تحلیل روانی شخصیت آدولف هیتلر

تحلیل روانی شخصیت آدولف هیتلر

آیا در مورد شخصیت آدولف هیتلر چیزی می دانید؟ واقعا هیتلر که بود و چه کارهایی انجام داد؟ عده ای از پژوهشگرانی که در زمینه سلامت روان کار می کنند علاقه دارند تا شخصیت افراد مشهور را تحلیل روانشناختی کنند و بدانند که آنها از نظر روانی دارای چه ویژگی ها و مشخصاتی بوده اند. در واقع روش مطالعاتی آنها گذشته نگر است و به بررسی صفات و خصوصیات رفتاری افراد برجسته دنیا می پردازند.

همانطور که میدانید آدولف هیتلر یکی از اشخاص برجسته و اثر گذار تاریخی بوده است و افراد بسیاری علاقه دارند تا راجع به ویژگی های روانی او بیشتر بدانند. از این رو ما در این قسمت از مجله علمی برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای جامع در خصوص تحلیل روانی آدولف هیتلر را در اختیار شما افراد علاقه مند به روانشناسی شخصیت قرار دهیم.پس اگر شما دوست دارید تا با ویژگی های روانی هیتلر آشنا شوید پیشنهاد می شود تا انتهای این مقاله با گروه علمی برنا اندیشان همراه باشید.

نگاهی به زندگی آدولف هیتلر

شایان ذکر است که هیتلر در سال ۲۰ آوریل سال  ۱۸۸۹ در برانائو ام این، اتریش-مجارستان به دنیا آمد و در ۳۰ آوریل سال ۱۹۴۵ در شهر برلین آلمان از دنیا رفت. او یک سیاست مدار آلمانی اتریشی الاصل بود که از سال ۱۹۳۳ تا زمان مرگش در سال ۱۹۴۵ دیکتاتور آلمان بود. هیتلر به عنوان رهبر به قدرت رسید و از حزب نازی در سال ۱۹۳۳ صدراعظم شد و بعد از آن در سال ۱۹۳۴ عنوان Führer und Reichskanzler یعنی رهبر و صدراعظم را به دست آورد. پیشنهاد می شود تا به پکیج روانشناسی خودکامگی مراجعه نمایید.

لازم به ذکر است که او در طول جنگ در عملیات نظامی شرکت داشت و در اجرای هولوکاست که موجب نسل کشی حدود شش میلیون یهودی و میلیون ها قربانی دیگر شد نقشی اساسی را بر عهده گرفته بود. همانطور که گفته شد هیتلر در اتریش – مجارستان به دنیا آمد و در نزدیکی لینز بزرگ شد. او بعدا در دهه اول سال ۱۹۰۰ در وین زندگی کرد و در سال ۱۹۱۳ به آلمان نقل مکان نمود. هیتلر در طول خدمت خود در ارتش آلمان در جنگ جهانی اول نشان افتخار دریافت کرد.

در سال ۱۹۱۹ هیتلر به جذب کارگران آلمان یعنی DAP، پیشرو پیوست و در سال ۱۹۲۱ به عنوان رهبر حزب نازی منصوب گردید. در سال ۱۹۲۳ او تلاش کرد تا قدرت دولتی را در یک کودتای نافرجام در مونیخ به دست گیرد و به همین خاطر به ۵ سال زندان محکوم شد. هیتلر در زندان جلد اول زندگینامه و مانیفست سیاسی خودش را تحت عنوان ”مبارزه من” به نگارش درآورد.

آدولف هیتلر خیلی سریع در سال ۱۹۲۴ از زندان آزاد شد و سپس با حمله به معاهده ورسای و ترویج پان ژرمنیسم، یهود ستیزی و ضد کمونیسم با سخنرانی کاریزماتیک و تبلیغات نازی توانست تا حمایت مردمی را به دست آورد. او همواره سرمایه داری بین المللی و کمونیسم را به عنوان بخشی از یک توطئه یهودی محکوم کرد.

دوران کودکی هیتلر

به یاد داشته باشید که هیتلر در کودکی در خانواده ای بسیار سخت گیر پرورش یافت. پدرش الکلی بود و همین موضوع موجب شد تا هیتلر با خشونت های خانگی زیادی مواجه شود. همچنین لازم به ذکر است که هیتلر در دوران کودکی انواع سو استفاده های جسمانی، روانی و هیجانی را تجربه کرده است. از این رو او در کودکی بسیار گوشه گیر و منزوی بود و در نوجوانی به عنوان فردی مضطرب شناخته می شد. پیشنهاد می شود به کارگاه روانشناسی شخصیت مراجعه فرمایید.

روابط اجتماعی هیتلر بسیار کم بود و همواره ترجیح می داد تا در دنیای خیالی خودش به سر ببرد. هیتلر در خانواده ای به دنیا آمد که ۶ فرزند داشت و او فرزند چهارم خانواده بود. لازم به ذکر است که او نام پدر او آلویس هیتلر بود و نام مادرش کلارا پولزل بود. در واقع مادر هیتلر همسر سوم پدر هیتلر یعنی آلویس بود. سه تن از خواهران و برادران هیتلر یعنی گوستاو، آیدا و اتو در دوران کودکی از دنیا رفتند.

زمانی که هیتلر فقط ۳ سال سن داشت خانواده او به پاسائو در آلمان نقل مکان کردند. سپس همزمان با بازنشستگی پدر، درگیری های پدر و پسر ناشی از امتناع ناشی از عدم رعایت نظم در مدرسه توسط آدولف هیتلر آغاز شد. با این که مادرش همواره از او مراقبت می کرد اما پدرش او را مورد ضرب و شتم قرار می داد. پدر هیتلر کشاورز بود و با توجه به تمام تلاشهایی که انجام داد اما شکست خورد و مجبور شدند تا در سال ۱۸۹۷ به صورت خانوادگی به لامباخ نقل مکان کنند.

زمانی که هیتلر ۸ سال سن داشت درس آواز می خواند و در گروه کر کلیسا عضو شد و حتی به این فکر افتاد که کشیش شود. زمانی که هیتلر برادر کوچکش ادموند را در سال ۱۹۰۰ به دلیل بیماری سرخک از دست داد به شدت ناراحت شد و این حادثه تاثیر عمیقی بر روی او گذاشت. لازم به ذکر است که هیتلر از یک دانش آموز با اعتماد به نفس، برونگرا و وظیفه شناس به پسری بی بند و بار و بی روح تبدیل سد که همواره با پدر و معلمان خود در حال جنگ و دعوا بود.

بررسی و تحلیل روانشناختی آدولف هیتلر

علائم روانی هیتلر

روانشناسان وقتی شخصیت هیتلر را مورد بررسی قرار می دهند به این نتیجه میرسند که حس مسئولیت پذیری در هیتلر رشد نکرده است. شایان ذکر است که لانجر که یک متخصص اعصاب و روان بود در سال ۱۹۴۳ متوجه شد که هیتلر دچار چند بیماری اعصاب و روان است. او بر این باور بود که هیتلر تمایلات مازوخیستی دارد و از انحرافات جنسی شدیدی رنج می برد و همچنین دارای رگه هایی از گرایش های همجنس گرایی نیز بود.

گروهی از پژوهشگران در سال ۲۰۰۷ تلاش کردند تا مشکلات و اختلالات روانی هیتلر را بر اساس کتاب روانشناسی DSM بررسی کنند. آنها در نهایت به این نتیجه رسیدند که هیتلر دارای نشانه هایی از اختلال اسکیزوفرنی بوده و به همین دلیل دست به خودکشی زده است.

نگاهی به اختلالات روانی آدولف هیتلر

ابتلا به هذیان های مختلف (در خصوص هذیان باید اشاره شود هذیان همان عقاید غلطی است که بسیار با ثبات است و هرگز توسط استدلال دیگران اصلاح نمی شود)

به دلیل تجربیات ناخوشایند دوران کودکی در رابطه با پدر گرفتار عقده اودیپ حل نشده بود.

سوپر ایگوی رشد نیافته (سوپر ایگو بخشی از ساختار روانی انسان است که مسئول رفتارهای اخلاقی و وجدان می باشد)

به عنوان یک مرد از عزت نفس سالمی برخوردار نبود. (دلیل این تشخیص این است که هیتلر در دوران کودکی یکی از بیضه هایش را از دست داده بود)

آسیب شناسی روانی هیتلر

همانطور که گفته شد در سال ۲۰۰۷ شخصیت آدولف هیتلر به صورت کامل مورد بررسی قرار گرفت و نتیجه آن به ما نشان می دهد که هیتلر دارای برخی از مشکلات و اختلالات روانی بوده است که در ادامه هر یک از آنها را بیان می کنیم.

اختلال شخصیت ضد اجتماعی

اختلال شخصیت خودشیفته

اختلال استرس پس از سانحه به دلیل تجربیات ناخوشایند دوران کودکی

شخصیت سادیسمی یا همان دیگر آزاری

شخصیت اسکیزوئید – پارانوئید (لازم است اشاره شود که این شخصیت معمولا با نشانه هایی مانند اضطراب، دوری از دیگران، انعطاف ناپذیری در روابط بین فردی، هذیان بزرگ منشی و هذیان گزند و آسیب مشخص می شود. به یاد داشته باشید که این افراد اغلب دارای خشم بسیار زیادی هستند و همچنین رفتارهای مربوط به خودکشی را هم از خودشان نشان می دهند.)

با توجه به رفتارهای که از هیتلر می دانیم اما هرگز شخصیت مرزی برای او تشخیص داده نشد.

مکانیسم های دفاعی هیتلر

در خصوص مکانیسم های دفاعی باید اشاره شود که این ساز و کارها در شرایط سخت به انسان ها کمک می کند تا بتوانند در برابر افکار و هیجانات آزاردهنده از خودشان محافظت کنند. به عبارت دیگر مکانیسم های دفاعی نوع خاصی از روش فکر کردن است که به انسان این امکان را می دهد تا بتواند از خودش در مقابل استرس ها و رویدادهای ناگوار زندگی محافظت کند.

بررسی ها نشان می دهد که هیتلر همواره از مکانیسم دفاعی فرافکنی استفاده می کرده است. به این صورت که فرد تمامی ویژگی های ناپسند و منفی خودش را به دیگران نسبت می دهد. این کار موجب می شود تا احساسات منفی مانند اضطراب، شرم و گناه فرد کاهش یافته و در نتیجه به صورت موقت احساس اضطراب در فرد از بین می رود.

دلیل حس قدرت طلبی هیتلر چه بود؟

پاسخ این سوال بسیار مشخص و واضح است. زیرا هیتلر در دوران کودکی با احساس هایی مانند حقارت، کمبود و اضطراب مواجه بوده است. زمانی که هیتلر جوان بود به عنوان یک هنرمند نقاش طرد شد و به همین دلیل تنها کاری که می توانست انجام دهد این بود که به شکلی خودش را از این ضعف بیرون کند و به دست آوردن قدرت باعث شد تا او بتواند از خودش در برابر احساسات منفی محافظت کند. در واقع هیتلر از سیاست و جایگاه قدرت برای بازگرداندن عزت نفس از دست رفته و آسیب دیده خود استفاده کرد.

سابقه مشکلات روانی هیتلر و اقدامات آگاهانه

سوال بسیار مهمی که در مورد هیتلر وجود دارد این است که با توجه به سابقه مشکلات روانی هیتلر آیا اقدامات او آگاهانه بوده است؟ در پاسخ باید بیان کنیم که برخی از اقدامات هیتلر در سطح خودآگاه و برخی دیگر در سطح ناخودآگاه صورت می گرفته است. در خصوص اقدامات آگاهانه او می توان گفت که او می دانست برای آنکه جلال و شکوه را به آلمان بازگرداند چه کارهایی را باید انجام دهد، همچنین باید اشاره شود که به احتمال خیلی زیاد هیتلر از تاثیرات ایجاد خصومت و دشمنی بین میلیون ها نفر انسان به طور کامل آگاه بود.

به عبارت دیگر هیتلر از دردها و رنج های مردم آگاه بود اما هرگز به آنها اهمیت نمی داد و مشکلات مردم برایش مهم نبود. شایان ذکر است که قسمت ناخودآگاه او از دردها، رنج ها، خشم درونی و احساس ناامنی و حقارت خود برای رسیدن به قدرت استفاده می کرد. همانطور که مشاهده می کنید تمامی این ویژگی ها یک شخصیت برتری طلب را در هیتلر شکل داده است.

دسته‌بندی‌ها