتهای جدیدی را به آن اضافه کنند. این کار باعث میشود که مخاطبان سینما، حتی کسانی که هرگز کتاب را نخواندهاند، با داستان آشنا شوند و شاید حتی ترغیب شوند که کتاب را هم بخوانند. فیلمها و سریالها همچنین مزایای دیگری نسبت به کتابها دارند..
برای مثال، آنها میتوانند با استفاده از ابزارهای نوین همچون جلوههای ویژه، صداگذاری و موسیقی، داستان را برای مخاطب زنده و جذاب کنند. آنها همچنین مخاطبان بسیار بیشتر و گوناگونتری را جذب میکنند. فرض کنید چقدر خوب است که یک داستان عالی به افراد در سراسر جهان، حتی در جایهای دورافتاده، برسد؛ افرادی که شاید هرگز فرصت خرید یا قرض گرفتن آن کتاب را ندارند. این امر نه تنها به شهرت و درآمد نویسنده کمک میکند، بلکه به ترویج فرهنگ و ادبیات آن نوع داستان نیز منجر میشود.
شایان ذکر است که فیلمها و سریالها بسیار قابل دسترس هستند، به خصوص برای نسل جوان. آنها ممکن است به راحتی چند ساعت برای تماشای فیلم وقت بگذارند، اما نظیر آن را برای خواندن کتاب انجام ندهند. با تعامل با داستان در قالب فصل، آنها ممکن است علاقه به خواندن پیدا کنید و در آینده به خوانندگان وفادار تبدیل شوید.
در این قسمت از مجله علمی برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای کامل با موضوع بیشترین اقتباس های سینمایی مربوط کدام نویسندگان است؟ را در اختیار شما افراد علاقه مند به کتاب و سینما قرار دهیم و ابعاد مختلف این موضوع را به طور کامل مورد بررسی قرار دهیم.
نگاهی به اقتباس های سینمایی
هرچند که اقتباس کتاب به فیلم میتواند داستان را به مخاطبان جدیدی معرفی کند، اما همیشه این امکان وجود دارد که بین دو رسانه تفاوتهای قابل توجهی پدید آید. خوانندگان کتاب وقتی که فیلمها از داستان یا شخصیتهای مورد علاقهشان چیزی کم یا زیاد کنند معمولاً ناراضی هستند. این امر به این دلیل است که کتابها فضای بسیار بزرگتر و آزادانهتری برای روایت دارند.
آنها میتوانند در مورد احساسات، افکار، خاطرات و نگرشهای شخصیتهای خود به تفصیل صحبت کنند و نویسنده را به خوبی معرفی کنند. اما فیلمها محدود به زمان و بودجه هستند. آنها نمیتوانند همهچیز را در چند ساعت به تصویر بکشند. برای همین گاهی اوقات لازم است که فیلمسازان تغییرات خلاقانهای در داستان یا شخصیتها اعمال کنند تا فیلم را جذابتر و مناسبتر برای مخاطب سینمایی کنند. همچنین پیشنهاد می شود به پکیج کامل تاریخ های سینما مراجعه فرمایید.
این تغییرات ممکن است باعث شود که فیلم چشمانداز و پیام متفاوت و گاه نقض شدهای نسبت به کتاب داشته باشد. همچنین، گرچه فیلمها با استفاده از جلوههای بصری و صدای قوی، دیدن و شنیدن مخاطب را تحریک کنند اما کتابها با استفاده از زبان زیرکانه و تصویرسازی قوی، تخیل خواننده را به کار میگیرند. با وجود تمام این تفاوتهای عمده، علاقه مندان به کتاب هرگز نمیخواهند فرصت دیدن فیلم را از دست بدهند.
البته نوع دیگری نیز وجود دارد، کسانی که آثار خود را برای سینما ساختهاند و طرفدارانشان همیشه منتظر اعلام خبر ساخت فیلم یا سریال جدید از کتابهای مورد علاقهشان هستند.
