گاهی اوقات، ممکن است با فردی که در خانه یا محل کار عصبانی است، روبرو شویم. در این حالت، ابزارها و روشهای مختلفی وجود دارند که میتوانند کمک کنند تا فرد را آرام کرد. البته باید توجه داشت که هر موقعیت و هر فرد ممکن است نیازها و واکنشهای متفاوتی داشته باشد، بنابراین نیاز به تطابق با شرایط و درک صحیح از وضعیت فرد وجود دارد. در مقاله از مجله علمی برنا اندیشان به برخی نکات و روشهای موثر برای آرام کردن فرد عصبانی اشاره خواهیم کرد.
حفظ آرامش خود
حفظ آرامش در هنگامی که فردی عصبانی است به معنای حفظ و کنترل حالت ذهنی و احساسی خود و همچنین جلوگیری از ورود به وضعیت تنشزا یا خشمآور میباشد. این اصطلاح به استفاده از روشها و رفتارهایی اشاره دارد که به فرد کمک میکنند تا در مقابل موقعیتهای ناراحتکننده یا فردی که عصبانی است، با آرامش و حکمت واکنش نشان دهد.
حفظ آرامش میتواند شامل استفاده از تکنیکهای تنفس، تفکر مثبت، فهم عمیق از دیدگاه دیگران، ارتباط برقرار کردن با احساسات خود و فرد عصبانی، و انجام اقدامات موثر برای حل مسائل باشد. این مفهوم نشاندهنده توانایی فرد در مدیریت هوشمندانه و کارآمد احساسات و واکنشهایش در مواجهه با وضعیتهای چالشبرانگیز و ناراحتکننده است.
توجه به وضعیت خود
در هنگام مشاهده عصبانیت و پریشانی در یک فرد، ممکن است احساس کنید که این احساسات بر شما هم تأثیر گذاشته است. در این شرایط، مهم است که خودتان آرام باشید تا بتوانید به بهترین شکل ممکن فرد عصبانی را آرام کنید. یکی از راههای حفظ آرامش، مراقبت از بدن و ذهن خود است. به عنوان مثال، بررسی کنید که آیا شانههایتان رها هستند یا نه، و یا یک نفس عمیق بکشید تا به خودتان اجازه دهید احساسات خود را کنترل کنید. این اقدامات میتوانند به شما کمک کنند تا در مواجهه با فرد عصبانی، با آرامش و هوشمندی عمل کنید.
اجتناب از درگیری
هنگامی که شاهد شدیدترین حالت عصبانیت در طرف مقابل هستید، باید در نظر داشته باشید که واکنش شما نیز میتواند وضعیت را تشدید کند. بهترین راه برای پیشگیری از افترا به مشاجره و جلب آرامش در این شرایط، حفظ آرامش شخصی خود است. این به معنای کامل بیاحساسی یا غیرانسانی شدن نیست، بلکه به این معناست که احساسات خود را کنترل کنید تا به فرد عصبانی فرصتی برای افزایش هیجانات و تشدید وضعیت ندهید.
یکی از راههای مؤثر برای جلوگیری از درگیری و تصاحب در مسائل، اجتناب از خودپسندی و شخصینگری است. ممکن است طبیعی باشد که در برابر شخص عصبانی، از حقوق و اعتبار خود دفاع کنید. اما بهتر است به یاد داشته باشید که تا زمانی که شخص عصبانی آرام نشده است، صحبت کردن با منطق و منظوری در مواجهه با او موثر نخواهد بود.
دوری از حالت تدافعی
وقتی کسی به حدی عصبانی است که از سختی میتواند با لحنی آرام و ملایم حرف بزند، اغلب این لحن نیز به راحتی بر شما اثر میگذارد و شما نیز ممکن است وارد حالت تدافعی شوید. با این حال، باید آگاه باشید که احتمالاً عصبانیت او ناشی از شما نیست و ممکن است موضوعات دیگری در زندگی او تأثیر گذار باشند.
