در زمینه روانشناسی و سلامت روان، شخصیت به معنای مجموعهای از الگوهای فکری، احساسی، و رفتاری است که یک فرد را تشکیل میدهد و از طریق آن، یک هویت “من” را شناخته و تجربه میکند. اختلالات شخصیت به مشکلاتی اشاره دارند که به این قسمت از هویت، یعنی نحوه تفکر و عملکرد فرد، تأثیر منفی میگذارند و منجر به ظهور احساسات و رفتارهای ناهنجار و غالباً غیرمعمول در او میشوند.
یکی از انواع اختلال شخصیت، اختلال شخصیت وابسته (Dependent Personality Disorder یا DPD) نام دارد که معمولاً از کودکی یا در سنین جوانی تا سن 29 سالگی شروع میشود. این اختلال به ویژگیهایی اشاره دارد که افراد مبتلا به آن در مورد مراقبت از خود، احساس نیاز به کمک دیگران، تسلیمپذیری یا احساس ناتوانی دارند. آنها حتی در تصمیمگیریهای ساده نیز مشکلاتی را تجربه میکنند.
به همین دلیل به دنبال یافتن یک فرد دیگر هستند که بتوانند برای آنها به عنوان یک نقطه استواری اعتماد به نفس و توانایی خود را بازیابی کنند. به عبارت دیگر، آنها به شدت وابسته به دیگران هستند و اغلب به عنوان افراد نیازمند و چسبنده توصیف می شوند. بر اساس تحقیقات اخیر، تقریباً 10 درصد از جمعیت افراد مبتلا به اختلال شخصیت هستند، اما کمتر از 1٪ از این افراد به علائم DPD رنج میبرند.
همچنین، آمار نشان میدهد که این اختلال در زنان بیشتر از مردان شایع است. در این قسمت از مجله علمی برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای کامل در رابطه با اختلال شخصیت وابسته را در اختیار شما افراد علاقه مند به روانشناسی قرار دهیم تا به صورت کامل با این شخصیت آشنا شوید.
اختلال شخصیت وابسته چه دلایلی دارد؟
با توجه به شواهد و دادههای تحقیقات روانشناسی، هنوز نمیتوان به طور مطلق علت اختلال شخصیت وابسته را تعیین کرد. به جای اینکه به یک عامل خاص اشاره کنیم، میتوانیم بگوییم که این اختلال به عنوان نتیجه ترکیبی از عواملی نظیر ژنتیک، شرایط محیطی و فرآیند رشد در نظر گرفته میشود که با یکدیگر ترکیب شده و به ایجاد این اختلال کمک میکنند. بر مبنای این دیدگاه، پژوهشگران معتقدند که اختلال شخصیت وابسته (DPD) بیشتر در افرادی رخ میدهد که تجربیات زندگی خاصی داشتهاند. به عنوان مثال:
1. روابط توهینآمیز: افرادی که تجربه روابطی توهینآمیزتر را داشتهاند، به میزان بیشتری در معرض خطر ابتلا به DPD قرار دارند.
2. تروما یا اتفاقات ناگوار در کودکی: کودکانی که تجربه آزار کودکی (شامل آزارهای کلامی، فیزیکی یا جنسی) کردهاند یا توسط والدینشان رها شدهاند، همچنین افرادی که تروماهای ناگواری مثل از دست دادن والدین در کودکی را تجربه کردهاند، بیشتر احتمال دارند که به DPD مبتلا شوند.
3. سابقه خانوادگی: اگر یکی از اعضای خانواده دچار اختلال شخصیت وابسته باشد، احتمال ابتلا به این اختلال در سایر افراد خانواده نیز افزایش مییابد.
4. تربیت خانوادگی: کودکانی که در خانوادههای محیطی مقتدر و با سیاستهای سختگیرانه بزرگ شدهاند، ممکن است به دلیل عدم توانایی در مقاومت در برابر دستورات و فشارها به DPD مبتلا شوند. البته، مهارتهای اجتماعی و مودبی به تنهایی به عنوان علت این اختلال نمیتوانند در نظر گرفته شوند.
