لعیا درخشانی فر؛ روایت زنی میان دانش و مدیریت

لعیا درخشانی فر؛ از ادبیات تا تحول در منابع انسانی

در بلندترین شب سال، جایی میان تاریکی و امید، نوری کوچک به جهان آمد، نوری که بعدها نام گرفت: لعیا درخشانی فر. او زاده‌ی یلدایی است که از همان آغاز، روشنایی را برگزید؛ روشناییِ دانستن، جست‌وجو کردن، و پیوند دادن معنا به انسان. مسیری که از واژه‌های فارسی شروع شد، در صنعت و آموزش شکل گرفت، و به درک عمیق‌تری از رشد انسانی از درون رسید.

بیوگرافی پیشِ رو، روایت سفر زنی است که میان زبان و مدیریت، میان فلسفه و عمل، میان صدا و سکوت، پلی ساخته از خرد و شفقت. سفری که از درون انسان آغاز می‌شود و تا مرزهای اندیشه و رهبری گسترش می‌یابد. تا انتهای این روایت، همراه برنا اندیشان بمانید؛ روایتی از زن، معنا و مسیر روایتی از درخشانی که از دل یلدا برخاسته تا هنوز، می‌تابد.

مقدمه: نوری که از «یلدای ۶۲» آغاز شد

یلدا، بلندترین شب سال، همواره نمادی از امید و آغاز روشنایی پس از تاریکی است؛ و درست در چنین شبی، لعیا درخشانی فر چشم به جهان گشود. تولد او در شب یلدا تنها یک اتفاق تقویمی نبود، بلکه استعاره‌ای از نوری بود که مسیر زندگی‌اش را روشن کرد. از همان آغاز، پیوندی میان «پیوستگی، روشنایی و معنا» در سرنوشت او نقش بست؛ پیوندی که بعدها در همه‌ی مسیرهای علمی، حرفه‌ای و انسانی او تداوم یافت.

زندگی دکتر لعیا درخشانی فر روایتی از رشد پیوسته و متوازن است؛ مسیری که در آن علم، زبان و انسان معنا پیدا می‌کنند. او از نخستین سال‌های جوانی، در جست‌وجوی فهم عمیق‌تری از انسان بود انسانی که در متن جامعه، در ساختار زبان و در جریان کار، معنا می‌یابد. شاید همین روح کاوشگر باعث شد تا نگاهش به زندگی فراتر از زمان و مکان باشد؛ نگاهی که هنوز هم برای بسیاری از علاقه‌مندان حوزه منابع انسانی و ادبیات فارسی الهام‌بخش است.

هرچند یلدای ۶۲ نقطه آغاز زمان زیستی اوست، اما در معنای نمادین، این شب به تولدی درونی اشاره دارد؛ نقطه‌ای که از دل تاریکی، درک تازه‌ای از «معنا، عشق و دانایی» متولد می‌شود. همین درک عمیق، مسیر حرفه‌ای و آکادمیک لعیا درخشانی فر را جهت داد و او را از یک جوینده‌ی دانش، به یک هدایت‌گر فکری در حوزه‌های صنعت دارو و مدیریت منابع انسانی تبدیل کرد.

زیبایی زندگی او در توازنی است میان سخت‌کوشی علمی و لطافت انسانی. در جهانی که سرعت و فشار روزمرگی‌ها گاهی مفهوم «درک انسان» را فراموش می‌کند، لعیا درخشانی فر با اندیشه و عمل خود یادآور این نکته است که رشد واقعی از دلِ معنا زاده می‌شود، نه از هیاهوی بی‌هدف.

این مقدمه نه‌تنها روایت آغازین زندگی اوست، بلکه پیش‌درآمدی است بر داستان زنی که با تلفیق علم، هنر و انسانیت، ماندگاری را تعریف کرده است؛ زنی که نامش، مانند همان شب تولدش، نشانی از روشنایی در بلندترین شب‌هاست؛ دکتر لعیا درخشانی فر.

مسیر تحصیلی لعیا درخشانی فر

در مسیر زندگی دکتر لعیا درخشانی فر، تحصیلات نه صرفاً ابزاری برای پیشرفت شغلی، بلکه سفری درونی برای کشف معنا بوده است. او دو دکترای ارزشمند دارد؛ یکی در زبان و ادبیات فارسی و دیگری در مدیریت منابع انسانی ترکیبی کم‌نظیر که مرز میان انسان و واژه را با عمق اندیشه پیوند می‌زند.