برای مواجهه با چنین وضعیتی، مهم است که توانایی داشته باشید احساسات فرد را از احساسات شخصی خود جدا کنید. این به این معناست که نباید خود را با عصبانیت او همزمان کنید و به جای آن، سعی کنید تا به دیگر عوامل و مسائلی که ممکن است عصبانیت او را ایجاد کنند، توجه کنید. با این رویکرد، میتوانید به او با احترام و درک نشان دهید و بهترین حالت را برای حل مسائل و کمک به او ایجاد کنید.
ماندن در زمان حال
افراد عصبانی عمدتاً به استفاده از رویدادها یا صحبتهای گذشته روی میآورند، به خصوص اگر هدف آنها ایجاد عصبانیت در شما باشد. در این شرایط، میتوانید با جلب توجه آنها به زمان حال و ارائه راهحلی برای مسئله فعلی، تلاش آنها را برای ایجاد عصبانیت به نقطه صفر برسانید. ایده اصلی این است که به جای درگیر شدن در گذشته و ایجاد بحران، به حل مسئله حال حاضر متمرکز شوید.
در صورتی که مکالمه به سمت رویدادهای گذشته منحرف شود، میتوانید بیان کنید: “ممکن است درباره آن مسئله در آینده صحبت کنیم، اما به نظر من الان مهمترین امر این است که به حل مشکل فعلی متمرکز شویم. چگونه میتوانیم این مسئله را حل کنیم؟ هربار به یک موضوع خاص تمرکز کنیم تا به نتایج بهتری دست پیدا کنیم.” این نحوه ارتباط کمک میکند تا مرکز بحث بر روی راهحلها و پیشنهادهای کارآمد قرار گیرد و از مواجهه با گذشته و خاطرات منفی جلوگیری شود.
ساکت و آرام بودن
در صورتی که فرد مقابل شما بهصورت فوری فریاد میکشد یا خشم خود را بر شما تخلیه میکند، بهترین اقدام این است که خود را آرام نگه دارید و در ابتدا چیزی برای گفتن نگویید. میتوان فرد عصبانی را مانند یک دونده تصور کرد که با سرعت ۸۰ کیلومتر در ساعت حرکت میکند و برای کاهش سرعت به مدت زمانی نیاز دارد. این به معنای این است که باید به فرد این امکان را بدهید تا خشم خود را بیان کند و شما در این مدت باید از قطع کردن حرفهای او خودداری کنید.
همچنین پیشنهاد می شود به کارگاه روانشناسی کنترل خشم مراجعه فرمایید. توصیه میشود که فقط گوش دهید، نه فقط به کلماتی که او میگوید، بلکه به احساساتی که در پس کلماتش به وجود میآید نیز توجه کنید. او نیاز دارد حرفهایش را بزند و این تمام اراده اوست. اگر تصمیم به صحبت کردن گرفتهاید، از یک صدای آرام و ملایم استفاده کنید. اگر ترجیح میدهید سکوت کنید، حتماً حالت چهرهی خنثی و زبان بدن باز را حفظ کنید. از نشان دادن واکنش به خشم فرد عصبانی پرهیز کنید، زیرا این باعث افزایش کنترل شما بر روی خود و مواجهه موثرتر با او خواهد شد.
البته اجازهدهی به یک فرد برای بیان خشم و عصبانیت خود با تفاوتی کلان از قربانی شدن در برابر آزار کلامی است. اگر فرد مقابل شما با شدت شما را سرزنش کند، از نامهای بد به شما صدا زده یا بدون هیچ ربطی به شما، خشم خود را تخلیه کند، میتوانید از جملهای مشابه به این استفاده کنید: “فهمیدم که ناراحت هستید و میخواهم کمکتان کنم، اما لطفاً خشمتان را بر روی من تخلیه نکنید.”
