در دههی ۱۹۳۰، تمدن جهان با سقوط محض روبرو شد. این زمان همزمان با تحولاتی بود که هنری ماتیس را از زاویهای کاملاً متفاوت به ما معرفی کرد. باید اشاره شود که یک نمایشگاه استثنایی به نام “ماتیس در دههی ۱۹۳۰” در موزهی هنر فیلادلفیا برگزار شد. این نمایشگاه، آثاری از دورهای از خلاقیت ماتیس را به تماشاگران عرضه کرد که به عنوان دورهای از تحولات شگفتانگیز و برجسته در زندگی هنری او به یاد میماند.
در این دوره، ماتیس که به تازگی به شصت سالگی نیز دست پیدا کرده بود، به جذابیت واقعی خود دست یافت. این نمایشگاه، به عنوان مهمترین نمایشگاه آمریکایی از آثار این هنرمند بزرگ فرانسوی در سالهای اخیر محسوب میشود. این اتفاق بعد از مدتها، به تماشاگران فرصتی را میدهد تا به زیباییها و تحولات هنری این آیکون هنر جهان نگاهی دقیقتر بیندازند. در این قسمت از مجله علمی برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای کامل در مورد هنری ماتیس را در اختیار شما افراد علاقه مند به آموزش هنر قرار دهیم.
آشنایی با هنری ماتیس
اما تاریخ آن دوره به هیچ وجه نمیتواند با برتری و درخشش آثار ماتیس یکی شود. به هر حال، اگر تمایل دارید تا در این قطعه تاریخی، جستجویی انجام دهید، باید با توجه به رکود بزرگ اقتصادی، ظهور فاشیسم در مناطق مختلف، شروع جنگ داخلی در اسپانیا، انتشار شیوههای نادرست و منحرف در تفسیر هنر مدرن (که از جمله آنها خود ماتیس نیز قرار دارد) توسط نازیها، شرارت و ستم به یهودیان با حمایت دولت و واقعیت تلخ هولوکاست، در آثار زنده و پرانرژی ماتیس جستجو کنید، امکانپذیر نخواهد بود. به هیچ وجه نمیتوانید به چنین مواردی برخورد کنید و در آثار او آنها را کشف نمایید.
شاید احساس ناامیدی در شما آشکار شود و از خود بپرسید که چرا نقاشان بزرگ نباید رویدادهای زمان خود را در آثارشان به تصویر بکشند. اما قبل از اینکه این سؤال را مطرح کنید، واجب است به یاد داشته باشید که هنری ماتیس هیچ گونه کنترلی بر رویدادهای جهان نداشت. در واقع، حتی بر روی خودش نیز کنترلی نداشت. وی با حساسیتی به سوی زیباییهای تجسمی و با هوشی عمیق و دقیق در عرصهٔ هنر، به نحوی که بسیاری او را هنرمندی انقلابی میشناختند، میپرداخت. او بخش قابل توجهی از دورهٔ فعالیت هنریاش را در لبهٔ لغزانها و مواجهات خطرناک گذراند و مورد تهمتزنیهای عمومی قرار گرفت. با این حال، وی پدری مهربان، همسری موفق و شهروندی نمونه بود و تمایل به بهرهگیری از همدردی و احترام را در خود جا داشت.
نهضت هنری ماتیس
لبهی پرتگاه، در واقع مکانی است که تنهایی و تردید به انسان تسلط میدهد. به همین دلیل، هنری ماتیس تصمیم گرفت در طول بیش از دههای، از آغاز دهه ۱۹۱۷ تا پایان آن، از لبهی پرتگاه به دوری برود. او شهر پاریس را ترک کرده و به نیس نقل مکان کرد. در این مکانهای کوچکتر، زمینههای مختلف نقاشی کرد و تحت تأثیر جریان امپرسیونیسم و خصوصیات خاوری (اورینتالیسم)، تصاویر طبیعی و فضاهای داخلی ایجاد کرد. او با استفاده از خطوط پرسپکتیو و گامهای متعدد رنگ، حجم و فضا را به تصویر کشید. آثار این دوره از کارهای او واقعاً مورد تحسین قرار میگیرند. با این حال، نمیتوان انکار کرد که تا اواسط دههی ۱۹۲۰، ماتیس به گونهای به تکرار و جلبهی تعرضها فرو رفته بود. قوهی خلاقیت او اغلب مسدود بود؛ به قدری که به دخترش نوشته بود: «جلوی بوم میایستم و هیچ ایدهای ندارم.»