کلایو بارکر
کلایو بارکر نویسندهای است که با خلق داستانهای ترسناک و فانتزی، کتابهای محبوب و پر فروشی را به بازار عرضه کرده است. این کتابها به قدری جذاب و مهیج هستند که تعداد زیادی از آنها به فیلمهای سینمایی تبدیل شدهاند. تاکنون هشت فیلم از کتابهای بارکر ساخته شدهاند که هر یک داستان و شخصیتهای منحصر به فرد و خاص خود را دارند. این فیلمها عبارتند از: «برپاخیزان جهنم» که دربارهی گروهی از موجودات شوم است که با یک جعبهی معمایی فراخوانده میشوند، «مرد آبنباتی» که دربارهی یک قاتل سریالی است که با گفتن پنج بار در آینه نامش، ظاهر میشود.
«ارباب توهمات» که دربارهی یک جادوگر است که قصد دارد با قتل گروهی از شعبدهبازان، قدرت خود را افزایش دهد، «فرزندان شب» که دربارهی یک شهر زیرزمینی است که پناهگاه موجودات عجیب و غریب است، «قطار گوشت نیمه شب» که دربارهی یک عکاس است که به دنبال رد پای یک قاتل بی رحم است، «کله اسکلت» که دربارهی یک هیولا است که از خواب بیدار میشود و شروع به ویرانگری میکند و «کتاب خون» که دربارهی چند داستان ترسناک است که روح گمشدهای روایت میکند.
دین کونتز
دین کونتز یکی از مشهورترین نویسندگان رمانهای ترسناک و معمایی است که کتابهای زیادی را منتشر کرده است. کتابهای او به قدری پرطرفدار هستند که بارها اقتباس های سینمایی به فیلمها و سریالهای مختلف تبدیل شدهاند. کتاب جدید او «خانهای در انتهای جهان» که در سال ۲۰۲۳ به چاپ رسیده است، شاید هم روزی به فیلم تبدیل شود.
اولین بار که یک کتاب از کونتز به فیلم تبدیل شد، فیلم تلویزیونی «عنبر» بود که در سال ۱۹۸۴ پخش شد. این فیلم بر اساس یک داستان کوتاه از کتاب «دانه شیطان» ساخته شده بود. این کتاب خودش هم در سال ۱۹۷۷ به فیلم تبدیل شده بود. بعد از آن، چندین از کارهای معروف او به صفحات سینما و تلویزیون راه یافتند. مثلاً «مخفیگاه» که دربارهی یک مرد است که پس از تصادف و زنده شدن دوباره، با روح یک قاتل در ارتباط است، «شدت» که دربارهی یک زن است که با گرفتار شدن در خانهای پر از جسدها، با یک قاتل روبرو میشود.
«چهره ترس» که دربارهی یک روایتگر است که توسط یک قاتل سرگردان تعقیب میشود و «آد توماس» که دربارهی یک پسر جوان است که مردهها را میبیند. آخرین فروش از آثار او «در چمنزار بلند» بود که در سال ۲۰۱۹ توسط نتفلیکس ساخته شد. این فیلم بر اساس یک رمان نوشته شده با همکاری پسر نوجوان او، اوون، بود. علاوه بر فیلم، آثار کونتز هم در صحنه های تئاتر نمایش داده شدهاند.
فیلیپ راث
پس از مرگ فیلیپ راث در سال ۲۰۱۸، بسیاری از طرفداران و انتقادگران او به یادگیری آثار برجسته او پرداختند. راث یک نویسندهی چندجانبه بود که در زمینههای مختلف ادبی فعالیت میکرد. او رمانها، داستانهای کوتاه و نمایشنامههایی نوشت که به طنز، تعارض و بررسی نقش یهودیان و آمریکاییها در جامعه معروف بودند. بعضی از کتابهای او به قدری محبوب و مورد توجه بودند که به فیلم تبدیل شدند و اقتباس های سینمایی فراوانی از آنها به دست آمد.
مثلاً «خداحافظ، کلمب» که داستان عشق یک پسر و دختر یهودی را روایت میکند، «شکایت پورتنوی» که دربارهی گفتگوی یک مرد با روانپزشکش دربارهی زندگی جنسی و خانوادگیاش است، «ننگ بشر» که دربارهی یک استاد دانشگاه است که به اتهام نژادپرستی مورد تحقیر قرار میگیرد و «تحقیر» که دربارهی یک بازیگر سالخورده است که زندگی خود را دست خالی و پوچ میبیند. تاکنون هشت فیلم از کارهای راث ساخته شدهاند.
