یکی از رفتارهای غیر مثبت و ناکارآمدی که زوجها ممکن است در روابط خود نشان دهند، استفاده از تهدیدهای خالی از معنا و ارزش است. تهدیدهای پوچ و خالی از محتوا و عمق نادراً به طور صادقانه و واضح ارائه میشوند و معمولاً با گذشت زمان از تأثیر خود از دست میدهند. این نوع تهدیدها به تعویق انداختن مشکلات و بحرانهای احتمالی، بهجای حل آنها، میپردازد و از اعتماد در رابطه کاسته و به جای بهبود وضعیت، منجر به تضعیف ارتباطات میشود.
بنابراین، به جای اتکا بر تهدیدهای توخالی، بهتر است که زوجها در جهت افزایش افهام متقابل و بهبود روابط خود، از راهکارهای سازندهتر و موثرتری استفاده کنند. در این مقاله از مجله علمی برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای کامل در مورد تهدیدهای پوچ در روابط را در اختیار شما افراد علاقه مند به زوج درمانی و مشاوره قرار دهیم.
تهدیدهای پوچ در روابط
از جمله الگوهای منفی که زوجها ممکن است در روابط خود نشان دهند، یکی از خطرناکترین آنها، تهدیدهای خالی از معنا و بدون اجرای واقعی است. این تهدیدها در لحظات حساس به کلماتی همچون “هرگز”، “هیچ وقت”، “دیگر” یا “همیشه” معمولاً همراه میشوند و هدف آنها ترساندن شریک زندگی از دست دادن چیزهایی که دارند، است.
به عنوان مثال:
“اکنون متوجه شدم که تو هیچ وقت تغییر نخواهی کرد، رابطهامان با تو دیگر به پایان رسیده است.”
“من دیگر هیچ وقت نمیتوانم تو را دوباره دوست داشته باشم، بنابراین انتظار نداشته باش که این اتفاق بیفتد.”
“همیشه وقتی در گوشهای قرار میگیری بداخلاق میشود، من دیگر قصد ندارم این مسئله را تحمل کنم.”
“حتی فکرش را هم نکن که من روزی تو را به خاطر این موضوع ببخشم.”
پیشنهاد می شود به مقاله درمان بی وفایی زوجین مراجعه نمایید. تهدیدهای پوچ و تو خالی معمولاً به تعویق انداختن حل مسائل و بحرانها به جای رفع آنها منجر میشوند و باعث کاهش اعتماد در رابطه میشوند. در نتیجه، از بهترین راهکارها برای افزایش درک متقابل و بهبود ارتباطهای زناشویی باید استفاده شود تا به جای تهدیدهای توخالی، به راهحلهای سازندهتر و موثرتری روی آورده شود. این روشها میتوانند به تقویت رابطه و جلب احترام و اعتماد شریک مشترک کمک کنند.
از بین رفتن اعتبار
با گذر زمان، تهدیدهای خالی از معنا که در لحظات عصبانیت اعلام میشوند و هیچگاه به عمل نمیآیند، اعتبار خود را از دست میدهند. این تهدیدها در اوقاتی به نقطهای میرسند که برای شریک زندگی تبدیل به واقعیتهای بیمعنا میشوند.
در پاسخ به این تهدیدها، شریک زندگی ممکن است به نادیده گرفتن، تمسخر، پرداختن به مسائل ثانویه، تعلیق انداختن از مشکلات یا حتی مسخره کردن عمل کند. او ممکن است با عباراتی چون “فقط من را امتحان کن” یا “یکی از این دفعات به آرزوهای تو برسیم” سعی در تعدیل این تهدیدها داشته باشد.
تهدیدهای توخالی و عمل نکردنی که در رابطه وجود دارند، میتوانند به مشکلات جدی در ارتباط منجر شوند و نه تنها اعتماد را به خطر میاندازند بلکه احتمالاً به فاصلهای بیشتر بین شریکها منتهی میشوند. به جای این تهدیدها، ارتقاء ارتباط و حل مسائل از طریق ارتباط باز و صادقانه و استفاده از روشهای سازنده میتواند به رابطه کمک کند.
نتیجه برعکس
زمانی که شریک زندگی به جدی گرفتن تهدیدها میپردازد، این میتواند تبدیل به یک پیچیدگی در ارتباطهای زناشویی شود. با این ادامه دادن به تهدیدهای پوچ و بیمعنا، شریک مقابل ممکن است بیحسی و تقاضاهای تهدیدکننده را نادیده بگیرد و تاثیری از آنها نپذیرد. این بیحسی به راحتی به عدم واکنش تبدیل میشود که اغلب به طور غیرمنتظره به عقبنشینی میانجامد.
