تنهایی یک از موضوعاتی است که صحبت های زیادی در رابطه با آن انجام می شود و نگاه های متفاوتی در رابطه با آن وجود دارد، در این قسمت از پایگاه دانش برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای با عنوان نگاهی به موضوع تنهایی و مفهوم زندگی در دوران مجردی را بررسی کنیم و همچنین این دیدگاه که برخی معتقدند مجردی و تنهایی به معنای بدبختی است را مورد مطالعه قرار دهیم، پس تا انتهای مقاله با برنا اندیشان همراه باشید.
نگاهی به موضوع تنهایی و مفهوم زندگی در دوران مجردی
در مقاله نگاهی به موضوع تنهایی و مفهوم زندگی در دوران مجردی به صورت مفهومی، در رابطه با مقوله تنهایی و رابطه آن با شادی را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
تنهایی یک موضوع مهم است
مجرد بودن به معنای زندگی در بدبختی نیست
بسیاری از افراد مجرد ممکن است بی دلیل احساس تنهایی کنند. با این حال ، در واقعیت ، تنهایی امری چشم انداز است. مجردهای خوشحال کسانی هستند که موفق می شوند وضعیت خود را از منظر مثبت ببینند.
یک تیم از محققان تلاش کردند تا تجربیات افراد مجرد بالای 60 سال را که هرگز ازدواج نکرده اند و بدون فرزند بوده اند ، کشف کنند. مصاحبه کنندگان سوالات عمیقی را پرسیدند که شرکت کنندگان را بر آن داشت تا در مورد دیدگاه های تکامل یافته خود در مورد مجرد بودن، از بیست سالگی و تا سن فعلی ادامه دهند. این رویکرد گذشته نگر بسیار قدرتمند است زیرا در دید افرادی که تصویر کامل را می بینند فرو می رود. آنها “پایان داستان” خودشان و آنچه برای رسیدن به آنجا لازم است را می دانند.
نتایج این مطالعه کاملاً چشمگیر بود، اما یک تمایز مهم و بسیار مرتبط که از این مطالعه بوجود می آید، تمایز بین خلوت کردن با خود و تنهایی است. محققان کشف کردند که خلوت برای بسیاری از مجردهای قدیمی بخشی از شیوه زندگی است و نه معیار تنهایی. در واقع ، برای اکثر ما، این ناشناخته است که ترسهای ما را تقویت می کند، و این می تواند گزینه های مثبت بی شماری را برای مقابله با این ترسها پنهان کند. درخواست از مجردهای سن بالا برای تأمل در زندگی آنها یک استراتژی هوشمندانه برای دور زدن این سوگیری ها و یافتن راه هایی برای اندازه گیری آنچه می تواند زندگی شاد و مجردی را تضمین کند است. در این حالت ،تنهایی به خلوت کردن با خود تبدیل می شود.
من با بسیاری از مجردهای بالای 30 سال مصاحبه کردم. هم با مجردهای بزرگتر و هم با جوانان مصاحبه کردم – می خواستم دیدگاه کسانی را که می توانند به من نگاهی گذشته نگر داشته باشند و همچنین افرادی که در حال حاضر تحت فشار والدین، همکارانشان هستند، یا جامعه به طور گسترده برای یافتن یک شریک زندگی کامل هستند قرارشان دهم.
مانند تحقیق در مورد مجرد های سن بالا ، متوجه شدم کسانی که از تنهایی خود لذت می برند از خلوت کردن با خود نیز لذت می برند و به هیچ عنوان ارتباط خاصی نمیتواند بین شان وجود داشته باشد.
در مطالعه من ، بعضی از مجردها حتی شهادت دادند که گذراندن وقت با خودشان چیزی است که آنها نمی توانند از آن دست بکشند و داشتن این تنهایی باعث آرامش درونی آنها می شود. در حالی که زندگی بدون شریک زندگی می تواند ارتباط تنگاتنگی به امیال درونی ما داشته باشد ، اما مجردانی که به خصوص احساس خوشبختی می کنند کسانی هستند که می توانند اوقات فراغت خوبی را تجربه کنند. از نظر آنها، خلوت کردن با خود زمانی است که باید از آن لذت برد، حتی زمانی که میخواهیم برای خود جشن بگیریم.
از طرف دیگر ، تنهایی موضوعی بود که مشخص شد بسیاری از مجردها با حفظ روابط نزدیک با خانواده بزرگ و دوستان به آن پرداختند. فهمیدم مجردهایی که از خلوت کردن با خود لذت می بردند در واقع بسیار اجتماعی و دوستانه بودند و شبکه های قوی ارتباط بین فردی ایجاد می کردند.غالباً، این افراد دوستانه ترین افرادی بودند که من و تیم من با آنها مصاحبه کرده بودیم ، اما در پایان روز آنها به آن فضای خصوصی با خود نیاز داشتند.
جالب اینجاست که برخی حتی اظهار داشتند که دوستی آنها حتی ممکن است دلیل اصلی اشتیاق آنها برای خلوت کردن با خود باشد. هنگامی که آنها از یک شب گذراندن پر از خنده و شادی با دوستان شان به خانه برگشتند مهمترین چیزی که آنها نیاز داشتند ایجاد فرصت برای ایجاد کردن تعادل برای لذت با مقدار کمی وقت جهت داشتن آرامش بود.
بدون شک مجرد بودن به معنای زندگی در بدبختی نیست. در حالی که بسیاری از افراد میتوانند موفقیت زندگی خود را با شخصی دیگر تقسیم کرده و نیازهای همسو با آن شخص را نسبت به نیاز های خود را بر آورده نمایند، در این امر دیگران راهی متفاوت را دنبال می کنند و دلایل زیادی برای این کار دارند.