جان گریشام
جان گریشام یک نویسندهی مشهور است که رمانها و داستانهای کوتاهی در زمینههای حقوقی، جنایی و سیاسی نوشته است. کتابهای او به قدری جذاب و پرطرفدار هستند که بارها به فیلم تبدیل شدهاند. این اقتباس های سینمایی داستانهای هیجانانگیز و پرماجرای او را به صفحات سینما و تلویزیون منتقل کردهاند. مثلاً «شرکت» که دربارهی یک وکیل جوان است که درگیر یک شرکت حقوقی مافیایی می شود، «پرونده پلیکان» که دربارهی یک دانشجوی حقوق است که توطئهی یک قتل را کشف میکند.
«موکل» که دربارهی یک پسربچه است که شاهد یک خودکشی است، «زمان برای کشتن» که دربارهی یک پدر سیاهپوست است که دخترش را از دست گروه تجاوزگران نجات میدهد، «کارگزار بیمه» که دربارهی یک وکیل تازهکار است که علیه یک شرکت بزرگ بیمه مبارزه میکرد. « هیئت منصفه فراری » که دربارهی چگونگی تغییر نظر یک هیئت منصفه تحت تاثیر یک معامله کننده است، «اتاق گاز» که دربارهی چالش یک وکیل برای نجات عموی خود از اعدام است، «مرد نان زنجبیلی» که درباره یک وکیل است که با یک زن آشنا می شود و به خطر می افتد.
«هم دست» که درباره یک دانشجوی حقوق است که تحت فشار یک شرکت حقوقی قرار می گیرد و « کریسمس در کنار خانواده کرنک » که درباره یک زوج است که تصمیم می گیرند کریسمس را جشن نگیرند. این ها فقط ده نمونه از اقتباس های سینمایی ساخته شده از کتاب های جان گریشام هستند. اما مطمئناً همگان منتظر ساخت فیلم های جدید از کتاب های او هستند.
جان لوکاره
جان لوکاره یک نویسندهی مشهور است که رمانها و داستانهای کوتاهی در زمینهی جاسوسی نوشته است. کتابهای او به قدری جذاب و پرطرفدار هستند که بارها به رسانههای مختلف تبدیل شدهاند. مثلاً کتاب «جنگ سرد» که دربارهی یک جاسوس بریتانیایی است که باید یک خائن را در سازمان خود پیدا کند، به یک مجموعهی تلویزیونی هفت قسمتی در سال ۱۹۷۹ تبدیل شد. این مجموعه به طول ۳۱۵ دقیقه پخش شد و بسیار مورد تحسین قرار گرفت.
همین کتاب در سال ۲۰۱۱ هم به یک فیلم تبدیل شد که با بازیگران معروفی مانند گری اولدمن، کالین فرث و تام هاردی ساخته شد. این فیلم نامزد چندین جایزه شد و جایزهی بهترین فیلم بریتانیایی را از آن خود کرد. این فقط یک نمونه از ده اقتباس سینمایی ساخته شده از کتابهای لوکاره است. علاوه بر فیلم، آثار لوکاره هم در رادیو نمایش داده شدهاند. مثلاً کتاب «مدیر شب» که دربارهی چگونگی نفوذ یک جاسوس بریتانیایی به یک شبکه تجاری و جنایی است، در سال ۲۰۰۹ به یک سریال رادیویی تبدیل شد.
ایان مک یوون
ایان مک یوون یک نویسندهی معروف است که رمانها و داستانهای کوتاهی در زمینههای مختلف ادبی نوشته است. کتابهای او به قدری جذاب و پرطرفدار هستند که بارها اقتباس های سینمایی فراوانی از آنها تبدیل به فیلم شده است. مثلاً کتاب «تاوان» که دربارهی چگونگی تاثیر یک دروغ بر زندگی چندین شخص است، به یک فیلم موفق در سال ۲۰۰۷ تبدیل شد.
