در این قسمت از پایگاه دانش برنا اندیشان تصمیم داریم تا در رابط با یکی از موضوعات مهم و ویژه روانشناسی با عنوان اختلال شخصیت اسکیزوئید از علائم تا درمان از دیدگاه روانشناسی با شما علاقه مندان به مطالب روانشناسی و درمان اختلالات شخصیت گفتگو کنیم.
اختلال شخصیت اسکیزوئید از علائم تا درمان از دیدگاه روانشناسی
در این مقاله اختلال شخصیت اسکیزوئید از علائم تا درمان از دیدگاه روانشناسی به صورت کامل مورد بررسی قرار گرفته و سپس به راهکارهای درمانی خواهیم پرداخت،پس تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
اختلال شخصیت اسکیزوئید
فردی را تصور کنید که گوشهگیر است همیشه دوست دارد تنها باشد. در محیط کار با کسی ارتباط چندانی ندارد و دیگران او را خشک و جدی یا خجالتی میدانند. در خانواده نیز روابط عاطفی خوبی ندارد اما کارهایش را به خوبی انجام میدهد. همسرش از او شکایت دارد که به او و فرزندانش اهمیت نمیدهد و به وظایف زناشویی نیز عمل نمیکند. او دوست دارد با خودش خلوت کند و کسی مزاحمش نشود. بیشتر مردم در نگاه نخست این فرد را افسرده یا دچار اختلال طیف اتیسم میدانند. اما این نشانهها میتواند علت دیگری داشته باشد و ممکن است فرد دچار اختلال شخصیت اسکیزوئید یا SPD باشد. در این مقاله شما را با این اختلال شخصیت آشنا خواهم کرد.
وجه مشخصه اسکیزوئید Schizoid Personality Disorder به اختصار SPD بی میلی و دوری از روابط شخصی و اجتماعی و بی تفاوتی احساسی است و به همین دلیل به آن کمبود لذت نیز گفته می شود.
کسانی که دچار اختلال شخصیت اسکیزوئید هستند دوست دارند بیشتر وقتها تنها باشند و به سرگرمیهای انفرادی علاقهی بیشتری نشان میدهند. بیشتر آنها دوست دارند کارهایی انجام دهند که نیاز به همکاری و کار گروهی نداشته باشد (مانند نگهبانی، رانندگی تریلی، شکار و …). اما به این معنی نیست که کسانی که دچار این اختلال روانی هستند در کارهای دیگر ضعیف عمل میکنند. برخی از کسانی که دچار این اختلال روانی هستند تحصیلات بالا یا شغلهای مهم و حساسی را بر عهده دارند با این حال ترجیح میدهند با دیگران در محیط کار کمتر ارتباط برقرار کنند و دنبال تحسین و تشویق دیگران نیستند. این افراد بر مهارتهای ذهنی و هوشی بیشتر تمرکز دارند و مهارتهای اجتماعی در آنان ضعیف است. بازخورد دیگران برای آنها اهمیتی ندارد و مهم نیست که دیگران از آنها تعریف یا انتقاد کنند. به طور کلی کسانی که دچار اختلال شخصیت اسکیزوئید هستند از نظر روابط میانفردی و اجتماعی ضعیف هستند و درونگرایی افراطی، بی تفاوتی عاطفی، ضعف در روابط زناشویی و نیاز شدید به تنها بودن در آنها دیده میشود.
این افراد دارای اکثر خصوصیات زیر هستند:
افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید اشخاصی سرد و نجوش به نظر می رسند که خویشتن دار و گوشه گیر هستند و هیچ توجهی به اتفاقات روزمره و علایق سایر افراد نشان نمی دهند.
آنها ظاهری آرام، منزوی، و غیر معاشرتی دارند و سرشان در لاک خودشان است و به هیچ وجه نیاز یا اشتیاقی به داشتن پیوندهای عاطفی با دیگران نشان نمی دهند.
آنها از همه دیرتر به تغییرات مد در جامعه تن می دهند.
تاریخچه زندگی این افراد نشان می دهد که به امور انفرادی علاقه دارند و در مشاغل یک نفره و غیر رقابت طلبانه ای که برای دیگران غیر قابل تحمل است، با موفقیت به کار می پردازند.
زندگی جنسی آنها ممکن است منحصراً در خیال طی شود و ایجاد روابط جنسی پخته را هر بار به وقتی دیگر موکول کنند.