کاهش خشم فرد عصبانی
کاهش خشم فرد عصبانی یک فرآیند چالشبرانگیز ولی حیاتی است که نیازمند فهم عمیق از احساسات و واکنشهای افراد میباشد. برای کاهش خشم، ابتدا مهم است که افراد به خودآگاهی داشته باشند و احساسات خود را به خوبی درک کنند. این شامل شناخت اصلی دلایل و مواجهه با عواملی است که خشم را ایجاد میکنند. ارتباط با احساسات بهطور صحیح و بازنگری در نگاه به مسائل میتواند کمک کننده باشد.
همچنین، استفاده از تکنیکهای تنظیم خشم مانند تنفس عمیق، تمرینات ذهنی، و تغییر در الگوهای تفکر مثبت نقش مؤثری در کنترل و کاهش خشم ایفا میکند. در این راستا، اهمیت داشتن مهارتهای ارتباطی سالم و توانایی ابراز احساسات به صورت موثر نیز بهعنوان عوامل کلیدی در مدیریت و کاهش خشم برجسته میشوند.
عذرخواهی کردن
اگر اقدامی انجام دادهاید که باعث عصبانیت فرد شده است، احتمالاً بهترین راه برای بهبود اوضاع، ابراز عذرخواهی است. عذرخواهی نشانگر ضعف نیست، بلکه نمایانگر اهتمام و احترام به احساسات طرف مقابل میباشد. برای تصمیمگیری در مورد اینکه آیا عذرخواهی لازم است یا خیر، بهتر است به دقت اقدامات خود را بازرسی کنید.
آیا احتمال دارد که کاری اشتباه انجام دادهاید؟ اگر این گونه است، ابراز عذرخواهی نه تنها نشان از شجاعت است بلکه ممکن است فرد عصبانی راحتتر احساس کند که به او اهمیت داده شده و موضوع جدی گرفته شده است. اگر احساس میکنید که کار اشتباهی انجام ندادهاید، عذرخواهی به تنهایی ممکن است نتیجه موثری نداشته باشد و بهتر است توجه خود را به راههای دیگری برای آرام کردن فرد عصبانی اختصاص دهید.
استفاده نکردن از عبارت “آرام باش”
فردی که به شدت عصبانی است، در حال حاضر تحت تأثیر قدرتمند احساسات خود است و امکان دستیابی به بخش عقلانی مغز را از دست داده است. در این شرایط، سعی در ارائه استدلال یا گفتن عباراتی همچون “آرام باش” یا “منطقی باش” عمدتاً اثر معکوس داشته و باعث میشود که شعله عصبانیت افزایش یابد و احساس ناتوانی در فرد نقش بیفتد. این ممکن است به این دلیل باشد که در حال حاضر قدرت تفکر منطقی و حل مسائل به دلیل فشارهای عاطفی کمتر شده و افراد در حالت دفاعی و حساس قرار گرفتهاند.
در این مواقع، بهتر است به فرد فرصت داده شود تا احساسات خود را بیان کند و این احساسات را شناخته شده و ارتباط با آنها برقرار کند. تسلیم کردن به نیازهای عاطفی او و نشان دادن فهم و همدلی، میتواند یک مرحله مهم در آرام کردن فرد عصبانی باشد.
او به دلیل حاکمیت سیستم لیمبیک بر مغز، این جمله را نمیپسندد چرا که نمیتواند حالت آرامش را تجربه کند. سیستم لیمبیک، که مسئول احساسات و واکنشهای عاطفی است، اکنون کنترل مغز او را به دست گرفته و در شرایطی که فرد در حال واکنش به تهدید یا فرار است، تمرکز اصلی بر روی حمایت از خود در مقابل تهدیدهای اطراف قرار دارد.
بنابراین، گفتن جمله “آرام باش” تنها باعث میشود او بیشتر عصبانی شود، زیرا پیام ضمنی این جمله این است که او نمیتواند احساسات خود را کنترل کند. بهتر است احساسات او را تأیید کرده و به او اجازه داده شود تا احساسات خود را بیان کند.