انتخاب این دو رشته در ظاهر شاید دو مسیر متفاوت به‌نظر برسد، اما در نگاه فلسفی و تحلیلی لعیا درخشانی فر، هر دو به جست‌وجوی یک هدف مشترک بازمی‌گردند: فهم انسان از خلال زبان. زبان، در اندیشه‌ی او، نه‌تنها وسیله‌ی ارتباط است بلکه آینه‌ی تفکر و بُعدی از هویت انسانی است؛ و مدیریت منابع انسانی، میدان به‌کارگیری همین شناخت در عرصه‌ی واقعی سازمان‌هاست.

در جایگاه یک پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی، دکتر لعیا درخشانی فر آموخت که هر واژه ریشه‌ای دارد، هر متن روحی دارد، و هر معنا تنها در بستر انسان زنده می‌شود. این درک زبانی، وقتی به قلمرو منابع انسانی راه یافت، به فلسفه‌ای عملی بدل شد: مدیریتی مبتنی بر معنا، گفتگو و ارزش‌های انسانی.

تحصیلات عالی او در دو حوزه‌ی مکمل، باعث شکل‌گیری رویکردی میان‌رشته‌ای شد که امروزه از ویژگی‌های برجسته‌ی اندیشمندان مدرن در حوزه منابع انسانی به‌شمار می‌رود. لعیا درخشانی فر با پیوند دانش ادبیات و مدیریت، نشان داد که توسعه‌ی انسانی در سازمان‌ها بدون شناخت عمیق از زبان، فرهنگ و احساسات کارکنان، ممکن نیست.

در هر دو مسیر علمی، ویژگی بارز او «عشق به یادگیری پیوسته» است؛ عشقی که نه به مدرک، بلکه به فرآیند یادگیری و کشف معنا تعلق دارد. همین روحیه باعث شده تا دانشی که در دانشگاه آموخته، در صنعت و زندگی واقعی به کار آید و به ابزار تحول انسانی بدل شود.

مسیر تحصیلی دکتر لعیا درخشانی فر را می‌توان پلی دانست میان واژه و واقعیت، میان زبان و رفتار، میان معنا و عملکرد. او با این ترکیب نادر، نشان می‌دهد که دنیای انسان‌ها از واژه‌ها ساخته می‌شود، و هر مدیری که زبان را بفهمد، انسان را بهتر می‌فهمد.

به همین دلیل است که تحصیلات عالی او نه صرفاً مجموعه‌ای از مدارک، بلکه شاهدی است بر سفری درونی برای کشف پیوند میان دانایی و انسانیت. این مسیر علمی، بنیان فکری و اخلاقی لعیا درخشانی فر را تشکیل می‌دهد؛ مسیری که همچنان ادامه دارد و هر روز افق تازه‌ای از معنا را برای او آشکار می‌کند.

تجربه حرفه‌ای؛ از صنعت دارو تا تحول منابع انسانی

در گستره‌ بیست‌ساله‌ی تجربه‌ی حرفه‌ای لعیا درخشانی فر، دو محور بنیادین بارها در کنار هم حضور داشته‌اند: دانش تخصصی و نگاه انسانی. او با بیش از دو دهه فعالیت در صنعت دارو و مدیریت منابع انسانی، نه تنها در فرآیندهای سازمانی نقش مؤثر داشته، بلکه به بازتعریف مفهوم «کار در خدمت انسان» نیز پرداخته است.

حضور لعیا درخشانی فر در صنعت دارو نقطه‌ی تلاقی دانش و تجربه بود؛ عرصه‌ای که دقت علمی و مسئولیت اجتماعی در کنار یکدیگر معنا می‌شوند. او در این صنعت، به‌عنوان مدیری آشنا با ساختارهای سازمانی، با این باور حرکت کرد که منابع انسانی صرفاً واحدی اداری نیست، بلکه قلب تپنده‌ی یک مجموعه است؛ سیستمی زنده و پویا که رشد آن مساوی با رشد سازمان است.