نشانه های اختلال شخصیت وابسته
پیشنهاد می شود به کارگاه روانشناسی اختلالات شخصیت مراجعه فرمایید. در حوزه سلامت روان، اختلالات شخصیت به طور کلی به سه گروه A، B و C تقسیم میشوند. گروه A شامل رفتارهای عجیب و غریب یا غیرعادی میباشد. گروه B شامل رفتارهای عاطفی یا نامنظم است و گروه C رفتارهای مضطرب و عصبی را شامل میشود. اختلال شخصیت وابسته به گروه C تعلق دارد.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته ممکن است علائم مختلفی داشته باشند، اما به طور کلی میتوانیم برخی از علائم اصلی و رایج این اختلال را به شرح زیر دستهبندی کنیم:
1. رفتارهای مطیعانه نسبت به دیگران: افراد مبتلا به این اختلال اغلب خود را با رفتارهای مطیعانه نسبت به دیگران نشان میدهند.
2. مشکلات در تصمیمگیری: آنها اغلب در تصمیمگیریها با مشکل مواجه میشوند و به تنهایی نمیتوانند تصمیم بگیرند.
3. وابستگی به دیگران: این افراد به دوستان، خانواده یا یک شخص خاص اتکای زیادی دارند و حتی در تصمیمگیریهای فردی و کوچک نیز به آنها وابسته هستند.
4. نیاز به تأیید: آنها مکرراً به تأیید از نظر دیگران نیازمندند.
5. حساسیت به انتقاد: این افراد حساسیت بیش از حدی نسبت به انتقاد دارند و آن را نمیپذیرند.
6. ترس از طرد یا رها شدن: آنها همواره ترس شدیدی از طرد شدن یا رها شدن در روابط خود دارند.
7. سادگی لوحی: این افراد معمولاً به عنوان افراد سادهلوحی شناخته میشوند، به این معنا که به سادگی و با مشکلات عرفی روبرو میشوند.
اشخاص مبتلا به اختلال شخصیت وابسته، حتی در هنگام تنهایی نیز علائم و نشانههای خاصی را تجربه میکنند:
1. احساس ناتوانی در تنهایی: آنها اغلب حس میکنند که در مواقع تنهایی ناتوان و ضعیف هستند و از تنهایی فرار میکنند.
2. انزوا و اضطراب: در زمان تنهایی، این افراد احساس انزوا و عصبی بودن میکنند و ممکن است با اضطراب و ترس شدیدی مواجه شوند.
3. ویرانی پس از پایان رابطه: وقتی یک رابطه به پایان میرسد، آنها احساس ویرانی کرده و دچار ناراحتی عمیق میشوند.
نحوه تشخیص اختلال شخصیت وابسته
مشاوران و روانشناسان با استفاده از انجام تستها و معاینات مختلف، قادرند به تایید ابتلا فرد به اختلال شخصیت وابسته بپردازند. در این روند، در ابتدا به بررسی سابقه سلامت روانی فرد میپردازند و احتمال وجود اختلالهای پیشزمینه و مصرف داروها و مواد را بررسی میکنند. به طور کلی، به منظور تشخیص اختلال شخصیت وابسته (DPD)، پزشکان به دنبال برخی از معیارهای تشخیصی DSM-5 خواهند بود. این عوامل عبارتند از:
1. وجود احساس ترس گسترده و غیر واقعی از رها شدن توسط افراد دیگر: فرد از ترس از از دست دادن حمایت و تایید دیگران، احساس ترس و ناامنی کرده و آن را به طور مفرط تجربه میکند.
2. وجود احساس اضطراب یا درماندگی در زمان تنهایی: در مواقع تنهایی، فرد احساس انزوا و نگرانی میکند و ممکن است با اضطراب و ترس شدیدی مواجه شود.
3. عدم توانایی فرد در مدیریت و انجام وظایف زندگی بدون کمک یا نظر دیگران: این افراد به دیگران وابسته هستند و به تنهایی نمیتوانند تصمیمها و وظایف زندگی را انجام دهند.