استفاده کردن از مهارت گوش دادن فعال
زمانی که افراد درگیر احساسات میشوند، تمایل دارند که توجه و درک دیگران را به دست آورند. برای ارتقاء این درک و حمایت، مناسب است به حرفهای آنان با دقت گوش کرده، با تمرکز به چشمانشان نگاه نمایید و در صورت لزوم با حرکات کوچکی از توجه و همدلی خود نشان دهید. ایجاد ارتباط فعال و برقراری ارتباط بصری با فرد، میتواند احساس ارتباط و شناخته شدن را در او تقویت کند.
همچنین، برای بهبود درک از مسئله و احوال فرد، مناسب است سؤالاتی که به او اجازه میدهند احساسات و نگرانیهایش را به اشتراک بگذارد، بپرسید. زمانی که افراد احساس میکنند که دیده شده و شنوده میشوند، حالت آرامش به آنان باز میگردد.
گاهی افراد در حالت عصبانی قرار گرفته، احتمالاً ترجیح میدهند که از آنها سوالی نپرسیده شود و ممکن است در حدی عصبانی باشند که باور نداشته باشند هیچکس واقعاً قادر به درک احساسات آنها نیست. در چنین شرایط، باید به خودداری کنید و تلاش کنید تا از فرد در حالت عصبانی سوالی نپرسیده شود. حتی اگر سعی در ارتباط صمیمانه داشته باشید، اگر فرد از مشارکت در صحبتهای صمیمانه و گفتوگوی سازنده منصرف باشد، بهتر است او را مجبور به مکالمه نکنید و احترام به حالتوهوای او را حفظ کنید.
تایید احساسات فرد
گاهی اوقات، در زمانهایی که فرد عصبانی است، احساسات مختلفی مانند آزردگی، خجالت یا غم ممکن است در پس پرده عصبانیت پنهان شده باشد. مهم است که در این لحظات، به حرفهای فرد با دقت گوش دهید و سعی کنید احساسات او را تأیید کنید، حتی اگر با نظرات او کاملاً موافق نباشید.
از اظهار قضاوت درباره فرد عصبانی پرهیز کنید، زیرا این ممکن است باعث شود قضاوت شما در کلمات یا حتی زبان بدنتان، به نظر یک تأیید برای او تبدیل شود. به جای آن، تلاش کنید با احترام به احساسات فرد و بدون قضاوت، با او ارتباط برقرار کنید.
برای اعلام تأیید از احساسات فرد مقابل، میتوانید جملاتی مثل «حتماً این برایتان بسیار سخت است» یا «متوجهام که چقدر ناراحت شدید» را به کار ببرید. در اینجا، ابراز همدردی و تشخیص احساسات فرد از طریق جملاتی که به تجربیات او اشاره دارند، موثر خواهد بود.
از این رو، توصیه میشود از جملاتی مانند «فراموش کن» یا «من هم تجربه مشابهی داشتم و از پس آن برآمدم» پرهیز کنید، زیرا اینگونه بیانها ممکن است احساسات فرد را کمتر تأیید کرده و ارتباط موثری را ایجاد نکند.
حتی پس از آرام شدن، امکان دارد فرد هنوز با اظهاراتی همچون “میخواهم او را بزنم” یا “میخواهم شرکت را روی سرشان خراب کنم” اظهارات خشم آمیز داشته باشد. در این لحظه، مناسب است با ابراز جملاتی چون “میفهمم”، “کاملاً درکت میکنم” یا “سرزنشت نمیکنم” به او پاسخ دهید. ادامه دادن به تأیید احساسات او ضروری است، زیرا توجیه یا تشویق به عمل خشم آمیز او ممکن است موجب افزایش تنش و مشکلات شود.
در ادامه، مناسب است از او بخواهید درباره عواقب احتمالی این اظهارات فکر کند. در هر صورت، اجتناب از بیان اظهاراتی مانند “آنها خیلی بد هستند” یا “درست است، باید همین کار را انجام دهی” به دلیل افزایش تحریکات و ایجاد مزاحمت، ضروری است. به جای آن، احساسات او را تأیید کنید و در عین حال از او بخواهید به طرحهای موثرتر و آرامشبخشتر برای مواجهه با مشکلات پیشروی کند.