در دیدگاه دکتر لعیا درخشانی فر، منابع انسانی متشکل از روابط، معناها و انگیزه‌هاست، نه فقط فرایندها و آیین‌نامه‌ها. او نگاه سیستمی به نیروی انسانی دارد؛ نگاهی که در آن هر کارمند همچون سلولی زنده از اندام سازمان است که برای تداوم حیات باید رشد کند، یاد بگیرد و در فرایند یادگیری دیگران سهیم شود. این بینش، حاصل سال‌ها مشاهده و تجربه در محیط پویا و چالش‌برانگیز صنعت داروست؛ صنعتی که در آن موفقیت وابسته به هماهنگی دقیق بین علم، تخصص و انسان است.

او در طول این دو دهه، نه‌تنها به اجرای سیاست‌های منابع انسانی پرداخته بلکه در مسیر تحول فرهنگی و سازمانی نقش فعال ایفا کرده است. شناخت عمیق از رفتار کارکنان، تحلیل فرایندهای یادگیری در سازمان، و توجه به انگیزش از زاویه‌ی انسانی از ویژگی‌های برجسته‌ی سبک مدیریتی اوست. لعیا درخشانی فر در صنعت دارو، با تأکید بر یادگیری مستمر و توسعه‌ی فردی، رویکردی نو در مدیریت سرمایه انسانی بنا نهاد که در آن «توسعه‌ی حرفه‌ای» و «رشد درونی» هم‌ارز یکدیگر شمرده می‌شوند.

دستاوردهای حرفه‌ای او صرفاً در ارتقای شاخص‌های مدیریتی خلاصه نمی‌شود؛ بلکه در ارتقای کیفیت روابط انسانی و فرهنگ گفت‌وگوست که معنا پیدا می‌کند. سازمان‌هایی که در آن‌ها فعالیت داشته، از این نگاه بهره‌مند شده‌اند: سازمان به‌عنوان فضای یادگیری؛ جایی که کار، معنا دارد و انسان، در مرکز تصمیم‌ها ایستاده است.

خلاصه‌ی راه حرفه‌ای دکتر لعیا درخشانی فر را می‌توان چنین ترسیم کرد: حرکت از ساختار به معنا، از نظام به اندیشه، و از مدیریت به رهبری انسانی. بیست سال حضور مؤثر در صنعت دارو، او را به یکی از متخصصان برجسته‌ی مدیریت منابع انسانی در ایران بدل کرده است فردی که به جای تکیه بر دستور، بر گفت‌وگو ایمان دارد؛ و به جای تمرکز بر بهره‌وری، بر بالندگی انسان‌ها.

این مسیر نشان می‌دهد که برای لعیا درخشانی فر، مدیریت نه یک نقش سازمانی بلکه مأموریتی انسانی است: ساختن محیط‌هایی که انسان‌ها در آن‌ها بتوانند هم کار کنند و هم رشد یابند؛ همان‌گونه که خود او، در مسیر حرفه‌ای خویش رشد کرده و دیگران را به رشد رسانده است.

تدریس دانشگاهی؛ روایت دانایی و پرورش اندیشه

آموزش برای دکتر لعیا درخشانی فر تنها انتقال دانسته‌ها نبوده است؛ بلکه تجربه‌ای زنده از به اشتراک‌گذاشتن تفکر و بیدارکردن معنا در ذهن نسل‌های جوان بوده است. او با چهار سال سابقه تدریس دانشگاهی پیش از دوران کرونا، در مسیر آموزش همان نقشی را ایفا کرد که در مدیریت ایفا می‌کرد: انسانی‌کردن دانش و زنده‌کردن آن در زندگی واقعی.

در کلاس‌های درس، حضور دکتر لعیا درخشانی فر – مدرس دانشگاه، حضوری الهام‌بخش و فعال بود. او به جای تکیه بر تئوری‌های خشک، دانشجویان را به گفت‌وگو، تحلیل و جست‌وجوی مفهوم در دل متون علمی فرا می‌خواند. برای او، تدریس یعنی ایجاد ارتباط میان دانایی و زندگی؛ جایی که علم، اندیشه و انسان در کنار هم معنا پیدا می‌کنند.