4. ناتوانی در اظهار نظر به دلیل ترس از دست دادن حمایت یا تایید دیگران: فرد ناتوانی در بیان نظرات و انتقادهای خود را به دلیل ترس از از دست دادن حمایت دیگران تجربه میکند.
5. داشتن انگیزههای قوی برای دریافت حمایت از دیگران، حتی با انجام کارهای غیرلذتبخش: این افراد به دلیل نیازمندی به تأیید و حمایت از دیگران، حتی با انجام کارهایی که لذتی ندارد، تلاش میکنند.
6. عدم توانایی در شروع یا تکمیل پروژهها به دلیل نداشتن اعتماد به نفس یا توانایی تصمیمگیری: فرد نمیتواند به دلیل عدم اعتماد به نفس و ناتوانی در تصمیمگیری پروژهها را آغاز یا به اتمام برساند.
7. تلاش برای جستجوی یک رابطه جدید برای تامین حمایت و تایید بلافاصله پس از اتمام رابطه قبلی: پس از پایان یک رابطه، این افراد تلاش میکنند تا بلافاصله یک رابطه جدید برای تأیید و حمایت برقرار کنند.
پیشگیری از اختلال شخصیت وابسته
بعد از آشنایی با علائم و ویژگیهای اختلال شخصیت وابسته (DPD)، ممکن است این سوال به ذهن شما بیافتد که آیا میتوان از شکلگیری این اختلال جلوگیری کرد و جلوی بروز آن را گرفت. لازم به ذکر است که پاسخ به این سوال به طور کلی منفی است، و امکان پیشگیری از DPD ممکن است وجود نداشته باشد. این به دلیل آن است که همانطور که قبلاً اشاره شده، زمینههای بروز این اختلال به ندرت قابل کنترل هستند و بیشتر به عوامل ارثی و اتفاقات غیرمترقبه وابسته میشوند.
با این وجود، مطالعات نشان میدهند که روابط سالم در خانواده ممکن است به جلوگیری از ابتلا کودکان به اختلال شخصیت وابسته (DPD) کمک کند. کودکانی که رابطه قوی با یک دوست، والدین یا معلم دارند، احتمالاً کمتر در معرض ابتلا به این اختلال قرار میگیرند. علاوه بر این، شروع فرآیند درمان میتواند به افرادی که در معرض خطر ابتلا به این اختلال هستند، به حد زیادی کمک کند تا راههایی برای جلوگیری از وقوع مواقع دشوار یا مدیریت آنها را یاد بگیرند.
برای این منظور، مناسب است که کودکان یا افرادی که در خانواده یا در محیط نزدیک، سابقه اختلال شخصیت وابسته (DPD) را دارند، گاها تحت نظر و معاینه توسط کارشناسان سلامت روان قرار گیرند. این اقدام به منظور شناسایی سریعتر علائم مشابه DPD و آغاز فرآیند درمان آنها در صورت لزوم است.
همچنین، افرادی که در دوران کودکی یا نوجوانی تجربههای ناگواری مانند مرگ عزیزان، رها شدگی، یا تعرض به سوء معاملههای جنسی و کلامی را کردهاند، باید بلافاصله پس از وقوع این حوادث، تحت مراقبتهای سلامت روانی قرار گیرند و ترومای ایجاد شده را درمان کنند. این اقدامات به منظور جلوگیری از تبدیل شدن این تجربیات به زمینهای برای بروز اختلالات روانی انجام میشود.
روابط ناسالم در اختلال شخصیت وابسته
اگر شما یکی از افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته (DPD) هستید، احتمالاً با وجود نیاز شدید به برقراری روابط با دیگران، اغلب نمیتوانید روابط سالمی را تجربه کنید. این به دلیل ترس از رها شدن و وابستگی به دیگران در تصمیمات و زندگی روزمره شماست.