مهارت همدلی
همدلی بهمعنای درک دیدگاه یا احساسات دیگران و یا حتی احساس ناراحتی بهدلیل گرفتاری در وضعیت بد آنها است. برای ابراز همدلی با فردی که در حالت عصبانی قرار دارد، میتوانید به او نشان دهید که با دقت گوش میدهید و میفهمید که چه میگوید. این اظهارات میتوانند از قبیل “من واقعا به حرفات گوش میدهم” یا “متوجه میشوم که در حالت ناراحتی هستی” باشند. این نحوه بیان، احساس فرد را تأیید کرده و نشان میدهد که شما تمایل دارید به درستی درک کنید و با او همدلی نمایید.
برای ابراز همدلی با فردی که در حالت عصبانی است، توصیه میشود تلاش کنید دلیل عصبانیت او را با دقت و بیان جزئیات تکرار کنید. به عنوان مثال، میتوانید بگویید: “پس از گفتههای شما حس میشود که عصبانی هستید؛ احتمالاً به خاطر این است که فکر میکنید تمام مسئولیتهای خانه را به تنهایی باید بر عهده بگیرید.” این نحوه بیان نشان میدهد که شما به دقت به حالت ذهنی و دیدگاه او توجه دارید و سعی در درک علت عصبانیت او دارید.
همچنین، مهم است به این نکته توجه کنید که گاهی اظهار همدردی با جملات عمومی مانند “احساس تو را درک میکنم” ممکن است موجب افزایش عصبانیت فرد شود، زیرا این جمله ممکن است به او احساس شود که هیچکس واقعاً نمیتواند احساسات او را درک کند. بنابراین، بهتر است از جزئیات و دقت در توصیف احوال و احساسات او استفاده کنید تا ایشان احساس کنند واقعاً شما به درستی درکشان کردهاید.
از اظهارات مرتبط با “من” یا “تو” بهجای اینها، که میتوانند کانون توجه را به شخص خاصی متمرکز کنند یا باعث خجالت و ناخوشایندی برای طرف مقابل شوند، بهتر است از کلمات و عبارات مرتبط با ضمیر سومشخص استفاده کنید. این اسلوب صحبت کردن باعث میشود تا احساسات شما به صورت کلی به اشتراک گذاشته شوند و از ورود به شدتها و انتقادهای سخت شخصی به فرد دیگر خودداری کنید. به این ترتیب، امکان همدردی و اظهار همدردی بدون وابسته شدن به احساسات منفی یا انتقادات شدید نسبت به فرد مقابل ایجاد میشود.
تغییر جو با شوخی و طنز
برای ارزیابی کارایی این روش، لازم است موقعیت را به دقت شناسایی کرده و یا به عبارت دیگر، شناخت نسبتاً خوبی از ویژگیها و رفتارهای فرد عصبانی پیدا کنید. مطمئناً، شوخطبعی میتواند به عنوان یک راه موثر برای مقابله با خشم عمل کند، زیرا این اقدامات تاثیرات شیمیایی در بدن را تغییر میدهند.
با انجام شوخی یا اشاره به موقعیتهای خندهدار، نه تنها شرایط فعلی را تغییر میدهید، بلکه باعث میشود هر دو شما احساسات خندان و خوبی را تجربه کنید. این اقدامات میتوانند برای آرام کردن فرد عصبانی مؤثر باشند و به ایجاد یک اتمسفر خنده و دلپذیر کمک کنند.