در طول این دوران، تجربه‌اش از دو حوزه‌ی دکتری ادبیات فارسی و مدیریت منابع انسانی نقش مهمی در شکل‌گیری تفکر بین‌رشته‌ای او داشت. او باور دارد که هیچ دانشی به‌تنهایی کامل نیست؛ فهم واقعی زمانی شکل می‌گیرد که علم انسانی با علم مدیریتی گفت‌وگو کند. همین نگاه سبب شد که کلاس‌های او چهره‌ای منحصربه‌فرد داشته باشند: فضایی میان منطق سازمان و لطافت اندیشه، میان تحلیل و تأمل، و میان داده و معنا.

دانشجویان او از تدریسش نه‌فقط مفاهیم علمی، بلکه شیوه‌ی نگاه به انسان را آموختند. او بارها تأکید کرده است که «آینده‌ی مدیران در گرو درک درست انسان است»، و همین جمله می‌تواند چکیده‌ی نگرش آموزشی او باشد. هر جلسه‌ی درس برای او فرصتی بود تا با نسل تازه‌ای از اندیش‌ورزان ارتباط برقرار کند و نگاه انسانی به آموزش را در آنان زنده کند.

اگرچه دوران تدریس رسمی دکتر لعیا درخشانی فر پیش از همه‌گیری کرونا به پایان رسید، اما اثر تربیتی و فکری آن همچنان ادامه دارد. بسیاری از شاگردانش، امروز در عرصه‌های مختلف مدیریتی و فرهنگی فعال‌اند و خود به انتقال‌دهندگان همان فلسفه‌ی دانایی بدل شده‌اند که او پایه گذاشت: دانشی که به زندگی متصل بماند؛ دانشی که انسان را در مرکز خود نگه دارد.

در روایت آموزش او، تدریس یک رویداد خطی نبود، بلکه فرآیندی پیوسته بود از گفت‌وگو، رشد و بیداری. به همین دلیل است که در کارنامه‌ی علمی و حرفه‌ای دکتر لعیا درخشانی فر – مدرس دانشگاه، آموزش مقطع خاصی از زندگی نیست، بلکه بازتابی از فلسفه‌ی دائمی اوست: یاد دادن برای یاد گرفتن و یاد گرفتن برای زیستن.

لعیا درخشانی فر؛ فلسفه رهبری در دنیای منابع انسانی

علایق شخصی؛ از سه‌تار تا فلسفه‌ی پادکست

ورای آکادمیا و مدیریت، زندگی شخصی لعیا درخشانی فر نیز پر از معنا، ریتم و اندیشه است. او باور دارد همان‌گونه که دانش، ذهن را پرورش می‌دهد، هنر نیز روح را پالایش می‌کند. در میان روزمرگی‌های دنیای کاری، پیوند او با موسیقی، کتاب و پادکست همان پناهگاه آرامش و تمرکز درونی است ــ فضایی برای حضور آگاهانه در لحظه، تأمل در خویشتن، و بازسازی ذهن.

نواختن سه‌تار برای لعیا درخشانی فر تنها یک سرگرمی یا مهارت نیست؛ بلکه نوعی گفت‌وگوی بی‌کلام با خویشتن است. هر نت سه‌تار برای او ترجمان اندیشه‌ای است که با واژه نمی‌توان بیانش کرد. در زندگی او، موسیقی بُعدی فلسفی دارد: تمرینی برای نظم ذهن، پرورش گوش درونی، و پیداکردن سکوتی که در میانه‌ی صدا معنا می‌یابد. سه‌تار برایش همان کاری را می‌کند که مراقبه برای ذهن انجام می‌دهد تمرکز، توازن و پیوندی عمیق میان انسان و لحظه.

اما دنیای درونی لعیا درخشانی فر تنها به موسیقی ختم نمی‌شود. او کتاب‌خوانی را راهی برای گسترش مرزهای ادراک می‌داند؛ سفری در ذهن نویسندگان برای کشف زوایای تازه از اندیشه و انسان. کتاب برای او پنجره‌ای به جهان‌های دیگر است: جایی که علم، ادبیات و فلسفه در گفت‌وگویی بی‌پایان قرار دارند. در انتخاب کتاب، دقت و عمق فکری نقش اصلی را دارند؛ چراکه برای او، هر صفحه باید چیزی به انسان بیفزاید دانایی، آرامش یا بینش.

