برنا اندیشان | مرجع تخصصی بهترین پکیج های آموزشی
یکی از موارد مهم مربوط به کودکان، ترتیب تولد آن هاست که بر نحوه تربیت آن ها نیز اثر می گذارد و باعث می شود تا تجربیاتی متفاوت نسبت به سایر خواهر و برادرهایش داشته باشد، در این بخش از پایگاه دانش برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای با عنوان ترتیب تولد کودکان و نقش آن در نحوه رشد و فرزندپروری را در اختیار شما علاقه مندان به روانشناسی کودک قرار دهیم. پس اگر دوست دارید بدانید که ترتیب تولد کودکان چه تاثیری بر افراد می گذارد تا انتهای مقاله با برنا اندیشان همراه باشید.
ترتیب تولد کودکان و نقش آن در نحوه رشد و فرزندپروری
ترتیب تولد کودکان بسیار مهم بوده و والدین باید مهارت هایی را در ارتباط با برخورد با هر فرزند یاد بگیرند، تا بتوانند فرزندانی سالم و بدون آسیب را پرورش دهند.
این خبر با داستان هایی درباره تولد پرنس لوئیس ، پرنس ویلیام و فرزند سوم کیت میدلتون بسیار شگفت زده شده است. و حدس و گمان های زیادی در مورد شخصیت این کودک ، سومین فرد در ترتیب تولد وجود دارد.
نوزاد سوم با پدر و مادری که سالها تجربه پرورش فرزندان را دارند وارد یک خانه می شود و هنگام پوشک احساس آرامش می کند. در نتیجه ، نوزاد سوم اغلب کودکی آرامتر و راحت تر است. کوچکترین کودک (حتی از هر دو) تمایل دارد لبخند بزند و جذاب باشد و به دلیل این صفات بسیار مورد توجه قرار می گیرد.
با این حال ، کودک کوچک ما چالش های منحصر به فردی دارد. بچه های بزرگتر بلند و طاقت فرسا هستند و کوچکترین کودک می تواند در این اصطکاک گم شود. بزرگترین بچه ها دائماً با چالش های جدیدی روبرو هستند که توجه والدین آنها را به شدت مورد توجه قرار می دهد ، مثلاً شروع مدرسه راهنمایی یا اولین خواب. غالباً خردسالان در نهایت از فعالیت های خواهر و برادر خود به دیگری منتقل می شوند و ممکن است مورد توجه فردی واقع نشوند. والدین مطمئناً وقت نشستن و خواندن 10 کتاب برای کوچکترین کودک را ندارند ، همان کاری که با فرزند اول خود انجام دادند!
در نتیجه ، کوچکترین فرزند غالباً توجه خود را فریاد می زند و هر طور که می تواند تلاش خواهد کرد تا آن را به دست آورد. او ممکن است برای جلب توجه به خودش یک شوخی کننده بزرگ یا سرگرم کننده خانواده شود. با این حال ، گاهی اوقات ممکن است کوچکترین فرد مدام فریاد بزند و یا رفتارهای منفی را برای حفظ تمرکز خانواده برای خود انجام دهد.
والدین مشغول، وقت کمی دارند تا به کوچک ترها بیاموزند که چگونه کفش های خود را ببندد یا خودش لباس بپوشد و در هرج و مرج زندگی خانوادگی مصلحت تر ببیند که کارهایی را برای او انجام دهد. حتی خواهر و برادر بزرگتر نیز می پرند و روی کت او می لغزند. بنابراین ، غالباً همکار کوچک جذاب ، فاقد مهارت می شود و بسیار وابسته می شود.
چالش دیگری که کوچکترین کودک با آن روبرو است این است که کودکان بزرگتر اغلب او را طرد می کنند. آنها ممکن است از گنجاندن او در بازی های خود امتناع ورزند ، (بالاخره ممکن است او قوانین را درک نکند یا قادر به انجام مانورهای پیچیده ای نباشد) و از داشتن برچسب ناراحت هستند. در نتیجه ، جوانترین فرد می تواند احساس کند که کنار گذاشته شده و برای پذیرفته شدن سخت جنگ می کند.
خواهر و برادر بزرگتر نیز کوچکترین کودک را رد می کنند زیرا آنها به میزان توجه والدین برای مراقبت از او حسادت می کنند ، به عنوان مثال ، تغذیه او و تغییر پوشک او. کودک میانه قبلاً کودک بود و از کوچکترین کودک آزرده خاطر می شود مطالعات نشان داده است که اگر دو کودک از نظر سنی به هم نزدیک باشند، رقابت بیشتر است.