پرسیدن سوالات بی ربط
پرسش سوالات مرتبط و متناسب میتواند تاثیرگذارتر از پرسشهای نامربوط باشد، زیرا این اقدام میتواند به فرد احساس کند که شما به او اهمیت میدهید و به گفتگویی مفید و معنادار دعوت میکنید. بهعنوان مثال، میتوانید از او بپرسید: “برنامه تعطیلاتی که برای خودت داری چیه؟” یا “حال مادرت چطوره؟”
این سوالات باعث ایجاد مکث کوتاه میشوند، چرا که فرد برای پاسخ به سوال شما نیاز به تفکر دارد. در صورتی که فکر میکنید فرد به پاسخ منفی یا عدم تمایل به گفتگو ممکن است واکنش نشان دهد، میتوانید حتی سوالی ساده مثل “میخواهیم یک ساندویچ بخوریم؟” بپرسید. این پرسش، بهویژه در لحظاتی که فرد در حال تخلیه انرژی خشم است، میتواند برای بازگشت به حالت آرامش مفید باشد، زیرا مشغول فکر کردن به پاسخ به سوال شما نقطهای آرامشبخش برای او فراهم میکند.
پیشنهاد انجام کار
میتوانید به فرد عصبانی پیشنهاد دهید که یک مشغولیت آرامبخش و مثبت را با هم انجام دهید، مانند یک پیادهروی کوتاه یا نوشیدن یک فنجان قهوه. با این کار، شما بهعنوان یک پیشنهاد دهنده مهارتهای حل مسئله و پشتیبانی را نشان میدهید. شما میتوانید صحنه را ترک کرده و به یک فعالیت دیگر منتقل شوید تا از فضای تنشزا دور شوید.
برای ارائه گزینهها، میتوانید دو پیشنهاد کوچک و متنوع ارائه دهید تا انتخاب برای فرد آسانتر شود. بهعنوان مثال، میتوانید بپرسید: “چرا یک مرور سریع بر پارک یا یک فنجان قهوه در یک کافه خوب نداشته باشیم؟” این گونه پیشنهادات، فرد را درگیر یک فعالیت آرامبخش میکنند و به او کمک میکنند تا از لحظات تنشآور فعلی خود فاصله بگیرد.
مغز همیشه قادر به انجام چند وظیفه بهطور همزمان نیست، اما وقتی با وظیفهای سر و کار داریم که با آن آشنا هستیم و نیاز به تفکر عمیق ندارد، مغز ما بهطور مؤثر عمل میکند. این وظیفهها عمدتاً بهعنوان مکمل به عنوان راهی برای فرار از محیط یا شرایط ناراحتکننده عمل میکنند، اما باید در نظر داشت که این کنش تنها یک راه حل موقت است و بهعنوان یک راهحل دائمی نمیتواند مطرح شود. هدف این فعالیت نهایتاً فراهم کردن فرصتی برای از بین بردن فاکتورهای تنشآور و تحریک کردن افکار فرد به سمت موضوعات آرامبخش و آشنا است.
زمان دادن به فرد عصبانی
بعضی از افراد اجتماعی و خوشصحبت هستند، اما دیگران ترجیح میدهند احساسات خود را تنها تجربه کنند. اگر حس کنید که صحبت کردن ممکن است عصبانیت فرد را افزایش دهد، به جای شروع گفتگو، به او اجازه دهید کمی زمان بگیرد. برای بسیاری از افراد، عصبانیت پس از گذشت حداقل ۲۰ دقیقه کاهش مییابد، اما برخی افراد ممکن است به زمان بیشتری برای آرامشدن نیاز داشته باشند. این اجازه دادن به فرد برای فروکش کردن و آرامش بخشیدن به خودش، میتواند در ادامه موجب فراهم آمدن شرایط مثبتتر برای مکالمه شود.
جستجوی راه حل
تلاش برای یافتن راهحل برای آرام کردن فرد عصبانی نیاز به حوصله، فهم، و مهارت در مدیریت احساسات دارد. ابتدا، مهم است که به صورت فعال به حرفها و احساسات فرد گوش داده شود. درک عمیق از موقعیت و شناخت احساسات او میتواند مرحله مهمی در تسلط بر این وضعیت پیچیده باشد. بعد از شناخت مسئله، میتوان به صورت مستقیم یا غیر مستقیم سوالات مطرح کرده و به دنبال راهحلها یا گزینههای ممکن برای حل مسئله پیش رفت.