مردانی که به این اختلال مبتلا هستند، ممکن است هیچ وقت ازدواج نکنند، چون نمی توانند با کسی صمیمی شوند؛ اما زنهای مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید ممکن است منفعلانه به ازدواج با مردان پرخاشگر که خواهان چنین زنهایی هستند، تن دهند.
افراد مبتلا به این اختلال شخصیت معمولا هیچ وقت نمی توانند خشم خود را مستقیماً ابراز کنند اما می توانند در امور فارغ از روابط انسانی، مثل ریاضیات و نجوم، سرمایه عاطفی قابل توجهی صرف کنند.
همچنین ممکن است دلبستگی بسیاری به حیوانات پیدا کنند.
اینها اغلب مجذوب مدهای غذایی و بهداشتی (مثل گیاهخواری و خام خواری) ، نهضت های فلسفی و طرحهای مربوط به بهبود وضعیت اجتماعی می شوند؛ خاصه طرح هایی که به هیچ وجه مستلزم دخالت و نقش فعال خود فرد نیست.
گرچه افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید به نظر می رسد که در لاک خود فرو رفته اند و روزها به افراط غرق در رویا می شوند، اما قابلیت شناخت واقعیت را به هیچ وجه از دست نداده اند.
از آنجا که اعمال پرخاشگرانه جای چندانی در مجموعه واکنشهای معمول آنها ندارد، اگر با تهدید یا خطری (خواه واقعی و خواه تصوری) روبه رو شوند، اکثر اوقات یا غرق در خیالات همه توانی (omnipotence) می شوند، یا به تسلیم و رضا تن می دهند.
این گونه افراد اغلب سرد و تودار به نظر می رسند، اما گاه اندیشه هایی به راستی خلاق و ابتکاری به ذهنشان خطور می کند که می توانند آنها را بپرورانند و در اختیار دیگران بگذارند.
پیشنهاد ویژه : کارگاه صوتی آموزش درمان اختلال شخصیت
نشانهها و معیارهای DSM 5 برای اختلال شخصیت اسکیزوئید
در کتاب DSM 5 نشانههای شناسایی این اختلال روانی یاد شده است. به یاد بسپارید تنها با خواندن این نشانهها نمیتوانید به دیگران برچسب اختلال روانشناختی بزنید. اختلالات روانشناختی گوناگون نشانههای یکسان یا نزدیک به هم دارند به همین خاطر است که شناسایی و درمان اختلالات روانشناختی کاری است که یک روانشناس باتجربه توانایی انجام آن را دارد.
A: فرد تقریبا همیشه جامعهگریز است و از روابط میانفردی با دیگران خودداری میکند. در روابط میانفردی هیجانات و احساسات بسیار اندکی نشان میدهد. این حالت پیش از بزرگسالی (Early Adulthood) پدید آمده و در شرایط گوناگون دیده میشود که با ۴ مورد (یا بیش از ۴ مورد) از موارد زیر نشان داده میشود.
1. به روابط میانفردی تنگاتنگ (مانند بخشی از یک خانواده بودن) تمایل ندارد و از آن لذت نمیبرد.
2. همیشه کارهای انفرادی را انتخاب میکند.
3. به تجربههای سکشوال با فردی دیگر علاقه ندارد یا علاقهی کمی دارد.
4. از هیچ کاری لذت نمیبرد یا از کارهای کمی لذت میبرد.
5. به جز اعضای خانواده (اعضای درجه یک) دوستان نزدیک یا صمیمی ندارد.
6. به بازخوردهای دیگران نسبت به خود اهمیت نمیدهد و در برابر انتقاد یا تعریف دیگران بیتفاوت است.
7. از نظر عاطفی سرد است. تحت تاثیر قرار نمیگیرد و از نظر هیجانی بیاعتناست.
B: نشانههای یاد شده در بالا با بیماری فیزیولوژیکی یا اختلال روانشناختی دیگری قابل توجیه نباشد. وضعیتی که فرد به آن دچار است نباید صرفا در طول اسکیزوفرنی، اختلال افسردگی عمده به همراه خصوصیات سایکوتیک، اختلال دوقطبی، اختلال طیف اوتیسم یا دیگر اختلالات شخصیتی بروز پیدا کند.
علل اختلال شخصیت اسکیزوئید
اکثر محققین ترکیبی از دلایل:
۱) زیستی (ژنها و ارث)
۲) روانی (خلق و خو و شخصیت فرد که بهواسطه محیط و مهارتهای آموخته شده ایجاد میشود)
۳) اجتماعی (نحوه ارتباط با خانواده و دوستان در کودکی) را در این اختلال موثر میدانند و هیچ تک عاملی را بهتنهایی دلیل شکلگیری این اختلال نمیدانند.