ترتیب تولد کودکان
بیایید نگاهی به چگونگی عملکرد این پویایی در خانواده سلطنتی بیندازیم. پرنسس شارلوت سه ساله ، نیازهای زیادی مشابه یک کودک دارد. او هنوز هم به دامان مادرش و تعامل مداومش احتیاج دارد و احتمالاً از اینکه مادرش را از دست داده احساس حسادت و نگرانی می کند. این احساسات باعث می شود که او در خوابیدن مشکل داشته باشد یا برای جلب توجه مادر به خصوص وقتی مادر شیر می خورد رفتارهای منفی انجام دهد. کودک و این دو بسیار صمیمی به نظر می رسند. با این حال ، چیزی که پرنسس شارلوت از کودکی برای او می خواهد این است که او از دو جنس دیگر متفاوت است و در نتیجه مورد توجه خاص قرار خواهد گرفت.
در مورد تجربه پرنس جورج به عنوان قدیمی ترین چه؟ در یک خانواده سلطنتی ، واضح است که او موقعیت ویژه ای در خانواده دارد – او نزدیکترین فرد برای رسیدن به تاج و تخت است (که در نهایت ممکن است باعث شود حس لوس و شارلوت حسادت کند). اما پرنس جورج حسودی را تجربه خواهد کرد و لوئیس را گاهی دور می کند. او اکنون باید زندگی خانوادگی را با پسر دیگری تقسیم کند و نسبت به کوچکترین پسری که به او نزدیک شده احتیاط کند. به عنوان مثال ، لوئیس ممکن است فوتبالیست یا دانش آموز بهتری نسبت به برادر بزرگتر خود باشد.
چالش دیگری که کوچکترین از هر سه نفر تجربه خواهد کرد این است که او دو خواهر و برادر بزرگتر دارد که می توانند کارهای بسیار بیشتری از آنچه که می تواند انجام دهند. او بر روی سه چرخه خواهد نشست ، در حالی که خواهر و برادر بزرگترش با او روی دو چرخه سوت می زنند. در نتیجه ، او ممکن است نگران باشد که مشکلی برای او پیش آمده است و احساس عدم کفایت کند.
واضح است که جلب توجه به خود و تعریف هویت برای بزرگترها هرچه بزرگتر می شود ، موضوعات بزرگی خواهد بود. او به دلیل تلاش برای برابری با خواهر و برادرش احتمالاً بسیار رقابتی خواهد بود و حتی ممکن است طغیان کند و موهای خود را رنگ کند تا هویتی منحصر به فرد ایجاد کند.
والدین خواه سلطنتی باشند یا نه ، کارهای زیادی می توانند برای کمک به فرزند کوچک انجام دهند. برخی از دستورالعمل ها برای جوانترین عبارتند از: گذراندن وقت یک نفره با او ، بازی با او ، خواندن برای او و بیرون رفتن های خاص. به او بیاموزید که چگونه کارها را به طور مستقل انجام دهد ، (اطمینان حاصل کنید که اعضای خانواده همیشه درگیر بازی نیستند و از او مراقبت می کنند). تشویق او برای تصمیم گیری مناسب سن ، مانند انتخاب لباس ، و دادن برخی از مسئولیت ها ، به عنوان مثال ، کمک به سفره آرایی. والدین باید کوچکترین کودک را در بحث های خانوادگی مشارکت دهند و مراقب باشند که به صحبت های او گوش فرا دهند و اطمینان حاصل کنند که فرزندان بزرگتر او را در بازی خود گنجانده و به او فرصت می دهند که ابتدا برود یا بازی را انتخاب کند. والدین باید علایق کودک خردسال را تشویق کنند ، به عنوان مثال ، اگر دوست دارد نقاشی بکشد ، او را در کلاس ثبت نام کنند و از موفقیت های روزمره او تعریف کنند.
بسیار مهم است که به کوچکترین کودک توضیح دهید که چرا او نمی تواند کاری را که بچه های بزرگتر می توانند انجام دهد انجام دهد. به عنوان مثال ، آنها ممکن است به او بگویند ، “برادران بزرگتر شما در سن شما نمی توانستند دوچرخه سوار شوند، وقتی پاهای شما بلندتر می شود ، شما می توانید یک دوچرخه را نیز سوار شوید.” این توضیحات برای کودکان واضح نیست و در واقع آنها را آرام کرده و عزت نفس آنها را بالا می برد.