تمرکز بر زمان حال و ارائه راهحلهای مستقیم برای مسائل فوری فرد میتواند در خنثی کردن عصبانیت و تسهیل فرآیند آرام کردن او کمک کند. همچنین، اهمیت اظهار توجه به احساسات او و ابراز همدردی در این مراحل از اهمیت بالایی برخوردارند.
کمک به فرد عصبانی برای بهبود اوضاع
در صورتی که دلیل عصبانیت قابل حل است، این میتواند فرصتی برای همکاری و کمک به فرد عصبانی باشد. بهتر است در زمانی که فرد بهاندازهای آرام است که قادر به گوش دادن به دلایل و استدلال شما باشد، اقدام به پیشنهاد راهحلهای ممکن کنید. در این فرآیند، میتوانید ایدهها و گزینههای مختلف را با او مطرح کنید و به او کمک کنید تا یک برنامه یا راهحلی را طراحی کند که شرایط را بهبود بخشد.
اهمیت این مرحله در این است که فرد در فرآیند تصمیمگیری و اجرای راهحل، بهعنوان یک همکار مشارکت کند و احتمالا احساس کند که کنترل برخی از جوانب مسئله در دستان اوست. این نه تنها میتواند به حل مشکل کمک کند بلکه احتمالاً تاثیرات مثبتی بر روی احساس کلی او داشته باشد.
گاهی امکان صحبت منطقی با فرد عصبانی ممکن نیست و در چنین شرایطی، مهم است که موقعیت را به دقت ارزیابی کنید تا تشخیص دهید آیا بهتر است صبر کنید تا فرد به اندازه کافی آرام شود و سپس به استدلالهای شما گوش دهد یا خیر. از او بخواهید که دلایل عصبانی بودن خود را توضیح دهد؛ این کار به او کمک میکند تا احساسات خود را بهتر درک کند و از شما درک بیشتری حاصل شود. این روش، به جای تحمیل استدلالها، بیشتر به ارتقاء ارتباط و افزایش فهم متقابل کمک میکند.
تمرکز بر آینده
هنگامی که میخواهید احساسات خشم را درک کنید، اهمیت دارد که تمرکز خود را بر روی زمان حال قرار دهید و به نکات مربوط به لحظهی فعلی پرداخته و احساسات فرد را درک کنید. اما برای یافتن راهحل و حل مسائل، بهتر است تمرکز خود را به سوی آینده معطوف کنید. این به فرد کمک میکند که با منطق بیشتری به موضوع نگاه کرده و بر روی نتایج بهتر و حاصل از راهحل متمرکز شود. به این ترتیب، از گرفتاری در خشم گذشته یا حال جلوگیری میشود و فرد میتواند با انرژی مثبت به سوی آینده حرکت کند.
پذیرش شرایط
در مواجهه با مشکلات یا شرایطی که ممکن است به عصبانیت فرد منجر شود، این مهم است که در نظر داشته باشیم همه چیز دستنخورده نیست و گاهی حلولی فوری یا عینی وجود ندارد. در چنین شرایطی، اهمیت دارد که به فرد بیاموزیم چگونه بر احساسات منفی خود غلبه کند. این میتواند از طریق ارتقاء مهارتهای مدیریت استرس، توسعه تفکر مثبت و تمرکز بر روی نقاط قابل کنترل در زندگی اتفاق بیفتد. به جای جستجوی راهحلهای عجولانه، تاکید بر ایجاد آگاهی از احساسات و توانایی مدیریت ایمنی روانی فرد قرار گیرد.
زمان تنها گذاشتن فرد
تشخیص زمان مناسب برای تنها گذاشتن فرد عصبانی امری حیاتی است. زمانی که شخص در حالت عصبانیت قرار دارد، تمرکز بر روی زمان حال و نیازهای فوری آن شخص است. اگرچه تلاش برای حل یا تفهیم مشکلات ممکن است درست باشد، اما گاهی این تداخل با فرآیند آرامبخشی و خود تنها بودن فراز و فرودهای عاطفی فرد را مختلف میکند.