در کنار کتاب، پادکست‌ها نیز بخشی از ریتم روزانه‌ی زندگی او را شکل می‌دهند. شنیدن پادکست برای لعیا درخشانی فر تجربه‌ای شبیه به گفت‌وگوی طولانی با جهان است؛ گفت‌وگویی که در آن، صدا به ابزار تفکر تبدیل می‌شود. او در پادکست‌ها به دنبال پاسخ نمی‌گردد، بلکه به دنبال زاویه‌ی نگاه تازه است همان نگرشی که او را در مسیر حرفه‌ای و انسانی‌اش هدایت کرده است.

ترکیب این سه علاقه، تصویری روشن از شخصیت او می‌سازد: فردی که میان علم و هنر، میان منطق و احساس، میان کار و تأمل تعادلی هوشمندانه ایجاد کرده است. زندگی شخصی لعیا درخشانی فر نشان می‌دهد که رشد واقعی، زمانی اتفاق می‌افتد که ذهن بیاموزد و روح بنوازد.

در نهایت، علایق هنری و فرهنگی او نه زینت زندگی بلکه جوهره‌ی آن است؛ همان بخش‌هایی که به زندگی‌اش عمق، سکوت و معنا می‌بخشند. برای دکتر لعیا درخشانی فر، موسیقی، کتاب و صدا سه مسیر متفاوت‌اند که به یک مقصد می‌رسند: شناخت خود در آینه‌ی جهان و جهان در آینه‌ی خویشتن.

دیدگاه‌ها و فلسفه کاری

فلسفه کاری لعیا درخشانی فر بر این باور استوار است که هر سازمان پیش از آن‌که یک نهاد اقتصادی باشد، زیست‌بومی انسانی است؛ جایی که رشد واقعی، از دل اعتماد، معنا و احترام زاده می‌شود. او منابع انسانی را نه به‌عنوان واحدی اجرایی، بلکه مأمنی برای رشد انسانی می‌بیند پناهگاهی که در آن، انسان‌ها فرصت می‌یابند توانایی‌های درونی خود را کشف کنند و از «کارکرد» به «شکوفایی» برسند.

در فلسفه مدیریت لعیا درخشانی فر، انسان محور همه‌چیز است. او معتقد است زبان، پایه‌ی اصلی ارتباط و شاکله‌ی فرهنگ سازمانی است و هر گفت‌وگو، بنیانی برای تغییر و یادگیری به شمار می‌آید. در نگاه او، ارتباط میان زبان و معنا تنها در سطح ادبی باقی نمی‌ماند، بلکه به قلب رهبری و مدیریت معنا می‌بخشد. در سازمانی که زبان به گفت‌وگو تبدیل شود، اعتماد و انگیزه جوانه می‌زند، و این همان فضایی است که او می‌کوشد در ساختارش شکل دهد.

رهبری آگاهانه، کلیدواژه‌ی رویکرد مدیریتی اوست رهبری‌ای که به جای کنترل، بر درک متقابل تکیه دارد. در این نوع رهبری، مدیر پیش از آنکه هدایت کند، گوش می‌دهد؛ پیش از آنکه تصمیم بگیرد، معنا می‌جوید. بر این اساس، لعیا درخشانی فر منابع انسانی را سکوی تحول سازمانی می‌بیند: بخشی که باید به کارکنان امکان دهد تا از مسیر رشد فردی، به رشد جمعی برسند.

در دیدگاه او، موفقیت سازمان زمانی ماندگار است که افراد درون آن، احساس ارزشمندی کنند و مأموریت کاری‌شان را در پیوند با معنای شخصی خود ببینند. از این منظر، مدیریت انسانی نه مجموعه‌ای از روش‌های انگیزشی، بلکه نوعی زیست آگاهانه در نقش رهبری است؛ زیستی که در آن علم، عاطفه و عقلانیت در کنار هم مسیر را روشن می‌کنند.

فلسفه مدیریت لعیا درخشانی فر به‌روشنی بر ارتباط میان «زبان» و «رهبری» تأکید دارد. او می‌گوید سازمان‌ها با واژه‌ها ساخته و با معنا حفظ می‌شوند. بنابراین مسئولیت مدیر تنها سامان‌دهی فرآیندها نیست، بلکه ساختن فرهنگ گفت‌وگوست. وقتی زبان سازمان تبدیل به زبان اعتماد و احترام شود، انگیزه و تعلق نیز به‌صورت طبیعی رشد می‌کنند.