او برای دستیابی به یک هدف بزرگتر، زحمتی را تحمل کرد. مجموعهای از آثار که در نمایشگاه «ماتیس در دههی ۱۹۳۰» به نمایش گذاشته شده، به وضوح نشان میدهد که او چگونه این اهداف را دستیابی کرد.
نقاشی های هنری ماتیس
در طول تمام مراحل فعالیت هنریاش، ماتیس به طرز شگفتآوری برجسته بود. اما در دههی ۱۹۳۰ به موفقیتی رسید که تمامی جنبههای شناخته شده و امضای خاص خود را در آثار خود ترکیب کرد؛ از طراحی تا رنگآمیزی، از تفکر تا محتوا و از نحوهی تعامل با فضا تا انتقال احساسات. در این مسیر، به سطحی از تسلط و ارتقاء فنی دست یافت و با وجدانی تمام، برای دستیابی به این نقطه تلاش کرد. با این حال، هر آنچه پس از آن آغاز کرد، از تکههای کاغذی تا نقاشیهای معروف چرچ ویونس و گنجینههای هنری ونسی در واقع توسعهای از همان مهارت و استعداد اصلی او بود.
در اوایل دهه ۱۹۳۰، سه حادثه مهم در زندگی هنری ماتیس وقوع پذیرفت. اولین موضوع به برگزاری یک مجموعهای از نمایشگاههای بازبینی آثار خود در گذشته اش اختصاص داشت. این نمایشگاهها به ترتیب در سالهای ۱۹۳۰ و ۱۹۳۱ در شهرهای برلین، پاریس، بازل در سوئیس و نیویورک برگزار شدند. بررسی مجدد آثار قدیمی در آن زمان شایع نبود. برگزاری چهار نمایشگاه بزرگ با موضوع بازنگری در آثار گذشته، در مدت دو سال، شاهد بیسابقه بود و نشان از اهمیتی که جهان به این هنرمند فرانسوی میپرداخت، داشت. طبق گفتههای اریک دو شاسه، یک تاریخنگار هنر، او “بیچون و چرا یکی از پرفروشترین و محترمترین هنرمندان دورهاش” بود.
آینده نگری هنری ماتیس
بازنگری به معنای نگاه به گذشته و فکر به آن است. اما آنچه که هنری ماتیس از این چهار نمایشگاه بازنگری به دست آورد، تمرکز بر نگاه به آینده بود. اریک دو شاسه تاکید میکند: «او آرزو داشت که به عنوان یک هنرمند، راهی را برای آینده باز کند، نه اینکه آن را محدود کند. او یک پیشرو بود، نه یک وارث.» او در آثار اولیه اش در شهر نیس با جو و فضای امپرسیونیستی که در آنها حاکم بود، به گذشته نگاه میکرد. اما او تمایل داشت این زمینه را پشت سر بگذارد و به سوی آینده پیش برود.
یکی دیگر از اتفاقات مهم در دورهای که هنری ماتیس تجربه کرد، مربوط به سفر بود. در فوریه ۱۹۳۰، او به سمت نیویورک سفر کرد و سپس با قطار به شیکاگو، لاس وگاس، لسآنجلس و سانفرانسیسکو سفر کرد. در پایان این سفر، با کشتی از اقیانوس آرام به تاهیتی سفر کرد. این سفر در اصل تاکید بر ایجاد آثار جدید نداشت و تقریباً هیچ آثار جدیدی خلق نشد. اما این تجربه برای او بسیار ارزشمند بود. حتی اگر آثار خاصی به جهان تقدیم نکرد، این سفر به واقعیت تازهای از زندگی و محیطهای جدید آشنا شدن را در او ایجاد کرد. این تجربه باعث تجدید نشاط ذهن و روح او شد و در نهایت تاثیر مثبتی بر کارهای آتی او گذاشت.