این کتاب همچنین نامزد جایزه بوکر شده بود. همینطور کتاب «آسایش بیگانگان» که دربارهی چالش یک زوج توریست در ونیز است، به یک فیلم در سال ۱۹۹۰ تبدیل شد. این فقط دو نمونه از ده اقتباس سینمایی ساخته شده از کتابهای مک یوون هستند. سایر فیلم ها عبارتند از: «بیگناه» که دربارهی یک جاسوس بریتانیایی است که در آلمان شرقی کار می کند، «اولین عشق، آخرین مناسک» که دربارهی یک جوان است که با یک دختر عجیب و غریب آشنا میشود، «هندسه فضایی» که دربارهی یک ریاضیدان است که یک فیلم قدیمی را پیدا می کند.
«عشق پاینده» که دربارهی یک نویسنده است که تحت تعقیب یک غریبه قرار می گیرد، «در ساحل چزیل» که درباره یک زوج جوان است که در شب عروسی خود با مشکلات روبرو میشوند، «قانون کودکان» که درباره یک قاضی است که با یک پرونده حساس سر و کار دارد و «فرزند زمان» که درباره یک نویسنده است که دختر خود را از دست می دهد. همچنین کتاب «قاچاقچیان الماس» که هنوز به فیلم تبدیل نشده است، اما به عنوان یک منبع قوی برای سینما شناخته میشود. مک یوون با این تعداد زیاد از اقتباسها، یکی از نویسندگان پر فیلم عصر خود است.
جی کی رولینگ
جی کی رولینگ یک نویسندهی مشهور است که رمانها و نمایشنامههایی در زمینههای فانتزی و جنایی نوشته است. کتابهای او به قدری جذاب و پرطرفدار هستند که بارها اقتباس های سینمایی فراوانی از آثارش ساخته شده است. مثلاً کتاب «هری پاتر و یادگاران مرگ» که قسمت آخر سری هری پاتر است، به دو فیلم تبدیل شد. این سری که دربارهی چگونگی مبارزه یک جادوگر جوان با یک شخص شرور است، هشت فیلم داشت.
بعد از آن، رولینگ سری «جانوران شگفتانگیز» را نوشت که دربارهی یک جادوگر است که به دنبال حفاظت از موجودات عجیب و غریب است. این سری تاکنون سه فیلم داشت. همچنین، نمایشنامه «هری پاتر و کودک نفرین شده» که دربارهی زندگی بعدی هری پاتر و فرزندان او است، هم روی صحنه رفت.
علاوه بر اینها، رولینگ تحت نام مستعار رابرت گالبریث، سری رمانهای جنایی «استرایک» را نوشت که دربارهی یک کارآگاه خصوصی است که با پرونده های سخت سر و کار دارد. این سری هم به یک مجموعهی تلویزیونی تبدیل شد. در مجموع ۱۱ فیلم از کتابهای رولینگ ساخته شده است و احتمالاً در آینده هم اقتباسهای سینمایی جدید از آثار او خواهیم دید.
نیکلاس اسپارکس
نیکلاس اسپارکس یک نویسندهی مشهور است که رمانها و داستانهای کوتاهی در زمینهی عشق نوشته است. کتابهای او به قدری جذاب و پرطرفدار هستند که بارها به فیلم تبدیل شدهاند. مثلاً کتاب «پیامی در بطری» که دربارهی چگونگی عشق زن به یک مرد از طریق نامههای او است، به یک فیلم در سال ۱۹۹۹ تبدیل شد. این فقط یک نمونه از ده فیلم ساخته شده از کتابهای اسپارکس است.
سایر فیلم ها عبارتند از: «دفترچه خاطرات» که دربارهی یک عشق قدیمی است که با خاطراتی از گذشته زنده می شود، «خوش شانس» که درباره یک سرباز است که به دنبال یک زنی می رود که عکس او را پیدا کرده بود، «پناهگاه امن» که درباره یک زن فراری است که در یک شهر کوچک عاشق می شود، «بهترین من» که درباره دو دوست قدیمی است که پس از سالها دوباره همدیگر را می بینند.
«پیاده روی به یاد ماندنی» که درباره یک دختر مذهبی است که با یک پسر شوریده آشنا می شود. این اقتباس های سینمایی همگی داستانهای عاشقانه و زیبایی هستند که بعضاً تحسین منتقدان را هم به دست آوردهاند. طرفداران این نویسنده هم همواره منتظر یک داستان جدید و رویایی از او هستند.