به عنوان مثال، شریک ممکن است بگوید: “میدانی، زمانش رسیده که من تو را با این تهدیدها مورد هجوم قرار دهم. من فکر میکنم که چیزی که تو میگویی واقعیت دارد، و اگر این صحیح باشد، من دیگر دلیلی برای ادامهی این رابطه نمیبینم.” در اینجا، تهدید اعلامی توخالی ندارد و به نوعی تاثیر دارد.
به عبارت دیگر، واکنش مثبت به تهدیدها و اهمیت دادن به آنها ممکن است به جای مقاومت، شریک را به اندازه کافی جذب کند که به مسائل روابطی پیبرود و برای حل مشکلات تلاش کند. این نه تنها میتواند از ازدیاد تهدیدهای بیمعنا جلوگیری کند، بلکه به تقویت روابط زناشویی کمک کند.
ایجاد واکنش در طرف مقابل
تهدیدهای پوچ اغلب به تهدیدهای خالی از ارزش و پوچ تبدیل میشوند و معمولاً به صورت تلافیجویانه اعلام میشوند. این وضعیت ممکن است در زندگی زناشویی به وجود آید زمانی که هر یک از اعضای زوج در حال پسفت هستند.
در اینجا، عبارات تهدیدی که خالی از معنا و اهمیت هستند به کار گرفته میشود به منظور ایجاد فاصله بین شریکها و ایجاد وضعیتی ترسناک که آنها را وادار به انجام کاری میکند که فرد تهدیدکننده میخواهد یا حتی به صورت غیر مستقیم تا تأکید بر آن که شریک مقابل از ارزششان بیارتقاست.
در این مثال، دو نفر ممکن است در این بازی شرکت کنند. یکی از آنها ممکن است بگوید: “اگر تهدید کردن ادامه دهی، دیگر اینجا نخواهم بود. من معتقدم که تو ارزش این تلافی نداری.” در اینجا، تهدیدی اعلام شده است که خودش هم خالی از معنا است و نه تنها تأثیر گذاری ندارد، بلکه ممکن است وضعیت رابطه را تشدید کند و منجر به فاصلهی بیشتری بین شریکها شود. به جای این کار، بهتر است که در روابط زناشویی از راهکارهای سازنده و ارتقاء ارتباطات استفاده شود تا به حل مشکلات و بهبود وضعیت رابطه کمک شود.
فعال شدن آسیب های قبلی
تجربههای تروماتیک گذشته و آموختههای کودکی به عنوان پسزمینه روحی فردی، معمولاً وقتی احساسات به شدت بروز میکنند، به طور واضح به نمایش درآمده و تأثیرگذاری دارند. این تروماها، وقوع آنها راهی دوباره به سمت ذهن فرد میکنند، به طوری که فرد به عنوان لحظهای از تجربه تروماتیک قبلی خود میپردازد.
شریک در این موقعیت به نوعی نقشی را ایفا میکند که به عنوان عامل ایجاد کننده آسیب در تجربههای قبلی فرد نقش آفرینی میکند. به عبارت دیگر، شریک تهدیدکننده نقش یا الگویی که در گذشته به تجربه فرد اجازه داده برایش آسیبزا باشد، را تکرار میکند. به عنوان مثال، این تروماها ممکن است منجر به عباراتی شوند که تا حدی مرتبط با تجربیات قبلی شوند، از جمله:
– “تو به وضوح به من اهمیتی نمیدهی، بنابراین برایم فرقی نمیکند که چه کاری انجام دهم.”
– “تو هیچوقت تغییر نمیکنی.”
– “من آمادهام تا به پایان رساندن این رابطه.”
– “تو مانند پدرم هستی، او هم به جز خودش به هیچ کس اهمیت نمیدهد.”
در این موارد، تهدیدات و اظهارات شریک در رابطه، در واقعیت نشان دهنده ترس و نگرانیهای فرد و انتقال آسیبی که از تروماهای گذشته به دست آمده است، به نمایش درآمده و ممکن است به تعاملات و ارتباطات رابطه اثر گذار باشند. برای بهبود این وضعیت و حل مشکلات، برقراری ارتباط باز و فهم عمیقتر از تجربیات و احساسات هر دو طرف میتواند کمک کننده باشد.