یکی از مهمترین رویدادها در طول این دوره زندگی هنری ماتیس، سفارشی بود که از سوی آلبرت بارنز، مجموعهدار معروف آمریکایی و مهتری هنر مدرن، به او داده شد. بارنز از ماتیس درخواست کرد تا طاق دیوارهای گالری اصلی بنیاد او در منطقه مریون، حومهای از شهر فیلادلفیا، را نقاشی کند. به همین دلیل، ماتیس در سفر دوم خود به آمریکا، در همان سال ایجاد شد، تا این کار را انجام دهد. اگرچه رابطه بین او و بارنز پس از مدتی به تنشها خورد، اما این سفارش، که نتیجهی آن امروزه در مجموعهای به نام “منتهی به بنیاد بارنز” مشاهده میشود، به ماتیس فرصتی ارائه کرد تا در زمینهٔ دکوراسیون پیشرفت کند و به درک عمیقتری از این حوزه بپردازد.
در آن دورهها، هنری ماتیس خواستار ادغام احساسات نفسگرایی و زیبایی شهوانی با ترتیب و زندگی در طراحیهایش بود، به طوری که جلب جذابیت از طریق نظم و هماهنگی ممکن شود. او میخواست ترکیبی از طرز ترسیمی دیونیسی و نگاه آرمانی آپولونی را به عمل آورد. این کار با آغاز تجربهٔ تخت کردن فضا در نقاشیهایش آغاز شد. تخت کردن نقاشی، به معنای تراز کردن وزن و نیروی مثبت و منفی در فضای تصویر بود. این اقدام به ویژه در آثار پیشانیسیاش قابل مشاهده بود. این اقدام اجازه میداد تا فضای منفی به عنوان یک عنصر فعالتر و مؤثرتر در تصویر جایگزین شود.
ماتیس به خوبی دریافت کرد که برای ایجاد احساس زنده و پویا به کمک ترتیب موزون، باید ابعاد و خطوط سوژههای خود را از شکل طبیعی آنها تغییر داده و آنها را با محیط اطراف به خوبی تطابق داد. از طرفی، رنگهایی که ماتیس استفاده میکرد نقش مهمی در این کار ایفا میکردند.
یک نکتهی مهم که ماتیس به آن پی برده بود، تأثیر تندی رنگ بر حجم بود. به عبارت دیگر، رنگی مانند آبی تنها یک سطح آبی نبود؛ بلکه تندی رنگ آبی این سطح را تعیین میکرد و این تعامل با رنگهای اطراف آن سطح ایجاد کننده یک پویایی منحصربهفرد در تصویر میشد.
نمایشگاه آثار ماتیس
نمایشگاه فیلادلفیا با ارائه آثاری از دورهی کاری ماتیس در نیس، با نمایش اثر فریبنده “زن با چادر” (Woman With a Veil) آغاز گردید. در این اثر (همانطور که در تصویر مشاهده میکنید)، تمرکز بر رنگها و اشکال زمینه به نسبت به سوژهی اصلی برجستهتر است. بخشهای بعدی نمایشگاه شامل دیوارنماهایی با سفارش بارنز و همچنین تصویرگری برای کتابی از شعرهای استفان مالارمه نیز به نمایش درآمد.
ضروری است که آثار نقاشی، طراحیها و مجسمههای شخصی ماتیس را به عنوان آثاری که همگی از زیبایی بیرحمانهای برخوردارند، در نظر بگیریم. اما آنچه جذابیت کارهای ماتیس را تشکیل میدهد، تلاش و تمرکزش بر همان چیزی است که یونانیها به آن “آگون” میگویند، به اصطلاح مسابقه و رقابت.
در نمایشگاه یونانی، “آگون” به تنش بین قهرمان و ضد قهرمان اشاره دارد، یک تنش که هرگز به پایان نمیرسد و در نهایت به تراژدی منجر میشود. میتوانیم مشابهتی از این تنش “آگون” را در آثار نقاشی ماتیس در تعامل بین فضای مثبت و منفی ببینیم، به طوری که هیچکدام از این دو نقش، بر دیگری غلبه نمیکند. به اصطلاح دیگر، تلاش ماتیس در ایجاد توازن میان عناصر دیونیسی و آپولونی در آثارش مشهود است.
با وجود این تلاشها برای آرمانیسازی و هماهنگی در آثار ماتیس، تضاد و تنشی نیز میان دیدگاههای زیبایی و سیاست، بین زیباییگرایی و سختی وجود داشت و هنوز نیز وجود دارد. این دو عنصر هرگز قادر به تصالح نمیشوند و همچنان به عنوان دو پرتو متضاد همراه میمانند. به طور مثال، دختر ماتیس به نام مارگریت به دلیل همکاری با جبههی مقاومت فرانسه، تحت تعقیب و شکنجه گشت و به طور بیمانند از مرگ نجات یافت.