این ممکن است منجر به تلاش زیادی برای جلب رضایت دیگران شود و حتی انجام فعالیتهایی که از آن لذت نمیبرید. این امر ممکن است باعث شود که در روابط ناسالم و زیانآور برای شما باقی بمانید و دیگران از شما سواستفاده کنند. به همین دلیل، آگاهی از این خطر میتواند شما را در امان نگه دارد و از قرار گرفتن در معرض آسیبهای ناشی از این روابط ناسالم جلوگیری کند.
علائم و نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد دوستان، همسر، همکاران و دیگران در رابطه با شما قصد سوءاستفاده و آسیب زدن دارند. این نشانهها میتوانند شامل موارد زیر باشند:
- تهدید مداوم شما به برداشتن حمایت عاطفی یا مالی در صورت عدم انجام فعالیتهای مورد نظر خود.
- تحقیر شما به همراه تلاش برای تسلط بیشتر بر شما.
- اصرار به روابط جنسی به شیوهای که شما تمایل ندارید به عنوان شرط ادامه رابطه.
در صورتی که در یکی از روابط دوستانه، خانوادگی، زناشویی، یا حتی در محیط کاری خود، نشانههای مشابه به موارد گفته شده را مشاهده کردید، باید به دقت این مسائل را مورد بررسی قرار دهید و اقدام به دریافت کمک و راهنمایی از مشاوره فردی کنید. ادامه دادن به اینگونه روابط ممکن است علاوه بر تشدید علائم اختلال شخصیت وابسته (DPD) در شما، منجر به شکلگیری و بروز اختلالات روانی دیگری مثل افسردگی و… نیز شود. از این رو، اقدامات به موقع میتوانند از وقوع مشکلات جدیتر جلوگیری کنند.
همچنین پیشنهاد می شود به کارگاه روانشناسی شخصیت شناسی مراجعه فرمایید. شما باید بدانید که مشورت کردن با شریک زندگی یا دوستانتان در مورد تصمیماتی که میگیرید، به هیچ وجه بد نیست. به خصوص اگر این تصمیمات تأثیری بر هر دوی شما دارند، به عنوان مثال در زندگی مشترک یا موارد خانوادگی. این در یک رابطه سالم نیز بسیار طبیعی و حتی مفید است. آنچه این امر را ناسالم و اختلالآمیز میکند، وابستگی بیش از حد به این مشورت و همکاری است.
با این حال، باید به یاد داشته باشید که برقراری روابط سالم و مفید برای شما ضرور است تا به کنترل و بهبود علائم DPD کمک کند. از این رو نباید به سمت انزوا و تنهایی پیش روید. بهتر است به جای آن، به شناخت علائم و نشانههای یک رابطه و شریک سالم بپردازید و تلاش کنید تا اینگونه روابط را برقرار و تقویت کنید. یک شریک و دوست مناسب، کسی است که با وجود تشخیص علائم و نشانههای وابستگی، شما را در موارد زیر حمایت کند:
1. در هنگام مشورت، پس از اعلام دیدگاه خود، فرصت دهد تا شما تصمیمات خود را بگیرید.
2. شما را تشویق کند تا مسئولیت امور شخصی و وظایف روزمره خود را به عهده بگیرید.
3. شما را تشویق کند تا بتوانید نظرات و افکار واقعی خود را بدون ترس از عدم تایید ابراز کنید.
4. از تحقیر و سرزنش پرهیز کرده و با احترام به شما رفتار کند.
5. در اجرای استقلال شما از موارد مشابه، شما را حمایت کند و به شما یادآور شود که از روابط ناسالم دوری کنید.
این نوع روابط میتواند به افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته کمک کند تا با دریافت حمایتهای عاطفی مثبت، از وابستگی مضر کاسته و به سمت بهبود علائم و رفتارهای ناسالم گام بردارند.
درمان اختلال شخصیت وابسته
بر اساس دیدگاه بسیاری از روانشناسان، درمان اختلال شخصیت وابسته به گونهای که همه علائم و نشانهها به طور کامل از بین برود، تقریباً غیرممکن به نظر میآید. به همین دلیل، تمرکز درمان اغلب بر کاهش علائم و جلوگیری از تشدید آنها متمرکز است. از این رو، معمولاً از رواندرمانی و مشاوره تخصصی سلامت روان به عنوان اولین گام در درمان اختلال شخصیت وابسته استفاده میشود.