ایجاد نمایش احساس ضعف
تهدیدهای پوچ و تو خالی نادراً یا تقریباً هیچگاه بدون نمایش علنی اعلام میشوند. این نوع تهدیدها به طور معمول با افزایش تنشها و احساسات عصبی همراه میشوند، که به شدت ظاهر میشوند. علائمی همچون افزایش حجم صدا، تغییرات در حالت چهره به سمت عصبی، پا کوبیدن، رفتن و آمدن در داخل و خارج از مکان گفتوگو، تکان دادن دستها، و اغلب پرتاب اشیاء از خود گذاری همراه این تهدیدها هستند. فردی که به تهدید کردن نیاز دارد، اغلب احساس عدم کنترلی و ترس میکند.
در بعضی موارد، تهدیدات به شکل اقدامات فیزیکی نیز تجلی میکنند، مثل هل دادن فیزیکی یا ضربه زدن با انگشت. این تهدیدها معمولاً با یک قطعی سریع از ارتباط، افتادن دستها به زمین یا حتی سکوت پولادینی به پایان میرسند. به عبارتی، شخص تهدید کننده اظهار میکند: “من ارتباطم را با تو قطع میکنم. تو بیفایده هستی.” یا “چرا همیشه فکر میکردم که تو همیشه در لحظات نیار کنار من حاضر خواهی شد؟”
تحریک رفتار پرخاشگری منفعلانه
زمانی که شریک زندگی در سمت مقابل تهدیدهای پوچ و توخالی عبارات را به جدی گرفته، ممکن است از ترس اینکه این تهدیدها واقعیت بپذیرند واقعیت شود، نگران شوند. این ترس از از دست دادن ممکن است به این انگیزه منجر شود که شخص بیش از حد مطیع و مسئولیتپذیر شود و قول دهد که شخص را از انجام کاری که گفته باز دارد.
اما به دلیل اینکه این نوع واکنش به تنهایی به توقف رفتار تهدید آمیز محدود شده است، اغلب شخص به رفتارهای قبلی خود باز میگردد. به عبارت دیگر، شاید او بگوید: “متاسفانه که این احساس را درباره من داری، من هر کاری بتوانم برای حل این مسئله انجام خواهم داد.”
تا زمانی که تهدیدها و ترسها به روشهای سازندهتر و موثرتری مدیریت نشوند و به جای ترس از دست دادن، روابط و ارتباطات بهبود یابند، این نوع واکنشها ممکن است به تغییر دائمی در رفتار و روابط منجر نشوند. برای حل این نوع مسائل، باید به صورت باز و صادقانه با یکدیگر ارتباط برقرار کرد و راهحلهای مشترکی را برای مسائل و اختلافات پیدا کرد.
ایجاد بی اعتمادی در دیگران
افرادی که به تهدیدهای پوچ و بیمعنا روی میآورند، اغلب به افتخار و خودشناسی خود دچار میشوند و سعی میکنند تاکید کنند که دیگران از آنها حمایت کنند یا حداقل تایید کنند. این رفتارها معمولاً باعث تعاملات منفی و بحرانی با دیگران میشود و ممکن است از شبکه اجتماعی خود بیرون بیفتند.
این روابط تعدادی از افراد را در معرض خطر قرار میدهند، از جمله فردی که به تهدیدهای توخالی روی میآورد. برای این افراد ممکن است احساس تنهایی و ترس از از دست دادن حمایت دیگران نماینده باشد. افرادی که نادانند یا به طور اشتباه به عنوان معتبر معرفی شدهاند نیز ممکن است اعتماد به نفس خود را از دست بدهند. به عبارت دیگر، این افراد ممکن است به دلیل تهدیدهایی که به تهدیدکننده اطلاق میشود، به عنوان مشکلساز دیده شوند و دیگران به دلیل نامشخص بودن نظرات و تهدیدها شک داشته باشند.
عدم بهبود رابطه زوجین
لجبازی در برابر تهدیدهای پوچ و خالی از معنی، ممکن است به آسانی به یک الگوی رفتاری تبدیل شود که فردی که این تهدیدها را اعمال میکند، هرگز به مسائلی که باعث میشود از خود و دیگران پرسش بپرسد یا برای بهبود رابطه تلاش کند، توجه نکند.
آیا این افراد واقعاً از این روند همیشگی و تکراری خسته نشدهاند و از ترس از پایان دادن به رابطه، در دام این الگوی رفتاری گیر افتادهاند؟ آیا آنها واقعاً توانایی مقابله با درد و مشکلات رابطه را ندارند، اما از دست دادن رابطه برایشان وحشتناکتر از هر چیز دیگری است؟ این احتمالات در مورد افرادی که به تهدیدهای بیمعنا روی میآورند و این تهدیدها به نوعی جلبکاری شدهاند، وجود دارد.