فیلیپ کی.دیک
فیلیپ کی دیک یک نویسندهی مشهور است که رمانها و داستانهای کوتاهی در زمینهی علمی-تخیلی نوشته است. او به عنوان یک قهرمان پنهان هالیوود شناخته میشود، چرا که آثارش بسیار تاثیرگذار و الهامبخش بودهاند. از آثار او برای ساخت فیلم و سریالهای تلویزیونی استفاده شدهاند.
در حالی که اکثر خوانندگان و حتی نویسندگان علمی-تخیلی هم دوران او بیشتر درگیر درامهای فضایی و ماجراجویی با بیگانگان بودند، کی.دیک اغلب داستانهای خود را در آیندههای دیستوپیایی مینوشت، زیر ژانری که در آن زمان هنوز دغدغهی مخاطبان نبود. احتمالاً به همین دلیل هم او هرگز مانند آسیموف و بردبری در زمان خود مشهور نشد.
اما امروزه، از آنجایی که داستانهای دیستوپیایی هر روز محبوبتر میشوند، بسیاری از آثار این نویسنده هم بر روی صفحات سینما و تلویزیون منتقل شدهاند. مثلاً کتاب «آیا آدم مصنوعی ها خواب گوسفند برقی می بینند» که درباره یک جاسوس است که به دنبال شکار ربات های شبیه به انسان است، به یک فیلم معروف در سال ۱۹۸۲ تبدیل شد. این فیلم با نام «بلید رانر» شناخته می شود و یک فیلم کلاسیک علمی تخیلی است.
حتی از بعضی داستان های این نویسنده مانند گزارش اقلیت که درباره یک سامانه است که جرایم را قبل از وقوع پیش بینی می کند، « یادآوری کامل » که درباره یک مرد است که خاطرات جعلی را خریداری می کند یا حتی همان « بلید رانر» چندین بار در تاریخ سینما و دیگر پلتفرم ها اقتباس هایى ساخته شده است.
استیون کینگ
استیون کینگ یک نویسندهی مشهور است که رمانها و داستانهای کوتاهی در با موضوعات ترسناک، رازآلود و علمی-تخیلی نوشته است. کتابهای او به قدری جذاب و پرطرفدار هستند که بارها به فیلم تبدیل شدهاند. مثلاً کتاب «کری» که دربارهی چگونگی انتقام گیری یک دختر با قدرتهای تلهکینز از همکلاسیهای ظالم او است، به یک فیلم در سال ۱۹۷۶ تبدیل شد.
این فقط یک نمونه از سی و چهار اقتباس سینمایی ساخته شده از کتابهای کینگ است. سایر فیلم ها عبارتند از: «درخشش» که دربارهی یک نگهبان هتل است که تحت تاثیر قدرت های شیطانی مجنون می شود، «آن» که درباره یک موجود شیطانی است که به شکل یک دلقک وحشیانه کودکان را می کُشد، «فراتر از نهایت» که درباره یک حادثه جهانی است که باعث می شود دستگاه های الکتریکی علیه انسان ها حمله کنند و «کسل راک» که درباره یک شهر خیالی است که صحنه جرائم و راز های ترسناک است.
کینگ خودش هم در بعضی اقتباسها، از جمله «فراتر از نهایت» به عنوان کارگردان و قسمت دوم «آن» به عنوان یک مغازهدار، حضور داشته. علاوه بر این اقتباسها، آثار کینگ همچنین الهامبخش سریال «کسل راک» شبکهی Hulu بودهاند. استفن کینگ را نمی توان با چند جمله توصیف کرد. او یکى از بزرگترین نویسندگان زمان خود است که با آثار ترسناک و جذاب خود بسیارى را به وجد آورده است.
بسیاری از فیلم های ساخته شده از کتاب هاى او به عنوان فیلم هاى کلاسیک و معروف شناخته مى شوند. کینگ یک نویسندهی منحصربفرد و خلاق است و ما فقط میتوانیم امیدوار باشیم که اقتباس های سینمایی بیشتری از آثار ببینیم. این نویسنده با حداقل سی و چهار اقتباس از کتاب به فیلم، رکورد بالاترین تعداد آثار اقتباس شده از یک نویسنده اقتباسی را در دست دارد.