در این فرآیند، افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته به درک بهتری از وضعیت خود میرسند و روشهای مفیدی را برای برقراری روابط سالم با دیگران و افزایش اعتماد به نفس یاد میگیرند. با این حال، اغلب درمانهای رواندرمانی به عنوان درمان کوتاهمدت انجام میشوند، زیرا ارائه درمانهای طولانی مدت ممکن است افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته را در معرض خطر وابستگی به درمانگر قرار دهد.
علاوه بر این، تجویز برخی از داروها نیز میتواند به تسکین اضطراب و افسردگی افراد کمک کند. با این حال، بهترین روش انتخابی به عنوان آخرین گزینه در نظر گرفته میشود. این به این دلیل است که اکثر داروهای مرتبط با کنترل اضطراب، احتمال وابستگی دارند و مصرف آنها به صورت دائمی یا بیرویه ممکن است به وابستگی افراد منجر شود.
رواندرمانگران همچنین از روشهایی مانند درمان شناختی-رفتاری یا CBT استفاده میکنند و به مراجعان راهکارهایی را ارائه میدهند تا اعتماد به نفس و خودکفایی خود را افزایش دهند. همچنین در مورد ایجاد و بهبود روابط مثبت با افراد مبتلا به این اختلال صحبت میکنند. زیرا روابط مثبت میتوانند اعتماد به نفس فرد را افزایش داده و در کاهش علائم اختلال تأثیرگذار باشند، همانطور که پیشتر بیان شد.
در صورتی که علائم و نشانههای اختلال شخصیت وابسته را در خود یا یکی از نزدیکان خود مشاهده میکنید، بهتر است هر چه زودتر نسبت به مراجعه به روانشناس و شروع فرآیند درمان اقدام کنید. شروع هرچه زودتر پروسه درمان، احتمال بهبود را افزایش میدهد. زیرا فرد در سنین جوانی انعطافپذیری بیشتری دارد و توانایی بیشتری برای پیشبردن در مسیر درمان دارد. از این رو، اهمیت مراجعه سریع به تخصصیها و آغاز درمان بهعنوان یک اقدام اساسی در مدیریت و کاهش اثرات این اختلال بر جای میماند.
سوالات متداول
آیا اختلال شخصیت وابسته موجب اعتیاد می شود؟
اختلال شخصیت وابسته به طور مستقیم به وابستگی به مواد یا اعتیاد نیست، اما این اختلال میتواند در تشدید علائم وابستگی به اشیا و مواد موثر باشد. افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته دارای نیاز شدید به تأیید و حمایت از دیگران هستند و تمایل دارند که از روابط انسانی بهرهبرند تا احساس امنیت و تایید داشته باشند. اگر این نیازها به خوبی برطرف نشوند یا افراد نتوانند به تأیید و حمایت دیگران دست پیدا کنند، ممکن است به دنبال راههای دیگر برای پر کردن این خالیها باشند.
به عنوان مثال، برخی از افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته ممکن است به عنوان جایگزین روابط انسانی، به مصرف مواد معتاد شوند. این اعتیاد به مواد ممکن است به عنوان یک راه برای تسکین اضطراب، افزایش اعتماد به نفس، یا پرکردن حالت خلاء در زندگی خود در نظر گرفته شود.
بنابراین، اختلال شخصیت وابسته به طور مستقیم عامل اصلی اعتیاد نیست، اما میتواند عواملی را ایجاد کند که به افراد کمک میکند به اعتیاد وابسته شوند. به همین دلیل، در مواردی که افراد با اختلال شخصیت وابسته مواجه هستند، ممکن است نیاز به مشاوره و درمان داشته باشند تا به مسائل روحی و روانی خود بپردازند و بهبود یابند.