بر اساس تحقیقات انجام شده، احتمال بروز این اختلال در افرادی که یکی از بستگان آنها اختلال شخصیت اسکیزوئید و یا اسکیزوتایپال و یا اسکیزوفرنی دارد، بیشتر است. داشتن والدی که سرد، غیرپاسخگو و بیتوجه به نیازهای عاطفی کودک است نیز احتمال این اختلال را بالا میبرد.
درمان اختلال شخصیت اسکیزوئید
تحقیقات کمی بر روی درمان اختلال شخصیت اسکیزوئید انجام شده است. این امر تا حدودی به این دلیل است که افرادی که دچار چنین مشکلی هستند معمولاً احساس تنهایی نمیکنند و با افرادی که روابط نزدیک با دیگران دارند رقابت نکرده یا نسبت به آنها حس حسادت ندارند.
افراد مبتلا به این اختلال به ندرت به دنبال درمان هستند و اطلاعات کمی در مورد اینکه چه درمانی برای آنها موثر است، وجود دارد. گفتگو درمانی ممکن است موثر نباشد، زیرا افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئیدی در برقراری ارتباط با دیگران مشکل دارند. بنابراین، درمان میتواند به دلیل کاهش ظرفیت یا تمایل اولیه برای ایجاد یک رابطه با یک متخصص دشوار باشد. یک گروه حمایتی میتواند باعث برطرف کردن احساس تنهایی و ترس از تعاملات اجتماعی و روابط نزدیک شود.
معمولا برای اختلال شخصیت اسکیزوئید، دارو توصیه نمیشود. با این حال، گاهی اوقات برای درمان کوتاه مدت حالت اضطراب شدید مرتبط با اختلال، دارو استفاده میشود. وجود اضطراب که معمولا ناشی از ترس از دیگران است، ممکن است به این معنی باشد که تشخیص اختلال شخصیت اسکیزوتایپ مناسبتر است.
روان درمانی
درمان فردی که بطور موفقیت آمیزی به سطوح بلند مدت اعتماد بیانجامد ممکن است با فراهم کردن روزنهای برای بیمار جهت تبدیل برداشتها یا دوستیهای ساختگی به روابط معتبر و واقعی در برخی موارد اختلال شخصیت اسکیزوئید مفید باشد. با شکلگیری رابطه بین درمانگر و بیمار، بیمار میتواند شروع به آشکار کردن دوستیهای خیالی و ترسهای خود از وابستگی کند. روان درمانی فردی میتواند به تدریج بر شکلگیری یک رابطه واقعی بین بیمار و پزشک تأثیر بگذارد.
روان درمانی بلند مدت به دلیل نتایج درمانی ضعیف آن و هزینههای درمان طولانی نباید دنبال شود. در عوض، درمان باید بر روی اهداف درمان ساده تمرکز کند، تا فشار نگرانیهای فعلی یا عوامل استرسزا در زندگی فرد کاسته شود.
بازسازی شناختی ممکن است برای اداره کردن برخی انواع افکار واضح و غیر منطقی که تاثیر منفی بر رفتار بیمار دارند، مناسب باشد. این برنامه درمانی باید در شروع درمان به روشنی تعریف شود. ثبات و حمایت، کلید یک درمان موفق در شخصی است که دچار اختلال شخصیت اسکیزوئید میباشد. باید مراقب باشید که فرد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید را سرکوب نکنید و بتوانید رفتار احتمالی وی را تحمل کنید.
گروه درمانی یکی دیگر از روشهای بالقوه موثر درمان است اما معمولا درمان اولیه خوبی نیست. با اینکه بیماران ممکن است در ابتدا از ملحق شدن به گروه درمانی استقبال نکنند، اما اغلب با افزایش میزان راحتی مشارکتشان افزایش مییابد. درمانگر باید از افرادی که دچار این مشکل هستند در برابر نکوهش توسط سایر افراد گروه محافظت کند، بیماران این شانس را دارند که از طریق تماس اجتماعی در یک محیط حمایتی بر ترس صمیمیت غلبه کنند.
معرفی یار مهربان
کتاب روانشناسی اختلالات شخصیت
نویسنده:احمد علامه فلسفی
تهیه و تنظیم: میترا نمازی
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی