اختلال آگورافوبیا: از تشخیص تا درمان به صورت گام به گام

اختلال آگورافوبیا: از تشخیص تا درمان به صورت گام به گام

آگورافوبی یکی از اختلالات روانشناسی است که به طور ویژه در زیرشاخه اختلالات اضطرابی قرار دارد. در این اختلال، فرد به شدت از بودن در موقعیت‌های خاص یا حتی ترس از احتمال بروز آنها ایجاد می‌شود، به گونه‌ای که ممکن است از این موقعیت‌ها دوری جسته و اجتناب نماید.

آگورافوبیا یکی از اختلالات روانشناسی است که تحت پوشش رده‌ی اختلالات اضطرابی قرار گرفته و اطلاعات دقیقی درباره آن در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ویراست پنجم DSM-5 فراهم شده است. در این مقاله، قصد داریم با استناد به این راهنما و با تحلیل جزئیات، به بررسی گسترده و دقیق‌تر این اختلال و اثرات آن بر زندگی فرد بپردازیم.

اختلال آگورافوبیا

آگورافوبیا به عنوان یکی از اختلالات روانشناسی به زیرشاخه‌ای از اختلالات اضطرابی تعلق دارد. در این اختلال، فرد از بودن در موقعیت‌های خاص یا حتی ترس از آنها بیمناک می‌شود و به دوری از آنها پرداخته یا حتی اجتناب می‌نماید. این موقعیت‌ها ممکن است شامل بودن در فضاهای بسته، حضور در مکان‌های شلوغ، تنها ماندن در خانه یا تنها به بیرون رفتن باشد.

علل بروز آگورافوبیا متنوع هستند و شامل عوامل محیطی، ژنتیکی، و عوامل مادرزادی می‌شوند. این اختلال به صورت گسترده‌ای بر زندگی فرد تأثیر می‌گذارد و می‌تواند باعث محدودیت‌های مهم در تعاملات اجتماعی و روزمرگی فرد شود. در این مقاله از برنا اندیشان، به صورت جامع‌تر بر روی ویژگی‌ها و علائم آگورافوبیا و نیز عوامل مختلف موثر در بروز این اختلال پرداخته‌ایم.

ملاک های تشخیصی اختلال آگورافوبیا

معیارهای تشخیصی برای اختلال آگورافوبیا به ترس یا اضطراب قابل توجه نسبت به حداقل دو از پنج موقعیت زیر اشاره دارند، که با جزئیات بیشتری می‌توانیم آنها را تشریح کنیم:

1. استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی: افراد مبتلا به آگورافوبیا ممکن است احساس ترس یا نگرانی شدیدی در مورد استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی مانند اتومبیل‌ها، اتوبوس‌ها، قطارها، کشتی‌ها یا هواپیماها داشته باشند. این موقعیت می‌تواند تأثیر گذاری قابل توجه بر حیات روزمره و اجتماعی آنها داشته باشد.

2. بودن در مکان‌های باز: افراد با آگورافوبیا ممکن است حالت اضطراب یا ترس را در مکان‌های باز مانند پارکینگ‌های بی سقف، بازارها یا پل‌ها تجربه کنند. این امور می‌تواند باعث محدودیت‌های قابل توجهی در فعالیت‌های روزمره آنها شود.

3. بودن در مکان‌های بسته: حضور در مکان‌های بسته مانند فروشگاه‌ها، تئاترها یا سینماها نیز می‌تواند برای افراد مبتلا به آگورافوبیا منجر به تجربه ترس یا اضطراب شود و تأثیر مخربی بر رفتارهای اجتماعی آنها داشته باشد.

4. ایستادن در صف یا بودن در جمعیت: افراد با آگورافوبیا ممکن است در مواقعی که مجبور به ایستادن در صف یا بودن در میان جمعیت هستند، با احساس ترس و نگرانی مواجه شوند. این وضعیت می‌تواند تأثیرات منفی روانی و اجتماعی بر زندگی آنها داشته باشد.

5. تنها بیرون از خانه بودن: برای افراد مبتلا به آگورافوبیا، تنها بیرون رفتن از خانه می‌تواند با افزایش ترس و اضطراب همراه باشد. این وضعیت می‌تواند به تهدید قابل توجهی در شیوه زندگی و تعاملات اجتماعی افراد منجر شود.

با در نظر گرفتن این جزئیات، ما می‌توانیم به تشخیص دقیق‌تری از اختلال آگورافوبیا دست یابیم و به افراد مبتلا به این اختلال بهترین راهنمایی و پشتیبانی را ارائه دهیم.

به دلیل اینکه فرد اعتقاد دارد در صورت وقوع نشانه‌هایی که به وحشت زدگی یا نشانه‌هایی که ممکن است ناتوان‌کننده یا خجالت‌آور باشند (مانند ترس از سقوط در جمع سالخوردگان یا ترس از بی‌اختیاری در ادرار یا مدفوع)، گریختن از این موقعیت‌ها ممکن است دشوار باشد یا حتی امکان کمک در این شرایط ممکن نباشد، فرد از این موقعیت‌ها ترسیده و یا از آنها اجتناب می‌کند.

با توجه به این توضیحات، ما می‌توانیم بفهمیم که این ترس و اجتناب به علت اعتقادات فرد در مورد احتمال وقوع وقایع ناخوشایند و پرخطر است که ممکن است از نظر او ناپسند و خجالت‌آور باشند. این واکنش‌ها می‌توانند به شدت تأثیرگذار باشند و باعث محدودیت‌های قابل توجهی در زندگی روزمره و ارتباطات اجتماعی شخص شوند.

مواقع آگورافوبیک عمدتاً باعث تحریک و ایجاد ترس یا اضطراب در فرد می‌شوند، به طوری که اکثراً در این شرایط با رویدادهای ترسناک یا ناخوشایند روبرو می‌شوند. این مواقع قادرند بر تحولات عاطفی و روانی شخص تأثیر بگذارند و او را به وحشت و نگرانی وا داشته باشند. این امر نه تنها بر تجربیات فیزیکی فرد تأثیر می‌گذارد، بلکه ممکن است باعث محدودیت‌های مهم در زندگی اجتماعی و روابط او شود.

اشخاص مبتلا به آگورافوبیا، به طور فعال از مواجهه با مواقع آگورافوبیک اجتناب می‌کنند. در این شرایط، فرد به یک همراه نیاز دارد یا با ترس و یا اضطراب شدید مواجه می‌شود تا بتواند این مواقع را تحمل کند. این اجتناب ممکن است به دلیل ناامنی یا ترس از وقوع واقعه‌های ناخوشایند در این مواقع باشد. این وضعیت می‌تواند بر زندگی روزمره و ارتباطات اجتماعی شخص تأثیر منفی بگذارد و نشان از شدت اثرات روانی و رفتاری ناشی از این اختلال داشته باشد.

ترس یا اضطراب ناشی از موقعیت‌های آگورافوبیک به خطر واقعی که این موقعیت‌ها ایجاد می‌کنند، نسبت به شرایط اجتماعی و فرهنگی فرد، به ناسازگاری بزرگی برخوردار است. به عبارت دیگر، این اضطراب و ترس، با میزان واقعیت و خطر مرتبط با موقعیت های آگورافوبیک، نادرست بوده و هیچ تناسبی ندارد. این وضعیت نشان از انحراف یا عدم تطابق بین احساسات ترس و واقعیت موقعیت‌های مورد نظر دارد و ممکن است باعث محدودیت‌های مهم در تعاملات اجتماعی و روابط فرد شود.

ترس، اضطراب یا اجتناب مداوم بطور روزانه و معمولاً به مدت شش ماه یا بیشتر ادامه پیدا می‌کند. این مدت زمان طولانی نشان از استمراری بودن و شدت بیماری روحی مورد نظر دارد، که تأثیرات آن به گونه‌ای است که فرد را به مدت قابل توجهی از زندگی روزمره و تعاملات اجتماعی با دیگران محدود می‌کند.

ترس، اضطراب یا اجتناب به گونه‌ای است که ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه‌ای در عملکرد فرد در زمینه‌های اجتماعی، حرفه‌ای و دیگر زمینه‌های حیاتی ایجاد می‌کند. این موارد باعث محدودیت‌ها و مشکلات بالینی مهم در تعاملات اجتماعی، کاری و سایر جنبه‌های حیاتی فرد می‌شوند. این ناراحتی و اختلال، به گونه‌ای است که توانایی انجام وظایف روزمره و تحقق اهداف فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد و نیاز به بررسی و درمان جدی دارد.

در صورتی که شخص دچار بیماری جسمانی دیگری باشد، همچون بیماری روده ملتهب یا بیماری پارکینسون، تجربه ترس، اضطراب یا اجتناب به شدت بیشتر از حد معمول و به صورت آشکار و برجسته است. این واکنش‌های روانی ممکن است در ارتباط با بیماری جسمانی موجود، به گونه‌ای شدیدتر و موهوم تر بروز کنند و تأثیرات آنها بر عملکرد روزمره و کیفیت زندگی شخص را بیشتر از حد متأثر سازند. این ارتباط و تداخل بین وضعیت جسمانی و واکنش‌های روانی نیاز به بررسی و مداخله دقیق تر دارد.

ملاک های تشخیصی اختلال آگورافوبیا

ترس، اضطراب یا اجتناب با توجیه به نشانه‌های اختلال روانی دیگر به درستی تبیین نمی‌شود. به عبارت دیگر، این واکنش‌ها نمی‌توانند به‌طور معقولانه توسط نشانه‌های خاص از نوع موقعیتی یا محدودیت‌های خاص شخص موجب شوند. به عنوان مثال، این ترس، اضطراب یا اجتناب به‌صورت محدود به مواقع اجتماعی (در اختلال اضطراب اجتماعی)، نقص‌ها یا عیوب در ظاهر جسمانی (در اختلال بدشکلی بدن)، یادآورهای وقایع آسیب‌زا (در اختلال استرس پس از آسیب) یا ترس از جدایی (در اختلال اضطراب جدایی) محدود نمی‌شود. این ارتباط نشان از افزایش یا گسترش اختلالات روانی در محدوده‌های مختلف دارد و نیاز به شناخت دقیق‌تر و مداخله‌های متناسب با هر نوع اختلال دارد.

توجه: اگرچه آگورافوبیا به عنوان یک اختلال وحشت زدگی تشخیص داده می‌شود، اما اگر فرد علائم مرتبط با هر دو اختلال وحشت زدگی و آگورافوبیا را نشان دهد، تشخیص هر دو باید در نظر گرفته شود. این به معنای این است که اگر فرد به نحوی که با معیارهای هر دو اختلال تطابق داشته باشد، دیاگنوز این دو اختلال نیز باید انجام شود. در نتیجه، برای تشخیص صحیح و ارائه درمان موثر، لازم است تمام جوانب و علائم مرتبط با این دو اختلال مورد بررسی دقیق قرار گیرد.

ویژگی های تشخیصی اختلال آگورافوبیا

ویژگی اصلی آگورافوبیا، تجربه ترس یا اضطراب به شدت محسوس و یا شدید است که به دلیل مواجهه با واقعیت یا انتظار در برخی از مواقع، با دامنه وسیعی از شرایط (ملاک الف) پدیدار می‌شود. این تشخیص نیاز به تأیید نشانه‌هایی دارد که حداقل در دو موقعیت از پنج شرایط زیر حاکم باشد:

1. استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی: شامل اتومبیل‌ها، اتوبوس‌ها، قطارها، کشتی‌ها یا هواپیماها.

2. بودن در مکان‌های باز: مانند پارکینگ‌های بی سقف، بازارها یا پل‌ها.

3. بودن در مکان‌های بسته: نظیر فروشگاه‌ها، تئاترها یا سینماها.

4. ایستادن در صف یا بودن در جمعیت؛ یا

5. تنها بیرون از خانه بودن.

این اطلاعات به منظور ارزیابی دقیق‌تر و تشخیص صحیح آگورافوبیا بر اساس معیارهای تعیین شده ارائه شده‌اند.

نمونه‌ها برای هر موقعیت به‌صورت کامل جامع نیستند؛ به عبارت دیگر، احتمال وجود ترس از موقعیت‌های دیگر نیز وجود دارد. افراد در زمان تجربه ترس و اضطراب که این موقعیت‌ها را نشان می‌دهند، معمولاً با افکاری مواجه می‌شوند که اتفاقات وحشتناکی ممکن است رخ دهد (ملاک ب). در این شرایط، افراد ممکن است به دنبال تفسیرهایی باشند که می‌تواند ترس و نگرانی را افزایش دهد، به‌ویژه زمانی که با مواقع ناشناخته یا مشکوک مواجه می‌شوند.

هنگامی که نشانه‌های مربوط به وحشت زدگی به همراه نشانه‌های ناتوان‌کننده یا خجالت‌آور دیگر همراه می‌شوند، افراد معمولاً احساس می‌کنند که گریختن از چنین موقعیت‌هایی ممکن است با چالش‌هایی همراه باشد (مانند “نمی‌توانم از اینجا خارج شوم”) یا حتی امکان دسترسی به کمکی وجود نداشته باشد (مانند “هیچ کس نیست که به من کمک کند”). “نشانه‌های شبه وحشت‌زدگی” به یادآوری هر یک از ۱۳ نشانه‌ای اشاره دارند که در مواقع حملات وحشت‌زدگی مانند سرگیجه، غش و ترس از مرگ، معمولاً دیده می‌شوند. “نشانه‌های ناتوان‌کننده یا خجالت‌آور دیگر” نیز نشانگر وقوع احوالاتی همچون استفراغ و نشانه‌های روده ملتهب است و در افراد سالخورده، ترس از زمین خوردن و در کودکان، احساس گم‌شدگی و گم‌شدن نیز شامل می‌شوند.

میزان تجربه ترس به اندازه نزدیکی به موقعیت ترسناک متفاوت است و ممکن است در هنگام پیش‌بینی وجود واقعی موقعیت آگورافوبیک، افزایش یابد. علاوه بر این، ترس یا اضطراب ممکن است در شکل حمله وحشت‌زدگی با نشانه‌های کامل یا به صورت محدود به خودش تظاهر کند (به عبارت دیگر، ظاهر شدن یک حمله وحشت‌زدگی انتظار ممکن است داشته باشد). ترس یا اضطراب در هر باری که فرد با موقعیت ترسناک در تماس قرار می‌گیرد، بروز می‌کند (ملاک ج). بنابراین، اگر شخص فقط در مواجهه گاهی با موقعیت آگورافوبیک اضطراب داشته باشد (برای مثال، هنگام ایستادن در صف یا در یکی از پنج موقعیت وحشتناک)، تشخیص آگورافوبی ممکن است صورت نپذیرد.

فرد به صورت فعال از این موقعیت اجتناب می‌کند، و در صورتی که امکان اجتناب از آن وجود نداشته باشد، این موقعیت باعث بروز ترس یا اضطراب شدید در او می‌شود (ملاک د). اجتناب فعال به این معناست که فرد در حال حاضر رفتاری انجام می‌دهد که هدف اصلی آن جلوگیری یا کاهش تماس با موقعیت‌های آگورافوبیک است. این رفتارها و اقدامات به صورت هوشمندانه و آگاهانه برای جلوگیری از ایجاد یا تشدید ترس و اضطراب انجام می‌شوند.

اجتناب می‌تواند از نظر ماهیت به سه شکل اصلی رفتاری، شناختی و رفتاری-شناختی رخ دهد. در ابعاد رفتاری، اجتناب ممکن است از طریق تغییرات در الگوهای روزمره (مانند تغییر در روال روزانه)، انتخاب شغل در مکان‌های نزدیک تا از استفاده از وسایل نقلیه عمومی پرهیز شود، و حتی ترتیب دادن تحویل غذا به منزل باشد تا از ورود به فروشگاه‌ها و سوپرمارکت‌ها اجتناب شود.

در ابعاد شناختی، اجتناب ممکن است از طریق استفاده از حواس پرتی باشد تا از موقعیت‌های آگورافوبیک دور شود. در واقع، فرد ممکن است به کمک حواس پرتی، تلاش کند تا از توجه به محیط یا شرایطی که می‌تواند نگرانی ایجاد کند، خودداری کند.

از این جهت، اجتناب ممکن است به گونه‌ای شدید شود که فرد به صورت کلان خود را به خانه محدود کند. به‌طور معمول، وقتی که فرد از همدیگرانی مانند همسر، دوست یا متخصص بهداشت همراه دارد، این افراد ممکن است بهتر بتوانند با موقعیت‌های ترسناک مواجه شوند.

ترس، اضطراب یا اجتناب باید با خطر واقعی که توسط موقعیت‌های آگورافوبیک ایجاد می‌شود، هماهنگ شود و در همسانی با موقعیت‌های اجتماعی-فرهنگی، مناسب باشد (ملاک ه). به عبارت دیگر، سطح این ترس و اضطراب باید با واقعیت خطر مرتبط با موقعیت‌های آگورافوبیک همخوانی داشته باشد و نباید به نامناسبی با شرایط اجتماعی و فرهنگی فرد یا جامعه منتهی شود.

تفکیک ترس‌های آگورافوبیک با اهمیت بالینی از ترس‌های منطقی (مانند ترک خانه در هنگام طوفان شدید) یا از موقعیت‌هایی که به عنوان خطرناک شناخته می‌شوند (مثل حضور در پارکینگ یا استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی در مناطق بسیار جرم‌آلود) اهمیت دارد، زیرا به دلایل زیر است:

اولاً، ارزیابی مفهوم اجتنابی بودن در مورد آنچه تشکیل اجتناب می‌دهد، ممکن است در محدوده‌های فرهنگی و اجتماعی-فرهنگی متفاوت باشد. به عنوان مثال، برای یک زن مسلمان سنتی در برخی مناطق جهان، اجتناب از ترک خانه به تنهایی از لحاظ اجتماعی-فرهنگی مناسب است و به همین دلیل، چنین اجتنابی به عنوان آگورافوبی محسوب نخواهد شد.

ثانیاً، افراد مسن احتمالاً تمایل دارند که ترس‌های خود را بیش از حد به محدودیت‌های مرتبط با سن خود اختصاص دهند و کمتر احتمال دارند که ترس‌های خود را به صورت نامناسب با خطر واقعی ارزیابی کنند.

سوماً، افراد مبتلا به آگورافوبی احتمالاً خطرات مرتبط با نشانه‌های شبه وحشت‌زدگی یا نشانه‌های جسمانی دیگر را بیش از حد تخمین می‌زنند.

تشخیص آگورافوبی فقط زمانی ممکن است که ترس، اضطراب یا اجتناب به مدت طولانی ادامه یابد (ملاک و). اگر این اختلال ناراحتی یا اختلال قابل مشاهده بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی یا سایر زمینه‌های مهم زندگی فرد ایجاد کند، در آن صورت باید به عنوان یک موضوع جدی و اختلال آگورافوبی در نظر گرفته شود (ملاک ز). این به این معناست که تأثیرات این اختلال بر عملکرد فرد به حدی بزرگ باشد که بتواند به عنوان یک اختلال روانی مهم در نظر گرفته شود.

عبارت “مدت معمولا به مدت ۶ ماه یا بیشتر ادامه می‌یابد” به این معنا است که مشکلات افراد برای یک دوره زمانی حداقل شش ماهه یا بیشتر ادامه داشته باشد، و این مدت زمانی به معنای عدم رفع موقت و کوتاه‌مدت مشکلات است. با این حال، ملاک مدت باید به عنوان یک راهنمای کلی در نظر گرفته شود و باید درجاتی از انعطاف پذیری را در نظر گرفت تا بتوان به طور دقیق تر به وضعیت فرد پی برد. به عبارت دیگر، یک نگاه کلی به مدت زمانی که مشکلات برقرار است، اما با در نظر گرفتن شرایط خاص فرد، می‌توان به تحلیل دقیق‌تری از وضعیت افراد دست یافت.

ویژگی های مرتبط با تشخیص اختلال آگورافوبیا

در شرایط شدید آگورافوبی، افراد ممکن است تا حدی که به کلی خود را محدود به خانه کنند و از ترک مکان زندگی خود اجتناب کنند. این اجتناب می‌تواند به اندازه‌ای بزرگ باشد که حتی برای تأمین نیازهای اساسی و خدمات روزمره، به دیگران وابسته شوند. این وضعیت ممکن است منجر به احساس دلسردی و نشانه‌های افسردگی شود. همچنین، مصرف ناصحیح الکل و داروهای آرامبخش به عنوان راهبردهای نامناسب درمانی، در این شرایط به‌طور متداول دیده می‌شود.

شیوع اختلال اختلال آگورافوبیا

در سال، تقریباً 1.7 درصد از نوجوانان و بزرگسالان تا به حال به عنوان مبتلا به آگورافوبی تشخیص داده شده‌اند. این اختلال ممکن است در دوران کودکی شروع شده باشد، اما معمولاً در اواخر نوجوانی و اوایل بزرگسالی به اوج خود می‌رسد. شیوع آگورافوبی در گروه سنی بالاتر از ۶۵ سال، حدود 0.4 درصد است. تاکنون به نظر نمی‌رسد که شیوع این اختلال به طور قابل توجهی در بین گروه‌های فرهنگی یا نژادی مختلف تفاوت داشته باشد.

شکل گیری و روند اختلال آگورافوبیا

درصد افراد مبتلا به آگورافوبی که از حملات وحشت زدگی یا اختلال وحشت زدگی قبل از شروع آگورافوبی خبر می‌دهند، در نمونه‌های جامعه از 30 درصد به بیش از 50 درصد در نمونه‌های کلینیک افزایش می‌یابد. بیشتر افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی، علایم اضطراب و آگورافوبی را قبل از شروع این اختلال اظهار می‌کنند. این نکته نشان‌دهنده تراکم بیشتر این اختلالات در افرادی است که قبلاً با حملات وحشت زدگی مواجه بوده‌اند و در ادامه آگورافوبی را تجربه کرده‌اند.

در دو سوم موارد آگورافوبی، شروع اولیه این اختلال قبل از 35 سالگی اتفاق می‌افتد. بروز قابل ملاحظه‌ای در خطر ابتلا به این اختلال در اواخر نوجوانی و اوایل بزرگسالی وجود دارد و این نکته اشاره به دومین مرحله خطر بروز آگورافوبی بعد از 40 سالگی دارد. شروع اولیه در دوران کودکی به صورت نادر اتفاق می‌افتد. متوسط سن شروع برای آگورافوبی حدود 17 سالگی است، اگرچه در صورت عدم وجود حملات وحشت زدگی یا اختلال وحشت زدگی قبلی، این سن بین 25 تا 29 سالگی تغییر می‌کند.

آگورافوبی به طور عمومی یک روند مداوم و مزمن دارد که بهبود کامل در آن نادر است و تنها در حدود 10 درصد اتفاق می‌افتد، مگر اینکه از راه‌های درمانی مختلف استفاده شده باشد. برای آگورافوبی‌های شدیدتر، احتمال بهبود کامل کاهش می‌یابد، در حالی که ممکن است میزان بازگشت و تبدیل به یک مشکل مزمن افزایش یابد.

وجود یک دامنه گسترده از اختلالات دیگر، به ویژه اختلالات اضطرابی، افسردگی، مصرف مواد و اختلالات شخصیت، ممکن است روند آگورافوبی را پیچیده نماید. همچنین، روند بلندمدت و پیشرفت آگورافوبی با خطر بسیار بالای ابتلا به اختلال افسردگی اساسی ثانوی، افسرده خویی مداوم و اختلالات مصرف مواد، ارتباط دارد.

ویژگی‌های بالینی آگورافوبی در طول عمر به نسبت ثابت بوده ولی نوع موقعیت‌های آگورافوبیک که ترس، اضطراب یا اجتناب را ایجاد می‌کنند، همراه با نوع شناخت‌ها ممکن است تغییراتی نمایان داشته باشند. به عنوان مثال، در کودکان، تنها خارج از خانه بودن معمولاً موقعیتی است که برخی از افراد بیشترین ترس را احساس می‌کنند، در حالی که در افراد مسن‌تر، بودن در فروشگاه‌ها، ایستادن در صف و حضور در مکان‌های باز به عنوان موقعیت‌های ترسناک‌تر شناخته می‌شوند. همچنین، شناخت‌ها به گم شدن (در کودکان)، تجربه کردن نشانه‌های شبه وحشت‌زدگی (در بزرگ‌ترها) و زمین خوردن (در افراد سالخورده) مرتبط می‌شوند.

شیوع کم آگورافوبیا در کودکان ممکن است نشانگر مشکلاتی در گزارش کردن نشانه‌ها باشد، بنابراین، ارزیابی کودکان خردسال ممکن است نیاز به گردآوری اطلاعات از منابع متعدد داشته باشد، از جمله والدین یا معلمان. در نوجوانان، به خصوص پسران، امکان دارد که تمایل کمتری به صحبت آزادانه درباره ترس‌ها و اجتناب‌های آگورافوبیک داشته باشند؛ با این حال، آگورافوبی ممکن است قبل از ورود به دوره بزرگسالی رخ دهد و باید در کودکان و نوجوانان ارزیابی شود.

در افراد سالخورده، اختلالات نشانه‌های جسمانی همراه با اختلالات حرکتی (مانند احساس زمین خوردن یا تجربه عوارض جسمانی)، اغلب به عنوان دلیل ترس و اجتناب ذکر می‌شوند. در این حالت، ارزیابی باید به دقت بررسی شود تا اطمینان حاصل شود که آیا ترس و اجتناب به نحو مناسب با خطرات واقعی درگیر هستند یا خیر.

نکته : احتمال ابتلا به آگورافوبیا در زنان دو برابر بیشتر از مردان است.

عوامل خطر و پیش آگهی اختلال آگورافوبیا

اختلال آگورافوبیا، که به ترس یا اجتناب از مواقعیت‌های باز یا مکان‌های عمومی اشاره دارد، تحت تأثیر عده عوامل خطر قرار می‌گیرد. یکی از این عوامل می‌تواند وابسته به فرد باشد و در ارث‌بری ژنتیکی دیده شود، زیرا افرادی که تاریخچه خانوادگی حاوی اختلالات اضطرابی دارند، ممکن است در معرض خطر بیشتری برای آگورافوبیا باشند.

همچنین، تجربیات ناخوشایند و تروماتیک در گذشته، مانند تجربه حوادث ترسناک یا آزارهای اجتماعی، می‌توانند به‌عنوان عوامل مشوق به ظهور این اختلال عصبی مورد نظر ایفای نقش کنند. علاوه بر این، نقش محیط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز قابل‌توجه است، زیرا شرایطی مانند استرس اقتصادی یا ناکافی بودن امکانات عمومی می‌توانند فرد را در معرض خطر بیشتری برای توسعه آگورافوبیا قرار دهند.

خلق و خویی

بازداری رفتاری و حالت عاطفی منفی (روان رنجورخویی) به همراه حساسیت اضطرابی از جمله عوامل مؤثر در توسعه آگورافوبی می‌باشند. این ویژگی‌ها علاوه بر ارتباط با آگورافوبی، به طور معمول با بسیاری از اختلالات اضطرابی نیز هماهنگی دارند، از جمله اختلالات فوبیک، اختلال وحشت زدگی و اختلال اضطراب فراگیر. حساسیت اضطرابی که به معنای آمادگی برای پذیرش ایده‌های ناخوشایند مرتبط با اضطراب است، نیز به عنوان یک ویژگی شایع در افراد مبتلا به آگورافوبی شناخته می‌شود. این ویژگی‌ها می‌توانند نقش مهمی در شکل‌گیری و تداوم این اختلال اضطرابی ایفا کنند.

محیطی

رویدادهای ناگوار در دوران کودکی مانند جدایی یا از دست دادن یک والدین و وقایع استرس زا مثل مورد حمله قرار گرفتن یا تحمل ضربه، به طور معمول با ظهور آگورافوبی در ارتباط هستند. از زمان اتفاق افتادن این وقایع، افراد مبتلا به آگورافوبی ممکن است به تشریح جو خانواده خود و رفتار فرزندپروری در دوران کودکی خود بپردازند. آنها ممکن است این تجربیات را با کمبود صمیمیت و بیش از حد محافظه‌کاری توصیف کنند.

ژنتیکی و فیزیولوژیکی

توارث پذیری برای آگورافوبی بر اساس تحقیقات به نسبت بالغ بر ۶۱ درصد تخمین زده شده است. در میان انواع مختلف فوبی، آگورافوبی دارای ارتباط قوی‌تر و مشخص‌تری با عوامل ژنتیکی می‌باشد که آمادگی فرد به نسبت به این نوع اختلالات را نشان می‌دهد.

موضوعات تشخیصی مرتبط با جنسیت

در مقایسه با مردان، زنان الگوهای متفاوتی در ارتباط با اختلالات همزمان نشان می‌دهند. این تفاوت‌ها در الگوهای اختلالات روانی، به ویژه در میزان ابتلا به اختلالات مصرف مواد، به هماهنگی با تفاوت‌های جنسیتی مرتبط می‌باشد. از این جهت، آمارها نشان می‌دهند که مردان تمایل به بالاتر بودن در میزان ابتلا به اختلالات مصرف مواد نسبت به زنان دارند.

پیامدهای کارکردی آگورافوبی

آگورافوبی با ایجاد اختلال قابل ملاحظه در ناتوانی، از جهات مختلف با عملکرد نقش، بازدهی شغلی و تعداد روزهای غیبت از کار ارتباط مستقیم دارد. شدت این اختلال، به طور مستقیم وابسته به ویژگی‌های دیگر مانند وجود اختلال وحشت زدگی همزمان، حملات و اختلالات مرتبط دیگر است، که عوامل تعیین‌کننده‌ای برای میزان ناتوانی ایفا می‌کنند. بیش از یک سوم افراد مبتلا به آگورافوبی، به‌طور کلان، از شغل و فعالیت‌های اجتماعی منع شده و به کار نمی‌پردازند. این میزان ناتوانی و کاهش فعالیت‌های روزانه نشانگر جدی‌ترین اثرات آگورافوبی بر زندگی عملی افراد مبتلا است.

تشخیص افتراقی اختلال آگورافوبیا

در صورتی که معیارهای تشخیصی برای آگورافوبیا و اختلالات دیگر به طور کامل رعایت شود، توصیه می‌شود که هر دو تشخیص به افراد داده شود، به جز این صورت که ترس، اضطراب یا اجتناب مشاهده شده در آگورافوبی نتیجه ای از یک اختلال دیگر باشد. در برخی موارد، تنظیم معیارها و قضاوت بالینی می‌تواند مفید باشد تا اطمینان حاصل شود که تشخیص به درستی قرار گرفته و مشکلات فرد به درستی شناسایی شده‌اند.

درمان آگورافوبیا

فوبی خاص، نوع موقعیتی

تمایز میان آگورافوبی و فوبی خاص موقعیتی در برخی موارد به چالش کشیده می‌شود، زیرا این دو اختلال در چند ویژگی و معیار به اشتراکی دارند. اگر ترس، اضطراب یا اجتناب به یک موقعیت آگورافوبی خاص محدود باشد، باید فوبی خاص موقعیتی تشخیص داده شود. موقعیت‌های آگورافوبیک بیش از یکی باید ترس را ایجاد کنند، که این ویژگی ممکن است به عنوان یک ملاک قدرتمند برای تمایز میان آگورافوبی و فوبی خاص موقعیتی عمل کند.

علاوه بر این، اندیشه‌پردازی شناختی نیز ویژگی‌های ممتازی برای تفکیک این دو اختلال ارائه می‌دهد. اگر ترس از یک موقعیت به دلیل دلایلی غیر از نشانه‌های شبیه وحشت زدگی یا خطرناک بودن موقعیت وجود داشته باشد (مانند ترس از آسیب دیدن مستقیم توسط خود موقعیت، مانند ترس از سقوط هواپیما در افرادی که از پرواز می‌ترسند)، تشخیص فوبی خاص ممکن است مناسب‌تر باشد.

اختلال اضطراب جدایی

اختلال اضطراب جدایی را می‌توان با دقت به اندیشه‌پردازی شناختی از آگورافوبی متمایز کرد. در اختلال اضطراب جدایی، افکار و نگرش‌ها به جدایی از افراد مهم دیگر و محیط خانه تمرکز دارد (به عنوان مثال، والدین یا افراد مهم دیگر)، در حالی که در آگورافوبی، تمرکز اصلی بر روی نشانه‌های شبیه وحشت‌زدگی یا نشانه‌های موقعیت ترسناک، ناتوان‌آور یا خجالت‌آور است. این تفاوت در محتوای افکار و نگرش‌ها می‌تواند به وضوح نقش تمایزی را بین دو اختلال ایفا کند.

اختلال اضطراب اجتماعی (فوبی اجتماعی)

آگورافوبی اصولاً باید از اختلال اضطراب اجتماعی متمایز شود، اساساً بر اساس مجموعه‌های موقعیتی که ترس، اضطراب، یا اجتناب و اندیشه‌پردازی شناختی را راه‌اندازی می‌کنند. در اختلال اضطراب اجتماعی، متمرکز بودن بر ترس از ارزیابی منفی از سوی دیگران اتفاق می‌افتد. این اختلال باعث ترس از مواجهه با موقعیت‌های اجتماعی و ترس از نظر دیگران می‌شود. با تفکیک این نکات، می‌توان به وضوح تفاوت‌های بین آگورافوبی و اختلال اضطراب اجتماعی را شناخت.

اختلال وحشت زدگی

در صورتی که معیارهای اختلال وحشت زدگی برآورده شده باشند، اگر رفتارهای اجتنابی که مرتبط با حملات وحشت زدگی هستند، به اجتناب از دو یا چند موقعیت آگورافوبیک و یا بیشتر گسترش یابند، تشخیص آگورافوبی مناسب نخواهد بود.

اختلال استرس حاد و اختلال استرس پس از آسیب

اختلال استرس حاد و اختلال استرس پس از آسیب (PTSD) را می‌توان با توجه به این مسئله از آگورافوبی متمایز کرد، که آیا ترس، اضطراب یا اجتناب تنها به موقعیت‌هایی ارتباط دارد که خاطرات آسیب‌زایی فرد را به یادآوری می‌کنند. اگر ترس، اضطراب یا اجتناب تنها به خاطرات آسیب‌زای محدود باشد و رفتار اجتنابی به دو یا چند موقعیت آگورافوبیک یا بیشتر گسترش نیابد، در این صورت تشخیص آگورافوبی قابل قبول نیست.

اختلال افسردگی اساسی

در اختلال افسردگی اساسی، فرد ممکن است به دلیل بی‌علاقگی، کاهش انرژی، افت عزت نفس و عدم لذت از ترک خانه، از تردید و اجتناب کردن فعالیت‌ها پرهیز کند. اگر این اجتناب ناشی از ترس‌های مرتبط با وحشت یا نشانه‌های ناتوان‌کننده یا خجالت‌آور دیگر نباشد، در این صورت تشخیص آگورافوبی مناسب نیست.

بیماری های جسمانی دیگر

در صورتی که اجتناب از موقعیت‌ها به عنوان نتیجه‌ای از عوارض فیزیولوژیکی بیماری جسمانی تصمیم گرفته شده باشد، تشخیص آگورافوبی قابل تصدیق نیست. این اقدام بر اساس تاریخچه بیماری، نتایج آزمایشات و معاینات بدنی افراد صورت می‌گیرد. بیماری‌های جسمانی متنوع ممکن است شامل اختلالات عصبی (مانند بیماری پارکینسون یا تصلب چندگانه) و همچنین اختلالات قلبی-عروقی باشند.

افراد مبتلا به برخی از این بیماری‌ها ممکن است به دلیل مسائل واقع‌بینانه مرتبط با ناتوانی (مانند بلرز در افراد مبتلا به حملات کم خونی موضعی موقت) یا شرم‌آور بودن (مانند اسهال در افراد مبتلا به بیماری کرون) از موقعیت‌ها اجتناب کنند. تشخیص آگورافوبی فقط زمانی موجه است که ترس یا اجتناب به وضوح از آنچه معمولاً با این نوع بیماری‌های جسمانی ارتباط دارند، بیشتر باشد.

همزمانی اختلالات

بیشتر افراد مبتلا به آگورافوبی، با اختلالات روانی دیگر نیز روبرو هستند. اغلب تشخیص‌های همراه، شامل اختلالات اضطرابی (مانند فوبی‌های خاص، اختلال وحشت زدگی، و اختلال اضطراب اجتماعی)، اختلالات افسردگی (به عنوان مثال اختلال افسردگی اساسی)، اختلال استرس پس از تجربه آسیب‌زای (PTSD)، و اختلالات مصرف الکل هستند.

در حالی که اختلالات اضطرابی دیگر (مانند اختلال اضطراب جدایی، فوبی‌های خاص، و اختلال وحشت زدگی) معمولاً قبل از ظهور آگورافوبی شروع می‌شوند، اختلالات افسردگی و اختلالات مصرف مواد عمدتاً به عنوان نتیجه و پاسخ به آگورافوبی پیش می‌آیند.

درمان آگورافوبیا

درمان آگورافوبیا به عنوان یک اختلال اضطرابی، به روش‌های متعددی انجام می‌شود، که می‌تواند شامل مداخلات روان‌شناختی، درمان دارویی، و تکنیک‌های مدیریت استرس باشد. در ادامه توضیحاتی درباره این رویکردها آورده شده است:

1. مداخلات روان‌شناختی (ترکیبی مثل ترکیب تحریک واکنش به شرایط – Exposure Response Prevention، معمولاً از تکنیک‌های مداخله شناختی-رفتاری استفاده می‌شود):

– آموزش تکنیک‌های مدیریت استرس: افراد آگورافوبی به طور تدریجی با موقعیت‌های ترسناک مواجه می‌شوند و به آرامی توانایی مواجه با ترس و اضطراب را افزایش می‌دهند.

– معاونت در اندیشه‌پردازی مثبت: تغییر اندیشه‌ها و باورهای منفی مرتبط با موقعیت‌های آگورافوبیک بهبود می‌بخشد.

2. درمان دارویی:

– مصرف داروهای ضد اضطراب یا ضد افسردگی: در برخی موارد، مصرف داروهای مختلف می‌تواند به کنترل اضطراب و علائم آگورافوبی کمک کند. انتخاب دارو و دوز باید توسط یک پزشک متخصص انجام شود.

3. مشاوره فردی و گروهی:

– مشاوره فردی: ملاقات با متخصص روان‌شناس یا روان‌پزشک جهت بررسی علت‌ها، ارائه راهکارها، و آموزش تکنیک‌های مدیریت استرس.

– مشاوره گروهی: شرکت در گروه‌های حمایتی و درمانی که افراد با مشکلات مشابه به اشتراک تجربیات می‌کنند، می‌تواند افراد را در مواجهه با ترس و افزایش اعتماد به نفس کمک کند.

4. آموزش مهارت‌های مدیریت استرس:

– آموزش تکنیک‌های تنفسی عمیق و ریلکسیشن: این تکنیک‌ها می‌توانند به کاهش اضطراب و فشارهای روانی کمک کنند.

در تمامی مراحل درمان، همکاری نزدیک با یک تیم متخصص از جمله روان‌پزشکان، روان‌شناسان، یا متخصصان بهداشت روانی می‌تواند به بهبود علائم آگورافوبیا کمک کند.

نتیجه گیری

اختلال آگورافوبیا یک واقعیت مهم در زمینه اختلالات اضطرابی است که تأثیر گسترده‌ای بر زندگی روزمره افراد دارد. این اختلال باعث می‌شود فرد مبتلا به ترس شدید و اضطراب در مواجهه با موقعیت‌های خاص شود و از اجتناب بیش از حد استفاده کند. نتیجه گیری از تحقیقات نشان می‌دهد که عوامل مختلفی از جمله عوامل ژنتیکی، رویدادهای ناگوار در گذشته، و اختلالات روانی همزمان می‌توانند در ایجاد و تداوم این اختلال مؤثر باشند.

درمان آگورافوبیا اغلب با مداخلات روان‌شناختی، درمان دارویی، و مشاوره فردی یا گروهی صورت می‌پذیرد. همچنین، تأثیر مثبتی از مشارکت فعال فرد مبتلا در تغییر الگوهای اندیشه و رفتاری خود، در بهبود کیفیت زندگی و کاهش ناتوانی‌های عملی ناشی از این اختلال به‌خصوص آشکار است. به عنوان یک مسئله مهم در حوزه بهداشت روانی، شناخت و درمان آگورافوبیا از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است تا افراد مبتلا به این اختلال بتوانند زندگی فعال‌تر و سالم‌تری را تجربه کنند.

دسته‌بندی‌ها