آیا امکان ابتلای کودکان به اختلال شخصیت وابسته وجود دارد؟
بله، اختلال شخصیت وابسته در کودکان نیز وجود دارد و به عنوان اختلال شخصیت وابسته کودکانه (Dependent Personality Disorder in Children) شناخته میشود. این اختلال، در کودکان و نوجوانان با مشکلات در توانایی اتخاذ تصمیمات مستقل و افزایش وابستگی به دیگران بروز میکند.
علائم و نشانههای اختلال شخصیت وابسته کودکانه میتواند شامل موارد زیر باشد:
1. ترس از رها شدن: کودکان ممکن است احساس ترس نسبت به از دست دادن حمایت و توجه دیگران کنند و برای جلب تأیید و تایید خود تلاش کنند.
2. عدم توانایی در تصمیمگیری: آنها ممکن است در تصمیمگیریها مشکل داشته باشند و نیاز به راهنمایی و تصمیمات دیگران داشته باشند.
3. وابستگی زیاد به دیگران: این کودکان به دوستان، والدین، معلمان یا فردی خاص اتکا زیادی دارند و حتی در تصمیمات کوچک و فردی نیز به آنها وابسته میشوند.
4. ترس از انزوا: در شرایط تنهایی، احساس انزوا و اضطراب دارند و نمیتوانند تنها بمانند.
اختلال شخصیت وابسته کودکانه میتواند در توانایی کودکان برای تشکیل روابط سالم و موفق در آینده تأثیر بگذارد. به عنوان یک اختلال روانی، نیاز به تشخیص و درمان مناسب از طریق مشاوره و رواندرمانی دارد. درمان میتواند به کودکان کمک کند مهارتهای تصمیمگیری مستقل را توسعه دهند و از وابستگی به دیگران کاسته شود.
آیا اختلال شخصیت وابسته ارثی است؟
اختلال شخصیت وابسته (Dependent Personality Disorder - DPD) یک اختلال روانی است که عوامل متعددی در بروز آن دخیل هستند، اما به عنوان یک اختلال روانی، علل گوناگونی دارد و به عنوان یک اختلال موروثی شناخته نمیشود. این اختلال ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی و نوع تربیتی و تجربیات زندگی فرد را دربرمیگیرد.
عوامل ژنتیکی ممکن است نقشی در افزایش شانس ابتلا به این اختلال داشته باشند، اما تاکنون هیچ ژن خاصی به صورت قطعی به اختلال شخصیت وابسته مرتبط نشده است. علاوه بر این، تجربیات زندگی، محیط خانوادگی، تربیت، تجربیات اجتماعی و روابط انسانی نیز به بروز این اختلال میتوانند مؤثر باشند.
بنابراین، اختلال شخصیت وابسته به عنوان یک ترکیب پیچیده از عوامل مختلف در بروز آن شناخته میشود و به عنوان یک اختلال موروثی مستقیم نمیباشد. درمان و مشاوره میتواند به افراد مبتلا به این اختلال کمک کند تا مهارتهای بهبود روابط و افزایش استقلال خود را توسعه دهند.
با چه روش هایی می توانیم مانع بروز اختلال شخصیت وابسته شویم؟
اختلال شخصیت وابسته (DPD) یک اختلال روانی است که تأثیر مخربی بر روی زندگی فرد دارد. هرچند ابتلا به این اختلال ممکن است از طریق عوامل مختلفی نظیر ژنتیک، محیط خانوادگی، تجربیات زندگی، و تربیت برای هر فرد مختلف ایجاد شود، اما میتوان تا حدی از جلوگیری از بروز آن اقدام کرد. در ادامه برخی اقداماتی را که ممکن است به کاهش خطر ابتلا به اختلال شخصیت وابسته کمک کنند، مطرح میکنم:
1. تربیت و رشد کودکی سالم: محیط خانوادگی و تجربیات کودکی میتواند در بروز این اختلال تأثیر داشته باشد. تأکید بر ایجاد یک محیط خانوادگی پایدار، حاکمیت معقولی در تربیت کودک، ارائه حمایت و اعتماد به کودک و تشویق به استقلال و تصمیمگیریهای خود میتوانند کودکان را در مقابل اختلالات مشابه DPD محافظت کنند.