آنچه نگرش کاری او را متمایز می‌کند، پیوند میان تفکر ادبی و بینش مدیریتی است نوعی تلفیق میان نماد و منطق، میان معنا و عملکرد. الگوی کاری او بر سه اصل استوار است: آگاهی، گفت‌وگو و رشد؛ اصولی که هر کدام، نماینده بخشی از جهان درونی اوست.

از این‌رو می‌توان گفت رهبری آگاهانه در فلسفه مدیریتی لعیا درخشانی فر، حاصل تجربه، تأمل و انسان‌باوری است. در جهانی که تکنولوژی جای روابط انسانی را گرفته، او یادآوری می‌کند که هنوز مهم‌ترین مزیت رقابتی سازمان‌ها، انسان‌هایی‌اند که با انگیزه و معنا کار می‌کنند.

برای او، مدیریت یعنی دعوت دیگران به رشد، و رشد یعنی درک عمیق‌تر از معنا. همین درک است که از فلسفه کاری لعیا درخشانی فر نه یک مکتب مدیریتی، بلکه یک نگرش انسانی ماندگار ساخته است.

حضور دیجیتال و شبکه‌های حرفه‌ای

در عصر ارتباطات، هویت حرفه‌ای هر فرد تنها در محیط کار شکل نمی‌گیرد، بلکه در فضای دیجیتال نیز تداوم می‌یابد. حضور دیجیتال لعیا درخشانی فر بازتاب دقیق شخصیت، نگاه مدیریتی و رویکرد فکری اوست؛ ترکیبی از تجربه، آگاهی و تعامل سازنده با جامعه تخصصی جهانی.

او از پلتفرم‌های حرفه‌ای به‌ویژه صفحه لینکدین رسمی خود به‌عنوان بستر گفت‌وگو و تبادل تجربه استفاده می‌کند. در فضای لینکدین، دکتر لعیا درخشانی فر تنها درباره دستاوردهای شخصی نمی‌نویسد، بلکه بیشتر بر انتشار اندیشه‌ها، بینش‌های مدیریتی و نکات الهام‌بخش درباره توسعه منابع انسانی و فرهنگ سازمانی تمرکز دارد. این شیوه‌ی حضور باعث شده تا صفحه‌ی لینکدین او نه صرفاً یک رزومه آنلاین، بلکه نمایه‌ای از تفکر و فلسفه کاری او باشد.

در دنیای امروز که ارتباطات دیجیتال مرزهای جغرافیایی را درنوردیده‌اند، لینکدین لعیا درخشانی فر نقش یک پل ارتباطی میان تجربه‌های محلی و نگاه بین‌المللی را ایفا می‌کند. او با تمرکز بر مفاهیمی چون رهبری آگاهانه، گفت‌وگو در محیط کار، و توسعه سرمایه انسانی، بستری برای تبادل ایده با متخصصان سراسر جهان فراهم آورده است. چنین شبکه‌ای از تعاملات نه تنها به اشتراک دانش کمک می‌کند، بلکه به گسترش همکاری‌های بین‌سازمانی و بین‌فرهنگی نیز انجامیده است.

حضور دیجیتال حرفه‌ای لعیا درخشانی فر نمونه‌ای هوشمندانه از پیوند میان دانش و فناوری است؛ او برند شخصی خود را بر پایه‌ی اصالت، بینش و اعتبار حرفه‌ای بنا کرده است هویتی دیجیتال که در آن تخصص و انسانیت در تعادل کامل حضور دارند. برای او، پویایی دیجیتال به معنای تولید محتواهای سطحی نیست، بلکه فرصتی است برای خلق معنا در فضای آنلاین و پیوندزدن انسان‌ها از طریق اندیشه.

چنین رویکردی سبب شده تا صفحه لینکدین دکتر لعیا درخشانی فر به منبعی الهام‌بخش برای مدیران، پژوهشگران و علاقه‌مندان به حوزه منابع انسانی بدل شود. محتوای آن نه تبلیغاتی، بلکه تأمل‌برانگیز است گفتگوهایی واقعی درباره چالش‌های حرفه‌ای امروز، اخلاق در مدیریت، و شیوه‌های نوین یادگیری سازمانی.

در نهایت، لینکدین لعیا درخشانی فر را می‌توان آیینه‌ای مدرن از همان فلسفه فردی او دانست: اتصال میان دانش و انسان. او در جهان حرفه‌ای دیجیتال، حضوری آرام، عمیق و موثر دارد حضوری که در کلمات ساده و ارتباطات واقعی، معنا پیدا می‌کند.