در این مواقع، به عنوان یک فرد حمایتکننده، بهتر است به او فرصت داده شود تا به تنهایی احساسات خود را بیان کند و زمانی مناسب را برای حوزه شخصی خود بیابد. این اقدام میتواند به افراد کمک کند تا از راهکارهایی مؤثرتر برای مدیریت خودشان استفاده کنند و از حمایت گرفته تا بهبود یابند.
رها کردن فرد
اگر فردی باعث ناراحتی یا تحریک شما شده و احساس میکنید که در حالی که با او هستید ممکن است عصبانی شوید، بهتر است اگر امکان دارد، محل را ترک کنید. عصبانی شدن شما ممکن است شرایط را بدتر کند، بنابراین ترک کردن محل در لحظههایی که احساس میکنید عصبانی شدهاید، از اینکه شرایط بیشتر به بدتری تغییر کنند یا به درگیری منجر شوند، جلوگیری میکند.
این اقدام میتواند به شما فرصتی بدهد تا به آرامش برسید و با موقعیت بهتری روبهرو شوید، همچنین از آنجا که درگیری را به تاخیر میاندازید، فرصت دارید تا با فکر بهتری به مسئله نگاه کرده و با فرد مورد نظر به صورت مسئولانه بحث کنید.
تشخیص بد رفتاری
خشم و بدرفتاری دو واقعیت متفاوت هستند و باید این تفاوتها را بهدقت درک کرد. خشم به عنوان یک احساس طبیعی انسانی در واقعیت میتواند انرژی منفی را به جلوگیری یا تغییر وضعیت موجب کند. اما بدرفتاری نشان از رفتارهای ناسالم و بالقوه خطرناک است که میتواند به تعامل منفی با دیگران منجر شود.
برخی از نشانههای بدرفتاری شامل استفاده از ارعاب فیزیکی (با یا بدون خشونت واقعی)، ایجاد احساس گناه در طرف مقابل، اسمگذاشتن یا تحقیر کردن فرد، و حتی کنترل یا اجبار جنسی میشوند. برخوردهای این چنینی ممکن است به طور مستقیم به سلامت روحی و جسمی فرد آسیب برساند و تعاملات اجتماعی را به خطر بیندازد. به منظور جلوگیری از بدرفتاری و حفظ روابط سالم، ضروری است که افراد از این نشانهها آگاه شوند و به دیگران اجازه ندهند که به آنها آسیب وارد کنند.
رفتن به جایی امن
در صورت مواجهه با فردی که مشکل مدیریت خشم دارد و احساس امنیت شما به خطر افتاده است، باید بلافاصله محل را ترک کرده و به یک مکان امن بروید. خشونت خانگی یک چرخه مخاطرهآمیز و مداوم است، بهطوریکه اگر یک بار اتفاق بیفتد، احتمالاً دیگر بارها نیز تکرار خواهد شد. اگر فرد دارای حالتی خشن و پیشبینیناپذیر است یا به شما تهدید میکند، منطقی است که از او فاصله گرفته و ایمنی خود را حفظ کنید. این اقدام میتواند به پیشگیری از وقوع وقایع ناخواسته و حفظ سلامتی شما کمک کند.
نتیجه گیری
برای آرام کردن یک فرد عصبانی، به صبر و شکیبایی زیادی نیاز است. هنگامی که کسی به شدت عصبانی است، شنیدن جملاتی مثل “آرام باش” ممکن است تنها وضعیت را بدتر کند. به عنوان یک شنونده موثر، فهم و احترام به احساسات شخص عصبانی میتواند مفید باشد.
اما در صورتی که عصبانیت فرد به شدت منفجری یا غیرقابل پیشبینی باشد، بهتر است از تلاش برای استدلالکردن خودداری کنید و از او فاصله بگیرید. در صورتی که فرد عصبانی به عذرخواهی شما پاسخ نمیدهد، بهتر است مدتی به او زمان بدهید و او را تنها بگذارید. این اقدام ممکن است به فرد فرصتی بدهد تا احساسات خود را مدیریت کند و بهتر به اوضاع برسد.