2. تربیت ایجاد کودک مستقل: تربیت کودکان بهگونهای که از مرحلههای مختلف زندگی خود مسئولیت بگیرند و تصمیماتی مستقل بگیرند، میتواند به افراد کمک کند تا از ابتلا به اختلال شخصیت وابسته جلوگیری کنند.
3. تقویت اعتماد به نفس: توسعه اعتماد به نفس و خود اعتمادی به فرد کمک میکند تا از وابستگی بیش از حد به دیگران جلوگیری شود. کودکان و نوجوانان نیاز به تشویق به انجام وظایف و مسئولیتهای خود دارند تا اعتماد به نفس آنها تقویت شود.
4. مشاوره و پشتیبانی: در صورتی که افراد به نشانهها یا علائم اختلال شخصیت وابسته در خود یا دیگران دچار شوند، بهتر است به مشاوره روانی و تخصصی مراجعه کنند. مشاوره میتواند به شناسایی و مدیریت مسائل روانی کمک کند و از تشدید علائم جلوگیری نماید.
5. آموزش مهارتهای ارتباطی: یادگیری مهارتهای ارتباطی مؤثر و سالم میتواند به افراد کمک کند تا در روابط خود تنها به میزان لازم از دیگران استفاده کنند و از وابستگی زیاد جلوگیری کنند.
در کل، اختلال شخصیت وابسته ممکن است با توجه به عوامل مختلفی ایجاد شود، اما تغییرات در تربیت و رشد کودکی، توسعه مهارتهای اعتماد به نفس و ارتقاء ارتباطات سالم میتواند به جلوگیری از بروز آن کمک کند. در صورت نیاز، مشاوره و درمان روانی نیز میتوانند موثر باشند.
آیا رابطه عاشقانه با افراد وابسته کار درستی است؟
برقراری روابط دوستانه یا عاشقانه با افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته (DPD) ممکن است موضوعی پیچیده باشد و باید با دقت مورد بررسی قرار گیرد. در نظر داشته باشید که افراد مبتلا به DPD نیاز به حمایت و تایید دارند و اغلب به دیگران وابسته میشوند. اما برقراری یک رابطه با آنها نیازمند توجه به نقاط زیر است:
1. آگاهی از وضعیت: اگر شما تصمیم به برقراری رابطه با یک فرد مبتلا به DPD دارید، اهمیت دارد که آگاه باشید که او دچار یک اختلال روانی است و نیاز به حمایت و درک دارد. درک از علایم و ویژگیهای این اختلال میتواند به شما در مدیریت رابطه کمک کند.
2. مراقبت از خود: در روابط با افراد مبتلا به DPD، ممکن است شما به عنوان شریک نیاز به مراقبت از خود داشته باشید. این افراد ممکن است نیازهای زیادی داشته باشند و شما باید به خود اجازه دهید که حداقل نیازهای خود را نیز برآورده کنید.
3. ترکیب با دیگر مهارتها: افرادی که تمایل به رابطه با افراد مبتلا به DPD دارند، باید دارای مهارتهای ارتباطی موثر باشند و بتوانند با نیازهای این افراد سازگاری پیدا کنند. این شامل توانایی تعامل به موقع و ارائه حمایت و تایید میشود.
4. مشورت با متخصص: برقراری رابطه با افراد مبتلا به DPD میتواند چالشهای خاصی داشته باشد. اگر شما دچار مشکلات جدی در رابطه با یک فرد مبتلا به DPD شدهاید، بهتر است به یک متخصص روانشناسی یا مشاور مراجعه کنید تا راههای مدیریت رابطه و ایجاد تعادل را دریافت کنید.
در کل، برقراری رابطه با افراد مبتلا به DPD ممکن است در شرایط خاص منطقی باشد، اما نیازمند توجه و آگاهی به وضعیت و مهارتهای متناسب با این نوع روابط است.