صفحه لینکدین رسمی لعیا درخشانی فر

جمع‌بندی: نگاهی از درون به سفر بیرونی

سفر زیستی و حرفه‌ای لعیا درخشانی فر تنها مجموعه‌ای از تاریخ‌ها و موقعیت‌ها نیست؛ روایتی است از جست‌وجوی مداوم معنا در میان زبان، انسان و صنعت. از یلدای ۶۲ تا امروز، او مسیری را پیموده که در آن روشنایی دانش با گرمای انسانیت در هم تنیده است مسیری که از واژه آغاز شد، از تجربه گذشت و در آگاهی فرود آمد.

او در طول این سفر، از دل ادبیات فارسی، معنا را جست، و در گستره مدیریت منابع انسانی، آن معنا را به کنش بدل کرد؛ پلی ساخت میان تفکر و عمل، میان اندیشه و اجرا، میان زبان و زندگی. در هر گام، با ترکیب نگاهی شاعرانه و رویکردی مدیریتی، کوشیده تا یادآور این حقیقت باشد که توسعه سازمانی بدون رشد انسانی، چیزی جز حرکت مکانیکی زمان نیست.

از صنعت دارو تا فضای دانشگاه، از کلاس درس تا بستر دیجیتال، ردّ حضور دکتر لعیا درخشانی فر همچون تاروپود نوری است که دانش و تجربه را به هم می‌دوزد. فلسفه کاری او بر یک اصل بنیادین می‌چرخد: انسان، هم منبع است و هم مقصد. همین باور، مسیر حرفه‌ای او را سبز و ماندگار کرده است نه وابسته به زمان، بلکه زنده به معنا.

در پایان این روایت، می‌توان گفت که داستان لعیا درخشانی فر تنها داستان یک زن موفق در عرصه علم و مدیریت نیست؛ بلکه حکایت انسانی است که فهمید میان دانستن و بودن فاصله‌ای نیست، اگر دل، چراغ راه باشد.

او پلی است میان دانش، صنعت و انسانیت میان آنچه می‌فهمیم و آنچه می‌سازیم و شاید راز ماندگاری او همین باشد: زیستن با معنا، و معنا بخشیدن به زیستن.

سخن آخر

هر زندگیِ روشن، حکایت سفری است میان درون و بیرون؛ و سفر لعیا درخشانی فر، سفری است از واژه تا معنا، از دانش تا خرد، و از حرفه تا انسانیت. او یادمان می‌دهد که مسیر رشد، پایانی ندارد و هر روز، فرصتی تازه برای درخشش درون است.

از اینکه تا انتهای این روایتِ انسانی و الهام‌بخش با برنا اندیشان همراه بودید، صمیمانه سپاسگزاریم. این تنها پایان یک بیوگرافی نیست؛ آغازی است برای اندیشیدن دوباره به خویش، به کار، و به معنای زنده‌بودن.

سوالات متداول

او پژوهشگر، مدرس دانشگاه و متخصص منابع انسانی است که با داشتن دو مدرک دکتری در زبان و ادبیات فارسی و مدیریت منابع انسانی، پلی میان دانش انسانی و علم مدیریت ساخته است.

او منابع انسانی را مأمنی برای رشد انسانی می‌داند و بر «رهبری آگاهانه» تأکید دارد؛ رهبری‌ای که بر شنیدن، گفت‌وگو و پرورش آگاهی در سازمان استوار است.

زیرا به باور او، برای درک انسان باید هم زبان را شناخت و هم رفتار را فهمید. ادبیات و مدیریت، دو زبان متفاوت برای گفت‌وگو با انسان‌اند.

او بیش از ۲۰ سال در صنعت دارو و مدیریت منابع انسانی فعالیت کرده و در زمینه توسعه سرمایه انسانی، آموزش و طراحی ساختارهای تحول‌محور تخصص دارد.

صفحه رسمی لینکدین لعیا درخشانی فر مرکز حضور حرفه‌ای اوست؛ محلی برای اشتراک اندیشه‌های مدیریتی و ایجاد ارتباط با کارشناسان و رهبران جهانی.

دسته‌بندی‌ها